راههای فلسطین

از دانشنامه فلسطین


الف - راهها در زمانهای قدیم :

فلسطین بر سر راه تجارت بین المللی قرار داشته است . از زمانهای قدیم تجارت شرق دور که به یمن می رسید ، و در بندرهای آن که در جنوب غربی جزیرة العرب قرار داشت جمع می گردید و از آنجا به سوریه انتقال می یافت و دو راه دریایی را در بر می گرفت که عبارتند از :

  1. راه خلیج ( فارس ) که از طریق خشکی به سوی عراق و سوریه می رفت . سپس کالاها را یک بار دیگر از طریق بندرهای سوریه و فلسطین به دریا حمل می کردندتا دریای مدیترانه را به سوی اروپا بپیماید .
  2. راه دوم از طریق دریای عربی به طرف دریای سرخ ، و به طرف بندرهای مصر که برکناره دریای سرخ قرار دارند ، یا به سوی بندر عقبه در فلسطین ، به طوری که برای رسیدن به اروپا ، به بندرهای سوریه و فلسطین که در کناره دریای مدیترانه قرار دارند ، انتقال می دادند .

بعضی از کشتیهایی که به دریای عربی می رسیدند ، سفر دریایی شان را در بندر عدن به پایان می رساندند ، و آنچه را که از کالا با خود حمل می کردند در خشکی از طریق یمن به حجاز و از آنجا به مصر و سوریه و فلسطین ، انتقال می دادند و نقشها و سکه ها و مهره های مشخص در جنوب فلسطین به دست آمده است که نشان می دهد ارتباط تجاری از زمان قدیم بین فلسطین و حکومت معین در یمن وجود داشته است . این راه تجاری ، دامنه اش به غزه واقع بر کرانه دریای مدیترانه کشیده شد و هر یک واسطه تجاری بین خاور دور و اروپا در زمانهای قدیم بوده است .

ناهمواریهای موجود در فلسطین ، اثرش را در تراکم راههای خشکی به جا گذاشت . و در هنگامی که راههای ساحلی به دلیل کم بودن پستی و بلندیش و تراکم جمعیتش ، زیاد می شد ، این راهها در کوهها و صحرای نقب کمتر گردید و تجارت بین فلسطین و سرزمینهای همسایه از طریق سه راه خشکی صورت می گرفت :

راه اول : راهی بود که مصر را به سوریه و فلسطین متصل می کرد . و از جلگه رود نیل آغاز می شد . و سپس از نزدیکی سرزمین قنطره کنونی ( مصر ) به موازات ساحل دریای مدیترانهتا عریش و از آنجا به سوی رفح می گذشت و از عجول ( غزه قدیمی ) می گذرد به طوری که با راههایی که از دو سرزمین عقبه و دره عربه آمده اند ، برخورد کرده و این راه از غزه به سوی عسقلان و از آنجا به اسدود دور از ساحل دریا و دور از ساحل شنی ، ادامه می یابد و در اسدود به دو شاخه تقسیم می شود : اول ، راهی است که بر می گردد تا آن ساحل را با گذشتن از یبنه و یافا و طنطوره سپس عکا و صور و صیدا ، پشت سر گذارد ، و به سوی شمال ادامه یابد .

که ما راه دوم : به طرف عاقر و جازر و ابوشوشه و رأس العین و مجدو و از آنجا به منطقه مرج ابن عامر می رود است سپس از رود اردن در نزدیک پل دختران یعقوب برای رسیدن به دمشق ، عبور می کند .

آنجا راه دیگری وجود دارد که فلسطین را به مصر متصل می کند . که از دریاچه تمساح آغاز می شود و به شمال صحرای سینا می رسد ، و از آنجا از شهر بیرالسبع گذشته و سپس به الخلیل ، بیت المقدس و نابلس و آنگاه به منطقه مرج ابن عامر می رسد ، تا به راه اولیه برگردد .

راه خشکی سوم ، کالاها ، را از عقبه به سوی غزه منتقل می کند ، و از آنجا از طریق دریا به اروپا انتقال داده می شود . و آنچه که بیان شد در مورد راههای بیابانی داخلی بود که بزرگترین شهرهای مهم فلسطین را در برگرفته و بعضی را به بعض دیگر مرتبط می سازند .

اما راههای دریایی ، فلسطین را به کشورهای قبرس و یونان و اسپاینا و شمال افریقا متصل می ساختند . از جمله مهمترین بندرهای دریایی فلسطین ، عکا و عسقلان و غزه و طنطوره و عقبه ، بودند .

راههای قدیمی که تبادل تجاری و فرهنگی را آسان می ساختند بر فعالیتشان در نیمه دوم هزاره قبل از میلاد افزودند .

هنگامی که دولت نبطیها در دره موسی در شرق اردن به وجود آمد ، فعالیت راه خشکی تجارتی که از شمال حجاز می گذرد ، ادامه یافت . و این راه در نزدیکی حاشیه هلال حاصلخیز قراردارد و در آن راههایی که از شرق افریقا و جنوب یمن و شمال سوریه و فلسطین و غرب مصر می آیند ، به هم می رسند . و از اینجا بتراء به وجود آمد به طوری که در آن آبها زیاد بود و کوهها آنرا احاطه کرده اند . این از جمله عواملی بود که آنرا مکان مناسبی برای توقف کاروانها جهت استراحت قرارداد . و از این مکان کاروانهای تجاری کالاهایشان از طریق کشتیها در دریای مدیترانه به سوی اروپا منتقل می کردند . در زمان حکومت اسکندر مقدونی وی سپاهی را برای اشغال کشور نبطیها به فرماندهی یکی از فرماندهانش فرستاد تا نبطیها بر راههای تجارتی که از فلسطین عبور می کرد ، سیطره یابد ، ولی سپاه در دستیابی به هدفش موفق نشد . بعد از مرگ اسکندرمقدونی و تشکیل دو دولت سلوکیان در سوریه و بطلمیوسیان در مصر ، رقابت بین این دو دولت برای تسلط برای راههای تجارتی که از مصر و سوریه و فلسطین می گذشت شروع شد ، و دولت بطلمیوسیان بعد از نبردهای طولانی با سلوکیان ، توانست بر شهرهای فنیقیه و فلسطین که کاروانهای نبطیها در آنها به پایان راه می رسیدند ، برتری و تسلط یابد . در قرن دوم قبل از میلاد دولت بطلمیوسیان ضعیف شد و سلوکیان توانستند که دوباره بر سوریه فلسطین دوباره تسلط یابند و روابط بین آنها و نبطیها حسنه شد و تجارت روان و روشن به فلسطین همانند قبل از شکوفا گردید . هنگامی که در ایران امپراتوری ایران به وجود آمد ، و بعضی از مناطق شمال هلال حاصلخیز و سوریه استقلال یافتند ، و رشته امنیت در عراق گسسته شد ، اهمیت راههای تجارتی که از غرب جزیرة العرب می گذشتند ، مجددا مورد توجه قرار گرفت ، و تجارت مکان بتراء دوباره شکوفا گردید و در نتیجه آن تجارت فلسطین رونق گرفت .

هنگامی که مکه از آغاز قرن ششم میلادی شکوفا گردید و به یک واسطه عقد تجارت بین یمن و شام و حبشه تبدیل شد ، فعالیت تجاری قریش مکه با سرزمین شام و در قلب آن فلسطین ، گسترش یافت و به غزه و بیت المقدس و دمشق رسیدند ، و به آن جا با خود کالاهای هند را حمل می کردند و از آنجا برمی گشتند در حالی که همراه آنان حبوبات و روغن و خمر و اسلحه و پارچه و پوشاک بود . در نتیجه توجه قریشیان به تجارت ، آنها در سال دوبار مسافرت می کردند . یک سفر زمستانی به یمن و یک سفر تابستانی به شام ، اگر کاروانهای آنان به مقصد سرزمین شام حرکت می کردند از شهرهای غزه ( جایی که هاشم جد حضرت رسول ( ص ) دفن شد ) و ایله و بصری ، دیدار می کردند ، و بعد از اینکه اقدام به فروش و خرید می کردند ، با محموله ای از کالاهای جدید ، بازمی گشتند .

در زمان روم راههای فلسطین تابع پیشرفت آن بود ، پس آنها از رومیها ، پیشرفتشان را در فن راه سازی ، یاد گرفتند ، و هر کدام از آنها که سرزمینی را اشغال کردند ، برای تطبیق نظم راهها با نظام راههای رومی در جهت آسان کردن عملیات نظامی و اداری ، اقدام کردند ، همچنین رومیها پلهایی را بر روی رودخانه ها ساختند ، همانند پل مجامه و پل دختران یعقوب . و شکی نیست که پیشرفت و تحول راههای ارتباطی در زمان رومیها به رشد مبادلات تجارتی کمک نموده است .

رومیها بسیاری از راهها را در فلسطین ایجاد کردند . که از مهمترین آنها ، راه ساحلی است که از انطاکیه تا رفح و از آنجا به سوی مصر و باگذر از عکا و قیساریه و یافا و یبنه و أسدود و عسقلان و غزه ، امتداد می یابد و راه کوهستانی ، از دمشق به سوی بیسان سپس زرعین ، جنین ، سبسطیه ، نابلس ، بیت المقدس ، الخلیل ، بیرالسبع و مصر ، امتداد دارد ، و راه دره - بیسان - أریحا ، و راه عقبه - عین غضبان - غزه ، و راه بتراء - دره عربه - غزه . افزون بر راههای داخلی دیگر بود .

بعد از ظهور اسلام ، و فتح فلسطین که تحت تسلط حکومت عربی اسلامی قرار گرفت اهمیت تجاری آن به عنوان راهی برای عبور کالاها از یک سو ، و یک مرکز تجارتی که خودبه خود بدان قصد می باشد ، ادامه پیدا کرد . و این مسأله دلیل بر شناخت مسلمانان عرب از اهمیت فلسطین نیست . بلکه از آن جهت است که به عنوان مرکزی برای تجارت و محل عبوری برای راههای بین المللی ، که وجودش براساس آن برپا شده است ، به شمار می رود . از آنان کسانی بودند که مرکزی را برای رئیس گمرک در رفح از جند ( منطقه ) فلسطین بر مرزهای مصر ، ایجاد نمودند که تا زمان خلیفه عمربن عبدالعزیز ، باقی ماند ، و ابو عبید در کتابش " الأموال " ذکر می کند که عمر دوم دستور به ویران کردن آن داد .

در دوره عباسی ، هنگامی که استان شام تبدیل به یک استان درجه دوم از نظر اهمیت سیاسی ، گردید ، موقعیت جغرافی آن از یک سو و افزایش آنچه که تولید می کرد یا به ساختنش شهرت داشت از سوی دیگر به عنوان یک عامل اصلی و اساسی در تداوم شکوفایی اقتصادی و اهمیت وجودیش به عنوان محلی برای راههای ارتباطی تجارتی و به ویژه با جهان خارج تداوم یافت ، و جغرافیدان مشهور مقدسی ، یک فهرست طولانی تهیه کرده بود که اسامی آنچه که فلسطین تولید می کرد و به خارج صادر می نمود را شامل می شد و از جمله آن زیتون ، انجیر خشک شده و کشمش و پارچه های تولید شده از حریر و پنبه ، و نیز صابون و دستمالها ، بود .

بیت المقدس ، براساس آنچه که مقدسی می گوید ، انواع پنیر و پنبه و انگور با انواع زیادش و تعداد زیادی از انواع میوه ، را تولید می کرد و این علاوه بر صنایع آینه سازی و لوستر و غیر آن بود . مقدسی ، هر شهر از شهرهای فلسطین را بایک وصف طولانی برای تولیدات کشاورزی و صفتی آن ، مشخص می کند و بیان می کند که در طول ساحل فلسطین ، ایستگاههای مراقبت که هر واحد آن " رباط " نامیده می شد ، برپا می شد که هدف آن پذیرایی از کشتیهای تجارتی که از بنادر مدیترانه اروپا به ویژه آمده بودند ، و همچنین اجرای مبادلات تجاری و جنگی با آنهامی باشد . این ایستگاهها را افرادی که به زبان یونانی تسلط دارند ، اداره و آن مرتبط به یک شبکه هشدار دهنده بود که به وسیله آن می توانست هنگامی که یکی از آنها مورد هجوم قرار گیرد ، ایستگاه بعدی را آگاه کند . این مسأله باعث شد تا در شهرهای ساحلی فلسطین ، ایستگاههای تجارتی بدون توجه به خطوط تجارت بین المللی آن زمان ، به شکل مستقیم اقدام به تبادل کالا و تجارت کنند . هنگامی که حکومت عباسیان روی کار آمد ، و خلیفه منصور توانست مرزهای سوریه را در شمالگسترش دهد ، راه تجاری که از جنوب فلسطین آغاز می گردید به مرزهای مستقیم بیزانس در شمال می رسید و بر آن تجاری که بیشترشان از فلسطین بودند نظارت می کردند ، و فعالیت آنها گسترش یافت تا شامل سواحل سوریه تا انطاکیه در شمال غربی و با گذر از آن به طرف خشکی شرقی روبه رو که شامل سرزمین جدید که به نام " سرزمین پایتختها " نامیده می شد و منطقه مرزها که در شمال آن قرار داشت ، بشود و در مقابل مرزهای روم قرار می گیرد .

علاوه بر راههای تجارت بین المللی ، در فلسطین راههای مستقیمی وجود داشتند که توالیدات آنرا به بازار کشورهای اسلامی همسایه می رساندند . از جمله آنها : ابن بطوطه مثلاً ذکر می کند ، یک راه تجارتی مستقیم بین نابلس و هر یک از دمشق و مصر برقرار بود که بر آن تولیدات فراوان نابلس حمل می شد و از جمله آن تولیدات و در رأس آنها ، روغن و صابون و انواع شیرینی که این شهر آنرا می سازد . بلاذی نیز ذکر می کند که در قیساریه سیصد بازار بود و در آنجا از آنچه که نظر آن در اخبار از شهرهای رمله و عجلون و یافا و بیت جبرین و غیر آن رسیده بود ، که از تجارت داخلی و راههای مخصوص که این تجارت فلسطینی را در کنار تجارت بین المللی حمل می کرد ، سخن می گوید .

راهها در فلسطین از توجه هر یک از صلیبیان و ممالیک به خاطر اهمیت تجاری آن و به کارگیری آن برای اهداف مختلف اداری ، بهره مند بود و معاهدات ممالیک با صلیبیها شاهد توجه دو طرف به تجارت و در ادامه آسان نمودن آزادی حمل و نقل تجار و آماده کردن راهها در مقابلشان بود . پست نیز به اهمیت راههای تجارت افزود . همچنین کاروانهای مسلمین و حجاج یهودی در زیارتهایشان و حجشان در اماکن مقدس راههایی را به وجود آوردند . پس جای تعجب نیست که قدرتهای حاکم آن زمان به راههای خشکی توجه کنند و به آماده کردن و آباد کردن آن بپردازند .

راههای خشکی در این زمان ، فلسطین را به سرزمینهای همسایه مرتبط می کرد و بعضی شهرهای درون آنها را به بعضی دیگر مرتبط می ساخت و بارزترین آن راهها : راهی است که مصر و غزه را به هم وصل می کرد و از آنجا به سوی دمشق آغاز می شد و با گذر از بیت داراس ، قطره ، ولد ، عوجاء ، طیره ، قاقون ، فحمه ، جنین ، زرعین ، عین جالوت ، بیسان ، مجامع ( پل مجامع کنونی ) ، زحر ، اربد ، طفس ، صنمین ، غباغب ، کسوه و دمشق . از جنین راه دیگری به سوی دمشق از طریق تنبین ، حطین ، صفد ، مغار ، أرینیه و بریج فلوس ، حرکت می کرد . و از غزه راهی به سوی رمله آغاز می گردید و از آنجا به قلنسوه و لجون و طبریه می رفته ، و از طبریه راهی به سوی هر یک از صور ، دمشق و بیسان ، خارج می گردید ، و از بیسان به سویتیاسیر و نابلس و بیت المقدس و الخلیل و سپس به سوی غزه ادامه یافت .

اما راههای معمولی ، پس از طبریه به سوی جب یوسف و روستای عیون و قرعون و عین الجر و بعلبک ، خارج می شد ، و شهرهای ساحلی را به راهی از غزه تا صور مرتبط ساخت و این راه غزه به صور ، از عسقلان و أسدود و یافا و حیفا و عکا می گذرد .

اما بارزترین راههایی که ساحل فلسطین را به داخل آن مرتبط ساخت ، راهی بود از عکا تا ناصره و طبریه و دیگری از یافا تا رمله و بیت المقدس و أریحا و زعر و مؤاب ( کرک ) و از آنجا تا معان ، و سومین راه از غزه به سوی کرک با گذر از ملاقی ، بیت جبرین ، الخلیل ، جبره ، زویرة و صافی ( غورالصافی ) و سپس کرک ، بود .

و از نمونه راههایی که نقطه اتصال بین شهرها بودند راهی بود که از رمله به هر یک از شهرهای عسقلان و بیت جبرین و نابلس و ماحوز و کفرسلام و ارسوف و أسدود خارج می شد و از بیت القدس به سوی هر یک از شهرهای بیت جبرین و أریحا و رود اردن و از آنجا به سوی عمان ، می رفت .

در کنار راههای خشکی ، راههای دریایی نیز بودند که فلسطین را به کشورهای اطراف دریای مدیترانه مرتبط می ساختند ، و با جود بنادر غزه و عسقلان و أرسوف و قیساریه و عتلیت و یافا و حیفا ، بندر عکا با وجود کوچک بودنش به عنوان بندر اصلی در فلسطین باقی ماند .

ب - راهها در دوره کنونی :

  1. راههای خشکی :

راههای آباد شده تحول تازه ای را همراه با ورود اتومبیل در آغاز دوره قیمومیت بریتانیا ، آغاز کردند . و به دلیل نیاز نظامی یا امنیتی ، حکومتهای بریتانیایی به گسترش راههای آباد شده ، به روستاهای اصلی اهتمام ورزیدند تا بتواند به دورترین مناطق دسترسی پیدا کنند . و سرکوب قیامهای مردمی و تعقیب انقلابیون ، امکان پذیر شود . همچنین تلاشهای ویژه ای را برای ساختن راههای آباد که بعضی از شهرهای اصلی در فلسطین را به برخی دیگر ، متصل کنند ، و به ویژه در جنگ جهانی دوم ، هنگامی که فلسطین به مرکزی برای نیروهای متحدین تبدیل شد ، و از بارزترین این راهها ، راه بیت المقدس - یافا ، و راه یافا - عکا ، و راه یافا - غزه بود . مجموع طول راههای آباد شده در فلسطین تا سال 1948 نزدیک به 660/2 کیلومتر رسید و مجموع اتومبیلها از انواع مختلف به 30 هزار اتومبیل رسید .

سپس راههای متراکم ، توسعه و گسترش یافت و طول آن در سال 1972 ، در سرزمینهای اشغالی قبل از سال 1967 ، نزدیک به 600/10 کیلومتر گردید ، و تعداد کامیونها در سال 1976 به 98 هزار کامیون رسید ، و تعداد اتومبیلهای سواریبزرگ به 970/5 اتومبیل ، و اتومبیلهای سواری کوچک عمومی به 816/4 و اتومبیلهای خدمات خاص به 279/3 ، و اتومبیلهای سواری کوچک و خصوصی به 293 هزار اتومبیل رسید ، و کامیون ، بزرگترین عملیات حمل و نقل داخلی کالاها را انجام می دهند در صورتی که اتومبیلهای سواری بزرگ 90% از مسافرین را تقریبا منتقل می کنند ، و حمل و نقل مسافرین در اختیار شرکتهای بزرگ حمل و نقل قرار دارد که از جمله مهمترین آنها ، شرکت " ایغید " است .

در راههای کشیده شده در کرانه غربی تحول بزرگی را در سالهای 1948 و 1967 ، به وجود آورد و به ویژه آن راههایی که شهرهای اصلی را به هم متصل می کردند مانند راه جنین - نابلس - رام الله ، بیت المقدس ، الخلیل ، و راه بیت المقدس - عمان ، و راه نابلس - عمان . تعداد اتومبیلهای سواری کوچک خصوصی در سال 1976 در کرانه غربی به 225/5 اتومبیل و تعداد کامیونها به 431/5 کامیون و اتومبیلهای سواری کوچک عمومی به 889 اتومبیل و اتومبیلهای سواری بزرگ به 479 اتومبیل رسید . در نوار غزه ، تعداد اتومبیلهای سواری کوچک در همان سال به 040/4 اتومبیل خصوصی 8/8 اتومبیل عمومی و تعداد کامیونها به 116و3 کامیون رسید .

  1. راههای هوایی :

موقعیت جغرافیایی فلسطین آنرا به عنوان یک مرکز ارتباط هوایی مهم بین اروپا و آسیا و افریقا ، قرارداده است . این آن چیزی است که ساختن فرودگاه لد را در دوره قیمومیت بریتانیا ایجاب کرد . راههای هوایی خارجی در کشور کم وسعتی همانند فلسطین ، عنصر اصلی را برای حمل و نقل هوایی ، تشکیل می دهند ، در حالی که حمل و نقل داخلی صاحب نقش حاشیه ای می باشند .

در فلسطین تعدادی فرودگاه وجود دارد مهمترین و بزرگترین آنها ، فرودگاه لد است که در نزدیکی شهر لد ، با فاصله 18 کیلومتر از تل آویو ، واقع می باشد واز فرودگاههای بزرگ خاورمیانه به شمار می رود . هنگامی که موضع کشورهای محتاط عربی نسبت به قوانین تحریم ( اسرائیل ) تغییر کرد ، این فرودگاه به یک مرکز بین المللی برای ارتباطات جوی ( هوایی ) تبدیل گردید و آنرا مرکزی برای تأمین خدمات هوایی ساکنان فلسطین و جنبش جهانگردی که به سوی آن می آیند ، قرارداد .

و در نزدیکی فرودگاه لد کارخانه های هواپیماسازی قرارداد ، و به وسیله آن بزرگترین سفرهای خارجی صورت می گیرد ، و تعداد مسافرین فرودگاه لد در سال 1969 نزدیک 100000/1 مسافر و نزدیک به دو میلیون مسافر در سال 1976 رسید .

فرودگاه بیت المقدس ( قلندیه ) در فاصله 11 کیلومتری شمال بیت المقدس واقع شده و حکومت اردن در سال 1957اقدام به گسترش آن نمود و اندازه عرض آن به 43 مایل و طول آن به 850/1 مایل رسید . این امر آنرا قادر به پذیرایی از هواپیماهای بزرگ ساخت . فرودگاه بیت المقدس تا سال 1967 65% از پروازهای اردن را در بر گرفت ، و فرودگاه بیت المقدس بعد از اشغال توسط رژیم صهیونیستی به یک مرکز پرواز داخلی تبدیل شد . و کشوهای عربی توانستند ، استفاده از آنرا برای پرواز بین المللی تحریم کنند به دلیل اینکه فلسطین به موجب قانون یک سرزمین اشغال شده به شمار می رود .

در کنار این دو فرودگاه ، فرودگاههای دیگری با حجم کوچک ، وجود دارد که برای پروازهای داخلی مورد استفاده قرار می گیرند ، و آن فرودگاه حیفا و فرودگاه الخلیل ، فرودگاه ام رش ش ( ایلات ) و فرودگاه تل آویو ، فرودگاه غزه ، فرودگاه بیرالسبع ، فرودگاه نهاریا و دو فرودگاه دریایی نیز در حیفا و طبریه است .

حمل و نقل هوایی در ( اسرائیل ) در انحصار دو شرکت است : اول دولتی و آن " ال عال " است که پروازهای خارجی را در انحصار دارد و دوم یک شرکت تجارتی به نام " أرکیا " است که حمل و نقل داخلی را در انحصار دارد .

پرواز خارجی ، علاوه بر حمل و نقل مسافرین ، در حمل و نقل بسته های پستی و کالاها همانند گلها و بذرها و الماس و میوه ها ، به کار گرفته می شود و مقدار آنچه که سالیانه انتقال می دهد به 25 هزار تن می رسد

  1. راههای دریایی :

تعداد زیادی از بنادر در فلسطین بر روی ساحل دریای مدیترانه پدید آمده اند . مهمترین آنها : حیفا و یافا و عکا و قیساریه و غزه و أسدود و عسقلان و به اضافه بعضی بنادر کوچک مانند عتلیت و أرسوف و روبین وأم خالد است .

این بنادر برای تجارت خارجی فلسطین خدمات گسترده ای را انجام دادند ، و به راههای دریایی که به بنادر دریای مدیترانه و دریای سیاه و شمال اروپا و جنوب شرقی آسیا می رسید ، مرتبط می شوند .

اهمیت بعضی از بنادر بعد از گسترش راه آهن حجاز و ایجاد کانال سوئز ، افزایش یافت اما مهمترین راههای دریایی که کشتیها از فلسطین و به سوی آن می پیمودند در آخر قرن گذشته و اوایل قرن کنونی است که عبارتند از :

  1. راه آسیا ، استرالیا ، که در آن کشتیهای شرکت لوید Lioyd ( از شمال آلمان ) ، حرکت می کردند ، و کشتیها هر 14 روز از جنوا به سوی پورسعید باگذر از حیفا و یافا ، دریا را می پیمودند و از آنجا به کشتیهای دیگری که تابع راههای دیگری بودند می رسیدند .
  2. خط سریع السیری که تابع شرکت لویداتریشی بود و کشتیهای آن هر هفته از بندر تریستا در ایتالیا به اسکندریهمی آمدند و هر دو هفته به خط اسکندریه - پورسعید - یافا - حیفا - بیروت - لاذقیه و از آنجا به استانبول متصل می شدند .
  3. خط سوریه : اسکندریه - پورت سعید - یافا - حیفا - بیروت - لیماسول ( قبرص ) - رودس و از آنجا به استانبول
  4. خط مارسیلیا - اسکندریه - پورسعید - یافا - بیروت - سپس برکشت به همان خط ،
  5. خط پستی بخاری مصر ( هفتگی ) : اسکندریه - یافا - بیروت - طرابلس
  6. آنجا کشتیهای انگلیسی که مشهور به حمل و نقل جو از بندر غزه به سوی لیورپول بودند و برای آن یک خط تأسیس شد که آن خط حیفا - عکا - صور - صیدا - بیروت ، بود و کشتیهای این خط دوبار یا سه بار در هفته دریا را می پیمود .

این راههای دریایی به خطوط دریای سیاه و بنادر بریتانیا و شمال افریقا از طریق بنادر دیگری که مهمترین آنها اسکندریه و بندر بندر بیریوس ( أثینا ) است ، ارتباط داشتند .

بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی ، به بنادر حیفا و اسدود و ایلات یه تنهایی توجه شد و بقیه ملغی شدند ، این بنادر به راههای مستقیم با بنادر قبرس و یونان و بنادر غرب اروپا و ایالات متحده امریکا و جنوب افریقا و استرالیا ، متصل می باشند .

مآخذ :

  1. یعقوبی : البلدان ، لیدن 1981
  2. حموی ، یاقوت : محجم البلدان ، بیروت 1977
  3. ابن بطوطة : الرحلة ، تحفه النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار ، بیروت 1968 و 1975
  4. الاصطخری : مسالک الممالک ، لیدن 1927
  5. مقدسی : احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم ، لیدن 1906 و 1909
  6. ابن جبیر : الرحلة ، بیروت 1964
  7. خلیل بن شاهین : زبدة کشف المسالک و بیان الطرق و المسالک ، باریس 1893
  8. ابن فضل الله عمری : التعریف بالمصطلح الشریف ، قاهره 1312 ه .
  9. قلقشندی : صبح الأعشی فی صناعة الانشأ ، قاهره 1331 و 1338 ه .
  10. مقریزی : الواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار ، معروف به الخطط المقریزیه ، قاهره 1324 ه
  11. دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین ج ا ق 1 - بیروت 1973
  12. حتی ، فیلیپ : تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین ( مترجم ) بیروت 1958 .
  13. نقشه های قدیم و جدید فلسطین ، مقیاس و 000,12501
  14. نشریه آمار سالیانه اسرائیل ، 1977
  15. نشریه آژانس یهود : اقتصادیات فلسطین مابین یهود و عرب ، قدس 1937 .
  16. Tarn. W.W : Hellenistic civilisation ( revised by the auther and Crifith. C. T. ) London 1974.
  17. Doebrian : Souther Arabia. London 1971.
  18. Rostofizeff : Caravan Cities oxford 1932.
  19. Cantinau. C : Les civillisations Anciennes du pro Che-orient, Paris 1955.
  20. Le Strange C : Palestine Under the Moslems,
  21. Beirut 1965.
  22. Baceoker. H : Palestine und Syrien, Leipzig 1897.