حبوبات

از دانشنامه فلسطین


اگر زراعت و کشاورزی ، اصل و اساس ثروت اقتصادی فلسطین باشد ، حبوبات ( غلات ) محور کشاورزی فلسطین به شمار می رود که مساحت زیادی از اراضی را اشغال می کند و منبع مهمی برای درآمد کشاورز فلسطین می باشد .

کشت حبوبات در فلسطین و نواحی اطراف آن به دهها قرن پیش می رسد . بشر تعدادی از انواع حبوبات را که به طور طبیعی درمنطقه رشد می کرد شناخته و برای پیشرفت و بهبود و بهره برداری از آن اقدام کرده و آن را به صورت محصول مهمی که غذایش را تأمین می کند ، درآورد .

ارزش غلات در اواخر دوره قیمومیت به 35درصد ارزش تولید کشاورزی فلسطین رسید . کشاورزان فلسطینی 52درصد از درآمد خود را از این راه تأمین می کنند . حبوبات ، شامل دانه های خوراکی ، دانه های نباتی ( حبوبات ) مانند گندم و جو و ذرت و عدس و لوبیا و کنجد می باشد .

مساحت مخصوص غلات در سال 1944 و 1945 به 4/6 میلیون جریب رسید که 4/4 میلیون آن مخصوص کشاورزان عرب و بقیه متعلق به کشاورزان صهیونیستی بود . ارزش تولید غلات اعراب در همان سال به 4/4 میلیون جنیه فلسطین ، و تولید صهیونیستها به نصف ( نیم ) میلیون جنیه رسید یعنی ارزش کل تولید حبوبات در فلسطین به 9/4 میلیون ج ، ف رسید . گندم و جو 60درصد از مجموع مساحت زمین کشاورزی اعراب را اشغال کرد . در حالی که نسبت آن به 24درصد از مجموع اراضی زیرکشت صهیونیستها می رسید .

کشت حبوبات در دشتهای ساحلی و داخلی و در نواحی پست و میان دره ها ، جایی که خاک مناسب و زمین هموار شیب دار وجود دارد ، متمرکز است . آب و هوا از مهم ترینعوامل مؤر در کشت غلات فلسطین به شمار می رود . به طور کلی در سرزمینهای کوهستانی ، قله های مرتفع و دامنه های شیب دار ، به خاطر متعرض شدن آنها با لغزش و نرم بودن خاک در زمستان غلات کشت نمی شود . کشت غلات نیاز به مقدار متوسطی آب دارد . به طوری که هر هکتار به 400 الی 600 میلی متر آب باران سالانه یا آبیاری نیازمند است . بهمین دلیل در اغلب مناطق فلسطین کشت حبوبات صورت می گیرد . برای اینکه میزان باران سالانه بین 200 تا 500 میلی متر در نوسان است .

کشت غلات در فلسطین به خاطر کمبود آب جاری و دائمی در کشور ، به بارانهای سالانه وابسته است . به همین سبب تولید آن به مقدار باران فرود آمده در فلسطین ارتباط دارد . چون مقدار باران سالانه از سالی تا سال دیگر در حال نوسان است ، این امر در تولید غلات نیز تأثیر فراوان دارد و موجب عدم هماهنگی درآمد کشاورزی با درآمد عمومی ملی می گردد . میزان تولید غلات از یک سال تا سال دیگر بسیار متفاوت است . گاهی این تفاوت در حداکثر و حداقل تولید به بیش از نصف کل محصول می رسد . این تفاوت تأثیر فراوانی در اقتصاد فلسطین می گذارد . زیرا حبوبات ماده مهم غذایی ساکنان به طور کلی و به ویژه کشاورزان می باشد .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 137 ]]

[[ پرونده : | مزارع کشت گندم در الخلیل ]]

آمار و ارقام نشانگر آن است که فلسطین در زمان سلطه استعمار حدود 32 نیاز غلات ساکنان را تولید و 31 آن را از خارج مخصوصا شرق اردن وارد می کرد . فلسطین اشغالی در حال حاضر ( اوایل دهه هشتاد ) حدود 31 تقاضای مصرفی ( چهارصدوپنجاه هزار تن ) را تولید و 31 نیاز مصرفی را از خارج وارد می کند .

عوامل جمع شدن مساحتهای مخصوص کشت غلات در فلسطین اشغالی موجب گردید که اغلب کشاورزان عرب " به خاطر شرایط موجود در اراضی اشغالی و به خاطر بالا بودن میزان درآمد در بخشهای اقتصادی دیگر ، از حرفه کشاورزی دست بکشد . از سوی دیگر تفاوت بازدهی اقتصادی بین محصولات کشاورزی اکثر کشاورزان را بر آن داشت که به توسعه کشت درختان میوه روی آورند زیرا که غلات را از محصولات دارای بازدهی کم به شمار می آوردند " .

تولید یک مساحت معین در مقایسه با تولید همان مساحت در کشورهای دیگر ، بسیار پائین است . کشت غلات هنوز هم به شیوه های قدیمی ، با اتکا بر بارانهای سالانه متغیر ، انجام می گیرد و با مشکل خشکسالی ، کمبود آبهای جاری ( برای آبیاری ) و کمی استعمال کودها و انتشار حشرات و امراض گوناگون ، مخصوصا آفت ( زنگ گندم ) ، مواجه هستند .

غلات از محصولات اصلی اراضی کشاورزی کشت دیمی به شمار می رود . بهتر است گندم در مناطقی که مقدار باران سالانه حداقل 350 میلی متر است ، کشت شود ، در حالی که بهترین نوع جو در مناطق کم باران ، یا مناطق حاشیه ای با بارانهای سالانه کمتر از 200 میلی متر کشت می شود . کشاورزان سعی می کنند بعضی از زمینهای خود را در طول زمستان بدون کشت ترک کنند تا در تابستان پس از اینکه زمین رطوبت کافی از آب باران جذب کرد ، به کشت محصولات تابستانی بپردازند . علاوه بر آن فرصتی نیز برای استراحت داشته باشند .

کشاورزان عرب دوره های کشت را چنین تقسیم بندی می کنند :

  1. دوره کشت ( دو محصولی ) که مدت آن دو سال است و گندم یا جو به عنوان محصول زمستانه ، و به دنبال آن یک نوع محصول تابستانی مانند ذرت یا کنجد کاشته می شود .
  2. دوره کشت سه محصولی . مدت آن سه سال است ، که علاوه بر حبوبات زمستانی و تابستانی یکی از انواع حبوبات به عنوان محصول زمستانی کشت می شود .

در دوره کشت نمونه ای ، کشاورزان عرب بذر گندم یا جو را در نوامبر و دسامبر می کارند ، سپس در ماه مه و ژوئن به چیدن محصول می پردازند و زمین را تا آوریل سال بعد بدون کشت رها می کنند و سپس ذرت و کنجد می کارند . این محصول تابستانی تا ماه ژانویه در زمین می ماند و سپس چیده می شود . پس از آن ، زمین تا اواخر پائیز برای استراحت رها می شود ، آنگاه بذرپاشی یکی از محصولات زمستانه شروع می شود .

علاوه بر دو دوره کشت مذکور ، بعضی از کشاورزان یهودی در مستعمرات خود به تطبیق بررسی دوره کشاورزی چهار دانه ای به مدت چهار سال برای محصولات کشاورزی با کشت دیمی می پردازد . در این دوره محصول علوفه سبز به محصولات غلات زمستان و تابستان افزوده می شود . به طور کلیمحصولات غلات زمستانه فلسطین سه برابر مساحت کشت محصولات تابستانه را اشغال می کند .

انواع حبوبات ، پس از گندم :

الف - جو :

یکی از محصولات زمستانه است . با اینکه مقدار مساحت کشت جو در دوره استعمار مساوی با مساحت مخصوص کشت گندم ، یعنی 5/2 ملیون جریب در سال بود ، تولید آن به حدود 60درصد از مجموع تولید گندم رسید . کمبود تولید جو در مقایسه با تولید گندم زیادتر است به طوری که اغلب اراضی کشت جو ( 7/1 ملیون جریب ) در منطقه نقب صحرایی و نیمه صحرایی واقع است . در سال 1935 میانگین تولید یک جریب جو در منطقه بیرالسبع 9 کیلوگرم بود ، در حالی که در منطقه طبریه به 118 کیلوگرم رسید . در سال خشک 1936 میانگین تولید در نقب به 2 کیلوگرم در هر جریب تنزل یافت در حالی که در سال 1937 به 12 کیلوگرم در هر جریب رسید .

جو ، به خاطر تحمل زیاد در برابر شوری خاک ، و به رغم اینکه در خاکهای شن زار هم خوب به عمل می آید . مساحت زیادی را به خود اختصاص می دهد ولی گندم مساحت کمتری از زمین کشت در یک دوره کشاورزی را اشغال می کند ، برای اینکه جو در مناطقی که گندم خوب به عمل نمی آید ، تولید می شود . کشت جو یک هفته زودتر از کشت گندم صورت می گیرد و یک ماه قبل از آن هم درو می شود . فلسطین در اغلب سالها میزان جو مورد نیاز را تولید می کرد و حتی در سالهای پرباران مازاد بر مصرف خود را نیز به خارج صادر می نمود مانند سالهای 1926 تا 1930 که مقدار متوسط سالانه جو به هفت هزار تن افزایش یافت . ولی در سالهای خشک ( کم آب ) ( 1931 - 1936 ) فلسطین مقدار کمی از جو مورد نیاز خود یعنی 16 هزار تن در هر سال وارد می کرد . در سالهای اخیر مساحت اختصاص یافته به تولید جو کاهش یافت ، میزان تولید پائین آمد و واردات آن نیز افزایش یافت .

ب - حبوبات :

شامل دانه های خوراکی و روغنی و برحسب میزان اهمیت عبارتند از : ماش ، عدس ، لوبیا ، نخود . اغلب این حبوبات توسط اعراب کشت می شود . ولی کشاورزان صهیونیستی حدود 22 هزار هکتار یا 4درصد از مجموع مساحت کشت محصولات کشاورزی را به این امر اختصاص داده اند . کشت دانه ها توسط صهیونیستها در طبریه و حیفا انجام می گیرد . ولی حبوبات دانه های عربی در بخشهای متعددی مانند صفد ، طبریه ، ناصره ، حیفا ، جنین ، طولکرم ، یافا ، رملة و نابلس کشت می شود . مساحت کشت حبوبات اعراب در سال 1942 نزدیک به 557 و 337 هکتار بود که 764,15 تن محصول داد .

حبوبات از محصولات زمستانه است که برحسب نوع محصول و زمین در ماههای مه و ژوئیه برداشت می شود . در دره اردن برداشت آن یکماه قبل از موعد برداشت منطقه کوهستانی ، و دو یا سه هفته قبل از منطقه جگله ای ساحلی صورت می گیرد .

ج - ذرت :

اصلیت ذرت بلند به افریقا می رسد . اعراب آن را وارد فلسطین کرده و در زمینهای خود کاشتند . اغلب اراضی کشت ذرت را اعراب در اختیار دارند در حالی که یهودیان تمایل زیادی به کشت آن ندارند . تولید ذرت بیشتر در مستعمرات طبریه صورت می گیرد ، در حالی که کشت ذرت اعراب در دو منطقه غزه و بیرالسبع متمرکز است .

به طوری که تولید آن در این دو منطقه به یک سوم کل تولید فلسطین می رسد . ذرت در مناطق یافا ، رمله ، خلیل ، طولکرم ، جنین ، حیفا ، صفد نیز کشت می شود . مقدار مساحت کشت ذرت در فلسطین ، در سالهای 1941/1942 به یک میلیون هکتار رسید .

مآخذ :

  1. حمادة ، سعید : النظام الاقتصادی فی فلسطین ، بیروت 1938 .
  2. Hobman,J.B : The Economic Future of Palestin, London 1964.
  3. Nuttonson, M. Y. : Agrocluma tology and crop Ecology of palestin, 1947.