آیت ا... العظمی امام خمینی ( مواضع - نسبت به مسأله ی فلسطین )

از دانشنامه فلسطین


سخن گفتن از امام خمینی به معنی بحث از مردی است که بنابر اعتراف بسیاری از علما و رهبران جهان اسلام تجسم عینی قرآن بوده و بخش عظیمی از تاریخ معاصر جهان اسلام را به خود اختصاص داده است . ایشان در کنار مواضع و تصریحات بسیاری که در زمینه ها مختلف هم دارد مهم ترین و والاترین مواضع و برخوردها را پس از اسلام که گرفته شده از آیات قرآنی است در مورد محل اسراء و جایگاه معراج پیامبر گرامی اسلام و شهر مقدس پیامبردان یعنی بیت المقدس و فلسطین اتخاذ کرده است . سخن او راجع به مکانی است که یک مرکز جغرافیایی محض نیست بلکه خلاصه ی عدالت سرکوب شده

تاریخ بشری است که شدیدترین انواع ستمها و سرکوبها را در خود مجسم ساخته و آیات الهی و نشانه ای از قلب تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی است . لذا سزاوار بزرگ مردی همچون امام خمینی " قدس سره " بود که پرچم اسلام را در این قرن بر دوش بگیرد و با قضیه ی فلسطین چنین موضع و برخوردی منصفانه که تجلی گر وحی الهی و کلام قرآنی است داشته باشد . هیچ کس قبل از او در این قرن قادر به حمل پرچم اسلام نبود و چنین برخورد جدی و اصولی نیز با مسأله فلسطین نداشته است . اگر بخواهیم دیدگاهها و اندیشه های بنیان گزار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی " قدس سره " را در مورد مسأله فلسطین به عنوان یک حقیقت مسلم تاریخ بپذیریم بی تردید بایستی اعتراف کنیم که مسأله فلسطین و آرمان رهایی اولین قبله ی مسلمانان جهان و قدس و جایگاه معراج پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد ( ص ) از اصولی ترین و اساسی ترین مسائل جهان اسلام است . بدین لحاظ بین مسأله ی فلسطین و انقلاب اسلامی ایران و ملت مسلمان فلسطین پیوندی ناگستنی حاکم است که بدون هیچ تردید بخش مهمی از آرمان والا و مقدس انقلاب اسلامی و بنیان گزار آن اام خمینی قدس سره به شماره می رفت و مبارزه در راه محو رژیم صهیونیستی و آزادی فلسطین یکی از آرمانهای دیرینه ی معظم له بود . ایشان از آغاز نهضت اسلامی خود در سال 1341 ھ . ش تا واپسین لحظه های زندگی خویش در سال 1368 از این هدف مقدس هرگز باز نایستاد و آن را به دست فراموشی نسپرد . اما هنگام تبعید در نجف اشرف نیز از هر فرصتی برای بسیج مردم مسلمان در راه مبارزه با اشغالگری صهیونیستم بر جهان اسلام و ایجاد " اسرائیل بزرگ " بارها و بارها زنگ خطر را به صدا در آورد .

زمانی دیوید بن گورین اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و یکی از بنیان گزاران اسراییل ، دکترین معروف خود را به نام " محورهای پیرامون " مطرح کرد ، که طبق آن اسرائیل می بایست روابط خود را با کشورهای جهان اسلام به ویژه ایران و ترکیه توسعه و تحکیم بخشد . به دلیل اینکه گسترش روابط دو جانبه با چنین کشورهایی می تواند در دراز مدت اسرائیل را از انزوا خارج کند و محاصره ی جهان عرب پیرامون این رژیم را بشکند و علاوه بر آن ، مواضع و موقعیت امنیتی و سیاسی و اقتصادی آن را تقویت کند .

در این شرایط امام خمینی " قدس سره " مبارزه و جهان را بر ضد شاه آغاز کرد و مهم ترین محور جهاد را مقابله با اسرائیل قرار داد . پس از سقوط دولت مصدق براثر کودتای معروف زاهدی به رهبری کرومیت روز ولت کارشناس برجسته سازمان سیا و به قدرت رسیدن مجدد شاه که نفوذ صهیونیستم در ایران در سطوح ، اقتصادی و نظامی را گسترش داد و دو کشور همکاریهای وسیعی را در زمینه های مختلف به عمل می آوردند ، ( نک : ایران و اسرائیل روابط رژیم شاهنشاهی - ) به ویژه در سالهای 1340 تا 1342 امام خمینی ( قدس سره ) مبارزه بر ضد طرحهای استعماری و صهیونیستی در ایران را شدت بخشید و مشکل اساسی امت اسلامی را طرحهای استعماری معرفی کرد . حسب نظر ایشان ، استعمار رشته ی وحدت امت اسلامی را گسسته و نظامهای تجزیه طلب را به وجود آورده و موجودیت رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از عمده ترین طرحهای استعماری در قلب جهان اسلام نبیان نهاده است .

ایشان طی ارسال پیامی در پاسخ به نامه ی دانشجویان مسلمان مقیم کانادا و آمریکا اظهار داشتند :

" استعمار چپ و راست دست به دست هم داده برای نابودی ملت اسلام و کشورهای اسلامی کوشش می کنند و در راه اسیر کردن بیشتر ملتهای مسلمان و غارت سرمایه ی سرشار و منابع طبیعی آنان با یکدیگر سازش کرده اند . اسرائیل با تبانی و همفکری دولتهای استعماری غرب و شرق زاییده شد و برای سرکوبی و استعمار ملل اسلامی به وجود آمد و امروز از طرف همه ی استعمارگران حمایت و پشتیبانی می شود " . ایشان همچنین با قیام خود ملل مسلمان را از هدف نهایی طرحهای استعماری و صهیونیستی بر حذر داشتند و در پیام دیگری فرمودند : همه باید بدانند که هدف دولتهای بزرگ را ایجاد اسرائیل تنها با اشغال فلسطین پایان نمی پذیرد آنها در این نقشه اند که تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت فلسطین دچار کنند و امروز ما ناظر جهاد مبارزین فلسطینی در راه سپردن سرنوشت فلسطین به فلسطینیها هستیم . "

در پی حادثه ی خونین " سپتامبر سیاه 1970 " ( 1349 ) در اردن که بیش از 25 هزار نفر از بهترین نیروهای فلسطینی به دست ارتش رژیم آن کشور از پا در آمدند ، فلسطینیها ناگزیر شدند تا نیروهای خود را از اردون خارج ساخته و به سوی لبنان روانه شوند و جنوب آن کشور را برای مبارزه با اشغالگران صهیونیست برگزینند و پایگاههایی برای خود در آن منطقه ایجاد کنند .

اشغالگران فلسطین که از استقرار چریکهای فلسطینی در جنوب لبنان ، سخت بیمناک و وحشت زده شده بودند و خود را آسیب پذیر می دیدند ، بر آن شدند تا با یورش به مناطق مسکونی جنوب لبنان ، مردم ستمدیده و محروم آن سرزمین را که بیشتر شیعه هستند به ستوه آورند و بر ضد مقاومت فلسطین به شورش وادارند .

اشغالگران فلسطین با یورشهای پیاپی به جنوب لبنان ، دام و کشاورزی و محل زندگی مردم را بمباران می کردند و به آتش می کشیدند و به دنبال این یورشها غیرانسانی ، سرمایه داران ، زمینداران ، تن پروران و عناصر سر سپرده ی آن در منطقه بر ضد چریکهای فلسطینی ، به جوسازی و سمپاشی دست می زدند و مردم را وسوسه می کردند که وجود این میهمانان ناخوانده مایه ی نابسامانی و سلب آسایش شما می باشد و اگر می خواهید از شر اسرائیل در امان باشید ، باید دست در دست یکدیگر دهید و فلسطینیان را از این منطقه بیرون براند .

این گونه جوسازیها همراه با دروغ پردازیهای دیگر مانند اینکه فلسطینیان " ناصبی " و ضد شیعه هستند ، در شب عاشورا جشن و پایکوبی داشته اند " به ناموس مردم چشم طمع دارند " و زمینه ی بدبینی و خشم و نفرت مردم شیعه لبنان نسبت به آنها را فراهم می ساختند و راه را برای رویارویی مردم جنوب با نیروهای مقاومت فلسطینی همواره می کردند تا اینکه خطر درگیری تودههای آن سازمان با فلسطینیان روزبه روز بیشتر شد و نگرانی آزادیخواهان منطقه که در اندیشه ی سرنوشت جنبشهای مبارز و رهایی بخش فلسطین بودند ، فزونی یافت . در این شرایط " سازمان آزادیبخش فلسطین " از شیوه ها و روشهایی که برای پیشگیری از رویارویی مردم جنوب لبنان با فلسطینیان در پیش گرفت ، مددخواهی از امام خمینی بود . نمایندگان سازمان الفتح ، در نجف اشرف به دیدار امام شتاتند و توطئهی ها و ترفندهای استکبار جهانی و صهیونیستم و عوامل آن برای سرکوبی جنبشهای رهایی بخش فلسطین را با امام مطرح کردند و خطر درگیری میان شیعیان محروم جنوب لبنان و رزمندگان فلسطین را هشدار دادند و از ایشان خواهش کردند با ارایه پیامی در پشتیبانی از جنبشهای رهایی بخش فلسطین ، با این توطئه استعماری به رویارویی برخیزند .

امام خمینی در همان سالهای طاقت فرسای تبعید و مبارزه علیه نظام استبدادی و ستم شاهی پهلوی بار دیگر به یاری ملت به پا خاسته و ستمدیده فلسطین شتافت و در پیامی که به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان در 19 مهر 1351 فرستاد ، رسالت اسلامی خود را در راه جهانی کردن نهضت اسلامی دنبال کرد و مسأله ی فلسطین را در رأس مصیبتهای مسلمین اعلام نمود و از همه ی مسلمانان جهان و سران کشورهای اسلامی خواست که با مبارزین فلسطینی همکاری کنند و در راه خنثی کردن توطئه ها و ترفندهای صهیونیستها و استعمارگران بکوشند و در راه آزادی و استقلال خود ، به اسلام روی آوردند و احکام و فرامین اسلام را به کار بندند :

متن پیام به مناسبت ماه رمضان در 19 مهر 1351

متن آن پیام چنین است :

با حلول شهر مبارک رمضان ، ماه رحمت و غفران و برکت ، از خداوند متعال مسئلت می نماییم که عموم مسلمین را بیش از پیش به تکالیف و مسئولیتهایی که خداوند عالم به عهده آنها گذاشته است متوجه فرمایید : مسئولیت حفظ قوانین الهی و عمل به قرآن کریم که اساس عود عظمت و مجد اسلام و مسلمین است ، مسئولیت حفظ وحدت کلمه و مراعات اخوت ایمانی که ضامن استقلال ممالک اسلامی و خروج از نفوذ استعمار است ، مسئولیت گذشتن از منافع شخصی و فداکاری در راه به دست آوردن آنچه تاکنون به واسطه اختلاف کلمه از دست داده اند ، مسئولیتهای سنگین دولتهای ممالک اسلامی در عمل به قوانین اسلام و بیرون رفتن از قید استعماری و بودن در خدمت ملت اسلام ، مسئولیتهایی که در عصر حاضر شاید از اعصار گذشته بیشتر باشد ، عصری که پنجه های خبیث استعمار تا اعماق کشورهای اسلامی فرو رفته و با تمام قوا و وسائل ممکنه توسط ایادی خود کوشش دارد تفرقه در بین مسلمین و سران ممالک اسلامی ایجاد کند و با وسائل گوناگون آنها را از تمسک به اسلام و قرآن باز دارد تا با دل راحت به اهداف غیرانسانی خود که بهره برداری از طبق محروم است برسد ، عصری که استعمار با گماشتن اذناب خود در گوشه و کنار ممالک اسلامی به اسمهای مختلف و عناوین فریبنده و احیاناً به اسم اسلام فرهنگ قرآن را عقب زده و راه را هر چه بیشتر برای بهره برداری خود باز می کند : آن ایران و آنچه در ان می گذرد که همه مصیبتها است ؛ این اختلاف کلمه و سرسپردگیهای بعضی از سران ممالک اسلامی که با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت هفتصد میلیونی نتوانسته اند دست استعمار و صهیونیسم را از بلاد اسلام قطع کرده و به نفوذ ایادی آن پایان بخشند ؛ این هواهای نفسانیه و دست نشاندگی بعضی دول عربی است که موجب شده جمعیت صد میلیونی عرب نتوانند فلسطین را از چنگال اسرائیل برهانند ، باید بدانند که مقصود دول بزرگر استعماری از ایجاد اسرائیل برهانند ، باید بدانند که مقصود دول بزرگ استعماری از ایجاد اسرائیل تنها اشغال فلسطین نیست بلکه اگر به آنان فرصت داده شود تمام کشورهای عربی ( العیاذ بالله ) به سرنوشت فلسطین دچار خواهند شد . اکنون که گروهی از مردان فداکار فلسطین دچار خواهند شد . اکنون که گروهی از مردان فدارکار فلسطین به منظور تعیین سرنوشت خویش به دست خویش که همانا آزادی فلسطین است بر ضد مشتی غاصب متجاوز ، قیام مردانه کرده اند و به جان برای رهایی اراضی مغصوبه و سرزمینهای اشغال شده کوشش می کنند می بینیم که عمال استعمار دیروز با آنان در اردن چه کرده اند و امروز در لبنان چه می کنند ، تبلیغات و دسائس سوء و همه جانبه در کار است دستهای ناپاک اذناب استعمار به فعالیت مشغول است که طوائف مسلمین را از این گروه فدارکار جدا کند و آنان را از مراکز حساس سوق الجیشی که امکان عملیات و ضربه زدن به قوای غاصب اسرائیل از آنجا میسر است بیرون براند آیا با این وضع مسلمین و دول کشورهای اسلامی در مقابل خداوند تعالی در مقابل عقل و وجدان تکلیفی ندارند ؟ مردان فداکار فلسطین به دست عمال استعمار در کشورهای مستعمره کوبیده شوند و اینها ساکت نشینند ؟ یا دامن به این مقصد کثیف زنند ؟ آیا دول عربی و سکنه ی مسلمان این ممالک نمی دانند که با شکست این گروه سایر کشورهای عربی از شر این غاصب خبیث آسوده نخواهند ماند ؟ اکنون بر عموم مسلمین و دول کشورهای اسلامی و خصوص بر دول عربی لازم است برای حفظ استقلال خود از این گروه مجاهد نگهداری کند و به آنان کمک نمایند و از رساندن اسلحه و آذوقه به آنان دریغ نورزند و بر فداییان مجاهد لازم است با توکل به خدای متعال و تمسک به قرآن کریم از کوشش در این راه مقدس دریغ ننمایند و سردیهای بعضی عناصر موجب سردی آنان نشود و نیز اکیداً لازم است در هر نقطه ای هستند با اهالی آنجا خوشرفتاری کنند و به وظایف اخوت ایمانی عمل نمایند . از مسلمین بیدار و آگاه و خصوص بندگان خالص خداوند و علماء اعلام ، امیدوارم که در این ایام متبرکه برای رهایی مسلمین از چنگال خبیث اجانب دعا کنند و در جامع شهر مبارک رمضان و دیگر اجتماعات بزرگ اسلامی مانند اجتماع جمعه و مراسم حج حقایق را به گوش عموم مسلمین برسانند و پیروان قرآن را به وحدت کلمه و تشریک مساعی برای آزادی فلسطین و حل مشکلات خانمانسوزی که گریبانگر ملت اسلام است دعوت نمایند . از خداوند متعال مسئلت می نمایم که دست اجانب را از بلاد مسلمین قطع فرماید .

انه سمیع مجیب

شهر رمضان المبارک 1392

روح الله الموسوی الخمینی

این پیام امام در روزنامه ها و نشریه های سازمان آزادی بخش فلسطین و برخی روزنامه های لبنان به چاپ رسید و در راه آگاه ساختن مردم مستضعف و محروم لبنان به چاپ رسید و در راه آگاه ساختن مردم مستعضف و محروم لبنان و ایستادن در کنار رزمندگان و جنگاوران فلسطینی نقش بسزایی داشت .

به دنبال شروع جنگ رمضان در ماه اکتبر 1973 و تهاجم نیروهای مسلح مصر و سوریه به اشغالگران فلسطین ، امام خمینی چندنی بیانیه صادر کردند و از کشورهای درگیر با اسرائیل دعوت کردند با اراده ی قوی و جدیت تمام ، این نبرد مقدس را ادامه دهند و استوار و مقام از توجهات الهی غافل نشوند . در همین راستا نیز از مردم ایران خواستند به هر وسیله ممکن به برادرانشان برای آزادسازی فلسطین و ریشه کن کردن صهیونیسم کمک کنند .

ایشان چند روز پس از شروع جنگ ، پیامی را در مهر ماه 1353 ھ . ش با استناد به آیه شریفه : " واقتلواهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشد من القتل و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه " برای ملتهای مسلمان در سراسر جهان فرستادند و ا ز دولتها و ملل مسلمان خواستند که در راه آزادی فلسطین به جبهه ی جنگ بشتابند و برای از پا در آوردن ابرقدرتهایی که از اشغالگران فلسطین هواداری می کنند از حربه ی نفت بهره گیرند .

نظر امام این بود که " کشورهای نفت خیز اسلامی اگر شیرهای نفت را بر روی غرب ببندند ، ابرقدرتها از پا در خواهند آمد و خطر قطع نفت برای دولتهای غربی از خطر بمب هسته ای بیشتر است " .

امام در این پیام از دولتهای درگیر با اشغالگران فلسطین خواستند که " به توصیه یا امر سازمانهای وابسته به قدرتهای استعمارگر برای آتش بس اعتنا نکنند " . و جنگ را تا آزادی فلسطین از چنگ صهیونیستها ادامه دهند . لیکن دولتهای سرسپرده مانند " انور سادات " که بنا بر سیاست شیطان بزرگ آمریکا ، جنگ را آغاز کرده بودند بی تردید نمی توانستند پیام امام را به کار بندند . لذا در آن لحظه که آمریکا دستور آتش بس داد ، بی درنگ پذیرفتند و راه " کمپ دیوید " را در پیش گرفتند . متن پیام امام چنین است :

بسم الله الرحمن الرحیم

" واقتلواهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشد من القتل و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه " .

اکنون که دولت غاصب اسرائیل برای فتنه انگیزی بیشتر و تجاوز زیادتر به سرزمینهای عربی و ادامه سیاست غاصبانه ، در قبال صاحبان حق به پا خاسته و آتش جنگ را برای چندمین بار شعله ور ساخته است و برادران مسلمان ما در راه ریشه کن کردن این ماده ی فساد و آزادی فلسطین جان بر کف نهاده و در جبهه نبرد و میدان شرف به جنگ پرداخته اند ، بر عموم دولتهای ممالک اسلامی و خصوص دول عربی لازم است که با توکل به خدای متعال و تکیه بر قدرت لایزال ، همه قوا و نیروی خویش را بسیج ساخته به یاری مردان فداکاری که در خط اول جبهه ، چشم امید به ملت اسلام دوخته اند بشتابند . برای آزادی فلسطین و احیاء مجد و شرف و عظمت اسلامی در این جهاد مقدس شرکت کنند . از اختلافات و نفافهای خانمانسوز و ذلت بار دست برداشته ، دست برادری به هم داده صفوف خود را فشرده و متشکل سازند . از قدرت پوشالی مدافعان صهیونیسم و اسرائیل نهراسند . از وعده و وعیدهای پوچ قدرتهای بزرگ مغرور و مقصور نگردند . از سستی و مسأمحه که شکست ننگ بار و عواقب خطرناکی به دنبال خواهد داشت بپرهیزند . سران کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند تنها برای سرکوبی ملت عربی نمی باشد بلکه خطر و ضرر آن متوجه هم خاورمیانه است . نقشه ، استیلا و سیطره صهیونیستم بر دنیای اسلام و اسعمار بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی می باشد و فقط با فداکاری ، پایداری و اتحاد دولتهای اسلامی می توان از شر این کابوس سیاه استعمار رهایی یافت . و اگر دولتی در این امر حیاتی که برای اسلام پیش آمده کوتاهی کرد بر دیگر دولتهای اسلامی لازم است که با توبیخ و تهدید و قطع روابط ، او را وادار به همراهی کنند . دولتهای ممالک نفت خیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند به عنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده و از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک می کنند خودداری ورزند .

ملت اسلام به حکم وظیفه انسانی و اخوت و طبق موازین عقلی و اسلامی موظفند که در راه ریشه کن کردن این گماشته استعمار از هیچ فداکاری دریغ نورزند و با کمکهای مادی و معنوی و نیز با ارسال خون ، دارو ، اسلحه و آذوقه ، برادران خود را که در جبهه جنگ هستند یاری کنند . به خصوص بر ملت شریف و مسلمان ایرانست که در قبال تجاوز وحشیانه ی اسرائیل و مصیبتهایی که اکنون گریبانگیر برادارن عرب و مسلمان آنان می باشد بی تفاوت ننشینند و از هر راه ممکن برادران مسلمان خود را در آزادی سرزمین فلسطین و نابودی صهیونیسم کمک نمایند و دولت ایران را وادار سازند که این سکوت را شکسته در صف دولتهای ممالک اسلامی به پیکار علیه اسرائیل برخیزد . بر همه آزادیخواهان جهان است که با ملت اسلامی همصدا شده تجاوزات غیرانسانی اسرائیل را محکوم نمایند .

دولتهایی که اکنون با اسرائیل در حال جنگ می باشند ، لازم است که در این پیکار مقدس اسلامی جدی و قوی الاراده باشند ، استقامت و پایداری کنند ، از تواصی به حق و تواصی به صبر که دستور الهی می باشد غفلت نورزند ، به توصیه یا امر سازمانهای وابسته به قدرتهای استعماری برای آتش بس اعتنا نکنند و مطمئن باشند که در سایه بردباری و استقامت با به کار بستن دستورات اسلامیف فتح و ظفر از آن ملت اسلام می باشد .

" ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم - و لاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الأ علون ان کنتم مؤمنین " . از خداوند متعال نصرت مسلمین را خواستاریم .

رمضان المبارک/1393

روح الله الموسوی الخمینی .


امام علاوه بر پیام بالا که برای جهان اسلام فرستاد ، اعلامیه شدید اللحنی نیز بر ضد شاه صادر کرد . ایشان در این اعلامیه رژیم شاه را به شدت مورد تاخت و تاز قرار داد . مایه ی این موضع گیری تند و پرخاشگرانه امام چند نکته بود :

خبرهایی که از همکاری زیر پرده رژیم شاه با اشغالگران فلسطین در جنگ رمضان ، مانند فروش نفت به اسرائیل و درمان مجرومان آن در بیمارستان‌ها ایران دریافت داشته بود .

هجوم مأموران رژیم شاه به مدارس دخترانه و فشار بر دختران دانش آموز برای برداشتن چادر .

برگزاری جشن از سوی شاه به مناسبت فرا رسیدن سالروز جشنهای دو هزار پانصد ساله شاهنشاهی .

پیشنهاد برخی از روحانیون ساده اندیش به اما دایر بر اینکه : " چون از مبارزه با رژیم شاه طرفی بر نبستیم مناسب است که دیداری با شاه انجام گیرد و در برابر امتیازهایی که در راه اجرای برخی از قوانین اسلام مانند :

جلوگیری از بی حجابی ، بادیه فروشی و فساد و فحشا از او گرفته می شود . به مبارزه پایان داده شود " ! ! امام برای اینکه به آنان بفهماند که با هرگونه عقب نشینی و سازشکاری سخت مخالف است ، شاه را در اعلامیه خود ، سخت مورد تاخت و تاز قرار داد تا راه بازگشت را به کلی ببندد .

امام برای آنکه نهضت اسلامی ایران را تا پایه ای به پیش ببرد و دگرگونی در مبارزات ملت اسلامی پدید آورد ، در این اعلامیه خود فتوا داد که : " وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند ، هر چند به نابودی آن بیانجامد " .

این فتوا نیز تا به آن روز بی مانند بود . و می توان گفت امام با این فتوا تا پایه ای گام در مبارزه قهر آمیز گذاشت .

متن آن اعلامیه این گونه است :

بسم الله الرحمن الرحیم

در این موقع که آتش جنگ بین مسلیمن و کفار صهیونیست شعله ور است و ملت اسلام برای احقاق حق خود را اسرائیل غاصب جان بر کف نهاده ، در میدانهای نبرد فداکاری می کنند ، به امر شاه ، دولت ایران به مناسبت سالروز جشن دو هزار و پانصد ساله در سراسر کشور جشن به پا کرده است . جشن برای شاهان خونخواری که نمونه ی آنان امروز مشهود است . مسلمین برای مجد و عظمت اسلام ، آزادی فلسطین ، در خاک و خون می غلطند ، ولی شاه ایران برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور به پا می کند .

همزمان با دفاع ملت بزرگ اسلام و عرب از نوامیس اسلام و مسلمین به امر این مرد خبیث به مدارس اسلامی دختران ایران هجوم برده ، هتک محرمات را نموده ، از آنان سلب آزادی کرده اند . هنگامی که دشمنان اسلام ، کشورهای اسلامی را تهدید می کنند و مردانی غیور برای دفاع و احقاق حقوق خودف مردانه به پا خاسته اند شاه ایران با صحنه سازی در سراسر ایران تظاهرات راه انداخته با امضای روحانی نمایان درباری و ساخته دست سازمانهای اوقاف و امنیت به نام علمای اسلام تلگرافات تبریک صادر می نماید .

در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمینهای خود جان فشانی می کنند ، شاه جمعیت کثیری از علما ، فضلا و اساتید برجسته حوزه های علمیه و بسیاری دیگر را روشنفکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار داده است . می توان گفت که این صحنه سازیها و دستگیریها برای سرگرم کردن ملت ایران به مصیبتهای خود و دور نگه داشتن اذهان از جنگ ملت اسلام با اسرائیل است . وحشت از گسترش مبارزه و ایجاد هماهنگی بین کلیه طبقات و پشتیبانی قاطبه ملت مسلمان ایران از جنگ عادلانه مردم عرب است که موجب شده شاه دست به زندان و تبعید غیرقانونی و بدون جهت علما و روشنفکران بزند ، تا مبادا اعتراض کنند که چرا رژیم ایران در این امر حیاتی که برای مسلمین پیش آمده بی تفاوت است ؟ و یا از اسرائیل طرفداری می کن ؟ و با اینکه اکثریت قریب به اتفاق دولتهای اسلامی و بسیاری از دولتهای غیراسلامی از اعراب در حال جنگ پشتیبانی کرده اند ، دولت ایران و شاه بی حیثیت ، روی سرسپردگی به آمریکا و اظهار تبعیت هر چه بیشتر ، به ظاهر ساکت و در واقع طرفداری از اسرائیل می کنند . این شاه ایران است که دست اسرائیل را در سراسر ایران بازگذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداته است و بنا به نوشته بعضی از جراید خارجی ، افسران ایرانی را برای دیدن تعلیمات ، به اسرائیل می فرستند .

این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب عبور به کار برند و با قرارداد رسوای اخیر و افزایش استخراج نفت ، به مبارزه علیه کشورهای نفت خیزی که می خواهد از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند ، برخاسته است و بالاخره ، این غارتگریها ، خریدن میلیاردها دلار اسلحه و [برگزاری] جشنهای کمرشکن و پی در پی شاه است که موجب بالا رفتن هزینه ی زندگی و گرانی سرسام آور اجناس گردیده ، ایران را به قطحی سیاه تهدید می کند . من بیم از آن دارم که میلیاردها دلار اسلحه ایران که از اربابان جهانخوار خود خریداری نموده و یا خرید آن ایران را به ورشکستگی کشانده ، اکنون به اسرائیل بفرستند . من خوف آن دارم که ارتش ایران را با مهمانی که به قیمت قحطی و گرسنگی و بالاره خون مردم محروم ایران به دست آورد ، مجبور کند که قلوب گرم و پر احساس مجاهدین اسلام را هدف قرار دهند .

من از این خدمتکار بی چون و چرای آمریکا برای جهان اسلام احساس خطر می کنم . اکنون بر ملت محترم ایران است که این جبار را از این جنایات باز دارند و بر ارتش ایران و صاحب منصبان است که بیش از این تن به ذلت ندهند و برای استقلال وطن خود چاره جویی کنند .

وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند ، هر چند به نابودی آن بیانجامد . وظیفه علما اعلام و مبلغین است که جرایم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند . علما اعلام و ملت شریف ایران نباید در این امر ساکت باشند . لازم است به هر طریق ممکن شاه را وادار کنند که در صف مسلمانان قرار گیرد و از خیانت بیشتر به قرآن و پیروان آن بپرهیزد . و جنایات این عفریت خونخوار را بیش از پیش برملا سازند تا چهره باطنی او بهتر روشن گردد و اگر یهود ایران برای کمک به اسرائیل مشغول فعالیت باشد - چنانچه هستند - و بی شک از کمک شاه هم برخودار می باشند ، بر ملت ایران است که از آن جلوگیری کنند و برای مجاهدینی که در آتش و خون بسر می برند صندوق اعانه ای باز نمایند و از هیچ کوششی خودداری نورزند .

اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آن را که در رأس آنها شاه ایران است گوشزد کرده ام . ملت اسلام تا این جرثومه فساد را از بن نکنند ، روی خوش نمی بینند و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین است روی آزادی نخواهد دید . از خداوند متعال نصرت مسلمین و خذلان اسرائیل و عمال سیاه آن را خواستارم .

16رمضان المبارک 1393

روح الله موسوی خمینی

اما در اغلب سخنان خویش پیوسته تأکید می کردند یکی از علل ( وقوع ) انقلاب اسلامی مردم ایران بر ضد شاه حمایتهای بی حد و حصر او از اسرائیل و تأمین نیازهای نفتی آن است .

با اوج گیری انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی " ره " در سال 1357 ھ . ش هر آنچه که در لبنان و فلسطین می گذشت از فکر و ذهن ایشان دور نمی شد . ایشان پی در پی با صدور اعلامیه های گوناگون از مبارزات به حق مردم فلسطین و لبنان حمایت کرده و از مسلمانان می خواستند که به نجات فلسطین و یاری لبنان بشتابند . لذا در آن زمان احساسات شور انگیز و بی نظیری جهان اسلام را فرا گرفت و با ظهور نشانه های پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، مسلمانان دنیا این پیروزی را جشن گرفتند و برای آن اظهار شادمانی کردند .

اما خرسندی و شادمانی مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی به برکت مواضع و پیامهای گوهربار و عطر آگین امام درخصوص مسأله فلسطین رنگ و بوی دیگری داشت . در این سرزمین مسلمانان از نو برانگیخته شدند . مردمی که سالهای طولانی تحت اشغال اسراییلیان می زیسته و از درد و نا امیدی و یأس در فضای آکنده از تعفن نظامهای عرب رنج می بردند . آنها پس از سالها محنت برای اولین مرتبه احساس کردند که به برکت وجود امام خمینی و پیروی از آرمانهای والای ایشان ، آزادی بیت المقدس ممکن است . بنابراین امام خمینی به توده های مسلمان جهان به ویژه فلسطین ، بیداری و آگاهی بخشید ولی در سرزمینهای اشغالی ، نهضت نوین و حرکت جدیدی آغاز شد .

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام همچنان بر اعتقاد و عزم راسخ خویش مبنی بر حذف و نابودیی اسرائیل و آزادی فلسطین تأکید می ورزد . ایشان در تاریخ 2/6/1360 در سخنرانی خویش فرمودند : " ما از اولی که در این امور و در این نهضت وارد شدیم " یکی از مسائل مهم ما ، این بود که اسرائیل باید از بین برود . "

بستن سفارت اسرائیل در ایران در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ، تقدیم ساختمان آن به فلسطینیان را باید از جمله گامهای عملی و اجرای اندیشه های امام " ره " در ایران اسلامی دانست . زیرا مبارزه با رژیم ، اسرائیل و تلاش برای ریشه کن کردن آن ، آرمان مسلم و ثابتی است که آن پیشوای فقید ، دهها سال پیش تبیین و ترسیم نمود و پس از انقلاب همچنان بدان تأکید داشت . ایشان در مرداد ماه سال 66 چنین فرمود " مسئولان محترم کشور ما ایران و مردم ما و ملتهای اسلامی از مبارزه با این شجره ی خبیثه و ریشه کن کردن آن دست نخواهند کشید و به یاری خداوند تعالی ، قطرات پراکنده ی پیروان اسلام و توان معنوی امت حزب الله در سراسر جهان ، اسرائیل را از گذشته ی جنایت بار خود پشیمان و سرزمینهای غصب شده مسلمانان را از چنگال آن خارجی خواهد کرد " .

یکی از گامهای عملی امام خمینی " قدس سره " در رابطه با پشتیبانی از ملت مظلوم فلسطین و باز پس گیری سرزمینهای اشغالی ، تعیین روز جمعه ی آخر ماه مبارک رمضان ، به عنوان " روز جهانی قدس " بود . ایشان در تاریخ 17/5/1358 طی پیامی به مسلمانان جهان فرمودند :

" من در طی سالیان دراز ، خطر اسرائیل غاصب را گوشزرد مسلمین نموده ام که اکنون این روزها به حملات وحشیانه ی خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است . و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی ، پیاپی خانه و کاشانه ی ایشان را بمباران می کند . من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند . و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنیم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کنده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند . از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم " .

ایشان در پیام دیگری در تاریخ 25/5/1358 در مورد فراگیری روز قدس فرمودند :

" روز قدس ، یک روز جهانی است . روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد . روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است . روز مقابله ملتهایی که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند... روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند . روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد . متعهدین این روز را روز قدس می دانند و عمل می کنند به آنچه باید بکنند ، و منافقین ، آنهایی که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ، در این روز بی تفاوت هستند یا ملتها را نمی گذارند که تظاهر کنند " .

همچنین در قسمت دیگری از پیام خود درباره قدرت و نفوذ اسلام می فرمایند :

دولتهای عالم بدانند که اسلام شکست بردار نیست ، اسلام و تعالیم قرآن بر همه ی ممالک باید غلبه کند ، دین باید دین الهی باشد . اسلام دین خداست و باید در همه ی اقطار اسلام پیشروی کند . روز قدس اعلام یک چنین مطلبی است . اعلام به این است که مسلمین به پیش برای پیشرفت در همه ی اقطار عالم . روز قدس فقط روز فلسطین نیست ، روز اسلام است ، روز حکومت اسلامی است .

در روز قدس باید ملتها به حکومتهایی که خائن هستند هشدار دهند ، روز قدس ، روزی است که ما خواهیم فهمید چه اشخاصی و چه رژیم هایی با توطئه گرهای بین المللی موافقت دارند و با اسلام مخالفت . آنهایی که شرکت ندارند مخالف با اسلام هستند و موافق با اسراییل ، و آنهایی که شرکت کردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام که در رإس آنها آمریکا و اسرائیل است . روز امتیاز حق از باطل است " .

یکی از مسائل مهمی که امام خمینی " ره " در پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران از نظر دور نمی داشتند مسأله خیانت و سرسپردگی بعضی از سران عرب و فلسطینیان سازشکار بود . در این مورد امام در اطلاعیه ای که در خصوص پشتیبانی و کمک به فلسطین در تاریخ 3 رمضان 1392 صادر فرمودند اعلام کردند که :

" اختلاف نظر و مزدوری بعضی از سران کشورهای اسلامی به هفتصد میلیون مسلمان علی رغم معادن و ثروتها و امکانات طبیعی شان فرصت و امکان کوتاه کردن دست استعمار و صهیونیسم و محدود کردن نفوذ بیگانگان را نمی دهد . خودخواهی و دست نشاندگی و تسلیم بعضی از دولتهای عربی در برابر نفوذ مستقیم بیگانگان مانع این می شود که دهها میلیون عرب بتوانند سرزمین فلسطین را از اشغال و غصب اسرائیل برهانند . "

امام خمینی " ره " با شناخت و آگاهی کامل نسبت به ساختار سیاسی حاکم بر جهان و ضعف سازشکاران ، از همان ابتدا تمامی شیوه های سازشکارانه ی دیپلماتیک و رفت و آمدهای سیاسی را به شدت نفی کردند . ایشان نه فقط پس از آغاز قیام در سرزمینهای اشغالی که پیش از آن نیز بارها سران و رهبران سازمانهای فلسطینی را نصحیت کردند و آنان را از اتخاذ شیوه هایی که سبب دلسردی ملتهای مبارز به ویژه ملت فلسطین از آنها می گردد حذر داشتند .

ایشان در این رابطه در تاریخ 26/4/1361 در پیامی به مناسبت روز جهانی قدس می فرمایند :

" من به سران فلسطینی نصحیت می کنم که دست از رفت و آمدهای خودشان برداشته و با اتکا به خداوند متعال و مردم فلسطین و اسلحه ی خویش ، تا حد مرگ با اسرائیل بستیزند . چرا که رفت و آمدها موجب می شود که ملتهای مبارز از شما دلسرد شوند . شما اطمینان داشته باشید که نه شرق به درد شما می خورد و نه غرب . با اطمینان به خداوند و تکیه بر سلاح با اسرائیل بجنگند . "

امام خمینی در پیام دیگری به مناسبت روز جهانی قدس در تاریخ 10/5/1360 ضمن نفی هرگونه بازی سیاسی تنها وسیله آزادی فلسطین را توسل به سلاحهای متکی بر ایمان دانسته و در مقابل ، مذاکرات سیاسی را راهی انحراف معرفی می کنند که نه تنها باعث نجات فلسطین نخواهد گردید بلکه نتیجه اش راضی نگه داشتن ابرقدرتها و تداوم روند سازش می دانند . ایشان در پیامی اظهار داشته اند که :

" آیا سران قوم نمی دانند و ندیده اند که مذاکرات سیاسی با سیاستمداران قدرتمند و جنایتکاران در تاریخ ، قدس و فلسطین و لبنان را نجات نخواهد داد و هر روز بر جنایات و ستمگریها افزوده خواهد شد ؟ باید برای آزادی قدس از مسلسلهای متکی بر ایمان و قدرت اسلام استفاده شود و بازیهای سیاسی را که از آن بوی سازشکاری و راضی نگه داشتن ابرقدرتها به مشام می رسد کنار گذاشت " .

امام خمینی " رضون الله تعالی علیه " تداوم و استمرار قیام مسلمانان را مایه ی نابودی اسرائیل و پایمال شدن مطامع صهیونیسم و هرگونه عقب نشینی در راستای تمایل و تاکتیکهای نیرنگ بازانه سازشکاران را سیر قهقرایی و بازگشت به گذشته ذلت بار فلسطینی می دانستند .

نکته ی بسیار مهمی که باید به آن اشاره نمود اینکه ، بسیاری از شخصیتها و چهره های سیاسی ، محافل و مجامع منطقه ای و بین المللی ، کشورها و مراکز مختلف ، پس از گذشت سالها از تأسیس رژیم اشغالگر قدس ، به این نتیجه و نقطه انحرافی رسیده اند که رژیم اسرائیل در سازمان ملل عضویت دارد و توسط برخی دول به رسمیت شناخته شده است . بنابراین حق حاکمیت و شناسایی آن غیرقابل انکار می باشند . براساس این تفکر ، افکار سرزمینهای اشغالی تا پیش از سال 1967م به صهیونیستها تعلق پیدا خواهد کرد و چنانچه قرار باشد که دولتی به نام فلسطین تشکیل و پایه گذاری شود . می بایست خارج از سرزمینهای فوق موجودیت پیدا کند .

اما امام خمینی " رضون الله تعالی علیه " با تمامی توان و وجود خویش با این ترفند و طرز تفکر مخالفت کردند . اعتقاد و تأکید پیوسته ایشان بر این بوده است که حتی کوچکترین و کمترین حقوقی برای صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی فلسطین وجود ندارد و حتی یک وجب از سرزمین فلسطین نباید در سلطه ی اشغالگران باقی بماند . بلکه باید تمامی سرزمین فلسطین از چنگال غاصبان صهیونیست خارج شود و از لوث وجود آنها پاک گردد . ایشان در این باره طی مصاحبه ای با مجله آلمانی " اشپیگل " صریحاً می فرمایند :

" ما هیچ حقی برای موجودیت اسرائیل قائل نمی باشیم " .

همچنین در رابطه با طرحهای سازشکارانه اعراب از جمله طرح " فهد " که موافقت یاسر عرفات رهبر ساف را به دنبال داشت صریحاً موضع گیری نموده و نظر خویش را در مورد آن چنین بیان می کنند :

" اگر در این طرح جز به رسمیت شناختن اسرائیل و تضمین امنیت آن هیچ نکته ی منفی دیگری وجود نداشت و بقیه ی نکات آن مثبت بودند ، باز این برای اسلام یک خطر بزرگ محسوب می گردد . من از تمام ملتها می خواهیم که بر ضد این طرح قیام کنند و با نثار خون خود آن را شکست دهند " .

ایشان در پیام دیگری به طور مستقیم رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین نصیحت می کنم که از این رفت و آمدها دست بردارند و با توکل بر خداوند متعال ، مردمشان را برای جنگیدن تا شهادت بسیج کنند ، و سلاحشان را به سوی اسرائیل نشانه روند و بدانند که این رفت و آمدها موجب می شود که خلقهای مبارز امیدشان را به شما از دست بدهند " .

امام خمینی ( رحمة الله علیه ) از زمان شروع مبارزه ی خویش و رهبری نهضت اسلامی ایران تا زمان رحلت خویش ، بر موضع سازش ناپذیر خود در قبال قضیه فلسطین همچون کوهی استوار و مقاوم پایدار و ثابت قدم باقی ماند بدون اینکه تحت فشارهای سیاسی و حتی نظامی استکبار جهانی و عوامل آن در منطقه حتی یک گام از مواضع خویش عقب نشینی کند تا اینکه حضرت حق " جل جلاله " را لبیک گفت و در نهایت از میان جامعه ی اسلامی رخت بر بست و تنها یاد او و خط او باقی ماند تا چراغ هدایت و روشنگر راه مبارزان مسلمان جهان در مقابل استکبار جهانی و صهیونیستم غاصب در این منطقه و دیگر مناطق جهان شود .

مآخذ :

  1. فتحی شقاقی ، ابراهیم : انتفاضه و طرح اسلامی معاصر ، انتشارات بین الملل الهدی ، 1371 .
  2. تقی پور ، محد تقی : صهیونیسم مسأله فلسطین ، از دیدگاه امام ، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی .
  3. تبیان : فلسطین از دیدگاه امام خمینی ، مؤسسه نشر آثار امام ، نشر عروج 1373 .
  4. امام در برابر صهیونیسم ، انتشارات دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 6 .
  5. فرموده های پیشوا در باره ی فلسطین ، انتشارات پانزدهم خرداد ، شماره - 3 .
  6. روحانی ، سید حمید : نهضت امام خمینی ، جلد سوم ، انتشارات امیر کبیر ، 1372 .