جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین

از دانشنامه فلسطین


الف - تاریخچه :

تشکیل جبهه دمکراتیک خلق برای آزادی فلسطین ، با تغییرات چپ گرایانه که به طور کلی در جنبش آزادی خواه ملی عربی و به طور خاص در جنبش ملی گرایان عربی در آغاز دهه شصت به ویژه پس از گسستن اتحاد جمهوری متحد عربی و دگرگونیهای طبقاتی و ایدئولوژی دمکراتیک در مصر پس از سال 1961 روی داد ، در ارتباط است .

چرا که در آن مرحله ، در درون گروههای جنبش کشمکشهایی فکری و سیاسی روی داد که به پراکندگی اتحاد میان شاخه های مختلف جنبش در سراسر کشورهای عربی از جمله در شاخه فلسطین که حدود یک سال به عنوان " جبهه خلق برای آزادی فلسطین " فعالیت می کرد ، انجامید .

هنگامی که دکتر جرج حبش در زندان سوریه به سر می برد ، جبهه خلق برای آزادی فلسطین در ماه اوت 1968 کنفرانسی تشکیل داد که طی آن بحثهای حادی بین عناصر جناح راست و چپ جبهه درگرفت . از آنجا که نیروهای چپ گرا در این بحثها پیروز شدند ، برنامه سیاسی چپ گرایانه و روشنی را پایه گذاری کردند . هدف اصلی از این برنامه تبدیل جبهه خلق برای آزادی فلسطین به یک سازمان چپ گرا بود زیرا " هیچ توجیهایدئولوژیک یا سیاسی یا تاریخی برای وجود یک گروه خرده بورژوا در درون جنبش مقاومت وجود ندارد " این کنفرانس ، کمیته اجرایی جدیدی انتخاب کرد که در نتیجه ، نیروهای چپ به نسبت 10 به 5 بر آن تسلط یافتند ، ولی راست گرایان با آنکه خط ایدئولوژیک و سیاسی کنفرانس را پذیرفته بودند ، نتایج و شکل تشکیلاتی جدید جبهه را نپذیرفتند . نایف حواتمه ( رهبر جناح چپ ) یادآور می شود که راست گرایان بر ضد عناصر چپ گرا متوسل به زور شدند تا آنها را مجبور نمایند که از پذیرفتن نتایج کنفرانس و رهبری جدید سرباز زنند . کمیته ای به عنوان رهبری پذیرفته شد که اکثریت قاطع آنرا جناح دست راستی تشکیل می داد و نیروهای چپ گرا تنها یک نماینده در آن داشتند .

کنفرانس جبهه خلق برای آزادی فلسطین ، برنامه ای را طرح ریزی کرد که مشخصات آن عبارتست از :

  1. طرفداری کامل از ایدئولوژی طبقه کارگر .
  2. روابط درون تشکیلات و مناسبات خارجی ( با توده ها ) چه از نظر ایدئولوژیکی و چه از نظر سیاسی باید در چهارچوب مرکزیت - دموکراتیک باشد و به دیگر سخن باید در کلیه مسائل توده ها را مورد مشورت قرار داد ، با توجه به آنکه اقلیت حق دارد علنا نظریاتش را بیان کند .
  3. انتقال عملیات نظامی و سیاسی از دره اردن به کرانه غربی و نوار غزه ، زیرا این منطقه تنها باید به عنوان راه آذوقه مورد بهره برداری قرار گیرد .
  4. مبارزه برای تشکیل یک جبهه ملی گسترده به رهبری سازمانهای رزمنده پیشرو که دربرگیرنده کلیه نیروهای سیاسی و اجتماعی مخالف با امپریالیسم و صهیونیسم و ارتجاع باشد .
  5. قرار دادن جنگ با اسرائیل در شکل صحیح آن که همان مبارزه با اسرائیل و پشتیبانان آن باشد .

در سطح سازمانی نیز کنفرانس موافقت کرد که صفوف جبهه خلق را از کلیه عناصر مرتجع و هرج و مرج طلب پاک کرده ، و در نابودی مراکز قدرت و مالکیت خصوصی کوشا باشد .

جناح چپ را نایف حواتمه ، عبدالکریم حمد ( ابوعدنان ) و قیس سامرایی ( ابولیلی ) و جناح راست را جرج حبش ، ودیع حداد و محمد فرحان رهبری می کردند . درگیری بین این دو گروه چند ماه ادامه یافت و تعدادی از چپ گرایان توقیف شدند آنگاه " فتح " برای متوقف ساختن تصفیه چپ گراها به دست عناصر جناح راست ، دخالت کرد . پس از آنکه جناح چپ در جبهه خلق دریافت که نمی تواند با جناح دست راستی جنبش ناسیونالیست های عرب که با جناح راست جبهه خلق هماهنگی داشت ، همزیستی و توافق داشته باشد و بعد از آنکه چپ گرایان به نیروهای دست راستی پیشنهاد کردند که کنفرانسی تشکیلیابد و در آن ضمانتهای لازم داده شود که اقلیت تابع اراده اکثریت باشد و پس از آنکه با کلیه گروههای فلسطینی وابسته به جبهه خلق مشورتهای لازم به عمل آمد ، جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین در تاریخ 22/2/1969 تأسیس شد . بدین ترتیب جناح چپ جبهه خلق روابطش را با جنبش ناسیونالیستهای عرب قطع کرد . این انشعاب را بعضی از هسته های جبهه خلق در کرانه های غربی و شرقی رود اردن و بعضی از فلسطینیهای ساکن عراق ، سوریه و کویت و نیمی از فلسطینیهای ساکن لبنان و نیز برخی از سازمانهای دانشجویی در اروپا و آمریکا تأیید کردند . جبهه جدید با کسب این پشتیبانیها توانست هویت ویژه خود را ابراز کند و سازمانهای جنبش مقاومت را قانع سازد که آنرا به رسمیت بشناسند .

جبهه در سالهای نخست برپایی ، نام " جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین " را برای خود برگزید که بر تداوم میراث مبارزاتی رزمندگان خود که در تأسیس " جبهه خلق برای آزادی فلسطین " سهمی داشته اند ، و نیز بر ساختار ایدئولوژیک مارکسیستی آن که پایه و شالوده پیدایش آن به عنوان یک سازمان مستقل مسلح مردمی بود ، دلالت دارد . جبهه ، فعالیت خود را با همین نام دنبال کرد .

گزارش سیاسی و اساسی که از سوی کنگره " جبهه خلق برای آزادی فلسطین " در اوت 1968 صادر شده است ، شالوده فکری و سیاسی که استقلال ایدئولوژی و سیاسی و سازمانی " جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین " بر آن مبتنی است به شمار می رود . زیرا گروه مارکسیستی در آن هنگام توانست نظریات خود را به کنگره تحمیل کند . این جبهه تغییر موضع گروه چپ گرای شاخه فلسطین از جنبش ملی گرایان عرب به مارکسیسم - لنینیسم و پیروی از خط مشی آن و اصول انترناسیونالیسم و پرولتاریا را به عنوان تناقض آشکار با فلسفه و شیوه سیستمهای خرده بورژواها و به مثابه پاسخ به شکست آنها در برابر دشمن اسرائیلی در جنگ 1967 مورد تأکید قرار داد .

جبهه دمکراتیک خلق برای آزادی فلسطین در نخستین مراحل برپایی ، برای ایجاد پیمان در سطح کشور که در برگیرنده کارگران و کشاورزان و تمامی مبارزان در صحنه فلسطین و در کشورهای عربی بود ، روش تبلیغات مستقیم را محور قرار داد ، تا وظیفه انقلاب دموکراتیک ملی به رهبری طبقه کارگر تقویت یابد ، و مبارزه مسلحانه را بازوی انقلاب دانست ، و بر پایه همین سیاست ، سازمانهای " جامعه چپ گرایان انقلابی فلسطین " و " سازمان خلق برای آزادی فلسطین " در ژوئن 1969 به جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین پیوستند .

کنگره ششم خلق فلسطین در سپتامبر 1969 در قاهره تشکیل شد . در این کنگره از 112 تن نماینده 105 تن حضورداشتند . در کنگره ، فتح 33 کرسی ، صاعقه 12 کرسی ، و جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین 8 کرسی در اختیار داشتند . جبهه خلق برای آزادی فلسطین که در مذاکرات مقدماتی 12 کرسی به آن پیشنهاد شده بود ، از شرکت در کنفرانس خودداری نمود . [5 کرسی برای اتحادیه های کارگری 3 کرسی برای اتحادیه های دانشجویی ، 3 کرسی برای جبهه خلق - فرماندهی کل به رهبری احمد جبریل ، 2 کرسی برای سازمان بانوان فلسطین ، 2 کرسی برای نهضت مبارزه خلق فلسطین به رهبری ابو غریبه ، 1 کرسی برای جنبش اعراب برای آزادی فلسطین به رهبری احمد زعرور و یک کرسی برای اتحادیه نویسندگان منظور گردیده بود . ]

کرسیهای دیگری بین نمایندگان فلسطینیهای مستقل و بورژواهای که متعلق به جنبش ملی فلسطین در زمان شقیری ( در کنگره اول ، دوم ، سوم ) توزیع گردید . چون برخی از سازمانها کم و بیش روابط نزدیکی با جنبشهای مقاومت داشتند ، در نتیجه ، فتح به جای 33 کرسی ، 48 کرسی و صاعقه 20 کرسی به جای 12 کرسی در اختیار گرفتند و 10 کرسی نصیب جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین گردید .

نکته بسیار مهم تمام مشورتهای کنگره در این اصل بود که توانستند ایجاد کشور دموکراتیک را به عنوان راه حل نهایی کشمکش با اسرائیل ارایه نمایند . در حالی که اکثریت اعضای کنگره فقط موافق اعطای حقوق مذهبی و فرهنگی به یهودیان بودند ، جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین تنها جنبشی بود که نظریه کشور فلسطین آینده را به صورتی که یهودیان آن از حقوق کامل ملی برخوردار گردند ارایه نمود . البته طرح ایجاد یک کشور دموکراتیک فلسطین برای تمامی اعضای کنگره در اصل یک شعار مصلحتی برای جلب افکار عمومی جهان بود .

در اکتبر 1969 کنفرانس جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین تصمیم گرفت که کمیته سیاسی و شاخه سیاسی خود را وسیعتر نماید . برای تحقق یافتن این منظور هیأتی مرکب از اعضای کمیته سیاسی و مرکزی تشکیل گردید ، تا همبستگی پایگاههای حزبی را محفوظ و روابط نزدیکتر با اردوگاههای آوارگان و روستاها را تأمین نماید و عملیات جنبش ، مرکزیت یابد و هماهنگ گردد . همچنین اعلام کرد در تمام اردوگاهها و روستاهایی که نیروهای نظامی جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین در آنجا حضور دارند ، برای ایجاد دموکراسی کامل ، هر پایگاه موظف است هیأتی مرکب از هفت تن ( 4 تن با رأی عمومی و سه تن از لیست تهیه شده کمیته رهبری ) انتخاب نمایند . هیأتهای متشکله پایگاهها یک نفر را به عنوان عضو رابط برای مدت چهار ماه انتخاب می نمایند که در کنگره آینده درباره مدت خدمت عضو رابطتصمیم گرفته خواهد شد . در صورت بروز اختلاف بین هیأت هفت نفری پایگاه ، مسأله به رأی اکثریت هیأت گذارده می شود .

جبهه در سالهای اول توانست واحدهایی تربیت نماید که با آوارگان زندگی کنند و آنها را با کارهای سیاسی آشنا سازند و با عملیات چریکی ، به اقتصاد و سیستم اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل ضرباتی وارد آورند .

از اشتباهات جبهه دموکراتیک خلق ، می توان دامن زدن شورش دانشجویان دانشگاه امان در اواسط ژانویه 1968 را نام برد . گروه با آگاهی از اینکه هنوز آن چنان نیروی نظامی در اختیار ندارد که در مقابل ارتش اردن ایستادگی نماید ، به حکومت اردن بهانه ای داد تا ضرباتی به آن وارد آورد . در 22 اوت 1970 ، کمی پیش از شعله ور شدن آتش جنگ ، جبهه کنفرانس تشکیل داد و خواستار دادن قدرت کامل به چریکها و پایان دادن به دوگانگی قدرت در اردن گردید . جبهه دموکرایتک ، در چند زد و خورد با ارتش اردن شرکت کرد به امید آنکه " فتح " را مجبور نماید تا وارد معرکه شود و معتقد بود که جنبش مقاومت از هرگونه زورآزمایی با حکومت اردن ، پیروزمند بیرون خواهد آمد .

هنگامی که مصر ، طرح راجرز را مورد موافقت قرار داد ، جبهه دموکرایتک خلق ، تظاهراتی را علیه مصر به راه انداخت . این تظاهرات ، موجب گردید که شکاف موجود بین جنبش مقاومت در آن زمان ، عمیقتر گردد . پس از ماه سپتامبر ، جبهه دموکراتیک ، مسئولیت حوادث گذشته را به دوش جناح دست راستی مقاومت انداخت و اظهار داشت که جنبش مقاومت ، غرامت تسلط " راست " بر اکثریت کادرهای رهبری " فتح " را پرداخت کرده و تأکید داشت که رژیم اردن می خواست پیش از آنکه تضاد اصلیش را با اسرائیل حل کند ، به تضاد ثانوی خود با مقاومت پایان دهد ، به ویژه آنکه محافل ارتجاعی اردن در وضعی نبودند که بتوانند با صهیونیسم و امپریالیسم به جنگ برخیزند .

جبهه دموکراتیک از بدو تشکیل ، با فتح و صاعقه همکاری نمود و در سازمان آزادی بخش فلسطین و هیأتهای مختلف آن وارد شد . جبهه ، در مجلس ملی و کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین ، نماینده داشت . نماینده جبهه ، عمرادیب عبید یاسر عبدر به ( عمر ادیب عبید رابوح ) معاون دبیرکل جبهه ( نایف حواتمه ) بود .

جبهه دموکراتیک سعی داشت تا خود را به عنوان چپ افراطی معرفی نماید تا جایی که با چپهای اسرائیلی ارتباط برقرار کرد و ایجاد دولت فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه را تأیید نمود . جبهه ، خود را جزیی از حزب کمونیست فلسطین می پنداشت که در جهت تشکیل آن با جنبش راکاح اسرائیل و کمونیست های کرانه غربی که عربی عواد از معروفترین آنها بود ، متحد شده بود .

در جنگ لبنان ، جبهه دموکراتیک خلق ، با جنبش ملی لبنان ، حزب کمونیست لبنان ، و سازمان پیکار کمونیستی همکاری نمود . این گروه از نظر سیاسی و نظامی نقش مهمی در جنگ ایفا کرد ، و چنین به نظر می رسید که از نظر استعدادهای نظامی به چنان کیفیتی رسیده باشد که بتواند بعد از فتح ، موقعیت گروه بعدی را در ساف به دست آورد . گروه صاعقه در اجلاس شورای ملی فلسطین در مارس 1977 مانع از آن شد که این موضوع واقعیت یابد .

در سال 1977 و اوایل 1978 جبهه دموکراتیک خلق خواستار حضور نظامی نامحدود فلسطینیها در جنوب لبنان جهت جنگ با اسرائیل و عدم محدودیت فلسطینیها در لبنان گردید . پس از حمله اسرائیل در مارس 1978 ، جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین به مخالفت با عرفات به اتمام سوق دادن فعالیتهای نیروهای مبارز فلسطینی به میانه روی در جنوب لبنان و نیز تلاش وی برای سرکوبی مخالفان خود در سازمان فتح پرداخت . در ماه مه ، این جبهه بیانیه جبهه رد را به عنوان اعتراض به تصمیم گیری " یک جانبه " ساف امضا نمود . پس از آن هم ، به تشکیل اجلاس هماهنگی با جبهه آزادی بخش فلسطین و جبهه مبارزات خلق مبادرت ورزید . در اجلاس شورای ملی فلسطین در ژانویه 1979 نمایندگان جبهه دموکراتیک خلق با نمایندگان جبهه خلق برای آزادی فلسطین در کمیته اجرایی در یک جناح قرار گرفتند .

جبهه دموکراتیک خلق در لبنان با مشارکت سازمان کمونیستی کار لبنان ، مجله " الحریة " را چاپ رساند .

ب - ایدئولوژی و خط مشی سیاسی :

ایدئولوژی و خط مشی سیاسی جبهه ، به سبب انشعاب از جناح اکثریت جرج حبش در اوت 1968 که در اولین کنفرانس زیرزمینی جبهه خلق برای آزادی فلسطین در اردن اتفاق افتاد روشن می شود . در این کنفرانس گروه انشعابی ، برنامه و ایدئولوژی خود را که شامل اصول و برنامه ذیل بود ارایه نمود :

  1. انقلاب دموکراتیک ملی طبیعتا در کشور عقب مانده است . و عدم قدرت خرده بورژوازی در پیشبرد انقلاب ، به دلیل نتیجه گیری غیرمنطقی آن است .
  2. انتقاد از جنبشهای ملی خلق فلسطین و سازمانهای آن ، انتقاد از روابط بین توده فلسطین و توده های عرب . انتقاد از خط مشی کشورهای عربی در قبال مسأله ملی خلق فلسطین .
  3. پیشنهاد تشکیل جبهه ملی بر اساس برنامه اصولی که از هر کنترلی بری باشد .

با وجود اینکه این گروه در اقلیت بود ولی موفق شد برنامه و اصول کار خود را به کنگره بقبولاند . ولی از روی کاغذ تجاوز نکرد .

پیروی جبهه دموکراتیک خلق از مارکسیسم - لنینیسم درآغاز برپایی ، تنها تضمین حقیقی از سیاست واقعی مارکسیسم لنینیسم نبوده است ، چون نظریات فکری و سیاسی در نخستین سالهای برپایی آن ، همانند دیگر گروههای چپ گرا در جنبش ملی گرایان عرب ، با الهام گرفتن از دعوت به ناسازگاری فکری و سیاسی به عنوان گروه چپ گرا و با تأثیر از سازماندهی طبقاتی و آشنایی تاریخی مبارزاتی شاخه های آن ، به سمت " افراط گرایی " چپ گرایانه کشیده شد . آرمان آن ، رهایی از اهانت و تحقیرهای سنتی و اتکای به رژیمهای عربی و فقر و عقب ماندگی ، و هدفش سرنگونی سیستمهای سیاسی و اجتماعی کشورهای خاورمیانه عربی بود . بدین لحاظ افراط گرایی چپ گرانه آن در سالهای اول تأسیس ، از شدت برخوردار بود . اما این افراط گرایی مدت زیادی دوام نیافت ، زیرا جبهه از سال 1971 یک رشته تجدیدنظرهای انتقادآمیز آشکار از سیاست کلی خود را از رهگذر گزارشهای سیاسی و سازمانی دوره های دومین کمیته مرکزی از سال 1971 و از دریچه روزنامه " الحریه " ارگان مرکزی جبهه آغاز کرد . اولین تجدیدنظر انتقادآمیز بی درنگ پس از وقایع و نبردهای سپتامبر 1970 در مجلس ملی فلسطین ( دوره ژوئیه 1971 ) و در مجله " الحریه " تحت عنوان " سپتامبر و جنبش مقاومت فلسطین " مطرح شد . گزارشهای دومین دوره کمیته مرکزی " جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین " تغییرات بنیادی در چندین زمینه را منعکس کرده است .

جبهه دموکراتیک خلق ، مبارزه مسلحانه را از آگاهی سیاسی و تشکیلاتی توده های فلسطینی جدا نمی دانست و معتقد بود تجربه تاریخی ثابت کرده است که هیچ جنبش انقلابی نمی تواند بدون ایدئولوژی انقلابی دوام یابد .

جبهه دموکراتیک معتقد است که جدا از انقلاب طبقه کارگر نمی توان به اهداف ملی فلسطینیها دست یافت . علاوه بر این کادر رهبری نیز نباید جدا از توده های مردم به سر برد . ابتدا باید سوسیالیزم واقعی را به طبقات پائین آموخت تا آماده مبارزه شوند . به طور کلی می توان گفت که از خصوصیات بارز جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین ، فعالیتهای چپ گرایانه آشکار آنست . دلیل جبهه این است که رژیمهای مترقی عرب در تحقق هدفهای ملی و اجتماعی ناکام مانده اند به همین جهت از این پس باید با رژیمهای مرتجع عرب در یک صف قرار گیرند . در واقع اولین هجوم جبهه دموکراتیک متوجه عراق و مصر و رژیم های مرتجع عرب بود .

جبهه دموکراتیک خلق معتقد است مقاومت فلسطین تنها در صورتی می تواند به هدفها و آرمانهایش دست یابد که کلیه رژیمهای عربی در جنگ علیه اسرائیل و امپریالیسم شرکت جویند و آن دسته از کشورهای عربی که رژیمهای ارتجاعی بر آنها حکومت می کند ، نمی توانند به این جنگ بپیوندند . به همیندلیل ، جبهه دموکراتیک از برپا ساختن یک انقلاب عمومی در سطح کشورهای عربی به عنوان مقدمه ای برای آزادی فلسطین طرفداری می کرد . از آنجا که انقلاب اعراب بخشی از انقلاب جهانی بود ، جبهه دموکراتیک خلق روابطی با جنبشهای انقلابی جهان ، مانند تروتسکیستهای اروپایی برقرار کرد ولی این روابط نتیجه ای نبخشید و به زودی از هم گسسته شد .

جبهه دموکراتیک در اردن خط مشی تندی را بنا نهاد بدین ترتیب که برخی از مسائل حاد مانند شرایط اجتماعی کارگران را برانگیخت و دعوت به اعتصاب و تظاهرات نمود . به عقیده جبهه دموکراتیک ، این شیوه ، بهترین روش برای ایجاد رابطه فعال و ثمربخش بین دو ملت اردن و فلسطین بود . در تابستان 1970 جبهه دموکراتیک خلق در برابر رژیم اردن ، شیوه " منتظر بمان و ببین " را در پیش گرفت . وقتی برخوردهای ارتش اردن و جنبش مقاومت افزایش یافت ، جبهه دموکراتیک شعار " همه قدرت برای مقاومت " را طرح کرد و این درست چند هفته پیش از جنگهای سپتامبر بود . جبهه دموکراتیک پیشنهاد کرد که جبهه وسیعی از کلیه سازمانهای مقاومت تشکیل شود ولی مورد پذیرش واقع نشد زیرا دیگر سازمانها در مساله اتحاد و وحدت با آن هم عقیده نبودند .

از سوی دیگر ، جبهه دموکراتیک تأکید می کرد که " پیروزی جنبش آزادی بخش فلسطین بر دشمن صهیونیستی وابسته به پیروزی بر امپریالیسم در منطقه عربی است . از این دیدگاه ، مبارزه علیه دشمن داخلی ، به مبارزه بر ضد امپریالیسم و محافل ارتجاعی همدست با آن ارتباط می یابد و به این معنا که آینده انقلاب فلسطین به آینده انقلاب اعراب بر ضد امپریالیسم و به تغییر میزان نیروها در منطقه وابسته می باشد " .

جبهه دموکراتیک خلق ، تمام کشورهای عربی خصوصا اردن را مسئول عدم حل مشکل آوارگان فلسطین و جلوگیری از مسلح شدن خلق فلسطین می داند و این چیز تازه ای نیست مگر خاصیت درونی این گونه رژیم ها . ولی این نکته را نیز مورد توجه قرار می دهد که مشکل فلسطین از مشکلات تمام کشورهای عربی جدا نیست و با یک انقلاب اجتماعی در جهان عرب باید حل گردد . گروه عقیده دارد که عدم دخالت کماندوهای فلسطین در امور داخلی کشورهای عربی مانع از آن نخواهد شد که رژیمهای عربی در مبارزه خلق فلسطین دخالت نکنند . یکی از عوامل اصلی مشکل فلسطین دخالت آشکار کشورهای عربی است که می دانند بدون تمایل باطنی در این مسأله درگیری پیدا کرده اند .

بنابراین گروه عقیده دارد که این کشورها باید آشکارا مورد انتقاد قرار گیرند چون این رژیمها با امپریالیسم جهانی روابط نزدیک دارند و یا بورژواهایی هستند که قادر به رهبری مبارزه اصولی و انقلابی علیه اسرائیل و امپریالیسم جهانی نمی باشند . گروه بابرچسب " سکتاریسم " توسط فتح مورد انتقاد شدید قرار گرفت . در برابر این اتهام ، جبهه دموکراتیک ، عنوان جناح دست راستی مورد قبول رژیمهای ارتجاعی عرب را به فتح بخشید که با سازمان بزرگتر و زمینه های وسیع سیاسی نتوانسته است خلق فلسطین را بسیج کند و مبارزه کنونی را به جنگ وسیع خلق تبدیل نماید . این گروه هم ، مانند تمام دیگر نهضتهای مقاومت فلسطین ، از انتقاد نسبت به حزب کمونیست اردن ( با اعضا اردنی و فلسطینی ) که با خط مشی اصلاح طلبانه ، اطاعت کورکورانه از خط مشی سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی و قبول قطعنامه 22 نوامبر 1967 که در آن آشکارا به حقوق مردم فلسطین لطمه و صدمه وارد آمده است ، خودداری نمود .

جبهه دموکراتیک اعتقاد دارد که کار سیاسی و نظامی ، مکمل یکدیگرند و بر مبنای همین اعتقاد ، به عملیات نظامی در خاک اسرائیل ادامه می دهد . تا پایان سال 1971 ، جبهه دموکراتیک خلق کلیه تفسیرهای خود را بر مبنای وجود نظریات و گرایشهای دست راستی در جنبش مقاومت ، ارایه می داد ولی در سال 1972 نظریاتش تغییر یافت و بیشتر روی اشتباهات چپ گرایانه خود تکیه کرد و به همین دلیل ، موضع خود را نسبت به سوریه و عراق تغییر داد و به طور جدی مساله اتحاد و یکپارچگی جنبش مقاومت را مطرح ساخت ، در این راه نقش فعال و مؤری ایفانمود و با فتح نزدیکی بیشتری پیدا کرد .

جبهه دموکراتیک خلق ، با مخالفتهایی در درون جنبش مقاومت روبه رو گردید ولی سرانجام اصرار داشت که جنبش به منظور یکپارچه ساختن کرانه های غربی و شرقی رود اردن به شیوه ملی و دموکراتیک ، تلاش کند .

جبهه دموکراتیک خلق که نه در شمار میانه روهاقرار دارد و نه در شمار جبهه رد از نوعی تمایلات خاص در خط مشی خود برخوردار است یعنی سعی دارد تمام تغییر رخدادهای خاورمیانه ای را از طریق چهارچوب از پیش تعیین شده ایدئولوژیکی خود تعبیر و تفسیر نماید .

در اجلاس شورای ملی فلسطین که در بهار سال 1977 تشکیل گردید ، جبهه دموکراتیک خلق به طور کامل از برنامه های ملی فلسطین حمایت نمود و خواستار تشکیل یک کشور فلسطینی در مناطق آزاد شده ، گردید و تمایل ساف به حضور در کنفرانس صلح ژنو را نیز مورد تأیید قرار داد . پذیرش یک مرحله میان دوره ای در تشکیل یک کشور ، قبل از دست یابی به هدف نهایی که همانا یک کشور دموکراتیک و متحد در تمام خاک فلسطین است ، می تواند تنها دلیل اختلاف بین جبهه دموکراتیک و جبهه رد باشد .

جبهه دموکراتیک خلق ، قرارداد کمپ دیوید را " تسلیمکامل به اسرائیل " نامید و " همکاران " سادات را تهدید به مرگ نمود . جبهه دموکراتیک خلق باور ندارد که ساف نمی توانسته است به اقدامات شدیدتری علیه سادات دست بزند و معتقد است که گرایشهای ساف متمایل به منافع عربستان سعودی و اجلاس وحدت و توافق بین سوریه و عراق می باشد .

جبهه دموکراتیک ، گفت وگوی بین اردن و ساف را مردود می داند چون معتقد است که این موضوع به شاه حسین اجازه می دهد که به عنوان نماینده مردم فلسطین در کنار ساف وارد عمل شود . آنها فکر می کنند که شاه حسین می خواهد ساحل غربی رود اردن را دوباره پس بگیرد ، از فعالیتهای ساف در میان توده های فلسطینی اردن ممانعت به عمل آورد و اجازه انجام فعالیتهای نظامی علیه اسرائیل از خاک لبنان راندهد . جبهه دموکراتیک خلق با همه اینها مخالف است .

جبهه دموکراتیک خلق به طور مکرر " خصومت و مقاومت خود علیه سیاستهای آمریکا در خاورمیانه را اعلام کرده " از جنبش غیرمتعهدها حمایت می کند و با تمام جنبشهای آزادی بخش ملی که علیه امپریالیسم و نژادپرستی مبارزه می کنند نیز اعلام وحدت می نماید .

جبهه دموکراتیک خلق از ساف می خواست تا با " نیروهای یهودی پیشرو و دموکراتیک ضد صهیونیست " رابطه برقرار نماید .

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، جبهه دمکراتیک از آن حمایت نمود . نایف حواتمه در این باره می گوید " ما از انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز حمایت نمودیم و از آغاز حمله ارتش عراق به ایران ، حرکت عراق را محکوم کردیم . ما مخالف هرگونه درگیری با انقلاب اسلامی هستیم . انقلاب اسلامی ایران ، این کشور را از یک حکومت دیکتاتوری استبدادی آزاد کرد . ما اعتقاد داریم ، که دستاوردهای انقلاب ایران بسیار بوده است و همواره به دستاوردهای بیشتری منجر خواهد شد . "

با شروع انتفاضه فلسطین در سرزمینهای اشغالی ، جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین ، به حمایت از آن برخاست و نیروهای آن در داخل سرزمینهای اشغالی در کنار دیگر گروههای عمده مبارز فلسطین به مبارزه پرداخته و همراه با سه گروه عمده فلسطینی رهبری متحد قیام انتفاضه را تشکیل داد . این جبهه در خصوص انتفاضه معتقد است که جبهه دمکراتیک جریانی است که به مبارزه مسلحانه و مردمی اعتقاد دارد و به انتفاضه در سرزمینهای اشغالی معتقد است و یکی از گروههایی است که مبارزه مسلحانه مردمی را تدارک می کند و سازمان می دهد . نایف حواتمه در رابطه با انتفاضه می گوید : " انتفاضه یک حلقه آشکار و ممتاز در تاریخ معاصر انقلاب فلسطین است و این بدون سابقه و یا به طور تصادفی اتفاق نیافتاده است . انقلاب فلسطین یک انقلاب مسلحانه مردمی بود که در سرزمین فلسطین و خارج آن شکل گرفت... انتفاضه ، مسأله فلسطین را به عنوان مسأله انسانی و عادلانه در سطح جهان و در همه خانه ها مطرح کرد "

جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین ، به دنبال تصمیم شورای ملی فلسطین در سال 1991 مبنی بر تعیین اصول ششگانه برای گفت وگو با رژیم صهیونیستی ، موافقت مشروط خود درباره آن را اعلام کرد . اما هنگامی که اصول ششگانه : حق بازگشت فلسطینیها ، حق تعیین سرنوشت ، حق استقلال ، متوقف کردن احداث شهرکهای صهیونیست نشین ، متوقف کردن تبعید فلسطینیها ، وحدت ملی فلسطین و کسب حقوق این ملت ، از سوی یاسر عرفات نقض شد ، این جبهه مذاکرات اعراب و اسرائیل در مادرید و واشنگتن را رد کرد و خواستار توقف فوری گفت وگوها شد . نایف حواتمه در این باره می گوید : ما مذاکرات واشنگتن را رد می کنیم و جمله " نه به مذاکرات دوجانبه و چندجانبه " شعار ماست . وی در همان حال اعلام داشت فلسطینیها باید به گفت وگوهای ملی - فلسطینی باز گردند که شامل تمام گروهها و شخصیتها و نیروهای فلسطینی شود تا با توجه به اختلافات و گرایشات فکری و سیاسی آنها به یک برنامه مشترک برسیم و همه براساس آن برنامه مشترک عمل کنیم . وی هدف گفت وگوهای صلح اعراب و اسرائیل را مشروعیت بخشیدن به اسرائیل به طور رسمی اعلام کرد .

ج - روابط جبهه :

  1. روابط داخلی :

جبهه دموکراتیک خلق بعد از انشعاب از جبهه خلق برای آزادی فلسطین ، خواستار است که در تمام جنبشها چنین شکافی بدون هیچ گونه قید و شرط به وجود آید . برای این منظور با عناصر دست چپی جبهه خلق برای آزادی فلسطین در خارج از امان تماس برقرار نمود . طرفداران جرج حبش پیشنهاد نمودند کنفرانسی دموکراتیک تشکیل گردد که در آن تمام اختلافات حل گردد ، ولی این جبهه پیشنهاد را قبول نکرد و اظهار داشت طبیعت جبهه خلق برای آزادی فلسطین به قدری بوروکراتیک است که امکان تشکیل کنگره دموکراتیک وجود ندارد . از زمان انشعاب جبهه دموکراتیک خلق از جبهه خلق برای آزادی فلسطین روابطشان به قدری تیره و تار شده است که تعدادی از پیکارجویان جبهه دموکراتیک به قتل رسیده یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند .

جبهه دموکراتیک خلق در کادر سازمان آزادی بخش فلسطین از فتح حمایت نمود و تصویب نامه های شورای ملی فلسطین را در ژوئن 1974 کاملاً تأیید کرد . بر مبنای این تصویب نامه ها هر قسمت از سرزمین فلسطین که آزاد شود یک حکومت ملی در آن تشکیل خواهد شد .

اما برخوردهای مسلحانه ای بین نیروهای فتح و نیروهای جبهه دموکراتیک خلق در اردوگاههای نهرالبارد ، البداوی ، و صیدا در ژانویه 1979 درباره گفت وگو با اردن درگرفت .

این جبهه به دنبال شروع فرایند صلح خاورمیانه و آغاز گفت وگوهای ساف - اسرائیل با دیگر گروهها و نیروهای ملی و اسلامی فلسطینی مواضع واحدی را در مقابل خط سازش با اسرائیل اتخاذ کرد ائتلاف جدیدی را تشکیل داد که به نام ائتلاف گروههای دهگانه فلسطینی مشهور شد .

  1. روابط خارجی :

جبهه ، روابط نیرومندی با جنبشهای انقلابی محلی که در صدد واژگون ساختن رژیمهای حاکم بر کشورهای شان بودند و از جمله با حزب کمونیست عراق برقرار کرد . همچنین ارتباطاتی با جنبشهای انقلابی منطقه خلیج فارس و عمان و سازمان سوسیالیست لبنان ایجاد نمود . این سازمان بخشی از جنبش ناسیونالیستهای عرب در لبنان بود که مارکسیسم لنینیسم را پذیرفته بود .

شاخه های بین المللی این جبهه ، در الجزایر ، بلژیک ، آلمان شرقی ( سابق ) ، یونان ، هند ، ایتالیا ، لیبی ، کویت ( قبل از جنگ خلیج ) ، مراکش ، پاکستان ، اسپانیا ، شوروی ( سابق ) ، امارات متحده عربی ، انگلیس ، آمریکا ، آلمان غربی ، فرانسه و یوگسلاوی ( سابق ) فعالیت داشته اند .

جبهه دمکراتیک خلق در گذشته ادعا می کرد که شوروی و کمونیستهای عرب از درک آرمان ملی اعراب عاجزند و پیشنهاد می کرد که یک جنبش کمونیستی سالم در جهان عرب به وجود آید که جایگزین جنبش انحرافی موجود گردد ، ولی جنگهای اردن ، جبهه وادار کرد تا نظرش را در مورد اتحاد شوروی تغییر دهد زیرا مجبور شد تا شوروی را به عنوان دوست و هم پیمانی که جبهه شدیدا به آن نیاز دارد ، بپذیرد . در ماه اکتبر 1974 ، پس از آنکه جبهه دموکراتیک دعوت شد که به طور خصوصی از شوروی دیدن کند ، نایف حواتمه در رأس هیاتی از این سازمان به مسکو مسافرت کرد در حالی که در گذشته ، جزو هیأت سازمان آزادی بخش فلسطین شرکت می کرد . این سازمان توانست علی رغم روابط صمیمانه اش با شوروی ، روابط دوستانه با چین را نیز حفظ نماید ، از این رو در ژوئیه 1973 ، هیأت عالی رتبه ای به ریاست " تیسیر خالد " عضو دفتر سیاسی به پکن فرستاد و هیأت دیگری در نوامبر 1974 از پکن دیدن کرد .

جبهه دموکراتیک خلق برای تماس بین شوروی و دولتها و انقلابیون کشورهای عربی خلیج فارس ، سهولت ایجاد می کرد . حواتمه بنا به درخواست شوروی به مأموریتی به منظور ایجاد صلح میان سومالی ، اتیوپی و جمهوری دموکراتیک خلق یمن ( سابق ) و نیز بین دولت یمن و اریتره ای ها در ژوئن و ژوئیه1977 مبادرت ورزید . نایف حواتمه در مورد روابط این جبهه با شوروی اعتقاد دارد که : ما در جبهه روابط دوستانه ای با شوروی داشتیم لیکن مواضع فکری و سیاسی و سازمانی ما کاملاً مستقل از سیاست شوروی بود و به همین دلیل همواره اختلاف روشی بین ما و شوروی در مورد ملت خودمان و ملتهای دیگر جهان و دیگر ملل اسلامی و عربی و جهان سوم وجود داشت به همین دلیل ، جبهه هیچ گاه در چهارچوب مواضع اتحاد جماهیر شوروی قرار نگرفت و یک جبهه ملی چپگرای مستقل است .

جبهه دمکراتیک خلق در تابستان 1974 کارشناسان تسلیحاتی و نیروهای کماندویی خود را در اختیار ارتش لیبی قرار داد تا در برخورد نیروهای نظامی لیبی با ارتش مصر ، لیبی را یاری کنند .

جبهه دمکراتیک خلق با گروههای چپگرای شیخ نشینهای عربی حوزه خلیج فارس رابطه خوبی برقرار کرد و امکانات و خدمات مورد نیاز آنها از قبیل چاپ اعلامیه در مطبوعات لبنانی ، قرار دادن دفاتر مجله حریه در اختیار آنها ، انتشار تبلیغاتی در جهان عرب ، و جلب کمکهای مالی و جنسی را برای آنها انجام می داد .

به ابتکار شوروی ، نمایندگان جبهه دموکراتیک خلق ، با یهودیان اسرائیلی ضد صهیونیست و دارای گرایشات کمونیستی ، در اروپای شرقی ملاقات کردند .

جبهه ، در زمان شروع نهضت اسلامی ایران با برخی از عناصر این نهضت روابط برقرار کرد و سعی داشت نهضت انقلابی و مذهبی ایران را به حزب توده ایران نزدیک سازد . بنابر اظهارات برخی از آنها ، هسته های جبهه دموکراتیک خلق در میان مهاجران کارگر شیعی در کشورهای عربی خلیج به جمع آوری پول برای امام خمینی ، مبادرت می ورزیدند .

چریکهای ترکیه در دوره های آموزشی جبهه دموکراتیک خلق ، که مدرسان چین و کره شمالی در آن حضور داشتند ، شرکت می کردند .

جبهه دموکراتیک خلق با حزب کمونیست قبرس [که در شدیدترین مرحله جنگ لبنان به حمایت از فعالیتهای اداری این جبهه در قبرس دست زده بود] ، روابط بسیار نزدیک و صمیمانه برقرار کرده است . جبهه دموکراتیک خلق با حزب کارگر اسپانیا نیز رابطه دارد .

جبهه دموکراتیک خلق پس از ایجاد رابطه نزدیک با حزب کمونیست لبنان ، روابط کاری بسیار نزدیکی با هیأت اصلی چپهای فرانسوی به خصوص با رهبریت کمونیست و سوسیالیست آن کشور ایجاد کرد . پس از آغاز جنگ در لبنان ، کمونیستهای فرانسوی از نظر دارویی و مالی به جبهه کمک رساندند و اعلامیه های آنرا در فرانسه پخش می کردند .

جبهه ، برای برقراری هماهنگی سیاسی با حزب کمونیست ایتالیا به طور رسمی تماس حاصل کرد . ولی چون سران این جبهه در موضع مارکسیست لنینیستی متعصب تر از حزب کمونیست ایتالیا می باشند همکاری شاخه ای بین این دو سازمان بسیار محدود است .

با حزب کارگر سوئیس نیز تماسهایی برقرار نموده است . به ابتکار جبهه دموکراتیک خلق در شهر کلن آلمان غربی ( سابق ) در اوایل سال 1976 یک کمیته خاور نزدیک ایجاد گردید . عضو گیری برای این کمیته توسط اتحادیه کمونیستی آلمان غربی انجام می گرفت . آلمان شرقی ( سابق ) از نظر مالی ، آموزشی و سیاسی کمکهای نامعلومی به این جبهه نمود .

در اوایل سال 1976 ، با جبهه خلق برای آزادی ، ساقیات الحمراء و جبهه پولیساریو ( ریودواورو ) که پایگاه شان در الجزیره بود و دارای اهداف ناسیونالیستی درصحرای غربی است رابطه برقرار گردید . جبهه دموکراتیک خلق با پولیساریو دارای روابط حسنه بوده و امیدوار بود بین ساف و پولیساریو نیز این گونه روابط به وجود می آید .

دوستی با کوبا در نتیجه تماسها و کمکهای مهم ، به وجود آمد . کوبا رابطه بین جبهه دموکراتیک خلق و جبهه آزادی بخش ملی ساندنیست نیکاراگوئه را سبب شد و این دو سازمان حمایت دوجانبه خود را اعلام داشتند .

د - آموزش :

  1. آموزش نظامی :

با وجود اینکه آموزش دهندگان از کشورهای مختلف کمونیستی بودند که در پایگاه جبهه دموکراتیک خلق به ارایه آموزش مبادرت می ورزیدند ولی قسمت اعظم آموزشهای نظامی ، در شوروی ، آلمان شرقی ( سابق ) و عراق انجام گرفته است .

به طور مثال در اوایل بهار 1978 ، 23 تن از کادر این جبهه به شوروی رفتند تا در یک دوره 6 ماهه آموزش پیاده شرکت کنند . بعضی از این چریکها در کلاسهای مؤسه لنین در رشته اقتصاد در شوروی نیز شرکت کردند .

در ژوئیه 1976 ، دولت کوبا مخارج مربوط به آموزش اعضای این جبهه در زمینه تعمیرات وسائط نقلیه و سلاح در کوبا را تقبل نمود . یک قرارداد آموزشی با کوبا در ژانویه 1977 منعقد گردید .

  1. آموزش سیاسی :

آموزش سیاسی به دو دوره شش ماهه تقسیم می گردد . در دوره اول آموزش سیاسی :

مشکل فلسطین ، تاریخ فلسطین ، اوضاع و احوال کنونی فلسطین و آینده کشور فلسطین تدریس می گردد . کتابهای درسی شامل نوشته های پیشروان انقلابهای جهانی است . در هر کتابدرسی ، درباره مشکلات و مسائل ویژه کشورهایی که از طریق جنگ های چریکی پیروز شده اند ، مفصلاً بحث می گردد .

اعضای این گروه کاملاً با تاریخ انقلابهای جهان آشنایی دارند .

در دوره دوم ، درباره مسائلی نظیر مبارزات طبقاتی ، سنتهای اجتماعی و غیره مفصلاً بحث می شود . دانشجویان ، کتابهای اندیشمندان پیشرو انقلابهای جهان را مطالعه می نمایند و مسائل خود را تا جایی که مربوط به این انقلابها می شود توجیه و نتیجه گیری می کنند . در این دوره انقلابهای ملی که منجر به دگرگونی اساسی سیستم اجتماعی نگردیده است ( مانند الجزایر ) مفصلاً به بحث گذارده می شود . اصول اقتصاد از کتابهای م . دوب ، ب باران ، سی اچ . بتلهایم تدریس می شود . در این دوره آموزشی ، یک ساعت مطالعه روزانه اجباری است .

جبهه دموکراتیک خلق ، سخت ترین و مشکل ترین بخش تعلیمات سیاسی نهضتهای فلسطین را دارد . در تابستان 1969 دوره مخصوص تعلیماتی برای افسران ، توسط دبیران فلسطینی و مغربی اجرا گردید . دروس در مدت یکماه تدریس شد . و این کار در فاصله های معین در سرتاسر سال 1970 اجرا گردید . در این دوره دروس یکساله را در مدت 5 تا 6 ماه به افسران تدریس نمودند . از 60 تن افراد نظامی 35 تن دروس ذیل را که شامل جلسات سخنرانی و بحث می باشد گذرانده اند :

تجزیه و تحلیل طبقاتی کشورهای عربی و آینده انقلاب در جهان عرب ، موفقیت های انقلابی و آینده آن در جهان ، سازمان سیاسی و عملیات آن ( کارهای مخفی و قانونی ) - دموکراتیک و بوروکراتیک سانترالیسم ، تاریخ فلسطین 1948 - 1917 ، تاریخ فلسطین 1967 - 1948 ، علل جنگ ژوئن 1967 و برنامه و اصول جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین .

هدف از تدریس دروس فوق علاوه بر تشویق افکار علمی و منطقی ، ایجاد همفکری در میان اعضای جبهه می باشد .

ه - - منابع و توانائیهای مالی - نظامی :

  1. منابع مالی :

عراق و لیبی تنها کشورهای عربی هستند که به این جبهه از نظر مالی کمک می کنند . به منظور قدردانی از حمایت حواتمه و جبهه دموکراتیک خلق ، از لیبی در برخورد بین لیبی و مصر در تابستان 1977 ، لیبی کمک ماهانه خود را به 000/280 دلار افزایش داد . ولی مشهور است که لیبی کمکهای معمول خود را یک ماه یا دو ماه دیرتر از موعد مقرر ارسال می دارد . در سال 1977 عراق ماهانه به طور میانگین 000/50 دلار به این جبهه کمک می نمود . در ژوئیه 1978 به منظور حمایت از گرایش جبهه دموکراتیک خلق به جبهه رد و به منظور تشدید انشعابهای درونی ساف ، عراق کمکی معادل 5/3 میلیون دلار به این جبههنمود تا به " انقلاب " خود و مخالفت با سازمان فتح ادامه دهد .

جبهه دموکراتیک خلق از طریق ، وضع عوارض مخصوص در مورد فروش الحریه ( روزنامه این جبهه ) و فروش تقویم توسط اعضا ، بنیه مالی خود را تقویت می نماید .

منابع مالی این جبهه در حسابهای سپرده بانکهای کویت ( قبل از جنگ خلیج فارس ) قرار داده شده بود .

  1. منابع و توانائیهای نظامی :

حواتمه در ژانویه 1977 یک قرارداد در زمینه تأمین سلاح با کوبا منعقد نمود . تاکنون نیز با برخی از کشورهای سوسیالیستی جهان در رابطه خرید و تأمین سلاحهای مورد نیاز خود قرارداد بسته است اما به طور مشخص نمی توان در مورد سلاحهای اکتسابی این جبهه اطلاعات دقیقی ارایه داد ولی با توجه به اینکه دارای خط مشی سیاسی سوسیالیستی است ، به احتمال قوی منبع عمده آن در خاورمیانه ، سوریه و لیبی و در آمریکای لاتین بعضی از کشورهای سوسیالیستی مثل کوبا و در اروپا نیز برخی از کشورهای بلوک شرق تا قبل از فروپاشی نظام کمونیستی در این قاره بوده است .

از لحاظ نیروی انسانی این جبهه دارای نیرویی در حدود 500 الی 600 تن می باشد که از این تعداد برخی هم نیروی نظامی جبهه و هم نیروهای سیاسی اداری آنرا تشکیل می دهند .

و - قرارگاهها و پایگاهها :

جبهه دموکراتیک خلق پس از آوریل 1969 شروع به ایجاد پایگاههایی برای خود نمود و توانست وسایل تعلیم و تربیت خود را توسعه داده و مراکز تبلیغاتی برای خلق فلسطین ایجاد نماید . اولین پایگاه را در شمال اردن در اطراف اربید به وجود آورد . به دنبال آن توانست تدریجا مراکز اصلی در امان ، ضحی ، جرش و در یازده اردوگاه آوارگان مخصوصا در البقاع ، الحسین ، صوف و عبود ایجاد نماید .

دفاتر قرارگاه جبهه دموکراتیک خلق ، در لبنان است ، در حالی که در جنگ داخلی لبنان دفاتر مهم دیگر آن در سوریه تعطیل اعلام گردید .

شاخه های منطقه ای این جبهه در لبنان ، سوریه ، اردن ، کویت ، عراق ، جمهوری دموکراتیک خلق - یمن ( سابق ) قبرس و مناطق تحت اشغال اسرائیل وجود داشت و هم اکنون نیزدفاتری در بعضی از این کشورها دارند . واحدهای کوچکتر آن مانند شعبه های این سازمان قدر رم و میلان در صحنه بین المللی پراکنده است .

ز - عملیات نظامی :

  1. روشهای عملیاتی :

جبهه دموکراتیک خلق از مارس 1969 یک سلسله عملیات نظامی را برای شناساندن موجودیت خویش به سازمانهای دیگر نهضت فلسطین و خلق فلسطین رهبری کردهاست . جبهه دموکراتیک خلق مدت کوتاهی پس از الحاق به فرماندهی کل مبارزه خلق فلسطین ( CPAS ) با به دست آوردن مقداری پول و اسلحه به سرعت شروع به جمع آوری و تربیت کادر نظامی نمود .

از همان آغاز تأسیس ، در جنگهای مسلحانه داخل وطن اشغالی و در عمق سرزمین دشمن شرکت می کرد . جبهه دموکراتیک خلق ، سازمانش را براساس نیروی نظامی بنیان نهاد و یک اساسنامه واحد برای قوایش به وجود آورد .

در سال 1974 این گروه اقدام به چند عملیات نفوذی در اسرائیل نمود ، که در یکی از این اقدامات 23 تن که گفته می شد کودک دبستانی اسرائیل بودند کشته شدند . اسرائیل و مناطق تحت اشغال آن هنوز هم از اهداف این گروه به شمار می رود . هسته های جبهه دموکراتیک خلق در اسرائیل و ساحل غربی سبب شده است که این گروه بتواند به حملاتی علیه اهداف نظامی اسرائیل نیز مبادرت ورزد .

  1. عملیات مهم :

جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین با امکانات محدود خود ( پایگاه فدایی ) توانسته است عملیات نظامی متعددی بدون ایجاد سروصدای زیاد مانند " عملیات خط قرمز " و عملیات " هوشی مینه " انجام دهد .

سال 1969 - عملیات هوشی مینه مدت کوتاهی پس از مرگ هوشی مینه ، توسط 55 فدایی در ناحیه قنیطریه علیه اهداف گوناگون مانند تل الحمرا ( در کیلومتر 13 شمال قنیطریه ) بئر عجم ، حامیده ، تل ابوذئب ( در کیلومتر 9 جنوب قنیطریه ) انجام یافت و موفقیت آمیز بود .

مه 1974 - اشغال مدارس و کشتار در معلوت اسرائیل انجام شد . در این عملیات سه تن از چریکها در حالی که لباس نظامیان نیروهای دفاعی اسرائیل را به تن داشته و به زبان عبری سخن می گفتند ، از طریق مرز لبنان وارد اسرائیل شدند . آنها به کامیونی که تعدادی زن را از حیفا به جای دیگر می برد حمله کرده 2 تن را کشته و 6 تن از آنان را مجروح ساختند . آنها به محض ورود به معلوت ، ابتدا وارد یک آپارتمان شده سه را به قتل رساندند و مدرسه ای را که تعدادی از نوجوانان اسرائیلی شب را در آنجا می گذراندند ، به تصرف درآوردند ، تعدادی از کودکان از طریق پنجره ها فرار کردند ولی 86 تن از آنان گروگان گرفته شدند . چریکها که مسلح به سلاحهای سبک و نارنجک دستی بودند اعلام نمودند اگر مقامات اسرائیل 20 تا 23 چریکی را که در زندانهای اسرائیل به سر می بردند آزاد نکنند و روانه دمشق ننمایند ، همه نوجوانان را خواهند کشت . سفیران فرانسه و رومانی به عنوان میانجی و تضمین کننده عبور امن چریکها ، وارد عمل شدند . این سفیران سریعا به معلوت آورده شدند .

مقامات اسرائیلی اعلام داشتند که به منظور حفظ جان کودکان ، با تقاضای چریکها موافقت می کنند . ولی با نزدیک شدن پایان وقت تعیین شده ، در مورد انتقال کلمه رمز ، پریشانی و مشکلات قابل ملاحظه ای به وجود آمد . و این طور به نظر می رسید که وقت تعیین شده برای پرواز زندانیان به دمشق و انتقال کلمه رمز که نشانگر آزادی آنها باشد ، کافی نبوده است . غیرممکن است بتوان گفت که چه کسی ابتدا مبادرت به تیراندازی نمود ولی سربازان اسرائیلی که ساختمان را محاصره کرده بودند به طرف ساختمان حمله بردند ، ولی این حمله زمانی صورت گرفت که چریکها سلاحهای خود را متوجه نوجوانان کرده ، 16 تن را کشته و 70 تن از آنان را مجروح کرده بودند . ظاهرا در نتیجه تیراندازی ، موادمنفجره چریکها آتش گرفته خودشان نیز کشته شده بودند . یکی از اعضای حمله کننده نیز کشته شد .

نوامبر 1974 - به اردوگاه یهودی نشین بت شین در اسرائیل حمله شد . سه تن از چریکها در حالی که نارنجک و کلاشینکف و اعلامیه هایی به زبان عبری حمل می کردند و در آنها خواستار آزادی 16 چریک فلسطینی از جمله اسقف کاپوچی از زندانهای اسرائیل شده بودند ، مبادرت به حمله کردند . پس از سه ساعت درگیری 4 تن کشته و 23 تن زخمی که در میان آنها کودک نیز دیده می شد برجای ماند . چریکها گروگان نگرفتند و در آپارتمانی که در محاصره پلیس بود ، سنگر گرفته ، به تیراندازی ادامه دادند تا اینکه یک واحد نظامی مکانیزه وارد محل گردید . در پوشش تیراندازی پلیس ، سربازان به طبقه بالا رفته ، وارد آپارتمان شدند و سه چریک را به قتل رساندند .

اوت 1976 - عضو جبهه دموکراتیک خلق در توطئه ای به منظور به قتل رسانیدن نخست وزیر پیشین جمهوری دموکراتیک خلق یمن ( یمن جنوبی سابق ) در قاهره ، محمدعلی هیثم دست داشت .

ژوئیه 1977 - به انفجار یک بمب لوله ای در بازار سبزی فروشان پتاتیکوا در حوزه تل آویو مبادرت ورزیده شد که باعث کشته شدن یک نفر و مجروح شدن 20 تن گردید .

در بازار شهرداری بیرشوا بمبی کار گذاشتند که منجر به مجروح شدن 28 تن گردید . بمبهای دیگری نیز در اورشلیم و تل آویو کار گذاشته شده بود .

دسامبر 1977 - بمبی را در بازار اصلی تاتانیا کار گذاشتند که در نتیجه آن 2 تن کشته و 2 تن مجروح گردیدند .

نوامبر 1978 - مسئولیت بمب کار گذاشته شده در سوپرمارکت اردوگاه یهودی نشین کریات اربع در ساحل غربی و در مجاورت هبرون را به عهده گرفتند ، ولی تلفاتی وارد نیامد .

این جبهه ، نظامیان اردنی را متهم کرده بود که به هنگامورود به ساحل غربی از دره شمال اردن ، یکی از اعضای این جبهه را کشته و یک تن دیگر را مجروح نموده اند .

ژانویه 1979 - سعی کردند 230 تن از غیرنظامیان موجود در یکی از میهمانخانه های معلوت را دستگیر نمایند . سه چریک مسلح به کلاشینکف و نارنجک دستی به وسیله یکی از گشتیهای نیروی دفاعی اسرائیل کشته شدند . یکی از زنان اسرائیلی کشته و سه تن دیگر از آنان به هنگام فرار زخمی شدند .

جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین دهها شهید و مجروح را به انقلاب فلسطین تقدیم کرده است . آنها که در جنگهای ضد اسرائیلی و در زمینهای لبنان جان باختند . جبهه ، و نام شهدایش را در کتاب " سجل الخالدین " ثبت کرده است که جزء اول آن در دهمین سالگرد تأسیس جبهه منتشر شد .

ح - تشکیلات و سازماندهی :

این جبهه کادر رهبریش را از راه رأی گیری انتخاب کرد و به عنوان اولین گام تصمیم به ایجاد و تأسیس یک حزب مارکسیست - لنینیست گرفت که نماینده توده کارگر باشد .

تشکیلات جبهه دموکراتیک خلق به صورت هرمی است که به وسیله یک هیأت سیاسی ده نفره و یک کمیته مرکزی با حمایت سازمانهای کوچکتر محلی رهبری می گردد . شاخه های محلی گزارشات و اطلاعات سیاسی را از کمیته مرکزی دریافت کرده ، نظریات و اطلاعات به دست آمده را دوباره به آن ارسال می دارند . هسته های هر منطقه به تناسب عضوگیری و فعالیت ، درجه بندی شده است .

هسته ها و نیز گروههای زنان و دانشجویان دانشگاهی تحت نظارت کمیته ها عمل می کنند . رهبران مرکزی نقشهای عملی نیز برعهده دارند .

شاخه سیاسی برای تقویت و پیشرفت سازمان با پایگاههای محلی در تماس نزدیک است . در پایگاهها از افراد مجرب نظامی استفاده می شود و کمیسیونهای سیاسی ، افراد را کاملاً زیر نظر دارند تا در صورت بروز هرگونه اختلاف بین نظامیان و اعضای حزب ، آنرا برطرف نمایند . رهبری جنبش که از خطر دردناک کوچکترین تمایل انشعابی آگاه می باشد ، قسمت عمده ای از وقت و انرژی خود را صرف همبستگی افراد می نماید .

مآخذ :

#برنامه سیاسی جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین ، انتشارات ابوریحان ، تهران ، چاپ اول ، 1360 .

  1. علیزاده ، همایون : فرهنگ سیاسی لبنان ، جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین ، نشر سفیر ، 1368 .
  2. الریس ، نجیب ریاض : راه دشوار مقاومت فلسطین ، حمید فرزانه ، انتشارات اسلامی ، 1357 .

#اسناد لانه جاسوسی ، دخالتهای آمریکا در کشورهای اسلامی ، شماره 43 - 44 ، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام .

  1. شالیند ، جرالد : نهضتهای مقاومت فلسطین ، مهدی خسروی ، مرکز نشر سپهر ، 1357 .
  2. کدیور ، جمیله : انتفاضه ، حماسه مقاومت فلسطین ، انتشارات اطلاعات ، تهران 1372 .
  3. الموسوعة الفلسطینیة ، الجبهة الدیمقراطیة لتحریر فلسطین ، جلد دوم ، 1984 .