انتفاضه 1987 ( چگونگی شروع و سیر - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)


پس از حوادث و رویدادهایی چند در منطقه خاورمیانه از جمله پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، از اوایل دهه 80 به مرور زمان شور و شوق انقلاب و گرایش به اسلام و انقلاب اسلامی در مردم فلسطین احیا شد و جنبشهای سیاسی - مذهبی مردمی جایگزین احزاب و سازمانهای سیاسی ملی و غیرمذهبی در سرزمینهای اشغالی گردید . سازمانهای ملی گرا و غیر دینی ( لائیک ) در داخل فلسطین اشغالی هر چند نقش بسیار کمی در مبارزه علیه رژیم صهیونیستی داشتند اما دستاوردی به بار نیاورده بودند و به تدریج اسلام گراها جای خالی آنها را در صحنه مبارزه با رژیم صهیونیستی پر می کردند . گرایش به اسلام در فلسطین از طریق رفراندمی که یک سازمان استرالیایی با همکاری بعضی از دانشگاههای فلسطین اشغالی در سال 1968 انجام داد مشخص گردید . طبق این سرشماری بیش از 60% مردم فلسطین خواستار ایجاد دولت اسلامی و کمتر از 20% خواستار حکومت لائیک و غیرمذهبی شدند .

با گرایش مردم مسلمان فلسطین به اسلام روز به روز جنبش اسلامی در فلسطین جای خود را در بین مردم باز کرد و از پشتوانه وسیع مردمی برخوردار گردید . در این مرحله جنبش اسلامی کوشید مردم را علیه رژیم صهیونیستی و عوامل آن سازماندهی و بسیج کند . استفاده از سلاح سرد یک مرحله از این حرکت بود .

نیمه اول دهه هشتاد هنوز به پایان نرسیده بود که جنبش اسلامی فلسطین که بیشتر در دو گروه اخوان المسلمین و جنبش جهاد اسلامی متجلی بود و نیروی سیاسی و عمده را در سرزمینهای اشغالی تشکیل دادند و تا آنجا تدین و ایمان مردم بالا گرفت که شخصیتهای غیرمذهبی و لائیک و نظریه پردازان فلسطینی بر ضرورت تمسک به خط اسلام به عنوان تنها راه رهایی ملت فلسطین و امت اسلامی از هجوم غرب و چنگال صهیونیسم اعتراف و تأکید ورزیدند . تا این که در سال 1987 اولین جرقه انتفاضه و انقلاب فلسطین در داخل سرزمینهای اشغالی زده شد و شعله آن دامن رژیم صهیونیستی را فرا گرفت و نیروهای سیاسی مذهبی موجود در فلسطین را تحت الشعاع قرار داد و همه را به دنبال خود کشید .

از آنجایی که انتفاضه مردم فلسطین در طول حیات سیاسیچند ساله خود دارای فراز و نشیبها و بعضا تنشهای سیاسی بوده در این نوشتار سعی شده سیر تاریخی انتفاضه مرحله بندی شود تا بتوان از آن تصویر روشن و دقیق تری ارائه داد .

مرحله اول - تظاهرات مردمی

از نیمه دوم دهه هشتاد یک گروه نظامی تابع جنبش جهاد اسلامی به منظور اجرای مأموریتهای نظامی علیه صهیونیستها در صحنه سیاسی و نظامی فلسطین پا به عرصه وجود گذاشت . و در زمانی که نیروهای صهیونیستی سلاحهای موجود نزد جنبش اخوان المسلمین را در ماه ژانویه 1984 مصادره کردند ، جنبش اسلامی و مقاومت ملی فلسطین توانست عملیات نظامی مهمی در سالهای 1985 و 1986 و 1987 انجام دهد که نتیجه این عملیات بالا رفتن روحیه مردم و پیروی آنها از جریانهای اسلامی در فلسطین بود .

این حرکتها تلنگری بود بر فطرت الهی و وجدان خفته جوانان مسلمان و ، اساتید دانشگاهها ، مهندسان و پزشکان ، وکلا ، داروسازان و روشنفکران . این حرکتها تا آنجا تأثیرگذار بود که فعالیتهای دانشجویی در دانشگاهها و مراسم و میتینگهای آنها نقش مهمی را در بیداری و آگاهی مردم به ویژه جوانان و همچنین آموزش کادرهای جنبش اسلامی به منظور هدایت و پذیرش کارهای سیاسی مردم داشت به صورتی که صحنه فلسطین هر روز شاهد تظاهرات مردم و درگیریهای خونین تظاهرکنندگان با ارتش رژیم اشغالگر قدس بود . همچنین تجربه سالهای گذشته ( 1981 - 1987 ) نیز همراه با تجربه انقلاب اسلامی ایران ، به جنبش سیاسی فلسطین ، روشهای مبارزاتی و فعالیتهای مردمی نوینی را ارائه داد .

به طور کلی سال 1987 از دیگر سالها در سرزمینهای اشغالی فلسطین متمایز بود زیرا این سال فلسطین شاهد موج اعتصاب غذای زندانیان سیاسی فلسطینی ، بسته شدن تعدادی از دانشگاهها از جمله دانشگاه " بیرزیت " به مدت چهار ماه ، برگزاری تظاهرات و اعتصابهای متعدد در مناسبتهای تاریخی و ملی فلسطین مثل روز زمین ، یادبود صدور اعلامیه بالفور ، مراسم سالگرد کشتار مردم مسلمان صبرا و شتیلا توسط ارتش متجاوز اسرائیل و عوامل مزدور آن در لبنان ، روز شهید ، روز صلح ، یادآوری تقسیم فلسطین ، روز جهانی پیوند با ملت فلسطین ، تظاهرات علیه قوانین نژادپرستی صهیونیستی و تبعید فلسطینیها به خارج از سرزمینهای اشغالی بود .

هنگامی تظاهرات و فعالیتهای اسلامی روند رو به فزاینده ای پیدا کرد که گروهی از مبارزان مسلمان وابسته به جنبش جهاد اسلامی فلسطین توانستند از زندان مرکزی غزه به خارج فرار کرده و چندین عملیات نظامی علیه صهیونیستها انجام دهند .

در تاریخ 16 اکتبر 1987 این گروه با تعدادی ازصهیونیستها در محله شجاعیه غزه درگیر شدند که فرمانده آن و همرزمانش ( محمد جمل و برادرانش ) به شهادت رسیدند .

شهادت این افراد ، آتش انتفاضه را در فلسطین اشغالی شعله ور ساخت و مردم فلسطین که لحظه به لحظه اخبار عملیات ضد صهیونیستی را دنبال می کردند با شنیدن خبر شهادت این گروه از مجاهدین ، اقدام به تشییع جنازه آنها نموده و از محله شجاعیه جمعیتی از زنان و مردان و سالخوردگان و جوانان خارج شده و تظاهرات عظیمی برپا داشتند که در مدت کمی به دیگر محله های غزه سرایت نمود و راهپیمایی ضد صهیونیستی بسیار بزرگی به وجود آمد . به دنبال این حرکت ، در اردوگاه فلسطینی " رفح " راهپیمایی عظیمی سازماندهی شد و مردم به طرف منزل شهید محمد جمل حرکت کردند . برخی دیگر نیز از محله " تل السلطان " خارج شدند تا به راهپیمایی بپیوندند . در پیشاپیش آنها شیخ " نافذ عزام " با صدای بلند فریاد می کشید که " راه ما که محمد الجمل با شهادت خود ، خونش را برای آن هدیه نمود در مسیر پاک انقلاب تا رسیدن به لقاءالله الکریم ادامه خواهد یافت . "

در اردوگاه جبالیا نیز به دنبال صادر شدن دستور تبعید شیخ عبدالعزیز عوده امام جماعت مسجد عزالدین قسام ، مردم قیام کردند و تظاهرات عظیمی از آنجا آغاز شد و تظاهرکنندگان سعی کردند مرکز پلیس در نزدیکی اردوگاه را تسخیر نمایند . اما این تظاهرات توسط گشتیهای نظامی اسرائیل سرکوب شد ولی دامنه آن به اردوگاه بلاطه ، دهیشه و قلندیا کشیده شد . در دیرالبلح و اردوگاههای میانی تظاهرات باشکوهی در تشییع جنازه یکی از مبارزان فلسطینی به نام انتصار العطار صورت گرفت . در بیت المقدس نیز مردم به دنبال اقدام اعتراض آمیز دیگر اردوگاهها ، به تجمع در داخل مسجدالاقصی اقدام نمودند تا مانع ورود گروه " رضاءهیکل " به مسجد گردند و سپس به رویارویی با مأموران اسرائیلی پرداختند .

و چندی نگذشت که که تظاهرات و اعتراض مردمی علیه صهیونیستها سایر اردوگاهها و شهرهای فلسطین اشغالی از جمله رام الله ، بیره ، اردوگاه جلزون ، کرانه غربی ، نابلس ، الخلیل ، جنین و طولکرم را فرا گرفت و به طور کامل و روزانه تا ماه مارس ادامه پیدا کرد .

به دنبال صدور دستور رژیم صهیونیستی به ارتش اسرائیل در تاریخ 21/12/1987 توسط رژیم صهیونیستی به ارتش اسرائیل مبنی بر دستگیری و سرکوب فلسطینیهایی که به هر نحو متهم به مبارزه به اسرائیل هستند مبارزات مردم فلسطین از تاریخ 7/1/1988 شدت گرفت در پی آن یک سری کمیته های مردمی به منظور سرپیچی از قوانین اسرائیل و حمایت از فلسطینیها تشکیل شد و بیانیه هایی نیز در حمایت از انتفاضهفلسطین به نام همین کمیته در سرزمینهای اشغالی فلسطین انتشار یافت که در آنها خواستار مسائل ذیل بودند :

[[ پرونده : | الثورة الشعبیه فی فلسطین/ص 49 تصویر بالا ]]

[[ پرونده : | قهرمانان شهر غزه... نبرد به وسیله سنگ - 1987 ]]

توقف سیاست سرکوب و مشت آهنین رژیم صهیونیستی ، لغو قوانین انگلیس که از زمان قیمومیت آن بر فلسطین عمل می شد ، خروج ارتش اسرائیل از مراکز مسکونی فلسطینیها ، انحلال شوراهای شهرداریها و کمیته های خدماتی روستاها ، و اردوگاهها ، اجرای انتخابات دموکراتیک برای همه شوراها و کمیته ها در نوار غزه و کرانه غربی رود اردن ، آزاد کردن تمام بازداشت شدگان انتفاضه ، لغو مالیاتهای اضافه ای که بر تجار و کسبه فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی بسته شده بود ، توقف مصادره زمینهای اعراب و احداث شهرکهای یهودی نشین ، تحریم کالاهای اسرائیلی و امتناع فلسطینیها از پرداخت مالیات به اسرائیل و تغییر سیستم کشاورزی در جهت رسیدن به خودکفایی فلسطینیها .

با شروع سال 1988 انتفاضه ادامه یافت و شکل ملموس تری به خود گرفت و به عنوان یک مسئله اساسی و بین المللی که دارای وزن و ویژگیهای گوناگون بود در صحنه جهانی و منطقه ای ظاهر شد . فلسطین در فصل بهار این سال شاهد تحولات و حوادث چشمگیری بود و توانست جای خود را در صحنه بین المللی باز نماید و انتفاضه مردم را از دیگر حوادث و رویدادهای عربی متمایز سازد . ملت فلسطین توانست با توسعه و متحول ساختن روشهای مقابله با رژیم صهیونیستی در میان فضای شومی که بر منطقه حاکم بود از جمله روند سازش با اسرائیل راهی باز کند و حیات خود را دررویارویی با دشمن صهیونیستی تجدید و قوام بخشد . و رژیم صهیونیستی را علی رغم به کار گیری وسایل مختلف سرکوب فلسطینیها ناتوان سازد . و به رغم این که از جانب رژیمهای عربی سعی می شد تا انتفاضه وارد بازار سازشکاریهای اعراب گردد تا با نام فلسطین به حیات آن خاتمه داده شود اسلام جای را در میان مسائل مهم بین المللی باز کرد .

در خلال این مدت حجم و کمیت زیاد برخوردها و تظاهرات و عملیات نظامی مبارزان فلسطینی علیه رژیم صهیونیستی ، در حالی که زمزمه های سازش بعضی رژیمهای عربی با رژیم صهیونیستی شنیده می شد و می رفت تا سرگذشت فلسطین به بوته فراموشی سپرده شود به ملت فلسطین یک بعد انقلابی داد تا جایی که سنگ در داخل فلسطین اشغالی به یک ماده زنده ای تبدیل گردید که با وجدان داخلی فلسطین در ارتباط بود . و حرکت مردم و شیوه مبارزاتی آنها با سنگ علیه صهیونیستها ، انقلاب سنگ یا انتفاضه سنگ نامیده شد .

در سال اول انتفاضه روش مردم در مبارزه با اسرائیل ، تظاهرات دسته جمعی ، سر دادن شعار ، تبلیغات و اعلام اعتصاب بود و اداره و سازماندهی مبارزات نیز با ساده ترین وسایل و کمترین امکانات انجام می گرفت . در این مرحله روحیه و اعتماد به نفس مردم و همچنین تصمیم در استمرار مبارزه و مقابله آنها با صهیونیسم در شکل و قالب انتفاضه بالا گرفت و روابط و هماهنگی بین گروههای جهادی داخل فلسطین به منظور سازماندهی و هدایت انتفاضه شروع گردید . اراده ملی مردم فلسطین در این مرحله با ساده ترین وسایل و امکانات مشخص شد . در ماههای اولیه انتفاضه ، احساس قدرتعمل فلسطینی تقویت شد به طوری که اعتماد به نفس تجدید نظر گردید . همچنین جوانان ، آشنایی و تجربه بیشتری در شناخت دشمن و نحوه رویارویی با آن و دستگاههای وابسته اش پیدا کردند . و روابط بین گروههای اجتماعی نیز در خلال ماههای اولیه در قالب و شکل مسئولیت مشترک ، حالت جهادی به خود گرفت .

این مرحله را می توان به طور ذاتی مرحله خودسازی و تمرین عملی و آمادگی عقلی و مادی مردم در انتفاضه برای ورود به مراحل بعدی عملیات ضد صهیونیستی آنها تلقی کرد . در این مرحله ناگهان سازمانهای جاسوسی اسرائیل از جمله : شین بث ( دستگاه اطلاعات داخلی صهیونیستها ) به طور غافلگیرانه با انتفاضه روبه رو شدند . شاید علت این غافلگیری ، به حماقت عناصر و عوامل دستگاه اطلاعاتی اسرائیل و غرور کورکورانه آنها برمی گشت . هنگامی که گفته می شود دستگاههای جاسوسی اسرائیل از جمله شین بث غافلگیر شدند به این لحاظ است که رژیم صهیونیستی به روند سازشکارانه رژیمهای عربی و اوضاع آرام منطقه پیرامون خود اطمینان داشت به ویژه از ناحیه کشورهای عربی که مخالف انقلاب اسلامی بودند خاطر جمع بود .

در سطح داخلی نیز مؤسسه های صهیونیستی چندین طرح اسکان یهودیان را در دست اجرا داشتند و طرحهای اقتصادی و جهانگردی قدیم آنها در شرف تکمیل بود . رژیم صهیونیستی به فعالیت دستگاه شین بث اطمینان داشت و بر این باور بود که این دستگاه قادر است هر گونه مقاومتی را براندازد . اما نه تنها نتوانست در این مرحله انتفاضه را سرکوب کند بلکه مردم در سرزمینهای اشغالی فلسطین توانستند با گذر از این مرحله خطرناک گام مهمی را در جهت پیشرفت انتفاضه و استیصال رژیم صهیونیستی بردارند . در این مرحله هر چند انتفاضه فلسطینیان در مقابله با اسرائیل ، آزادی قدس و فلسطین را به دنبال نداشت ، اما در رویارویی با صهیونیستها شرایطی را برای مرحله دوم انتفاضه به وجود آورد که تا قبل از توافق ساف - اسرائیل ادامه داشت و توانست بسیاری از معادلات استکبار جهانی و صهیونیسم را در منطقه بر هم بزند . در این مرحله تمامی روشهای سرکوبی که از سوی رژیم صهیونیستی برای ریشه کن مردن انتفاضه انجام می گرفت نه تنها انتفاضه را سرکوب نکرد بلکه آن را شعله ورتر ساخت و نیروهای شرکت کننده در آن را مجبور ساخت تا بعضی از شگردها و روشهای مبارزاتی خود را تغییر داده و بعضی دیگر را نیز متحول سازند . از این زمان انتفاضه وارد مرحله دوم خود شد .

مرحله دوم - رویارویی سازمان یافته

مرحله دوم انتفاضه که از تابستان سال 1988 شروع گردید ، شگردها و روشهای عمل و مبارزه با اسرائیل و همه طرحهای غربی و برخی کشورهای عربی ، که همگی در یک سنگر برای قلب حقایق و ذبح مسأله فلسطین جمع شده بودند ، را متحول کرد . تظاهرات گسترده و راهپیمایی های آرام به تجمعات کوچکتر و دسته های کوچک متشکل از جوانان و نوجوانان ، پرتاب سنگ و هجوم و کمین و گریز علیه دشمن صهیونیستی تبدیل گردید . در این مرحله نوجوانان و جوانان فلسطینی لیاقت و جرأت خود را به نمایش گذاردند . و به خودروهای گشتی صهیونیستها در خیابانها و بازارها حمله کردند . شعارهای آنها نیز کاملاً رنگ و محتوای اسلامی گرفت تا جایی که به غیر از شعارهای " بسم الله " ، " الله اکبر " ، " لااله الاالله " ، " بالروح بالدم نفدیک یا فلسطین " ، " بالروح بالدم نفدیک یا شهید " ، " بورکت یا خمینی یا لوحة الجهاد فی اثر الحسین " دیگر شعار و ندایی در راهپیمایی ها و تظاهرات آنها شنیده نمی شد و شعارهای حزبی و گروهی که فقط در منازل صاحبان آنها و هزاران کیلومتر به دور از انتفاضه زمزمه و نجوا می شد ، جای خود را در انتفاضه به شعارهای یاد شده داد .

در این مرحله روزی شب نمی شد مگر این که خیابانهای شهرها و اردوگاهها تبدیل به صحنه نبرد و رویارویی بین سربازان صهیونیستی مسلح به انواع سلاحهای گرم و جوانان فلسطینی شود که تنها سلاح آنها برای دفاع از خود و نشان دادن اعتراض و خشم خویش ، سنگ بود .

در این مرحله ، مردم سازماندهی شدند و عملیات نظامی در برابر ارتش اسرائیل ، در گروهها و کمیته های گوناگون متشکل گردید و رهبری انتفاضه گروههای ضربت تشکیل داد و کمیته های ویژه ای به منظور رسیدگی به امور افراد فعال انتفاضه تشکیل شد و امور اردوگاهها و شهرهای فلسطینی سازماندهی گردید . عوامل و جاسوسان اسرائیلی نیز شناسایی شدند . و علی رغم این که نیروهای اسرائیلی اقدامات سرکوبگرانه بسیاری را بر ضد فعالان انتفاضه اعمال می کردند - که از جمله آنان منع آمد و رفت مردم بود . اما انتفاضه خاموش نشد و جنبش اسلامی در سراسر سرزمین فلسطین در میان همه مردم گسترش یافت . مساجد به کانون حضور و حرکت مردم تبدیل گردید و از جمعیت پر شد . مردم در مساجد حاضر می شدند ، نماز می خواندند و در عملیات اعتراضی و جهادی علیه صهیونیستها شرکت می کردند . کمیته های قضایی اسلامی نیز در مساجد برای حل اختلافات داخلی فلسطینیها و حکمیت بین مردم مسلمان تشکیل گردید . این سرشاری و آبادی مساجد ، ارتباط نزدیکی با گسترش انتفاضه داشت . مردم آموختند که چگونه انتفاضه را استمرار بخشند و با انتفاضه زندگی کنند . اکثر روزهای هفته را به اعتراض و مقاومت و مبارزه می گذراندند . عوامل اسرائیلی نیز بر فشار خود می افزودند . شمار زیادی ازفلسطینیهای غزه و کرانه غربی که به داخل سرزمینهای اشغالی 1948 می رفتند و در کارخانه ها کار می کردند - حدود 123 هزار فلسطینی در آن کارخانه ها اشتغال داشتند - در روزهای مبارزه از کار دست می کشیدند که باعث شد ضربه سنگینی بر اقتصاد و تولید اسرائیل وارد شود .

برخوردهایی که از سوی گروههای شرکت کننده در انتفاضه با رژیم صهیونیستی انجام گرفت دارای چارچوب و برنامه ریزی ویژه ای گردید به طوری که مایه تجدید حیات ملت فلسطین شد و نیروهای اسرائیلی را ناتوان ساخت و آنها را در مقابل کمینهای که مبارزان مسلمان فلسطینی می زدند مستأصل کرد .

به مرور زمان سنگها در دست نوجوانان و جوانان فلسطینی به بمبهای آتش زا و کوکتل مولوتف و خنجر تبدیل گردید . و این سلاحها نقش مهمی را در عملیات ضد صهیونیستی آنها ایفا کرد .

حرکت جدید مردم در انتفاضه منجر به آتش کشیده شدن تعدادی اتوبوس حامل صهیونیستها و کشته و مجروح شدن سرنشینان آنها گردید . به عنوان نمونه می توان از عملیات اریحا نام برد که همزمان با شروع انتخابات پارلمان رژیم صهیونیستی انجام گرفت و منجربه سوخته و مجروح شدن بسیاری از سرنشینان اتوبوس یکی از مستعمره های یهودی نشین گردید . مناطقی که بمبهای آتش زا در آنها انداخته می شد متعدد بود ، به همین لحاظ دامنه کاربرد آنها نیز گسترش یافت . با گذشت مدت زمان اندکی از این مرحله ، یک منبع نظامی اسرائیل به پرتاب 575 فقره بمب آتش زا توسط فلسطینیها به سوی اتوبوسهای حامل صهیونیستها - تا ابتدای ماه نوامبر 1989 - اعتراف نمود . این منبع همچنین اظهار داشت که 50 خودرو به طور کامل توسط این بمبها سوخته شده است .

در واکنش به ریشه کن کردن درختان باغهای کشاورزان فلسطینی ، از سوی عوامل رژیم صهیونیستی ، جوانان فلسطینی با آتش زدن زمینهای کشاورزی صهیونیستها ضربه سختی را بر پیکر اقتصاد اسرائیل وارد کردند ، چنانچه مساحت زیادی از زمینهای کشاورزی و جنگلها و مراتع را از جنوب تا شمال داخل خط سبز - سرزمینهای اشغالی در سال 1948 - را به آتش کشیدند . " زئیف شیف " ، تحلیل گر نظامی ، و نظریه پرداز روزنامه " هاآرتس " ، به این موضوع پرداخته و می گوید : " با این روش فلسطینیها موفق شدند ، بیش از هر وسیله دیگری ، انتفاضه را به داخل خط سبز و به پشت اسرائیل منتقل کنند و انتفاضه موفق شد خسارتهای مادی زیادی به ما وارد سازد . آتش سوزیها پدیده ای جدید و بسیار سخت است و بدون هیچ گونه شکی آن را باید به انتفاضه ارتباط داد . و این عملیاتی است که خیلی ساده می توان آن را انجام داد ولی خیلی مشکلمی توان مرتکبین آن را شناسایی کرد . این پدیده به سطحی رسیده که می توان آن را به عنوان یک ضربه شدید توصیف کرد به طوری که فقط در طی 4 ماه بیش از 170 جریب از زمینهای کشاورزی اسرائیلی به آتش کشیده شد که خسارتهای مادی آن بیش از 80 میلیون دلار برآورد گردید .

همچنین عملیات حمله با خنجر و چاقو نیز نمونه بارزی است که به انتفاضه ، سلاح هجومی و دفاعی مهمی بخشید و مرحله دوم را از مرحله اول متمایز ساخت و شاید این از ویژگیهای آشکار مرحله دوم باشد .

جنبش اسلامی فلسطین نقش پیشرو در این راه داشت به گونه ای که عملیات تهاجمی زیادی با چاقو قبل و در خلال انتفاضه انجام داد . از زیباترین نمونه این تهاجم در زمان انتفاضه ، عملیاتی بود که یکی از مبارزان فلسطینی به نام یاسر خواجه از ساکنان اردوگاه رفح انجام داد . وی در زندان مرکزی غزه در حالی که از برادر بازداشت شده اش دیدار می کرد به تعدادی افسر و سرباز اسرائیلی حمله برد . در نامه ای که وی از زندان فرستاد و در نشریه " النفیر " که در داخل سرزمینهای اشغالی منتشر می شود ، چاپ شد ، می گوید : " احساس قدرت عجیبی می کردم ، افسران و سربازان از جلوی من فرار می کردند و من با هر کسی که برخورد داشتم با چاقو او را مضروب می کردم . چاقو را بر سر یکی از افسران فرود آوردم و خواستم آن را بیرون بکشم ، نتوانستم لذا چاقوی دیگری بیرون آوردم و چهار نفر را مورد هجوم قرار دادم تا این که ساق پایم مورد اصابت گلوله قرار گرفت لذا دیگر نتوانستم به حمله خود ادامه دهم . "

شهید محمد الیازوری یکی از مبارزان این راه بود . وی وقتی در حال اقامه نماز ظهر بود سربازان به اردوگاه الشابوره در رفح حمله بردند و به خانه وی ریختند و پدرش را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا محل پسرش ( محمد ) را نشان دهد که وی با عجله نمازش را به پایان رساند و خنجر خود را کشید و در کمین فرمانده گشتی نشست و او را چندین بار با ضربات چاقو مورد حمله قرار داد و سپس خود به شهادت رسید .

روزنامه صهیونیستی " عل همشمار " در شماره خود در روز 18/11/1988 اعتراف نمود که جوانان عرب 55 فقره عملیات حمله با چاقو بر ضد سربازان و ساکنان صهیونیستی انجام داده اند که 14 عملیات در داخل خط سبز و 32 عملیات در کرانه غربی و 11 عملیات در نوار غزه بوده است . به این ترتیب این نوع عملیات تأثیرات روحی مثبت زیادی برای ملت فلسطین و تأثیرات منفی برای رژیم صهیونیستی به همراه داشت . افزون بر اینها عملیات نظامی علیه نیروهای اسرائیل به طور مستمر در حمایت از انتفاضه و بالا بردن روحیه مردم نقش داشته است . در این زمینه سخنگوی رسمی ارتش اسرائیل درروز 7/11/1988 اعتراف کرد که " 717 سرباز اسرائیلی و 448 شهروند یهودی در نتیجه تهاجمات و عملیات گوناگون فلسطینیها بر ضد نیروهای اسرائیلی مجروح شده اند . "

شاید مهم ترین عملیات فلسطینیها در غزه و خان یونس و الخضیره و قدس و تل آویو انجام شد که همگی توسط انقلابیون مسلمان فلسطینی انجام گرفت .

در کنار عملیات نظامی که در آنها نظامیان صهیونیستی و یهودیان شهرکهای مهاجرنشین مورد هدف قرار می گرفتند ، اقدامات دیگری نیز از سوی انقلابیون مسلمان فلسطینی علیه شرکت حمل و نقل اسرائیل ( ایقد ) انجام می گرفت . در اوایل سال 1989 در بیانیه ای که در مجله " مطاراه " ( یکی از جراید اسرائیلی ) منتشر شد به مجروح شدن 460 نفر از سرنشینان اتوبوسها و کشته شدن 25 نفر و وارد شدن خسارت مادی به 1700 دستگاه اتوبوس و سوخته شدن 50 دستگاه اتوبوس دیگر در اثر پرتاب نارنجک یا کوکتل مولوتف اعتراف شد .

نیروهای انتفاضه ، هجومی را بر ضد مؤسسات داخلی رژیم اشغالگر فلسطین برای از هم پاشیدن و نابودی آنها آغاز کردند . از زمانی که جوانان روستای قباطیه عملیاتی را در مورد یکی از مزدوران اسرائیل یعنی محمد العیاد انجام دادند و حکم اعدام وی اجرا شد و او را از ستون برق به دار آویختند ، و عملیات تصفیه ای که در مورد سران و رؤسای مزدوران انجام گرفت لرزه بر اندام صهیونیستها افتاد . در این مورد زئیف شیف تحلیل گر نظامی نظریه پرداز روزنامه " هاآرتس " در 3/3/1988 اظهار داشت که : " این اقدام خطرناک ترین حادثه از زمان شروع انتفاضه است . "

پس از این اقدامات و نیز پس از این که انقلابیون فلسطینی نامه هایی به افراد پلیس عرب ، و سایر مزدوران اسرائیلی فرستادند ، صدها پلیس عرب و مزدور اسرائیل استعفا کردند . یکی از افسران صهیونیستی ، این عملیات را " فاجعه حقیقی " نامید .

بسیاری از اعضای شوراهای شهرداریها و روستاها که توسط رژیم صهیونیستی منصوب شده بودند از مسئولیتها و سمتهای خود استعفا دادند . فقط تا 9 سپتامبر 1989 بیش از 110 نفر از مزدوران اسرائیل اعدام شدند و شمار زیادی از آنها سلاحهای خود را به صهیونیستها تحویل دادند و از ادامه همکاری با آنها دست برداشتند . به این ترتیب روشن شد که رژیم صهیونیستی در کرانه غربی و نوار غزه متکی به شبکه انبوهی از مزدوران و وسایل دیده بانی و وابسته به شماری از خبرچینها و جاسوسان فرصت طلب بوده که رژیم صهیونیستیآنها را در زمینه های گوناگون به کار می گرفت . اما با این اقدام انقلابیون فلسطینی توطئه رژیم صهیونیستی خنثی شد و مساجد محلی شد برای اعلام توبه مزدوران و عدم همکاری آنها با دشمن صهیونیستی و پیروی از انتفاضه در فلسطین . مسجد " سیله الحارثیه " نمونه بارزی در این زمینه بود .

در سرزمینهای اشغالی فلسطین تمامی مزدوران اسرائیل حتی افراد خردسال که توسط رژیم صهیونیستی به منظور خبرچینی مورد بهره برداری قرار می گرفتند شناسایی شدند و مورد عفو رهبران انتفاضه قرار گرفتند . علی رغم تمامی تلاشهای رژیم اسرائیل برای دادن اختیاراتی به مزدوران خود تا مردم را وادار کنند با آنها در مسائل مختلف از جمله : اجازه سفر و زیارت ، پروانه ساختمان و... مذاکره نمایند و بدین وسیله مردم را از شور و شوق انقلابی علیه اسرائیل باز دارند ، این حربه نیز کارساز نشد و توطئه رژیم صهیونیستی با شکست مواجه گردید و مزدوران آن مجبور شدند برای حفظ جان خود از مزدوری برای اسرائیل دست بردارند .

اعلامیه ها نقش مهمی ، در هدایت انتفاضه و برافروختن شدت آن در رویارویی با گشتیهای رژیم صهیونیستی داشت . شعارهایی که بر دیوارهای خانه ها و سر در مغازه ها و مراکز تجاری نوشته می شد تأثیر مهمی در فشار روحی بر صهیونیستها داشت . علاوه بر اعلامیه هایی که جنبش اسلامی ( حماس و جهاد اسلامی ) منتشر می کردند ، حماس یک نشریه سیاسی تحت عنوان " حماس " و " جهاد اسلامی " نیز نشریه سیاسی به نام " النفیر " انتشار می دادند . همچنین حماس منشور خود را و جهاد اسلامی نیز نوشته ای منتشر نمودند که در آن نهضت معرفی می شد و هر کدام اندیشه و موضع گیریها و برنامه های جهادی خود را برای مردم تبیین می کردند . فرماندهی متحد انتفاضه نیز که در سازمان آزادی بخش فلسطین - با تمامی گروههای وابسته به آن - متجلی بود اعلامیه های ماهانه ای که شامل اعلام اعتصابها بود ، صادر می کرد . معمولاً اعلامیه های دیگری از سوی گروههای فعال در انتفاضه منتشر می شد که در آنها نحوه مقابله با دشمن ، حفاظت از خود در مقابل گلوله ها و گازهای شیمیایی و اشک آور نیروهای اسرائیلی ، رهایی از کمیته های نیروهای امنیتی دشمن صهیونیستی و راههای مقابله با حالتهای اضطراری و همچنین راههای نجات دادن مجروحان و مصدومین گازهای شیمیایی برای تظاهرکنندگان توضیح داده می شد . در طی این مرحله از انتفاضه دهها نوع کاست سرودهای انقلابی در مورد انتفاضه فلسطین که در مورد و خواسته های مشروع ملت فلسطین و نیز درباره شهدا و تحیت از اسراء و مجروحین سروده شده بود در بین مردم توزیع گردید .

[[ پرونده : | الثورة الشعبیه فی فلسطین/ص 75 بالا ]]

[[ پرونده : | رویارویی جوانان با ارتش اسرائیل - 1987 ]]

برخی بازرگانان ثابت کردند که همراه و همگام با انقلابیون مسلمان فلسطینی هستند و با رژیم صهیونیستی مبارزه می کنند . عده ای از آنها انواع مختلف سبزی و مواد غذایی را به محله ها و اردوگاهها و روستاهایی که توسط رژیم صهیونیستی محاصره می شد ارسال می کردند . کمک تنها به واحدهای مسکونی به صورت جداگانه منحصر نبود بلکه از اردوگاهی به اردوگاه دیگر نیز کمک می شد مثلاً هنگامی که کشاورزان خان یونس احساس کردند اهالی اردوگاه النصیرات از نظر مایحتاج عمومی در مضیقه هستند شروع به جمع آوری محصولات تره بار خود کرده و آنها را بین اهالی اردوگاه تقسیم کردند . این نمونه از کمک و همیاری انتفاضه تنها منحصر به اهالی کرانه غربی و نوار غزه نبود بلکه فلسطینیهای ساکن در مناطق اشغالی سال 1948 نیز اقدامات مشابه و زیبایی انجام دادند .

در این مرحله یک وسیله دیگر نیز به کار گرفته شد اما زیاد طول نکشید و آن بلندگوهای دستی بود که جنبش اسلامیفلسطین آنها را برای اعلام مبارزه با گشتیهای صهیونیستی به کار می گرفت . اردوگاهها و شهرها و روستاها از نظر نظامی از یکدیگر تفکیک شده بودند مثلاً خطوط تماسی بود که گشتی نظامی یا ساکنان شهرکهای یهودی نشین و یا خبرچینها نمی توانستند بدون رو به رو شدن با سنگ ساران انقلابیون فلسطینی از نزدیکی آن عبور نمایند . یک سری اماکن مسکونی وجود داشت که جوانان در هنگام محاصره شدن ، بدانجا فرار می کردند . مراکز فرماندهی و هدایت جوانان در انتفاضه نیز مساجد بود .

اردوگاهها و محله های فلسطینی از نظر جغرافیای نظامی تفکیک شده بود و مردم هر منطقه نیز به لحاظ توانائیهای رزمی در دسته های مختلف تقسیم شده بودند . گروههای گشت و شناسایی و هسته های چریکی عملیاتی و مردمی عادی از افراد خط مقدم و گروههای خط مقدم تظاهراتها حمایت می کردند . و به وسیله آب ، بمبهای اشک آور و شیمیایی را خاموش می کردند و جوانانی را که مورد اصابت گلوله قرار می گرفتند به پشت صحنه درگیری منتقل می کردند و به نوبهخود به کسانی که از دست سربازان صهیونیستی فرار می کردند پناه می دادند و حتی زنان برای آزادی افرادی که در دست سربازان گرفتار شده بودند ، پیشقدم می شدند .

در این مرحله از انتفاضه فلسطین ، رژیم صهیونیستی دیگر زمان و مکان مقابله با انقلابیون مسلمان را تعیین نمی کرد بلکه مسأله کاملاً برعکس شد و تظاهرکنندگان در زمانهای مختلف از مساجد و منازل خود خارج می شدند و بدون این که زمان و مکان مشخصی را از قبل تعیین کرده باشند نیروهای اسرائیلی را به حمل و نقل نفربرها و جنگ افزارهای خود از نقطه ای به نقطه ای دیگر مجبور می کردند تا جایی که رژیم صهیونیستی مجبور شد از چرخ بال برای شناسایی مراکز تظاهرات و نیز رویارویی با انقلابیون مسلمان فلسطینی استفاده کند . رهبران مسلمان فلسطینی نیز افزون بر رعایت مسائل یاد شده ، زمانهای دیگری را مانند تشییع جنازه شهدا و مناسبتهای عمومی و یادواره حوادث تاریخی مهم فلسطین برای بر پایی تظاهرات در نظر می گرفتند . معمولاً در مناسبتهای ویژه ، مراکز اقامه نماز و مساجد و به ویژه محلهای اقامه نماز جمعه ، نقطه شروع خوبی برای برگزاری تظاهرات مردم علیه رژیم صهیونیستی بود . پس از اقامه نماز جمعه و پایان خطبه های امام جماعت مساجد روحیه مردم سرشار از معنویت و حماسه می شد و نمازگزاران شروع به تظاهرات می کردند . این وضع باعث شد تا اسرائیل در روزهای جمعه از نیروهای زیادی برای محاصره مساجد و سرکوب مبارزان مسلمان فلسطینی استفاده کند .

انقلابیون مسلمان در فلسطین شبها از طریق بلندگوهای گلدسته ها و مأذنه های مساجد اعلام جهاد می کردند و مردم در مساجد جمع می شدند به ویژه در شهرهایی نظیر بیت المقدس ، رفح ، مغازی ، بریج و جبالیا این تجمعها به حد اعلی می رسید . ساکنان هر اردوگاه اعم از زنان و مردان و کودکان و سالخورده از اردوگاه خارج می شدند و همگام با شعارهای اعلام شده از مساجد که کانون مبارزات ضد صهیونیستی در انتفاضه بود ندای " الله اکبر " ، " حی علی الجهاد " ، " حی علی الفلاح " سر می دادند و حتی جوانان در بعضی از اردوگاهها ، روستاها و محله های شهرها به ایجاد موانع و سنگر و خطوط پدافندی در مقابل اسرائیلیها اقدام می کردند به طوری که گشتیهای نظامی اسرائیلی یا یهودیان و عناصر اطلاعاتی ضد صهیونیستی به سبب آسیب پذیری در مقابل سنگهای پرتاب شده از سوی جوانان این مناطق ، قادر به ورود به حوزه ها استحفاظی و مناطق تحت کنترل آنها نبودند . انتفاضه با این شگردها توانست روز به روز بر توان مبارزات مردمی علیه اشغالگران صهیونیست بیفزاید و علاوه بر نا امن کردن مناطق اشغالی برای اسرائیلیها ، هدف خود را که پایان بخشیدن به حاکمیت رژیم صهیونیستی در فلسطین و نابودی این غده سرطانی در جهان اسلام بود به جهان به ویژهامپریالیسم آمریکا و کشورهای مرتجع عربی اعلام نماید .

در این مرحله با تشدید انتفاضه در سرزمینهای اشغالی ، سازمان آزادی بخش فلسطین از صحنه نظامی و عملیاتی داخل سرزمینهای اشغالی عقب نشینی کرد . این که ، نیز دستور شورای نظامی آن در بغداد توقف عملیات نظامی علیه صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی را صادر کرد . با وجود این ، میزان عملیات و تحرکات نظامی در مرحله دوم انتفاضه از اهمیت و رشد چشمگیری برخوردار شد . به ویژه پس از این که جریان اسلامی دیگری به نام " حزب ا... فلسطین " که قبلاً به طور مخفیانه تشکیل شده بود در کنار جنبش جهاد اسلامی فلسطین و جنبش حماس پا به صحنه سیاسی و نظامی گذاشت و چندین عملیات متهورانه و چشمگیر را در عمق سرزمینهای اشغالی فلسطین علیه صهیونیستها انجام داد . تا جایی که اسرائیل طی مراحل مختلفی به افزایش تعداد عملیات ضد صهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی اعتراف نمود . که در زیر به یک نمونه آن اشاره می شود :

مهم ترین عملیات ضد صهیونیستی که در سال 1992 اجرا شد در محدوده سرزمینهای اشغالی سال 1948 بود که طی آن انقلابیون مسلمان فلسطین به یک پادگان آموزشی سربازان اسرائیلی مهاجر شوروی حمله ور شد و تعدادی از آنها را کشتند یا مجروح کردند . این عملیات به طور دقیق در عمق خاک اسرائیل و در سرزمینهای اشغالی سال 1948 - که تعداد فلسطینیها تقریبا 750 هزار نفر است و حدود نیم قرن زیر فشار و سلطه امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی رژیم صهیونیستی به سر می برند - انجام شد . البته چندین عملیات مشابه دیگر نیز قبل و بعد از آن در این مناطق انجام گرفت به ویژه عملیاتی در شهر " کفر سابا " که طی آن چند تن از ساکنان شهرکهای یهودی به هلاکت رسیدند .

علاوه بر دهها عملیات نظامی انقلابیون مسلمان در مناطق اشغالی سال 1948 ، دهها هزار عرب در شهرهای ناصره ، طیبه ، حیفا ، یافا ، تل آویو و ام الفخم در تأیید و حمایت از انتفاضه کرانه غربی و نوار غزه و اعتراض به سرکوبی فلسطینیها دست به تظاهرات زدند . روز 23/1/1988 دو تظاهرات بر ضد سیاست رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی - تل آویو و ناصره - برگزار شد . این دو تظاهرات بزرگترین تظاهراتی بود که از سال 1983 در سرزمینهای اشغالی فلسطین انجام می شد . تعداد تظاهرکنندگان در تل آویو حدود 80 تا 100 هزار تن برآورد شد . تظاهرات ناصره نیز به درخواست رؤسای شهرداریهای عرب برگزار شد که حدود 35 هزار تن تظاهرکننده فلسطینی در آن شرکت داشتند . در همان روز هر دو تظاهرات به هم پیوست و تظاهرکنندگان با سر دادن شعار ، سیاست تبعیض نژادی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی ، و سرکوب فلسطینیها توسطرژیم صهیونیستی را محکوم کردند . همچنین در تاریخ 13/2/1988 تظاهرات دیگری که حدود 5 هزار تن فلسطینی در آن شرکت داشتند در خیابانهای حیفا انجام گرفت و در آن شعارهایی بر ضد اشغالگران اسرائیلی سر داده شد . و در روز 27/2/1988 نیز تظاهرات دیگری در اعتراض به سفر " شولتز " وزیر خارجه آمریکا ، به فلسطین و تأیید انتفاضه کرانه غربی و نوار غزه در ام الفخم انجام گرفت که هزاران عرب در آن شرکت داشتند .

در شهر یافا - که حدود 14 هزار تن عرب در آن ساکن می باشند و در فقر و بدبختی زندگی می کنند - حدود 3 هزار تن فلسطینی در مراسم یادبود روز صلح در حالی که سرودهای ملی فلسطینی سر می داند شروع به تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی کردند . در شهر " اللد " نیز تظاهرات مشابهی صورت گرفت .

انتفاضه فلسطین در این مرحله از کرانه غربی و نوار غزه به ارتفاعات اشغالی جولان سوریه نیز کشیده شد و اعراب ساکن شهرکهای مسکونی جولان در سالگرد انضمام این منطقه استراتژیک به اسرائیل ( 14 فوریه ) با انجام تظاهرات در دو شهرک " مجدل شمس " و " سعده " یاد این روز را گرامی داشتند و خواهان بازگرداندن سرزمینهای اشغالی به سوریه به این کشور شدند .

انجام دهها عملیات و برگزاری چندین تظاهرات در مناطق اشغالی سال 1948 - که مردم آن ، ظلم و ستمی بیش از مناطقی که 25 سال پس از آن اشغال شد تحمل کردند و به طور پراکنده در نقاط مختلف فلسطین زندگی کرده و مانند کرانه غربی و نوار غزه وضعیت متمرکزی ندارند - به ویژه راهپیمایی مردم تا دفتر نخست وزیری اسرائیل و اقامه نماز جماعت در مقابل آن - که نشانگر احساسات عمیق اسلامی فلسطینیها بود - به رژیم صهیونیستی و حامی آن آمریکا فهماند که ملت فلسطین متحد و یکپارچه است و پیوند ناگسستنی مقاومت مردم غزه و ساکنان مناطق اشغالی سال 48 همیشگی است و فلسطینیها نه برای غزه و کرانه غربی ، بلکه برای جای جای خاک مقدس فلسطین مبارزه می کنند و تا رهایی از زیر سلطه ددمنشانه صهیونیستی به مبارزات خود ادامه می دهند . به ویژه در لحظات بحرانی که جوانان انتفاضه با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف به طرف نیروهای رژیم صهیونیستی ، خشم و مقاومت خود را ابراز می داشتند ، همبستگی و همدلی فلسطینیهای همه سرزمینهای اشغالی بیشتر آشکار می شد .

مرحله سوم - ستیز با سازش و ورود به صحنه مبارزه مسلحانه

پس از این که انتفاضه فلسطین علی رغم اقدامات سرکوبگرانهرژیم صهیونیستی و حمایتهای همه جانبه آمریکا از این رژیم متوقف و سرکوب نشد ، مجددا آمریکا تلاشهای سیاسی خود را به منظور به انزوا کشاندن قیام مردم فلسطین - که توان آن علیه اسرائیل به اوج خود رسیده بود - شروع کرد و اعراب را به پای میز مذاکره با اسرائیل کشاند . و در تاریخ 28 اکتبر 1991 که هیأت مشترک اردنی - فلسطینی برای شرکت در کنفرانس مادرید و مذاکره با رژیم صهیونیستی وارد پایتخت اسپانیا شد ، حرکت انقلابی مردم فلسطینی وارد مرحله دیگری شد . مردم مسلمان فلسطین در این مرحله از یک سو به طور مستقیم با رژیم صهیونیستی به مبارزه و رویارویی می پرداختند و از سوی دیگر ناچار بودند با فزایند صلح و سازش رژیمهای عربی منطقه - که به عنوان یک حرکت جدید از سوی آمریکا و حامیان آن در فلسطین و دیگر کشورهای عربی دنبال می شد و سعی داشت حاکمیت تاریخی و با سابقه ملت مسلمان فلسطین را بر تمامی سرزمینهای تحت اشغال اسرائیل زیر پا بگذارد و در این گوشه از زمین و در قلب جهان اسلام حضور صهیونیسم اشغالگر را تثبیت و قانونی سازد - به مخالفت و ستیز بپردازند .

در این مرحله که تعدادی از فلسطینیان سازشکار با نظر عرفات رئیس ساف ( سازمان آزادی بخش فلسطین ) تحت عنوان هیأت فلسطینی مذاکره کننده با اسرائیل ، آشکارا پشت میز مذاکره با رژیم صهیونیستی نشستند ، جامعه مسلمان فلسطینی ، خیانت رهبران سیاسی خود را احساس کرد و مصمم و قاطع تصمیم گرفت تا راه دشوار مقاومت ضد اسرائیلی و انتفاضه را بدون توجه به زد و بندهای سیاسی سران سازشکار خود ادامه دهد و عزم خود را برای هر چه بیشتر شدت بخشیدن به مبارزات ضد صهیونیستی جزم نماید .

لذا دوباره زمزمه های مخالفت با حرکت انقلابی مردم فلسطین و استمرار انتفاضه از سوی برخی محافل نزدیک به فلسطینیان سازشکار و ساف شروع شد . حتی در برخی موارد عملیات انقلابی نیروهای مسلمان فلسطینی در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین علیه صهیونیستها ، توسط آنها محکوم گردید و نیروهای مسلمان انقلابی مجبور شدند علی رغم میل باطنی خود که از هر گونه دو دستگی و اختلاف پرهیز می کردند مواضع جناح سازشکار را بی جواب گذارند و به مبارزه و مخالفت با آن بپردازند . در این برهه از زمان بخشی از فرماندهی متحد انتفاضه که عناصر فتح بودند دچار چند دستگی شدند . زیرا برخی آنها از سیاستهای سازشکارانه عرفات حمایت می کردند و بعضی دیگر نیز اقدامات وی را در جهت صلح با رژیم صهیونیستی خیانت به آرمان فلسطین می پنداشتند .

لذا همراه دیگر نیروهای مسلمان و انقلابی فلسطینی در کنار انتفاضه و رویارویی با صهیونیستها قرار گرفتند . در اینمرحله به جز برخی از جناحهای جنبش فتح وابسته به عرفات اکثریت گروهها و سازمانها و نیروهای مستقل فلسطینی - علی رغم اختلاف سلیقه هایی که در مواضع سیاسی خود داشتند - در انتفاضه مردمی شرکت کردند و سازمانها و جنبشهای فلسطینی در مقابل روند سازش ساف ( عرفات ) با اسرائیل جبهه متحدی را تشکیل دادند و در صحنه داخلی فلسطین هماهنگی و همکاریهای لازم بین آنها علیه رژیم صهیونیستی برقرار شد تا جایی که در شرایط مختلف زمانی این اتحاد و انسجام آتش انتفاضه را شعله ور ساخت و موجب شد صهیونیستها بیش از پیش در فلسطین اشغالی آتش خشم و نفرت و کینه خود را نسبت به انتفاضه فلسطین و مردم مسلمان آن ابراز دارند .

[[ پرونده : | الثوره الشعبیة ص 78 بالا ]]

[[ پرونده : | نوجوانان غزه - 1987 ]]

در همین راستا نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی اقدام به کشتار تعداد زیادی از مردم به ویژه جوانان ، کودکان و سالخوردگان فلسطینی کردند . صهیونیستهای مسلح حتی پا را از آن فراتر نهادند و زمانی که دیدند توافق اسرائیل با سران ساف برای اعطای خودمختاری محدود به فلسطینیها عملاً سودی حاصل آن رژیم نکرد بلکه مورد مخالفت شدید مسلمانان فلسطینی و گروههای انقلابی فلسطین قرار گرفت و با متوقف شدن فعالیتهای بخشی از نیروهای فتح در انتفاضه نیروهای اسلامی فلسطین یکه تاز میدان شدند ، کشتار دسته جمعی مسلمانان را آغاز کردند . و در یک مرحله فقط دهها نمازگزار فلسطینی در مسجد حضرت ابراهیم ( ع ) را در شهر الخلیل که در حال به جای آوردن فریضه نماز صبح بودند به شکل جنون آمیزی از پشت به گلوله بستند و حدود 70 تن را به شهادت رساندند و بیش از 300 تن را مجروح ساختند . (

نک - : حرم ابراهیم ( ع ) ، کشتار نمازگزاران مسجد - )

به دنبال این فاجعه جنایت بار صهیونیستها علیه مسلمانان فلسطینی ، نیروهای این رژیم در گرماگرم عزاداری فلسطینیها ، مجددا به صفوف نمازگزاران در مسجدالاقصی یورش بردند و یک جنایت دیگر آفریدند که در نتیجه آن 17 تن شهید و دههاتن دیگر به شدت مجروح شدند . مردم عزادار نیز به مساجد روی آوردند . در مساجد سراسر کرانه غربی و نوار غزه آیات کلام ا... مجید پخش شد و پرچمهای سیاه نیز بر فراز بام منازل فلسطینیها به اهتزاز درآمد .

پس از این حرکت مردم ، صدها مأمور اسرائیلی تمامی مساجد شهرهای مختلف سرزمینهای اشغالی را به محاصره خود درآوردند و از ورود نمازگزاران به مساجد جلوگیری کردند ولی مسلمانان فلسطینی بدون توجه به اخطارهای رژیم صهیونیستی به خیابانها ریختند و با سر دادن شعارهای اسلامی و ضد صهیونیستی ، با نیروهای صهیونیستی به رویارویی پرداختند و در شهرهای مختلف فلسطین به اعتصاب عمومی دست زدند و خیانت عرفات به آرمان مقدس فلسطین را محکوم کردند .

گروههای فلسطینی از جمله رهبران گروههای دهگانه فلسطینی نیز به پیروی از مردم در انتفاضه خواهان گرفتن انتقام خون شهدای مسجد الخلیل از صهیونیستها شدند به ویژه جنبش حماس و جهاد اسلامی فلسطین رژیم صهیونیستی را به اقدامات تلافی جویانه تهدید کردند و نیروهای خود را به حالت آماده باش درآوردند و فرماندهی متحد انتفاضه در فلسطین اشغالی نیز با انتشار بیانیه ای خواستار کناره گیری عرفات از مذاکره با رژیم صهیونیستی و لغو پیمانهای " اسلو " و " قاهره " در چهارچوب موافقتنامه غزه - اریحا شد .

از این زمان انتفاضه وارد مرحله رویارویی نظامی با رژیم صهیونیستی شد و جنبش حماس در بیانیه ای که در امان منتشر کرد با اعلام این مطلب تأکید ورزید که نقشه های نظامی فوق العاده ای تهیه شد تا اهداف صهیونیستی ، سربازان اشغالگر و صهیونیستهای ساکن شهرکها مورد حمله قرار گیرند . مدتی از این تهدیدها نگذشته بود که در تاریخ 17/1/73 اولین عملیات شهادت طلبانه یک جوان فلسطینی علیه یک اتوبوس حامل صهیونیستها در " عفوله " واقع در سرزمینهای اشغالی 1948 - توسط یکی از عناصر وابسته به جنبش حماس به نام " رائد زقرنا " - انجام شد و در اثر آن هفت صهیونیست کشته و 32 نفر دیگر مجروح شدند . یک روز پس از آن نیز عملیات مشابه دیگری توسط یکی از عناصر جنبش جهاد اسلامی به نام " علی طالب الاموی " در اسدود ( اشدود ) ، انجام گرفت و شمار دیگری از صهیونیستها به هلاکت رسیدند . در این مرحله مردم در سرزمینهای اشغالی فلسطینی با مبارزه در دو جبهه سازش با اسرائیل و تجاوزگران صهیونیست تشکیلات نظامی خود را سازماندهی کردند . آنها و برای ادامه یک مبارزه طولانی مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی عزم خویش را جزم کردند و عملیات نظامی علیه نیروهای اسرائیلی را به عمق سرزمینهای اشغالی 1948 کشاندند . و این سرزمینها که به اعتراف بسیاری از سران رژیم صهیونیستی جزء مناطق امن اسرائیل محسوب می شد به مناطق ناامنی تبدیل گردید . جهانیان نیز دریافتند و نشان دادند که جان و مال صهیونیستها در این مناطق از دست نیروهای پر توان انتفاضه در امان نمی باشد . مردم فلسطین در انتفاضه طی این سه مرحله به ارزشها رو آوردند و به شهادت در راه خدا عشق ورزیدند و جوانان فلسطینی مشتاقانه در صف مبارزانی قرار گرفتند که آگاهانه به عملیات شهادت طلبانه علیه صهیونیستها دست می زدند . این مسأله تفاوت زیادی با سابق دارد . در این دوران هر گاه شهیدی به لقاءالله می پیوست و یا هنگامی که تعدادی مجروح می شدند ، مردم نیروی بیشتری می گرفتند و خشمگین تر می شدند تا جایی که مسلمانان فلسطینی اعلام کردند هر چقدر که دشمن صهیونیستی فلسطینیها را بکشد یا زندان و اخراج و یا مصدوم کند و خانه های آنها را ویران سازد و نیروهای سازشکار فلسطینی و رژیمهای مرتجع عربی نیز با تبانی استکبار جهانی و اسرائیل غاصب در صدد کنترل و محدود ساختن انتفاضه باشند ، باز قیام مردم فلسطین شعله ورتر می شود و انتفاضه با نیروی بیشتری تا محو کامل سلطه اسرائیل بر سرزمینهای اشغالی فلسطین به پیش می روند .

طی این سه مرحله ریشه های جنبش اسلامی در جان مردم و در عرصه فلسطین به بار نشست . این ثمره در علمای فلسطین ، در حماس ، در حزب الله... و در جهاد اسلامی به وضوح دیده شده است . اگر انتفاضه بر اساس خبرها و تبلیغات ، بررسی و ارزیابی شود ، ممکن است به نظر برسد که انتفاضه فراز و نشیب دارد اما تحولاتی که در آن پس از گذشت سه مرحله ایجاد شد از همان عمق فکر اسلامی مردم فلسطین گرفته شده است که بر اساس آن ، مسأله مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستی تا محو کامل آن از سرزمینهای اشغالی عربی مطرح گردید .

مآخ - ذ :

  1. شقاقی ، فتحی ابراهیم : انتفاضه و طرح اسلامی معاصر ، انتشارات#بین المللی الهدی ، تهران ، 1371 .
  2. انصار الثورة الاسلامیه فی فلسطین : الانتفاضه ، ج2 ، بیروت 1990 .
  3. عوض ، صالح : الانتفاضه الثورة ، مؤسسة الزیتونه للاعلام و النشر ، چاپ اول ، الجزایر .
  4. نشریه مؤسسه الدراسات الفلسطینیه ، بیروت ، مؤسسة لدراسات الفلسطینیه ، سال پانزدهم ، شماره1 ، کانون الثانی 1988 .
  5. صفاتاج ، مجید : انتفاضه ، روزنامه کیهان ، شماره های 14664 - 14665 .
  6. روزنامه های اسرائیلی " مطاراه " و " عل همشمار " .