شهر و روستا

از دانشنامه فلسطین


الف - مقدمه :

هر شهر و روستا در فلسطین شامل ساختمانهای مسکونی است و رابطه اهالی روستا یا شهر به خلاف آنچه در زندگی عشیره ای و قبیله ای دیده می شود بر پایه خویشاوندی و یا خونی نیست ، بلکه رابطه آنها از راههمسایگی و زندگی در کنار هم به دست می آید .

پس مکان یک عنصر اساسی است و بدون وجود آن راهی برای ایجاد روستاها و شهرها در مساحتهای زیادی از زمین ، ممکن نیست . علی رغم اینکه شهر و روستا در نوع با هم یکسان هستند ، ولی هر کدام مجتمع محلی هستند و هر کدام دارای ویژگی خاص خود هستند .

روستای فلسطینی مانند بقیه روستاهای جهان ، از نظر مساحت و جمعیت از شهر کوچکتر است و دارای تعداد کمی از ساختمانهای به هم پیوسته و به صورت پراکنده می باشد که بیشتر آن برای اهداف مسکونی مورد استفاده قرار می گیرد . در مناطق کوهستانی از سنگ و در مناطق دشتی از خشت ساخته شده و بعضی از خدمات ابتدایی عمومی در آنها وجود دارد .

اگر در روستا یک شورای روستایی وجود داشته باشد ، امنیت و عدالت را در بین اهالی روستا برقرار کرده و امور آموزش و کشاورزی و ارتباطات و امور بهداشتی را زیر نظر می گیرد . تعداد ساکنان روستا بین صدها نفر تا چند هزار نفر که بیشتر آنها به امور کشاورزی و دامداری و پرورش حیوانات اشتغال دارند ، در نوسان است . تمام ساکنان از عرف و عادتها و آداب و رسوم پیروی می کنند .

اما شهر فلسطین دارای مساحت و جمعیت بیشتری نسبت به روستاست . دارای تعداد زیادی ساختمان است که در عین داشتن یک نقشه منظم دارای خیابانهایی است که مرکز را به اطراف متصل می کنند . شهر در مناطق کوهستانی از سنگ و در دشتها از سیمان ساخته شده است و امور آن را شورای شهری اداره می کند که خدمات عمومی از قبیل مدارس و مراکز بهداشتی ( بیمارستانها ) و راهها و آب و برق و غیره را برای شهر فراهم می کند .

کارهایی که در شهر انجام می شوند ، زیاد هستند . این بدان معناست که تعداد ساکنان آنکه غالبا بیش از ده هزار نفر است ، در شغلهای متعددی از جمله کشاورزی و بازرگانی و صنعت و خدمات و ساختمان و... کار می کنند .

شهر و روستا دارای روش آبادانی براساس استقرار زندگی هستند . این روش زندگی با روش زندگی در صحرا که براساس زندگی بدوی یا شبه بدوی ایجاد شده است ، فرق دارد . پس شهر و روستا دارای خانه های ثابتی هستند که بر قطعه ای زمین برای تحقق اهداف معینی به وجود آمده اند که با گذشت زمان پیشرفت کرده و دارای کارهای متعددی شده است .

ب - ایجاد اولیه مراکز سکونتی آباد :

ایجاد ابتدایی شهرها و روستاهای عربی در فلسطین دارای یک ریشه تاریخی است که بعدا به صورت مناطق ثابتی در آمده اند . این اصل تاریخی از راه اسامی زیادی که الآن بر مناطق مسکونی قرار دارند و دیده می شوند ، ثابت می شود . بیشتر اسامی محله های عربی به ریشه های اسامی کنعانی و یونانی و رومی و مسلمانان باز می گردد .

شناخت انسان فلسطینی در مورد کشاورزی در اواخر عصر پارینه سنگی میانی ، دلیل اصلی ثابت ماندن آنها در یک جا و ایجاد زندگی اجتماعی است . در عصر نوسنگی ساکنان در کشاورزی پیشرفت کرده و خانه هایی ساختند و شروع به اقامت در شهرها و روستاها کردند و از این راه ، حرفه ساختمان و آبادانی به وجود آمد و شیوه های زندگی انسانی تحول اساسی پیدا کرده و پس از شکار و چراندن حیوانات به طرف کشاورزی متمایل شد .

چیزی نگذشت که انسان ، براساس نیازهای زندگی که برای آن حیاتی بودند ، صنایع پشم ریسی و سفالگری و پارچه بافی را یاد گرفت ، مسأله ای که در بالا بردن سطح زندگی ثابت او کمک زیادی کرد .

اریحا اولین مکان در فلسطین بود که انسان شروع به خانه سازی در آن کرد . به همین دلیل ساکنان قدیمی اریحا اولین کسانی بودند که از زندگی بیابانگردی به زندگی مستقر ( ثابت ) روی آوردند . حفاریها از حجم منزل ها و خانه ها در اریحا پرده برداشتند و معلوم شده است که خانه دارای یک اتاق بزرگ یا دو اتاق کوچک بوده است که ستونهای خانه مخلوطی از گل و آهک و سقف آن از نی بوده که روی آن را با گل می پوشانده اند .

احتمال دارد که ساکنان اریحا برای رفع نیازهای خودو کشاورزی شان آب را از مناطق دوردست به آنجا آورده باشند . کاوشگران ( باستانشناسان ) در اریحا دیواری از سنگ به ارتفاع ده متر پیدا کرده اند که دور تا دور آن کشیده شده است . که در اطراف حصار خندقی در سنگها به عمق 5/2 متر و عرض هشت متر حفر کرده بودند . ساختمان قلعه و خندق و امور آبیاری دلالت بر این دارد که تعداد ساکنان آن زیاد بوده و در اجرای طرحهای بزرگ همکاری می کردند .

حفاریهای تل الجرز در شهر جرز ( جازر ) نشان داده که این شهر در طول دوران نوسنگی ایجاد شده و در بین راه یافا - - بیت المقدس قدیم در منطقه انتقالی بین دشت ساحلی و ارتفاعات کوهستانی ، این شهر وجود داشته است . اهالی جازر قدیم ، حبوبات و میوه ها و زیتون و سبزیجات را کشت می کردند و سفالگری کرده و روغن زیتون را هم تهیه می کرده اند . در اطراف روستای خود حصاری ساخته بودند تا آنها را از خطر دشمنان دور نگه دارند .

از دیگر شهرهای فلسطینی که تاریخ آن به دوران سنگ و مفرغ برمی گردد ، مجدو ( تپه المتسلم ) و بیسان ( تپه الحصن ) و لاکیش ( تپه الدویر ) و غزه قدیمی ( تپه العجول ) هستند . در این مناطق خانه سازی ، کشاورزی آبی و پرورش حیوانات در طول عصر فلزات وجود داشته است . اصلیت ساکنان آن از حوضه دریای مدیترانه ای و سامی هستند که در مناطق مختلف فلسطین به دنبال مهاجرت سامی ها از شبه جزیره عرب به سرزمینهای شام ، مستقر شدند .

قبیله های کنعانی از مهمترین قبیله های عربی هستند که در فلسطین مستقر شده و شهرها و روستاهای زیادی را احداث کردند . به عنوان نمونه ، یبوسیها شهر بیت المقدس را ساختند و خانه های عناقیها در جنوب الخلیل تا بیت المقدس ادامه داشته و بعضی از آنها در غزه و جت و عسقلان و اسدود و عاقر زندگی می کردند و ساختمان شهر الخلیل و دو روستای سفر و عفاب به آنها نسبت داده می شود .

عمالقه تعدادی از شهرها و روستاها را در اختیار داشتند . گروهی از آنها شهر نابلس را به دست گرفته و آن را آباد کردند . از شهرهایی که بر کوههای عمالقه واقع شده اند شهر فرغتون است که امروزه به فرعنا مشهور می باشد . شهر عکا منسوب به جرجاشی هاست که به دست آنها درست شده است .

علاوه بر قبایل کنعانی ، قبایل دیگری نیز در کنار آنها در فلسطین زندگی می کردند . عموری ها وارد جنوب فلسطین و سواحل بحرالمیت شدند و شهرهایی را برای خود در تل الحسی و تل النجیله ساختند . همچنین شهر شعلبییم را ساخته و دو شهر جازر و لاکیش که قبلاً درباره آنها صحبت شد را مجددا ساخته و گسترش داده اند . اما معینی ها شهر غزه کنونی را در شمال غزه قدیمی ( تل العجول ) که از بین رفته و متروکه شده بود ، احداث کردند .

کنعانیها بیشترین شهرهای مشهور فلسطین امروزی را ساختند . کوچه های شهرهای کنعانی تنگ و پیچ درپیچ بود و بعضی از آنها سقف یا سایبان داشتند . شهرهای کنعانی میدانهای بزرگی داشتند که ساکنان در آنها جمع می شدند تا کالاهای خود را مبادله کرده و امور مختلف خود را مورد بحث قرار دهند .

شهرهای کنعانی کوچک بودند و مساحت آنها از هفتاد جریب بیشتر نبوده است ولی دارای حصارهای محکم و برج و بارو بودند که ساکنان روستاهای اطراف به هنگام خطر به آنها پناه می آوردند و در هنگام صلح کالاهای خود را در آنجا می فروختند . کسانی که دارای یک شغل بودند در یک قسمت خاصی از شهر سکونت داشتند که به نام شغلشان خوانده می شده است .

صحرای عربی در طول دوره های تاریخی به صورت ثروتمندی درآمد و فلسطین را پر از ساکنانی کرد که زندگی ثابت در یک نقطه را بر زندگی بدوی ترجیح می دادند . ولی عملیات اسکان دارای مراحلی بوده است که از مرحله بدوی شروع شده و وارد مرحله شبه بدوی شده ( شبه استقرار ) و به مرحله استقرار ( ثابت شدن ) پایان یافتند .

هر مرحله از این مراحل با تسلط یک حرفه یا بیشتر حرفه های ساکنان مشهور بوده است . در مرحله بدوی ، چوپانی شغل رایج بود . در دوره شبه بدوی دو حرفه چوپانی و کشاورزی ، مشهور و رایج بودند . ولی در مرحله استقراردر روستا شغل کشاورزی و صنایع و تجارت و خدمات در شهرها ، سیادت و رواج داشتند .

ج - عوامل پیدایش شهرها و روستاها :

عوامل متعددی وجود دارند که در پیدایش مراکز عمرانی ثابت در طول دوران مختلف شرکت داشته اند و از آن میان عوامل جغرافیای طبیعی و عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی - - سیاسی را می توان یادآوری کرد . مطمئن نیستیم که تمام عواملی که قبلاً یادآوری شد ، با هم در ایجاد و پیدایش یک شهر یا روستا در فلسطین دخالت داشته باشند . ممکن است یکی از این عوامل به تنهایی سبب ایجاد یا پیدایش باشد یا حداقل عامل اصلی آن بوده و دیگر عوامل دارای نقش مرتبه دوم بوده باشند .

1 - عوامل جغرافیایی :

این عوامل در محیط زیست طبیعی صحرایی یا نیمه صحرایی یا نیمه مرطوب یا دشت یا کوه یا گودی های پایین تر از سطح دریا خود را نشان می دهند . عامل زمین یا عامل مکان که محل استقرار در آن صورت می گیرد عامل اساسی بعدی برای آوردن اهداف استقرار و زندگی ثابت است . در دوره های گذشته شهرها و روستاها بر فراز مناطق بلند و در سراشیبی کوهها و در دامنه ارتفاعات ساخته می شدند تا از یک طرف در هنگام حمله دشمن بتوان از آنها دفاع کرده و از طرف دیگر از سیل و طغیان رودخانه ها در امان باشند .

از شهرهایی که در بالای ارتفاعات یا در دامنه کوهها ساخته شدند ، می توان صفد ، ناصره جنین ، نابلس ، رام الله ، بیت المقدس ، بیت لحم ، الخلیل و اریحا را نام برد . در اواخر قرن نوزدهم از مجموع 700 روستای فلسطینی 600 روستا برفراز ارتفاعات یا در سراشیبها و دامنه کوهها قرار داشتند و شهرها و روستاهای کمی بوده اند که بر فراز دشتها یا کناره رودها و دشتهای داخلی و ساحلی و در صحرای ( رود ) اردن واقع شده باشند .

اهمیت آب به عنوان عامل ایجاد مراکز آباد مستقر ( ثابت ) در زمین کم نیست و رابطه قوی بین وجود چشمه ها و چاههای آب از یک سو و محل های استقرار بشر از سوی دیگر وجود دارد . علاوه بر این میزان بارانهای سالانه که بر فلسطین می بارد ، مراکز استقرار زیادی را در مناطقی که باران می بارد ، مانند سراشیبی های غربی ارتفاعات و محلهای جمع شدن آب ، به وجود آورده است . در حالی که در سراشیبی های شرقی و نقب و صحرای اردن باران کم می بارد . ( نک : آب و هوا )

مکان نیز دارای نقش مهمی در ایجاد شهرها و روستاها در فلسطین داشته است ، چون اختلاف سطح زمین باعث اختلاف ارضی می شود که به نوبه خود تفاوتی را بین معیارهای مکانی به وجود می آورد . پس انسان آن مکانی را که شایسته تر برای اهداف شهرنشینی اوست ، انتخاب می کند .

از آنجا که شهر و روستا به روابط خارجی خود یعنی نواحی محیط بر آن از یک طرف و وسایل ارتباط با آن از طرف دیگر ، تکیه دارد ، یعنی روابط ساکن شدن در یک جا و جابه جا بودن ، بهترین مکانها جاهایی بودند که بیشترین و بزرگترین مقدار از روابط در حال سکونت را به دست می دادند .

در فلسطین بعضی از شهرها و روستاها در محل های برخورد طبیعی بین آب و خشکی و دشت و کوه و صحرا به وجود آمده اند ، همان طوری که بعضی دیگر در محل چشمه ها و مکانهای طبیعی بین ارتفاعات کوهستانی و بعضی دیگر در نزدیکی صحرای نقب یا در وسط آن به وجود آمده اند تا به صورت ایستگاههایی برای کاروانهای تجاری عمل کنند .

2 - عوامل اقتصادی :

این عامل در دوران صلح و آرامش دارای نقش مهمی بوده است . چون ساکنان را به استقرار در دشتها و کنار رودها که در آنها آب فراوانی بوده است و خاک حاصلخیزی وجود داشته است ، تشویق می کرده است . بنابراین روستاها و شهرهای کشاورزی در دشتهای ساحلی و داخلی به وجو آمدند ، همین طور در صحرای اردن ( رود اردن ) و تکیه آنها بر زمینهای اطراف آن برای به دستآوردن محصولات و مواد غذایی بوده است .

به وجود آمدن امنیت از اوایل قرن کنونی بسیاری از روستاها را از انزوا در بلندیهای ارتفاعات بیرون آورده است . تعداد زیادی از ساکنان روستاها توانسته اند خانه های جدیدی را در اطراف مزارع و باغهای خود بسازند و روش آبادانی پراکنده ای جایگزین روش آبادانی برنامه ریزی شده است . آبادانی در خارج شهرها به وجود آمده است و امروزه شهرها و روستاهای زیادی را می بینیم که به وسیله خانه های تازه ساز محاصره شده و خانه های قدیمی را در حصار گرفته و تقریبا مخفی کرده اند .

ایجاد راهها باعث شده است تا بعضی از روستاها در کنار آن به وجود آیند ، همان طوری که راهها باعث شده اند تا روستاها پیشرفت کرده و به شهر تبدیل گردند . این راهها در پیشرفت بعضی از بنادر واقع در ساحل دریای مدیترانه کمک کرده و رابطه تجاری آن را با دریای دیگر تشدید کرده اند .

لازم به ذکر است که بعضی از خانواده های مستقر ( ثابت ) بدوی ها در دوره حکومت عثمانی به صورت خانه هایی از موی بافته در مناطق کشاورزی در دشت اردن و دشت حوله و دشت مرج ابن عامر و قسمتهایی از دشت ساحلی فلسطین و نقب شمالی و در میان مزارع یا نزدیک آنها به وجود آمدند .

بعضی از این محل های مسکونی در دوره قیمومیت انگلیس دارای خانه هایی ساخته شده از خشت بودند در حالی که بعضی دیگر پس از ترک خانه های ساخته شده از مو به روستاهایی که دارای خانه های خشتی و چوبی بودند ، انتقال یافتند . بعضی از کشاورزان در مناطق کوهستانی به آنها کمک کردند تا خانه هایی را در دشت ساحلی و صحرای اردن در میان مزارع خود یا نزدیک به آنها بسازند و این خانه ها پس از اینکه کنار همدیگر قرار گرفتند به صورت روستاهایی درآمدند که دارای اسامی مثل النزلات یا الغابات یا الخصاص و غیره گردیدند .

3 - عوامل اجتماعی - سیاسی :

عامل مکان به تنهایی برای ایجاد روستا کافی نیست . بلکه عامل زمان هم در گرد آمدن ساکنان برای کارهای اقتصادی در داخل نظام اجتماعی - - سیاسی که براساس عرف و عادات و سنتهای مشترک بین افراد شهر و روستا رابطه ایجاد می کرده است ، دخالت داشته است .

عامل مهاجرتهای مسالمت آمیز قبایل عربی از شبه جزیره عربی و اردن به فلسطین ، در رأس عوامل اجتماعی است که در ایجاد مراکز آبادانی در دشت اردن و نقب کمک کرده است . همین طور مهاجرتهای داخلی بعضی از عشایر مستقر در روستاها به شهرها در تحول رشد شهرهای زیادی در فلسطین نقش داشته است .

این مهاجرت در زمان قیمومیت انگلیس به صورت مهاجرت انفرادی از روستا به شهر صورت گرفته است که نتیجه سیاستهای اقتصادی موجود آن زمان بوده است و تعداد زیادی از کشاورزان عرب از زمینهایشان محروم شدند . در دهه 50 صهیونیستها بر بعضی از زمینهای عربها در نقب چیره شده و افراد آن را در دو شهر لد و رمله اسکان دادند و اینها در آن زمان اقلیت عربی در این دو شهر به حساب می آمدند .

مهاجرت صهیونیستها به فلسطین دارای نقش اساسی در ایجاد شهرکهای یهودی نشین در فلسطین بود . لازم به یادآوری است که نقشه های سیاسی که سازمان صهیونیسم جهانی بر اجرای آن نظارت داشت به شکل جدی و فعال خواهان تحکیم کردن جای پای استعمار اسکان دهی ( وطن گزینی ) صهیونیستی در فلسطین بود و هدف آن اسکان دادن مهاجران یهودی در حاصلخیزترین زمینهای فلسطین بود تا گروهی از کشاورزان به وجود آیند که با زمین در ارتباط باشند .

از این راه گروه کشاورزانی به وجود آمدند که در مستعمرات کشاورزی ساکن گردیدند . ولی بیشتر مهاجران صهیونیستی زندگی در شهر را ترجیح دادند زیرا دارای مناطق آباد بوده و حرفه های سنتی که قبلاً از آن یاد شد مثل تجارت و صنعت و دیگر حرفه ها بودند . مستعمرات صهیونیستی بر فراز ارتفاعات یا جاهایی که به امکانات طبیعی دسترسی داشت یا در کنار راههای ارتباطی به وجود آمدند . این مستعمرات صهیونیستی از داخل مستحکم گردیدند گویی قله هایی هستند که در مناطق استراتژیکدرست شده اند .

دین در ایجاد بعضی از شهرها مانند بیت المقدس و بیت لحم و الخلیل و ناصریه و طبریه که محل بروز زندگی دینی آن زمان بوده اند ، نقش مهمی داشته است .

د - پراکندگی ساکنان بین شهرها و روستاها :

بیشتر ساکنان فلسطین در اوایل قرن حاضر در روستاها زندگی می کردند . طبق سرشماری سال 1922 شهری نبوده است که جمعیتی بیش از پنجاه هزار نفر داشته باشد مگر شهر بیت المقدس که رشد و توسعه آن جنبه دینی داشته است . در پایان دوره حکومت عثمانی ، به طور دقیق در دهه هفتاد قرن نوزدهم ، فلسطین فقط دارای چهار شهر بود که تعداد ساکنان آن بیش از 10 هزار نفر بودند که از آن میان شهر بیت المقدس بود . ولی از اوایل دوره قیمومیت انگلیس جمعیت شهرها رو به افزایش گذاشت زیرا مهاجرت داخلی صورت گرفت و تعدادی از بدوی ها و کشاورزان رو به شهرها آوردند تا کار پیدا کنند .

دلیل دیگر آن مهاجرت یهودیان از خارج به فلسطین بود . در حدود سه چهارم جمعیت به شهرها روی آوردند .

جدولهای زیر تحول ساکنان شهرها و روستاها را در دوره قیمومیت انگلیس در فلسطین ، نشان می دهد .

%%%محل جدول%%%

از جدول ها معلوم می شود که نسبت ساکنان شهر به صورت پیوسته در خلال دوره قیومیت بریتانیا افزایش یافته و به دنبال آن کاهش پیوسته در ساکنان روستاها صورت گرفته است . در حالی که در سال 1922 تعداد ساکنان شهرها کمی بیش از یک سوم ساکنان فلسطین بوده است ، ساکنان روستاها کمی کمتر از دو سوم کل ساکنان بوده اند .

در سال 1942 نسبت ساکنان شهرها به حدود 46درصد و روستاها 54 درصد رسید . این از یک برآورد اجمالی به دست آمده است .

سیر صعودی به سوی شهرها و سیر نزولی از روستاها در طول دوره قیومیت ادامه داشت ، یعنی تا پایان سال 1948 ، که تعداد ساکنان شهرها و روستاها تقریبا برابر شد ولی نسبت ساکنان روستاها کمی بیش از نسبت آن در شهرها بود . در حال حاضر این تصور معکوس است . چون نسبت ساکنان شهرها به روستاها در فلسطین اشغالی شامل ساکنان یهود و عرب یک به دو است .

تقریبا سه چهارم جمعیت مسلمانان در طول دوره تحت الحمایگی ( قیومیت ) در روستاها زندگی می کردند . این نسبت در سال 1922 به 77 درصد و در سال 1942 به 72 درصد رسید . در مقابل ساکنان مسلمان شهرها نسبتشان افزایش یافت و از 23 درصد به 27 درصد در طول این دوره رسید . اما در مورد مسیحیان این تصویر معکوس است .

در خلال دهه بیست و سی حدود یک چهارم آنها در روستاها و سه چهارمشان در شهرها زندگی می کردند . در سال 1942 در حدود یک پنجم آنها در روستاها و چهارپنجم آنها در شهرها زندگی می کردند . مسیحیان در شهرهای بیت المقدس و عکا و رام الله و بیت لحم و ناصره و بیت جالا متمرکز شده بودند .

آنچه باعث آگاهی انسان می گردد این است که ترکیب اجتماعی اعراب ، مسلمان و مسیحی ، در طول بیست سال تغییر کرده است . مابین سالهای 1922 و 1942 ، نسبت ساکنان شهرها زیاد شده و از نسبت ساکنان روستاها کاسته شده است .

دلایل داخلی مهاجرت اعراب از روستاها به شهرها ، گسترش صنعت در فلسطین و تمرکز آن در شهرها و پیشرفت و گسترش اداری شهرها بوده که کارمندان آزموده را در نواحی اداری و در کارهای نوشتن و قدمت در نیروی پلیس و امنیت عمومی طلب می کرده است . این شغلها تعداد زیادی از روستانشینان را به شهرکها کشانده است . گسترش جنبش تجاری در شهرها عامل دیگری است که اعراب را به شهرها کشانده تا در امور تجارت و حمل و نقل صادرات کار کنند .

اما دلیل اصلی که باعث رفتن بعضی از ساکنان عرب از روستاها به شهرها شد ، سیاستی است که دارای آثار اجتماعی و اقتصادی شدید و خطرناکی بوده است و مقامات دولت قیومیت انگلیس و آژانس یهود همدستی کردند تا ساکنان را به دنبال به دست آوردن نان از روستاها به شهرها بکشانند تا محل زندگیشان رها شود .

وقتی استعمارگران صهیونیستی شروع به تصرف زمین فلسطینیان کردند ، یا از راه خریدن از مالکان بزرگ که در فلسطین نبودند و یا از راه به دست آوردن املاک دولت ، تعداد اعرابی که دارای زمین بودند و نیز مساحت زمین آنها کاهش یافت . کاهش زمینها در گزارشهای تعدادی از کمیته ها مثل گزارش جانسون و کروسبی و سمپسون و گزارش کمیته تقسیم مورد تأکید قرار گرفته است .

نتیجه کاهش زمینها که فقط به 43درصد از ساکنان می رسید این بود که تعدادی از ساکنان عرب بدون زمین شدند . چون صهیونیستها با کمک مقامات حکومت قیومت آنها را عملاً از زمینهایی که قبلاً مالک بودند ، راندند .

همان طوری که این حادثه برای ساکنان روستاهای دشت مرج ابن عامر و دره الحوارث پیش آمد . سپس اعراب از نظر اقتصادی دارای وضعیت بدی شدند حتی بعضی از آنها مجبور شدند از کشاورزی دست کشیده و برای کار به شهرها رو آوردند . ( نک : روستاهای از بین رفته عربی قبل از سال 1948 ) .

گزارشها بر این نکته اشاره دارند که یک سوم مجموع ساکنان عرب روستاها در خلال دهه سی بدون زمین بوده اند و این یعنی اینکه : بیش از دویست و پنجاه هزار عرب کشاورز که دارای زمین نبوده و به صورت کارگران اجیر در مزارع کار می کردند مجبور به ترک روستاها و رفتن به شهرها شدند .

نتیجه آنچه گذشت این بود که پیکره اجتماعی ساکنان عرب در طول سالهای 1922 تا 1943 شاهد تغییر و تحول سریعی شد . در سال 1922 نسبت ساکنان روستائیان عرب در فلسطین 8/70 درصد مجموع ساکنان روستاها بود که این نسبت در سال 1931 به 8/69 درصد و در سال 1943 به 1/65 درصد کاهش یافت . نسبت ساکنان عرب شهرها از 2/29 درصد مجموع ساکنان شهرها در فلسطین در سال 1911 به 2/30 درصد در سال 1931 به 9/34 درصد و در سال 1943 ، افزایش یافت .

فلسطین در دوره قیومت انگلیس به شش استان تقسیم می شد که دارای شانزده بخش ( شهرستان ) بود و صدها روستا و دهها شهر را دربرمی گرفت . ( نک : تقسیمات کشوری فلسطین ) . در ابتدای سال 1948 در فلسطین 481 روستای عربی و بیست شهر عربی که فقط مخصوص اعراب بود ، وجود داشت . علاوه بر این چهار شرط دیگر وجود داشتند که اعراب و یهودیان مشترکا در آنها زندگی می کردند .

اما در مورد نسبت توزیع یهودیان در شهرها و روستاها ، می توان گفت که نسبت ساکنان یهودی شهرها در اوایل دهه سی از آنچه در دهه بیست وجود داشت ، کمتر شد ولی نسبت روستانشینان یهود در طول این مدت افزایش یافت . ولی دهه چهل شاهد افزایش نسبت ساکنان شهرها و کاهش آن در روستاها بود و این مربوط به ورود صنعتگران یهودی از آلمان در سالهای 42 - 1931 به فلسطین است .

این افراد اقامت در شهرها را برای کار صنعتی خود که در طول جنگ دوم جهانی رشد کرده بود ، انتخاب کردند . علی رغم اینکه آژانس یهود برای ایجاد مستعمرات یهودی ( صهیونیستی ) رو به افزایش داشت ، ولی سه چهارم مهاجرین یهود به شهرها روی آوردند و تعدادی از مستعمرات صهیونیستی مثل " بقاح " " تکفا " و " ریشونلتسیون " و " زحبوت " و " ناتانیا " و " خضیره " و " عفوله " به شهرهای صنعتی و تجاری تبدیل شدند و تعداد شهرها و مستعمرات روستایی صهیونیستی در سال 1948 در فلسطین به حدود 16 شهر و 207 مستعمره روستایی رسید . این بجز چهار شهر دیگری است که اعراب و یهودیان مشترکا در آنها زندگی می کردند .

به دنبال شروع جنگ سال 1948 و تشکیل دولت صهیونیستی در فلسطین ، پراکندگی ساکنان در شهرها و روستاهای فلسطین اشغالی تغییر یافت . در جنگ سال 1948 صهیونیستها 447 روستا و شهر عربی را اشغال کردند . علاوه بر اینکه محل استقرار و محل های زندگی بدویها را در استان بیرالسبع و بعضی از استانهای دیگر به اشغال خود درآوردند .

صهیونیستها صدها روستای عربی را ویران کرده و هزاران خانواده مهاجر خود را در خانه های شهرهای عربی و روستاهای عربی باقی مانده ، اسکان دادند . اما خانواده های عربی که توانستند در سایه اشغال صهیونیستی زندگی کنند در خانه های خود باقی ماندند هر چند که این خانه ها در شهرها یا روستاهای عربی واقع شده باشند .

نگاهی به پراکندگی ساکنان یهودی در فلسطین اشغالی مشخص می کند که 54 آنها در شهرها زندگی می کنند و در حدود 43 این جمعیت در سه شهر اصلی ، یافا ، تل آویو ، حیفا و بیت المقدس زندگی می کنند . بعضی از شهرهای یهودی هم به دنبال رشد مجتمعهای شهری که متور پوتین نامیده می شدند ، به وجود آمده اند .

این شهرها در قسمت شمالی دشت ساحلی فلسطین بین دو شهر حیفا و یافا قرار دارند و شامل 43 ساکنان یهود در فلسطین ، هستند .

به استثنای مناطق اشغال شده فلسطین در سال 1967 ( کرانه باختری و نوار غزه ) ساکنان کنونی عرب فلسطین در سال 1948 بیش از ششصد هزار نفر بوده است ، 43 از این افراد در مناطق روستایی و نقب زندگی می کردند که در روستاهای الجلیل و المثلث و نقب مثال روستاهای عیلبون ، الجش ، دیرالدثه ، سجور ، شعب ، رامه و بصه ، کفریاسیف ، ام الفرج ، نزلات ، وطیبه ، بنی صعب ، کفرقاسم ، ام الفحم ، جت ، عاره ، عرعره ، قلنسوه و کفرقرع زندگی می کردند و تعدادی در صحرای عربی در نقب و منطقه بیرالسبع هم زندگی می کردند .

اما ساکنان شهرها دارای نسبتی از 41 ساکنان عرب بودند و بیشتر در شهرهای ناصره ، شفاعمرو ، عکا ، یافا و لد ، رمله ، حیفا و بیت المقدس زندگی می کردند .

اما در مورد ساکنان شهرها و روستاها در کرانه باختری و نوار غزه می توان گفت که پراکندگی کنونی آنها چیزی جز ادامه پراکندگی گذشته نیست ، زیرا در دوره قیومیت بریتانیا یا دوره های مصر و اردن در کرانه باختری ، نسبت ساکنان شهرها در اوایل دهه شصت در حدود 45درصد از مجموع ساکنان بوده است . برآوردهای کنونی اشاره دارند که این میزان از نصف مجموع ساکنان که تعدادشان به 43 میلیون نفر می رسد ، گذشته است .

دلیل افزایش در نسبت ساکنان شهرها ، مهاجرت داخلی از روستاها به شهرهاست که نتیجه خراب شدن اوضاع روستاها در سایه اشغال صهیونیستی است . شایان ذکر است که سیاست اشغال براساس مشکل گرفتن بر کشاورزان عرب است تا زمینهای خود را رها کرده و صهیونیستها بر آنها دست یابند .

برآوردها در نوار غزه اشاره دارند که مجموع ساکنان از نیم میلیون تن بیشتر است . در حدود 32 آنها در شهرهایی مانند غزه ، خان یونس ، رفح ، دیرالبلح و جبالیا زندگی می کنند . بیشتر ساکنان دارای اصل بدوی و کشاورز هستند ، به ویژه پناهندگانی که بیشترشان از قسمت جنوبی فلسطین پس از جنگ سال 1948 به اینجا آمده اند .

تعداد شهروندان به دلیل وجود دو شهر غزه و خان یونس که شامل بیشترین تعداد ساکنان اصلی هستند ، در بین ساکنان منطقه غزه رو به افزایش است و اگر کشاورزش شغل اصلی شهرهای نوار غزه باشد ، پس ظاهر مهاجرت از روستاها به شهرها در نوار غزه در مقایسه با کرانه باختری کمتر است . ولی مهاجرت خارجی از سوی نوار غزه ، چه از روستا چه شهر ، به کشورهای نفت خیز عربی برای کار ، مظهر آشکاری از زندگی اقتصادی و اجتماعی ساکنان آن است .

ه - ترکیب کار در شهرها و روستاها :

آثار تصویر عمومی اقتصاد فلسطین در فعالیتهای شهرها و روستاها ظاهر می شود . کشاورزی حرفه اصلی در روستاست و کارهای درجه دوم شامل چوپانی و پرورش حیوانات و تجارت ساده و بعضی از صنایع دستی روستایی است . اما کارهای موجود در شهر فراوان هستند و نوع کار و حجم آن میزان گستردگی شهر را تعیین می کنند . به عبارت دیگر کیفیت و کمیت کارها دو کلید جذب ساکنان برای زندگی در شهرها هستند .

شهرهای کوچک در فلسطین اساسا متکی به کشاورزی و بعضی از کارهای ساده دیگر در درجه دوم است . اما شهرهای بزرگ دارای کارها و شغل های گوناگون هستند که فرصتهای کاری زیادی را برای ساکنان ایجاد کرده و از کارگران بسیاری استفاده می کنند . صنعت در رأس کارهایی است که در گسترش و پیشرفت شهر نقش دارد و به دنبال آن امور تجاری و خدمات این نقش را انجام می دهند .

1 - حرفه اصلی در روستا :

روستایی فلسطینی تکیه زیادی بر کشاورزی دارد . در حالی که شهرهای فلسطینی از کشاورزی به عنوان تکیه گاه دوم استفاده می کنند . کشاورزان فلسطینی در گذشته و حال در معرض اوضاع سختی قرار گرفته که بعضی از آنها نتیجه سیاستهای بریتانیا درگذشته و بعضی از وجود صهیونیستهای اشغالگر در حال حاضر است ، مسأله ای که باعث شده است حرفه کشاورزی نتواند فرصتهای شغلی را برای کشاورزان عرب ایجاد کند و نتوانسته است کار دیگری به آنها واگذار کند و نتیجه آن این است که کشاورزان برای امرار معاش و گذراندن زندگی به شهرهای داخل فلسطین و خارج از کشور بروند .

کارهای دیگری مانند پرورش حیوانات و ایجاد بعضی از صنایع کشاورزی مانند محصولات لبنی و روغن گیری زیتون و غیره نیز به کشاورزی ارتباط دارد .

بیشتر کشاورزان به دلیل کمبود منابع آب از کشت دیم استفاده می کنند و بیشتر محصولات زمستانی و کمی هم محصولات تابستانی کاشته می شود .

کشاورزی در زندگی اعراب روستایی - - از نظر همکاری و اتحاد و صبر و کرم و موسم کارها و نیرومندی آنها اثر گذاشته است . همان طوری که در استفاده از زمینها و خانه های روستایی اثر گذاشته است . چون زمینهای اطراف روستا را به صورت خرمن برای جمع محصولات درمی آورند . همچنین در خانه ها انبارهایی از اتاقهای بزرگ یا چاهها زیرزمینی برای نگهداری محصولات وجود دارد .

در اطراف روستا به عنوان چراگاههای طبیعی مورد استفاده قرار می دهند . در بعضی از روستاهای بزرگ بازارهایی وجود دارد که در یک روز معین در آنها تولیدات کشاورزی و دامی و پارچه و کالاهایی که ساکنان روستای بزرگ و روستاهای مجاور آن نیاز دارند ، به فروش می رسد . در این مکانها حیوانات هم خرید و فروش می شوند .

2 - حرفه اصلی در شهر :

تجارت در صدر کارهایی است که مردم شهرهای فلسطینی به آن اشتغال دارند . بنادر نیز مراکز مهم تجاری برای واردات و صادرات به خارج هستند . مهمترین این بندرها حیفا ، یافا ، اسدود ، عسقلان ، عکا و غزه هستند .

هر بندر به دیگر مکانها از راه جاده های مناسب که به رواج تجارت کمک می کنند ارتباط دارد . اهمیت مراکز تجارت داخلی و ساحلی با توجه به اهمیت مناطق نفوذ آنها مختلف است . هرچه مساحت منطقه نفوذ یک شهر بیشتر باشد ، اهمیت تجاری آن هم بیشتر است .

راههایی که بین شهرها و روستاها کشیده شده اند به گسترش کارهای اقلیمی دامن زده که این به نوبه خود تجارت بین شهرها و روستاها را گسترش داده است . این عامل باعث فعال شدن تولیدات صنعتی در شهرها شدهاست به ویژه صنایعی که از نظر مواد اولیه به مناطق اطراف شهر وابسته هستند .

به همین دلیل است که مراکز تجاری مانند : یافا ، حیفا ، بیت المقدس ، نابلس ، غزه ، رام الله ، مجدل ، الخلیل ، بیت لحم ، ناصره ، لد و رمله مراکز صنعتی هم هستند . از آنجا که جهانگردی بین تجارت و صنعت ارتباط برقرار می کند ، بعضی از شهرهای عربی مثل بیت المقدس ، الخلیل ، بیت لحم ، رام الله ، نابلس ، ناصره ، حیفا ، یافا ، مجدل و اریحا به دلیل اهمیت جهانگردی که دارند ، مشهور هستند .

شغلهای خدمات دولتی و خصوصی نیز وجود دارد که هر شهری در فلسطین از آن برخوردار است . دلیل آن این است که خدمات عمومی مثل آب ، برق ، خیابانها ، بیمارستانها ، مراکز بهداشتی ، محل های مسکونی ، ارتباطات ، مدارس و آموزشگاهها و دانشکده ها و غیره به کسانی نیاز دارند که باری انجام خدمات و ارائه آن به شهروندان کار کنند . از میان خدمات ، کارهای اداری دیگری مانند کارمند ادارات دولتی یا در آموزش و پرورش و فرهنگ و ساختمان و ارتباطات و غیره وجود دارد .

شکی نیست که تمام مراکز استانها ، بخشها و شهرستانها دارای کار اداری هستند ، زیرا دارای ادارات حکومتی بوده و مؤسسات عمومی و خصوصی در آنها وجود دارد . امور آموزشی نیز در تمام شهرها و بیشتر روستاهای فلسطین وجود دارد . مهمترین مراکز علمی و فرهنگی از قبیل دانشگاهها و مؤسسات فرهنگی نیز در شهرهای بیت المقدس ، نابلس ، بیرزیت ، رام الله ، بیت لحم ، الخلیل و غزه وجود دارد .

مآخذ :

  1. الدمانة العامة الجامعة الدول - العربیة - اداره فلسطینی : الوثائق الرئیسیة فی قضیة فلسطین ، المجموعة الاولی ، 46 - 1915 ، قاهره 1957 .
  2. ابوالنمل ، حسین ، قطاع غزه 1967 - 1948 ، بیروت 1979 .
  3. دباغ ، مصطفی مراد ، بلادنا فلسطین ، جلد 1 ، ق 1 ، بیروت 1966 .
  4. المکتبة العربی ، مشکلة فلسطین ، القدس 1946 .
  5. Grovernment : f, Palestin, Statistied sbstracts, Jerusalem 1942-1944.
  6. Grhallab, M.F : the transformation of the Palestinien pop ulation - 1920 - 1948, BUII, fac, Arts, Alex, unit, 9, 1924.
  7. Hadaut, s : Land owner ship in Palestine, New York 1957.