نابلس ( شهر - )

از دانشنامه فلسطین


شهری است عربی که مرکز شهرستان نابلس در زمان قیمومیت بریتانیا بود و سپس مرکزی برای استان نابلس در کرانه غربی بعد از سال 1948 شد و در نیمه دهه شصت تبدیل به مرکز استان نابلس گردید . در سال 1967 توسط اسرائیل اشغال شد اما جایگاهش را همانند مرکز استان حفظ کرد .

الف - موقعیت جغرافیایی :

شهر نابلس از یک موقعیت جغرافیایی مهم برخوردار است . در میان سرزمین کوهستانی و بلند فلسطین قرار گرفته کوههای نابلس را به طور خاص در میان می گیرد و به عنوان حلقه ای از سلسله شهرهای کوهستانی است که تقسیم آبها بر طول امتداد کوهها از شمال به جنوب را نمایان می کند . بر راه اصلی که از صفد و ناصره در شمال تا الخلیل در جنوب امتداد دارد ، واقع می شود .

سرزمینهای پست و دره ها در شرق و غرب راه تقیسم

آبها در ایجاد رودهای طبیعی که نابلس را به هر یک از سرزمینهای اردن و دشت ساحلی فلسطین ، مرتبط می کند تأثیر گذاشته است . منطقه نابلس از قدیم بر روی مناطق اطراف و نیز بر آنچه که اطرافش بود تأثیر گذاشته هنگامی که به عنوان راهی برای عبور گروههای مهاجر انسانی و کاروانهای تجاری و نیروهای جنگی ، به کار گرفته شد .

سرزمینهای پست و سرازیر شده به طرف سرزمین اردن به عنوان محل عبور راههای ارتباطی قدیم استفاده شد و راههای ارتباطی جدید از این سرزمینها استفاده کردند . راههای اصلی در طول رودهای آن کشیده شد و نابلس را به شهرهای مجاور آن در سرزمین اردن و دشت ساحلی ربط می داد . به این ترتیب نابلس به عنوان مرکز راههای خشکی که از آنها راههای کشیده شده به همه اطراف منشعب می شد ، تبدیل گردید .

این شهر 69 کیلومتر از بیت المقدس و 114 کیلومتر از عمان و 42 کیلومتر از دریای مدیترانه فاصله دارد . نابلس با شهرهایش و روستاهای استانش به وسیله شبکه خوبی از راهها به جنین در شمال ، به طولکرم و قلقیلیه در غرب و به طوباس در شمال شرقی و به حواره در جنوب متصل می شدند .

ب - طبیعت سرزمین :

نابلس قدیم در سرزمین گسترده ای که از دو طرف بین کوههای عیبال در شمال و جرزیم در جنوب کشیده شده است ، به وجود آمد . اما نابلس جدید ، رشد و گسترش عمرانی آن به بالای این دو کوه کشیده شد . شهر به طور متوسط نزدیک به 550 متر از سطح دریا بالاتر است و ارتفاع کوه عیال 940 متر و ارتفاع کوه طور ( جرزیم ) به 870 متر بالغ می شود .

ارتفاع زمینهای اطراف این دو کوه کم می باشد ، بجز در سرزمین مابین آن دو ، که طول آن بالغ 220/1 متر است یا در دشتهای مجاور آن ، به طوری که ارتفاع زمین در دشت عسکر و مخنة ( حواره ) نزدیک به 400 متر از سطح دریا است . بازدیدکننده شهر می تواند این تفاوت بزرگ بین ارتفاع کوهها و دشتها ، را مشاهده کند هنگامی که ارتفاعی که از 900 متر زیادتر است در مسافتی که از 5 کیلومتر تجاوز نمی کند ، به سطح 400 متر می رسد .

دره های منطقه نابلس به طرف شرق و غرب آن ، پایین می رود . مهمترین دره در جهت غربی ، دره نقاح است که از نابلس آغاز می شود و در شکافی عمیق حرکت می کند تا به دره زومر در منطقه طولکرم در غرب برسد .

مهمترین دره در جهت شرق ، دره باذان است که از کوههای واقع در شمال شرقی نابلس آغاز می شود و به آبهای چشمه های بالا آمده مانند چشمه باذان ، اضافه می شود تا به دره فارعه بریزد . در فصل زمستان آبهای آن در اثر بارندگی پیوسته و مداوم زیاد می شود و در افزایش مقدار آب جاری در دره فارعه که به رود اردن وارد می شود ، سهم دارد .

ج - آب و هوا و آبها :

آب و هوای نابلس به آب و هوای دریای مدیترانه شبیه است که با حرارت و گرمای تابستانش و رطوبت و بارانهای زمستانیش مشخص می شود و متوسط درجه حرارت بین 9 درجه در ماه دی و 24 درجه در ماه تیر متغییر است . میزان رطوبت نسبی بین 46% در ماه فروردین و 74% در ماه آذر است .

میانگین مقدار باران سالانه که در نابلس می بارد ، بیشتر از 631 میلی متر است . ولی از سالی نسبت به سال دیگر و از ماهی به ماه دیگر تغییر می کند . در سال 1932/1933 میانگین آن 933 میلی متر بود و در سال 1942/1943 به 046/1 میلی متر رسید . مجموع روزهای بارانی در سال 1942/1943 به حدود 78 روز رسید و در سال بعد از آن به 59 روز رسید .

بارندگی در ماههای زمستان ثابت است و به بالاترین حد آن در ماه دی ، می رسد . مقدار بارندگی از طرفی به طرف دیگر در داخل نابلس متفاوت است . مقدار بارندگی در کوههای شهر بیشتر از آن مقداری است که بر روی دره ها و دشتهای داخلی می بارد .

بارانهای نابلس به افزایش آبهای زیرزمینی کمک کرد و چشمه ها و چاههای شهر و اطراف آن را تغذیه می کند . با وجود آن ، شهر از آبها استفاده کرده و این از بین بردن آب ، در سالهای اخیر زیاد شده است و در منابع زیرزمینی از آن ، تأثیر گذاشته است . چشمه ها در جاهای متعدد پخش شده است و آبهای آن در مصارف آشامیدنی و کشاورزی و صنعت به کار گرفته می شود . بیشتر چشمه ها در جبل الطور ( جرزیم ) متمرکز است ، که از دامنه های شمالی آن 22 چشمه فوران می کند مشهورترین چشمه های آب در نابلس رأس العین ، چشمه صبیان ، چشمه بیت الماء ، چشمه چشمه عسل و چشمه دفنه است .

چاههای کمی در شهر نابلس وجود دارد برای اینکه سطح آبهای زیرزمینی عمیق و بین 900 تا 1000 متر بوده و در سطح بسیار پایینی است . دلیل آن برمی گردد به اینکه آبها در نابلس به خاطر وجود زمین لرزه و شکستگی لایه های زمینی در آن منطقه به اعماق بسیار پایین روان شدند .

د - ایجاد و رشد :

نابلس از شهرهای قدیمی کنعانی است که سکونت در آن از بیش از 9000 سال پیش تاکنون ، ادامه دارد .

1 - در روزگار کنعانیان :

کنعانیان آن را در فلسطین بر روی ویرانه های یک مجتمع مسکونی بسیار قدیم که به دوره نوسنگی برمی گردد به وجود آوردند . به دلیل وجود سفالهای زیاد از این دوره در آن و در مجموعه دیگری از روستاهای کشاورزی قدیم مانند لد ، مجذو ، بیسان ، تل فارعة ، أبوغوش و غیر آن ، که به آن دوره برمی گردد .

کنعانیان آن را شکیم یا نجد یا زمین بلند نامیدند . روستای شکیم کنعانی روستای کوهستانی جدیدی است که در یک و نیم کیلومتری و شرق شهر نابلس واقع شده است . در هنگام کاوشها و حفاریها ، سلسله ای از معابد کنعانی که به دوره میانه برنز برمی گردد کشف شد و روشن شد . که قبل از تحکیم روستا به وسیله دیوارهایی در اطراف آن ، این روستا ساخته شده است . تاریخ اولیه مراحل ساختن این دیوارها به قرن هیجدهم قبل از میلاد برمی گردد .

2 - اشغال توسط مصر :

راز نابودی این روستا در مکانی کوهستانی و سنگلاخی به هنگام حفاریهایی که در سال 1913/1914 صورت گرفته ، معلوم گردید . از آثار دیوارهایش مشخص شد که آن به قرن هفدهم قبل از میلاد برمی گردد . در این قرن مصری ها به هنگام حمله ای که فرعون سیزوسترس اول در روزگار کشور میانه 1840 - 1790 قبل از میلاد ، به آن اقدام کرد ، شکیم را اشغال کردند . آنجا بسیاری از آثار مصری از این روزگار در شهرهای بسیاری در فلسطین مانند تل العجول ، اریحا ، مجد ، ولاخیش ، شکیم

و بیسان ، یافت شد .

این امر بعضی از محققین را به این اعتقاد واداشته است که به وجود نوعی تسلط مصری ها بر آن شهرها در قرن نوزدهم قبل از میلاد معتقد شوند . قدیمترین کسانی که از کنعانی ها در شکیم سکونت گزیدند ، حویون و جرزیون بودند . شکیم اولین شهری است که حضرت ابراهیم خلیل ( ع ) هنگام بازگشت از أور ، در آن منزل گرفت ، ( پیدایش 12 : 6 - 8 ) و آن در قرن نوزدهم قبل از میلاد بود . هنگامی که یعقوب از فدان آرام آمد ، در شکیم منزل گرفت و از حمور صاحب شکیم زمینی را خریداری نمود و خیمه اش را در آن نصب کرد ( پیدایش : 33 : 18 - 20 ) .

در بین فرزندان یعقوب و اهل شکیم به دلیل تجاوز شکیم بن حمور به خواهر دینیشان ، نبردی صورت گرفت و فرزندان یعقوب بر شکیم حمله کرده و وحمور و فرزندش را کشتند و شهر شکیم را به زور گرفتند . در اثر آن یعقوب و طایفه او مهاجرت کرده و در " ببت ایل " سکونت گزیدند ( پیدایش 34 : 25 - 29 ، 35 : 1 - 8 ) . گفته شده که یعقوب بعدا به سوی شکیم بازگشت .

3 - در دوره هکسوس :

سوریه و فلسطین هنگام حکومت هکسوس در مصر 1785 - 1580 ق . م شاهد دوره شکوفایی و پیشرفت بود و شهرهای پیشرفته مانند لاخیش ، غزه ، یافا ، جزر و بیت شیمش ، شکیم ، مجدو و تعنک به وجود آمد . نام شهر شکیم در نامه های تل العمارنه ذکر شده است . بعد از تجزیه شدن یهود در اثر مرگ سلیمان ، یربعام بن نباط آن را برای او در منطقه اشغالی از شمال فلسطین در سال 923 ق . م . پایتخت خود قرار داد . سپس بنی عمری شهر شومیرون ( برج نگهبانی ) را بنا کرد و آن سامره ( سبطیه ) است که در فاصله ده کیلومتری شمال غرب نابلس واقع است و پایتخت را به آن جا منتقل کرد و از اهمیت شکیم کاسته شد .

4 - سامریها :

طایفه ای از یهود در شهر شکیم سکونت کردند که به

تورات عقیده نداشتند بجز به أسفار پنجگانه اولیه که به موسی پیامبر منسوب است . این گروه به سامریها که منسوب به سامره است شناخته می شدند . یهود از همان آغاز ظهورشان ، آنها را به عنوان دشمن نگریست هنوز بقایای آنها در شهر نابلس تا امروز وجود دارد و تعداد افراد آنها از دویست نفر تجاوز نمی کند .

5 - تجدید نابلس در روزگار روم :

روم ، فلسطین را در سال 63 ق . م . تصرف کرد . در زمان فسبازیان ( 69 - 79 م ) سامریها برای اشغال روم شورش کردند اما نیروهای رومی آنها را در کوههای جرزیم محاصره کردند و 11000 نفر از آنها کشته شدند و شهر شکیم از بین رفت . در سال 70 م فسبازیان امر کرد که سنگهای آن را منتقل کرده و در غرب شهر قدیم آن را دوباره بنا کرد و آن را نیابولیس Neapolis ( یا شهر جدید ) نامید و لفظ نابلس کنونی از آن گرفته شده است . در روزگار هادریانوس ( 117 - 138 م ) رومی ها معبدی را برای ژوپیتر در مکان معبد سامری ها بر روی کوههای جرزیم ، برپا کردند .

مسیحت در قرن چهارم میلادی بر دشمنانش پیروز شد و در نابلس منتشر گردید و این شهر مرکزی برای أسقف ها شد . در قرن پنجم مسیحیان ، کلیسایی را بر روی قله کوههای جرزیم برای جاودانه کردن مریم عذراء ، بنا کردند . در روزگار امپراتور جستنیان ( 527 - 569 م ) رومی های مسیحی قلعه مسوره را نزدیک کلیسای مریم بنا کردند که هنوز آثار آن باقی است و پنج کلیسا را که در جنگهای گذشته از بین رفته بود از نو ساختند .

6 - بعد از فتح اسلامی :

اعراب مسلمان نابلس را به فرماندهی عمروبن عاص در زمان خلافت ابوبکر خلیفه اول فتح کردند و مسلمانان متعهد شدند از کسانی که بر دین مسیح خود باقی بمانند در صورتی که در مقابل حفاظتشان جزیه بدهند و مالیات سرزمینهایشان را پرداخت کنند ، حمایت کنند . نابلس بعد از

فتح اسلامی ، شهری از شهرهای منطقه فلسطین شد که پایتخت آن لد و سپس رمله بود .

پدر قرن دهم میلادی ، مقدسی آن را این گونه وصف کرده است : " نابلس در کوههایی واقع شده که دارای زیتون فراوان است . مسجد جامعی در وسط آن است و آن سنگفرش و تمیز و دارای یک رود جاری است . در تیرماه سال 493 ه/ژوئیه 1099 م مسیحیان به فرماندهی تنکرید صاحب أنطاکیه بر آن تسلط یافتند و بگدوین اول ( 1100 - 1118 م ) قلعه ای را بر رور کوههای جرزیم برای پشتیبانی نیروهایش در آن بنا نمود .

در سال 1120 م بگدوین دوم ( 514 ه/1118 م - 525 ه/1130 م ) گردهمایی مسیحی بزرگی در آن برپا کرد . صلاح الدین ایوبی بعد از پیروزیش در جنگ حطین ( 583 ه/1187 م ) بر نابلس و کشتزارهایش و مزارعش تسلط پیدا کرد .

آن را یاقوت حمومی آن را چنین بیان می کند : " به درستی آن شهر مشهوری در سرزمین فلسطین است که بین دو کوه که دارای آب فراوان است واقع شده است . در سال 585 ه/1189 م زلزله در آن رخ داد و بناهای زیادی در آن از بین رفت و سی هزار نفر از اهالیش در زیر آوار مردند . در سال ( 658 ه/1260 م ) مغولها بر آن غلبه پیدا کردند . در سال 726 ه/1325 ابن بطوطه از آن دیدار کرد و آن را شهری بزرگ دارای درختان زیاد و آب فراوان و زیتون بیشتر از سرزمین شام ، یافت که دارای مسجد جامع محکم و نیکو بود و در وسط آن برکه آب گوارایی جاری بود .

7 - حکومت عثمانی :

عثمانی ها در سال 1517 م بر سوریه و فلسطین مسلط شدن و صفد ، غزه ، بیت المقدس ، نابلس و سرزمینهای دیگر ، بدون جنگ ، تابع آن شدند . در سال 1082 ه/1671 م یک جهانگرد ترک که به نام اولیا جبلی از آن دیدار کرد . آن را مرکز استان و تابع حکومت دمشق که دویست روستا را دربرمی گرفت ، یافت . مساجد ،

بازار ، مدارس و حمام های آن را ذکر کرده و گفت که این شهر بین دو کوه واقع می شود و دارای باغ و بوستانهای زیاد می باشد و آب و هوای آن بسیار خوب است و اطراف آن را کوههایی پوشانده است که به وسیله درختان لیمو و انار و انجیر و زیتون و نخل پوشیده شده است .

نابلس و دیگر شهرهای فلسطین در سال 1248 ه/1832 م تحت تسلط حکومت مصر به رهبری ابراهیم پاشا قرار گرفت . در سال 1250 ه/1834 م فلسطینیان آن بر این حکومت شورش کردند ولی شورش آنان سرکوب گردید .

در سال 1256 ه/1840 م به حکومت عثمانی برگشت . هنگامی جنگ جهانی اول برپا شد شکوفایی اقتصادی نابلس و نیز صادرات به ویژه صابون آن کم شد . در 21/9/1918 ، انگلیس آن را تصرف کرد .

بسیاری از دانشمندان و فقها و سخنوران و ادیبان و مدیران عرب که دارای دستاوردهای برجسته ای در زمینه تخصص خودشان بودند و در میراث فرهنگی و تمدن عرب تأثیر داشتند به نابلس منسوب می باشند . ساکنان نابلس همانند بقیه ساکنان فلسطین به عرب قحطانی و عرب عدنانی نسبت داده می شوند .

عدنانی ها بعضی قریشی بوده و بعضی از آنها از قبایل عنزه و تعداد بسیار کمی از ساکنان آن ترک یا کرد یا سامری هستند و سرزمین نابلس به طور عام دارای خانواده ها و طوایف اصیل در نسبش می باشد که در 130 روستا جدا از خود شهر نابلس پراکنده شدند .

تعداد ساکنان نابلس در سال 1882 به نزدیک 8000 نفر رسید که بیشتر آنها مسلمان بودند و تعداد آنها در سال 1894 نزدیک به 9000 نفر رسید که نزدیک به 650 نفر آنها مسیحی و 200 نفر سامری بودند . در اوایل قرن بیستم تعداد آنها نزدیک به 200/19 نفر رسید و مجموع ساکنان نابلس براساس سرشماری سال 1911 نزدیک به 072/21 نفر بالغ می شد . مجموع محله های شهر شش محله بود که نزدیک به 5000 منزل را دربر می گرفت . بعضی از ساکنان نابلس قبل از جنگ جهانی

اول و در طی آن از این شهر مهاجرت کردند و کسانی که باقی ماندند دچار قحطی و بیماریهایی شدند و تعداد ساکنان آن کاهش یافت .

8 - قیمومیت بریتانیا :

تعداد ساکنان نابلس در این مرحله در نتیجه زیادی طبیعت از یک طرف و کاهش مهاجرت به خارج از شهر از طرف دیگر ، افزایش یافت . تعداد آنها در سال 1931 نزدیک به 468/17 نفر بود که در 894/5 خانه اقامت می کردند . بیشتر خانه های نابلس تا اوایل دهه چهل در دره نابلس و نزدیک دو کوه عیبال و طور ( جرزیم ) جمع می شد .

تعداد ساکنان نابلس در سال 1945 به حدود 250/23 نفر رسید که بیشتر آنها در خانه های شهر قدیمی که در طول دره نابلس و بر روی اطراف کوهها کشیده می شد سکونت کردند . نابلس قدیم تا آن وقت به کوچه های باریک و بازارهای تنگ و بناهای عمیقش شناخته می شد ولی شهرداری شهر تلاشی را برای بهبود اوضاع آن آغاز نمود و به اجرای طرحهای زیادی اقدام کرد از جمله گسترش خیابانها و آبرسانی به منازل و ساختن ورزشگاه و پارک عمومی .

کار ساختن و عمران بعد از جنگ جهانی اول در نابلس بالا گرفت و شهرداری آن در سال 1944 به تنهایی 728 اجازه ساخت ، عطا کرد و نتیجه آن کشیده شدن ساختمانها بر طول دره و بر روی بعضی از دامنه های کوههای عیبال و طور ( جرزیم ) به روی وسط شهر بود . بعضی از ساکنان از سال 1930 منازلشان را بر روی کوههای خارج از شهر قدیم ساختند . آنچه که آنها را به این امر واداشت زلزله سال 1927 بود . مساحت شهر گسترش پیدا کرد تا اینکه مساحت آن به 571/5 جریب در سال 1945 رسید .

9 - بعد از سال 1948 :

نابلس همانند سایر شهرهای کرانه غربی رشد زیادی

را در تعداد ساکنان و ساختمانهایش شاهد بود ، برای اینکه تعداد زیادی از پناهندگان برای اقامت در آن یا در اردوگاههای اطراف آن به این شهر آوردند . در خواست برای ساختمانهای مسکونی افزایش یافت اجاره منازل بالا رفت و قیمت زمینهای داخل شهر افزایش یافت . ساختمان سازی با سرعت زیادی ، افزایش پیدا کرد . آبادانی بر روی دامنه های دو کوه عیبال و طور ( جرزیم ) کشیده شد ، تا اینکه امروز به قله های آن دو رسیده است .

آنچه که امروز به نام نابلس جدید به وجود آمده آن است که ساختمانها و خیابانهایش براساس اسلوب جدید ساخته شده و محله های آن زیاد است از جمله آنها ، حبلة ، قیساریة ، عقبه ، قریون ، یاسمینة و شویتره که همچنین به نام محله غرب شناخته می شود . بخش شرقی شهر به نام محله شرق نامیده می شود .

تعداد ساکنان نابلس براساس سرشماری سال 1961 به نزدیک 773/45 نفر رسید که از 513/7 خانواده تشکیل می شد . مجموع ساختمانهای شهر فقط در همان سال به 689/3 خانه بالغ می شد . در سال 1966 تعداد ساکنان آن به نزدیک 000/53 نفر رسید .

10 - بعد از سال 1967 :

تعداد ساکنان نابلس در سال 1967 به 000/44 نفر کاهش یافت و آن در نتیجه این بود که عده ای به سوی کرانه شرقی رود اردن رفتند و دیگران شهر را برای دستیابی به کار در کشورهای عربی خلیج فارس ترک کردند . علی رغم آواره ساختن فلسطینیان در جنگ 1967 و اشغال شهر توسط اسرائیل ، شمار ساکنان نابلس دوباره رو به افزایش نهاد همچنان که قبل از اشغال بود . تعداد ساکنان در سال 1980 به 000/60 نفر رسید . این افزایش ساکنان را به افزایش طبیعت آنکه متوسط آن 3% بود و افزایش بازگشت از مهاجرت داخلی از مناطق روستایی در استان نابلس به شهر ، نسبت می دهند .

شهرداری نابلس براساس نقشه مهندسی تنظیم شده بر نظم ساختمانی شهر نظارت می کرد . درآمدهای

شهرداری از حدود به 118000 دینار در سال 1956 تا نزدیک به 000/427 دینار در سال 1965 افزایش یافت . در نقشه جدید نابلس ، مناطق مسکونی زیر شخص می شود .

  1. منطقه مسکونی ( الف ) : در شرق شهر واقع می شود و قسمتی از دامنه های شرقی و غربی کوه عیبال بعلاوه قسمتی از دامنه های کوه طور ( جرزیم ) را شامل می شود . از خانه های بزرگ و جدید تشکیل شده است .
  2. منطقه مسکونی ( ب ) دارای مساحت بیشتری از منطقه ( الف ) است و بر روی دامنه های کوه عیبال در شمال منطقه ( ج ) کشیده می شود و بیشتر منطقه غربی را دربرمی گیرد . در آن منطقه دره است . در عوض کمی از کوه طور ( جرزیم ) در جنوب منطقه ( ج ) امتداد دارد و از لحاظ بزرگی کمتر از منطقه ( الف ) می باشد .
  3. منطقه مسکونی ( ج ) : دامنه های میانی طور ( جرزیم ) را اشغال می کند و کوهپایه های میانی عیبال و غرب آن را دربرمی گیرد . این منطقه در مساحتی وسیعتر از مساحتی که منطقه ( الف ) در آن کشیده می شود ، امتداد دارد و کوچکتر از مساحتی است که منطقه ( ب ) در آن امتداد دارد و آنچه در آن موجود است به منطقه ( ب ) شباهت دارد .

اما منطقه صنعتی ، براساس نقشه در دو دشت عسکر و بلاطه برپا شد و منطقه تجارتی اصلی در دره ای در وسط شهر متمرکز است و بعضی از محله های تجاری ، بر روی کوهها پراکنده است .

ه - ترکیب مشاغل در نابلس :

وظایفی که شهر نابلس از قدیم آن را انجام داده است بین صنعت و تجارت و کشاورزی و اداری و فرهنگی متنوع است .

1 - شغل صنعتی :

نابلس از مهمترین مراکز صنعتی در فلسطین محسوب می شود و بیشتر تولیدات صنعتی آن بر مواد خام کشاورزی

و محلی تکیه دارد . مناطق صنعتی در بخش شرقی و غربی نابلس تقسیم می شود . در درون آن صنایع سبکتری همچون آسیاب آرد و شیرینی و صابون قرار دارد . شهرداری در نقشه ترسیم شده برای شهر ، بخشهایی از دو دشت عسکر و بلاطة را برای تشکیل شهرک صنعتی در نابلس ، اختصاص داد .

شرکتهای صنعتی متخصص در کنار حرفه هایی که افراد در مرحله های کوچک بدان اشتغال می ورزند در نابلس ، به فعالیت صنعتی می پردازند . مهمترین صنایع ، روغن نباتی ، روغن زیتون ، صابون ، پوست ، ورق های آهنی ، جعبه های شیرینی پزی ، آسیاب آرد ، کبریت ، پوشاک ، بسته های کاغذ ، جعبه کارتون ، آرد کردن دانه های شیرینی ها ، نوشابه ها ، ذوب آهن ، قطعات موتور ، کارهای ساختمانی ، برق ، روغن آهنگری ، نجاری بود .

2 - شغل بازرگانی :

نابلس نسبت به فلسطین به طور عام و نسبت به استانش به طور خاص یک مرکز تجاری مهم است . از جمله عواملی که به فعالیت تجاری در شهر کمک می کند سرازیر شدن سرمایه ها به آن از سوی افرادی می باشد که در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس کار می کنند . این سرمایه ها در تأسیس کارخانه ها و ایجاد شرکتهای تجارتی ، مورد استفاده قرار می گیرد .

بیشتر بازارهای اصلی در وسط نابلس متمرکز است به طوری که بازار کار و تجارت می باشد . شهر روزانه شاهد سرعت فعالیت تجارتی در زمینه های محلی و خارجی است و از روستاییانی که برای فروش تولیداتشان به بازارهای نابلس می آیند و از آنها نیازمندی هایشان را خریداری می کنند ، استقبال می کند .

مواد خام لازم برای صنعت از منطقه نابلس یا خارج آن وارد می شود و تولیدات صنعتی به مناطق مجاور یا به سوی بازارهای کشورهای عربی خلیج فارس و عربستان سعودی ، صادر می شود . مهمترین واردات نابلس ، آهن و چوب و وسایل الکتریکی است و مهمترین صادرات آن ،

سبزیجات ، پنیر ، روغن نباتی ، روغن زیتون ، صابون ، کبریت است .

3 - شغل کشاورزی :

کشاورزی به نسبت کمی در اقتصاد شهر نقش دارد . این شهر توجه زیادی به آبهای باران در کنار توجه کمش به کشاورزی داشت . کشاورزی بر روی دامنه های کوهها و در درون دره ها متمرکز است ، انواع میوه ، زیتون ، دانه ها و انواع مختلف سبزیجات تولید می شود . اما تولیدات حیوانی ، با وجود کم بودنش ، در افزایش پروتئین غذای ساکنان سهم داشت . مهمترین چهارپایان که ساکنان آن را تربیت می کردند بز و گوسفند و گاو می باشد . آنجا مکانی برای مرغهای خانگی و گوشتی بود و بعضی از مواد اولیه کشاورزی و حیوانی در به کار اندختن بعضی کارخانه های غذایی نقش دارند .

4 - وظیفه اداری :

نابلس در هنگام قیمومیت بریتانیا مرکز شهرستان نابلس بود ، سپس بعد سال 1948 ، به مرکز حکومت و مرکز استان تغییر پیدا کرد . مساحت شهرستان در سال 1945 نزدیک به 592/1 کیلومتر مربع رسید . در سال 1965 نابلس 130 روستای کوچک و بزرگ را دربرگرفت و تعداد ساکنان آن براساس شمارش سال 1961 به 000/170 بالغ می شد .

5 - وظیفه آموزشی و فرهنگی :

نابلس دارای مدارس زیر است :

  1. مدارس رسمی : مجموع آن در سال 1944 به هفت مدرسه رسید ، پنج تا از آنها پسرانه بود . تعداد آنها در سال تحصیلی 1966/1967 به 29 مدرسه رسید که 14 تا از آنها پسرانه بود .
  2. مدارس خصوصی : نابلس در سال 1944 دو مدرسه ابتدایی برای پسران و یک مدرسه دیگر برای دختران را شامل می شد . در سال 1966/1967 مجموع

مدارس خصوصی آن به 16 مدرسه رسید که افراد و گروهها و طوایف بر آن نظارت می کردند .

بارزترین مدارس ملی خصوصی ، مدرسه نجاح بود که بعدا دانشگاه نجاح شد . این دانشگاه ، دانشکده های ادبیات و بازرگانی و تربیت و علوم و اقتصاد و اداره مدیریت پس از آن دانشکده مهندسی در آن به وجود آمد .

همچنین نابلس دارای مدرسه صنعتی به علاوه شش مدرسه تابع نمایندگی سازمان ملل متحد برای آوارگان و پناهندگان بود . سه تا از آنها برای پسران در دو مرحله ابتدایی و دبیرستان بود . نهضت آموزشی سهم زیادی در پشتیبانی جنبش ادبی و فرهنگی در شهر داشت .

مآخذ :

  1. ابن بطوطة : تحفة النظار ، فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار ، بیروت 1964 .
  2. ابن تعزی بردی : النجوم الظاهرة فی ملوک مصر و القاهرة .
  3. ابن إیاس : بدائع الزهور فی وقائع الدهور ، القاهرة 1961 .
  4. البلاذری : فتوح البلدان ، بیروت 1957 .
  5. أبوشامة : کتاب الروضتین فی أخبار الدولتین النوریة و الصلاحیة ، مصر 1287 .
  6. سامی سعید الأحمد : تاریخ فلسطین القدیم ، بغداد 1979 .
  7. یاقوت حموی : معجم البلدان ، جلد 5 ، بیروت 1957 .
  8. دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین : جلد 2 ، ق 2 ، بیروت 1970 .
  9. احمد سوسة : العرب و الیهود فی التاریخ ، دمشق 1975 . - العهد القدیم : سفر پیدایش .
  10. المقدسی : أحسن النقاسیم فی معرفة الأقالیم ، لیدن 1877 .
  11. شکری محمود ندیم : حرب فلسطین 1914 - 1915 ، بیروت 1965 .
  12. احسان النمر : تاریخ جبل نابلس و البلقاء ، جلد 1 دمشق 1938 ، جلد 2 ، نابلس 1961 .
  13. نقشه فلسطین : مقیاس 000,501 .
  14. Cambridge Ancient History, Crant. Bland.
  15. Wright G. Ainshems, Philadelghia, 1927 Keller.
  16. W. The Bible, as History of Books, Archaeology confirms the book of London 1957.
  17. Mercer, S. : The tell - El - The Amarnatablets, toronto 1939 Quarterty of the Department of Antiquities in No. 4.
  18. W right, G. palestine. Vol. VIII, Sheckem, New York 965.