عبدالله نمر درویش

از دانشنامه فلسطین


الف - پیشینه شخصی :

شیخ عبدالله نمر درویش از چهره های برجسته و رهبر روحانی جنبش اسلامی در اراضی اشغالی 48 در اوایل دهه

پنجاه در شهر کفر قاسم - - دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را نیز در مدارس این شهر سپری کرد . وی تحصیلات خود را در رشته الهیات ادامه داد و در سال 1971 از دانشسرای دینی نابلس فارغ التحصیل شد .

نمر درویش مؤسس و بنیانگذار تشکل جنبش اسلامی ( در اراضی اشغالی 48 ) در سال 1972 ، مؤسس و رئیس سازمان شبه نظامی اسره الجهاد در سال 1979 ، مؤسس جنبش جوانان مسلمان در سال 1985 ، عضو هیأت تحریریه ماهنامه اسلامی الصراط در سال 1987 و همچنین ریاست شهرداری کفرقاسم در سال 1989 را برعهده داشته است .

وی پس از سالها فعالیت بی وقفه و مستمر در جنبش اسلامی ، در سال 1998 مدیریت اجرایی این جنبش را به نیروی جوان تری به نام " شیخ ابراهیم صرصور " واگذار نمود و خود سپس به عنوان رهبر روحانی و معنوی جنبش اسلامی این جریان را رهبری می کند .

ب - سوابق سیاسی و اجتماعی :

شیخ نمر درویش به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های مسلمان و مبارز عرب در اراضی اشغالی 48 می باشد که تشکل اسلامی تحت رهبری او به دلیل ارائه خدمات گسترده رفاهی ، اجتماعی و فرهنگی به اعراب بدوی منطقه نقب از محبوبیت بسیاری در نزد آنان برخوردار است .

نکته قابل توجه در باب سوابق سیاسی درویش ، ورود او به عرصه فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی از سالهای آغازین دهه 1970 می باشد .

در پی گسترش دامنه فعالیتهای اسلامگرایان در اراضی اشغالی 48 ، شیخ نمر درویش در سال 1972 اولین هسته جنبش اسلامی را در کفرقاسم تشکیل داد و تا سال 1979 در چارچوب این جنبش به فعالیتهای مختلفی در زمینه امور دینی و مذهبی پرداخت .

ضمن اینکه تلاشهای وی در این زمینه موجب جذب بسیاری از جوانان عرب 48 به فعالیتهای اسلامی گردید . گفتنی است که کانون فعالیتهای این جنبش تنها به کفرقاسم محدود نشد و تا پایان دهه هفتاد دامنه فعالیتهای آن به سوی شهرهای بزرگتری چون ام الفحم و ناصره - - که دارای

جمعیت قابل توجهی از مسلمانان می باشد - - گسترش یافت .

در سال 1979 شیخ درویش اقدام به تأسیس یک سازمان شبه نظامی مخفی تحت عنوان " اسره الجهاد " نمود . شیخ ، رهبری سیاسی و فرید ابومخ از باقه غربی رهبری نظامی این سازمان را برعهده گرفت .

اسره الجهاد یک شبکه زیرزمینی بود که به طور مخفیانه علیه رژیم صهیونیستی فعالیت می کرد اعضای این سازمان معتقد بودند که آزادی سازی فلسطین تنها از طریق جهاد مسلحانه و جنگ اقتصادی علیه رژیم صهیونیستی امکانپذیر است .

بنابراین اقدام به جمع آوری سلاح ، سوزاندن مزارع و آتش زدن املاک و دارایی های یهودیان نمودند . در سال 1980 توسط مراکز امنیتی رژیم صهیونیستی شناسایی و بیش از 60 تن از اعضا و سران این سازمان از جمله شیخ درویش و فرید ابومخ دستگیر و به مجازاتهای متفاوتی از جمله زندانهای بلندمدت محکوم گشتند و در سال 1984 که عملیات تبادل اسرا بین سازمان آزادی بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی آغاز شد ، شیخ عبدالله نمر درویش و تعداد دیگری از رهبران اسره الجهاد آزاد شدند .

گفتنی است که در طول تاریخ فعالیتهای جنبش اسلامی در اسرائیل ، همین دوره کوتاه را می توان سراغ گرفت که این تشکل با هدف براندازی رژیم صهیونیستی به اقدامات مسلحانه دست زد و فعالیتهایی را صورت داد .

پس از آزادی از زندان ، شیخ به کفرقاسم بازگشت و با احتیاط فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفت و سعی کرد تا در چارچوبی قانونی به فعالیتهای سیاسی و اسلامی خود ادامه دهد .

به عبارت دیگر شکست تجربه نظامی گری و مبارزه مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی ، شیخ و جنبش متبوع وی ( جنبش اسلامی ) را به این نتیجه رساند که اقدامات مسلحانه و سازماندهی شبکه زیرزمینی برای جهاد علیه اسرائیل ، تصمیم کارآمدی نبوده است .

چرا که در صورت تداوم این راهکار ( نظامی ) نه تنها جنبش نمی توانست به مطالبات خود دست یابد بلکه ادامه آن ممکن بود به حذف فیزیکی اعضاء جنبش ( توسط رژیم صهیونیستی ) منجر شود .

لذا شیخ نمر درویش پس از آزادی و تغییر در فاز مبارزاتی جنبش ( از فاز نظامی به فاز سیاسی ) موضع جدید

جنبش اسلامی را این گونه تبین کرد که : " شایسته است هدف اسلامگرایان 48 در جهت تثبیت هویت عربی - - اسلامی و دفاع از حقوق اقلیت عرب از طریق مبارزه سیاسی و شرکت در انتخابات شهرداری و حتی در صورت لزوم شرکت در انتخابات کنست قرار گیرد .

درویش شرکت در انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی را از این جهت با احتیاط بیان می کند که لازمه اش شناسایی رژیم صهیونیستی به صورت رسمی و فعالیت در چارچوب قواعد تعیین شده از سوی این رژیم می باشد که طبعا با خط مشی پیشین این جنبش که در جهت براندازی کلی رژیم صهیونیستی قرار داشت ، سازگار نبود .

اما شرکت در انتخابات شوراهای محلی و حتی شهرداری ها ، نیاز به شناسایی نداشت و حتی می توانست در جهت تحقق برخی اهداف این جنبش از جمله تبلیغ دین ، امکاناتی فراهم آورد . چنان که با کنترل این جنبش بر شوراهای محلی برخی روستاها ، اقداماتی جهت تغییر قوانین و وضع قوانین جدید مبتنی بر جهان بینی اسلامی از جمله منع مصرف مشروبات انجام شد .

در سال 1985 ( یکسال پس از آزادی از زندان ) شیخ درویش اقدام به تشکیل جنبشی تحت عنوان " جنبش جوانان مسلمان " ( حرکه الشباب المسلم ) نمود و در چارچوب این جنبش ، اقدام به تبلیغ دین ، ساخت مساجد ، ارائه و گسترش خدمات رفاهی و بهداشتی به اعراب 48 و ارائه خدمات آموزشی به آنها نموده و شرکت در انتخابات محلی و شهرداری ها را مورد توجه قرار داد که نسبتا موفق نیز بود . چرا که در سال 1989 این جنبش در انتخابات شهرداری ها موفق شد ریاست شهرداری شش شهر راهط ، ام الفحم ، کفرقاسم ، کفربرا ، ناصره و عکا ( از شهرهای اراضی اشغالی 1948 ) را به دست آورد .

آغاز دهه نود با تحولات منطقه ای مهمی چون کنفرانس صلح مادرید ( در اکتبر سال 1991 ) و قرارداد اسلو ( میان ساف و رژیم صهیونیستی در سپتامبر 1993 ) همراه بود که بر خط مشی تشکل جنبش اسلامی در اراضی 48 بسیار اثرگذار بود . به گونه ای که منجر به شکاف و اختلاف در این جنبش گردید .

این تحولات عمدتا به رویکرد جدید تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری یاسر عرفات ، در قبال رژیم صهیونیستی برمی گشت . چرا که این تشکیلات از آغاز این

دهه و پس از انتفاضه اول فلسطینیان ، وارد فاز مذاکره و سازش با رژیم صهیونیستی گردید که سرانجام نیز منتهی به انعقاد قرارداد اسلو میان طرفین اسرائیلی و فلسطینی شد .

در پی این اقدام تشکیلات خودگردان ، گروهی از اعضای جنبش اسلامی از جمله رهبریت این جنبش ( شیخ نمر درویش ) از توافق سیاسی میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان حمایت کرده و گروهی نیز این اقدام را به منزله شناسایی رژیم صهیونیستی قلمداد کرده و با آن به مخالفت برخاستند .

اما اختلاف عقیدتی به وجود آمده میان اعضای جنبش در قبال مسایل جاری آنچنان عمیق نبود که جنبش را دچار تجزیه کند . بلکه آنچه که موجب بروز دو دستگی و اختلاف در میان اعضاء جنبش گردید ، مسأله ورود به انتخابات کنست چهاردهم در سال 1996 بود .

در حالی که بخشی از جنبش اسلامی به رهبری شیخ نمر درویش ورود به انتخابات کنست را مورد تأیید حمایت قرار داده و آن را به منزله تقویت توان سیاسی و اقتصادی این جنبش و در عین حال تثبیت موقعیت آن در میان اعراب 48 می دانستند ، گروهی دیگر به رهبری شیخ رائد صلاح ، مشارکت در انتخابات کنست را به معنای مشروعیت بخشی به رژیم صهیونیستی قلمداد کرده و آن را نپذیرفتند و بدین ترتیب جنبش اسلامی دچار انشعاب شد .

اما نکته قابل ذکر این است که این انشعاب و جدایی در جنبش ، هیچ گاه به صورت رسمی از طرف اعضای آن اعلام نگردید . هرچند که بازیگران رژیم صهیونیستی برای اینکه این جدایی و انشقاق را رسمیت بخشند ، کوشیدند آنها را تحت دو نام متفاوت بشناسند :

یکی جنبش اسلامی ، شاخه شمالی یا تندرو ( رادیکال ) به رهبری رائد صلاح و دیگری جنبش اسلامی ، شاخه جنوبی یا جناح میانه رو به رهبری درویش ، که این نامگذاری مورد مخالفت رائد صلاح قرار گرفت .

به این ترتیب جنبش اسلامی در جریان انتخابات پارلمان سال 1996 در ائتلاف با حزب دموکراتیک عربی در یک لیست واحد به نام " لیست یکپارچه عربی " وارد انتخابات کنست چهاردهم شد که در جریان مبارزات انتخاباتی ، این لیست ( عربی ) موفق به کسب چهار کرسی ، در پارلمان رژیم صهیونیستی گردید که دو کرسی آن به حزب دموکراتیک عربی و دو کرسی دیگر برای دو عضو

جنبش اسلامی به نامهای عبدالمالک دهامشه - - که بعدا به عنوان رئیس حزب لیست متحده عرب در کنست شانزدهم حضور یافت - - و توفیق ، خطیب ، اختصاص یافت .

به عبارتی ورود درویش به رقابتهای انتخاباتی کنست در سال 1996 و کسب دو کرسی ، بیانگر خط مشی جدید جریان اصلی جنبش اسلامی بود که با آنچه مخالفین این امر ( ورود به کنست ) در پیش گرفته بودند ، متفاوت بود .

بنابراین هرچند مشترکات فراوانی میان این دو جریان می توان پیدا کرد ( از جمله انجام فعالیتهای فرهنگی - - اجتماعی از سوی هر دو جناح جهت تبلیغ دین و حفظ هویت اعراب 48 ) اما تفاوتهایی نیز در عملکرد آنان مشاهده می شود که آنها را در قالب دو جریان مشخص ، قابل شناسایی می کند .

در این رابطه می توان به حوزه فعالیت آنها اشاره کرد که شاخه جنوبی جنبش اسلامی به رهبری درویش توجه خود را بر فعالیتهای پارلمانی از طریق اعضای این جنبش در کنست و تلاش برای ایجاد آشتی بین اعراب و یهودیان یا دست کم ممانعت از ایجاد تنش بین آنها متمرکز کرده است .

به عنوان نمونه می توان به دیدار شیخ نمر درویش و شیخ ابراهیم صرصور ( رهبر فعلی شاخه جنوبی جنبش اسلامی ) با عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اشاره کرد که طی آن ، رهبران جنبش اسلامی از عرفات و گروههای مبارز فلسطینی خواستند تا از فراخوانی جوانان عرب 48 برای حضور در مبارزه مسلحانه خود علیه اشغال دست بردارند .

گفتنی است که در جریان انتخابات کنست پانزدهم ( سال 1999 ) نیز تشکل جنبش اسلامی ( شاخه جنوبی ) مانند انتخابات 1996 ( کنست چهاردهم ) در ائتلاف مجدد با حزب دموکراتیک عربی وارد انتخابات شد و در این دوره نیز نامزدهای منتخب جناح درویش ( دهامشه و خطیب ) توانستند مجددا به کنست راه یافته و دو کرسی از پنج کرسی لیست متحده عرب را به خود اختصاص دهند در کنست شانزدهم عبدالمالک دهامشه رهبر لیست متحده عرب به عنوان تنها نماینده جنبش اسلامی در پارلمان رژیم صهیونیستی حضور یافت .

اگرچه شیخ نمر درویش در سال 1998 ، از مدیریت امور روزمره جنبش اسلامی کنار کشید و مسئولیت این امر را به شیخ ابراهیم صرصور - - از اسلامگرایان جوان

عرب 48 - - واگذار نمود ، ولی وی همچنان به عنوان رهبر روحانی این جنبش حضور دارد و از حمایت گسترده اعراب مسلمان منطقه مثلث و نقب برخوردار می باشد .

شیخ نمر درویش ، رویکرد جدید خود یعنی مشارکت سیاسی و به کارگیری ساز و کارهای مسالمت آمیز برای پیگیری مطالبات خود را تا زمان حاضر تداوم بخشیده و در پیگیری این روند گامی دیگر برداشته است و آن ایفای نقش در روند صلح فلسطینیان و رژیم صهیونیستی می باشد .

چنان که منابع خبری عربی اوایل سال 2004 اعلام کردند شیمون پرز رهبر حزب کارگر و عبدالله نمر درویش ، رئیس شاخه جنوبی جنبش اسلامی برای همکاری رسمی در خصوص بهبود روابط میان ملت فلسطین و جامعه صهیونیستی به توافق رسیدند . در این رابطه طرفین توافق کردند . ملاقاتهایی میان روحانیون مسلمان فلسطینی و خاخام های یهود و همچنین رؤسای شهرکهای یهودی نشین با همتایان فلسطینی خود ترتیب دهند .

شیخ درویش پس از این توافق اعلام کرد که تمام نیروها باید تلاش خود را برای برقراری صلح و رفع موانع موجود بر سر راه سازش میان فلسطینیان و اسرائیلی ها بسیج کنند .

وی در ادامه خاطرنشان کرده است که با این روش می توان طرفین را قانع کرد که مذاکره و گفت وگو میان آنها ( فلسطین و اسرائیل ) امری به دور از عقل و ناممکن نمی باشد .

ج - دیدگاهها و مواضع :

عملکرد و کارنامه تشکل جنبش اسلامی در اراضی اشغالی 1948 ، از سالهای آغازین دهه هفتاد تا پایان دهه نود را می توان به نوعی بازتابی از آراء و افکار شیخ عبدالله نمر درویش دانست . پایه گذاری و مدیریت جنبش اسلامی از عمده ترین و مهمترین اقدامات شیخ در کارنامه سیاسی او ، به شمار می رود . شیخ درویش طی مقالات متعدد خود - - به ویژه مقالات منتشره وی در روزنامه المیثاق که متعلق به شاخه جنوبی جنبش اسلامی می باشد و عمدتا در منطقه نقب توزیع می شود - - آراء و نظرات خود را پیرامون مسایل و موضوعات متعدد جامعه فلسطین و اسرائیل بیان نموده است که اینک به اختصار نقل و تشریح می شود :

1 - دولت اسرائیل ( رژیم صهیونیستی ) :

در حالی که شاخه شمالی جنبش اسلامی به رهبری شیخ رائد صلاح ، اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به رسمیت نمی شناسد و هوادار تشکیل کشوری اسلامی و جایگزینی آن به جای رژیم صهیونیستی می باشند ، شاخه جنوبی به رهبری نمر درویش تا این اندازه به انکار موجودیت اسرائیل دست نزده و آن را کاملاً نفی نکرده است بلکه خواستار تشکیل دولت مستقل فلسطینی ( به پایتختی قدس شریف ) در کنار اسرائیل می باشد .

2 - مذاکرات روند صلح :

درباره موضع گیری جناح درویش در قبال روند صلح باید گفت : در حالی که شاخه شمالی جنبش اسلامی با هرگونه مذاکره با رژیم صهیونیستی و همچنین قرارداد اسلو ( و دیگر قراردادهای منعقده میان این رژیم با تشکیلات خودگردان فلسطین ) مخالف است .

شاخه جنوبی این جنبش ، ضمن حمایت از قرارداد اسلو ، از تشکیلات خودگردان و مذاکرات آن با رژیم صهیونیستی حمایت می کند از همین رو توانسته است حمایت این تشکیلات را از خود به دست آورد .

3 - انتفاضه :

در این مورد ، نکته قابل توجه این است که شاخه تحت رهبری شیخ درویش ، تاکنون کلمه ای در مورد به رسمیت شناختن " انتفاضه " به عنوان جهاد ، علیه رژیم صهیونیستی به زبان نیاورده است و صراحتا نیز از فلسطینیان نخواسته است که پرچم " شهادت در راه خدا " را به اهتراز درآورند .

4 - عملیات استشهادی :

شیخ نمر درویش ، ضمن مساوی دانستن عملیات استشهادی با خودکشی ، اظهار داشته است : من مخالف این قبیل اقدامات می باشم . چرا که نص شریعت قاطعانه خودکشی را تحریم کرده ، لذا ما باید به تحریم این پدیده پایبند باشیم و آن را به هیچ دلیل نقض نکنیم .

5 - فلسطینیان 48 :

شیخ نمر درویش و جنبش متبوع وی خواستار

به رسمیت شناختن کلیه حقوق فلسطینیان 48 به عنوان یک اقلیت قومی ، مطابق با قطعنامه های سازمان ملل بوده و همچنین خواستار لغو کلیه قوانین نژادپرستانه و مظاهر تبعیض میان یهودیان و اعراب در اراضی اشغالی 48 می باشد .

6 - طرح عقب نشینی :

درباره طرح شارون مبنی بر عقب نشینی یکجانبه از نوارغزه ، این شاخه ( جنوبی ) از جنبش اسلامی ضمن حمایت از طرح مذکور بر این اعتقاد است که هر سانتیمتر عقب نشینی رژیم صهیونیستی از اراضی اشغالی فلسطین ، به نفع ملت فلسطین است چرا که هدف مبارزاتی ملت فلسطین نیز چیزی غیر از این نمی باشد .

مآخذ :

  1. جنبش اسلامی در اراضی اشغالی 48 ، مرکز اطلاعات ملی فلسطین ، ( 23/8/2003 ) .
  2. رافائل اسرائیل : جنبش اسلامی در اسرائیل ، مؤسسه حقیقات و روبه روی سیاسی علمی نداد ، ( 10/7/1380 ) .
  3. WWW.Islamonline.net/arabic/politics/2003/13/article 13.shtml.
  4. WWW.tau.Ac.il/Jess/Sa/V2n4p.html
  5. WWW. geocities.com/Zincisrael. 1996. 05221.html. 11-WWW.almeathak.net
  6. WWW. islamonline.net/rabic/politics/2003/13/article 13. shtml