زندانهای اسرائیل

از دانشنامه فلسطین


اسرائیل از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی - در سال 1948 - به صورت زندان بزرگی درآمده که ملت فلسطین در آن به بند کشیده شده و از حقوق انسانی محروم گشته است . هنگامی که دامنه اشغال در سال 1967 به سایر نقاط فلسطین گسترش پیدا کرد مساحت این زندان نیز گسترده تر و بر تعداد فلسطینیانیی که هر روز روانه زندانها و بازداشتگاههای اسرائیلی می شدند ، افزوده شد . در حال حاضر آمار دقیقی که تعداد سالانه فلسطینیانیی را که در خلال سالهای 1948 - 1967 روانه زندانها می شوند ، مشخص نماید ، وجود ندارد . ولی میانگین سالانه بازداشتیهای فلسطینی در طول این مدت مساوی یک بیستم رقم تعداد زندانیان از 1967 - 1976 نیست و این رقم بارها در خلال سالهای 1976 - 1982 افزایش یافته است .

برخی از نشریات اسرائیلی ( عل همشمار به تاریخ 5/6/1981 ) گزارش دادند " که از پنج نفر ساکن مناطق اشغالی یک نفر وارد زندانهای اسرائیل شده است و شاید این نسبت در خلال دهه هشتاد به یک سوم برسد . " این بدان معنی است که حدود نیم میلیون شهروند عرب در فاصله بین 1967 تا 1982 روانه زندانهای اسرائیل شده اند .

افزایش بی رویه تعداد زندانیان فلسطینی که تناسبی با گنجایش زندانهای اسرائیل ندارد موجب وخیم تر شدن اوضاع زندانیان و تجمع تعداد کثیری از آنها در واحدهای تنگ و محدود شد به گونه ای که در برخی از حالات زندانیان در کمتر از یک متر مربع مساحت زندگی می کنند .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 543 ]]

این وخامت در اوضاع بهداشتی ، غذایی و روحی زندانیان عرب آشکار شده و طبیعی است که این وضع دامنگیر زندانیان یهودی نیز بشود .

در قبال این وضع آشفته زندانهای اسرائیلی و گسترش هیاهوی تبلیغاتی در مورد شرایط غیر انسانی زندانیان عرب و یهود ، یوسف بورگ وزیر کشور و پلیس ( اسرائیل ) در ژانویه 1979 اقدام به تشکیل یک کمیته دولتی کرد . وی این کمیته را به نام رئیس این کمیته و قاضی بازنشسته " ماکس کینت " ، " کمیته کینت " نامگذاری نمود و مأموریت تحقیق درباره اوضاع و احوال زندانهای اسرائیل و ارایه پیشنهاداتی برای بهبود اوضاع این زندانها را به این کمیته واگذار کرد .

کمیته به فعالیت پردامنه ای که بیش از دو سال به طول انجامید ، دست زد و در خلال این مدت از زندانها دیدن نمود و تحقیقات و گفت وگوهایی با زندانیان ، زندانبانها و کارکنانزندانها انجام داد و به وجود اسناد سری و قانونی متعددی پی برد . روزنامه داوار چاپ اسرائیل در شماره های خود که در روزهای 14 ، 20 ، 21/8/1981 منتشر شد نتایجی را که این کمیته به آن دست یافته و پیشنهادات سریعی را که ارایه نموده بود ، منتشر ساخت .

کمیته مزبور از دولت اسرائیل خواست در مورد وضعیت زندانها تغییرات ریشه داری را صورت دهد . این کمیته همچنین پیامد کوتاهی از انجام این اصلاحات را ، به بهانه نبودن معیار لازم ، به حکومت اسرائیل گوشزد نمود .

گزارش 270 صفحه ای کمیته تصویر دلخراشی از رویدادهای جاری در زندانهای اسرائیل را عرضه نمود . اعضای کمیته ضمن ارایه گزارش خواستار گرفتن مسئولیت اداره زندانها از وزیر کشور و پلیس و عدم واگذاری آن به سرتیپ حاییم لیوی رئیس وقت اداره زندانها - که مسئولیت بحران زندانها را به گردن می گیرد - شدند . کمیته همچنین توصیه نمود فعلاً اداره زندانها در ارتباط با وزیر کشور و یا دفتر اوباشد تا در مورد رابطه اداره باوزارت ، تصمیمی قاطع گرفته شود .

الف - شرایط و آمار زندانهای اسرائیل :

از تعداد واقعی زندانهای اسرائیل اطلاعی در دست نیست ولی احتمال می رود تعداد این زندانها در تمامی نقاط فلسطین اشغالی ( بخش اشغالی سال 1948 و کرانه غربی و باریکه غزه ) نزدیک به 30 زندان بالغ شود . این رقم غیر از بازداشتگاههای دایمی و موقتی است که مقامات اسرائیل در مورد لزوم تشکیل می دهند و غیر از مراکز بازداشت سری است که برخی از زندانیها در حالی که چشمهایشان بسته است و قادر به تشخیص موقعیت خودشان نمی باشند ، بدان انتقال می یابند .

در زندانهای اسرائیل ، کمترین ضروریات زندگی که در اغلب زندانهای کشورهای مختلف جهان فراهم هستند ، وجود ندارند .

مساحت ویژه زندانی زندانهای اسرائیل ، کمی بیش از یک متر مربع است که تقریبا فاقد هرگونه ابزارهای تهویه مطبوع و خدمات بهداشتی است . درها و پنجره های آن ( اگر پنجره ای داشته باشند ) از آهن ضخیم است که فاقد میله های آهنی می باشد تا آفتاب و نور کافی به زندانیان نرسد .

مقامات اسرائیلی همیشه اطاقها و بندها را شلوغ نگه می دارند تا اعصاب زندانیان همواره نارحت باشد . آب فاضلابها در اطاقهای برخی زندانیها نفوذ می کند . هچنین رواندازهای نازکی در اختیار زندانیان قرار می دهند و آنچه که موجود است ، به ویژه در فصل زمستان و در زندانهای صحرایی ، نیاز زندانیان را برآورده نمی سازد ، به طوری که نسبت بیماری در این زندانها بسیار بالاست . هیچکس حق ندارد با زندانیان ملاقات کند و اگر این امر معمول باشد ، ملاقات بسیار کوتاه و یک یا دوبار در سال خواهد بود .

هواخوری در محوطه زندان بسیار محدود است و چه بسا یک زندانی هفته ها و ماهها طول بکشد و از سلول و بندش بیرون نرود . خدمات پزشکی اگر موجود باشد محدودبه معاینه ای کلیشه ای است و هیچ دارویی وجود ندارد مگر آسپرین . به این دلیل بسیاری از زندانیان بیمار به سبب نبودن کمترین امکانات پزشکی حتی در وضعیت اورژانس ، درگذشته اند . خوراک زندانیان بسیار کم و از کیفیت بدی برخوردار است وسربازان اسرائیلی که خوراک را میان زندانیان تقسیم می کنند عمدا و در برابر چشمانشان در آن تف می کنند یا آن را طوری به هم می زنند که نفرت انگیز می شود . این امر باعث می شود که برخی زندانیان چندین روز گرسنه بمانند . زیرا مقامهای زندان اگر زندانی پول هم داشته باشد اجازه خرید خوراک را به وی نمی دهند . افزون بر آن کثافت سراسر زندانها را در برگرفته است ، بوهای بد فضای زندانها را به عامل مولد بیماری تبدیل کرده است .

حشرات و موشها در سلولهای انفرادی رفت و آمد می کنند و مانع خوابیدن زندانیان می شوند .

صهیونیستها ، زندانیان مبارز نوجوان را با زندانیانی که به اتهامات اخلاقی زندانی شده اند در یک جا قرار می دهند و مبارزان زن فلسطینی را نیز در کنار زنان فاسد و منحرف جای می دهند . آنان به زندانیان اجازه نمی دهند برای نزدیکانشان نامه بفرستند . مقامات صهیونیست زندانها ، چای شور یا چای آمیخته با ادرار در اختیار زندانیان قرار می دهند و آنان را مجبور به آشامیدن آن می کنند .

زندانهای اسرائیل با چنین شرایطی در حال افزایش می باشد چنان که طبق یک طرح اسرائیلی که آنرا دکتر مردخای فیرتهایمر رئیس اداره زندانها در اوایل سال 1982 ارایه نمود ، قرار شد 6 باب زندان جدید در خلال 6 سال آینده در اسرائیل احداث شود . این زندانها عبارتند از : تل جدود ، یفتاح آل ، کلنیت ، اوشرت ، شوروق ، و عرزاد .

70 درصد اطاقهای این زندانها را سلولهای انفرادی تشکیل خواهد داد و هر یک از اطاقهای دیگر به سه یا چند زندانی اختصاص خواهد یافت و بعد از تکمیل این پروژه زندانهای شطه و دامون ازبین خواهند رفت .

ب - زندانهای فلسطین اشغالی از سال 1948 :

اکثر منابع گزارش می دهند به اینکه از سال 1948 ، حدود 18 زندان در سرزمین اشغالی فلسطینی ساخته شده و برخی از این زندانها در دوران قمیومیت بریتانیا بنا شده ، و بعضی از آنها قبل از 1967 و بعد از آن توسط مقامات اسرائیل احداث شده اند . این زندانها عبارتند از : عسقلان ، بیرسبع ، صرفند ، کفاریونا ، شط ، مسکوبیه ، دامون ، رمله ، تلموند ، نفی ترتستا ، نفحه ، جمله ، بیت شمیش ، معسلیاهو ، ابوکبیر ، عفوله ، روشبینا و عتلیت .

در اینجا توضیح کوتاهی از مهمترین این زندانها بیان می شود :

  1. زندان عسقلان :

این زندان در شهر در جنوب فلسطین اشغالی واقع شد . اختصاص به آن دسته از زندانیان فلسطینی دارد که به حبسهای بیش از 10 سال محکوم شده اند . این زندان قدیمی گنجایش صد زندانی را دارد ولی به طور متوسط در آن حدود 400 زندان عرب زندانی هستند . این زندان به داشتن سلولهای مرطوب و حرارتی غیر قابل تحمل معروف است . و از آن به شدت مراقبت می شود . اطراف آن را دیوارها ، سیمهای خاردار و سگهای تربیت شده احاطه کرده است . و صهیونیستها به عنوان یکی از شیوه های شکنجه از سگان آموزش دیده برای وحشت و ترس زندانیان استفاده می کنند . در تاریخ 23/7/1975 نماینده صلیب سرخ بین المللی از زندانیان عسقلان که 388 زندانی عرب در آن اقامت داشتند ، بازدید نمود .

از جمله کسانی که در این زندان به شهادت رسیده اند ، عمراحمد عوض ا... عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فلسطین در باریکه غزه بود .

  1. زندان بیرسبع :

یک زندان صحرایی است و در جنوب شهر بیرسبع در جاده میان حیفا و ایلات قرار گرفته و پس از جنگ 1967 به دست زندانیان عرب فلسطینی محکوم به حبس ابد با اعمال شاقه که اکثرشان از زندان عسقلان انتقال یافته اند ، بنا شده است .

این زندان را دیوارهای مرتفع که روی آنها سیمهای خاردار نصب شده و همچنین چهار برج مراقبت احاطه نموده است . محکومین آن ، زندانیان کار می باشند . آنها صندوقهای میوه و سبزیجات می سازند ، لباسهای آماده می دوزند ، و در مقابل دریافت دستمزد روزانه به مقدار 6 نخ سیگار ، برای ارتش تورهای استتار می بافند . تعداد زندانیان این زندان در حدود 600 الی 1000 نفر می باشد . و هنگامی که نماینده صلیب سرخ در تاریخ 15/7/1975 از آن دیدار نمود ، تعداد زندانیهایش بالغ بر 491 نفر بود .

  1. زندان نظامی صدفند :

این زندان به منظور بازجویی و شکنجه زندانیان فلسطینی ساخته شده است و بنایی است که در دوره قمیومیت بریتانیا به همین منظور از آن استفاده می شد . این زندان شامل دو بخش می باشد : اول سلولهای ویژه اعمال شکنجه که زیر نظر سازمان اطلاعات اداره می شود ، و دوم اتاقهایی به شکل سلول برای اقامت بازداشتی های اداری کف سلولها و بندهای این زندان از سنگهای تیز ( شبیه میخ ) ساخته شده است .

اطلاعات در مورد این زندان بسیار ناچیز است چرا که یک زندانی در حالی که چشمانش بسته است به این زندان وارد و با همان وضعیت از آن خارج می شود . دیدار نماینده صلیب سرخ بین المللی نیز از آن ممنوع می باشد . در این زندان انواع شکنجه علیه فلسطینیان اعمال می شود و به هیچ طریق نمی توان از تعداد واقعی زندانیان این بازداشتگاه اطلاع حاصل نمود .

  1. زندان کفاریونا :

در بیت لید و در کنار جاده بین حیفا و تل آویو واقع شده و در واقع رابطی بین این زندان و مرکز بازجویی است که با گنجایش 200 زندانی توسط مقامات اسرائیل احداث شده است و گاهی تعداد زندانیان به 300 نفر بالغ می گردد .

این زندان دارای سه شعبه برای زندانیان یهودی و شعبه

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 546 ]]

[[ پرونده : | زندان کفاریونا ]]

خاصی برای زندانیان عرب می باشد . اوضاع این زندان بعد از سال 1971 به وخامت گرایید و به یک زندان ویژه انتقام از فلسطینیان مبدل گردید .

  1. زندان شطه :

این زندان در دره بیسان جنوب طبریه که دارای حرارت بالایی است واقع شده است . اطراف آنرا دیوار بلند بتونی با ارتفاع 7/3 متر ، سیمهای خاردار و 6 برج مراقبت احاطه نموده است .

این زندان گنجایش 350 زندانی را دارد ولی گاهی تعداد زندانیان عرب و یهودی به 400 نفر می رسد . صهیونیستها ، زندانیان این زندان را مجبور می کنند برای واحد تدارکات جنگی اسرائیل ، کار کنند .

  1. زندان مسکوبیه :

در سال 1948 در شهر بیت المقدس و در محوطه به اصطلاح اردوگاه روسی احداث شده است . این زندان بزرگ از آثار به جا مانده دوران قیمومیت بریتانیاست و در مجاورت آن دفاتر سازمان اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل " شین بیت " قرار گرفته است .

این زندان اغلب به منظور بازجویی ، اعمال شکنجه و توقیف اداری مورد استفاده قرار می گیرد و مخصوص زندانیانی است که به زندانهای کوتاه مدت محکوم شده اند . در آن ، سلولها و اتاقهای مخصوص شکنجه وجود دارد و معمولاً 30 تا 50 بازداشتگاه را در بر می گیرد .

طول سلولهای زندان مسکوبیه 5/1 متر و عرض آن 8/0 متر می باشد و روشنایی برق شب و روز در داخل سلولها دایر است .

  1. زندان دامون :

در اصل انبار توتون می باشد که توسط مقامات قیمومیت بریتانیا در حیفا در کوهستان " کرمل " ساخته شد و هنگام احداث آن مسأله ایجاد رطوبت لازم برای حفظ برگهای توتون در مدنظر قرار گرفت .

مقامات اسرائیل بعد از سال 1948 آنرا به یک زندان با گنجایش 300 زندانی تبدیل کردند ولی تعداد زندانیهای عرب و یهود گاهی به 440 نفر می رسد .

نماینده صلیب سرخ بین المللی در اوت 1975 از این زندان بازدید کرد و 103 زندانی عرب را در آن مشاهده نمود . وخامت اوضاع این زندان دست کمی از دیگر زندانهای اسرائیل ندارد .

  1. زندان رمله :

در شهر عربی رمله واقع شده و از آثار به جا مانده دوران قمیومیت بریتانیا می باشد . قبل از آن مرکز پلیس بریتانیا بود تا اینکه مقامات ( اسرائیل ) در سال 1953 آنرا به زندان تبدیل نمودند .

این زندان از نظر اهمیت سومین زندان اسرائیل به شمار می رود و از دو قسمت تشکیل می شود . یکی برای زنان و دیگری برای مردان که گنجایش 700 زندانی عرب و یهود را داراست . این زندان از دو طبقه و چند سلول زیر زمینی تشکیل شد . و اطراف آنرا دیواری به ارتفاع پنج متر مجهز به سیم خاردار احاطه نموده است . مقامات اسرائیلی ، زندانیان را برای ساختن تورهای استتار برای خودروهای نظامی اسرائیل به بیگاری می کشند .

  1. زندان تلموند :

در جنوب خط ممتد بین شهرهای طولکرم و ناتانیا و در کنار جاده الخضیره واقع شده است . ( تل موند در منطقه " بیت لید " در نزدیکی شهر نابلس واقع است . )

این زندان را مقامات اشغالگر اسرائیل برای نوجوانان دختر و پسر عرب و یهودی احداث کردند .

در این زندان 500 نوجوان بسر می برند در حالی که گنجایش آن از 300 زندانی تجاوز نمی کند . اطراف آنرا دیواری به ارتفاع سه متر و 4 برج مراقبت مرتفع احاطه نموده است . با وجود اینکه در اصل یک مؤسسه تأدیبی و تربیتی است با این وجود نوجوانان ، دامنگیر مواد مخدر شده و به اعتیاد روآورده اند .

  1. زندان نفی ترتستا " تیرزا " :

این زندان بعد از ژوئن 1967 توسط مقامات اسرائیل احداث شد . این زندان ویژه زنان و دختران است و در آن بانوان مبارز عرب در کنار روسپی های اسرائیل و مبتلایان به ناراحتیهای معدی بسر می برند . و چه بسا درگیریها و برخوردهایی بین بانوان زندانی عرب و اسرائیلی صورت می گیرد . در این زندان بخش ویژه شکنجه و حدود 100 سلول وجود دارد . و هنگامی که در ژوئیه 1975 مورد بازدید نماینده صلیب سرخ و بین المللی قرار گرفت 27 زندانی عرب در آن وجود داشت .

  1. زندان نفحه :

این بازداشتگاه مخصوص رهبران فلسطینی محکوم به زندان ابد ساخته شده است . در آغاز یعنی در سال 1977 در صحرای نقب و در فاصله 84 کیلومتری جنوب شهر بیرسبع ساخته شد . این زندان از بدترین و وحشتناک ترین زندانهای جهان به شمار می رود و در قلب صحرا از دو ساختمان چند سلولی ساخته شده است . طول هر سلول 5/6 متر و عرض آن 3 متر می باشد و در آن 10 زندانی نگهداری می شود . در آهنی سلولها در تمام روز بسته است . هر سلول دارای سه دریچه در بالای دیوار شرقی و سه دریچه در بالای دیوار غربی است و طول هر دریچه 12 سانتی متر × 60 سانتی متر می باشد .

زندانیها هر روز 23 ساعت در اتاقهای دربسته محبوس می باشند به عبارت دیگر زندانی عمر خود را در محدوده ای به مساحت 70×180 سانتی متر سپری می سازد .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 545 ]]

[[ پرونده : | زندان نفحة ]]

در تاریخ 12/5/1980 اولین گروه زندانیان عرب زندانهای مختلف اسرائیل ، که تعدادشان 46 نفر بود به این زندان انتقال داده شدند . و یک هفته بعد دومین گروه از زندانهای دیگر ، که تعدادشان 80 نفر و به حبسهای ابد و طویل المدت محکوم بودند به این زندان انتقال یافتند . با توجه به اوضاع غیر انسانی که بر این زندان حاکم است ، زندانیان عرب در تاریخ 4/7/1980 بیانیه ای برای جلب افکار عمومی منتشر ساخته و در آن اوضاع و رفتار خشونت بار و غیر انسانی زندانبانان با زندانیان را شرح دادند .

زندانیان در تاریخ 11/7/1980 به اعتصاب غذا دست زده و خواهان متوقف شدن رفتار غیر انسانی مسئولین زندان شدند . در این اعتصاب که تا تاریخ 18/8/1980 ادامه یافت دو مبارز به نامهای محمد علی جعفری و راسم حلاوه بشهادت رسیدند . و بسیاری از دوستان آنها به زندانهای دیگر انتقال یافته و تحت شکنجه واقع شدند تا مجبور شوند اعتصاب غذایشان را بشکنند .

ج - زندانهای کرانه غربی و باریکه غزه :

در کرانه غربی و باریکه غزه حدود 12 زندان وجود دارد که قبل از سال 1967 به عنوان بازداشتگاه ها و مراکز توقیف مورد بهره برداری قرار می گرفت . این زندانها عبارتند از : زندانالخلیل ، زندان بیت لحم ، زندان البصه ( بیت لحم ) ، زندان القلعه ( بیت المقدس ) ، زندان رام ا... ، زندان اریحا ، زندان نابلس ، زندان طولکرم ، زندان جنین ، زندان غزه ، زندان رفح و زندان خان یونس .

در اینجا مشخصات مهمترین این زندانها به طور اجمال بیان می گردد :

  1. زندان مرکزی الخلیل :

این زندان در دوران قمیومیت بریتانیا بنا شد و در قله کوه مجاور ساختمان موسوم به العماره واقع شده است . بعد از اشغال کرانه غربی توسط نیروهای اسرائیلی درسال 1967 مرکز پلیس به آنجا منتقل گردید و دو طبقه جدید به آن اضافه شد . تعداد سلولهای این زندان قریب به چند سلول می باشد . و از شلوغترین زندانهای مناطق اشغالی است به گونه ای که بازداشت شدگان غالبا در یک متر مربع مساحت زندگی می کنند . این زندان به دو بخش زنان و مردان تقسیم می شود . در اوت 1975 تعداد زندانیان عرب به 230 زندانی که همگی از ساکنین کرانه غربی بودند ، بالغ گردید .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 544 ]]

[[ پرونده : | زندان نابلس ]]

  1. زندان مرکزی نابلس :

این زندان در دوران قیمومیت بریتانیا بنا گردیده و سلولهایی توسط مقامات اشغالگر اسرائیل به آن اضافه شده است . این زندان در شرق شهر نابلس و در کوهپایه جرزیم واقع شده و اطراف آنرا یک دیوار سنگی نورافکن و دو برج مراقبت احاطه نموده است . این زندان دارای چهل سلول می باشد که مشهورترین آنها سلول شماره 4 مخصوص اعمال شکنجه است . از شلوغترین و کثیفترین زندانهای کرانه غربی به شمار می رود . تعداد زندانیان عرب این زندان در اوت 1975 بالغ بر 461 نفر بود و گاهی تعداد زندانیان به 500 نفر بالغ می گردد . این زندان از دو بخش تشکیل شده است . ابتدا بخش غربی که در واقع قرارگاه نیروهای اطلاعاتی و بازجوهاست . و دوم بخش شرقی که از اتاقهای زندانیان ، سلولهای انفرادی و اتاقهای اداره تشکیل شده است .

  1. زندان بیت لحم :

این زندان در ساختمان تیجارت واقع شده و غالبا به منظور بازجویی و توقیف مورد استفاده قرار می گیرد . مدت بازداشت در آن از 6 ماه تجاوز نمی کند و سپس بازداشتی های آن به زندانهای دیگر منتقل می شوند . این زندان از چهار اتاق تشکیل شده است و در آن عملیات مختلف شکنجه هنگام بازجویی انجام می گیرد .

  1. زندان جنین :

در دوران قمیومیت بریتانیا ساخته شده و در داخل ساختمان تیجارت واقع گردیده است . این زندان بخشی از مرکز اصلی پلیس است که در آن افراد بازداشت شده تحت بازجویی و شکنجه قرار می گیرند . هنگام بازدید نماینده صلیب سرخ بین المللی از این زندان در تاریخ 11/8/1975 حدود 135 بازداشتی در آن به سر می بردند که 65 نفر آنها را اسرای نبرد کرامه تشکیل می داد .

  1. زندان رام الله :

در شمال شهر رام الله و در کنار جاده بیرزیت ، در امتداد مرکز پلیس واقع شده است . این زندان در دوران قمیومیت بریتانیا بنا گردید . در شرایط معمولی گنجایش 40 زندانی را دارد ولی میانگین زندانیان آن غالبا در حدود 200 نفر است .

زندان رام الله به چندین بند تقسیم شده است .

  1. بند عمومی که تعدادی زندانی به نام مجرمین یا زندانیانی که به خاطر امنیت ملی در آن بسر می برند و بیش از 5 سال محکومیت دارند در آن زندانی هستند .
  2. بند " پیشرفت " که در آن زندانیانی که کمتر از 5 سال محکومیت دارند ، زندانی هستند .
  3. در زندان رام الله بند " روانپزشکی " و بیمارستان نیز وجود دارد که بیمارستان آن برای همه زندانیان بیمار است .
  4. بند " اختصاصی " که آن را بند x می نامند . این بند دارای 24 سلول است که زندانیان محکوم به زندان انفرادی در آن بسر می برند . وسعت یک سلول انفرادی 5/1×5/3 متر است . در بعضی از سلولها تخت خواب ولی در بقیه فقط یک تکه حصیر افتاده است . درگذشته بعضی از زندانیان در این سلولها به بیماری ذات الریه مبتلا شدند . به همین دلیل در برخی از سلولها تختخواب گذاشتند کسی که در این نوع سلولها زندانی می شود ، فقط حق دارد یک ساعت در روز از آن بیرون بیاید .

سلول تنبیهی خیلی کوچکتر و بدتری از سلول انفرادی ، به نام " میتارد " وجود دارد که زندانی در طول اقامتش ، فقط در زمستان تشک می گیرد و رواندازش نیز خیلی کم است .

در سایر فصول فقط یک ملافه به او می دهند . طبق قوانین جاری زندان ، زندانی نصف روز در این ، " سوراخ " به سر می برد بعد هفت روز به یک سلول انفرادی منتقل می گردد و پس از آن دوباره به " میتارد " برده می شود و این دور تسلسل ادامه می یابد .

رئیس زندان و یا هر مقام دیگر زندان می تواند زندانی را به این " میتاردها " بفرستد .

زندانیان در میتاردها شدیدا تنبیه می شوند و مدت 5 شبانه روزغذایی جز نان خشک و آب به آنها داده نمی شود . مقامات زندان همچنین می توانند مچ دست و قوزک پای زندانیان را به زنجیر بکشند .

زندگی در زندان " رام الله " سخت و ناراحت کننده است . زندانی حق ندارد کار مورد علاقه اش را خودش انتخاب کند . او در اختیار نگهبان خویش است و نگهبان هر طور که بخواهد از او کار می کشد . کارها به شرح زیر هستند :

خیاطی ، تمیز کردن کف اطاق ، پرستاری ، درودگری و... ، یک زندانی به این دلیل که دوست دارد کار کند ، کار نمی کند ، بلکه برای او این یک اجبار است . هر زندانی که از کار کردن سرباز زند به " میتارد " فرستاده می شود و اگر بازهم سماجت نماید او را به بند " x " می فرستند . به این ترتیب هر زندانی مجبور است برای مزدی ناچیز کار کند .

دو نوع تنبیه در زندان رام الله وجود دارد :

  1. تنبیه های قانونی ، یعنی تنبیه هایی که قانون تجویز می کند . رئیس یا هر مقام دیگر پلیس می تواند زندانی را به زندان انفرادی و یا به بند x و بالاخره به میتارد بفرستد .
  2. تنبیه خشونتی ، که اغلب از نگهبانان سر می زند . نگهبانان برروی زندانی می افتند و آن قدر با مشت و لگد او را می زنند که از حال برود . بعد روی او آب می پاشند تا مجددا به هوش آید و باز این عمل را تکرار می کنند .
  3. زندان مرکزی غزه :

این زندان در دوران قمیومیت بریتانیا ساخته شده و در وسط شهر غزه و در جنوب جاده اصلی متصل به دریا واقع شده است . در این زندان 3 بخش و 27 اتاق وجود دارد که از این تعداد 7 اطاق ویژه بازداشت انفرادی است که مساحت هر یک از آنها از یک متر مربع تجاوز نمی کند . این زندان شامل بخش ویژه زنان نیز می باشد .

زندان مرکزی غزه از نظر بدرفتاری مسئولین ، وحشیانه بودن شکنجه ، ازدحام و ناجور بودن سلولها از بدترین و معروفترین زندانهای فلسطین اشغالی است . شرایط زندگی زندانیان زندان غزه به شرح زیر می باشد :

  1. زندانیان به طور مداوم از دست نگهبانان خود چوب می خورند . هیچ کس حق ندارد از دست زندانبانان ، پیش رئیس زندان شکایت ببرد ، چون خود رئیس زندان هم بهتر از زندانبانان رفتار نمی کند .
  2. زندانیان فقط حق دارند در هر دو تا سه روز ، پانزده دقیقه قدم بزنند .
  3. تمام زندانیان باید سکوت کامل را رعایت کنند و هر زندانی که بخواهد با یک زندانی دیگر در سلولش حرف بزند ، شدیدا تنبیه می شود .
  4. معمولی ترین تنبیه غیر از کتک زدن ، بردن به " قفس " است . قفس سلولی است به طول 6 پا و به عرض 4 پا و کف آن دایم مرطوب است ، بنابراین زندانی حتی در شب نمی تواند کاملاً دراز بکشد . در طول روز دراز کشیدن یا خوابیدن در این سلول اکیدا ممنوع است . گاهی چهار نفر را در چنین سلولی جا می دهند . به عنوان تنبیه تکمیلی حوالی غروب روی زندانی آب سرد می ریزند و او را به حال خود رها می کنند . این تنبیه را برای زندانیانی که در سایر سلولها زندانی هستند نیز اعمال می کنند .
  5. افسران زندان غزه ، خشن تر و از تمام جهات بدتر از افسران " بازپرس " " شین - بت " ( نک : شین بث ) هستند .
  6. اعضای صلیب سرخ به ندرت برای بازدید زندان غزه می روند هنگام نزدیک شدن بازدید ، وضع زندان بهتر می شود . اما پس از پایان بازدید اعضای صلیب سرخ ، اوضاع از قبل هم بدتر می گردد . در هنگام بازدید نماینده صلیب سرخ در سال 1975 تعداد 808 زندانی در این زندان وجود داشت .

د - اردوگاههای بازداشت :

مقامات اسرائیل این نوع اردوگاههای بازداشت دسته جمعی را بعد از جنگ 1967 در سه منطقه جنوب فلسطین یعنی نخل ، ابوزنیمه و قصیمه احداث نمودند . در اوایل 1971 ، هنگام حمله اریل شارون فرمانده وقت منطقه جنوبی به اردوگاههای باریکه غزه در مناطق وادی موسی و دیر سانت کاترین ، اردوگاههای دیگری ساخته شد . مقامات اسرائیل هزاران تن از ساکنین غیر نظامی و بستگان اعضای جنبش مقاومت را به این بازداشتگاه ها تبعید نمودند . مسئولیت نگهبانی از این اردوگاه ها را که در مجاورت اردوگاه های ارتش ساخته شد سربازان بر عهده گرفته و اجازه نزدیک شدن به آنجا به هیچ فردی داده نمی شود .

این اردوگاه های بازداشت دسته جمعی بر دو نوع است :

اولی برای گردآوری نیروهای جنبش مقاومت و بستگان و افراد مشکوک و دومی به منظور گردآوری ساکنین و یا بازداشت دسته جمعی اهالی به کار میرود .

روش بازداشت به این ترتیب است که در اطراف برخی از مناطق یا اردوگاهها سیمهای خاردار نصب می شود . تنها مرکز نگهبانی نظامی که در مدخل اردوگاه ها واقع شده صلاحیت دادن اجازه ورود و خروج را دارد .

مقامات رژیم اشغالی اردوگاههای متعددی از این قبیل در باریکه غزه و منطقه رفح احداث کرده اند . که در سایه فشارهای صلیب سرخ جهانی ، مطبوعات و افکار عمومی مجبور شدند برخی از این اردوگاهها را تعطیل و ساکنین آن را به اردوگاههای دیگر منتقل سازند .

ه - شمار زندانیان زندانهای اسرائیل از 1967 تا 1983 :

یکی از نتایج جنگ 1967 و متعاقب آن اشغال سرزمینها ، افزایش غیر قابل باور تعداد زندانیان است به طوری که از سال 1967 تا 1983 ، حدود 6 درصد فلسطینیان از سوی مقامات اسرائیلی بازداشت شده اند ( در شرایطی که کسانی را نیز که برای یک شب در زندانهای اسرائیل زندانی شده اند به شمار آوریم ) .

شمار بازداشت شدگان سالانه اشغالگران اسرائیلی در کرانه باختری و نوار غزه که از سال 1967 تا ماه ژوئیه 1983 به مدتهای طولانی زندانی شده اند به قرار زیر است :

در سال 1968 785 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1969 642 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1970 826 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1971 418 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1972 661 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1973 623 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1974 224 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1975 479 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1976 263 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1977 219 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1978 296 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1979 399 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1980 297 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1981 490 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1982 595 فلسطینی بازداشت شده اند .

در سال 1983 ( تا ژوئیه ) ، 387 فلسطینی بازداشت شده اند .

در این لیست ، زندانیان لبنانی و فلسطینی مقیم جنوب لبنان که پس از اشغال لبنان توسط اسرائیل بازداشت شده اند و نیز زندانیان زندانها و بازداشتگاههای جنوب لبنان ذکر نشده اند . همچنین بازداشت شدگانی که برای مدتهای کوتاه در کرانه غربی و نوار غزه دستگیر شدند و پس از چند روز آزاد گردیدند ، ذکر نشده است .

و - فلسطینیان در زندانهای اسرائیل :

مقامات اسرائیل با زندانیان فلسطینی به عنوان " تروریست " و یا " خرابکار " برخورد می کنند نه زندانی سیاسی و اسیر جنگی . علت این رفتار اسرائیل این است که اصرار دارد فلسطینیان را از امتیازاتی که قراردادهای 1949 ویژه اسرای جنگ به آنان داده است محروم سازد . زیرا اگر چنین امتیازاتی را بدهند باید قانونی بودن مبارزه مسلحانه فلسطینیان را به رسمیت بشناسد .

به همین خاطر زندانیان فلسطینی زندانهای اسرائیل در معرض برخوردهای غیر انسانی و وحشیانه قرار گرفته و گاهی زیر شکنجه و بازجویی به قتل می رسند .

به طوری که تا سال 1981 در نتیجه اعمال شکنجه حدود 40 مبارز فلسطینی به شهادت رسیدند .

علاوه بر این ، زندانهای اسرائیل فاقد شرایط زندگی انسانی از نظر مکان ، خواب ، غذا ، هوا ( هوای مناسب و لازم برای تنفس ) درمان ، ملاقات با نزدیکان ، تهیه مطبوعات و کتب می باشد . و به زندانیان اجازه گردش در هوای آزاد محوطه زندان و همچنین به نمایندگان صلیب سرخ جهانی اجازه ملاقات و گفت وگو با زندانیان داده نمی شود .

ز - شکنجه و وسایل بازجویی در زندانهای اسرائیل :

افزون بر اوضاع و شرایط بد زندانهای اسرائیل ، زندانیان فلسطینی در معرض انواع شکنجه های وحشیانه قرار دارند که نه تنها ادعاهای اسرائیل درباره پایبندی به قوانین و عرف بین المللی و حقوق بشر را رد می کندبلکه از سبعانه ترین شکنجه هایی به شمار می روند که یک حاکمیت در طول تاریخ چه از نظر شکنجه های معنوی و روحی و چه از نظر شکنجه های بدنی ، انجام داده است .

عمده ترین انواع شکنجه در زندانهای اسرائیل عبارتند از :

  1. مجبور کردن زندانی به لیسیدن خونی که در نتیجه ضربه های سربازان اسرائیلی از بدن او جاری شده است .
  2. سوزاندن اعضای مختلف بدن وبه ویژه آلت تناسلی باسیگار .
  3. کشیدن ناخن دست و پا با ابزارهای معدنی .
  4. فرو کردن مواد شیمیایی برانگیزنده اعصاب در زندانی .
  5. تازیانه زدن به ویژه روی آلت تناسلی و صورت و نیز ضرب و شتم زندانیان .
  6. قرار دادن زندانی در فاضلابها و نگه داشتن وی به مدت طولانی در آنها .
  7. شوک الکتریکی .
  8. شکنجه به وسیله آتش و برق .
  9. کشیدن دندانهای سالم بدون بیهوشی .
  10. آویزان کردن زندانی از پاها به مدت طولانی .
  11. واداشتن سگهای آموزش دیده به هجوم به زندانیان و مجبور کردن برخی از آنان به زندگی با سگها در سلولهای تنگ ( سگهای مبتلا به بیماریها و جوشهای چرک آلود ) .
  12. کوبیدن استخوان انگشتان زندانی با میله های آهنی سنگین .
  13. وارد کردن شمعهای روشن در بینی زندانی .
  14. مالیدن محلول اسید نیتریک ( محلول سوزنده ) به آلت تناسلی زندانی .
  15. قرار دادن زندانی به صورت لخت مادرزاد در یخچال به مدت طولانی .
  16. لخت کردن زندانی و مجبور کردن وی به انجام حرکاتی برخلاف شرم و ادب و غیرت .
  17. تهدید به تجاوز به همسر زندانی یا خواهر یا مادرش در برابر وی ، این کار گاهی عملاً صورت گرفته است .

چه بسا که شکنجه به ناقص شدن همیشگی ، مرگ یا جنون زندانی منجر شده است . زندانبانان زندان " نفحه " پس از اعتصاب غذایی زندانیان ، لوله هایی را به زور وارد دهان زندانیان کرده و آب شور در دهان آنان ریختند . آب شور به جای معده زندانیان وارد ریه برخی از آنان شده به گونه ای که در نتیجه خفگی شماری از آنان فوت کردند .

دکتر " آمنون کابلیوک " روزنامه نویس اسرائیل در شماره اکتبر 1981 روزنامه اسرائیلی " عل همشمار " مقاله مفصلی درباره شکنجه های فوق العاده زندانیان فلسطینی به ویژه در زندان صحرایی " نفحه " که به اعتقاد مقامات صهیونیستی ، ویژه " خطرناک ها " ست ، نوشته است . دکتر کابلیوک در مقاله خود درباره اعتصاب غذای زندانیان این زندان سخن گفته و نسبت به وحشیگری مقامات اسرائیلی علیه زندانیان فلسطینی هشدار داده است .

خانم " لیئاتسمیل " وکیل مدافع یهودی که بارها دفاع از زندانیان و بازداشت شدگان فلسطینی و از جمله مبارزانی که عملیاتی را علیه صهیونیستها انجام داده اند ، بدون حق الزحمه به عهده گرفته ، می گوید : مقامات اسرائیلی تنها به محروم کردن زندانیان از حق دفاع از خود ، بسنده نمی کنند بلکه پس از صدور حکم نیز انواع شکنجه ها را علیه آنان اعمال می کنند . و اغلب انجام این امور توسط " شین بث " انجام می گیرد .

" والسالانگر " که به دفاع از زندانیان فلسطینی مشهور است می گوید : " زندگی زندانیان به سبب کینه کور اسرائیلیان در خطر است به طوری که این کینه احیانا برخی پزشکان یهود را به تجاوز به بیمارهایشان از میان زندانیان عرب ، وامی دارد " .

لانگر در هنگام سخنرانی در روز همبستگی با ملت فلسطین در بروکسل بلژیک گفت : " اسیران و زندانیان فلسطینی ، زندانیان وجدان بشریت هستند... آنان به سبب مبارزاتشان برای استقلال ، زندانی شده اند و این بیانگر هویت فلسطینی آنان است... آنان در زندانهای اسرائیلی با انواع شکنجه ها روبه رو هستند " .

والسالانگر در کنگره ژنو که به اهتمام سازمان ملل متحد در ژنو برگزار شد حضور یافت و گفت : " زندانیان فلسطینی در زندانهای اسرائیل ، زندانی یا بازداشت شده نیستند بلکه اسرائیل احکام اعدام آنها را به تدریج اجرا می کند " .

از سال 1976 و در نتیجه اعتراضهای بین المللی به وجود وسایل شکنجه وحشیانه در رژیم صهیونیستی ( گزارش کامل روزنامه ساندی تایمز چاپ لندن و گزارشات سازمان عفو بین المللی در سالهای 1975 و 1976 ) این رژیم به وسایل جدیدی متوسل شد و تلاش نمود حتی الامکان از شیوه های متداول مانند شکنجه با برق ، زدن تازیانه و غیره بکاهد . روشهای جدید در تضعیف جسمی و روحی برای تحقق اهداف کنونی زندان ( گرفتن اعتراف ، جمع آوری اطلاعات ، خرد کردن شخصیت ، همکاری با دشمن ) خلاصه می شود بدون اینکه آثار شکنجه بر جسم باقی بماند و توجه هیأتهای بین المللی نظیر صلیب سرخ بین المللی و یا سازمان عضو بین المللی را به خود جلب نماید .

مقامات رژیم صهیونیستی برای تحقق این اهداف به مدرنیزه کردن وسایلی که برخی از کشورها از آن در جنگ جهانی دوم و یا در جنگ کره استفاده نمودند ، متوسل شدند . روشهای جدید شکنجه به عنوان سلاحهایی است که دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل برای تحقق اهداف خود به آن متوسل شده اند و تبلیغات رسانه های گروهی جهان عرب نیز نقش مهمی در مخوف جلوه دادن وسایل شکنجه در رژیم صهیونیستی ایفا می کنند و برخلاف تصور برخی ، چنین تبلیغاتی برای جلب توجه افکار عمومی جهان کمکی نمی کند ولی نوعی جنگ روانی علیه خود زندانیها به وجود می آورد .

چنانچه تجربه ثابت کرده است ، دهها زندانی روحیه خود را در برابر بازجوها قبل از اینکه با وسایل متعدد تحت شکنجه واقع شوند از دست دادند و اصولاً آمادگی بروز این حالت را داشتند چرا که قبلاً خبرهای زیادی درباره شکنجه مانند ضربه زدن بر اعضای تناسلی و ایجاد شوک برقی شنیده بودند .

در اینجا به شیوه های جدید بازجویی که در سالهای اخیر ، رواج بیشتری پیدا کرده است اشاره می کنیم . این بحث شامل بررسی روشهای بازجویی اعمال شده در مورد بازداشتهای اردوگاه " انصار " لبنان که به داخل سرزمین اشغالی انتقال یافتند و یا در مورد مبارزان جنبش مقاومت لبنان و فلسطین در جنوب لبنان نمی شود .

  1. شیوه " شبح " :

این شیوه عبارت است از سرپا نگهداشتن زندانی بر روی پای خود برای ساعتهای متمادی و طولانی و شاید روزها و هفته ها به طور پیوسته به جز در اوقات تناول غذا و رفع حاجت . فرد بازداشت شده در این هنگام با دستهای بسته از پشت و در حالی که سر او را در کیسه ای ضخیم و خاکی رنگ کرده اند می ایستد تا از هویت دیگر بازداشت شدگان در هنگام مراحل بازجویی مطلع نگردد و نیز مقدار گاز اکسیژن موجود در داخل کیسه کاسته شود ، این عمل باعث می شود بازداشت شده بی طاقت گردد و فعالیت بدنی زیادی از خود نشان دهد بدون اینکه آثاری بر روی بدن او بر جای بماند تا بتوان آن را به نماینده صلیب سرخ که هر 14 روز یک بار به دیدن بازداشتگاه می آید نشان داد .

در سالهای اخیر هر کس وارد سلولهای رژیم می گردد با این شیوه بازجویی روبه رو شده است . علی رغم سخت بودناین نوع شکنجه زندانی برای ایستادگی در مقابل آن نیاز به اراده محکم و قوی دارد .

  1. زندان انفرادی :

زندانی به تنهایی و بدون هرگونه تماس با دیگران در داخل یک سلول کوچک زندانی می شود . در خلال این مدت به منظور افزایش شکنجه روحی ، بازداشت شده از مطالعه هرگونه کتاب به خصوص کتابهای دینی ، محروم می گردد . این شیوه بارها مورد استفاده قرار گرفته است . به همین منظور در سال 1982 اعلام شد که طرح جدید رژیم صهیونیستی مبنی بر احداث شش زندان جدید در طول شش سال آینده به نامهای تل جدود ، نفیاح ال ، کلنینه ، اوشدت ، شوروق ، عزراد به تصویب رسید و معلوم شد که 75 درصد سلولهای این زندانها ، زندان انفرادی خواهد بود .

این شیوه برای اولین بار از سوی نازیها برای تضعیف روحیه بازداشت شدگان به کار گرفته شده بود و به دلیل کارآیی آن در جنگ کره نیز به طور گسترده ، آزمایش شد .

هدف از این عمل قطع ارتباط بازداشت شده با دیگران می باشد . سپس به اطاق بازجویی برده می شود . بازجویی ابتدا با مطرح کردن مسایل عمومی شروع می شود ، سپس به تدریج دنبال هدف می رود تا ببیند این انزوا ( زندان انفرادی ) تا چه حدی بر او اثر گذارده است . یا اینکه زندانی برای فرار از وضع فعلی و گفت وگو با دیگران آیا ممکن است تن به همکاری دهد . داشتن اراده و آگاهی سیاسی ، حرف زدن با خود با صدای بلند و به لهجه های مختلف که گویی با شخص دیگری صحبت می کند ، برای تحمل این شیوه شکنجه به بازداشت شده کمک زیادی می کند .

  1. سلولهای جاسوسان ( گنجشکها ) :

این شیوه اولین بار در اواخر سال 1979 به کار گرفته شد و در دستگیری بسیاری از اعضای هسته های نظامی جنبش مقاومت فلسطین در داخل سرزمینهای اشغالی مثمر ثمر بود . طبق این شیوه ، متهم به داخل سلولی برده می شود که در آن 8 الی 10 نفر جاسوس ( آنها را گنجشک می نامند چرا که حرفها را به دیگران منتقل می کنند ) وجود دارد بدون اینکه متهم متوجه شود که آنها جاسوس هستند . این شیوه یا در آغاز مراحل بازجویی و یا بعد از ناکامی شیوه های دیگر مثل شلاق زدن ، حبس انفرادی و... انجام می گیرد . ابتدا کسانی که در سلول هستند از بازداشت شده جدید استقبال گرمی به عمل می آورند و تلاش می کنند از ناراحتی او بکاهد سپس از اوضاع و علل دستگیری او سئوال می کنند و از او می خواهند که به آنها بگوید که قبل از ورود به زندان چه جریانی برایش اتفاق افتاده است . سپس تک تک افراد موجود در سلول به تشریح نقش خود در هسته های مقاومت و عملیاتی که علیه رژیم صهیونیستی انجام داده اند می پردازند ، بازداشت شده پس از شنیدن آن صحبتها پی می برد که فردی در داخل سلول وجود دارد که مورد احترام همه افراد می باشد . پس از گذشت چند ساعت ، شخص مورد احترام همه ، از دیگران می خواهد به کارهایشان بپردازند تا بازداشت شده تنها بماند .

شخص مورد احترام به او اظهار می کند که خود مسئول یکی از هسته های مقاومت فلسطینی در داخل زندان می باشد . بر حسب اطلاعات ناقص موجود در اختیار سرویس جاسوسی در مورد شخص مورد نظر که نزد بازجوی به اصطلاح فلسطینی آورده شد نامی برای تشکیلات برگزیده می شود . بعد از آن این مسئول از بازداشت شده درخواست می کند که به منظور تهیه گزارش برای فرماندهی هسته در خارج و یا به دلیل انتقال اسلحه به جای دیگر علل دستگیری او و اطلاعات در مورد همکارانش را بیان کند .

زمانی که بازداشت شده از ارائه اطلاعات امتناع ورزد ، در این صورت نمایشی از سوی جاسوسان اجرا می شود که در آن بازداشت شده در معرض اتهام قرار می گیرد . جاسوسان طوری نقش خود را بازی می کنند که بازداشت شده جاسوس مقامات زندان است . اینجاست که بازداشت شده وادار می شود اطلاعات کامل و یا جزیی را در اختیار آنها قرار دهد تا به آنها ثابت کند ، وفاداری اش از دیگران کمتر نیست .

این شیوه بازجویی از سال 1959 منجر به کسب اعتراف از بسیاری گردیده و کارایی خود را ثابت کرده است .

ولی زندانیان فلسطینی با نشان دادن مقاومت در برابر انواع شکنجه ها و ، خشم و کینه جلادان را تحریک نموده و زندانها را به مدارسی برای آموزش مقاومت و میهن پرستی و به دانشکده هایی برای فارغ التحصیل نمودن مبارزین تبدیل کردند . در این زندانها زندانیان راههای مبارزه را آموزش می بینند . و هر کس زمینه و استعداد مقاومت ملی را داشته باشد ، هنگام خروج از زندان فردی مقاوم بوده و قدرت ادامه انواع مبارزه را ، بیش از پیش خواهد داشت .

مآخذ :

  1. شاهاک ، ایسرائیل : نژاد پرستی دولت اسرائیل ، امان الله ترجمان ، انتشارات توس ، 1357 .
  2. نایفه ، سمیر : واقع الاعتقال فی السیاسة الاسرائیلیه ، بیروت 1980 .
  3. نایفه ، سمیر : یومیات انتفاضه سجن نفحه .
  4. عبدالرحمن ، اسعد : اوراق سجن ، بیروت 1969 .
  5. شؤون فلسطینیة ، الاعداد ، 67 ، 87 ، 88 حزیران 1977 ، فوریه و مارس 1979 ، بیروت .
  6. روزنامه اسرائیلی داوار : 14 ، 20 ، 21 ، اوت 1981 .
  7. پرونده وزارت امور سرزمینهای اشغالی ، عمان .