یهودی سازی بیت المقدس

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۹ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


شهر قدس از مهمترین سمبل هایی است که آکنده از نشانه هایی می باشد که در روحیه یهودیت تمایلات تعصب دینی را برمی انگیزد . جنبش صهیونیستی از آغاز بنیاد گزاریش حجم اهمیتی را که این سمبل دینی از آن برخوردار است ، درک کرد . پس در جهت بهره وری از آن به عنوان انگیزه ای برای جذب یهودیان جهان سود جست که آنان را داوطلبانه در صفوف آماده سازی آنان برای بسیج شان در خدمت به هدفهای مشترک خود و اربابان استعمارگر و امپریالیستش جای دهد .

از نشانه های آشکار دلالت کننده بر بعد درک صهیونیستها نسبت به اهمیت قدس به عنوان یک انگیزه جذب یهودیان به صفوف آنان ، همانا انتخاب نامی به جای جنبش خویش است که از کوه صهیون واقع در غرب شهر قدس گرفته شد .

یکی از پیامدهای پافشاری صهیونیستی بر این شهر شروع کوچ نشینی در آغاز این قرن آنجاست و این امر در مقایسه با آغاز کوچ نشینی در دیگر مناطق فلسطین اشغال شده پیشرس بوده است .

نظریه پردازان صهیونیسم از نیمه قرن بیستم عادت کرده اند که به این اعتقاد برای یهودیان تأکید ورزند که هدف صهیونیسم از اشغال بیت المقدس ، تبدیل آن به پایتخت اسرائیل است .

اسکان یهودیان در بیت المقدس ، یکی از مهمترین ارکان این هدف از نظر رهبران صهیونیستهایی است که همواره در برابر ساده انگاران یهود در سراسر جهان این رؤیای یهودی را جلوه گر می سازد که " ای اورشلیم ، پاهای ما بر دروازه های تو ایستاده است ، ای اورشلیمی که تنها مانده ای " .

هدف از این تلاشهای کوچ نشینانه پیشرس از ابتدا ، محو چهره عربی - - اسلامی شهر و دگرگونی وضعیت دموگرافیک ( جمعیتی ) به سود یهودیان است ، که منجر به واکنش شهروندان عرب قدس شد و باعث گردید روابط

آنان با یهودیان قدس دچار بحران شود . این بحران به شکل فزاینده ای شدت گرفته تا اینکه پیش از اعلام رسمی برپایی کیان صهیونیستی در سال 1948 به اوج خود رسید .

در پایان جنگ سال 1948 اعراب و اسرائیل ، نیروهای اسرائیلی به تحقیق نیمی از رؤیای صهیونیستی توفیق یافتند . آنها مساحتی معادل 2/66% از خاک بیت المقدس را اشغال کردند اما بخش قدیمی بیت المقدس و بناهای مقدس آن در دست اعراب باقی ماند . یعنی برابر با 49/3% از کل مساحت قدس بود .

به این ترتیب اسرائیل در اولین جولان خود در کشمکش با اعراب پیرامون قدس بزرگترین بخش آن را به اشغال خود درآورد ، اما باقیمانده اطماعش گرداگرد بخش باقیمانده می چرخید و تلاش داشت آن را ببلعد تا به این ترتیب به طور کامل بر شهر چیره شود .

ولی ( اسرائیل ) تا قبل از جنگ ژوئن سال 1967 که در آن بخش شرقی قدس را به اشغال درآورد نتوانست به اطماعش جامه عمل بپوشاند .

در جنگ 1967 نیروهای اسرائیلی بخش قدیمی شهر را نیز تصرف کردند . در هشتم ژوئن 1967 حاخام شلو موگورین - - حاخام ارتش دفاع اسرائیل در آن وقت - - در برابر گروهی از افراد ارتش دفاع اسرائیل نزدیک دیوار غربی حرم شریف قدس ، دیوار ندبه ، ایستاده و پس از اقامه نماز یهودی ، گفت که رؤیای یهودیان تحقق یافت .

اورشلیم از آن یهودیان است و از آن دست برنخواهند داشت ، زیرا این شهر پایتخت ابدی آنان است . رژیم اسرائیل نیز عملاً از این هنگام برای تحکیم آن رؤیا به اقداماتی در شهر بیت المقدس دست زد .

در گرماگرم اشغال ، شماری از مسئولان بلندپایه اسرائیلی قصد حکومت خود مبنی بر انضمام این بخش به بخش اشغال شده در سال 1948 و یگانه سازی شهر در زیر چتر سیطره اسرائیل را اعلام کردند .

بهانه ای که آنان برای این انضمام تراشیدند عبارت بود از اینکه ( از دورانهای گذشته دو بخش قدس " یک شهر یهودی " بوده پس باید به شکل اولیه خود بازگردد ) .

از اظهارات دیوید بن گوریون در روز 12/6/1967 این مفهوم برداشت می شود ، به طوری که وی گفت : " یهودیان تصمیم گرفته اند تا دو بخش قدس را برای همیشه درون دولت اسرائیل ادغام کنند و قدس و حومه آن را از عملاً تبدیل به یک شهر یهودی و اسرائیلی بنمایند ، برای همیشه... این شهر از روزگار ملک داوود تا پایان نسل ها پایتخت همیشگی ملت جاویدان خواهد بود . هیچ تفاوتی میان اظهارات نخست وزیر لیوی اشکول با گفته های بن گوریون وجود ندارد ، وی در جلسه کنست ( پارلمان اسرائیل ) که در روز 12/6/1967 تشکیل گردید اظهار داشت " قدس یگانه گردید و این امر از هنگام برپایی دولت برای اولین بار است که صورت می گیرد و یهودیان در کنار دیوار ندبه به سر بازمانده خانه قدسمان و گذشته تاریخیمان و نیز بر قبر مادرمان راحیل نماز می گذارند . "

در تلاطم این تب اسطوره ای اشغال قدس عربی توسط صهیونیستها و به منظور تلاش برای تحقق اهداف درازمدت تجاوز ژوئن سال 1967 ، حکومت اسرائیل در یازدهم ژوئن 1967 یعنی چند روز پس از اشغال سراسر بیت المقدس مجمعی برای بحث پیرامون الحاق بیت المقدس به اسرائیل تشکیل داد . این جلسات ادامه یافت تا در بیست وهفتم ژوئن 1967 طرح الحاق بیت المقدس به اسرائیل را تقدیم کنست ( پارلمان ) کرد .

کنست در همان روز این طرح را از تصویب گذراند و به موجب حکم شماره 2064 الحاق سیاسی و اداری بیت المقدس عربی ( بخش شرقی شهر ) و به حساب آوردن آن به عنوان جزیی از اسرائیل که در چارچوب مرزهایش قرار می گیرد را به طور رسمی اعلام کرد و آن به مرحله اجرا گذارده شد .

در روز سه شنبه 27/6/1967 کنیست انظمام ( قدس ) را به تصویب رساند و روز بعد یعنی در تاریخ 28/6/1967 آن را اعلام کرد . در آن روز رژیم صهیونیستی اعلامیه ای به نام حکم قانون و نظام شماره سال 1967 صادر کرد و به موجب آن بیت المقدس تحت اداره

قوانین و تشکیلات اداری اسرائیل قرار گرفت .

از آن تاریخ حکومتهای پی درپی اسرائیلی تلاشهای عظیمی در راه دگرگون سازی - - چهره عربی - - اسلامی قدس و نیز تغییر موازنه جمعیتی آن به منظور تبدیل یهودیان به اکثریت ، مبذول داشته اند .

عملکردهای اسرائیلی به منظور یهودی ساختن شهر قدس از لحاظ نشانه ها و ترکیب سکانی ، چهره ها و شکلهای گوناگونی به خود گرفت . مانند ، کوچاندن اعراب قدس از شهرشان ، فشرده سازی پروژه های کوچ نشینی در آن ، دگرگون سازی سازمانها و قوانین آن در جنبه های گوناگون و تغییرات دیگری که این بحث به طور مفصل به آن خواهد پرداخت .

مقامات اسرائیلی از آغاز تشکیل اسرائیل و اشغال غرب بیت المقدس ، به اقداماتی برای یهودی سازی این شهر و تحکیم نفوذ صهیونیسم در آنجا دست زدند . این اقدامات را می توان چنین خلاصه کرد :

الف - مصادره اراضی فلسطینیان :

در راستای اجرای عملیات یهودی سازی قدس به شکلی که تحقق تمامی ابعاد از پیش تعیین شده آن را تضمین نماید و نیز در راستای هدفهایی که قصد اجرای آنها در آینده وجود دارد ، مقامات اسرائیلی به مجموعه ای از عملکردها و اقدامات به منظور خلق واقعیتهای جدید در شهر از لحاظ جمعیت ، محیط زیست و سیمای آن دست زده اند به طوری که این واقعیتهای ایجاد شده از تقسیم دوباره شهر جلوگیری کند و در نتیجه هرگونه احتمالی مبنی بر بازگرداندن و یا تحویل بخش شرقی و یا هر بخش دیگر آن به حاکمیتی غیر از اسرائیل لغو گردد .

از هنگامی که کوچ نشینی و اسکان یهودیان ، تنها وسیله بسیار سودبخش در زمینه موفقیت اجرای نقشه های یهودی سازی مطلوب گردید ، مقامات اسرائیل با اشغال بخش شرقی قدس در سال 1967 برای آن اهمیت فراوانی قائل شدند ولیکن اجرای طرحهای اسکان و کوچ نشینی قبل از هر چیز نیازمند به دست آوردن مساحت زمینی است که

آن طرح باید در آن پیاده شود ، این امر همان چیزی است که مقامات اشغالگر را واداشت تا پیش از پایان ماه ژوئن - - ماهی که تجاوز سال 1967 در آن آغاز شد - - به بهانه های مختلف اقدام به مصادره مساحتهای گسترده ای از سرزمینهای عربی کنند .

اقدام فوق براساس مجموعه ای از قوانین و تصمیماتی که این مقامات مستقیما پس از اشغال بخش عربی قدس تدوین کردند صورت گرفت که بدین صورت بود : در تاریخ 12 ژوئن 1967 قانون تعدیل شده حاکمیت و قضاوت در کتاب قوانین به شماره ( 499 ) منتشر گردید ، طبق این قانون به حکومت اسرائیل صلاحیت صدور فرامین و تطبیق قوانین و سیستم های ( اسرائیل ) را در هر نقطه ای که جزء فلسطین به شمار می رود و حکومت اسرائیل تصمیم تطبیق قوانین صهیونیستی را در آن اتخاذ کرده باشد ، داده می شود .

براساس این صلاحیت ، کنست اسرائیل در تاریخ 27/6/1967 تعدیلاتی را در قانون مدیریت و قضاوت به شماره ( 11/آ ) ایجاد کرد که طبق آن : " این قانون در هر منطقه ای از سرزمین ( اسرائیل ) که حکومت به موجب فرمان آن را مشخص می نماید قابل اجراست " . در همین اجلاس ماده ای به قانون مدیریت و قضاوت افزوده شد که می گوید : " ماده ذیل پس از بند ( 8 ) در رابطه با اداره شهرداری ها افزوده می گردد :

8/آ ( آ ) وزیر اجازه دارد براساس تصمیم شخصی بود و بدون انجام تحقیق ، به موجب ماده هشتم ، محدوده هر شهرداری را با اعلام وارد کردن منطقه تعیین شده در چهارچوب تصمیم 11/آ از قانون مدیریت و قضاوت سال 708 ه عبری/1948 میلادی ، گسترش دهد .

براساس ماده فوق الذکر ، وزیر کشور اسرائیل در آن هنگام ، در تاریخ 28/6/1967 فرمانی را در مجموعه نظام ها به شماره ( 2065 ) مبنی بر گسترش منطقه بخش ( اسرائیلی ) شهر قدس صادر کرد ، این فرمان بخش عربی قدس و حومه آن را نیز شامل می شود که بین فرودگاه و روستای قلندیا در شمال و مرز آتش بس در غرب و

روستاهای صورباهر و بیت صفافا در جنوب و روستاهای الطور العیسویه و عناتا و الرام در شرق قرار دارد .

افزون بر تعدیلاتی که مقامات اسرائیلی بر قوانین فوق الذکر وارد کردند که به موجب این تعدیلات حق الحاق بخش عربی قدس در سال 1967 و نیز حق الحاق حومه آن و زمینهای عربی دیگری را به همراه قدس که مساحت آنها ( 70 ) هزار دونم ( جریب ) است به خود اعطا کردند - - همچنین این مقامات تصمیم گرفتند تا - - قوانین قدیمی دیگری را که پس از اعلام برپایی کیان صهیونیستی تدوین کرده بودند دوباره به اجرا درآورند که خلاصه ای از آنها چنین است :

- قانون املاک غایبین :

تصمیم اجرای این قانون در تاریخ 31/3/1950 اتخاذ گردید که به مقامات اسرائیلی اجازه می دهد تا پس از سرشماری در مناطقی که قصد الحاق آنها به کیان صهیونیستی می رود اموال و زمینهایی را که به هنگام سرشماری اعراب صاحب آنها غایب باشد تصاحب کنند و از بازگشت صاحب آن به کشورش جلوگیری به عمل آید . ( نک : املاک غایبین ، قانون )

- قانون تملک به نفع مصالح عمومی :

به موجب این قانون مقامات اسرائیلی اجازه دارند هر زمین و یا اموال غیرمنقولی را زیر پوشش مصالح عمومی تصرف کنند .

- قانون تنظیم تصرف اموال غیرمنقول در حالتهای اضطراری با شماره ( 5710 ) :

این قانون که در سال 1949 تدوین گردید به مقامات اسرائیلی صلاحیت می دهد تا هرگونه اموال غیرمنقولی را که معتقد باشد برای حمایت کشور و حفظ امنیت عمومی و مهیاسازی آذوقه های حیاتی و یا خدمات عمومی حیاتی و یا اسکان مهاجرین جدید و یا همیاری سربازانی که خدمتشان پایان یافته و یا زیان دیدگان جنگ ، ضروری باشد ، مصادره کند .

از خلال نگرش به مجموعه قوانین سابق و تعدیلاتی که بر قوانین دیگر وارد گردید و ذکر آن رفت آشکار

می گردد که همه این قوانین در حقیقت مجموعه ای است از بهانه ها که مقامات اسرائیلی با الهام از مطامع و رغبت خود مبنی بر الحاق و یهودی کردن مناطق عربی اشغال شده ، آنها را بافته اند و اطلاق نام قانون بر آنها تلاشی است به منظور رنگ آمیزی عملکردهای یهودی کردن و تصمیمات الحاق به وسیله " مشروعیت " دروغین است تا در هنگام اجرا ادعا شود که این اعمال ، اعمالی قانونی هستند ! !

این امر دست مقامات اسرائیلی را در عملیات ملحق سازی و یهودی کردن تا بی نهایت باز می گذارد - - و این کاری است که عملاً انجام پذیرفت - - کما اینکه از خلال بررسی ها ، عملیات مصادره و کوچ نشینی در قدس عربی از سال 1967 تاکنون را آشکار خواهیم ساخت . پس از تطبیق " قانون غایبین " مقامات اشغالگر صهیونیست در تاریخ 25/7/1967 اعراب بخش شرقی قدس اشغال شده را سرشماری کردند و نام همه کسانی که تا آن تاریخ حضور داشتند به ثبت رساندند و کسانی را که حضور نداشتند - - حال به دلیل ادامه تحصیل و یا کار و یا مسافرت - - جزو غایبین به حساب آوردند و تصمیم گرفتند تا آنان را از بازگشت به کشورشان محروم نمایند ، شمار این اعراب کمتر از 100 هزار نفر نبود . سپس ، در راستای تطبیق قانون غایبین ، ( مقامات اشغالگر ) اعلام کردند که اموال آنها را به تصرف خود درآورده و املاک و زمینهایشان را مصادره کرده اند .

در نتیجه این امر مساحتهای وسیعی را داخل و خارج دیوار قدس عربی به تصرف خود درآوردند . پس از آن اعمال مصادره و کوچ نشینی در تمامی مناطق قدس و پیرامون آن به موازات یکدیگر به حرکت ادامه داد .

زمینهای مصادره شده فلسطینیان از سال 1968 تا 1983 عبارتند از :

  • در سال 1968 ( 4000 ) دونم بیرون از دیوار قدیمی بخش عربی قدس مصادره شد . شمار اموال غیرمنقول ساخته شده متعلق به اعراب در این زمینها ( 1048 ) واحد مسکونی و ( 437 ) انبار و تجارتخانه و دو تکیه اسلامی و دو مکان مسجد درون دیوار قدیمی در

بخش جنوبی باب السلسله ( محله المغاربه و محله الشرف و بازارالباشوره و بازار الحصر ) را دربرمی گرفت .

  • در سال 1969 و سال 1970 مقامات اشغالگر در حدود 12000 دونم زمین را مصادره کردند ، که قسمتی از آنها در زمینهای قدس قرار داشت و باقیمانده از هشت روستای عربی مجاور آن انتزاع شد . این روستاها عبارتند از : " الرام ، قلندیا ، بیت حنینا ، در شمال و البنی صموئیل و بیت اکسا در غرب روستای صفافا و شرفات و صور باهر در جنوب و تمامی سکونت گاههای اعراب در این روستاها را از میان برداشتند " .
  • بین سالهای 1971 - 1972 مقامات ( اشغالگر ) 5000 دونم زمین در روستاهای عناتا و العیزریه در شرق قدس را مصادره کرده و در آن مناطق مسکونی ایجاد کردند .

همچنین در پاییز سال 1971 هفتاد هزار دونم زمین را از اطراف شهرک بیت ساحور در جنوب گرفته تا خان الاحمر در کنار جاده قدس - - اریحا در شرق و تا روستای عناتا در شمال قدس را مصادره کردند . کما اینکه زمینهای عربی دیگری در حدود ( 18 ) هزار دونم درون شهر قدس را مصادره کردند ، که 3500 دونم آن در منطقه ممنوعه قرار دارد و از کوه سکوبس تا حی الشیخ جراح امتداد دارد .

  • در سالهای 1973 ، 1974 ، 1975 مقامات اشغالگر ، مصادره هفتاد هزار دونم زمین را که در سال 1971 ممنوعه اعلام کرده بودند ، اعلام کردند تا یک شهر صنعتی در آن تأسیس کنند . همچنین 1630 دونم از زمینهای روستای نبی صموئیل را به منظور ایجاد مناطق مسکونی یهودی نشین مصادره کردند .
  • در تابستان سال 1976 ( مقامات اشغالگر ) 750 دونم از زمینهای روستای العیزریه را در جنوب شرقی قدس و در حدود 1000 دونم دیگر را در روستای ابودیس در کنار جاده قدس - - اریحا را بسته ( ممنوعه ) اعلام کردند . کما اینکه مساحتی از زمینهای کوه جیلا در نزدیکی بیت جالا را بسته ( ممنوعه ) اعلام کردند .
  • در سال 1978 حدود 4650 دونم از زمینهای روستای عناتا به منظور گسترش کوچ نشین معالیه ادومیم بسته ( ممنوعه ) اعلام شد .
  • مجموع زمینهای مصادره شده قدس و روستاهای مجاور آن تا اوایل سال 1979 بالغ بر 97864 دونم گردید .
  • در سال 1980 هزار دونم از زمینهای روستای عیسویه به منظور الحاق به منطقه اختصاص یافته برای تأسیس معالیه ادومیم مصادره شد .
  • از آغاز سال 1981 لغایت ماه ژوئن 1982 مساحتهای ذیل از زمینها عربی در منطقه قدس مصادره گردید :

( 1150 ) دونم از روستای جیب واقع در شمال غربی قدس مصادره شد .

( 500 ) دونم از زمینهای روستاهای جیب و دیر دیران به منظور تأسیس کوچ نشین " جفعات زئیف " مصادره گردید .

( 600 ) دونم از روستای بد و به منظور گسترش کوچ نشین یاد شده مصادره شد . یازده هزار دونم از روستاهای العیزریه و ابودیس مصادره شد .

( 350 ) دونم از خان الاحمر به منظور گسترش کوچ نشین معالیه ادومیم مصادره گردید .

( 450 ) دونم از زمینهای نبی صموئیل برای گسترش کوچ نشین نبی صموئیل مصادره گردید .

همچنین جهت گسترش کوچ نشین عنتیم چهار هزار دونم از روستای عناتا مصادره شد و نیز 22 دونم از پادگان لنبی به منظور تأسیس ساختمانهای جدید برای هستدروت در قدس مصادره شد و نیز چند هزار دونم در جنوب رام الله میان محله نبی یعقوب و جفعات زئیف به منظور تأسیس مسکن در قدس مصادره شد .

از سوی دیگر شرکتهای ساختمانی بر بیست دونم از زمینهای کوه مکبر دست انداختند . همچنین به منظور ایجاد یک مرکز شهری که بیتار نامیده می شود ( 4000 ) دونم از زمینهای روستای عربی بتیر مصادره گردید .

  • در اواخر سال 1982 مقامات اشغالگر هفت هزار دونم از زمینهای واقع در شرق روستای عیسویه را در مجاورت شهر قدس مصادره کردند و نیز پیش از آن حدود پنج هزار دونم از این روستا و روستای الطور را مصادره کرده بودند .

در ربع اول سال 1983 تا 31/3/1983 مصادره های ذیل صورت گرفت :

  1. 137 دونم از روستای قلندیا
  2. 30 دونم درون شهر قدس
  3. 2000 دونم در شمال شرقی قدس
  4. 5000 دونم از روستای بیت حنینا

کمااینکه مساحتهای جدیدی از زمینهای روستای عربی بتیر ضمیمه کوچ نشین بیتار گردید که پیش از این ذکر آن رفت .

ب - یهودی سازی مؤسسات خدمات عمومی :

یهودی کردن مؤسسات خدمات عمومی در اقدامات زیر شکل گرفت :

  1. انحلال انجمن شهر بیت المقدس عربی و الحاق کارمندان و کارگزاران آن به شهرداری بیت المقدس اشغالی در سال 1948 .
  2. یهودی کردن دادگستری با انتقال مقر دادگاه استیناف از بیت المقدس به رام الله و قطع ارتباط سازمانی دادگستری با ساحل غربی رود اردن و الحاق ساکنان بیت المقدس به دادگاه شرعی شهر یافا که از سال 1948 اشغال شده بوده و اجرای قوانین جزایی و مدنی و مالیاتی اسرائیل در مورد ساکنان بیت المقدس عربی سیطره دادگستری اسرائیل بر آنها .
  3. یهودی کردن مؤسسات خدمات عمومی ، با انحلال ادارات عربی و انتقال بخشی از آنها به خارج از بیت المقدس و الحاق سازمانهای آب و تلفن به بیت المقدس غربی که از سال 1948 اشغال شده بوده و الحاق ادارات عربی به ادارات اسرائیلی و وضع قانونی که اعراب صاحب حرفه را مجبور می ساخت به مؤسسات

اسرائیلی بپیوندند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند .

  1. انتقال تعدادی از وزارتخانه ها و ادارات دولتی اسرائیل مانند وزارت دادگستری ، دادگاه عالی دادگستری ، مقر رئیس پلیس ، دفاتر هیستادروت ، وزارت مسکن ، دفاتر کنگره صهیونیسم و مقر نخست وزیری به بیت المقدس .
  2. یهودی سازی آموزش و پرورش با الغای مراحل سه گانه روشهای عربی تدریس در مدارس دولتی و اجرای روش تعلیم و تربیت اسرائیلی و تصرف موزه آثار تاریخی فلسطین و جلوگیری از انتشار صدها کتاب فرهنگ عربی و اسلامی و نامگذاری خیابانها و میادین به نام های یهودی در بیت المقدس عربی . ( نک : یهودی سازی اسامی شهرها و روستاهای فلسطینی )
  3. یهودی سازی اقتصاد با از میان بردن موقعیت گمرکی و اقتصادی ساحل غربی رود اردن و اجرای قوانین مالیاتی اسرائیل در مورد مؤسسات اقتصادی و بازرگانی عربی بیت المقدس به ویژه ، مالیات بر نرخ گمرکی که بر کالاها اضافه می شود ، به عنوان مقدمه ای برای تغییر آن مؤسسات ، نیز تصرف شرکت برق بیت المقدس انجام تغییراتی در آن ، از آن رو که مهمترین مؤسسه اقتصادی عربی در بیت المقدس بود .

ج - کوشش در محو میراث و تمدن اسلامی و مسیحی و یهودی سازی حرم شریف بیت المقدس :

این کوشش در اقداماتی جلوه گر می شود که بر ضد اماکن مقدس اسلامی و مسیحی اعمال می شد و هدف از آن محو اماکن و بناهای مزبور و نشان تمدن بیت المقدس و از میان بردن هر چیزی بود که پیوندهای اسلام و مسیحیت را با بیت المقدس مشخص می کرد . به ویژه در ارتباط با یهودی سازی حریم شریف بیت المقدس ، توطئه های صهیونیستی کاملاً آشکار و مبرز بود .

توطئه اسرائیل علیه حرم شریف بیت القدس ( مسجداقصی قبه الصخره ) از زمان به اشغال درآمدن شهر بیت المقدس در جریان جنگ ژوئن 1967 آغاز شد و این توطئه ، با شیوه ها و روشهای مختلفی به مورد اجرا

درآمد و هدف از آن تخریب این یادگار تاریخی اسلامی و مقدس و از میان برداشتن آن به منظور ایجاد ( تخت سلیمان ) بر ویرانه های آن یادگار است .

در این مورد می توان مثالهایی ذکر کرد :

  1. حفاریهایی در اطراف و زیر مسجدالاقصی برای یافتن معبد سلیمان که اسرائیل مدعی است در منطقه مسجدالاقصی واقع است . این حفاریها در اواخر سال 1967 آغاز شد و تاکنون نیز ادامه دارد . حفاریهای مزبور تا سال 1980 در هشت مرحله انجام شد و به ویرانی و وارد آمدن آسیبهایی به بسیاری از بناهای اسلامی مجاور مسجدالاقصی انجامید .
  2. آتش زدن مسجدالاقصی توسط نیروهای اشغالگر در بیست ویکم اوت 1969 تلاشهای حاخام مایر کاهانا در جهت ویرانی آن در آغاز سال 1980 ( نک : مسجدالاقصی ، آتش سوزی و تخریب ) .
  3. تجاوز به اماکن مقدس اسلامی و مسیحی ، سعی در اقامه نماز از سوی یهودیان در محوطه مسجدالاقصی ، سرقت برخی از اشیاء کلیسای القیامة ، تصرف اراضی تابع برخی از دیرهای مسیحی در بیت المقدس و تجاوز به قبور اسلامی .

از مهمترین تلاشهای مقامات اشغالگر اسرائیل برای دستیابی به این هدف ، می توان این تلاشها را نام برد :

1 - انجام عملیات حفاری در اطراف مسجداقصی :

عملیات حفاری اسرائیلی در اطراف مسجد اقصی و قسمت پایینی مسجد از هر دو طرف غربی و جنوبی آن ، خطرناکترین اقدامات جهت تخریب مسجد اقصی و انهدام دیوارهای آن به شمار می آید . این عملیات ظاهرا برای جستجوی باقیمانده تخت خیالی سلیمان صورت می گیرد . اما در واقع هدفهای زیر را دنبال می کند .

  1. تخریب و از بین بردن کلیه ساختمانها و آثار اسلامی از قبیل مدارس ، مساجد ، تکایا ، بازارها ، منازل و گورستانهایی که در محدوده عملیات حفاری یا در کنار دیوار براق ( دیوار ندبه ) و در امتداد دیوارهای غربی و

جنوبی مسجد اقصی قرار دارد .

  1. تصرف مسجد اقصی و تخریب آن به منظور ایجاد تخت سلیمان در همان محل مسجد و قبه الصخره .

برای تحقق این دو هدف ، مقامهای اسرائیلی عملیات حفاری را در اواخر سال 1967 و به عبارتی تنها چند هفته پس از اشغال باقیمانده شهر بیت المقدس ، آغاز کردند .

روحی الخطیب شهردار بیت المقدس اظهار عقیده کرده است که حفاریهای اسرائیل در شهر بیت المقدس تا اواخر سال 1981 نه مرحله پشت سر گذارده است که می توان آن را به شرح ذیل خلاصه کرد .

  1. مرحله نخست : این مرحله که در اواخر سال 1967 آغاز و در سال 1968 به پایان رسید ، به طول 70متر و در عمق دیواره جنوبی حرم شریف و پشت ناحیه جنوبی مسجداقصی و ساختمانهای مسجد زنان ، موزه اسلامی و گلدسته افتخاری همجوار موزه ، انجام شده است . این حفاریها که در عمق 14 متری صورت گرفته و با مرور زمان باعث متروک شدن این دیوار و ساختمانهای مذهبی و فرهنگی و باستانی همجوار آن خواهد شد .
  2. مرحله دوم : این مرحله در سال 1969 صورت گرفت و به طول 80 متر دیگر از دیواره حرم شریف و دقیقا از نقطه پایانی مرحله نخست انجام شده است . این عملیات در جهت شمال ادامه دارد تا به یکی از دژهای حرم شریف که به ( در مغربی ها ) معروف است ، منتهی می شود و از زیر ساختمانهای اسلامی وابسته به حجره افتخاری ( مرکز امام شافعی ) می گذرد .

تعداد این ساختمانها بالغ بر 14 ساختمان بود که همگی دچار آسیب گردیدند و سرانجام با بولدوزر با خاک یکسان شدند و ساکنانشان نیز در تاریخ 14/6/1969 بیرون رانده شدند .

  1. مرحله سوم : این مرحله در سال 1970 آغاز شد و تا سال 1971 ادامه داشت . محدوده این عملیات از منطقه ای واقع در زیر ساختمان قدیمی دادگاه شرع ( قدیمی ترین ساختمانهای تاریخی اسلامی در بیت المقدس ) شروع شده و به صورت تونل از زیر پنج در از درهای حرم

شریف به طول 180 متر و نیز از کنار مجموعه ای از ساختمانهای مذهبی ، فرهنگی ، مسکونی و تجاری عبور می کند که چهار مسجد باستانی قایتبای و بازار پنبه فروشان یعنی قدیمی ترین بازار تاریخی عربی - - اسلامی در قدس و چند مدرسه باستانی و خانه هایی را که حدود سه هزار نفر از مردم بیت القدس سکنه دارد ، شامل می شود .

این حفاریها که در عمق حدود 10 تا 14 متر انجام شده است ، باعث متروک شدن چندین ساختمان از جمله مسجد جامع عثمانی و رباط کرد و مدرسه جوهریه شده است که همگی آنها ، جزو ساختمانهای مذهبی و فرهنگی به شمار می روند . ادامه عملیات حفاری ، این ساختمانها را در معرض انهدام کامل قرار داده است . همچنین قسمت زیرین دادگاه شرع به کنیسه یهودی تبدیل شد .

  1. مرحله های چهارم و پنجم : این دو مرحله در سال 1973 آغاز شد و تا سال 1974 ادامه داشت . عملیات حفاری در منطقه ای واقع در پشت دیوار جنوبی که از ناحیه جنوب شرقی مسجد اقصی و دیوار حرم شریف شروع می شود ، صورت گرفته است . حفاریهای دیگری نیز به طول 80 متر به طرف مشرق ادامه داشت . این حفاریها در ماه ژوئیه 1974 ، در دیوار جنوبی حرم شریف مسجد اقصی انجام گرفت و به خود مسجد اقصی و در عمق 20 متری رسید و نیز از زیر ساختمان مسجد عمر ( ناحیه جنوب شرقی مسجد اقصی ) و سه در از درهای رواقهای تحتانی مسجد اقصی و رواقهای جنوب شرقی مسجد اقصی عبور کرده است . عمق این حفاریها به بیش از 13 متر رسیده است .
  2. مرحله ششم : این مرحله در اوایل سال 1975 آغاز شد و حفاریهای مرحله فوق در فاصله میان دیوار شرقی حصار شهر بیت القدس و حصار حرم شریف بیت القدس و در ناحیه مابین در ورودی موسوم به حضرت مریم و در ورودی طلائی انجام شده است . این عملیات گورستانهای مسلمانان را که قدیمی ترین گورستان اسلامی شهر به شمار می رود و نیز آرامگاههای بسیاری از علمای دین و دانشمندان و زمامداران اسلامی از جمله دو صحابی

( عباده بن صامت و شدادبن ارس انصاری ) که در میان آنها واقع است ، در معرض خطر نابودی قرار داده است .

  1. مرحله هفتم : عبارتست از طرح گود ساختن میدان دیوار براق معروف به دیوار ندبه که مجاور دیوار غربی مسجداقصی و حرم شریف بیت القدس است . براساس این طرح ، قسمتهای دیگری از زمینهای ناحیه غربی همجوار میدان مذکور به این میدان ملحق و کلیه بناهای موجود در آن زمینها منهدم می شود و عملیات حفاری در عمق 9 متری انجام می گردد .

در این میدان تا پیش از 7/9/1967 حدود 200 ساختمان قدیمی عربی و اسلامی که بخش بزرگی از کوی غربی را تشکیل می داد ، وجود داشت . این ساختمانها در سالهای 1967 - 1977 منهدم گردیدند و کلیه ساکنانشان که بالغ بر 800 نفر بودند ، از آنجا رانده شدند .

این طرح ، ساختمانهای مجاور و نزدیک را در معرض متروک شدن و فرو ریختن قرار داده است . ساختمانهای مذکور عبارتست از ساختمان قدیمی دادگاه شرع معروف به مدرسه تنکزیه و ساختمان کتابخانه خالدیه و تکیه و مسجد ابومدین الغوث که هر دو جزو اموال اوقاف اسلامی است ، بعلاوه 35 خانه دیگر که حداقل 350 عرب در آن سکونت دارند .

  1. مرحله هشتم : این مرحله شامل منطقه واقع در پشت دیوارهای جنوبی مسجد اقصی شده و به مانند ادامه دو مرحله چهارم و پنجم می باشد . هدف از انجام این مرحله ، کشف به اصطلاح قبرستان پادشاهان یهودی است . در مورد انجام این عملیات ، میان گروه ناطوری کارتا که خواهان متوقف کردن حفاری بود و گروه حفاری وابسته به وزارت ادیان ، اختلاف نظر پدید آمد .
  2. مرحله نهم : عملیات این مرحله در اوت 1981 آغاز شد . حفاریها در این مرحله از دیوار غربی حرم شریف بیت القدس عبور کرده و به یک تونل قدیمی که در سال 1880 کشف شد ، منتهی می شود . این تونل به مساحت 25 متر از زیر دیوار غربی حرم شریف در نقطه ای به نام ( مطهره ) که در میان ورودی ( سلسله ) و در ورودی ( قطانین )

واقع است ، عبور نموده و به سوی مشرق ، امتداد می یابد و عمق آن بالغ بر شش متر است و به سقاخانه قایتبای روبه روی قبه الصخره و در فاصله 30 متری ناحیه غربی قبه منتهی می شود .

دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل با سر و صدایی که پیرامون این تونل به راه انداختند ، وانمود کردند که با کشف این تونل ، آثار باستانی به دست می آید که به افسانه جستجوی هیکل واهی سلیمان ، جامه عمل می پوشاند ولی این ادعاها و به اعتراف خود باستان شناسان یهودی ، هیچ گونه پایه و اساسی ندارد .

مائیربن دوف یکی از باستان شناسان اسرائیلی اعلام کرد که پیدا کردن این تونل ، یک کشف تازه به حساب نمی آید . زیرا که این تونل از 110 سال پیش شناخته شده و به وسیله سرهنگ انگلیسی چارلز وارین کشف شده است و این تونل عبارت از شبکه ای از کانالهای آبی است که در دوران صلیبی ها ایجاد شده و هیچ گاه از کانالهای سری نبوده است .

گزارش مهندس معمار مسجد اقصی حاکیست که تونل مذکور ، یک اثر باستانی کاملاً اسلامی است و این تونل به مساحت 25 متر از دیوار غربی حرم شریف در نقطه ای به نام ( مطهره ) که واقع در میان درهای ورودی ( سلسله ) و ( قطانین ) است ، عبور کرده و به مشرق ادامه پیدا می کند و عمق آن بالغ بر شش متر است و به ساختمان سقاخانه قایتبای روبه روی قبه الصخره و در فاصله 30 متری ناحیه غربی قبه الصخره منتهی می شود .

ادعای کشف تونل مذکور ، کوششی برای به دست آوردن بهانه برای ادامه عملیات حفاری در زیر ساختمانهای مسجد اقصی و قبه الصخره است و خود این عملیات به منزله ادامه حفاریهای سابق است که از سال 1967 آغاز شده است .

هیأت اسلامی در جریان اعتصاب عمومییی که سرتاسر کرانه غربی را در پاسخ به دعوت هیأت مذکور به منظور اعلام اعتراض به حفاریها در تونل یاد شده ، فراگرفت ، بامداد روز 3/9/1981 با توسل به زور ، دو

دهانه تونل را مسدود کرد .

این حفاریها که به متروک شدن رواقهای غربی واقع میان در ورودی ( سلسله ) و در ورودی ( قطانین ) منجر شد ، سبب شد تا قیام گسترده ای در کرانه غربی صورت گیرد و در نتیجه آن ، تونل مذکور بسته شد . اما این بدین معنی نیست که مقامهای اسرائیلی از ادامه عملیات حفاری که هدف اصلی آن ویران کردن حرم شریف و ایجاد مجسمه سلیمان بر ویرانه های آن است ، دست برداشته اند .

2 - آتش زدن مسجد اقصی :

جنایت آتش زدن مسجد اقصی در تاریخ 21/8/1969 صورت گرفت ( نک : مسجد اقصی - - آتش سوزی و تخریب ) .

3 - تلاشهای مکرر جهت نماز خواندن در مسجد اقصی :

تلاشهای اسرائیل جهت تهاجم به مسجداقصی و محوطه بیرونی آن به بهانه نماز خواندن ، از مدتها قبل آغاز شده است . سه روز پیش از آتش زدن عمدی مسجد اقصی ، چند تن از جوانان صهیونیستی مخفیانه وارد حرم شریف شد و در ضمن خواندن مزامیر و ادعیه و بخشهایی از تورات ، دور قبه صخره ، طواف کردند .

و به تاریخ 7/8/1973 بنیامین هالیوی عضو کنست و خاخام لوئی رابنیوفیچ به داخل مسجد اقصی رفته ، در آنجا نماز خواندند .

و در اوایل ماه 1975 گروهی از جوانان یهودی مخفیانه وارد مسجد اقصی شدند و در آنجا نماز خواندند . ولی عده ای از اعراب و تعدادی از افراد پلیس با آنها ، به مقابله پرداختند .

به دنبال شکایت آن گروه یهودی علیه افراد پلیس ، این ماجرا به دادگاههای اسرائیل کشیده شد و یک قاضی زن اسرائیلی به نام ( روت عور ) حکم تبرئه این جوانان را از تهمت و بی احترامی نسبت به حرمت مسجد اقصی صادر کرد و از وزارتخانه های ادیان و پلیس اسرائیل به علت ندادن اجازه نماز خواندن به یهودیان در مسجد اقصی ، به

شدت انتقاد کرد .

به دنبال صدور حکم این دادگاه ، مسجد اقصی مورد بی حرمتی قرار گرفت و تلاش برای نماز خواندن یهودیان در آن ادامه یافت . از بارزترین این تلاشها که به وسیله یک گروه تندرو صهیونیستی به نام ( نگهبان جبل البیت ) انجام گرفت عبارتست از :

  1. هجوم این گروه به حیاط حرم شریف در تاریخ 3/1/1980 در معیت خاخام موشه شیویل و برخی از رهبران جنبش افراطی ( هاتحیا ) . آنان در حالی که پرچم اسرائیل را برافراشته و تورات را در دست داشتند ، در حرم شریف نماز خواندند .
  2. این گروه در تاریخ 23/4/1980 بار دیگر با توسل به زور وارد حرم شریف شده ، در آنجا نماز خواندند . بدون آنکه افراد پلیس مانع کار آنها شوند .
  3. خاخام دیوار ندبه به نام ( ی . م . گانس ) یادداشتی برای وزیر ادیان اسرائیل فرستاد و از او خواست تا به یهودیان اجازه ورود و نماز خواندن در مسجد اقصی داده شود .

لازم به ذکر است که وزارت ادیان اسرائیل به موجب تصمیم دولت اسرائیل در تاریخ 27/6/1967 مبنی بر تعیین کردن بیت القدس ، به عنوان مسئول اماکن مقدسه اسلامی و مسیحی در بیت القدس شناخته شد .

هیأت اسلامی قدس در تاریخ 7/7/1981 اعلامیه ای در محکومیت تلاشهای پی درپی گروه افراطی یهودی ( امنای جبل بیت ) برای نماز خواندن در حیاط مسجد اقصی صادر کرده و طرفداری برخی از شخصیتهای سیاسی و مسئول اسرائیلی از تلاشهای آنان را مورد سرزنش قرار داده ، نسبت به ادامه این تجاوزات و پیامدهای خطرناک آن ، هشدار داده است .

  1. از جمله این تلاشها ، در تاریخ 9/8/1981 به مناسبت به اصطلاح یادبود تخت سلیمان ، گروههای بسیاری از جوانان صهیونیستی چندین بار و از درهای مختلف ، کوشیدند با توسل به زور وارد حرم شریف شده ، در آنجا نماز بخوانند . آنان در ورودی ( مغاربه ) و قفل آن را شکسته

و به سوی ساختمان مدرسه تنکزیه رفتند . اما مسلمانان با آنان به مقابله پرداخته و مانع از ورودشان به ساختمان شدند .

تلاشهای مکرر یهودیان برای نماز خواندن در حرم شریف در چهارچوب یک نقشه قبلی مبنی بر تحمیل ماهیت یهودی بر حرم شریف بیت المقدس به عنوان یک امر مسلم صورت می گیرد . چنان که در مورد حرم شریف ابراهیم در شهر الخلیل اتفاق افتاد .

روشن است که حضور یهودیان در این حرم با دیدارهای یهودیان از این حرم آغاز شد و با نماز خواندن یهودیان در اوقاتی غیر از اوقات نماز مسلمانان ، سپس با نماز خواندن در اوقات معینی ادامه یافت و سرانجام ، کار به تقسیم حرم شریف ابراهیم و تبدیل بخش عمده آن به کنیست ختم شد . ( یهودی گردانیدن الخلیل ) .

4 - تلاش برای انهدام و منفجر کردن مسجد اقصی :

نیروهای امنیتی اسرائیل در تاریخ 11/5/1980 به طور اتفاقی یک انبار بزرگ مواد منفجره در پشت بام یکی از مدارس مذهبی یهودیان در قدس اشغالی ، کشف کردند که اعضاء جامعه دفاع یهودی به ریاست خاخام مائیرکاهانا ، آن را فراهم کرده بودند . در پی آن ، خاخام نامبرده و چند تن از پیروانش از جمله دو سرباز به اتهام سرقت اسلحه از انبارهای ارتش اسرائیل و تدارک طرح انفجار اماکن مقدسه مسلمانان ، دستگیر شدند .

کشف این انبار مواد منفجره ، تنها چند روز پیش از تاریخ تعیین شده از طرف کاهانا برای منفجر کردن مسجد اقصی ، صورت گرفت و کاهانا نیز در سخنرانی خود در تاریخ 24/10/1980 اعتراف کرد که منهدم نکردن حرم شریف بیت القدس به وسیله ارتش اسرائیل در پی اشغال آن در ژوئن 1967 ، اشتباه بزرگ بوده است .

5 - ادعاها در مورد تشابه نوع سنگها :

گروه حفاری وابسته به وزارت ادیان اسرائیل در اواخر ماه اوت 1981 این شایعه را پراکنده کرد که سنگهای تونل ( مورد بحث ) از نوع سنگهای تخت سلیمان

است . هدف آنان از این شایعه این بود که وانمود کنند که تخت سلیمان در محل کنونی قبه الصخره قرار داشته است .

سازمانهای اسرائیلی در گذشته نیز چنین ادعاهایی کردند و در روزنامه ( جیروز الیم پست ) در صفحه اول خود از شماره مورخه 21/3/1980 تحقیقی منتشر کرد و در آن مدعی شد که سنگ مربوط به دوران هیرود در یکی از قبه های میدان قبه صخره معروف به ( قبه ریاح ) کشف شد و این به ادعای روزنامه ، نشان می دهد که تخت سلیمان در همان جا ، برپا شده بود .

د - تخریب منازل و آواره کردن ساکنان آن :

مقامات اسرائیلی در ژوئن 1967 بلافاصله پس از تصویب طرح الحاق بیت المقدس به اسرائیل ، به تخریب خانه ها و آواره کردن ساکنان آن پرداختند . شهرک مغربیان را ویران کردند و تمام ساکنان آن به ناچار موطن خود را ترک گفتند . بسیاری از ساکنان شهرک الشرف نیز در بخش قدیمی شهر آواره شدند .

این اقدامات سرانجام به مصادره 116 جریب از اراضی موقوفه اسلامی بخش قدیمی بیت المقدس ، مرکب از 595 قطعه ملک وقفی اسلامی و یک مدرسه دخترانه و گوشه ابی مدین الغوث و دو مسجد یعنی مصادره بیش از 10% مساحت بخش قدیمی شهر منتهی شد و موجب گشت که 7413 تن از ساکنان عرب آنجا آواره شوند . مقامات اسرائیلی پس از آن به اقدامات گسترده ای در جهت مصادره اراضی خارج از بخش قدیمی بیت المقدس ، در حوزه عملیاتی دبیرخانه بیت المقدس و سپس در محدوده آنچه به بیت المقدس بزرگ موسوم است ، دست زدند .

ه - شهرک سازی و اسکان یهودیان در شهرکها :

عملیات مصادره زمینهای فلسطینیان و احداث شهرکهای یهودی و کوچ نشین از تاریخ اشغال بخش عربی قدس در سال 1967 به منظور تسریع در دگرگونی واقعیتهای مکانی و جمعیتی قدس همزمان بوده است تا از تقسیم دوباره شهر جلوگیری به عمل آید . این امر بیانگر

حجم عملیات شهرک سازی و فشردگی آن در منطقه قدس است و نیز نشانگر حجم تلاش به منظور اسکان یهودیان کیان ( صهیونیستی ) در آن ( قدس ) از طریق جذب آنان برای سکونت با وسایل و اغراهای گوناگون است .

از خلال بررسی شکل جای گیری کوچ نشینهای صهیونیستی درون شهر قدس و پیرامون آن چنین آشکار می شود که هدف نقشه کوچ نشینی صهیونیستها جدا کردن شهر قدس و ساکنین آن از دیگر شهرهای کرانه باختری اشغال شده و ساکنین آنها به وسیله ایجاد دو دیوار کوچه نشینی است ، اولین آنها شهر و حومه آن را به وسیله برپایی مجموعه ای از کویها و بخشهای یهودی نشین جدید ، بر ویرانه های کوی ها و بخشهای عرب نشین ، در محاصره می گیرد . این امر به منزوی ساختن اعراب قدس و از هم گسیختن آنان و جلوگیری از ارتباطشان خواهد انجامید .

دیوار دیگر که اجرای آن در چهارچوب طرح قدس بزرگ آغاز گردید افزون بر محاصره هر چه بیشتر شهر و جداسازی ساکنین عرب آن از کرانه باختری و اعراب آنجا منجر به پاره پاره کردن بخشهای گسترده ای از زمینهای روستاها و شهرهای عربی مجاور قدس خواهد گردید . در ذیل کیفیت توزیع عملیات کوچ نشینی در دو چهارچوب یاد شده نشان داده می شود :

در چهارچوب اول تأسیس شماری از کویها و بخشهای یهودی نشین جدید صورت گرفت که محاصره ساکنین عرب قدس و قرار دادن آنان در حلقه ای از ساختمانهای یهودی نشین در بنای آنها مراعات گردید . این کویها و بخشها که پس از سال 1967 برپا گردید عبارتند از :

1 - اسکان یهودیان در بخش قدیمی بیت المقدس :

مقامات اسرائیلی بلافاصله پس از مصادره و تخریب بخش قدیمی شهر ، نخستین شهرک یهودی نشین را بنا کردند . تا سال 1981 تعداد 468 واحد مسکونی که حدود 1800 تن را شامل می شد نیز یک مرکز بازرگانی و کنیسه ای جهت نماز ، بر ویرانه های شهرکهای عربی - -

شهرک الباشوره و شهرک حی الشرف و شهرک مغربیان و باب السلسله - - احداث یا بازسازی شد .

عملیات اسکان یهودیان در داخل بخش قدیمی شهر ، همراه با سایر اقدامات یهودی سازی بیت المقدس به مرحله اجرا درآمد . در رأس این عملیات ، توسعه سطح دیورا " براق " به زیان املاک وقفی اسلامی ، شروع عملیات حفاری زیر دو دیوار غربی و جنوبی مسجدالاقصی ، مجبور ساختن خانواده های عرب به مهاجرت از مناطق مجاور شهرکهای یهودی نشین ، صدور قوانین و مقرراتی برای خلع ید از حاکمان عرب و تصرف بسیاری از زمینها و مستغلات واقع در بخش قدیمی بیت المقدس و بیرون از حصار شهرک در حوزه عملیاتی سال 1967 دبیرخانه بیت المقدس قرار داشت .

2 - اسکان یهودیان در حوزه عملیاتی سال 1967 دبیرخانه بیت المقدس :

مرحله دوم اسکان یهودیان در بیت المقدس در فاصله سال 1968 با بنای شهرکهای کمربندی یهودی نشین در اطراف بیت المقدس از جهت شمال و جنوب آغاز شد و تاکنون 9 شهرک که به وسیله دیوارهای بلند و بتونی بیت المقدس را دربرگرفته و جلوه گریهای تمدن و دورنمای زیبای آن را به چهره ای زشت مبدل کرده ساخته شده است . اقدامی که یونسکو را واداشت تا یک کمیسیون مهندسی برای بررسی این مسأله تشکیل دهد و از اسرائیل بخواهد که با ساختن این دیوارهای بتونی ، نشان تمدن و زیبایی شهر را به زشتی نکشاند .

شهرکهای نه گانه یهودی نشین که تا سال 1981 در حوزه عملیاتی دبیرخانه بیت المقدس و مشرف بر بخش قدیمی شهر ساخته شد از این قرار است :

1 ) شهرک رامات اشکول :

در سال 1968 ساختمان آن بر زمینهای مصادره شده از صاحبان عرب آنکه به 600 جریب می رسید آغاز شد . اراضی مزبور در منطقه شیخ جراح شمال غربی بیت المقدس واقع است . شهرک مزبور

دارای 2200 واحد مسکونی است و حدود 7500 تن در آنجا سکونت دارد .

2 ) شهرک معاونت معلوت دفنا :

در امتداد شمالی شهرک رامات اشکول واقع است . در سال 1968 احداث ساختمانهای آن بر روی اراضی شیخ جراح آغاز شد که در مالکیت تعدادی از خانواده های عرب و از اوقاف المنیه الخالدی و عارف العارف بود . مساحت اراضی مزبور حدود 270 جریب است . در این شهرک 2400 واحد مسکونی ایجاد شد که حدود 4500 تن در آن سکونت دارند .

3 ) شهرک سان هدریا :

این شهرک نیز در امتداد دیگر شهرک رامات اشکول واقع است . ساختمان آن به سال 1973 بر اراضی مصادره شده از اعراب آغاز شد و 1000 واحد مسکونی برپا گردید که حدود 3200 تن را در خود جای داده است .

4 ) شهرک جبعات همفتار :

این شهرک نیز در امتداد شمال غربی شهرک رامات اشکول واقع است و در منطقه تل الذخیره واقع بر زمینهایی که از مالکان عرب آن مصادره شد بنا گردید . شهرک مزبور دارای 500 واحد مسکونی است و حدود 1500 تن در آن سکونت دارند .

5 ) شهرک یعقوب پبامبر :

شهرکی مسکونی و هسته مهاجرنشین است . ساختمان آن در سال 1973 در جاده بیت المقدس - رام الله ، در اراضی واقع در شمال شرقی بیت حنینا آغاز شد .

مساحت اراضی عربی که برای ایجاد این شهرک مصادره شد حدود 30هزار جریب است . تا سال 1981 ساختمان 4000 واحد مسکونی به پایان رسید . سپس 1000 واحد دیگر نیز احداث شد تا جمعا حدود 17 هزار تن را در خود جای دهد . تا سال 1981 حدود 12000 یهودی در شهرک مزبور سکونت داشتند .

6 ) شهرک تپه فرانسوی یا شهرک شابیرا :

ساختمان آن در سال 1969 در شرق کوه المشرف ( سکوبس ) واقع در جاده بیت المقدس - رام الله آغاز شد . مساحت اراضی عربی که برای ساختن این شهرک مصادره شد ، بالغ بر 15 هزار جریب است . زمینهای مزبور تحت مالکیت ساکنان عرب ، دولت اردن و دیر لاتین قرار داشت . شهرک مزبور دارای 5000 واحد مسکونی است که بالغ بر 12500 تن در آن سکونت دارند .

7 ) شهرک دانشگاه عبری :

در سال 1969 ساختمان آن روی کوه المشرف ( سکوبس ) ، برای توسعه دانشگاه عبری قدیمی و بهداری آن آغاز شد . در شهرک مزبور بالغ بر 109 واحد مسکونی برای استادان و دانشجویان و کتابخانه های جدید و تالار سخنرانی و بهداری دانشگاه بنا شده است . ساختمانهای جدید تعداد 31500 دانشجو و کارمند دانشگاه را در خود جای می دهد . ساختمانهای مزبور در میان زمینهای عربی مصادره ای مربوط به شهرک شابیرا واقع بر کوه المشرف ( سکوبس ) بنا گردیده است .

8 ) شهرک تپه خانه های شرقی :

این شهرک در سال 1972 در اراضی کوه المکبر و صور باهر در جهت جنوب بیت المقدس بنا گردید . مساحت زمینهای عربی که برای ساختن این شهرک مصادره شد 20هزار جریب است . بیشتر زمینهای مزبور تحت مالکیت اهالی صور باهر و کوه المکبر و بیت المقدس قرار داشت . تاکنون تعداد 2342 واحد مسکونی با 7820 نفر جمعیت احداث شده است . مجموع واحدهای مسکونی که در دست احداث است بیش از 5000 عدد است که 15هزار تن را در خود جای می دهد .

9 ) شهرک تل عناقوت :

در شمال شرقی بیت المقدس بر اراضی دو روستای عربی عناتا و شعفاط واقع است این شهرک در سال 1974 بر 3650 جریب از اراضی

مصادره ای بنا شد . شهرک مزبور دارای 500 واحد مسکونی است که بیش از 2000 صهیونیست را در خود جای داده است .

3 - طرح بیت المقدس بزرگ :

آزمندی صهیونیسم نسبت به بیت المقدس ، به مرزهای سال 1967 اکتفا نکرد بلکه به تجاوز خود ادامه داد تا آنکه پس از اعلان اینکه بیت المقدس یگانه پایتخت اسرائیل است ، حدود 30% از بخش غربی شهر را نیز به متصرفات خود افزود . نخستین مطلبی که درباره این مسأله انتشار یافت ، مقاله ای بود که در روزنامه " معارف الاسرائیلیه " در بیست و ششم مارس 1969 تحت عنوان " بیت المقدس بزرگ ، پایتخت اسرائیل " به چاپ رسید . در مقاله مزبور آمده بود که کمیته مهندسی اسرائیل از ژوئن 1967 ، تهیه نقشه های لازم برای طرح بیت المقدس بزرگ را آغاز کرده و در سال 1968 تهیه نقشه های مزبور را به پایان رسانید .

طرح بیت المقدس بیشتر مفهوم سیاسی دارد تا جغرافیایی و تحت تأثیر نگاه اسرائیل نسبت به قدس مبتنی گردیده است . در این طرح ، گسترش قدس به وسیله شهرکهای یهودی از شمال به رام الله ، از جنوب به حومه بیت لحم و از غرب به حومه بیت شمش مدنظر قرار دارد . بر مبنای این طرح ، شهرکهای یهودی نشین واقع در کرانه باختری رود اردن از طریق یک سری راههای مواصلاتی به بیت المقدس می پیوندند و در محدوده شهرداری این شهر قرار می گیرند .

در مارس 1971 دکتر میرون بنفنسی معاون اسرائیلی شهرداری بیت المقدس ، تکمیل طرح مشابهی به نام خود را اعلام کرد . طرح مزبور پیشنهاد می کرد حوزه عملیاتی شهرداری بیت المقدس توسعه یابد و مناطق شمال رام الله و جنوب بیت لحم را نیز دربرگیرد .

این طرح را " طرح پدر " نامیدند و در چهارچوب آن تاکنون 15 مهاجرنشین که دومین خط کمربندی اسکان یهودیان را در اطراف بیت المقدس تشکیل می دهد بنا شد . این خط کمربندی شهرکهای مسکونی مجاور را که در حوزه عملیاتی سال 1967 دبیرخانه شهرداری بیت المقدس واقع است دربردارد .

%%%محل جدول%%%

%%%محل جدول%%%

در هشتم فوریه 1974 روزنامه اسرائیلی " عل هشمار " در پیوست خود ، تفاصیل طرح دیگری از دکتر رافل بنکلر را منتشر ساخت و خاطرنشان کرد که این طرح به طرح بنفتسی بسیار نزدیک است . اما طرح بنکلر از یک طرح جغرافیایی پای را فراتر نهاده و جهات سیاسی و صورت کلی آینده سیاسی منطقه را نیز موردنظر قرار داده است . طرح بنکلر شامل نکات زیر است : 1 ) باقی گذاردن بیت المقدس تحت حکومت اسرائیل .

  1. توسعه مرزهای شهر و تقسیم آن به هشت شهرک ، به نحوی که این شهرکها دارای شعب شهرداری های تابع شورای مرکزی انجمن شهر - - متشکل از 55 عضو که 38 تن آنان یهودی خواهند بود - - باشند .
  2. اعطای نوعی خودمختاری به شهرکهای عربی .
  3. تضمین آزادی عبادت و زیارت برای پیروان تمام ادیان .
  4. محدود کردن ساکنان عرب بیت المقدس به نحوی که از 25% مجموع ساکنان شهر ، از آغاز سال 1967 م تا 2010 تجاوز نکند .
  5. توسعه مناطق عرب نشین ، از شمال تا دو شهر رام الله و بیره ، از شرق تا ابودیس و العیزریة و از غرب تا اللطرون و از جنوب تا بیت لحم .

در این میان ، رژیم اسرائیل کمیته ای برای تهیه طرح توسعه بیت المقدس تشکیل داد و آن را کمیته " جفنی " نامید . کمیته مزبور پیشنهادات خود را در روزنامه اسرائیلی هاآرتس در تاریخ چهاردهم اکتبر 1975 م منتشر ساخت و خواستار ایجاد 28600 واحد مسکونی در طی سالهای 1975 - 1979 شد . با این حال عملیات ساختمانی را در چهارچوب حوزه عملیاتی سال 1967 دبیرخانه شهرداری بیت المقدس محدود کرد تا خط کمربندی اسکان یهودیان در اطراف بخش قدیمی بیت المقدس - - به عنوان نخستین گام قبل از توسعه اسکان یهودیان در چهارچوب مرزهای قدس بزرگ ایجاد گردد .

%%%محل جدول%%%

در سی ام سپتامبر 1975 به روزنامه اسرائیلی دافار ، گزارشی به نقل از یکی از مسئولان رژیم اسرائیل منتشر ساخت . در این گزارش آمده بود که با نقشه توسعه بیت المقدس که مرزهای عملیاتی شهرداری بیت المقدس را از شرق به خان الاحمر ، از غرب به اللطرون ، از شمال به دیر دبوان و بیتین و از جنوب به حوالی شهر الخلیل ( مهاجرنشین کریات اربع ) می رساند موافقت شده است . توسعه بیت المقدس اشغالی موجب الحاق 9 شهر و 60 روستای عربی و حدود 30% از مجموع مساحت ساحل غربی رود اردن به آن شهر شد . این طرح ، توسعه نهایی مرزهای بیت المقدس بزرگ بود و در ذات خود طرحی بود که طبیعتا با ایجاد 15 مهاجرنشین دیگر تحقق می یافت که سومین کمربند اسکان یهودیان در اطراف بیت المقدس را تشکیل می داد . این خط کمربندی مهاجرنشین های زیر را دربردارد :

1 ) در شمال

مهاجرنشین هایی که در اطراف شهر رام الله و بیره بنیاد شده و شامل مهاجرنشینهای کوخاف مشاحر ، عفرة ، بیت أیل ، کفار روش ، نیفی تسوف و بیت أیل ( ب ) می باشد .

2 ) در جنوب :

مهاجرنشین هایی که از شمال شهر الخلیل تا مناطق بیت لحم و بیت ساحور امتداد دارد و شامل مهاجرنشینهای تکواع ، کفار عصیون ، تکواع ( ب ) ، الیعازر ( الف و ب ) ، افرات ، مجدل عوز ، روش تسوریم ، الون شیفون و متسبی جوبرین است .

هدف از این کمربندهای سه گانه اسکان یهودیان در اطراف بیت المقدس تنها جداسازی نهایی بیت المقدس از کرانه باختری رود اردن ، به وسیله حصاری از دیوارهای بلند و یهودیان اسکان یافته نبود ، بلکه اهداف دیگری را نیز دنبال می کرد مانند :

  1. تجزیه کرانه باختری رود اردن و قطع پیوندهای جغرافیایی مردم شناسی آن و پراکنده ساختن حضور انبوه اعراب ( 250 هزارنفر ) در اطراف آنکه منبعی جهت تغذیه و استفاده اعراب در آن منطقه را تشکیل می دهد .
  2. ایجاد مهاجرنشین های یهودی در وسط کرانه باختری رود اردن ، به عنوان مقدمه ای برای تجزیه آن به دو منطقه کاملاً جدا از هم - - در جنوب ، منطقه الخلیل ؛ و در شمال ، منطقه نابلس - - که گرداگرد آن را یهودیان اسکان یافته احاطه کرده اند .
  3. الحاق مناطق وسیعی از اراضی کرانه باختری رود اردن ، بین 400 تا 500 کیلومتر مربع ، به اضافه مناطقی که براساس طرحهای بزرگ عمرانی که آخرین آن الحاق 63 کیلومتر مربع کرانه باختری رود اردن بود و شهرداری بیت المقدس در ماه ژوئیه 1980 بر آن صحه گذارد و به مناطق یهودی نشین الحاق شد .
  4. پایتخت قرار دادن بیت المقدس بزرگ به نحوی که تمام عوامل جذب سرمایه گذاری و جهانگردی و صنعتی و کشاورزی از سراسر جهان در آن شهر گرد آیند و به مرکز و محور این گونه فعالیتها تبدیل شود . مناطق وسیعی که در محدوده بیت المقدس بزرگ وجود دارند ، به برنامه ریزان یهود این امکان را می دهد که جو و محل مناسب را برای سرمایه گذاری و مکانی برای یهودیان در این منطقه فراهم سازند .

طرحهای اسکان یهودیان ، موافق با طرح بیت المقدس بزرگ ، بر آن است که ساکنان آن را در سال 2000 میلادی به حدود یک میلیون تن برساند که 75% آن یهودی باشند . یعنی تعداد اعرابی را که اجازه دارند در محدوده این طرح زندگی کنند 25000 تن باشد . در حالی که فعلاً ( در همین محدوده ) متجاوز از 35000 عرب سکونت دارند . به عبارت دیگر طرح بیت المقدس بزرگ بر آن است که حدود 180000 عرب را - - با در نظر گرفتن تولید نسل اعراب در خلال این مدت - - از سرزمین خود آواره کند .

همان طور که آشکار است این طرح تنها برای یهودی کردن نهایی بیت المقدس و تخریب نشانه های تمدن اسلامی و تبدیل عرب به اقلیتی ناتوان در چهارچوب آن نیست . بلکه هدف از آن ، اشغال نهایی کرانه باختری روداردن و جعل حقایق بشری و جغرافیایی جدید در اطراف بیت المقدس و در قلب کرانه باختری رود اردن است .

در چهارچوب نخستین مرحله طرح بیت المقدس بزرگ ، تاکنون بالغ بر 15 مهاجرنشین ایجاد شده است . با آگاهی به این مطلب که در چهارچوب مرحله دوم و آخر این طرح 15 مهاجرنشین دیگر تا سال 1981 پدید خواهد آمد و این غیر از شهرکهای مسکونی دهگانه ای است که در شهر قدیمی بیت المقدس و در حوزه عملیاتی دبیرخانه شهرداری آن شهر ایجاد شد . به این ترتیب تعداد شهرکهای مسکونی و مهاجرنشینهای جدیدی که در چهارچوب طرح بیت المقدس بزرگ احداث می شود ، 40 شهرک و مهاجرنشین است .

مهاجرنشینهای پانزده گانه ای که در نخستین مرحله طرح بیت المقدس بزرگ ایجاد گردیدند عبارتند از : عطروت ، جیلوهارجیلو ، روش جیلو ، جبعون ، جبعون ( ب ) ، نیفی حورون ، معالیه أدومیم ، معالیه ادومیم ( ب ) ، معالیه ادومیم ( ج ) ، راموت ، بیت حورون ، جبعا حداث ، مخمیس ، تله زئیف ، جلمیش .

طرح بیت المقدس بزرگ بار دیگر به طور رسمی در زمان نخست وزیری نتانیاهو در 21 ژوئن 1998 عنوان شد و با مخالفت شدید تشکیلات خودگردان روبه رو شد ، اما تلاشهای این تشکیلات و اجلاس قاهره در 5 ژوئیه جهت توقف آن ناکام ماند و نتانیاهو اعلام داشت علی رغم کاهش محبوبیت وی به خاطر طرح توسعه بیت المقدس ، همچنان مصمم به اجرای آن است .

همان طور که اشاره شد یکی از راههای تحقق بیت المقدس بزرگی که یهودیان اکثر جمعیت آن را تشکیل دهند ، توسعه این شهر از طرف جنوب بود ، بر این اساس می توان گفت طرحهای بعدی شهرک سازی شارون در جنوب قدس در واقع ادامه همان طرح بیت المقدس بزرگ زمان نتانیاهو بود .

صهیونیستها قبلاً جهت افزایش جمعیت یهودی اطراف حرم شریف ، باب المغاریه در جنوب قدس را ویران کردند . سلطه بر مناطق اطراف و نزدیک حرم شریف و کنترل راههای ورد به آن در جنوب قدس برای پیشبرد اهداف صهیونیستی بسیار اهمیت دارد . همچنین وجود شهرکهای گیلو ، گفعات و مهمترین شهرک کرانه باختری یعنی هارحوما در جنوب قدس زمینه خوبی برای افزایش واحدهای مسکونی این شهرکهای قدیمی به بهانه نیاز طبیعی شهرک نشینان به ساختمان سازی جدید ، می باشد .

وجود بیت لحم در جنوب قدس و اراضی تقریبا غیرمسکونی بین این دو شهر ( قدس و بیت الحم ) بهترین فرصت برای شهرک سازی است ، گسترش شهرک نشینی در دو طرف جنوب قدس و شمال بیت لحم که در طرح اخیر شاورن برنامه ریزی شده اند و پیوند آنها به هم ، سبب ایجاد منطقه وسیع یهودی نشین در این قسمت از کرانه غربی خواهد شد که تهدیدی جدی برای سه شهر قدس و بیت لحم و بیت ساحور می باشد ، اشراف اکثریت یهود بر بیت لحم خطر مرگ تدریجی این شهر و حتی ضمیمه شدن آن به قدس را در پی دارد .

و - گسترش تدریجی طرحهای عظیم عمرانی :

از جمله مسائلی که ثابت می کند مقامات رژیم اشغالگر به تحقق بخشیدن طرح بیت المقدس بزرگ در زمینه سازماندهی ادامه می دهند - - در حالی که اجرای نخستین طرح اسکان یهودیان به انجام رسیده - - گسترش تدریجی حوزه عملیاتی دبیرخانه شهرداری بیت المقدس به زیان سرزمینهای عربی مجاور است .

در ژوئیه 1980 شهرداری بیت المقدس اشغالی بر طرح عمرانی جدید بیت المقدس صحه گذارد ، چنان که کمیته منطقه ای سازماندهی و بنادر شهرداری آن را تصویب

کرد . این طرح عمرانی به زودی جای طرح عمرانی سال 1955 را خواهد گرفت .

مساحت هر دو بخش بیت المقدس مطابق با نقشه سال 1947 ، سی و هفت کیلومتر مربع بود ، اسرائیل در سال 1955 با افزودن هفت کیلومتر دیگر به بخشی که از سال 1948 اشغال کرده بود آن را توسعه داد ، در حالی که مساحت بیت المقدس عربی تنها 13 کیلومترمربع است ، یعنی مساحتی که مرزهای عملیاتی سال 1947 دبیرخانه شهرداری بیت المقدس عربی بر حدود آن واقع بود .

طرح جدید عمرانی که بر اعلام الحاق بیت المقدس به اسرائیل ( سی ام اوت 1980 ) صحه گذاشت ، 50 کیلومتر مربع از اراضی عربی اشغال شده پس از سال 1967 را نیز به آن می افزاید . چنان که این طرح مشخص می کند مساحت بیت المقدس 108 کیلومتر خواهد بود و از این مقدار ، 41 کیلومتر مربع به مناطق مسکونی ، 38 کیلومتر مربع به پارکها و میادین عمومی و 11کیلومتر مربع به فضای باز و 3 ، 4کیلومترمربع به مؤسسات عمومی و 6 ، 4 کیلومتر مربع به امور بازرگانی و صنعتی اختصاص خواهد یافت .

این طرح ، راه را برای مصادره مناطق جدیدی از اراضی عربی شمال بیت المقدس برای ایجاد 12 هزار واحد مسکونی جدید می گشاید . به این ترتیب تعداد واحدهای مسکونی در داخل مرزهای این نقشه تا سال 2000 حدود 180هزار واحد خواهد بود .

جداول شماره 1 و2 ، شهرکهای مسکونی اسرائیلی و مهاجرنشین هایی که در بیت المقدس عربی و اطراف آن در چهارچوب نخستین مرحله طرح بیت المقدس بزرگ احداث شده است را نشان می دهد .

وجود طرحهای شهرک سازی در جنوب قدس ، از سالهای قبل که برای آینده برنامه ریزی شده اند از دیگر زمینه ها و عوامل شهرک سازی رژیم صهیونیستی جهت تحقق آن طرحها است . طرح ساخت ده هزار واحد مسکونی در جنوب قدس به نام " مدینه الحدائق " در گذشته که توسعه آن از جنوب به سمت شرق بود ، از جمله این طرحها است . این طرح جهت قطع ارتباط میان شمال و جنوب کرانه باختری برنامه ریزی شده بود و طرحهای بعدی شهرک سازی نیز اجرای بخشی از این برنامه است .

ز - تلاش برای دگرگونی چهره شهر :

خلاصه کوتاهی از مهمترین دگرگونی هایی که از سال 1967 ( پس از اشغال ) در چهره شهر قدس به وجود آمد :

  1. مقامات اشغالگر اسرائیل مستقیما پس از اشغال ، دگرگونی هایی در محله یهودی واقع در منطقه درونی دیوار بخش عربی ایجاد کردند . آنان تلاش کردند اعراب را از این منطقه اخراج و خانه ها و املاکشان را برای ویران کردن به تصرف درآورند . جمعیت اعراب در آن هنگام حدود 6511 نفر بود .
  2. از دیگر تغییراتی که در نشانه های بخش عربی قدس به وجود آمد ، تغییراتی است که در چهارچوب طرح مرکز بازرگانی واقع در قسمت شمال غربی قدس قدیم در مساحتی معادل 2700 دونم به وجود آمد . این منطقه دربرگیرنده محله باب الساهره ، محله باب العمود ، بخشی از محله شیخ جراح ، بخشی از محله های مصراره و سعد و سعید است . جملگی این مناطق محل سکونت و مدارس و تجارتخانه های اعراب و دارای جاذبه های جهانگردی بود .
  3. بخش " مامیلا " ، اجرای طرح دگرگونی آن از سال 1967 آغاز گردید . خبرنگار اسرائیلی ، " طوبیا مندلسون " در مقاله ای که در روزنامه " داوار " منتشر کرد می گوید : این بخش از لحاظ جغرافیایی به مرکز " پایتخت " قدس تعلق دارد و در وصف آن می گوید بنای این بخش طوری برنامه ریزی شده که بتواند محله های مهم بخش قدیمی شهر مانند بازارها و هتل ها را احاطه کرده و از قسمت شمال به مرکز بازرگانی متصل شود و در قسمت جنوبی به پارک عمومی وصل گردد .
  4. در چهارچوب دگرگونی چهره شهر ، طرح پارک

عمومی که دیوار شهرک قدیمی را از شرق ، شرق و جنوب احاطه می کند اجرا گردید . این طرح مستقیما پس از اشغال شهر در سال 1967 برنامه ریزی شد ، به همین منظور ساکنین عرب شماری از محله های واقع در منطقه درون حصار به ویژه اهالی عین الحلوه و بخش عظیمی از سلوان تخلیه شدند و بخش دیگری از این طرح نیز بر خرابه گورستان اسلامی قدس شرقی بنا گردید .

  1. تعداد دیگری محله عربی وجود دارد که دچار دگرگونی هایی شد و در معرض عملیات ویران سازی و نابودی خانه ها و مراکز کسب و کار و از میان برداشتن اموالغیرمنقول گردید که از آن میان محله شرف را برای نمونه می توان ذکر کرد .

مقامات اشغالگر 1024 خانه متعلق به اعراب و 425 محل کسب و پنج مسجد منجمله مسجد عثمان بن عفان و مسجد العمری و چهار مدرسه را در این محله با خاک یکسان کردند . افزون بر آن املاک اوقاف اسلامی در این محله مصادره گردید تا ساختمانها و تأسیسات جدیدی برای سکونت یهودیان به وجود آید .

  1. به منظور بنای یک میدان وسیع در برابر دیوار " ندبه " خانه های بسیاری از اعراب ویران و یا مصادر گردیده و در چهارچوب این طرح دو مسجد که در نزدیکی دیوار ندبه قرار داشت منفجر گردید و در مسجد دیگر تبدیل به کنیسه یهودیان شد .
  2. بزرگترین جنایتی که در چهارچوب تغییر چهره شهر " قدس " جای می گیرد همانا تلاشهای پی در پی صهیونیستها به منظور از میان برداشتن مسجدالاقصی می باشد حال این تلاشها یا به صورت آتش زدن و یا به وسیله حفاریها در زیر دیوارهای آن می باشد . دستاویزی که مطرح می کنند فعالیت باستان شناسی به منظور یافتن آثار معبد سلیمان می باشد که حاخام های صهیونیست یهودی ادعا دارند مسجدالاقصی و مسجد قبه الصخره بر آن بنا شده است .

پس از اشغال قدس ، تعدادی از تیمهای باستان شناسی اسرائیل به طور پنهانی اقدام به حفاری در زیر مسجد و سپس خیابان " امر " کردند که عکس العمل های بسیاری نسبت به این جنایت صورت گرفت . هدف واقعی اعلام نشده این حفاریها سست کردن دیوارهای مسجدالاقصی و مسجد قبه الصخره می باشد که سرانجام منجر به نابودی آن گردید و در نهایت بارزترین و عظیم ترین آثار اسلامی در قدس عربی از میان برود تا بدین ترتیب رؤیاها و توهمات نژادپرستانه صهیونیستی که ریشه در جنون ضرورت یهودی کردن قدس و یافتن ریشه های یهودیان در این شهر دارد تحقق یابد .

اقداماتی که تاکنون در چهارچوب تلاش برای نابودی مسجدالاقصی انجام شده است تخریب بعضی مساجد و مدارس نزدیک آن مانند مدرسه دختران مسجدالاقصی و مسجد براق می باشد .

  1. اقدامات دیگری که در زمینه تغییر چهره شهر صورت می گیرد ، انتقال مؤسسه ها و ارگانهای رسمی دولت اسرائیل به قدس شرقی ، پس از صدور قانون قدس در سال 1980 می باشد . طبق این قانون قدس یکپارچه شده به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام گردید .
  2. در چهارچوب تغییر چهره شهر مقامات اشغالگر اسرائیل تلاش کردند نام اماکن ، میدانها و خیابانها را از عربی به عبری تغییر دهند ، مانند اطلاق نام " هاجیم " بر خیابان " فریر " - " جفعات همفتار " بر " تل الشرفه " و غیره... ( نک : یهودی سازی اسامی شهرها و روستاهای فلسطینی )
  3. اقدامات اقتصادی و حقوقی و آموزشی : اقدامات یهودی کردن محدود به دگرگونی چهره محیط زیست باقی نمی ماند ، بلکه از آن تجاوز کرده و به ایجاد امکانات به منظور خلق دگرگونیهای عظیم در وضعیت ساکنین از طریق تغییر وضعیت اقتصادی و حقوقی و آموزشی اعراب چنگ زد ، هدف از این اقدامات ، ( در صورت امکان ) وادار کردن اعراب به هجرت به خارج از شهر و استحاله هویت عربی اسلامی آنان و نابودی چهره

ویژه این هویت و درهم کوبیدن استقلال آن و مصادره آزادیها به منظور و مهیا کردن زمینه جلوگیری از امکان تقسیم دوباره شهر و یا نابودی حاکمیت اسرائیل بر هر بخشی از آن بود :

  1. یهودی سازی در اقتصاد در شهر قدس : صهیونیستها موفقیت آمیزترین ابزار یهودی سازی قدس را در توسعه پایگاه اقتصادی اسرائیل و فعال کردن جملگی بخشهای مرتبط به آن می دانند . بر این اساس ، ضرورت ضربه زدن به استقلال اقتصادی اعراب در قدس و درهم کوبیدن بنیه آن به وسیله ابزار و روشهای گوناگون به منظور زمینه سازی برای مرتبط ساختن آن با بخشهای کارگری و سندیکایی و بازرگانی وابسته به اقتصاد اسرائیل تبلور می یابد .

مقامات اسرائیلی برای تحقق این هدف اقداماتی را به اجرا درآورد و تعدیلاتی را در قوانین و سیستم های اقتصادی حاکم پیش از اشغال در قدس شریف وارد کردند و نیز شماری از قوانین و سیستم های جدید را به وجود آوردند .

  1. یهودی کردن حقوق مدنی و اسلامی : در چهارچوب تنگ کردن عرصه بر اعراب قدس ، به منظور وادار کردنشان به دست کشیدن از شهرنشینی ، مقامات اسرائیلی تلاش کردند مجموعه ای از قوانین در رابطه با ثبت احوال و لغو نقش دادگاههای شرعی اسلامی تدوین کنند تا بدین ترتیب از یک سو رابطه آنان با یکدیگر و از سوی دیگر رابطه شان با شهر و شهرستان قطع گردد که سرانجام آنان را دچار ناکامی و یأس و احساس انزوا و فقدان هویت عربی - اسلامی سازند . بالطبع هدف مقامات اشغالگر از تدوین این قوانین و اجرای اقدامات یاد شده ، محاصره اعراب قدس از هر سو و فلج کردن آزادیهای پیشتازانه و لغو خصوصیت دینی و هویت عربی آنان است .
  2. به منظور شدت بخشیدن به تلاش برای جدا کردن اعراب قدس از دیگر اعراب مناطق کرانه باختری و شهرهای آن ، مقامات اسرائیلی پاسگاههای مرزی و پلیس نیز مراکز گمرک را در جاده ها و گذرگاهها ایجاد کردند و قدس را به عنوان یک منطقه خارجی برای دیگر شهرها و روستاهای کرانه باختری به حساب آوردند که ورود به آن مستلزم داشتن برگ عبور نظامی می باشد که دستیابی به آن بسیار دشوار است .
  3. یهودی کردن آموزش عربی در قدس : پس از اشغال قدس مقامات اسرائیل بر مدارس دولتی و مراکز آموزشی چنگ انداخته و برنامه های درسی اسرائیلی را جایگزین برنامه های آموزش عربی کردند . این برنامه های درسی اسرائیلی آکنده از به اصطلاح " سرزمین موعود " و آزادی فلسطین از دست اعراب است " تا اینکه نسل جدید دچار توهم شود که فلسطین سرزمین موعود یهودیان است " .

همچنین این برنامه طوری تنظیم شده است که روحیه دانش آموزان عرب را برای پذیرش هدفهای توسعه طلبانه اسرائیل مهیا ساخته و مقام اعراب را عموما پایین آورده و نسل اسرائیلی را به عنوان نسل پیشتاز به دوش کشیدن رسالت تمدن در منطقه معرفی نماید .

ح - وضع قانون قدس در سال 1980 :

در سی ام ژوئیه 1980 سیزده سال پس از الحاق بیت المقدس به اسرائیل و یهودی سازی آن ، خانم گیولا کوهین ( هتحیا ) عضو کنست طرحی را تقدیم کرد که سپس " قانون قدس " نامیده شد و در همان وقت امری رون ( ماپام ) طرح مشابهی را پیشنهاد کرد که کنست در تاریخ 30/7/1980 با متن نهایی قانون یاد شده با اکثریت 69 رأی موافق در برابر 15 رأی مخالف و سه رأی ممتنع آن را تصویب کرد . با این مصوبه کنست اسرائیل آنچه را که تنها قانون اساسی بیت المقدس نامیده می شد و هر دو بخش آن شهر را پایتخت اسرائیل و مقر ریاست دولت و کنست و دادگاه عالی رژیم می دانست تصویب کرد . قانون اساسی مزبور ، رژیم اسرائیل را به اقداماتی فرا می خواند که موجب اجرای مواد آن قانون می شود .

متن نهایی قانون که خلاصه متن دو طرح سابق می باشد دربرگیرنده چهار بند ذیل می باشد که روزنامه هتسوفیه آن را منتشر ساخت :

  1. قدس یگانه ، پایتخت ( اسرائیل ) است .
  2. اماکن مقدسه در برابر هرگونه آسیب و یا هر امری که موجب اخلال در آزادی دستیابی پیروان ادیان آسمانی به اماکن مقدسه گردد ، محفوظ خواهد ماند .
  3. حکومت ( اسرائیل ) بر تحول و فعال کردن قدس و آسایش اهالی آن از طریق مراقبت نیروهای خاص به ویژه تقدیم کمک هزینه سالیانه خاص به شهرداری قدس به نام " کمک هزینه پایتخت " اصرار دارد .
  4. به قدس اولویت ویژه ای در رابطه با فعالیتهای بین المللی به منظور متحول ساختن آن در جنبه های اقتصادی و دیگر جنبه ها داده می شود .

قانون قدس دست مقامات اسرائیلی را به شکل مطلقی در رابطه با فعالیت برای یهودی کردن شهر بدون هیچ گونهمانعی بازمی گذارد ، بر این اساس که اقدامات صورت گرفته در یک سرزمین اشغال شده اجرا نمی شود بلکه در سرزمینی انجام می شود که قانون یاد شده آن را به عنوان پایتخت ( اسرائیل ) اعلام کرده است .

تمامی اموری که ذکر شد قسمتی از هدفهای اعلام نشده ای است که ( اسرائیل ) به وسیله قانون قدس قصد اجرای آن را دارد و البته اینها تمامی هدفها نیستند . ولیکن به رغم اینکه این هدفها به وسیله متن ( قانون ) به شکل علنی تصریح نشده اند با این همه قانون یاد شده با موج عظیمی از اعتراض به ویژه در جهان عرب و اسلام روبه رو گردید .

کما اینکه کشورهای دیگر مانند کشورهای آمریکای لاتین که دارای سفارت در قدس بودند نسبت به قانون مذکور به وسیله انتقال سفارتهایشان به تل آویو اعتراض کردند و این برعکس آن چیزی می باشد که حکومت سابق لیکود از ورای تنظیم قانون قدس دنبال می کرد .

ط - اجرای طرحهای جدید شهرک سازی در جنوب بیت المقدس :

پس از قدرت یافتن شارون از اعضای تندرو حزب لیکود در سال 2000 سیاست یهودی سازی قدس تشدید شد . شارون در سال اول دوره نخست وزیری خود 36 تا 40 شهرک جدید احداث کرد و سه پایگاه نظامی را نیز به شهرکهای غیرنظامی تبدیل کرد ، همچنین توسعه شهرکهای قدیم و افزایش واحدهای ساختمانی آنها را نیز به شدت دنبال کرد .

محتوای طرحهای جدید شهرک سازی :

با حملات رژیم صهیونیستی به کرانه باختری که منجر به سرکوب فلسطینیان شد و متعاقب آن ناتوانی سازمان ملل و دیگر مجامع مانند صلیب سرخ جهانی در پیگیری عملی جنایات این رژیم ، سبب تشدید سیاستهای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین شد و بر این اساس بود که رژیم صهیونیستی از فرصت استفاده کرده و سیاست شهرک سازی در بیت المقدس و نواحی اطراف آن را از سرگرفت ، این رژیم به بهانه رشد طبیعی شهرک نشینان و پاسخ به نیاز آنها در ساخت منازل جدید در شهرکهای اطراف قدس و بیت لحم ( جنوب قدس ) ، برای ساخت 1957 واحد مسکونی ، مجوز ساخت صادر کرد ، این موضوع اعتراض " موسی راز " یکی از نمایندگان کنست را که این ساخت و سازها را بیش از حد رشد طبیعی شهرکها می دانست ، برانگیخت .

اختصاص بودجه ای 90 میلیون دلاری برای یهودی سازی قدس به ریاست حاخام ایلی سویسا ( وزیر امور قدس و از حزب تندروی شاس ) و ایجاد مراکز و تأسیسات درمانی بهداشتی و خط راه آهن در این شهر زیر نظر مقامات یهودی از دیگر طرحهای این رژیم است که از سال 2000 با هدف جذب بیشتر یهودیان و توسعه شهرک نشینی در قدس ، برنامه ریزی شده اند .

متعاقب این اقدامات ، سه طرح بزرگ شهرک سازی در جنوب قدس در مساحت یک هزاردونم ( هر دونم معادل حدود 933 مترمربع ) و در حدفاصل جاده الخلیل به قدس و محله های بیت صفافا و شهرک گیلو در جنوب قدس به تصویب رسید . از مساحت تعیین شده ، 220 دونم به عنوان بخش شرقی شهرکها و 330 دونم نیز برای بخش مرکزی آنها مشخص و احداث چندین هتل با ظرفیت 1100 اتاق در بخش شرقی و احداث خیابانها ، گردشگاهها و ساختمانهای عمومی در دیگر نقاط شهرکها پیش بینی شد .

صهیونیستها از هر شرایطی برای سلب حق اقامت ساکنان قدس سود جستند و با اعاده املاک و مستغلات به صاحبانش که تحت شرایط خاصی آن را ترک کرده بودند ، خودداری کردند .

در این میان جمعیتها ، هیأتها و سازمانهای استعماری یهودی به مثابه سپاهی پیشرو و جلودار و عامل اجرایی تروریسم دولتی ، مورد حمایت پشتیبانی قرار گرفتند و به اعضای آنها مجوز حمل سلاح داده شد تا جایی که هر شهرک و مستعمره ای به زرادخانه سلاحهای پیشرفته و آغازگاه تجاوز و توسعه طلبی جدید تبدیل شد .

طی این مدت مسجدالاقصی ( کانون درگیری در قدس ) به دلیل حفاریهای مستمری که از بدو اشغال قدس تاکنون به بهانه جستجو بقایای معبد موهوم ( سلیمان ) ادامه دارد ، با خطر جدی ویرانی مواجه شده است .

تمامی این اقدامات تجاوزگرانه در برابر دیدگان جهان از سازمان ملل و شورای امنیت گرفته تا سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب صورت می گیرد . رهبران مبارزه مسلحانه فلسطینی در قدس قبلاً نسبت به طرحهای صهیونیستی با برخورداری از کمکها و پشتیبانی هیأت حاکمه صهیونیستی که در پی استیلای کامل بر شهر قدیمی قدس از جمله حرم قدس و مسجدالاقصی هستند ، هشدار داده بودند .

زیاد ابو زیاد وزیر مشاور در امور قدس نیز هشدار داده که سازمانها و جمعیتهای استعماری یهودی با سوءاستفاده از شرایط موجود منطقه و جهان و برخورداری از حمایت نهادهای حکومتی " اسرائیل " در صدد توسعه طلبی و فزونی خواهی در شهر قدس به ویژه در محدوده بخش قدیمی این شهر هستند .

ابوزیاد با رد ادعاهای صهیونیستها درخصوص مالکیت تعدادی از منازل در بخش قدیمی شهر ( قبل از 1948 ) گفت : باید بدانند که همه املاک و مستغلات در رژیم فعلی ( صهیونیستی ) و در بخش غربی قدس قبلاً در مالکیت فلسطینیان بوده است و صهیونیستها از اعاده آن به فلسطینیان جلوگیری می کنند . " اسرائیلی ها " حق ندارند ، املاکی را که ادعای آن را دارند ، تصرف کنند و بدین گونه فلسطینیان را از این حق مسلم خود محروم سازند .

" خلیل توفکچی " رئیس مؤسسه گیتاشناسی بیت الشرق نیز به نوبه خود تأکید کرد که رژیم صهیونیستی به شدت از گروههای استعماری و افراطی فعال در قدس حمایت می کند تا از این رهگذر هدف عمده خود یعنی استیلا بر کل بخش قدیمی شهر و بخش وسیعی از قدس را عملی سازد .

توفکچی با اشاره به وجود دهها پرونده منازعه بر سر مالکیت میان فلسطینیان و " اسرائیلی ها " که در دادگاههای صهیونیستی راکد مانده و ترتیب اثر داده نشده اند ، افزود ؛ در داخل شهر بیش از 55 مجتمع شهرک نشین وجود دارد که مسؤولان قصد دارند تعداد آنها را به دو برابر برسانند .

مآخذ :

  1. التل ، عبدالله ، کارثة فلسطین ، قاهره 1959 .
  2. العارف ، عارف ، النکبة ، بیروت 1956م .
  3. الخطیب ، روحی ، الحفریات الاسرائیلیه حول المسجد الاقصی المبارک و المسجد الصخرة المشرفة ، عمان 1981 .
  4. وزارة الخارجیة الاردنیة ، القدس عربیا و اسلامیا ، عمان #1980 .
  5. ملفات و وثائق وزارة شئون الارض المحتلة
  6. الخطیب ، روحی : الحفریات الأسرائیلیه حول المسجدالاقصی المبارک و مسجد الصخره المشرفه ، عمان 1981
  7. پرونده های وزارت امور سرزمین اشغالی - عمان
  8. دفتر اجرایی امور سرزمین اشغالی : ( القدس ، عربیا و اسلامیا ) ، عمان 1980 .
  9. مجله صدای فلسطین اسلامی ، " طرحهای صهیونیستها برای استیلا بر حرم قدس شریف ، دفتر حماس در تهران ، شماره 38
  10. نشریه خبری وفا ، " اقدامات اسرائیل به منظور یهودی کردن قدس " ، سفارت فلسطین در تهران ، شماره های 1574 ، 1575 ، 1577 ، 1578 ، 1581 و 1587
  11. بولتن رویداد و گزارش ( گزارش مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا ) 8/3/1381 ، شماره 59 .