بیت المقدس ( شهر - ): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۰
شهری عربی و معروف از کهن ترین دورههای تاریخ است ، که در هر دورانی نامهای گوناگونی داشت است .
محتویات
- ۱ الف - اوضاع طبیعی :
- ۲ ب - بیتالمقدس در گذر تاریخ :
- ۲.۱ 1 - اوروشالم :
- ۲.۲ 2 - یبوس :
- ۲.۳ 3 - چیرگی یهود بر بیتالمقدس :
- ۲.۴ 4 - فرمانروایی ایران :
- ۲.۵ 5 - اسکندر مقدونی :
- ۲.۶ 6 - رومیان :
- ۲.۷ 7 - فتح عربی :
- ۲.۸ 8 - امویان و عباسیان :
- ۲.۹ 9 - طولونیان و اخشیدیان :
- ۲.۱۰ 10 - فاطمیان و سلجوقیان :
- ۲.۱۱ 11 - اشغال بیتالمقدس توسط صلیبیان :
- ۲.۱۲ 12 - ممالیک :
- ۲.۱۳ 13 - عثمانیان :
- ۳ ج - تکامل شهر :
- ۴ د - ساخت کارکردی شهر :
- ۵ مأخذ :
الف - اوضاع طبیعی :
قدمت بیتالمقدس به حدود 35 قرن میرسد . هستهی نخستین شهر در نقطهای کوهستانی از کوههای قدس که رشتهی میانی و اصلی ستون فقرات سرزمین فلسطینی را تشکیل میدهد نهاده شد . بیتالمقدس در مسیر 35 درجه و 13 دقیقهی طول شرقی ، و 31 درجه و 52 دقیقه عرض شمالی واقع است . ارتفاع آن از سطح دریای مدیترانه 750 متر و از بحرالمیت حدود 1150 متر است . بیتالمقدس از موقعیت جغرافیایی ویژه و مهمی برخوردار است زیرا بر بلندیهای قدس و الخلیلی ، و بر فراز قلههای کوهستانی بنا شده که خط تقسیم آب میان درهی اردن از شرق و دریای مدیترانه از غرب را تشکیل میدهد و به آن امکان بخشیده که از تمام جهات با مناطق اطراف ارتباط یابند . این شهر حلقهای از یک زنجیره محسوب میشود که از شمال به جنوب بر فراز قلههای کوهستانی ارتفاعات فلسطین امتداد مییابد و به شاهراههایی که در این ارتفاعات از دورترین نقطهی شمالی تا منتهی الیه جنوب کشیده شده مرتبط میشود . در اینجا جادههای عرضی نیز وجود دارد که شاهراههای مذکور را قطع میکنند تا به درهی اردن در ساحل فلسطین بپیوندند . مانند جادهی بیتالمقدس - اریحا و بیتالمقدس - یافا . بیتالمقدس22 کیلومتر از بحرالمیت ، و 5 کیلومتر از دریای مدیترانه فاصله دارد . طولانی ترین جادههای آسفالته که این شهر را به پایتختهای عربی مجاور متصل میکند عبارتند از : بیتالمقدس - عمان به طول 88 کیلومتر ، بیتالمقدس - دمشق به طول 290 کیلومتر ، بیتالمقدس - بیروت به طول 388 کیلومتر ، و بیتالمقدس - قاهره ، به طول 528 کیلومتر . همچنین یک خط آهن جدید ، بیتالمقدس را به یافا متصل میکند . بیتالمقدس به وسیلهی فرودگاههای قلندیة که در شمال شهر واقع است ، با جهان خارج ارتباط مییابد . ( نک : راهها )
اهمیت موقعیت جغرافیای بیتالمقدس از آنجاست که این شهر ، هم محصور است و هم باز ، و این مسأله از یک سو ، امکان دفاع از شهر ، از سوی دیگر امکان ارتباط با مناطق و
سرزمینهای مجاور را فراهم ساخته است . اهمیت شهر همچنین به مرکزیت بیتالمقدس نسبت به فلسطین و جهان خارج باز میگردد . تمام این جوانب ، بر ارزش و اهمیت دینی و نظامی و بازرگانی و سیاسی این شهر تأکید دارد . این ویژگی بیتالمقدس یعنی باز و بسته بودن آن موجب شد که به عنوان محل ظهور ادیان یهودیت و مسیحیت ، و مرکز پرتوافکنی آنها انتخاب شود . آنگاه اسلام ظهور کرد تا ارتباطی مادی و معنوی میان مکه و بیتالمقدس پدید آورد .
موقعیت جغرافیایی بیتالمقدس ، با توجه به موقعیت طبیعی آن که توانایی دفاع از آن را افزایش میدهد ، از نظر نظامی نیز اهمیت ویژهای کسب کرده است . آنگاه که حملات نظامی برای اشغال این شهر به موفقیت میانجامید ، این موفقیت در سایر مناطق فلسطین و نقاط مجاور آن نیز ، امکان پذیر میگردید ، به خاطر اینکه بیتالمقدس از مرکزیتی برخوردار است که بسیاری از راههای بازرگانی را زیر کنترل خود میگیرد و در ایجاد ارتباط با مناطق مجاور نقش تعیین کنندهای دارد .
موضع نظامی بیتالمقدس ، چیزی از موقعیت جغرافیایی آن کم ندارد ، زیرا محلی دینی و دفاعی است مکانی پاک که به سهولت میتوان از آن دفاع کرد . از آغاز تاریخ تا کنون ملتهای بسیاری در این سرزمین زیسته اند و شهر ، جنگهای بسیاری را به خود دیده است حداقل هجده جنگ در خلال تاریخ شهر روی داده است که به بازسازی و انهدام پی در پی آن انجامیده است .
نخستین هستهی بنای شهر بیتالمقدس بر بلندیهای الضهور ( طور - تل اوفل ) ، مشرف بر روستای سلوان به سوی جنوب شرقی مسجد الاقصی بنیاد گردید . این محل دفاعی به خاطر عوامل پشتیبانی و امنیتی فراوان این شهر جدید التأسیس انتخاب شد .
آبهای چشمهی ام الدراج در بخش شرقی الضهور ، به افزایش آب مصرفی ساکنان کمک میکند . درهی جهنم ( قدرون ) ، از سوی شرق ، درهی الربابه ( هنوم ) از سوی جنوب ، و درهی الزبل از سوی غرب ، شهر قدیمی بیتالمقدس را در بر میگیرند . این سه دره خطوط دفاعی طبیعی شهر را که باعث میشود حمله به آن ، جز از سوی شمال و شمال غربی ، بسیار دشوار باشد تشکیل میدهد . تمام مورخان به این نکته توجه کرده اند که ارتشهایی که در گذشته و حال ، بیتالمقدس را فتح کرده اند ، از شمال وارد این شهر شده اند .
نخستین هستهی شهر به مرور زمان از میان رفت و به جای آن هستهی اصلی دیگری بر ارتفاعاتی به غیر از بلندیهای الضهور ( طور ) پدید آمد ، مانند : ارتفاعات بیت الزیتون ( بزیتا ) در شمال شرقی شهر ، میان باب الساهرة ، و باب حطة ، و ارتفاعات ساحة الحرم ( موریا ) در شرق ، و ارتفاعات صهیون در جنوب غربی . این ارتفاعات در داخل حصا شهر که امروز به بیتالمقدس قدیمی معروف است قرار دارند . سلیمان قانونی سلطان عثمانی در سال 1542 میلادی دیواری عظیم گرداگرد شهر قدیمی بیتالمقدس بنا کرد که محیط آن به 4 کیلومتر مربع میرسید . این دیوار دارای هفت دروازه است :
- دروازۀ الخلیل .
- دروازۀ جدید یا دروازۀ عبدالحمید .
- دروازۀ العمود ، یا دروازۀ النصر .
- دروازۀ الساهرة
- دروازۀ ستنا مریم
- دروازۀ النغاربة
- دروازۀ النبی داوود ( نک : بیتالمقدس ، دروازههای تاریخی - )
ساکنان و ساختمانهای مسکونی داخل حصار که در شهر قدیمی بیتالمقدس آنها را در بر میگیرد ، صرفاً نتیجۀ رشد مستر تعداد ساکنان آن به شمار نمیرود ، زیرا خارج از حصار نیز شهر در تمام جهات رو به آبادانی و عمران گذشت و کویهای جدید در منطقهای که به بیتالمقدس جدید معروف است ، علاوه بر نواحی مختلف مرتبط با شهر که سابقاً روستاهای تابع آن به شمار آمده است ، ایجاد شد . البته شهر در تمام جهات به یک اندازه آباد نشد ، زیرا خصوصیت متفاوت مکانی از نظر تپوگرافی و جاری نگاری بر گسترش آن حکمفرماست ، و روستاهایی مانند شعفاط ، بیت حنینا ، سلوان و عین کارم به شهر ملحق شد و به حومۀ آن مبدل گردید . رشد و آبادانی به بعضی از کوههای مجاور نیز رسید و شهرکهای زیبایی بر روی آنها ساخته شد ، مانند شهرک المشارف واقع بر کوه المشارف در شمال بیتالمقدس ، شهرک القطمون بر القطمون ، و شهرک المکبر در جنوب شهر .
آب و هوای بیتالمقدس ، مدیترانهای است و تحت تأثیر دو عامل جای نگاری و نزدیکی به دریای مدیترانه قرار دارد . مینگین درجۀ حرارت در ژانویه میان 7 تا 9 درجه ، و در اوت 25 درجه متغیر است . این میزان در ژوئن 1941 به بالاترین حد یعنی 44 درجه ، و در روزهای پنجم و ششم فوریۀ 1950 به پایین ترین حد یعنی4/4 - درجه رسید . میانگین رطوبت نسبی در بیتالمقدس 38 میباشد .
میانگین حجم باران سالانۀ بیتالمقدس 551 میلیمتر است . از این مقدار ، حدود 153 میلیمتر در ماه ژانویه و حدود 143 میلیمتر در ماه فوریه میبارد . یعنی بیش از نیمی از حجم باران سالانه در این دو ماه میبارد ، بنابراین ، میزان بارندگی زمستان یعنی در ماههای دی ، بهمن و اسفند ، حدود 70 میلی متر است . ریزش زمانی و مکانی حجم در داخل شه9ر یکسان نیست . حجم بارانها در بخشهای غربی واقع در مسیر بادهای باران زا ، بیش از بارانی است بر بخشهای شرقی فرو میریزد . نیز عامل تپوگرافی ( جای نگاری ) در این نایکسانی مؤثر است . میزان باران در مناطق واقع بر تپهها ، متناسب با ارتفاع آنها از سطح دریا متغیر است . در تابستان بر بیتالمقدس باران نمیبارد ، اما حجم باران سالانۀ آن به طور نامساوی بر سایر فصلها تقسیم میشود . تعداد روزهای باران خیز در سال ، از 60 روز بیشتر نمیشود . بنابراین ، مشخصۀ نزول باران در بیتالمقدس ، سیستم نامنظم ان است . دورههای طولانی میان سالهای 1854 تا 1873 ، و از 1924 تا 1936 میلادی دورههای خشکسالی منطقه به شمار میرود . از سال 1846 که حجم باران بیتالمقدس اندازه گیری میشود ، سال 1950 - 1951 خشک ترین سال در این شهر بوده است . ( نک : خشکسالی )
ب - بیتالمقدس در گذر تاریخ :
بیتالمقدس شهری است که پیروان ادیان سه گانه : یهودیان و مسیحیان و مسلمانان ، آن را مقدس میشمارند . این شهر ، قبله و منشأ وحی و رمز آرزوهای آنانست .
وقایع تاریخی گوناگونی که بر این شهر گذشته ، در نامهای فراوانی که بر آن اطلاق شده است جلوهگر میشود ( ن . ر : بیتالمقدس ، نامهای )
1 - اوروشالم :
کهن ترین نام آن " اوروشالم " منسوب به " شالم " خدا ، یعنی خدای صلح نزد کنعانیان بوده است . این نام ، در کتابهای مصری ، معروف به نفرین نامهها که تاریخ آن به صدههای 19 و 18 قبل از میلاد باز میگردد ، " روشالیموم " ذکر شده است . کتابهای مذکور حاوی نامهای پادشاهان کنعانی و عموری است که دشمن مصریان بودند و بر شهر مزبور ( اورشلیم ) فرمان میراندند .
در میان نامههای تپۀ عمارنه ، شش نامه هست که " عبدخیبا " شاه " اورشلیم " در صدۀ 14 قبل از میلاد به " اخناتون " فرعون مصر ، که فلسطین را زیر سیطرۀ خود داشت ، نوشته است . وی در این نامهها از تعداد اندک افراد پادگان مصر در این شهر شکایت میکند و در مورد حملۀ گروههای بیابان گرد ( خابیرو ) یا ( عبیرو ) به او هشدار میدهد و خطر جدی استیلای آنان بر این منطقه را گوشزد میکند .
در تورات بیش از 680 بار واژۀ اروشلیم که در عبری آنرا " یروشالایم " تلفظ میکنند آمده است . این کلمه مستقیماً از نام اصلی کنعانی آن مشتق شده است . تورات همچنین نامهای دیگری بر این شهر اطلاق میکند مانند " شالیم " ، " شهر خدا " ، " شهر قدس " ، " شهر عدل " ، " شهر صلح " ، و گاهی به نام " یبوس " یا " شهر یبوسها " از آن یاد میکند . ( ن . ر : اورشلیم )
2 - یبوس :
این نام ، منسوب به یبوسیان ، یکی از نخستین قبایل عرب در شبه جزیرۀ عربستان است که بر بیتالمقدس نیز اطلاق شده است . یبوسیان یا ساکنان اصلی بیتالمقدس ، حوالی سال 2500 ق . م ، همراه با برخی از قبایل کنعانی از عربستان به آنجا کوچ کردند و بر تپۀهای مشرف بر شهر قدیمی سکونت گزیدند . نام یبوس در کتابهای هیروگلیفی مصری به شکل " بابثی " و " یابتی " که تحریف نام کنعانی آن است آمده است . یبوسیان دژی استوار بر تپههای جنوب شرقی شهر ساختند که
دژ یبوس نام گرفت کهن ترین بنای بیتالمقدس محسوب میشود . در اطراف این دژ ، حصارها و برجی بلند در یکی از اطراف حصار ، برای تسلط بر منطقۀ اطراف یبوس و دفاع و نگهداری آن در برابر حملات عبرانیان و مصریان ( نک : فراعنه ) ، به رهبری پادشاهشان سالم یبوسی ، ساخته شد . این دژ بعدها به دژ صهیون موسوم شد ، و کوهی که دژ مذکور بر آن ساخته شد ، به أکمة یا تپۀ اوفل و گاه به کوه صهیون معروف گردید . سلوکیان به جای دژ یبوس ، قلعۀ بلندی معروف به " قلعۀ عکرا " یا " اکرا " در آن بنا کردند .
[[ پرونده : | بیت المقدس در اوخر عهد عثمانی ]]
انتخاب این محل برای بنای دژ توسط یبوسیان امری طبیعی بوده است ، زیرا از امتیازات طبیعی استراتژیکی برخوردار است . طبیعت ، مهم ترین نیازمندی ساکنان این منطقه یعنی آب را به آنان ارزانی داشت . در کنارۀ شرق این دژ ، چشمهای پر آب در درۀ قدرون هست معروف به جیحون ( چشمۀ العذرأ ) . یبوسیان نیز تونلی زیر کوه احداث کردند تا آبهای این چشمه را به داخل دژ انتقال دهند . این همان تونلی است که حزقیا ( 715 - 676 ق . م ) حفر آن را شمال به غرب ادامه داد و در منتهی الیۀ جنوب آن آبگیری که سلوام ( سلوان ) نام گرفت ایجاد کرد .
دژ یبوس ، حدود سه قرن پس از ورود پیروان موسی به این شهر ، چون توانایی تصرف آن را داشتند ، بر جای بوده ، تا آنکه داوود پادشاه آنان ، موسویان [پیروان موسی ، یهودیان] را گرد آورد و با آنان به سوی یبوس حرکت کرد و گفت : هر کس دژ یبوسیان را تصرف کند ، سرکرده و فرمانده آن خواهند شد . آنگاه یوآب ، پس از مقاومت شدید و سختی که یبوسیان از خود نشان دادند ، آن را تصرف کرد و سرکردگی آنجا را به دست آورد .
کاوشهای باستانشناسی کاثلین م . کینیون ، پژوهشگر انگلیسی به سال 1961 ، در لایههای دورۀ مفرغی قدیم موجب کشف بقایای نخستین دیواری شد که یبوسیان بر کوه صهیون بنا کردند . نیز گوشهای از پایههای ساختمانها و تدارکات آبکشی از چشمۀ جیحون به دژ پدیدار گشت . این کاوشها همچنین باعث کشف تعدادی قبر و ظروف سفالین از دورۀ مفرغ تا دورۀ جدید گردید . ( نک : یبوسیان ) .
3 - چیرگی یهود بر بیتالمقدس :
به این ترتیب ، یهودیان فقط در روزگار داوود که اورشلیم را پایتخت خود ساخت و دژ را " شهر داوود " نام نهاد توانستند بر دژ یبوسیان چیره شوند . بیشتر ساکنان شهر در روزگار داوود ، از یبوسیان و کنعانیان و عموریان و فلسطیان بودند . شهر در عصر جانشین او سلیمان که به کمک معماران فنیقی ، معبد یا هیکل را بنا کرد ، رونق و شکوفایی یافت .
4 - فرمانروایی ایران :
سیطرۀ یهود بر اورشلیم ، از زمان داوود در حدود سال 1000 ق . م تا هنگام فتح آن به دست نبوکد نصر ( بخت نصر ) در سال 586 ق . م ادامه یافت . نبوکد نصر آنجا را ویران کرد و ساکنان یهودی آن را به بابل ( نک : اسارت بابلی ) انتقال داد . پس از آنکه ایرانیان بر سوریه و فلسطین چیره شدند ، کورش به سال 538 ق . م به اسیران یهودی که تمایل به بازگشت داشتند اجازه داد به اورشلیم بازگردند ، نیز فرمان داد که ساختمان هیکل را تجدید بنا کنند . ( نک : کورش و فلسطین ) .
5 - اسکندر مقدونی :
این سرزمین تحت سیطرۀ ایرانیان باقی بود تا به سال 332 ق . م که اسکندر مقدونی آن را فتح کرد . در دوران جانشینان او ، شهر میان بطلمیموسیان و سلوکیان دست به دست میگشت . در این دورۀ هلنیستی ، ساکنان شهر تحت تأثیر تمدن یونانی قرار گرفتند . آنتیوخوس چهارم ، پادشاۀ سلوکی ، حدود سال 165 ق . م ، فرمان به انهدام هیکل سلیمان داد و یهودیان را مجبور ساخت که به بت پرستی یونانی گردن نهند . نتیجۀ این کار آن شد که آتش شورش مکابیان شعلهور شد و یهودیان تحت حکومت حاسمونیان از سال 135 ق . م تا سال 76ق . م در دستیابی به استقلال اورشلیم موفق شدند .
6 - رومیان :
پس از دورهای از هرج و مرج ، رومیان بر سوریه و فلسطین چیره شدند و بومبی ، فرماندۀ رومی به سال 63 ق . م وارد اورشلیم شد .
رومیان اجازه دادند که یهودیان نوعی حکومت خودمختار داشته باشند . در سال 37 ق . م هیرودیوس آدومی که به دین یهود گرویده بود ، پادشاهی را بر خلیل و سرزمین یهودا گمارد که تا سال چهارم میلادی به نام رومیان بر آن دو منطقه فرمان میراند .
در روزگار نرون ، شورش یهودیان بر ضد رومیان آغاز شد . تیتوس در سال 70 میلادی اورشلیم را اشغال کرد ، هیکل
سلیمان را آتش زد و یهودیان را بکشت . و زمانی که یهودیان به سال 132 میلادی بارکوخبا دوباره شوریدند ، امپراطور اوریانوس ، به سال 135 میلادی آنان را سرکوب کرد و اورشلیم را منهدم ساخت و به جای آن مستعمرهای رومی بنا نهاد که ورود یهودیان به آن ممنوع بود ، و آن را " یلیا کاپتیولینا " ( ایلیا ، نام آدریاین اول است ) نامید . پس از آنکه امپراطور کنستانتین به مسیحیت گروید ، نام اورشلیم را به آنجا بازگردانید و مادرش ایلانه ، کلیساهایی در آنجا بنا کرد .
اما به نظر میرسد که نام ( ایلیاء ) همچنان در میان مردم رواج داشته است زیرا وقتی که عمروبن خطاب پس از فتح آنجا به ساکنانش امان داد ، آنان را " اهالی ایلیأ ) خواند .
7 - فتح عربی :
شهر بیتالمقدس ، در دعوت اسلامی ، از آغاز ، جایگاۀ بسیار مهمی داشته است . در قرآن کریم و حدیث پیامبر بارها بر آن اشاره شده است . این شهر نخستین قبلۀ مسلمانان بود و حضرت محمد ( ص ) پیامبر اسلام ، در اسراء به آنجا پای گذارد و از همانجا به آسمان عروج کرد .
پس از شکست رومیان در نبرد یرموک ، راه بیتالمقدس گشوده شد ، و ابوعبیدة بن الجراح از عمر بن خطاب دعوت کرد که به آنجا آید زیرا ساکنان شهر از تسلیم خودداری میکردند مگر آنکه خلیفه شخصاً در آنجا شود تا شهر را به او واگذارند .
عمر در سال 15 ق/636 م به بیتالمقدس رفت و ساکنان آنجا را امان داد و متعهد شد که : جان و مال و معابدشان حفظ شود ، ولی یهودیان اجازه ندادند که در میان آنان زندگی کنند . آنگاه ساکنان شهر را در مقابل جزیه ، آزادی دینی داد ، و از نماز گزاردن در کلیسای القیامه خودداری کرد تا این کار برای آیندگان مرسوم نشود . آنگاه به محل مسجدالاقصی رفت و آلودگیهای روی صخره را با دست خویش تمیز نمود و مسجدی در گوشۀ جنوبی محوطۀ حرم بنا کرد ( نک : ایلیاء ، عهدنامه - ) همراه با عمربن خطاب و پس ازاو ، تعداد بسیاری از صحابه و تابعین به بیتالمقدس رفتند و عنصر عربی رو به رشد نهاد و به سرعت منتشر شد ، و شهر ، ویژگی عربی خود را بازیافت . حکومت عربی - اسلامی بیتالمقدس ، با تسامح دینی خود ، از حکومتهای سابق امتیاز یافت . مسیحیان کلیساهای خود را نگه داشتند و در اجرای مراسم دینی خود آزاد بودند .
8 - امویان و عباسیان :
عبدالملک بن مروان ، در سال 72 ق/691م قبة الصحره ( گنبد صخره ) را بنا نهاد ، و ولید بن عبدالملک ، چند سال بعد ( حدود سال 90 ق ) مسجد الاقصی را بر پای داشت .
خلفای اموی به این شهر مقدس توجه بسیار داشتند و برای برخی از آنان مانند معاویة بن ابی سفیان در سال 40 ق/660م ، و سلیمان بن عبدالملک در سال 96 ق/714م در آنجا بیعت گرفته شد . نیز آنها کاخهایی برای خود بنا کردند که اخیراً آثار آن در جنوب و جنوب غربی مسجدالاقصی کشف شده است ( نک : امویان ، فلسطین در دوره - )
خلفای عباسی نیز به بیتالمقدس توجه داشتند . منصور ( 136 - 158 ق 754/ - 775م ) ، و مهدی ( 158 - 169 ق/755 - 785م ) به زیارت آن رفتند ، و مأمون ( 198 - 218 ق/813 - 833 م ) نیز در راه بازگشت از مصر به آنجا رفت . در روزگار این سه خلیفه ، تعمیرات و تجدید بنا در مسجدالاقصی و گنبدالصخره ، پس از ویرانیهای ناشی از زلزلههای مکرر ، به عمل آمد ( نک : عباسیان ، فلسطین در دوره - )
در روزگار عباسیان ، برفارد حکیم مسیحی ، پس از زیارت بیتالمقدس اوضاع آنجا و اطرافش را چنین توصیف کرده است : " مسلمانان و مسیحیان در تفاهم و امنیت کامل و استواری به سر میبرند " .
9 - طولونیان و اخشیدیان :
آنگاه که سلطۀ خلافت بغداد رو به ضعف نهاد ، بیتالمقدس و فلسطین تحت نفوذ طولونیان ( 265 - 292 ق/878 - 905 م ) و سپس اخشیدیان ( 327 - 359 ق/939 - 905م ) قرار گرفت . این شهر در نزد اخشیدیان از مقام ویژهای برخوردار بود زیرا تمام پادشاهان این سلسله ، بنا به وصیت خود ، در آنجا به خاک سپرده شدند .
10 - فاطمیان و سلجوقیان :
سال 359 ق/969م ، فاطمیان بر بیتالمقدس چیره شدند . مشخصۀ حکومت الحاکم بامرالله ( 386 - 411 ق/996 - 1020م ) در این روزگار ، تعصب دینی و ستم را ویران کرد و انواع شکنجه و آزار بر مسیحیان روا داشت . البته فقط مسیحیان آماج شکنجه و ستم او نبودند ، بلکه اوضاع مسلمانان نیز در این روزگار چندان بهتر از مسیحیان نبود .
قابل ذکر است که فاطمیان دردوران حکومت الحاکم ، یک مرکز علمی برای نشر دعوت فاطمیه و نیز نخستین بیمارستان را در بیتالمقدس بنا کردند . سلجوقیان ، دورۀ حکومت فاطمیان بر بیتالمقدس را به پایان رساندند ( 463 ق1070 م ) و خطبه را در آنجا به نام خلیفۀ عباسی بازگرداندند . در سال 489 ق/1069م المستعلی ، خلیفۀ فاطمی ، المستعلی ، بر بیتالمقدس چیره شد اما بیش از سه سال دوام نیاورد .
11 - اشغال بیتالمقدس توسط صلیبیان :
در سال 492ق 1099 صلیبیان ( اروپائیان ) بیتالمقدس را تصرف کردند ، و پیروزی خود را با کشتار وحشتناک مسلمان ، به ویژه در حرم شریف ، جشن گرفتند . گفتهاند که در این کشتار بالغ بر هفتاد هزار تن قربانی شدند ، یعنی چیزی که با رفتار مسلمانان و تسامح عمر بن خطاب به هنگام فتح شهر در زمان غلبۀ مسلمین
کاملاً متفاوت بود . صلیبیان ، ذخایر موجود در قبة الصخره و مسجد الاقصی را به غارت بردند ، صلیبی بر فراز قبة الصخره بر افراشتند و مسجدالاقصی را به مقر فرقۀ شهسواران داویه تبدیل کردند ، بیتالمقدس را پایتخت مملکت لاتینی خود قرار دادند ، و به جای پطریرک ارتودکس ، پطریرکی لاتینی در آنجا منصوب ساختند . آنها چندین بنای جدید دینی نیز در آن شهر بنا کردند ، کلیسای قیامة و کلیسای سنت حنة و سایر کلیساها را تعمیر کردند ، و مهمانخانهای به گنجایش هزار تن برای زائران که به بیتالمقدس وارد میشدند ، احداث کردند . ( نک : بیتالمقدس ، مملکت لاتینی )
حکومت صلیبیان بر بیتالمقدس ، بیش از 88 سال طول نکشید و دولتشان سقوط کرد . ضربۀ سختی در نبرد حطین به سال 583 ق/1187م بر آنها وارد شد ، و پس از آن ، صلاح الدین ایوبی ، بدون جنگ و خونریزی به بیتالمقدس وارد گردید و اجازه داد که هر یک از فرنگیآن پس از پرداخت جزیۀ اندک از شهر خارج شوند . رفتار صلاح الدین با فرنگیان ، رفتار انسانی بود زیرا بسیاری را از پرداخت جزیه معاف کرد و به مسیحیان شرقی اجازه داد در شهر باقی بمانند .
صلاح الدین ، صلیب را از قبة الصخره برداشت و قرآنها را بر فراز آن قرار داد و پیشوایانی تعیین کرد ، منبری را که نور الدین محمود بن زنگی به ساختنش فرمان داده بود ، در مسجدالاقصی نصب کرد ، و بناهای اسلامی بسیاری در بیتالمقدس ساخت که مهمترین آن ، مدرسهای برای شافعیان ( صلاحیة ) ، خانقاهی برای صوفیان ، و یک بیمارستان بزرگ بود . وی خود در ساختن این بناها نظارت داشت حتی شخصاً در بنای حصار و باروی شهر و استوار کردن آن شرکت کرد و مجالس علمی در شهر منعقد ساخت .
پس از صلاح الدین ، پسرش الملک الافضل ، حکومت بیتالمقدس را به دست گرفت . وی منطقۀ واقع در جنوب شرقی حرم را برای پشتیبانی از منطقۀ براق مقدس ، بر مغربیان وقف کرد ، و مدرسهای نیز در آنجا بنیاد کرد . از جمله کسانی که پس از افضل در آنجا فرمان راندند ، الملک المعظم عیسی بن احمد بن ایوب را میتوان نام برد که مسجدالاقصی و قبة الصخره را مرمت کرد و سه مدرسه برای حنفیان ساخت ( وی تنها فرد حنفی مذهب از سلسلۀ ایوبیان بود ) . لکن وی از رفتار خویش بازگشت نمود ، دیوارهای اطراف بیتالمقدس را از بیم استیلای صلیبیان ویران کرد ، شهر را به خرابی کشاند که ساکنان آن مجبور شدند در بدترین شرایط از آنجا مهاجرت کنند ( نک : ایوبیان ، فلسطین در دورۀ - )
اندک زمانی بعد از حکومت ملک المعظم ، برادرش ملک الکامل بر تخت حکمروایی نشست . وی با امپراتور فردریک دوم پادشاه صلیبیان ، پیمانی بست و به موجب آن ، بیتالمقدس را ، به جز حرم شریف ، به وی واگذاشت ، و شهر در میان اندوه و خشم و بیزاری به سال 626 ق/1229م به صلیبیان تسلیم شد و تا سال 637 ق/1239 که ملک ناصر داوود برادرزادۀ الکامل آنرا باز پس گرفت ، در دست آنان باقی ماند . اما چیزی نگذشت که ناصر نیز در سال 641 ق/1243م بار دیگر آنرا به صلیبیان تسلیم کرد ، سرانجام در سال 642 ق/1244م که خوارزمشاهی آن را به نجم الدین ایوب پادشاه مصر بازگردانیدند ، به آغوش اسلام بازگشت .
12 - ممالیک :
در سال 651 ق/1253م ، بیتالمقدس به حوزۀ فرمانروایی ممالیک داخل شد و تا سال 922 ق/1516م همچنان باقی ماند .
در روزگار ممالیک ، بیتالمقدس مورد توجه بسیار وتقع شد و سلاطین آن سلسله مانند : الظاهر بایبرس ( د676 ق1277م ) و سیف الدین قلاوون ( حکومت : 679 - 689 ق/1280 - 1290م ) ، و الناصر محمد بن قلاوون ( د741 ق1340م ) و الاشرف قایتبای ( حکومت : 893 - 902 ق 1486 - 1496م ) و دیگران ، چندین بار به زیارت آن شهر رفتند ، و بناهای دینی و کشوری گوناگون که هر یک نشانهای از هنر معماری محسوب میشوند پدید آوردند و قبة الصخره و مسجدالاقصی را بارها مرمت کردند . از جمله بناهای ممالیک ، حدود پنجاه مدرسه ، هفت خانقاهو دهها تکیه را میتوان نام برد ( نک : خانقاهها و تکیهها ) .
در سال 777ق ، بیتالمقدس را که تابع حکومت دمشق بود ، به حکومت نشینی خودمختار اما تابع مستقیم سلطان در قاهره تبدیل کردند ( نک : اداری ، ساختار ) ، یکی از آثار ممالیک در بیتالمقدس آن است که آبهای چشمۀ العروب را به حرم شریف کشیدند ، و نیز از مشهورترین مدارسی که در بیتالمقدس بنا کردند ، مدرسۀ سلطانیۀ اشرفیه و مدرسۀ تنکزیه را میتوان نام برد .
بیت المقدس در روزگار ممالیک ، یکی از مهم ترین مراکز علمی در سراسر جهان اسلام بود ، و طالبان علم و مدرسان از نقاط مختلف جهان اسلام به آنجا سرازیر میشدند . در سال 1974م و پس از آن ، در حرم ، اسنادی از دوران ممالیک کشف شد که بیش از پیش تاریخ بیتالمقدس را روشن میکند .
مهم ترین منبع اقتصادی بیتالمقدس در این روزگار ، چیزهایی بود که نیکوکاران و امرا و سلاطین بر شهر و ساختمانهایی که میساختند ، وقف میکردند . گاهی در سوریه و مصر و ترکیه ، اوقاف ، یکی از منابع زندگی زائران ساکن بیتالمقدس ، به ویژه زایران مسیحی بود ، اما منابع کشاورزی و بازرگانی اندک بوده است .
13 - عثمانیان :
در سال 922 ق/1516م ، سلطان سلیم عثمانی ، به دنبال پیروزی در نبرد مرج دابق ، دولت ممالیک را
در شام منقرض کرد ، بر بیتالمقدس چیره شد .
پس از سلطان سلیم ، پسرش سلیمان قانونی ( 927 ق1520م ) به بیتالمقدس توجه بسیاری مبذول داشت و بناهای بسیاری در آنجا بنیاد نهاد مانند : با روی دور شهر که ساختمانش پنج سال طول کشید ، و تکیۀ خاصگی سلطان ، و مسجدها و راههای متعدد . همچنین قبة الصخره را نیز مرمت کرد .
در روزگار عثمانیان ، تکیهها و گوشهها و بناهای دیگری مربوط به صوفیان بنا شد . ولی از آغاز قرن دوازدهم قمری هیجدهم میلادی مدارسی که ممالیک و ایوبیان بنا نهاده
[[ پرونده : | قدس قبل از تقسیم ]]
بودند ، به سبب انهدام املاک موقوفی آنها ، روبه ویرانی نهاد . همچنین علی رغم ظهور تعدادی از دانشمندان بزرگ ، وضع محلۀ دینی و علمی در این قرن به پایین ترین سطح خود تنزول کرد .
در سال 1831 - 1840م ، بیتالمقدس در حوزۀ فرمانروایی ابراهیم پسر محمد علی پاشا حاکم مصر که به دنبال اختلاف با دولت عثمانی ، سراسر سوریه را تصرف کرد ، قرار داشت . بیتالمقدس در دورۀ حکومت مصری ، شاهد اندکی نوگرایی اداری و نشر روح تسامح بود ، اما خدمت اجباری نظام وظیفه و مالیاتهای بسیار و جمع آوری سلاح از دست مردم ، و از بین بردن نفوذ شیوخ و خانوادههای فئودال ، به شورش مردم بر ضد این حکومت انجامید و دولت عثمانی نیز آن را پشتیبانی کرد ، که مصریان به دشواری توانستند آن را سرکوب کنند . با این همه ابراهیم پاشا در سال 1840م ، زیر فشار دول بزرگ مجبور شد آنجا را ترک کند .
حکومت عثمانی در قرن هفدهم میلادی به دلیل اختلافاتی که میان فرقههای مختلف مسیحیت بر سر ریاست بر اماکن مقدس درگرفت ، از دورههای دیگر متمایز است . یکی از نتایج این کشمکش ، جنگ سال 1853 کریمه میان روسیه - که مدعی حمایت از ارتودکس بود - و انگلستان و فرانسه - که از لاتینها پشتیبانی میکردند - بود . دولت عثمانی در اواخر این جنگ برخی اقدامات اصلاحی انجام داد که در برگیرندۀ برابری و عدالت میان تمام رعایای عثمانی بود ، و اجازه داد که دولتهای انگلیس و فرانسه و دیگر دولتهای غربی ، کنسولگریهای در بیتالمقدس تأسیس کنند .
بدین گونه ، پدیدۀ استعمار وارد این سرزمین شد و مهاجرت یهودیان همزمان با آن رو به افزایش نهاد و تعداد یهودیان بیتالمقدس به تدریج به مرحلۀ خطرناکی رسید .
در سال 1273 ق/1856م ایجاد شهرکهای مسکونی در خارج از حصار شهر قدیمی بیتالمقدس آغاز شد و نخستین جادۀ جدید میان یافا و قدس ایجاد گردید و اولین گروه هیأتهای باستان شناسی بیگانه که یهودیان نیز در آن شرکت داشتند ، تحت پوشش کاوشهای باستان شناسانه به این سرزمین سرازیر شدند .
در سال 1917 ، فلسطین ، به حکومت انگلیسی گردن نهاد و دولت انگلستان برای اجرای سیاست اعلامیۀ بالفور ، به ایجاد شرایطی در این سرزمین و در رأس آن ، بیتالمقدس ، دست زد تا راه را برای سیطرۀ صهیونیستها بر سراسر فلسطین هموار ساپزد .
ج - تکامل شهر :
1 - جمعیت :
جمعیت بیتالمقدس در سال 1896 حدود 000/50 تن بود ، و کمی قبل از جنگ جهانی اول به سال 1913 به 000/90 تن رسید . اما در پایان جنگ ( 1917 ) جمعیت آن به 000/50 تن کاهش یافت . و سپس دوباره روبه افزایش نهاد و در سال 1920 به 000/61 و در پایان 1944 به 000/157 ، و بالاخره در نوامبر 1947 به 164500 تن رسید بدین ترتیب : 600/63 تن عرب ، و 200/11 تن یهودی در داخل حصار شهر قدیمی ، و بخش عربی شهر جدید ، یعنی بیتالمقدس بدون حومۀ آن سکونت داشتند . اما اگر ساکنان مناطق جدید اطراف شهر را در پی سرازیر شدن مهاجران صهیونیست به منطقه ، به حساب آوریم ، آنگاه صهیونیستها حائز اکثریت بودند . زیرا در بخش صهیونیستی شهر جدید بالغ بر 88000 یهودی ، در مقابل فقط 1500 عرب زندگی میکردند . به عبارت دیگر اعراب 85 درصد از ساکنان خود شهر قدس و یهودیها حدود 60 درصد جمعیت شهر را با احتساب مهاجرنشینهای صهیونیستی اطراف آن تشکیل میدادند .
دورۀ قیمومیت انگلستا شاهد سرازیر شدن تعداد بسیاری از مهاجران صهیونیست به فلسطین و به ویژه بیتالمقدس بود
( نک : انتقال یهودیان به فلسطین ) . افزایش سریع ساکنان بیتالمقدس به جایی رسید که شهر برای ساکنان تنگ شد و به همین جهت شهر را به سوی خارج از دیوار شهر قدیمی توسعه دادند که به بیتالمقدس جدید مرسوم گردید . مساحت بیتالمقدس جدید اختصاص داشت . بیتالمقدس پس از جنگ 1948 و پیمان صلح ، به این مناطق تقسیم شد :
براساس آمار رسمی در سال 1961 ، تعداد ساکنان عرب بیتالمقدس بالغ بر 000/80 تن بود ، در حالی که تعداد صهیونیستها در منطقه اشغالی به 000/167 تن رسید . بنابراین مجموع عرب بیتالمقدس در آن سال 000/247 تن بود . در سال 1970 درنتیجه خروج بعضی از ساکنان عرب بیتالمقدس به سوی کرانه باختری رود اردن پس از ژوئن 1967 ، جمعیت عرب شهر به حدود 000/73 تن کاهش یافت ، ولی تعداد ساکنان صهیونیست به حدود 000/215 تن رسید . به این ترتیب مجموع ساکنان هر دو بخش بیتالمقدس 000/288 تن شد . ادارههای آماری اسرائیل انتظار دارند که با آغاز سال 1982 ، تعداد ساکنان صهیونیست بیتالمقدس به بیش از 000/250 تن بالغ شود .
رژیم صهیونیستی به تبدیل بیتالمقدس جدید به پایتخت خود پس از سال 1948 اکتفا نکرد ، بلکه کمی پس از اشغال کرانه باختری در سال 1967 بیتالمقدس عربی را نیز به بیتالمقدس جدید الحاق کرد و اصرار ورزیدکه بیتالمقدس متحد را به پایتختی اسرائیل برگزیند . اسرائیل از آن وقت به اجرای سیاست خود مبنی بر یهودی گردانیدن بیتالمقدس - به نحوی که در پایان اجرای طرح خود مبنی بر نقشه برداری از شهر و تأسیس بیتالمقدس بزرگ ، تعداد ساکنان صهیونیست آن به 000/320 تن برسد - پرداخت ( نک : یهودی سازی بیتالمقدس ) .
2 - آبادانی :
بیتالمقدس در روزگار رومیان شاهد بهبود اوضلع عمرانی حفره بود ، و مساحتش در آن وقت بیش از دو کیلومتر مربع رسید . فتح بیتالمقدس توسط اعراب ، سرآغاز تکامل عظیم عمرانی آن بود و در این امر جلوتر از همه عمر بن خطاب است .
پس از وی امویان و عباسیان و فرمانروایان پس از آنها ، تکامل بیتالمقدس و بهبودی اوضاع عمرانی آن را هماهنگ با اهمیت دینی آن ادامه دادند تا آنکه در روزگار عثمانیان ، به مرکزی برای متصرفین آن تبدیل شد .
طرح بزرگ شهر قدیمی بیتالمقدس در این روزگار از دو محور اصلی عمود بر هم و امتداد یافته به اطراف و جهات اصلی آن تشکیل میشد . یکی از این دو محور از دروازه الخلیل در غرب شروع میشود و به دروازه السلسله که بر محوطه حرم شریف گشوده است ادامه مییابد . محور دوم نیز از دروازه العمود آغاز شده و در جنوب به نزدیک النبی داود میپیوندد . به این ترتیب دو محور مذکور شهر قدیمی را به چهار کوی نامساوی تقسیم کرد : کوی مسیحیان در شمال غربی اطراف کلیسای القیامة که کوی ارامنه در بخش جنوب غربی مکمل آن است . اما کوی یهودیان بخش جنوب شرقی شهر را اشغال کرده در حالی که کوی مسلمانان در منطقه مسجد الاقصی در شمال شرقی واقع است .
بنای کهن بیتالمقدس به یکدیگر پیوسته و میان آنها راهها و خیابانهای سنگفرش شده با سقفهایی نیم دایره شکل وجود دارد که در دو طرف آن ساختمانهای شهر واقعند . این بناها دارای دیوارهای ضخیم و ساخته شده از سنگهای آهکی است . سقفهای منازل نیز از سنگ خالص به شکل نیم دایره یا گنبدی شکل است . بخشهای وسیعی از شهر قدیمی بیتالمقدس ، تا چند ق ن خالی از مظاهر عمران و آبادی بود . از اواخر سدۀ گذشته ساختمانهای بیتالمقدس به خارج از دیوار شهر نیز امتداد یافت و شهر به سوی شمال غربی و غرب به طرف شهر یافا رو به توسعه نهاد . همچنین مرکز تجاری این شهر قدس در امتداد جاده یافا گسترش یافت .
پس از جنگ 1948 ، و جدایی بیتالمقدس جدید از شهر قدیمی به سرعت به سوی شمال و شرق توسعه یافت و کویها با خیابانها و بزرگراهها گسترش یافت . و جاده بیتالمقدس رام الله شهرکهای پیشرفته ( شیخ جراح و شعفاط و بیت حنینا ) را به خود اختصاص داد . در حالی که کویها و محلههای فقیرنشین از شرق بر جاده بیتالمقدس - عمان و از جنوب بر جاده بیتالمقدس - بیت اللحم امتداد یافتهاند . اما مرکز تجاری شهر در دو خیابان باب العمود و صلاح الدین تمرکز یافته است . در ساختمانهای جدید سنگ صیقلی آهکی ( سنگ مرمر ) به کار رفته است . یعنی در سطح بیرونی دیوارها از این سنگ استفاده شده در حالی که بخش داخلی و خود دیوار از بتون ساخته شده است . سقفها نیز همه از بتون مسلح آرمه است . این شیوه ساختمان سازی موجب گسترش سطح مسکونی و عریض شدن پنجرهها شد ؛ نیز سقفهای قوسی شکل وظیفه خود را به عنوان تکیه گاه پایههای بنا از دست دادند و سقفهای ساختمانها فقط برای زیباسازی بناها برافراشته شد . پس از سال 1967 بسیاری
از ساختمانهای بیتالمقدس قدیمی توسط مقامات رژیم اشغالگر اسرائیل دچار ویرانی شد . جنایت آتش زدن مسجد الاقصی و آتش گشودن بر روی نمازگزاران آن ، یکی از زشت ترین جنایتهایی بود که اماکن مقدس اسلامی دچار آن شد . ( نک : حرم شریف بیتالمقدس ، یهودی سازی ) .
اما بیتالمقدس جدید تنها به سوی غرب رشد میکند ، جایی که شهرکهای مسکونی با ساختمانهای عظیم احداث شده تا بیشترین تعداد ممکن از مهاجران صهیونیست را در خود جای دهد . برنامههای مرکز بازگانی آن است که به سوی شمال غربی مقابل شهرک " روسیما " توسعه یابد در حال که ادارات دولتی در امتداد شهرک بازرگانی به سوی جنوب بنیاد میشود ؛ یعنی در بخش وسیعی از زمینهایی که دانشگاه عبری و کتابخانه عمومی و موزه و نهادهای دیگر را در بر میگیرد . به این ترتیب ، منطقه مرکزی کار در بیتالمقدس جدید در میان کویهای مسکونی نسبتاً قدیمی در شرق ، کویهای جدید و نواحی اطراف شهر در غرب و جنوب غربی محصور است . در همینجا کمربند سبزی از درختان و تفریحگاهها و ورزشگاهها در حومه غربی شهر وجود دارد .
رژیم اشغالگر اسرائیل پس از سال 1967 ، الحاق بیتالمقدس عربی را به بیتالمقدس اسرائیلی به عنوان یک شهر واحد اعلام کرد . این اعلام مخالفت با قوانین بین المللی و کشمکش با جهان است . بی درنگ پس از اعلام یکی ساختن هر دو بخش بیتالمقدس ، این رژیم به تهیۀ برنامه وسیعی برای این شهر پرداخت و به اجرای طرح بیتالمقدس بزرگ دست زد .
به موجب این طرح ، بیتالمقدس قدیمی و کویها و روستاهای عربی اطراف آن مانند وادی جوز ، ثوری ، سلوان ، طور ، عیسویة ، بیت حنینا ، شعغاط ، قلندیة ، بیت صفافا ، شرفات ، صور باهر ، ابودیس ، جبل المکبر همه تابع شهرداری بیتالمقدس شدند . هدف اسرائیل از این طرح یهودی کردن بیتالمقدس و گرفتن بخشی از اراضی کرانه باختری اشغالی برای اسکان تعداد هر چه بیشتری از صهیونیستها در آنجاست . به همین دلیل با ایجاد آبادیهای مهاجرنشین صهیونیستی در قلب مجموعهای مسکونی عربی ، تلاش میکند تا کرانه غربی را تجزیه کند .
اسرائیل به ایجاد شهرکهای مسکونی در بیتالمقدس دست زد که صدها ساختمان مسکونی که هزاران خانواده صهیونیستی در آن زندگی میکنند را شامل میشود . این شهرکها بخشی از طرح قدس بزرگ است که زیبایی این شهر را از بین خواهد برد و آن را که شهری دینی و سیاحتی است به شهری مسکونی تبدیل میکند پرفسور برونسفی یکی از مهندسان بزرگ ایتالیایی ، آنچه را که در بنای بیتالمقدس به انجام رسیده چنین توصیف کرده که " خودکشی دسته جمعی است و نتیجه ان شکست سریع است . "
د - ساخت کارکردی شهر :
بیت المقدس وظایف گوناگونی را عهده دار است یعنی تمامی وظایف اداری و دینی وسیاحتی و بازرگانی و کشاورزی و غیره را شامل میشود
1 - کارکرد اداری :
بیتالمقدس از کهن ترین دورههای تاریخ به عنوان پایتختی سیاسی و معنوی پذیرفته شد در دوره عثمانی مرکز شهرستان بیتالمقدس بود در دوره قیومیت انگلستان بر فلسطین به عنوان پایتخت نیز مرکز شهرستان بیتالمقدس برگزیده شد پس از سال 1948 ، بیتالمقدس عربی ، به پایتخت معنوی اردن و مرکزی برای استان بیتالمقدس - در آن هنگام که رژیم صهیونیستی بیتالمقدس جدید را به پایختی برگزیده - تبدیل شد در سال 1967 سر تا سر بیتالمقدس تحت اشغال صهیونیسم که آن را پایتخت رژیم خود اعلام کرد ، درآمد .
2 - کارکرد دینی : بیتالمقدس
از آغاز تأسیس هنگامی که یبوسیان برای اجرای مراسم مذهبی به بنای معابدی برای خود اقدام کردند وظیفه دینی خویش را انجام داده است اسرائیلیان در روزگار داوود مراسم دینی یهودی خویش را اجرا میکردند پس از او ، سیلیمان و پس از آنکه معبد خود را در بیتالمقدس بنا کرد بعد سلیمان دچار ویرانی شد ، برای یهودیان عادت شد ، به جایی که ادعا میکنند بقایای همان محل است بروند و در هنگام برگزاری نماز در کنار دیوار ، گریه و نوحه سردهند .
در سال 335 م ملکه ایلانه مادر کنستانتن امپراطور روم به بیتالمقدس آمد و کلیسای القیامة را که مسیحیان از سراسر جهان به زیارت آن میروند بنا کرد .
در دامنهها کوه الزیتون ( طور ) و بر روی قله آن ، کلیساها و دیرهایی هستند مانند کلیسای جثمانیه و غار جثمانیه ، کلیسای الصعود ، و کلیسای مریم عذرا ، به هنگام جشنهای عید فصح ، کاروانهای مذهبی مسیحی از کوه الزیتون عبور میکنند . راه آنان از روستای بیت فاجة شروع میشود و به کلیسای القیامة به پایان میرسد .
توجه مسلمانان به قلة الصخره مبارکه به علت ارتباط محکم است که با اسراء و معراج پیامبر اکرم " ص " دارد ، نیز به دلیل موجود مسجد الاقصی ، نخستین قبله مسلمانان است . ( نک : زیارت اماکن مقدس فلسطین ) . در سال 72 ق/691 م ، عیدالملک بن مردان خلیفه اموی ، مسجد الصخره را بنا کرد و برای این کار هفت سال مالیات مصر را فراهم آورد . مسجد الاقصی در جنوب بقعه حرم شریف واقع است . بنای این مسجد را نیز عبدالملک بن مروان آغاز کرد و پسرش ولید در سال 86 ق/705 م آن را به پایان رسانید .
3 - کارکرد جهانگردی : بیتالمقدس
مومرد نظر و توجه تمام جهانیان است و جهانگردان از هر سو برای زیارت اماکن مقدس به سوی آن روانه میشوند . به همین دلیل از قدیم صنعت جهانگردی در بیتالمقدس وجود داشت و سود فراوانی به جیب کسانی که در این زمینه فعالیت داشتند مانند صاحبان مسافرخانه ، قهوه خانه ، اتومبیلها و رستورانها با دفاتر جهانگردی و مسافرت و یا خدمات عمومی سرازیر میکرد . تا قبل از سال 1967 اردن نیز در درآمدهای جهانگردی ، با رعایت عدالت کامل شریک بود اما امروز یکی از منابع بسیار اساسی و مهم برای اقتصلد اسرائیل به شمار میرود ( نک : جهانگردی )
4 - کارکرد صنعتی :
در بیتالمقدس عربی صنایع سبک دایر است که بزرگترین آنها صنایع کشاورزی است مانند کارخانه آرد حبوبات ، روغن کشی از زیتون و صابون سازی و کنسروسازی سبزیجات و روغن کشی از کنجد و صنعت چوب زیتون و صدف . صنعت اخیر از صنایع موفق جهانگردی است . صنایع عربی دیگری نیز وجود دارد مانند نساجی ، بافندگی ، قالیبافی ، سفالگری ، شمع سازی ، سنگبری ، آسفالت سازی ، کاشی سازی ، شیرینی پزی ، مشروبات الکلی ، نوشابههای گازدار ، کنسروسازی ، اثاث منزل ، پلاستیک سازی و دخانیات . آمارهای اردن در سال 1965 نشان میدهند که تعداد موسسات صنعتی بیتالمقدس بیش از ده تن در آنها به کار مشغولند به 152 موسسه با 2500 کارگر میرسد .
اسرائیل پس از سال 1367 به جلوگیری از ایجاد صنایع جدید عربی ، و مشارکت در سرمایه طرحهای بزرگ صنعتی عرب در خدمت اقتصاد اسرائیل اقدام کرد . رژیم اسرائیل در بیتالمقدس عربی سه منطقه ایجاد کرد : اولی در کوه الزیتون ، دومی در شمال شرقی بیتالمقدس ( در عناتا ) هر کدام با 000/40 هزار کارگر و سومی در قلندیه 000/15 کارگر در آن مشغول به کار هستند .
بزرگ ترین صنایع سبک اسرائیل در دو منطقه " تل أزرا " در شمال غربی بیتالمقدس و " جفعات شأول " در غرب آن واقع است . بیتالمقدس در سال 1968 ، دارای 368 مؤسسه صنعتی صهیونیستی یا 2/6 درصد از مجموع مؤسسات صنعتی در اسرائیل بود . این مؤسسات تعداد 9200 کارگر یا 1/5 درصد از کل کارگران صنعتی را در برداشتند .
5 - کارکرد بازرگانی :
بیتالمقدس به دلیل موقعیت جغرافیایی خویش که موجب شد در طول تاریخ ، مرکزی ابزرگانی شود ، درآمد داشت . این شهر شامل بازارهای بسیاری بوده و پر از کالاهای تجارتی گوناگون است . یکی از عواملی که باعث فراگیر شدن جنبش بازرگانی در بیتالمقدس شد ، سهولت ارتباط آن با مدیترانه و بخشهای داخلی منطقه پیرامون آن است . علاوه بر آنکه به اردن و عراق و سوریه و لبنان و سراسر جزیره العرب مرتبط است . بی تردید فعالیت جهانگردی نقش بسیاری در رواج تجارت داخلی شهر به ویژه در اعیاد و مناسبتهای دینی داشته است . و طبیعی است که افزایش ساکنان شد به افزایش مؤسسات تجاری و بازارهای مختلف برای تأمین کالاهای مورد نیاز و مصرفی ساکنان آن بیانجامد . منطقۀ بیتالمقدس ، سبزی و میوه و مورد نیاز شهر را تأمین میکند و شهر نیز بسیاری از فراوردههای صنعتی و مصرفی منطقه را تهیه میکند .
6 - کارکرد کشاورزی :
کشاورزی یکی از منابع ثروت ساکنان بیتالمقدس محسوب نمیشود اگرچه همواره منبع مهمی برای درآمد ساکنان برخی از روستاهایی که در داخل مرزهایی بیتالمقدس واقعند به شمار میرود . کشاورزی در منطقه بیتالمقدس به علت کم آبی منطقه ، به علت کم آبی منطقه ، متکی بر باران است . حبوبات مهم ترین محصول این شهر در گذشته بود اما در سالهای اخیر کشت درختان میوه به ویژه زیتون و انگور به علت سازگاری آنها با طبیعت کوهستانی منطقه و نتایج بهتر اقتصادی جای کشت حبوبات را اشغال کرده است . کشاورزی منطقه در سرشیبیهای کوهستانی که قابل کشت درختان باردار و جنگلی است و بر گودی درهها و نشیبها که برای کشت حبوبات و سبزیجات مناسب است متمرکز میباشد . بخش زیادی از محصولات کشاورزی در بازارهای بیتالمقدس به فروش میرود .
افزایش آب آشامیدنی مصرفی منازل و کشاورزی و صنعتی به علت کم بودن چشمههای آب از قدیم مشکل اساسی ساکنان بیتالمقدس بوده است . بیتالمقدس با وسایل متعدد و مختلفی ، آب مورد نیاز خود را تأمین میکند ، مانند جمع آوری آب باران در مخازنی که به همین منظور تهیه شده است ، و انتقال آب از قناتها و چشمههای اندک و اطراف شهر . آنگاه که مصرف آب ساکنان شهر رو به افزایش نهاد و نیاز شدیدی به انتقال آب به بیتالمقدس از منابع دوردست احساس شد به همین دلیل دردوره قیمومیت از چشمه راس العین توسط لوله کشی ، آب ، به شهر انتقال یافت . پس از سال 1948 بیتالمقدس عربی از این منبع آبی محروم ماند . برکههای سلیمان و عین فاره در دسترس شهر قرار گرفت . پس از سال 1967 آب بیتالمقدس مجدداً ازراس العین و چشمه فاره به اضافه منابع دیگری در مهاجرنشین کفار أرویا نزدیک بیتالمقدس تامین میشود .
مأخذ :
- حمیری : الروض المطار فی خبر الاقطار ، بیروت 1975 .
- حنبلی ، مجیرالدین : الأنس الجلیل له تاریخ القدس و الخلیل ، همان 1973 .
- حموی ، یاقوت : معجم البلان ، بیروت 1975 .
- رشاد الامام : مدینه القدس فی العصر الوسیط ، تونس 1976 .
- دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین ، ج 9 بخش 2 بیروت 175 .
- العارف ، عارف : المفصل فی تاریخ القدس ، بیتالمقدس 1961 .
- العارف ، عارف : تاریخ اقدس قاهره 1951 .
- عامری ، محمد ادیب : عروبه فلسطین فی التاریخ ، بیروت 1972 .
- عسلی ، کامل : معاهد العلم فی بیتالمقدس ، 1981 .
- مرمرجی ، أ . س : بلدانیة فلسطین العربیة ، بیروت 1948 .
- حسین ، محمد خالد : فلسطین فی ظل الاسلام ، عمان 1389 ق .
- عابدی ، محمود : قدسنا ، قاهره 1972 .
- سوسه ، احمد : العرب و الیهود فی التاریخ ، ج 2 ، دمشق 1975 .
- فود ، عزالدین : قضیة القدس فی محیط العلاقات الدولیة ، بیروت 1969 .
- بوست ، جرج : قاموس الکتاب المقدس ، در دو مجلد ، بیروت 1894 ، 1901 .
- پروندهای دفتر اجرایی امور میهن اشغالی ، عمان .
- پروندهای کمیته پادشاهی امور بیتالمقدس ، عمان .
- Central Water Authority ( H.K.J ) : Rainfall in Jerusalem 1846-1964, Amman 1964.
- Encylopaedia Britannica, Chicago 1977.
- Hadawi, s : '''''Land Ownership in Palestine, New York 1957.
- Kenyon, K.M : '''''Jerusalem, Excavating 3000 Years of History, London 1967
- Olmastead, A.T : History of Palestine and Syria, New York 1934.
- Totan, k.A : A Brief History and Guide of Jerusalem''''', Jerusalem 1920.