ترکیه ( روابط اسرائیل و - )

از دانشنامه فلسطین


الف - وضعیت یهودیان در عثمانی پیش از تشکیل اسرائیل :

در سال 1492 میلادی پادشاه ارغوانی فردینالد ایزابل ملکه قشتالی بازپس گیری اسپانیا از دست مسلمانان را به پایان رساند و اسپانیا شاهد موج گسترده ای از پاکسازی مسلمانان در درجه اول و سپس یهودیان گردید و به یهودیان مهلت داده شد تا دین خود را تغییر دهند و یا اسپانیا را ترک کنند .

قسمت اعظم یهودیان تصمیم گرفتند از یهودیت روی گردانند و دین مسیح را بپذیرند ولی کسانی که ترجیح دادند یهودی بمانند ، تصمیم گرفتند به منطقه بالکان ، ایتالیا ، ترکیه ( عثمانی ) مهاجرت کنند که در عثمانی مورد استقبال قرار گرفتند . آشنایی یهودیان مهاجر عثمانی با زبان عربی و تسلط به امور بانکی و صرافی و روابط آنان با کشورهای دیگر ، به آنها امکان داد تا در زمانی که دولت عثمانی در پی گسترش روابط خود با دولتهای اروپایی بود ، پستهای متعددی در دستگاه دولتی به دست آورند . قرن شانزدهم میلادی به عنوان عصر طلایی یهودیان عثمانی به شمار می رود زیرا که برخلاف قلع وقمع و رعب و وحشتی که یهودیان در اروپا شاهد بودند در این کشور با رفتار مسالمت آمیز مسلمانان مواجه شدند .

در اوایل قرن هفدهم میلادی ، با شروع عقب نشینی عثمانیها و افول امپراطوری عثمانی به ویژه پس از پیدایش جنبشهای آزادی خواهانه یهودی ، که یهودیان را به مهاجرت به سرزمین موعود در فلسطین دعوت می کرد ، شمارش معکوس نفوذ یهودیان در عثمانی شروع شد .

بدین ترتیب در خلال دو قرن هیجدهم و نوزدهم میلادی ، یهودیان دولت عثمانی در سراشیبی سقوط قرار گرفتند . فعالیتهای آنها تا اوایل قرن بیستم و تا زمان تأسیس جمهوری ترکیه و عقد قرارداد لوزان که به موجب آن حقوق و امتیازات اقلیتهای موجود در ترکیه از جمله اقلیت یهودی به رسمیت شناخته شد ، از سر گرفته نشد . با این همه این رابطه تازه تجدید یافته نیز به دلیل تبلیغات ناسیونالیستی - صهیونیستی و پیشامدهای پس از آن ، قطع شد . یکی از این پیشامدها تحمیل " مالیات وجود " بود که همه مالیات دهندگان را براساس وابستگی دینی آنان در برمی گرفت به نحوی که مسلمانان 5 درصد و یهودیان 10 درصد مالیات می پرداختند . برای پرداخت این مالیات برخی از یهودیان مجبور شدند تا همه مایملک خود را به فروش رسانند که نهایتا به ورشکستگی آنان انجامید ( مالیات مذکور پس از شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم در سال 1944 لغو شد اما آثار آن همچنان برجامعه یهودیان ترکیه باقی ماند ) .

در سال 1927 تعداد یهودیان ترکیه به حدود 83هزار تن می رسید که نیمی از آنان در استانبول زندگی می کردند . در سال 1945 تعداد آنها به 77هزار تن کاهش یافت . با تصمیم دولت ترکیه مبنی بر اجازه مهاجرت یهودیان به فلسطین ، فشار افکار عمومی اسلامی ترکیه که متمایل به اعراب بود ، بالا گرفت . در نتیجه دولت ترکیه مجبور شد دستور منع مهاجرت را صادر کند .

آن دسته از یهودیانی که در دوران جمهوری تازه تأسیس دولت اسرائیل ( 1948 ) ، در ترکیه باقی ماندند به سرمایه گذاری در صنایع مختلف روی آوردند . و نیز طی جنگ جهانی دوم دارای یک شرکت کشتی رانی در استانبول بودند که تمام این فعالیتها بر " مؤسه پیمان جهانی یهود " متکی بود .

ب - وضعیت یهودیان در ترکیه پس از تشکیل اسرائیل :

پس از تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948 ، و به رسمیت شناخته شدن آن توسط ترکیه در سال 1949 ، مهاجرت یهودیان ترکیه به فلسطین اشغالی مجاز دانسته شد و دولت ترکیه با هزینه خود کشتیهایی برای مهاجران فراهم ساخت .

یهودیان ترکیه از سال 1946 تا دهه پنجاه نمایندگانی در پارلمان داشتند ولی پس از دهه پنجاه کسی به عنوان نماینده این اقلیت در پارلمان حضور نداشت و این امر برخلاف میل دولت ترکیه بود .

در فاصله سالهای 1973 - 1982 تعداد یهودیان ترکیه به 23هزار تن رسید که غالبا اسپانیایی تبار بوده و 3400 شرکت واردات و صادرات از 3800 شرکت موجود را امالک بودند . آنان دارای نفوذی دیرنیه در احزاب بورژوا و رسانه های گروهی ( روزنامه ها ، شرکتهای تبلیغاتی ، چاپخانه ها و مراکزتولید کاغذ ) بودند و یک نشریه به زبان عبری و ترکی و یک روزنامه فرانسوی زبان منتشر می کردند .

از اواسط دهه هشتاد دولت ترکیه ، یهودیان ترک را که اغلب جزو سرمایه داران بزرگ به شمار می رفتند تشویق کرد تا فعالیتهای خود را علنی سازند و این برخلاف رسم معمول آنان در میان مسلمانان بود . به این ترتیب ، ثروتمندان یهودی بیش از پیش در برابر دیدگان جامعه ظاهر شدند تا جایی که فعالیتهای " جک کمحی " یکی از بزرگترین سرمایه داران یهودی ترک ، همیشه در رأس اخبار اجتماعی جامعه ترک قرار می گرفت .

روزنامه " جیروزالیم پست " در شماره 20 مارس 1992 به نقل از " دیوید اسیو " رئیس خاخام های یهود ترکیه ، در مورد اوضاع یهودیان در آن کشور گفت : " در اینجا دولتی وجود دارد که از همه شهروندان خود حمایت می کند . ما در اینجا هیچ گونه ترسی نداریم " . همین روزنامه در پایان مقاله و تحت عنوان " سرنوشت خطرناک یهودیان ترکیه " نوشت : " ولی چه کسی می داند فردا چه خواهد شد . "

ج - روابط ترکیه و اسرائیل :

پس از پیروزی مصطفی کمال ، عصمت اینونو در 10 نوامبر 1938 قدرت را در ترکیه به دست گرفت . اندکی بعد اختلاف سوریه و ترکیه بر سر استان اسکندرون بالا گرفت . اینونو این استان را یک راه حیاتی برای کشور خود بر دریای مدیترانه می دانست و از این رو بر الحاق آن به ترکیه به چند دلیل استراتژیک اصرار می ورزید . از این تاریخ ترکها در تمامی دیدارهایشان با مسئولان سوریه تقاضای حذف استان اسکندرون از نقشه سوریه را به عنوان مقدمه بهبود روابط فی مابین مطرح کرده اند . آنچه که در این بین بیشتر به بحرانی شدن وضع کمک کرد ، شناسایی رسمی رژیم اسرائیل در 28 مارس 1949 توسط ترکیه و نیز موضع قاطع و نهایی آن رژیم در پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی " ناتو " به عنوان هم پیمان آمریکا ، حامی اول رژیم صهیونیستی بود .

پس از به قدرت رسیدن عدنان مندرس در ترکیه پیشرفتهای قابل توجهی در روابط این کشور با اسرائیل حاصل شد . در این زمان ترکیه یک قرارداد اقتصادی با اسرائیل به امضا رساند که براساس آن به روش پایاپای ، در برابر ورود کالاهای صنعتی از اسرائیل ، گوسفند و کالاهای مختلف به آن کشور صادر کند . پس از کودتای سال 1960 ترکیه ، روابط طرفین به سطح نماینده ارتقا یافت .

در سال 1964 ترکیه تصمیم گرفت به بررسی راههای فوری تشویق سرمایه گذاریهای خارجی که جایگزین کمکهای در حال کاهش آمریکا گردد ، بپردازد . اسرائیل این فرصت را مغتنم شمرد و به برقراری برخی تماسهای محرمانه با وزارت امور خارجه ترکیه پرداخت . در این تماسها پیشنهادات ذیل مطرح شد :

  1. اسرائیل و در پی آن صهیونیسم جهانی ، شرکتهای آمریکایی و صهیونیستی و دیگر شرکتهای همکار را جهت سرمایه گذاری در ترکیه تحت فشار قرار دهد .
  2. دولت ترکیه نیز به نوبه خود در پی ایجاد آرامش سیاسی در داخل و کسب حمایت ملی باشد تا راه ورود سرمایه های خارجی را هموار کند .
  3. دولت ترکیه به تقویت روابط خود با اسرائیل بپردازد . توافق اقتصادی فوق در روز 13/3/1964 گسترده تر شد .

پس از این تاریخ یکی از کارشناسان سازمان همکاری توسعه اقتصادی اسرائیل به نام " اندرال " همراه با وزیر اسکان اسرائیل و مدیر کل برنامه ریزی به منظور گفت وگو با مقامات ترک پیرامون مشارکت ترکیه در کنفرانس برنامه ریزی منطقه ای کشورهای دریای مدیترانه که قرار بود در اسرائیل برگزارشود وارد آنکارا شدند . بعدها " لیبیت بورد اوغلو " وزیر عمران روستایی ترکیه در پی دعوت مقامات اسرائیلی جهت اطلاع از بررسیهای ویژه عمران روستاها وارد اسرائیل شد . در تاریخ 4/6/1964 اعلام شد که شرکت هواپیمایی ملی ترکیه اقدام به برقراری یک پرواز مستقیم بین استانبول ، آنکارا با اسرائیل کرده است و شرکت هواپیمایی ترکیه و شرکت هواپیمایی اسرائیل " ال عال " در زمینه نمایندگی با همدیگر همکاری کنند .

روابط ترکیه و اسرائیل علی رغم تجاوز سه گانه علیه مصر در سال 1956 و جنگ اعراب - اسرائیل در سال 1967 همچنان پای برجا ماند و در پایان دهه شصت به سطح مبادله سفیر رسید و " موشه کول " وزیر امور سیاحتی و عمران اسرائیل از ترکیه دیدار کرد . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با دومین کودتای نظامی در ترکیه به سال 1980 روابط ترکیه و اسرائیل همزمان با روابط ترکیه - اعراب ، شاهد پیشرفتهایی بود . ترکیه مبنای این که دو کشور اسرائیل و ترکیه هم پیمان استراتژیک مورد اعتماد آمریکا در منطقه اند به تحکیم روابط خود با این کشور اقدام کرد .

اسرائیل ، عده ای از ترکها را که در جریان حمله سال 1982 به لبنان ، همراه با گروهی فلسطینی به اسارت درآمد بودند ، به ترکیه تحویل داد و این اقدام ، بیانگر استحکام روابط فی مابین تلقی گردید . اسناد و اطلاعات افشا شده توسط سازمان آزادی بخش فلسطین و نهایتا اسناد و مدارک به دست آمده از سفارت آمریکا در تهران نشان داد که هم پیمانی ترکیه و اسرائیل همچنان ادامه داشته است .

د - روابط سیاسی ترکیه و اسرائیل :

پس از جنگ جهانی اول ترکیه در دایره نفوذ امپریالیسم غربقرار گرفت و بعد از جنگ جهانی دوم ، به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) درآمد و بعدها عضو مؤس پیمان بغداد عهدنامه مرکزی " سنتو " گردید . روابط ترکیه و اسرائیل رسما در تاریخ 29/3/1949 ( 1328ه - . ش ) آغاز شد و این زمانی بود که ترکیه اسرائیل را به رسمیت شناخت .

به دنبال اقدام مصر در ایجاد موانع برای عبور کالاهای اسرائیلی از کانال سوئز ، که شورای امنیت سازمان ملل مشغول بررسی آن بود ، نماینده ترکیه شدیدا از مواضع اسرائیل جانبداری کرد . این موضع گیری اثرات سویی بر کشورهای عربی گذاشت . اما حزب دمکرات ترکیه پس از به قدرت رسیدن در مه 1950 به منظور گمراه کردن افکار عمومی از یک سو و ایجاد سیاست نزدیکی با کشورهای عربی از سوی دیگر ، اقدام به محدود کردن توسعه روابط با اسرائیل نمود .

در پی امضای پیمان بغداد در سال 1955 و تجاوز سه جانبه به مصر در سال 1956 ، روابط اسرائیل و ترکیه قدری تیره گشت و ترکیه سفیر خود را از اسرائیل فرا خواند ولی در همان حال رژیم صهیونیستی را مطمئن ساخت که این اقدام به منظور حفظ پیمان بغداد صورت گرفته و به هیچ وجه روابط فی مابین را تحت الشعاع قرار نخواهد داد . پس از کودتای 14 ژوئیه 1958 در عراق و خروج این کشور از پیمان بغداد و نیز کاهش نفوذ حزب دمکرات ترکیه و بازگشت حزب مردم به قدرت ، ترکیه مجددا روابط دیپلماتیک با اسرائیل را از سر گرفت و مرحله جدیدی از همکاری و پیشرفت روابط اقتصادی و فنی بین دو کشور شروع شد .

در سال 1958 م . " گلدا مایر " وزیر امور خارجه اسرائیل دیدار محرمانه ای از ترکیه به عمل آورد که طی آن یک پیمان سیاسی - اقتصادی در چارچوب تکمیل حلقه های " پیمان سوار " که شامل ایران ، ترکیه ، اتیوپی و اسرائیل بود ، با تأیید آمریکا و به منظور بستن راه بر " نفوذ شوروی سابق " و نیز سرنگونی جمال عبدالناصر در مصر ، به امضای " بن گوریون " و " عدنان مندرس " نخست وزیران دو کشور رسید .

در کنفرانس لندن در سپتامبر 1959 ترکیه از کشورهای امپریالیستی و طرحهای آنان برای ماندن در مصر دفاع کرد . مسأله به این صورت بود که ترکیه از طرح " جمعیت نفع بران " از کانال سوئز که توسط آمریکا و انگلستان و فرانسه ارایه شده بود ، دفاع کرد و به محض تأسیس ، به عضویت آن درآمد .

درپی کودتای نظامی سال 1960م . ( 1339ه - . ش ) ترکیه به فرماندهی " جمال گورس " روابط دو کشور به سردی گرائید . ولی در سال 1961 روابط دیپلماتیک رسمی میان دو کشور مجددا برقرار شد و به سطح سفیر ارتقا یافت . پس از تجاوز اسرائیل به کشورهای عربی در سال 1967 ترکیه کاملاً در کنار اسرائیل قرار گرفت . هنگامی که کشورهای اسلامی از آن کشور خواستند اقدامی ظاهری در جهت همبستگی با اعراب و مسلمانان انجام دهد ، این رژیم در حالی که تمام کشورهای اسلامی و سوسیالیستی و آفریقایی روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل را کاملاً قطع کرده بودند ، خواستار برقراری صلحی دایم و عادلانه در خاورمیانه شد و فقط مخالفت خود را با الحاق سرزمینهای دیگران به طرف متجاوز ( بدون ذکر نام اسرائیل ) اعلام کرد .

اسرائیل در سال 1971 فعالیت جنبش آزادی بخش ترکیه و نیروهای ترکیه و نیروهای مبارز آن را دستاویز قرار داد و دولت ترکیه را تحت این عنوان که جنبشهای آزادی بخش ترکیه از جنبش آزادی بخش ملی عرب کمک می گیرند ، برضد مردم عرب شوراند . در تاریخ 28/5/1971 سفیر ترکیه در سازمان ملل متحد گفت : " هیچ شک و تردیدی نیست که تروریستهای ترک در اردوگاههای تروریستهای عرب آموزش دیده اند . ترکیه مساعی خود را نزد دولتهایی که این اردوگاهها در خاک شان وجود دارد ، مبذول داشته است . "

در تاریخ 1/9/1975 ترکیه از راههای دیپلماتیک از اسرائیل خواست که تحریم ارسال اسلحه آمریکایی به ترکیه را لغو کند . یکی از کارمندان وزارت خارجه ترکیه به روزنامه صهیونیستی معاریو گفت :

" لغو این تحریم برای منافع اسرائیل مناسب است... . ترکیه تنها کشوری است که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارد و از دیدگاه اسرائیل ، ترکیه به غرب گرایش دارد و این امر به معنای آن است که ترکیه ارزش استراتژیک و سیاسی بزرگی نزد اسرائیل دارد ، و دیپلماتهای اسرائیلی کوشیدند نزد ترکها تأکید کنند که اسرائیل در یک ترکیه باثبات و شکوفا ذینفع است و لذا ( اسرائیل ) از لغو تحریم ترکیه توسط آمریکا ، پشتیبانی می کند . "

البته روزنامه آمریکایی نیوزویک نوشته بود که به اصطلاح " لابی صهیونیستی " در کنگره آمریکا در پاسخ به موضع ترکیه که اجازه داده بود پل هوایی شوروی ( سابق ) به مصر در جریان جنگ اکتبر سال 1973 از آسمان ترکیه عبور کند ، اعضای کنگره را تشویق کرده بود که مدت تحریم ارسال اسلحه آمریکایی به ترکیه تمدید شود... و اسرائیل این اقدام ترکیه را فراموش نکرده و هرگز فراموش نخواهد کرد .

در سال 1980 هنگامی که اسرائیل بیت المقدس را به عنوان پایتخت خود اعلام کرد دولت سلیمان دمیرل هیچ گونه موضعی در برابر این عمل صهیونیستها اتخاذ نکرد . ترکیه پس از کودتای نظامی 1980 اعلام کرد روابط خود را درسطح دبیر دوم که به عنوان قائم مقام سفیر انجام وظیفه می کند کاهش می دهد . تفسیر رسمی که برای این عمل ارایه شد ، موضع گیریانعطاف ناپذیر رژیم صهیونیستی در ارتباط با کشمکش اعراب اسرائیل و مسأله فلسطین بود ولی در همان زمان وزارت خارجه ترکیه تأکید داشت که قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل بسیار دور به نظر می رسد . این موضع ترکیه هیچ گونه تغییری در ماهیت روابط مستحکم با اسرائیل به وجود نیاورد زیرا تورگوت اوزال نخست وزیر وقت ترکیه در مصاحبه با یکی از مجلات کشورهای حوزه خلیج فارس پیرامون ماهیت روابط ترکیه و اسرائیل و دورنمای آن گفت : " روابط ما با اسرائیل در سطح بالایی نیست ، ما سطح رابطه را کاهش داده ایم . من معتقدم که روابط ما با اسرائیل آن اهمیت سابق را ندارد به ویژه که یک دولت عربی همانند مصر با اسرائیل رابطه برقرار کرده است . پس چشم پوشی از اسرائیل ممکن نیست و می بایست راههای ارتباطی را با این کشور ایجاد کرد تا به طور مسالمت آمیز به یک صلح همه جانبه دسترسی پیدا شود . ما معتقدیم رابطه با اسرائیل ممکن است نقش مثبتی را به نفع اعراب به ترکیه واگذار کند . "

فعالیت صهیونیستها به سوی بهبود بخشیدن روابط با ترکیه همزمان با نشانه های مثبتی که این کشور از خود بروز می داد پیش می رفت و به منظور محاصره جهان عرب به وسیله کمربندی از مجموعه کشورهای طرفدار اسرائیل و دارای اختلافات نژادی و استراتژیک با اعراب ، بر مبنای نظریه بن گورین توسط اسرائیل پی گیری شد . در این راستا کنیسه یهودیان در استانبول منفجر شد و در آن زمان سرکردگان طرفدار صهیونیسم در داخل هیأتهای سیاسی و مؤسسه های آکادمیک بر آن شدند تا احساسات ضد عربی را برانگیزند این امر منجر به آن شد که وزارت امور خارجه ترکیه سطح نمایندگی سیاسی خود در اسرائیل را تا حد مشاور بالا برد . اسرائیل این اقدام را به حساب توانایی خود در برداشتن گامی جدید در بهبود روابط با ترکیه گذاشت به نحوی که تقدیم استوارنامه مشاور جدید به وزارت خارجه اسرائیل ، با دیدار رسمی وزیر امور خارجه ترکیه از تل آویو همزمان گردید .

دکتر حسن تونی استاد روابط بین المللی دانشکده علوم سیاسی آنکارا دلیل ترکیه برای استحکام بخشیدن روابط با اسرائیل را مبتنی دو هدف می داند :

اول : جذب و به دست آوردن پشتیبانی سرکردگان بین المللی یهودیان به ویژه آمریکا علیه سرکردگان ارمنی و یونانی .

دوم : تمایل ترکیه برای ورود به بازارها و مؤسه های پولی بین المللی که بی شباهت به باشگاهی نیستند که کلیدش در دست اسرائیل باشد . در رابطه با اسرائیل برخی محافل ترک گامهای آن کشور را به تمایل دولت عبری جهت جولان دادن در منطقه آسیای میانه تفسیر می کنند ، منطقه ای که " حییم هرتزوگ " ، به عنوان منطقه عظیم از آن یاد کرده است .

علی رغم روند مثبت پیشرفت روابط ترکیه - اسرائیل ، این روابط به ویژه در اوایل دهه هشتاد شاهد پدیده هایی منفی بود . این پدیده ها زمانی ظاهر شد که دولت ترکیه در اعتراض به اعلام پایتخت شدن بیت المقدس و نیز سیاست اسکان یهودیان در مناطق اشغالی ، ضمن محدود کردن روابط با اسرائیل ، اغلب دیپلماتهای خود را از این کشور فرا خواند . سخنگوی دولت در امور قبرس نیز در تاریخ 17/2/1982 در پاسخ به جنایت صهیونیستها در مسجدالاقصی و سیاست توسعه طلبانه اسرائیل در مناطق اشغالی ، قطع روابط با این کشور را اعلام کرد . در تاریخ 24/9/1982 " شیمون پرز " نخست وزیر اسرائیل یک هیأت پارلمانی ترکیه متشکل از چهارتن از اعضای حزب سوسیالیستی دمکرات ترکیه را به حضور پذیرفت . رئیس هیأت طی این دیدار ضمن ابزار امیدواری نسبت به بهبودی روابط فی مابین دو کشور گفت : " این دیدارها در کشور خودمان با انتقادهای شدیدی روبه رو گردید [برحسب ادعای رادیو اسرائیل] ولی ما امیدواریم روابط دو کشور که در طول تاریخ نزدیک بوده ، بهبود یابد و ما اعلام می داریم که نظرات خود را درباره این دیدارها به مسئولان ترکیه منتقل خواهیم کرد " . این دیدار 10 روز به طول انجامید . تورگوت اوزال ضمن محکوم کردن این دیدار گفت : این دیدار با سیاست دولت ترکیه منافات دارد . وی اضافه کرد " این دیدار در شرایطی که ترکیه سعی در تحکیم روابط خود با جهان عرب و جهان اسلام دارد ، نمی بایست انجام شود . ترکیه هر چند روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع نکرده ولی لااقل سطح آن را کاهش داده است . ( روابط دو کشور از نوامبر 1980 در سطح دبیر دوم قرار داشت ) .

از دیگر پدیده ها و نشانه های منفی در روابط دو کشور ، مخالفت ترکیه با اعزام یک هیأت بازرسی اسرائیلی به استانبول بود . منظور از اعزام هیأت ، به تعبیر روزنامه هآرتس ، جهت به دست آوردن مدارکی جهت مشخص گرداندن سازمان مسئول " کشتار " کنیسه " ناویه شالوم " بوده است . تلاشهای صورت گرفته جهت قانع ساختن دولت ترکیه در لغو مخالفت خود با شرکت دکتر یوسف بورگ وزیر ادیان اسبق صهیونیستها در تشییع جنازه افراد مذکور نیز بی ثمر ماند . شیمون پرز نخست وزیر صهیونیستها در این مورد گفت : " ترکها مخالفت خود را این گونه توجیه کردند که نمی خواهند تشیع جنازه ، شکل سیاسی به خود گیرد " وی اضافه کرد : " ما هم این را نمی خواهیم ولی به زودی حاخام موردخای الیاهوبه ، به عنوان نماینده در مراسم شرکت خواهد کرد " .

در سال 1985 " تورگوت اوزال " نخست وزیر وقت ترکیه در دیدارش از واشنگتن از تماسهای محرمانه ای که با لابی صهیونیست داشت ، پرده برداشت . خبرنگار روزنامه اسرائیلی " معاریو " در استانبول در گزارش منتشره خود در تاریخ 14/4/1985 در این باره می افزاید . " اوزال در این دیدار همچنان تأکید داشت که ترکیه علاقه فراوانی به حفظ روابط خود با اسرائیل دارد و هرگونه حضور اسرائیل را به عنوان نیرویی باارزش در منطقه به ویژه به عنوان جزیی از جهان آزاد ، نادیده نخواهد گرفت . " در توجیه این موضع گیری اوزال ، قائم مقام وزیر امور خارجه ترکیه در آنکارا به یک مقام عرب گفته است : " ما هم برای خود و هم برای شما ، حفظ این کانال ارتباطی بین اسرائیل و ترکیه را مفید می دانیم " .

لابی صهیونیسم در کنگره آمریکا نیز به نوبه خود به حمایت اقتصادی از ترکیه پرداخت و این کشور را تشویق کرد تا با یهودیان صهیونیست ( به ویژه درترکیه ) که امتیازات مالی و اقتصادی مهمی دارا می باشند ، روابط خود را حفظ کند .

روابط ترکیه و اسرائیل پس از دکرگونیهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی مراحل مطلوبی را پشت سر گذارد . ملاقاتی که میان شیمون پرز وزیر امور خارجه اسرائیل و همتای ترک او در سال 1987 صورت گرفت به تحکیم روابط دو کشور منجر شد . این ملاقات ، اولین نوع در سطح وزیران بود .

منابع رسمی ترکیه در آوریل 1990 م . ( مصادف با 25/2/69ه - . ش . ) اعلام کردند که ترکیه ارتقای روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین را مورد بررسی قرار داده است .

یک منبع رسمی ترکیه گفت " ما به طور جدی احیای روابط را در سطح سفارت مورد نظر قرار داده ایم و در این اندیشه هستیم که هماهنگ با آن ، سطح نمایندگی سازمان آزادی بخش فلسطین را نیز ارتقاء دهیم . "

دولت ترکیه در حالی با رژیم صهیونیستی سفیر مبادله کرد که انتخاب بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و نیز مسأله مهاجرت یهودیان شوروی ( سابق ) به اراضی اشغالی مورد اعتراض کشورهای اسلامی قرار داشت .

به دنبال افزایش جنایتهای صهیونیستها برضد مردم مسلمان فلسطین در مه 1990م . ( مصادف با 3/3/69ه - . ش . ) دولت ترکیه در تصمیم خود مبنی بر ارتقای سطح روابط با تل آویو تجدید نظر کرد . یک مقام بلند پایه ترک ضمن اعلام این مطلب گفت : " ترکیه احساس می کند شرایط کنونی برای ارتقای روابط دیپلماتیک آنکارا و تل آویو مناسب نیست . " وی افزود حوادث اخیر در سرزمینهای اشغالی باعث شد تا آنکارا برقراری روابط دیپلماتیک در سطح سفیر را به تعویق اندازد . وی گفت : " ترکیه موضوع ارتقای روابط خود با اسرائیل را عمیقا بررسی می کند ولی تاکنون هیچ گونه تصمیم گیری قاطع در این رابطه به عمل نیامده است . "

شرکت هواپیمایی ترکیه در مه 1990 ( مصادف با 3/3/69 ه . ش . ) بدون سروصدا اولین پرواز مستقیم به تل آویو را آغاز کرد . شرکت مزبور برخلاف معمول هیچ گونه تبلیغات و یا خبری در این رابطه منتشر نکرد . طبق برنامه های اعلام شده در ماهنامه " ای . بی . سی " که تعرفه های کلیه پروازهای بین المللی درآن به چاپ می رسد ، شرکتهای هواپیمایی ترکیه و رژیم صهیونیستی با انجام شش پرواز شهرهای استانبول و تل آویو را به یکدیگر وصل کردند . یلدرم اگ بولوت نخست وزیر وقت ترکیه در نوامبر 1990 ( مصادف با 8/9/69ه - . ش . ) در نامه ای که به مناسبت روز همبستگی با مردم فلسطین خطاب به کمیته احقاق حق مردم فلسطین در سازمان ملل ارسال کرد ضمن محکوم کردن کشتار مردم مسلمان فلسطین توسط نیروهای صهیونیستی ، اسرائیل را عامل به بن بست کشیده شدن اقدامات صلح جویانه در منطقه دانست و وضعیت مناطق تحت اشغال اسرائیل را بسیار حاد و نگران کننده توصیف کرد .

وی همچنین در این نامه تأکید کرد ترکیه حمایت خود را از مبارزه بر حق کمیته احقاق حق مردم فلسطین مجددا اعلام می دارد . وی در بخش دیگری از نامه خود با اشاره به اینکه در جریان حوادث مناطق اشغالی ، تعداد بسیاری از مردم فلسطین به قتل رسیدند گفت " تشدید درگیریها در مناطق اشغالی به نفع نیروهای افراطی در فلسطین و اسرائیل خواهد بود " . در این نامه ، ترکیه ضمن مثبت توصیف کردن مواضع سازمان آزادی بخش فلسطین ، رژیم صهیونیستی را به اتخاذ مواضع همسو با ساف در قبال اقدامات صلح جویانه در منطقه دعوت کرد . در اواخر سال 1991 ترکیه روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین را به سطح سفیر ارتقا داد و جزو اولین کشورهایی بود که اعلامیه دولت فلسطین ( ساف ) را در سال 1988 به رسمیت شناخت .

در تاریخ 17/7/1992 در پایان دیدار 24 ساعته " حاییم هرتزوگ " رئیس رژیم صهیونیستی از ترکیه که به دعوت موسسه " صده پنجم استقبال عثمانیها از یهودیان اخراجی سال 1492 از اسپانیا " صورت گرفت روابط دو کشور شاهد پیشرفت جدیدی شد . در اعتراض به دیدار " هرتزوگ " از ترکیه حدود یک هزار تن پس از اقامه نماز جمعه در مسجد بایزید با سر دادن شعار " انتفاضه تا نابودی اسرائیل " و به آتش کشیدن پرچمهای اسرائیل و آمریکا و پرتاب سنگ به دفتر شرکت هواپیمایی اسرائیل ( ال - آل ) تظاهراتی انجام دادند .

به دنبال حمله رژیم صهیونیستی به صفوف نمازگزاران فلسطینی و قتل عام دهها مسلمان روزه دار در حرم ابراهیم در شهر الخلیل ، در فوریه سال 1994 ( مصادف با 6/12/72 ) هزاران تن از شیعیان ترکیه که در استانبول زندگی می کنند با برپایی مراسمی ، خشم و انزجار خود را از کشتار وحشیانهمسلمانان بی دفاع فلسطینی ابراز کرده و خواستار تداوم انتفاضه تا آزادی قدس شریف شدند . در این مراسم هزاران تن از زنان و مردان مسلمان ترک یک صدا شعارهای الله اکبر ، راه شهیدان ادامه دارد . لااله الاالله - اسرائیل عدوالله ، مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر آمریکا ، فلسطین گور اسرائیل خواهد شد ، سر دادند .

" عزر وایزمن " رئیس رژیم صهیونیستی و " شیمون پرز " وزیر امور خارجه وی در اوایل سال 1994 از ترکیه دیدار کردند .

" تانسلو چیللر " نخست وزیر ترکیه در اکتبر 1994 ( مصادف با آبان 1373 ) یک دیدار رسمی سه روزه از فلسطین اشغالی انجام داد . این نخستین سفر یک نخست وزیر ترکیه به فلسطین اشغالی بود .

پیش از این ، مقامهای دو طرف در سطوح مختلف در تل آویو یا آنکارا با یکدیگر دیدار و گفت وگو داشتند . چیللر در سفر خود به فلسطین اشغالی با مقامهای رژیم صهیونیستی دیدار و گفت وگو کرد و در دومین روز اقامت خود در تل آویو به اتفاق " اسحاق رابین " نخست وزیر رژیم صهیونیستی در یک گردهمایی بزرگ با حضور صدها تن از یهودیان ترکیه که به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند ، شرکت کرد . در این دیدار چیللر از اهمیت همکاریهای ترکیه و رژیم صهیونیستی در همه زمینه های سیاسی ، اقتصادی و امنیتی سخن گفت و خاطرنشان ساخت که از دیرباز بین دو طرف ، همکاریهای گسترده در همه زمینه ها وجود داشته است . سفر نخست وزیر ترکیه به فلسطین اشغالی چند روز پس از انعقاد پیمان سازش اردن با رژیم صهیونیستی ، سفر " بیل کلینتون " رئیس جمهوری آمریکا به منطقه و برگزاری اجلاس اقتصادی دارالبیضا صورت گرفت که همه گامهایی در جهت تحمیل و تثبیت موجودیت رژیم صهیونیستی در منطقه ، رسمیت بخشیدن به این اشغالگری ، عادی ساختن و گسترش روابط با کشورهای خاورمیانه و سرعت بخشیدن به روند به اصطلاح صلح در خاورمیانه بود .

چیللر پیش از عزیمت به تل آویو در فرودگاه آنکارا به صراحت اعلام کرد " ترکیه با گسترش روابط خود با اسرائیل ، سازمان آزادیبخش فلسطین و مصر ، به تحکیم روند صلح در خاورمیانه کمک خواهد کرد " . وی افزود : " کشورش خواستار عقد قراردادهای مشابه قرارداد امان - تل آویو بین اسرائیل با دیگر کشورهای منطقه است . "

بازرگانان و صاحبان صنایع ترک ، نخست وزیر ترکیه را در این سفر همراهی کردند . 18 تن از صاحبان صنایع و بازرگانان ترک در این هیأت ، یهودی الاصل بودند .

از جمله مسایل اقتصادی مورد بحث در این سفر ، موضوع انتقال آب آشامیدنی رودخانه " ماناوگات " بود که در جریان سفر وایزمن رئیس رژیم صهیونیستی به آنکارا مورد بررسی قرار گرفته بود و برای رژیم صهیونیستی اهمیت حیاتی دارد . در مقابل ، رژیم صهیونیستی اجرای پروژه مدرنیزه کردن جنگنده های " اف - 14 " نیروی هوایی ترکیه را بر عهده گرفت .

" اسحاق رابین " نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیش از ورود چیللر به تل آویو در گفت وگویی با خبرنگاران ترک گفت : انتقال آب رودخانه " ماناوگات " و همکاریهای امنیتی از اهم مسایل مورد بحث بین دو طرف است . همان گونه که رابین گفت ، از دیگر نکات حائز اهمیت این سفر ، تحکیم همکاریهای امنیتی بین آنکارا و تل آویو بود .

روزنامه " حریت " چاپ ترکیه در این باره نوشت : در دومین روز سفر چیللر ، اجلاس مشترکی با حضور نمایندگان سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ( سیا ) ترکیه ( میت ) و رژیم صهیونیستی ( موساد ) در تل آویو برگزار شد .

در این اجلاس ، سه طرف درباره همکاریهای امنیتی با یکدیگر علیه آنچه که آن را " تروریسم اسلامی " خواندند ، به موافقت های اصولی دست یافتند .

از دیگر نکات قابل توجه در این سفر ، این بود که به رغم حاکمیت رژیم لائیک در ترکیه ، تلاش محافل بین المللی و صهیونیستی بر این بود که این رژیم را نماینده واقعی یک کشور اسلامی معرفی و از این راه وانمود کنند که گسترش روابط با آنکارا ، گسترش رابطه با دولتی اسلامی در منطقه است . سفر نخست وزیر ترکیه به فلسطین اشغالی ، با مخالفت شدید گروهها و محافل اسلامی آن کشور روبه رو شد .

حزب اسلامگرای " رفاه " ترکیه سفر چیللر به اسرائیل را به عنوان لکه ننگی در سیاست خارجی ترکیه توصیف کرد . " عبدالله گل " معاون حزب رفاه در یک مصاحبه مطبوعاتی در مجلس ترکیه گفت : " سفر چیللر به فلسطین اشغالی ، غرور مردم مسلمان ترکیه را خدشه دار کرده است . " روزنامه " ملی گارته " چاپ اسلامبول نوشت : روابط بین تل آویو و آنکارا در دوران هیچ حکومتی به اندازه دوران حکومت چیللر توسعه نیافته است . این روزنامه افزود : علاقه سرمایه داران یهودی به طرح کشت و صنعت ترکیه " گاپ " در مناطق جنوب شرقی این کشور ناشی از چشمداشت صهیونیستها به خاک ترکیه است .

در پایان دیدارهای چیللر و رابین ، دو قرارداد جداگانه در زمینه های مبارزه با به اصطلاح تروریسم ، قاچاق و استعمال مواد مخدر و نیز همکاری در امور مخابراتی و پستی به امضا رسید . به موجب قرارداد امنیتی ، دو طرف در زمینه مبادله کارشناس و اطلاعات با یکدیگر همکاری می کنند و یک کمیته مشترک امنیتی بین آنکارا و تل آویو تشکیل می شود . انعقاد قرارداد امنیتی بین آنکارا و تل آویو در حالی صورت گرفت که " احمد تکدال " یکی از مسئولان حزب رفاه در یک مصاحبه مطبوعاتی در آنکارا گفت : " اسرائیل خود یک رژیمتروریست است و با چنین رژیمی نمی توان همکاری امنیتی انجام داد . "

با پیروزی حزب اسلام گرای رفاه ترکیه در انتخابات و احتمال به دست گرفتن ریاست دولت ترکیه توسط این حزب ، نوعی نگرانی در محافل سیاسی اسرائیل نسبت به آینده روابط آن رژیم با این کشور ایجاد شد اما پس از ائتلاف این حزب با حزب راه حقیقت ( راست ) ترکیه به رهبری تانسو چیللر این نگرانی برطرف شد . در این مورد هفته نامه صهیونیستی جویش کرونیکل مورخه 13/4/75 مدعی شد که دو حزب تشکیل دهنده دولت ائتلافی جدید ترکیه به دیپلماتهای این رژیم در آنکارا اطمینان خاطر داده اند که رویه دوستانه دولت ترکیه نسبت به اسرائیل همچنان ادامه یابد . سفیر رژیم صهیونیستی در آنکارا نیز اظهار داشت به وی اطمینان خاطر داده شده است که در سیاستهای دولت ترکیه تغییری داده نخواهد شد و نجم الدین اربکان ( رهبر حزب رفاه ) که از وی به عنوان یک افراطی اسلامی یاد می شد ، یک واقع گرا و پراگماتیک است و براساس توافق انجام شده میان حزب رفاه و حزب راه حقیقت درایت دولت ترکیه نسبت به تعهدات خود در قبال خاورمیانه پایبند خواهد بود .

ه - - روابط اقتصادی ترکیه و اسرائیل :

در ژوئن 1949 یک قرارداد تجاری و سپس در فوریه 1951 قرارداد حمل ونقل هوایی بین ترکیه و اسرائیل به امضا رسید .

در سال 1963 توافقی بین دو کشور به امضا رسید که براساس آن مبادلات تجاری به ارزش 22 میلیون دلار بین ترکیه و اسرائیل انجام گردد .

در اکتبر سال 1964 اهرون بیکر دبیر کل اتحادیه سندیکاههای کارگری اسرائیل " هستدروت " و تسوی لیون رئیس بخش روابط بین الملل اتحادیه مزبور بنا به دعوت سندیکای کارگران ترکیه دیداری رسمی از آنکارا انجام داد که طی آن طرفین به توافقهایی در زمینه های کشاورزی ، اسکان و عمران دست یافتند .

در تاریخ 30/9/1965 توافقی بر سر پرداخت 25 میلیون دلار بین دو کشور حاصل شد .

حجم همکاریهای اقتصادی اسرائیل از دهه پنجاه رو به افزایش گذارد ، به طوری که 3/4 صادرات و واردات اسرائیل سهم ترکیه بوده است . جدول ذیل حجم تبادل تجاری این دو را ( با مقیاس هزار دلار آمریکا ) نشان می دهد .

در بین 13 کشوری که با ترکیه موافقت نامه های دو جانبه امضا کرده اند . اسرائیل رتبه نخست را دارا می باشد . بین صادرکنندگان به اسرائیل ترکیه نیز مقام پنجم را داراست .

آمار رسمی نشان می دهد که بیشترین حجم صادرات ترکیه به اسرائیل را فلزات تشکیل می دهد که در این میان آهن به ارزش 500هزار دلار ، منیزیم 50هزار دلار و فلزات متفرقه 000,150 دلار حجم صادرات را تشکیل می دهد . خشکبار ، بادام ، فندق ، نارگیل ، حبوبات و روغن زیتون مهم ترین اقلام صادراتی اسرائیل به ترکیه می باشد .

پس از تجاوز پنجم ژوئن 1967 اسرائیل به کشورهای عربی ، ترکیه موافقتنامه تجاری خود را با اسرائیل لغو کرد . این مسأله کاهش مبادلات تجاری طرفین را به همراه داشت .

روابط ترکیه با کشورهای عربی مخالف رژیم صهیونیستی تا سال 1980 ( مصادف با 1359 ) دست کم در بعد تجاری ، اقتصادی سرد بود و کشورهای عربی از روابط خوب بین آنکارا و تل آویو شکایت داشتند . ترکیه به همین دلیل و نیز به علت وابستگی به غرب ، مناسبات خود را با تل آویو ، بیشتر در قالب دیپلماسی مخفی اجرا می کرد .

در پی کودتای نظامی 1980 ( 1359ه - . ش ) در ترکیه ، این کشور با خاتمه دادن به سیاست اقتصاد بسته ، طرح اقتصادی معروف به " 25 فوریه " را که از سوی " تورگوت اوزال " رئیس جمهور وقت این کشور تهیه شده بود به مورد اجرا گذاشت . این طرح ، ضرورت اجرای سیاست اقتصاد بازار آزاد و افزایش حجم صادرات ترکیه و ایجاد هماهنگی در اقتصاد داخلی با بازارهای بورس جهانی را پیش بینی می کرد . ترکیه برای اجرای این طرح به افزایش حجم صادرات خود به کشورهای عربی و منطقه نیاز مبرم داشت و به همین دلیل در سال 1981 ( اوایل دهه 1360 ) به منظور توسعه روابط خود با کشورهای مسلمان ، روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را به سطح کاردار کاهش داد .

حجم مبادلات بازرگانی ترکیه و رژیم صهیونیستی از نظر دست اندرکاران امور اقتصادی - تجاری این کشور به رغم رشد خوبی که داشت به حد مطلوبی نرسیده است .

صادرات ترکیه به فلسطین اشغالی در سال 1987 ( 1366ه - . ش ) 6/21 میلیون دلار بود که این رقم در سالهای بعد به ترتیب به 8/40 ، 7/30 ، 5/46 ، 6/78 ، 90 ، 80 ، 9/49 ، 2/40 ، میلیون دلار بود .

واردات ترکیه از فلسطین اشغالی نیز در همین دوره به ترتیب برابر 6/39 ، 9/49 ، 5/60 ، 5/62 ، 78 ، 97 ، 121 ، 53 ، 9/58 ، 4/58 ، میلیون دلار بود .

بخش عمده ای از صادرات ترکیه به رژیم صهیونیستی را مواد معدنی ، شیمیایی ، الیاف مصنوعی ، خشکبار ، غله ، مینی بوس دیزلی ، سنگ مرمر ، ماشین آلات الکتریکی و قطعات یدکی ، کربنات سدیم بی آب ، اشیای شیشه ای ، آهن و فولاد تشکیل می دهد .

مهم ترین اقلام وارداتی ترکیه از فلسطین اشغالی نیز عبارت است از بنزین و انواع مختلف حلالها ، محصولات شیمیایی و پلاستیکی ، پنبه ، بذر ، دانه های روغنی ، ماشین آلات الکتریکی ، ابزار و تجهیزات نوری و لوازم پزشکی .

سطح تجارت دو کشور در سال 1988 ، 20 درصد افزایش یافت و در سال1989 به بیش از 100 میلیون دلار بالغ شد .

همزمان با بحران خلیج فارس و تحولات جهانی این دوران به موازات استقرار کامل سیستم اقتصاد آزاد در ترکیه ، مناسبات آنکارا و تل آویو نیز رو به توسعه گذاشت و در سپتامبر 1992 ( مهر ماه 1371 ) انعقاد قرارداد تجارت آزاد میان ترکیه و رژیم صهیونیستی در آنکارا مورد بحث قرار گرفت .

در سال 1992 " عبدالقادر انس " وزیر جهانگردی ترکیه از اسرائیل بازدید کرد . اوزال نیز به منظور ارایه چهره مطلوبی از ترکیه نزد موسسه های پولی صهیونیستها در آمریکا از اقلیت یهودیان ترکیه که موقعیت اقتصادی ویژه ای در این کشور دارند بهره گرفت و از آنها خواست تا در این رابطه واسطه شوند .

این امر نهایتا منجر به آن شد که یهودیان ترک به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتری روی آورند و دیدارهای میان آنها با اسرائیلیان ترک تبار استحکام بیشتری یافت .

ترکیه در ژانویه 1993 ( بهمن 1971 ) سطح مناسبات دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را بار دیگر به سطح مبادله سفیر ارتقاع داد و تلاشهای متقابل برای توسعه همکاریهای میان آنکارا و تل آویو صورت گرفت . همچنین با گسترش روابط سیاسی ، مناسبات اقتصادی دو طرف نیز گسترش یافت و آنکارا و تل آویو سطح مذاکرات اقتصادی را تا انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین یکدیگر به پیش بردند .

در اکتبر 1993 ( آبان 1372 ) با همکاری سازمان خزانه داری و بازرگانی خارجی ترکیه نمایشگاهی از تولیدات ترکیه در تل آویو گشوده شد . در جریان سفر وزیر جهانگردی ترکیه که نمایشگاه یاد شده را افتتاح کرد دو طرف درباره انعقاد قرارداد تجارت آزاد و حمایت متقابل از سرمایه گذاریها و ممانعت از مالیات بندی مضاعف به توافق رسیدند .

یکی دیگر از گامهایی که در راستای گسترش همکاریهای تجاری میان آنکارا و تل آویو برداشته شده تشکیل شورای کار مشترک ترکیه و رژیم صهیونیستی در آوریل 1993 بود . دومین اجلاس این شورا نیز در اکتبر 1993 ( آبان 1372 ) در قدس برگزار شد .

" عزر وایزمن " رئیس رژیم صهیونیستی ، اوایل سال 1994 بنا به دعوت رسمی " سلیمان دمیرل " رئیس جمهوری ترکیه در رأس یک هیأت سیاسی ، اقتصادی وارد آنکارا شد . در این سفر یک هیأت از صاحبان صنایع و بازرگانان یهودی نیز به ریاست اتاق بازرگانی و صنایع رژیم صهیونیستی " وایزمن " را همراهی کردند .

" شیمون پرز " وزیر امور خارجه وقت صهیونیستی نیز اوایل سال 1994 و " شیمون شیتریت " وزیر اقتصاد و برنامه این رژیم به همراه گروهی از اعضای کلوپ اقتصادی قدس به ترکیه سفر کردند .

همچنین یک هیأت از ترکیه به ریاست " ایکون دوغان " وزیر مشاور در امور اقتصادی ترکیه به تل آویو رفت .

سفرهای وزیران امور خارجه و جهانگردی ترکیه به فلسطین اشغالی نیز زمینه های توسعه همکاریهای دو طرف را در امور صنایع دفاعی ، جهانگردی و امنیتی فراهم آورد .

در جریان سفر رئیس رژیم صهیونیستی موضوع انتقال آب آشامیدنی رودخانه " ماناوگات " ترکیه واقع در سواحل دریای مدیترانه به فلسطین اشغالی مورد برسی و تصویب طرفین قرار گرفت . براساس این طرح در صورت امضای قرارداد صلح میان سوریه و لبنان با رژیم صهیونیستی ، طرح انتقال آب " ماناوگات " از طریق کشورهای یادشده اجرا خواهد شد و در صورت تأخیر در این امر آب این رودخانه از طریق دریای مدیترانه به فلسطین اشغالی حمل خواهد شد .

مسأله تأمین آب یهودیان ساکن فلسطین اشغالی یکی از زمینه های همکاری مشترک میان ترکیه و اسرائیل است . رژیم صهیونیستی معتقد است که مسأله آب در آینده اهمیت بیشتری نسبت به مسأله خاک در بین کشورهای منطقه خاورمیانه خواهد داشت . در سال 1367 تورگوت اوزال رئیس جمهور وقت ترکیه پروژه طرح انتقال آب رودخانه های سیحون و جیحون به خاور میانه از جمله فلسطین اشغالی را در قالب پروژه " ماناوگات " پیشنهاد کرد . اجرای این پروژه تا مدتی در هاله ای از ابهام قرار داشت لیکن در پی امضای توافقنامه سازش عرفات و ( رئیس ساف ) اسرائیل اجرای آن مجددا به صورت جدی مطرح شد .

برخی مطبوعات ترکیه مطرح شدن دوباره اجرای این طرح را اولین نتیجه عملی سازش عرفات با رژیم صهیونیستی قلمداد کرده و اجرای آن را از نظر اقتصادی و سیاسی برای ترکیه با اهمیت و الزامی تلقی کردند .

براساس این طرح یک خط لوله به طول 2هزار 650 کیلومتر روزانه 5/3 میلیون متر مکعب آب را به سرزمینهای اشغالی فلسطین و برخی از شهرهای خاور میانه منتقل خواهد کرد .

هزینه احداث این خط لوله در زمان پیشنهاد طرح 5/8 میلیارد دلار برآورد شده بود . در آن زمان پیش بینی شد که اجرای آن در حدود 10 میلیارد دلار هزینه در پی داشته باشد . کارشناسان معتقد بودند که در صورت اجرای این طرح ، مشکل آب آشامیدنی و کشاورزی رژیم صهیونیستی بر طرف خواهد شد .

رژیم صهیونیستی آب مصرفی خود را از طریق دریای مدیترانه و با استفاده از دستگاههای آب شیرین کن به بهای هر متر مکعب 2 دلار و60 سنت تهیه می کند که در صورت برخورداری از این خط بهای هر متر مکعب آب مصرفی آن به 87 سنت کاهش خواهد یافت .

ترکیه نیز در مقابل ، اجرای طرح مدرنیزه کردن جنگنده های اف 14 نیروی هوایی خود به ارزش یک میلیارد دلار را به رژیم صهیونیستی واگذار کرد .

صاحب نظران اعتقاد داشتند که ترکیه ، غرب و رژیم صهیونیستی با توجه به افکار ضد صهیونیستی ملت مسلمان ترکیه مشترکا از پیش اقداماتی را برای کاهش حساسیتها انجام داده اند .

روابط اقتصادی و بازرگانی ترکیه در سال 1995 به 450 میلیون دلار رسید .

افزایش حجم مبادلات بازرگانی ترکیه با رژیم صهیونیستی به ویژه پس از انعقاد قرارداد تجارت آزاد بین دو طرف در سال 1997 شتاب بیشتری گرفت . بر پایه گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی مورخ 10/9/1377 واردات و صادرات ترکیه با رژیم صهیونیستی به ترتیب 4/19 و 8/53 درصد نسبت به سال 1996 افزایش یافت . این گزارش افزود در سال 97 میلادی واردات ترکیه از اسرائیل به 229 میلیون و صادرات به این کشور به 391 میلیون دلار رسید .

ترکیه و اسرائیل در راستای گسترش روابط بازرگانی خود در تاریخ 20/11/1378 موافقتنامه جدیدی در مورد همکاریهای مشترک تجاری در تل آویو امضا کردند . به موجب این توافقنامه ، دو طرف برای افزایش حجم مبادلات تجاری به دو میلیارد دلار در سال خواهند کرد . ترکیه در این موافقتنامه همچنین آمادگی خود را برای صدور آب آشامیدنی به تل آویو اعلام کرد . افزون بر آن ، دو طرف به منظور صدور کالا به آمریکا با استفاده از معافیتهای گمرکی در مورد تأسیس مناطق آزاد تجاری به توافق رسیدند و نیز مقرر شد که شرکتهای اسرائیلی در چهارچوب طرح عظیم کشت و صنعت جنوب شرقی ترکیه موسوم به " گاپ " در اجرای شش پروژه آبیاری شرکت کنند .

در سال 1999 حجم مبادلات بازرگانی ترکیه و اسرائیل به 900 میلیون دلار رسید .

و - روابط نظامی و امنیتی ترکیه و اسرائیل :

همکاریهای رژیم صهیونیستی و ترکیه مدتی پس از همکاریهای اقتصادی وارد فاز نظامی نیز شد . یک هواپیمای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی برای تشویق دولت ترکیه به خرید هواپیماهای سوخت رسان از این دولت ، در مانور نیروی هوایی ارتش ترکیه در این کشور شرکت کرد .

در یک مانور نیروی هوایی ترکیه که با شرکت هواپیماهای جنگنده اف 16 و اف 4 ارتش آن در ماه مه 1994 ( خرداد 1373 ) برگزار شد رژیم صهیونیستی یک هواپیمای بوئینگ 707 سوخت رسان خود را شرکت داد تا بتواند برای فروش مدلهای مشابهی از این هواپیما که توسط صنایع هواپیمایی این رژیم ساخته می شود تبلیغ کند .

مجله " فلات اینترنشتال " با افشای این خبر آورده است که ارتباطات و مذاکرات نظامی رژیم صهیونیستی با ترکیه از سال 1993 با سفر ژنرال " هرزل بودینگر " فرمانده نیروی هوایی این رژیم به ترکیه آغاز شده بود . وی در این سفر تلاش نمود تا قرارداد بازسازی هواپیماهای جنگنده قدیمی ترکیه را نیز به دست آورد لیکن در این هدف موفق نشد .

ترکیه اگر چه به دلیل بدهیهای هنگفت خارجی که بالغ بر 67 میلیارد دلار شد برخی از پروژه های نظامی و دفاعی خود را موقتا متوقف کرد لیکن بیشتر برنامه های تسلیحاتی و تولید تجهیزات نظامی آن کماکان فعالیت خود را ادامه داد . بدهیها و تعهدات خارجی ترکیه و بهره مربوط به آنکه تنها در سال 1994 بالغ بر 9 میلیارد دلار می شد وزارت دفاع این کشور را از اجرای برنامه های نوسازی نظامی آنکه بودجه ای معادل 5/10 میلیارد دلار بود باز نداشت .

" بنیامین بیت هالحمی " در کتاب خود موسوم به " روابط اسرائیل " می گوید : " اسرائیل در زمینه های آموزشی فنی و حرفه ای اطلاعات و سرویسهای امنیتی به ترکیه کمک کرد . در پی آن موساد ( سازمان جاسوسی اسرائیل ) از سال 1950 مرکزی را در ترکیه تأسیس کرد و در سال 1958 با امضای معاهده " ترایدنت " سازمان اطلاعاتی اسرائیل به آموزش سرویسهای امنیتی ترکیه پرداخت .

در سال 1974 شایعاتی منتشر شد مبنی برآنکه اسرائیل در حمله ترکیه به قبرس به آن کشور کمک رسانیده است . از سال 1975 ترکیه موشکهای هوا به هوای اسرائیلی موسوم به " شابریر " را در نیروی هوایی خود به کار گرفت . دستگاهها و ابزار آلات دیگری مانند گلوله های ضد تانک " هتمس " " مسلسل های یوزی " و دیگر مهمات اسرائیلی برای نیروی زمینی خریداری شد " .

برخی از منابع مطبوعاتی از جمله الدنیا و الحیاة اشاره می کنند که پس از سال 1982 و خروج ساف از بیروت و دسیابی ترکیه - توسط اسرائیل - به اسامی هسته های مقاومت ارمنی که در لبنان با ساف همکاری می کردند ، قرارداد امنیتی جدیدی به منظور تبادل اطلاعات بین ترکیه و اسرائیل به امضا رسید . ( اسامی ذکر شده طی اشغال لبنان توسط صهیونیستها به دست آمد )

منابع یاد شده اضافه می کنند که پس از امضای قرارداد و قبل از آن مسئولان اسرائیلی بازدیدهای متعددی از ترکیه به عمل آوردند که بارزترین آن بازدید وزیر کشاورزی " اربیه گفنی " بود که در طی ده سال در نوع خود منحصر به فرد بود .

پیمان نظامی امنیتی ترکیه و اسرائیل در سال 1996 :

با تغییر شرایط نظام بین الملل پس از سال 1990 مانند پایان جنگ سرد ، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز همکاریهای نظامی و امنیتی ترکیه و اسرائیل افزایش یافت . نظریه پردازان سیاسی و نظامی ، عوامل چندی را موجب تکوین این روابط و نهایتا انعقاد پیمان امنیتی - نظامی میان این دو کشور دانستند که برخی از آنها عبارتند از :

  1. بهره برداری مشترک از منابع غنی آب منطقه
  2. ایجاد پیمان دفاعی در مقابل ایران و سوریه
  3. نفوذ در آسیای مرکزی و قفقاز
  4. تأسیس بلوکهای جدید اقتصادی در مقابل کشورهای عربی
  5. فقدان عمق استراتژیک فلسطین اشغالی
  6. سیطره نظامیان رژیم صهیونیستی بر سیاست و ماهیت غیر بومی و غاصبانه این رژیم که آن را نیازمند به یک متحد و هم پیمان نظامی کرده است .
  7. پیمانهای نظامی برای رژیم صهیونیستی نقطه اطمینان و ضامن امنیت ملی آن است .

در اواخر سال 1995 ترکیه با مدرنیزه کردن 54 فروند هواپیمای اف - 5 خود ، این هواپیماها را به مناقصه گذاشت که رژیم صهیونیستی در آن برنده شد .

تحول در روابط ترکیه و اسرائیل

روابط ترکیه و اسرائیل از سال 1996 پیشرفت باشتابی در زمینه های امنیتی و نظامی داشته است . به طوری که روابط نظامی به ویژه در زمینه هوایی به طور موازی جهت پیشبرد روابط تجاری و دیپلماسی بین دو کشور بهبود یافت و فرماندهان نیروی هوایی دو طرف اقدام به دیدارهای متقابل نمودند . از جمله دیدار وزیر دفاع اسرائیل دیوید عفری و رئیس اطلاعات نظامی سابق ، " اوری سیوی " از ترکیه ، و دیدار معاون رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ترکیه ژنرال " چوبک " بیر در 22 فوریه 1996 را می توان یادآور شد . که در این دیدارها پیمانها و قراردادهای مهم نظامی بین دو کشور در تل آویو به امضا رسید .

مهم ترین پیمان نظامی بین ترکیه و اسرائیل در سال 1996 با مبلغ 600 میلیون دلار بین ترکیه و اسرائیل امضا شد که به موجب آن اسرائیل تعمیر و تجهیز 56 فروند هواپیمای جنگی فانتوم اف - 5 ساخت آمریکا را که نیروی هوایی ترکیه در اختیار دارد در خانه های شرکت صنایع هوایی اسرائیل به عهده گرفت .

برای انجام این معامله اسرائیل متعهد شد که قرض 430 میلیون دلاری ترکیه را تأمین کند و همچنین آنکارا را در زمینه های سیستم دفاعی و ارتباطات یاری نماید .

برخی دیگر از مفاد این پیمان عبارت است از :

  1. تبادل اطلاعات بین سازمانهای جاسوسی دو کشور .
  2. پرواز آزمایشی - آموزشی مشترک جنگنده های دو کشور ، بدون حمل سلاح در فضای هوایی یکدیگر
  3. آموزش نیروهای ضد شورش ترکیه در جنوب شرق این کشور برای سرکوب کردهای استقلال طلب

علاوه بر این ، دو طرف در سه حوزه آموزشی ، همکاری در زمینه صنایع نظامی و همکاریهای اطلاعاتی - جاسوسی نیز به توافق رسیدند .

واکنشهای منطقه ای و محلی نسبت به قرارداد 1996 ترکیه و اسرائیل :

  • مارتین کرامر رئیس انیستیتوی دایان - تل آویو در باره این قرارداد اظهار داشت :

" قرارداد ترکیه با اسرائیل یک قرارداد تشریفاتی نیست بلکه قراردادی استراتژیک با ابعاد وسیع است "

  • مطبوعات و منابع خبری اسرائیل نیز به بیان جزئیات این پیمان و ابعاد آن پرداختند . در این راستا روزنامه " یدیعوت احرنوت " به نقل از منابع امنیتی اسرائیلی در شماره 5/4/1996 نوشت :

" موافقتنامه همکاری نظامی و امنیتی میان اسرائیل و ترکیه از سوی مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل " دیوید عفری " و نماینده رئیس ستاد مشترک ترکیه طی دیدار از اسرائیل به امضا رسید . "

این روزنامه با استناد به همین منابع می افزاید که " از این پس هواپیماهای نیروی هوایی اسرائیل می توانند در حریم هوایی ترکیه به پروزا درآید و قوانین هوایی را در جهت آموزش رعایت نماید و اگر چنان چه ترکیه هم مایل بودمی تواند در آسمان اسرائیل هواپیماهای خود را به پرواز درآورد . "

  • یک تحلیل گر نظامی اسرائیل بنام " الکس فشمان " نیز به روزنامه " یدیعوت احرنوت " گفت : " تصمیم ترکیه در مورد اجازه فرود آمدن به هواپیماهای اسرائیلی و نیز سوخت گیری و انجام آموزشهای ویژه به نیروی هوایی ترکیه به ویژه در پایگاه أخنه نزدیک مرز سوریه یک اقدام سیاسی با ابعاد بسیار مهم تلقی می شود . "

فیشمان افزود : " این اولین بار است که نیروی هوایی اسرائیل امکان انجام عملیات هوایی در کشوری دیگر در خاورمیانه و همکاری عملی با نیروی هوایی کشور عضو پیمان ناتو را پیدا می کند . "

فیشمان در شرح جزئیات پیمان می گوید : " منظور از این پیمان فقط پرواز دادن هواپیماهای اسرائیل در آسمان ترکیه نیست بلکه یک نوع مبادله اطلاعات ضد جاسوسی بین دو کشور محسوب می شود . با این توضیح که اهمیت محتوای این پیمان در آن است که هواپیماهای نیروی هوایی اسرائیل به زودی در نزدیکی مرز سوریه به موجب همین پیمان به پرواز در می آید . "

  • رادیو ارتش اسرائیل نیز در تاریخ 7/4/1996 اظهار داشت که امضای این پیمان با مساعدت و همکاری ایالات متحده آمریکا انجام گرفته است .

این رادیو اعلام کرد که دستگاه اطلاعات اسرائیل می تواند به اقدامات جاسوسی و جمع آوری اطلاعات و استراق سمع از سوریه و ایران در مرز این کشورها با ترکیه بپردازد .

  • در عین حال منابع خبری ترکیه سعی در کم اهمیت جلوه دادن این پیمان نمودند . روزنامه " دیل نیوز " در شماره 4/4/1996 نقل می کند " این پیمان فقط اجازه استفاده از حریم هوایی ترکیه را به اسرائیل می دهد و این پیمان در سطح یک همکاری استراتژیکی و تکنولوژی بین دو کشور آن هم در فوریه گذشته طی دیدار نماینده رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه از اسرائیل به امضا رسید . "

این روزنامه به نقل از " اولطان سونغولار " وزیر دفاع ترکیه می نویسد : " تصمیم ترکیه مبنی بر اجازه این کشور به اسرائیل در استفاده از پایگاههای هوایی و آسمان ترکیه به دلیل محدود بودن حریم هوایی اسرائیل و مشکل بودن عملیات آموزش هوایی اسرائیل صورت گرفته است . " وی می افزاید این تصمیم ( پیمان ) موقعیت مادی در کنار کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی به اسرائیل می دهد که به گفته وی آغاز حسن نیت با اهداف صلح طلبانه می باشد .

  • نماینده رئیس ستاد مشترک ترکیه " جویک بیر " نیز سخنرانی که در مرکز تحقیقات واشنگتن ایراد نمود و رادیو اسرائیل آنرا پخش کرد اهداف نظامی و امنیتی پیمان را به شرح ذیل بیان کرد :
  1. همکاری ضد اطلاعاتی : اسرائیل از ترکیه در مورد جمع آوری اطلاعات از سوریه و ایران در خواست همکاری کرد . بیر اظهار داشت که اولین هدف اسرائیل سوریه می باشد و ایران هدف بعدی اسرائیل است . وی همچنین اضافه کرد که دو کشور به جمع آوری اطلاعات با استفاده از تجهیزات ماهواره ای خواهند پرداخت .
  2. کمک به ارتش ترکیه : در مقابل همکاری اطلاعاتی ترکیه با اسرائیل ارتش این کشور کمکهای تکنیکی و آموزشی به آن خواهد داد . و علاوه بر یاری ارتش ترکیه در برقراری و سازمان امنیت و دفاع از مرزها به ویژه در مقابل عملیات حزب کارگران کرد مخالف ، تجهیزات و سلاح پیشرفته در اختیار نیروهای مسلح ترکیه مستقر در مرزهای ایران و عراق و سوریه قرار خواهد داد .
  3. سنجش ارزیابی استراتژیکی : دو کشور اقدام به تدارک هیأتی مشترک جهت بررسی و ارزیابی وضعیت استراتژیکی با هدف هماهنگی و برنامه ریزی لازم به هنگام حالت فوق العاده یا هرگونه وضع اضطراری می پردازند .

روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ 7/6/1996 متن کامل پیمان را که شامل بندهای ذیل می شود درج کرد :

مبادله تجارب نظامی و اطلاعاتی دو طرف .

مبادله دیدارهای نظامی و آکادمیک و گروهی .

اجرای دوره های آموزش نظامی مشترک بین دو کشور

ارسال ناظر نظامی در زمان اجرای مانورهای نظامی

مبادله تجارب نظامی در زمینه های فرهنگی و اجتماعی و تاریخی با استفاده از امکانات بایگانی و قدیمی بین دو کشور

دیدار بخشهای دریایی ( نیروی دریایی ) از بندرهای یکدیگر .

دیدار گروهها و تیمهای ورزشی و هنری ارتش دو کشور با یکدیگر .

همکاری در زمینه های عکاسی و فیلمهای نظامی .

تحلیل دیگر ناظران سیاسی :

ناظران سیاسی ، تحلیلها و دلایل عمیقی در باره محتوای بندهای پیمان بیان می کردند از جمله اینکه این پیمان تأثیر عظیمی بر منطقه و آرامش آن خواهد گذاشت . برای اینکه ترکیه یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی و مهم منطقه است و آمریکا و اسرائیل توجه ویژه به این کشور دارند .

" پرفسور تخمانی امیکام " کارشناس اسرائیل در امور ترکیه دانشگاه " بارایلان " تل آویو اهمیت ترکیه را چنین توصیف می کند :

" با وجود اینکه ترکیه یک کشور اسلامی بوده واسلامگرایان در انتخابات اخیر نفوذ قوی خود را تثبیت کرده است ولی اسرائیل به ترکیه به عنوان یک هم پیمان طبیعی ( عادی ) بزرگ می نگرد . "

امیکام تأکید کرد : " ترکیه بر منابع آبی سوریه و عراق دسترسی دارد و مرز مشترک با این دو کشور در کنار ایران دارد و این دو کشور با مشکل سرسخت اقلیت و گروههای اصولگرا مواجه است . "

با این تصور بود که شیمون پرز نخست وزیر اسرائیل با درک اهمیت و نقش ترکیه تلاش فراوانی در جلب موافقت پارلمانی اروپا در " استراگبورگ " برای دستیابی به موافقتنامه قراردادهای گمرکی با ترکیه آن هم از طریق ایجاد ارتباط با رهبران احزاب کمونیستی در کشورهای اتحادیه اروپا و راهی کردن آنها در رأی دادن به نفع این پیمان انجام داد .

در هر صورت ، پیمان جدید اسرائیل - ترکیه با توجه به آشکار شدن اهداف و جزئیات آن اساسا یک پیمان استراتژیکی بود و موجب قدرتمندتر شدن اسرائیل و توسعه یافتن استراتژی اسرائیل و نیز تسلط آن بر کشورهای منطقه شد .

در این راستا خطرات احتمالی ذیل متوجه کشورهای اسلامی خاورمیانه شد .

افزایش نیرو در خاور میانه به نفع اسرائیل به طوری که این پیمان نیروی دفاعی بیشتری به آنها بخشید و میدان وسیعی برای تحرکات نظامی و تسلط بر منطقه و موقعیت و مکان کافی به منظور آموزش و مانور و جمع آوری اطلاعات ضد جاسوسی برای اسرائیل فراهم نمود . که به نا به سامانی اوضاع و در گیری دایم منطقه می انجامد .

قطع روابط یا سردی روابط اعراب و ترکیه علی رغم نقاط مشترک بین دو ملت ترک و عرب .

وارد آمدن خسارت و آسیب به منافع ارزشمند مردم ترکیه قبل از اعراب در اثر بحرانهای داخلی ترکیه ، علاوه بر مشکلات خارجی و تیرگی روابط آن با کشورهای همجوار . این در حالی است که ترکیه اختلاف دیرینه با یونان ، و روسیه از زمان تزار ، داشته و از روابط خوبی با کشورهای عربی بر سر آب فرات و دجله برخوردار نبوده است . همچنین با ارمنستان و گرجستان هم ارتباط خوب و حسنه ای نداشت .

از دست رفتن تدریجی فرصت سوریه و عراق در دستیابی مساوی آب فرات و دجله بر اساس قوانین بین المللی . این همکاری به ترکیه فرصت موضع گیری مناسب در برابر مسأله آبهای فرات و دجله را داد .

فراهم ساختن فرصت مناسب برای اسرائیل به منظور وارد ساختن ضربه به ایران و حمله هوایی به نیروگاهها هسته ای این کشور .

در پرتو چنین پیمانی ، ابعاد تحرک اسرائیل - غرب و تلاش احزاب و نیروهنای ترکیه از جمله ارتش این کشور برای کنار زدن حزب رفاه اسلامی و ممانعت از عهده دار شدن قدرت در ترکیه - علی رغم کسب بیشترین آرا ، در انتخابات پارلمانی - به خوبی آشکار شد .

در حالی که بازی گفت وگوها و درگیریها بر سر تقسیم پستهای وزارتی انجام می گرفت . مقدمات پیمان استراتژیکی ترکیه و اسرائیل با نظارت آمریکا در حال انجام بود .

با شروع اجزای بندهای پیمان نظامی هوایی ترکیه - اسرائیل در اواخر آوریل 1996 براساس منابع دیپلماسی اسرائیل در آنکارا ، واکنشهای متعددی از سوی برخی کشورهای عربی بلافاصله پس از امضای پیمان نشان داده شد ولی فقط در چارچوب تبلیغاتی و مطبوعاتی باقی ماند بی آنکه هیچ مانعی بر سر راه اجرای این پیمان - که خطرات بزرگی متوجه منطقه و آرامش آن و نیز تغییرات موازنه قدرت کرد - قرار بگیرد .

پس از انعقاد این پیمان ، سطح همکاریهای نظامی امنیتی ترکیه و اسرائیل به بالاترین حد خود رسید تا جایی که رژیم صهیونیستی نقش بارزی را در دستگیری اعضای گروه حزب الله و مبارزان کرد مسلمان ترکیه و نیز دستگیری عبدالله اوجلان رهبر حزب کارگران کرد این کشور ایفا کرد .

در چهار چوب همین قرارداد امنیتی نظامی بین ترکیه و اسرائیل ، دو طرف در تاریخ 29 ژوئن 2001 نخستین مانور مشترک هوایی خود را با حظور نیروهای آمریکایی در ارتفاعات آناتولی واقع در قونیه ترکیه به نام رزمایش " عقاب آناتولی " برگزار کردند .

اهداف این مانور عبارتند بودند از :

  1. حمله شبانه و رهگیری صوتی .
  2. بمباران و حملات هوا به زمین .
  3. انجام عملیات ضد پدافند به ویژه مقابله با حمله موشکهای ضد هواپیمای ( سام ) .
  4. رهگیری هواپیماها و عملیات هوابه هوا .

این رزمایش براساس طرح مانور آموزشی سالیانه آمریکا تحت عنوان " پرچم سرخ " در مسافتی بالغ بر 260 کیلومتر مربع با شرکت 62 هواپیما به شرح زیر برگزار شد .

  1. شش فروند هواپیمای اف - 16 متعلق به آمریکا
  2. 46 فروند هواپیمای جنگی متعلق به ترکیه
  3. ده فروند هواپیمای اف - 16 متعلق رژیم صهیونیستی

این رزمایش دارای ویژگیهای زیر بود :

  1. در این رزمایش از بمبهای اورانیوم ضعیف شده استفاده شد .
  2. ارتفاع اندک پرواز جنگنده ها که حدودا 50 الی 100 متری ساختمانهای مسکونی منطقه پرواز بود .

این رزمایش به لحاظ زمانی به فاصله اندکی از مانوردریایی اژه و تنها چند هفته پس از آنکه رژیم صهیونیستی مناطق فلسطینی از جمله شهر نابلس را بمباران کرد انجام شد .

ز - نظرها و دیدگاهها :

رژیم صهیونیستی ، ترکیه را ناتوان ترین حلقه مجموعه کشورهای اسلامی غیرعربی به علت اوضاع اقتصادی به هم ریخته و ارتباط تنگاتنگ آن کشور با آمریکا و عضویت در پیمان ناتو - که اسرائیل خود یکی از فرزندان غیرقانونی آن است - پنداشته است . به منظور شناخت دیدگاههای استراتژیک اسرائیل در رابطه با ترکیه باید به سخنان " ابا ابان " یکی از رهبران صهیونیسم در کتاب صدای اسرائیل اشاره شود . وی کتاب خود را در سال 1950 و به هنگامی که نمایندگی کشور خود در سازمان ملل را عهده دار بود منتشر کرد .

در این کتاب چنین آمده است " داشتن روابط مستحکم با ترکیه به اسرائیل رنگ ، بو و شناسنامه خاورمیانه ای می دهد ضمن آنکه آن کشور بازار مهمی برای فروش تولیدات ما خواهد شد و در نتیجه روزنه ای در دیوار محاصره اقتصادی علیه اسرائیل به وجود خواهد آمد " .

در جای دیگر می گوید : " مبادله روابط میان ترکیه و اسرائیل دلیل صحت منطق اسرائیل است که خود را دارای هویتی خاورمیانه ای می داند . اسرائیل ترکیه را بازار مهمی برای فروش کالاهای صنعتی و منبع حیاتی دریافت مواد غذایی و مواد خام ، یافت و این نهایتا به این معناست که منفذ دیگری برای اسرائیل به منظور نزدیک شدن به پایان محاصره اقتصادی عربی ، گشوده شده است " .

اسرائیل اهمیت خاصی به ترکیه می دهد زیرا این کشور تنها بازمانده ای است از روابط استراتژیک به وجود آمده توسط " دیوید بن گورین " اولین نخست وزیر صهیونیست اسرائیل با کشورهای مجاور جهان عرب . کشورهایی که در رأس آنها ایران زمان محمدرضا شاه پهلوی و اتیوپی قرار داشتند . با هدف تأثیرگذاری بر مصر و سرچشمه رود نیل و تأثیرگذاری بر کشورهای عربی که احتمال درگیر شدن در جنگ با اسرائیل داشتند . استراتژی ذکر شده قبلاً به نام " استراتژی کشورهای همجوار منطقه عربی " نامیده می شد . در این راستا حادثه جنگ داخلی 1958 لبنان و تحولات عراق و خاورمیانه به وقوع پیوست که این فرصت را برای بن گورین به وجود آورد تا استراتژی خود را به آمریکا بقبولاند زیرا او در یادداشت محرمانه ای به آیزنهاور رئیس جمهوری اسبق آمریکا تصویر وحشتناکی از عبدالناصر و کمونیسم شوروی ( سابق ) و تبعات ناشی از تحت کنترل درآمدن خاورمیانه تا آفریقا از ایجاد پیمانی بین اسرائیل - ترکیه - ایران و اتیوپی با هدف بنیان گذاری آنچه که او " سد قدرتمند غیرقابل نفوذ در برابر خیزش ناصری - شوروی " نامید ، پشتیبانی کند .

ایده او با تحسین آیزنهاور و جان فوستر دوالاس ( وزیر امور خارجه وقت ) روبه رو شد . بدین ترتیب بن گورین برای اجرای استراتژی خود چراغ سبز آمریکا را دریافت کرد و اسرائیل با اتکا به حمایتهای مالی - نظامی آمریکا با جدیت به اجرای این استراتژی در دهه های پنجاه و شصت پرداخت . در پی آن روابط محرمانه ای با ایران ، ترکیه و اتیوپی برقرار شد .

نک : ایران و اسرائیل ( روابط رژیم شاهنشاهی - ) ن . ر : اتیوپی و اسرائیل ( روابط - ) .

شیمون پرز در اهمیت ترکیه برای رژیم صهیونیستی گفته است : " برقراری یک روابط مستحکم بین اسرائیل و ترکیه به اسرائیل هویت خاورمیانه ای می بخشد . علاوه بر آنکه ترکیه بازار بزرگ و مناسبی برای اسرائیل می گردد و به این ترتیب شکافی در محاصره اعمال شده توسط اعراب علیه اسرائیل ایجاد خواهد شد " .

روزنامه " هآرتس " در ارزیابی روابط رژیم صهونیستی با ترکیه می نویسد : " روابطمان با ترکیه هیچ گاه مسأله دوستی شدید نبوده است نه به صورت علنی و نه پنهانی " . اما مطبوعات صهیونیستی به توسعه روابط کشورهای عربی و ترکیه که در راه بهبودی گام نهاده است با احتیاط شدید می نگرند . روزنامه " معاریو " می نویسد : " مشکلات مرزی پیشین میان حکومتهای آنکارا و دمشق علت وجود مصالح مشترک نظامی میان ما و ترکیه بود... اکنون آشکار می شود که ابوبکر یونس جابر رئیس ستاد ارتش لیبی از فرصت دیدار از ترکیه بهره جسته و با آن کشور درباره روابط و همکاری نظامی دو کشور گفت وگو کرده است . رئیس ستاد ارتش ترکیه نیز پیش از وی در ماه سپتامبر سال 1978 از لیبی دیدن کرده بود . به همین دلیل نسبت به وضع ایران و بهبودی روابط میان ترکیه و لیبی نگرانیم " .

همان گونه که انقلاب ایران ، این کشور را از امپریالیسم جهانی و در نتیجه از رژیم صهیونیستی دور ساخت . کودتای نظامی ترکیه به رهبری " کنعان اورن " با شادی دوایر حاکم در غرب و اسرائیل روبه رو شد . رژیم صهیونیستی در ارزشیابی روابط میان ایران و ترکیه از یک سو و کشورهای عربی از سوی دیگر به موانع و فرهنگهای ارتجاعی که در نتیجه قدرت استعمارگران در میان عربها و ترکها و فارسها کاشته شده بود ، متکی است .

" دیوید کاما " در کتاب خود به نام " چرا ستیز و تا کی ؟ " این دیدگاه را بیان داشته و می نویسد :

" میان ایران و ترکیه و عربها ، تعارض نیرومند و شدیدی وجود دارد . یک معارضه فرهنگی نیز هست که محو ناشدنی است . همچنین یک معارضه جغرافیایی وجود دارد که احتمال دارد وضعیت مشخصی را به وجود آورد . ایران و ترکیه ، مرزهای مستقیمی با کشورهای مرکزی عربی در خاورمیانه دارند . این واقعیت تأثیر فراوانی بر روابطشان با کشورهای عربی همسایه می گذارد ، روابطی که میان دشمنی سرد و دشمنی فعال تا مرز برپایی جنگ ، در حال نوسانند " .

" یهودا میلو " کاردار اسرائیل در آنکارا که پس از یک دوره سرد در روابط دو کشور در سال 1985 در پست خود مشغول به کار شد می گوید :

" ترکیه می تواند ضمن حفظ رابطه با اسرائیل فلسطینیها را نیز مورد حمایت خود قرار دهد . او معتقد است می توانیم بگوییم علی رغم موفقیتهای به دست آمده در سطح رسمی و دولتی نفوذ در جامعه ترکیه محدود بوده است . زیرا اختلاف دینی و سیاست " تجاوزکارانه " اسرائیل علیه اعراب و مسلمانان مانع از هر گونه همدردی مردم ترکیه نسبت به ایده های صهیونیستی شده است . مقامات ترکیه نیز به نوبه خود علی رغم وجود کانالهای ارتباطی و همکاری با اسرائیل نمی توانند ، افکار عمومی مخالف صهیونیسم را نیز از نظر دور داشته باشند . به همین دلیل سطح نمایندگی دیپلماتیک اسرائیل ثابت ماند . همکاریهای تجاری ضعیف و روابط فرهنگی وجود ندارد . تعداد یهودیان توریست بازدیدکننده از ترکیه سالانه در حدود 5 تا 7هزار تن می باشند . اسرائیلیها به نوبه خود سعی دارند از راههای فرهنگی و ورزشی روابط متقابل با ترکها را توسعه بخشند " .

وی اظهار داشته است : " هنگامی که افکار عمومی ترکیه واقعیت اسرائیل را به عنوان کشوری با مساحت 21 کیلومتر مربع و جمعیت 3/4 میلیونی که 6/3 میلیون آن یهودی می باشند در نظر بگیرند در آن صورت اسرائیلیها مشکلی در رابطه با ارایه نقطه نظرات خود به ویژه نزد رهبران احزاب نخواهند داشت . "

یهودا میلو در پایان ابراز امیدواری می کند که ترکیه از حوادث اروپای شرقی " درس عبرت " بگیرد و قدمهایی در جهت تشنج زدایی در رابطه با اسرائیل بردارد . به گفته وی بیش از 120هزار یهودی ترک در اسرائیل ساکن هستند که همگی افرادی فعال ، با نشاط و شهروندانی مطمئن برای اسرائیل هستند . آنها سفرهای بسیاری به ترکیه می کنند زیرا این کشور را وطن دوم خود می دانند . یهودیان ترک اسرائیل در نزدیک سازی نقطه نظرهای ترک - اسرائیلی ، پل مهمی را به وجود آورده اند و همچنین زمینه مساعدی را ایجاد کرده اند که سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل می توانند از آن بهره برداری کنند " .

آنچه که همکاری ترکیه و اسرائیل را آسان می کند خط مشی مبارزه جدید اعراب پس از شروع انتفاضه فلسطین با رژیم صهیونیستی و فشارهای آمریکا می باشد . " ریچارد آرمیتاژ " نماینده جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا و هماهنگ کننده فعالیتهای این کشور در امور خاورمیانه و کمک به گروه کشورهای مستقل نیز طی یک مصاحبه مطبوعاتی در 29 ژوئیه 1992 در بیت المقدس جنبه دیگری از اهداف همکاری ترکیه اسرائیل را در دوران رشد اصول گرایی اسلامی در منطقه فاش ساخت . او می گوید : " هدف اصلی آمریکا در آسیای میانه جلوگیری و یا سنگ اندازی در برابر اصولگرایی اسلامی تحت رهبری ایران و جا انداختن این مطلب در اذهان آن ملتهاست که اسرائیل با تجارب خود می تواند به توسعه طرحهای کشاورزی در کشورهایی که از کمبود آب رنج می برند کمک کند و برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه ، ترکیه به عنوان یک کشور مسلمان و لائیک بهترین وسیله خواهد بود و می تواند این الگو را که اسلام و دمکراسی تعارضی با یکدیگر ندارند ارایه دهد : آرمیتاژ معتقد است که اسرائیل و ترکیه در حال حاضر تنها الگو برای طرحهای مشترک به شمار می روند " .

ناظران غربی روابط اسرائیل - ترکیه را در نکات زیر خلاصه کرده اند :

  1. محاصره سوریه و تضعیف آن کشور در درجه اول ، زیرا اسرائیل ، سوریه را علی رغم گفت وگوهای ادعایی صلح ، دشمن اصلی خود می داند . ترکیه نیز به دلایل عدیده تاریخی و نژادی به ویژه پس از حمله عراق به کویت ، به دیده شک به سوریه نگاه می کند . عمده ترین این دلایل اختلاف بر سر مالکیت استان اسکندرون می باشد . برخی اعتقاد دارند که فشار اسرائیل و ترکیه به آمریکا باعث شد تا نام سوریه همچنان در لیست کشورهای حامی تروریسم وزارت امور خارجه آمریکا قرار گیرد . ترکیه و اسرائیل هر کدام منافعی در عقیم ساختن بهبودی روابط سوریه ، آمریکا دارند ، همان گونه که در طی جنگ خلیج فارس و پس از آن صورت گرفت .
  2. هدف دیگر ترکی - اسرائیلی ، متزلزل ساختن همپیمانی ایران - سوریه است ، چرا که رژیمهای ترکیه و اسرائیل آن را خطری برای منافع خود تلقی می کنند . اسرائیل محور سوریه - ایران را تنها مانع نظامی باقی مانده فرا راه خود پس از شکست عراق می داند . ترکیه نیز این محور را تنها مانع رویاروی گسترش نفوذ آن کشور در جهان عرب به شمار می آورد .
  3. جلوگیری از روی کار آمدن رژیمی طرفدار سوریه در عراق پس از صدام حسین . اسرائیل و ترکیه هر حرکتی را به سوی بهبودی روابط عراق - سوریه زیر نظر دارند زیرا همان گونه که اسرائیل از به وجود آمدن جبهه شرقی هراس دارد ترکیه نیز از امکان پدید آمدن هرگونه توافقی بین سوریه و عراق احساس نگرانی می کند .
  4. جلوگیری از همراهی جمهوریهای آسیای میانه با اعراب در کشمکش آنها با اسرائیل و یا همگامی با ایران علیهترکیه .
  5. هدف پنجم که برخی آن را مهم ترین هدف می شمارند جلوگیری از رسیدن سلاحهای هسته ای موجود در کشورهای آسیای میانه به ایران و کشورهای عربی می باشد . بدین لحاظ ترکیه از گسترش نفوذ اسرائیل در این جمهوریها استقبال کرده است . اسرائیل فشارهای دیپلماتیک و تجاری زیادی را اعمال می کند تا دوستانی برای خود در آسیای میانه دست و پا می کند در این راستا روابط رسمی با قزاقستان - ازبکستان - آذربایجان - قرقیزستان و تاجیکستان ایجاد شده و تلاش فراوانی صورت می گیرد تا تجارب کشور " اسرائیل " در زمینه های کشاورزی ، الکترونیکی و نظامی به این جمهوریها فروخته شود . نک - : آسیای میانه و اسرائیل ( روابط کشورهای - ) .

مآخذ :

  1. پورگشتال ، هامر : تاریخ امپراطوری عثمانی ، ترجمه میرزا زکی علی آبادی ، جلد دوم ، انتشارات زرین ، پائیز 1367 .
  2. مؤسسه " الارض " ویژه مطالعات فلسطینی : استراتژی صهیونیسم در منطقه عربی ، انتشارات بین الملل اسلامی ، پائیز 1363 .
  3. روشندل جلیل : فصلنامه خاورمیانه ، " پیمان نظامی - امنیتی ترکیه و اسرائیل " ، سال پنجم ، شماره 2 ، 1377 .
  4. اینبار ، افرام : مجله سیاست دفاعی ، " خطوط برجسته تفکر استراتژیک نوین اسرائیل " ، ترجمه سعید مهاجرانی ، سال پنجم ، 1367 .
  5. بلیر ، مسعود : مجله پژوهش یار ، " استراتژی نظامی و تسلیحات استراتژیک اسرائیل " ، پاییز 1378 .
  6. نشریه خبرگزاری وفا ، سیاست خارجی رژیم صهیونیستی در دوران حکومت بگین ، 10 ، شماره 2253 .
  7. روزنامه جمهوری اسلامی ، ابعاد همکاریهای ترکیه و رژیم صهیونیستی ، 13 تیر 1373 .
  8. روزنامه جمهوری اسلامی - روابط آنکارا - تل آویو ، 19 آبان 1373 .
  9. اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ، ماههای 7 - 2 - 3 و 9/1362 ، 9/1377 و 11/1388 .
  10. نشریه رویداد و گزارش ، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا ، شماره های 27 ، 55 و 90 .
  11. حمودی ، عبدالکریم : ابعاد التحالف الاسرائیلی - الترکی و انعکاساته الاقلیمیه ، مجله فلسطین المسلمة ، محرم 1417 ، شماره 6 .