زنان در انتفاصه فلسطین ( نقش - )

از دانشنامه فلسطین


مقدمه :

هنگامی که انتفاصه فلسطین شکل گرفت کمتر کسی فکر می کرد که این قیام سراسری و فراگیر هر روز شتاب بیشتری به به خود گیرد و به بزرگترین بحران تاریخ رژیم صهیونیستی تبدیل شود . انتفاضه فلسطین ، اولین مبارزه مردمی ملت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی نیست و شاید آخرین آن نیز نخواهد بود . بلکه حرکتی است مردمی و حلقه بارزی از زنجیره جهاد تاریخی مردم فلسطین که پیش از بنیان گذاری دولت صهیونیستی در این سرزمین ، به روشها و شکلهای مختلف علیه استعمار و صهیونیسم جریان داشته است . اما نقطه عطف آن در شروع دور اول انتفاضه در سال 1987 تجلی یافت . مردم فلسطین که پس از اشغال سرزمینشان به ویژه طی سالهای 1967 تا 1987 تجارب تلخ اشغال را پشت سر گذاشته و راههای گوناگون سازمانهای فلسطینی و دولتهای عربی را آزموده و شکست طرحهای سیاسی را احساس کرده بودند دریافتند که طی این مدت شعارهای سیاسی زینت خود را از دست داده و هیچ نشانه امیدی از نابودی رژیم صهیونیستی و یا حداقل کم رنگ شدن حاکمیت آن در فلسطین پیدا نشده است . لذا با الهام از انقلاب اسلامی ایران و مقاومت اسلامی لبنان این سخن خداوند در ذهن آنها تجلی یافت که " ان الله لایغییر مابقوم حتی یغییروا بانفسهم "

این قیام در شرایطی به منصه ظهور رسید که رژیمصهیونیستی تمامی تلاش خود را صرف کرده بود تا هویت ملی فلسطین را به طور کامل از بین ببرد . همچنین به نظر می رسید که ملت فلسطین ، اشغال سرزمین فلسطین و هویت سازی خویش را فراموش کرده و تسلیم اشغالگران شده و به ملتی فراموش شده و بدون هویت تبدیل شده است . همان طور که خانم " گلدامایر " نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی آنها را نسل فراموش کننده تعبیر کرده بود . وی گفته بود : " این نسل خواهد مرد و نسل آینده هم فراموش خواهد کرد " اما انتفاضه فلسطین نشان داد که نه تنها ملت فلسطین به نسل فراموش شده تبدیل نشده بلکه مبارزه آنان برخلاف سایر مبارزات ضدصهیونیستی چند دهه اخیر از عمق زیادی برخوردار است و به عنوان مردمی ترین و خالص ترین نهضت ضدصهیونیستی نه تنها در میان ملل مسلمان منطقه - که از ظلم و ستم بی پایان استکبار جهانی و صهیونیسم اشغالگر به ستوه آمده اند - بلکه درمیان مردم جهان جای خود را باز کرده است .

در این قیام که " انقلاب مساجد " و نیز " معجزه قرن بیستم " نامیده شد زنان فلسطینی نقش بسیار مهم و اساسی را به عهده گرفتند . هر چند که با توجه به عرف مذهبی حاکم در جامعه اسلامی فلسطین و تعصبات خاص نسبت به زن و حیثیت او ، فعالیت زنان در زمینه های سیاسی و اجتماعی معمولاً نسبت به مردان کمتر است اما آنان در انتفاضه فلسطین به ویژه از دور دوم آن - انتفاضه الاقصی - پابه پای مردان در مقاومت و مبارزه بر ضد اشغالگران فلسطین نقش برجسته ای ایفا کرده اند .

علی رغم اینکه در پی افزایش خشونتها و درگیریها میان صهیونیستها و فلسطینیان شرایط بسیار دشواری برای ملت فلسطین به وجود آمد اما در انتفاضه فلسطین زنان کاملاً متمایز از دهه های گذشته فلسطین - که بیشتر نقش جانبی ، گذرا و تصادفی داشتند - به شکلی پویاتر از همیشه به صحنه مبارزه و جهاد علیه اشغالگران فلسطین وارد شدند و دلاورانه پرچم ایثار و مجاهدت را در دست گرفتند و همچون موجی خروشان و طوفانی سهمگین در صحنه مبارزات ملت فلسطین دوشادوش مردان ، دست به مبارزه و رویارویی مستقیم با اشغالگران قدس زدند و همواره الهام بخش مردان مبارز بودند . در این نوشتار به منظور روشن نمودن بهتر نقش زنان در انتفاضه فلسطین و تمایز آن با دوره های قبل از انتفاضه ، ناگزیریم ابتدا به طور اجمال به جایگاه و نقش زنان در مقاومت ضدصهیونیستی پیش از انتفاضه اشاره ای داشته باشیم و سپس نقش کنونی آنان را در انتفاضه مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم .

[[ پرونده : | الثورة الشعبیة فی فلسطین ، ص 159 ]]

جایگاه و نقش زنان فلسطینی در مقاومت ضدصهیونیستی پیش از انتفاضه :

اگر در تاریخ گذشته فلسطین به ویژه طی چهار دهه پس از اشغال این کشور نقش زنان را در صحنه مبارزاتی ملت فلسطین مورد مطالعه قرار دهیم خواهیم دید که فعالیت های اجتماعی و سیاسی زنان چندان چشمگیر نبود . زیرا آنان عمدتا در جامعه فلسطین نقشی کم رنگ و حاشیه ای داشته اند و به جز چندین فعالیت سندیکایی و یا تعدادی محدود و انگشت شمار عملیات نظامی ، چندان نقش کلیدی و اساسی از آنها در تاریخ مبارزات ضدصهیونیستی فلسطینیان دیده نشده است و آنها عمدتا مجبور بودند در اردوگاههای فلسطینی ، ایفاگر نقش های احساساتی رقیقی باشند که مردان فلسطین برای آنها در نظر گرفته بودند . مرحوم دکتر ادوارد سعید اندیشمند برجسته فلسطینی در این باره می گوید :

" چنین به نظر می آید که به جز چند مورد انگشت شمار ، زنان نقش جانبی ، گذرا و تصادفی داشته اند . تا زمانی که گفته های زنان را - مشخص ، محتاطانه ، پراحساس ، نغز و به گونه ای حیرت آور خلل ناپذیر - در درون زندگیمان درک نکنیم ، تجربه سلب مالکیت از مابه تمام و کمال درک نخواهد شد .

زنان فلسطینی را در همه جای زندگی فلسطینیان می بینم ، و رام الله... سنگ بزرگ... خستگی ، اما لبخند پیروزی

می بینم که چسان آنها در میان نقشهای احساساتی رقیقی که ما برای آنها در نظر می گیریم ( مادران ، دوشیزگان عفیف ، شهیدان ) و آزاردگی یا حتی نفرتی که قدرت آشتی ناپذیر آنان در مردانگی سراسر سیاسی ما به وجود می آورد ، زندگی می کنند . "

در این میان هنگامی که صدها هزار فلسطینی آواره شدند ، گروهی از دختران و زنان فلسطینی هم بودند که به کشورهای عربی پیرامون فلسطین مهاجرت کردند . آنها با فراهم شدن امکانات تحصیل و فراگیری علم و دانش در کشورهای عربی به تحصیلات در مراکز علمی پرداختند و سپس به عنوان افرادی کارشناس در این کشورها مشغول به کار شدند . " بنابراین در تمام خاورمیانه زنان فلسطینی به عنوان طبیب ، مدیر مدرسه ، معلم و مدرس دانشگاه ، کارمند ، پرستار و منشی خدمت می کنند ؛ و با این عمل خود در کشورهای عقب مانده تر نمونه هایی را ارائه و نشان می دهند که چگونه زنان در یک جامعه اسلامی می توانند ، بدون پاگذاردن بر حیثیت و معیارهای اخلاقی ، فعالیت اجتماعی داشته باشند . "

افزون بر آن گروهی از زنان فلسطینی که پس از اشغالبسیاری از مناطق فلسطینی ، مجبور به ترک دیار و سرزمین آباء و اجدادی خود شدند و به دیگر سرزمینها مهاجرت کردند به ویژه آنهایی که در کشورهای اروپایی و غربی استقرار یافتند و در جوامع آنها ذوب شدند ، ناخواسته وارد فرایندی شدند که نتیجه نهایی آن هویت سوزی ملت فلسطین و فراموشی پیشینه تاریخی و کهن این سرزمین بود . ادوارد سعید ضمن بیان خاطراتی از سرگذشت مادر خویش و کوچ خانواده اش از سرزمین فلسطین ، به گونه ای ملموس به این مسأله اشاره کرده است . وی می گوید :

[[ پرونده : | نداءالقدس ، شماره 59 ، ص 33 ]]

"... به عنوان پسر وی ، من این خاطره را در ذهنم نگه داشته ام ، خاطره رنجیدگی دلشکنی که او ، به دنبال هویت جدیدش به عنوان همسر پدر من ، مادر من و نزدیکترین همدم من در دوران کودکی متحمل شده است . من این واقعه دردآور را به مثابه نشانه ای تعبیر کردم حاکی از گذر وی از بودن بی واسطه و کامل خود - هستی او به عنوان یک زن جوان فلسطینی - به بودنی باواسطه و به احتمال زیاد وابسته - همسر و مادر .

بعدها تشخیص دادم که هستی با واسطه ، تقسیم شدن میان چندین نقش مهم ولی درجه دوم ، سرنوشت تمامی زنان فلسطینی و عرب است ؛ برخورد من با آنها از طریق چنین هویتی است و آنها با چنین هویتی در جمعها و جامعه های مختلف زندگی می کنند . بی تردید این واقعیت ها ، حقایق عام تاریخی و اجتماعی هستند ، اما در شرایط زیستی خاص فلسطینیان ، این حقایق معمولاً مفهومی بسیار عمیق تر و جدی تر می یابند... "

تا پیش از انتفاضه فلسطین ، به زن فلسطینی در شرایط عادی مسئولیت های پیش پاافتاده ای واگذار می شد . خصلت پرستانه کار وی ، ظرافت کار او ( برای نمونه خیاطی ) ، جملگی ترجمان گویاتری از زندگی زن فلسطینی در این گونه شرایط . اما نقش او در اوضاع و شرایط انقلابی ، کاملاً با نقش وی در شرایط عادی تفاوت پیدا کرد . در شرایط انقلابی زنان فلسطینی ناگزیر بودند تا بر موجودیت اجتماعی و سیاسی خود تاکید ورزند و از این طریق هویت انکار شده ملت فلسطین - توسط صهیونیستها - را در کتار مردان مبارز فلسطینی احیا نمایند . بدین لحاظ زنان مبارز فلسطینی در این شرایط به هنگام شرکت در جنبش فلسطین و مبارزه در سرزمینهای اشغالی و در خارج از محیط مبارزه ، مجبور بودند تلاش خستگی ناپذیر خود را برای رویارویی با بحران هویت سوزی فلسطین بر خویشتن تحمیل کنند . طی این مدت اشغالگران فلسطین نیز به هر وسیله ممکن کوشیدند تا به منظور هویت سوزی ملت فلسطین و آنکار آن ، حسن وطن دوستی و روحیه پیکارجویانه زنها فلسطینی را از بین ببرند . این شیوه و شگرد صهیونیستها به ویژه در مورد زنان مبارز فلسطینی که به دلیل مبارزه با این رژیم زندانی می شدند بیشتر مشهود است .

" وقتی زن فلسطینی به زندان اشغالگران می افتد فورا محاکمه نمی شود بلکه از این زندان به آن زندان و از آن به دیگری منتقل می گردد ، بی آنکه صحبتی از محاکمه به میان آید . او می تواند سالها در انتظار محاکمه فرمایشی در گوشه زندانی از یاد برود و اصلاً محاکمه نشود .

در زندانهای زنان ، مبارزان تحت سخت ترین شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند . شیوه های شکنجه که بر زنان اعمال می شود کمترین فرقی با مردان ندارد ، اما شکنجه گران رژیم اشغالگر با استفاده از شرایط ویژه جسمی و روحی زنان ، شکنجه ها جدیدی ابداع می کنند...

[[ پرونده : | نداءالقدس ، شماره 59 ، ص 34 ]]

شکنجه های گوناگونی درمورد زنان فلسطینی اعمال می شود : از وارد آوردن ضربه های مهلک توسط باتوم یا میله آهنی بر نقاط حساس بدن ، تا شکستن ناخن ها با شئی سنگین و یا کشیدن آنها ، از کشیدن و کندن موهای سر و حتی با پوست آن ، تا اعمال شوک الکتریکی و سوزاندن بدن توسط وسایل برقی ، از استعمال مواد شیمیایی محرک دستگاه عصبی ، تا تجاوز به عنف ، از آویزان کردن زندانی از یک میله آهنی به مدت طولانی و بعد رها کردنش با دستها و پاهای بسته بر زمین ، تا زندانی شدن در سلول انفرادی ، و دهها شکنجه دیگر... "

در این دوره هر چند که بخش اعظمی از زنان فلسطین در اردوگاههای فلسطینی تحت انقیاد مردان صرفا به امور منزل و به تعلیم و تربیت کودکان خویش می پرداختند اما برخی آنان نیز از حضور در صحنه مبارزاتی فلسطین غفلت نکردند و پای به عرصه جهاد و شهادت نهادند تا همگام و همراه با مردان آموزش نظامی ببینند و برای آزادی سرزمین خویش علیه اشغالگران فلسطین دست به مبارزه مسلحانه بزنند . در این مرحله از انقلاب فلسطین " زن فلسطینی آن چنان در اردوگاهها فنون رزم می آموزد و تصمیم به مبارزه علیه استعمار و تجاوز صهیونیسم می گیرد که می تواند الگوی بارزی برای زنان ملت های رنجدیده و در بند باشد .

او با شجاعت و شهامت بی اندازه اش ، جان خویش را درکف اخلاص می گذارد تا به هر صورت ممکن اعم از شرکت در درگیریهای خیابانی ، حضور در سنگرهای قهرمانانه ، ایجاد رعب و وحشت برای دشمن ، ضربه های مهلک و نابودکننده بر پیکر دشمن تجاوزکار وبی رحم ملت خود وارد آورد و از حقوق مقدس خویش تا آخرین نفس دفاع کند . او شوهر خویش را ، فرزند خویش را ، آزادانه به جنگ می فرستد تا اینکه بفهماند ، دست یافتن به حقوق از دست رفته اش ، تنها کار مردان نیست و او هم می تواند ، مانند برادران خود به کارزار بپردازد . علاوه بر این ، گونه ای فرزند تربیت می کند که عضوی رزمنده ، فعال ، تسلیم ناپذیر و مبتکر در مبارزه و قهرمان برای جامعه انقلابی و سنگرهای مبارزه باشد . "

نقش و شرکت زنان فلسطین در جنبش ملی فلسطین و مبارزه علیه اشغالگران صهیونیست از سال 1969 به نقطه ای از اوج خود رسید و توانست برای ملت فلسطین ضمن هویت سازی ، اعتبار بین المللی نیز کسب کند . " اتل مانین " نویسنده انگلیسی در مقاله ای درباره جبهه مقاومت زنان فلسطینی در سرزمینهای اشغالی می نویسد :

" آن کس که هنوز باور دارد " زن عرب " خجول و عقب مانده است از گزارشهای خبری که در اولین ماههای این سال انتشار یافته است باید بی خبر باشد... اشغال زادگاهشان دعوتی است به مقاومت ، و هر روز بیش از پیش زنان و دختران عرب فریاد اعتراض خود را بلندتر می کنند ، امور امنیتی دشمن را مختل می سازند و به تظاهرات و پاسخ منفی به منظور احتراز از همکاری با دشمن گرایش پیدا می کنند . اینک مسلم شده است که زن عرب ، برخلاف شایعات رایج ، شجاع و از خصوصیات جسمی و اخلاقی بی باکانه ای برخوردار است . بدون تردید هر چه مقاومت فزونی یابد و روند تکاملی تسریع شود همچنان که هم اکنون مشاهده می شود ، ما در آینده خبرهای بیشتری درباره زن عرب خواهیم شنید . "

در این دوران ، هر چند که زنان بسیاری در کشتارهایی که صهیونیستها در فلسطین انجام دادند به شهادت رسیدند اما نقش آنان در رویارویی همه جانبه با رژیم صهیونیستی عمدتا محدود به تشکل های سازمان یافته و سازمانهای مقاومت فلسطینی و نیز سندیکاهای زنان بود . به ویژه از سال 1965 که اتحادیه عمومی زنان فلسطین به عنوان یکی از ارکان سازمان آزادی بخش فلسطین به وجود آمد و سپس گروههای مقاومت فلسطینی شکل گرفتند نقش زنان فلسطین در مبارزه علیه اشغالگران این سرزمین - به جز چند مورد محدود - در قالب و شکل گروههای مقاومت فلسطینی ، سندیکاها و مراکز درمانی ، بهداشتی و خدماتی انجام می گرفت . بدین لحاظ نقش زن فلسطینی در مبارزه و رویارویی با اشغالگران صهیونیست و آزادی سرزمین خویش تابعی از سیاستهای حاکم بر این سندیکاها و گروههای مقاومت فلسطینی شد . در این دوران صحنه فلسطین روزانه کمتر شاهد حرکتی خودجوش و پرنشاط از زنان فلسطینی در رویارویی مستقیم و همه جانبه با اشغالگران قدس بود و فعالیت های آنها محدود به تلاشهای سیاسی و اجتماعی شد .

جایگاه و نقش زنان در انتفاضه فلسطین :

پس از شکل گیری انتفاضه فلسطین در سال 1987 که مناطق بسیاری از سرزمینهای اشغالی فلسطین را فرا گرفت و مبارزات فلسطینیان علیه رژیم صهیونیستی از قالب حزبی ، گروهی و سندیکایی خارج شد و تبدیل به یک رویارویی فرسایشی با این رژیم شد رژیم صهیونیستی سرکوب فلسطینیان را شدت بخشید و طبیعتا شرایط دشورای برای ملت مسلمان فلسطین به ویژه زنان به وجود آمد . زیرا در این دوره از مبارزات ملت فلسطین ، زنان نقش بسیار مهم و اساسی داشتند و پای به پای مردان فلسطینی در مقاومت و مبارزه بر ضد اشغالگری نقش برجسته ای ایفا کردند .

هر چند که فعالیت زنان فلسطینی در مبارزه علیه رژیم صهیونیستی - باتوجه به عرف مذهبی حاکم در جامعه فلسطین و تعصبات خاص نسبت به زن و حیثیت او - در ابتدا کم رنگ و محدود بود اما به تدریج زنان تلاشها و فعالیت های خود را در انتفاضه گسترش داده و به شکلی پویاتر از همیشه به صحنه مبارزه و جهاد مسلحانه علیه صهیونیستها پای گذارند و پرچم

[[ پرونده : | ثوره الشعبیه فی فلسطین ، ص 157 ]]

ایثار و فداکاری و جهاد را در دست گرفتند و همچون موجی خروشان و سهمگین در صحنه مبارزه و رویارویی با اشغالگران فلسطین الهام بخش مردان مجاهد و مبارز بودند .

در این زمان " ورود خیل زنان قهرمان فلسطینی در عرصه پیکار ، جهان را دچار حیرت کرد . زنان در خیابانها و میادین عمومی ، روستاهاو اردوگاهها مشتاقانه فعالیت می کردند . در این دوره تاریخ فلسطین هر کجا سخن از مبارزه و مقاومت بود نام زنان نیز در کنار آن می درخشید . در خلال این دوره و مدتی پس از آن مراکز زنانه دیگری شکل گرفت . از جمله مرکز امور زنان در نابلس در سال 1988 ، مرکز مطالعات زنان در قدس در سال 1988 ، مرکز امور زنان در غزه در سال 1989 ، کادر امور زنان در سال 1991 ، مرکز زنان برای مشاوره امور حقوقی و اجتماعی در سال 1991 ، مؤسسه مطالعات زنان دانشگاهبیرزیت در سال 1994 و مرکز زنان در قدس و مؤسسه مشرقیات غزه در سال 1998 . "

این گونه فعالیت های زنان در مراکز مختلف با توان بدنی و فیزیکی آنها تناسب داشت اما آنان هیچگاه در انتفاضه فلسطین مبارزه خویش علیه اشغالگران صهیونیست را محدود به فعالیت در این مراکز نکردند . بلکه در تمامی عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، تربیتی ، اقتصادی و... . شروع به فعالیت کردند و در تمامی زمینه های فوق الذکر سهم بزرگی را عهده دار شدند .

زنانی که با واقعیت خشونت بار و سرکوب کننده اشغال از سال 1967 به بعد زندگی می کردند ، با شروع انتفاضه اول و سپس انتفاضه مسجد الاقصی شرایط ناگوار آنها رفته رفته آشکار شد و در معرض دید عموم قرار گرفت . " در واقع حضور فعالانه زنان فلسطینی در عرصه مبارزه ، به ویژه مشارکت فعالانه آنها در تمامی فعالیت های مربوط به انتفاضه ، موجب تمایز نقش زن فلسطینی از نقش همتایان عرب او گردیده است . و این طبیعتا به دلیل تفاوت در مسائلی است که با آن روبه رو هستند . در حالی که خواسته های زن عرب خصوصا در هزاره جدید ، درباره مسأله آزادی در امور مختلف و داشتن حقوق مساوی با مردان و بسیاری از مسایل دیگر دور می زند ، محور نگرانی های زن فلسطینی مسایلی ملی است . چون اندیشه اش را صرف مسایل بسیاری نموده که مهم ترین آنها مسأله اشغال وطنش است . همین امر باعث شده تا مسأله فلسطین که پیچیده ترین مسأله موجود در تاریخ مبارزات ملی به شمار می آید در تشکیل و هدایت اندیشه زن فلسطینی سهیم باشد به گونه ای که اولویت اول در تربیت فرزندانش ، آموختن عشق به وطن و چیرگی بر تنگدستی و دشواریهای زندگی در خیمه ها و اردوگاههاست . "

این گونه زنان هم اکنون در فلسطین بسیارند و عشق به خدا و وطن و ظلم ستیزی آنان همانند زنان مبارز و فداکار تاریخ پیشین ، از گذشته دور تاکنون است . زنانی همچون حنه همسر عمران ، رحیمه یار باوفای ایوب ، یوکابد پاسدار جان موسی ، هاجر ، آسیه و صفورا و زنان رزمنده عصر حجاز همچون صفیه عمه پیامبر که در جنگ بنی قریظه جاسوس دشمن را از پای درآورد . و ام عطیه که هفت بار به جبهه اعزام شد و در جنگ احد 12 بار جراحت بر جسمش وارد شد و مادر شهید حارثه و هم جبهگی سمیرا دختر قیس با پیامبر در جنگ احد و فاطمه کلابیه ، همان ام البنین معروف و نیز زینب کبری ( س ) که یکی از شگفت آورترین سرودهای بردباری و سلحشوری در تاریخ است و نیز شیرزنان ایرانی در دوران هشت سال دفاع مقدس .

یکی از این نمونه ها در فلسطین " ام سهیل زیاده " شیرزن فلسطینی است . " مشکلات و دردورنج های ام سهیل فراتر از مرز و منطق و عقل است . دو تن از فرزندانش در راه خدا و وطن به شهادت رسیده اند و شوهر و پسر سومش در اسارت اشغالگران به سر می برند و پسر چهارمش از سوی اشغالگران تحت تعقیب می باشد و خانه اش نیز توسط اشغالگران به طور کامل ویران شده است . ویرانی منزل وی - خانه ای چهار طبقه که از زیباترین خانه های اردوگاه جبالیا به شمار می رفت با تمام اثاثیه داخلش به تلی از خاک تبدیل شده بود - در شب سرد و بارانی زمستان از اراده نستوهش حتی ذره ای کم نکرده است .

با همه این اوصاف این شیرزن فلسطینی زیباترین جلوه های استقامت و پایداری زن فلسطینی را به نمایش گذاشته است . با وجودی که همه خویشاوندان و اهل محل از وی خواهش کردند که خیمه اش را رها کند و با سه تن از دخترانش به خانه ای که برایش اجاره کرده اند نقل مکان کند اما وی با این کار مخالفت کرد و گفت : " روحش به این خانه گره خورده است . وی چگونه خانه ای را که پسرانش را در آن جا در آغوش گرفته و با آنها عهد بسته است با خوشی و مهربانی از آنها نگهداری کند و عشق به وطن و شهادت را در آنها به وجود آورده است ترک کند . " ام سهیل می گوید : " آنها همیشه جلوی چشم من هستند و لحظه ای مرا رها نمی کنند و قیافه آنها هرگز از یادم نمی رود ، آنها نمرده اند و هرگز هم نمی میرند . "

... وی به خاطر استقامت و پایداری اش ، شایستگی گرفتن لقب " شیرزن فلسطین " را پیدا کرده است . همه ساکنان اردوگاه جبالیا وی را کوهی از صبر و مقاومت و مؤمن به قضا و قدر الهی قلمداد می کنند . وی با زنان عادی فرق دارد .

ام سهیل درباره شهادت فرزندش سهیل که به ضرب گلوله اشغالگران به شهادت رسیده بود می گوید : من در حال خواندن نماز شب بودم که در سجده دومم پسرم محمد به نزدم آمد و دستش را برروی سرم گذاشت و خبر شهادت سهیل را که هنگام درگیری با اشغالگران در منطقه ای در شرق غزه به شهادت رسیده بود ، به اطلاع من رساند . من خداوند را سپاس گفتم و نمازم را به پایان رساندم و سپس برای اینکه خداوند این افتخار را نصیب من گردانید و رؤیای مرا تحقق بخشید دو سجده شکر به جای آوردم . من در سال 1998م هنگامی که سهیل در زندان اشغالگران بود ، فرشته ای را در خواب دیدم که در آسمان می نوشت " یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا " . پس از یک هفته بار دیگر خواب دیدم که سهیل از زندان آزاد شد و در نزدیکی منزلمان یک هواپیما به رنگ شیشه در آسمان پدیدار شد و سهیل تا پله سوم نردبان این هواپیما بالا رفت سپس به سوی من دست تکان داد و با من خداحافظی کرد .

ام سهیل اضافه کرد در ساعت 11 شب یکی از روزهای ماه مه سال 2002 از خواب پریدم ودیدم که ماهر و محمد و دو تن از پسرانم پریشان هستند . تلاش کردم که بفهمم چه شدهاست ، اما موفق نشدم از این رو با خواندن نماز شب و دعا به خدا پناه بردم تا این که محمد خبر شهادت وی را به من داد و من هلهله کنان رو به دخترانم کردم و گفتم به خاطر شهادت سهیل به هم تبریک و تهنیت بگویند .

وی ادامه داد ، ما تنها از راه جهاد و شهادت ، صبر و بردباری است که می توانیم به عزت و افتخار دست یابیم . شهادت پسرم مبارکش باد ! او سفر کرده است و من از او راضی هستم . در بیمارستان او را بوسیدم و بالای سرش آیه الکرسی خواندم و من نمی دانم که خداوند از آن روز تاکنون چگونه صبر و آرامش و بردباری را در وجودم نهاده است .

ام سهیل تصریح کرد که محمد پسر دوم وی به سهیل برادرش اصرار می کرد که با اعزام او برای انجام عملیات شهادت طلبانه موافقت کند و گاهی نیز به مسئولش شکایت می کرد که سهیل مانع رسیدن وی به آرزویش می شود . سهیل نیز به او می گفت که او نمی تواند وی را بفرستد و یا مانع او شود زیرا نیاز دارد که مادرش با این کار موافقت کند .

وی افزود : سعی می کردم که ابتدا او را از آن منصرف کنم و او هر بار اصرار می ورزید تا این که به او گفتم خودت می دانی من نمی توانم تو را از این کار بازدارم . وی اضافه کرد شهید محمد در چهاردهم ژوئیه 2002 م یعنی دو ماه پس از شهادت سهیل برادرش طبق معمول با گروهی از دوستانش در حال ساخت مواد منفجره در پشت بام بود که ناگهان مواد منفجر شد و محمد به شهادت رسید ، به سویش رفتم و او را بوسیدم و خداوند را سپاس گفتم که وی به آرزوی خود یعنی شهادت رسید . "

[[ پرونده : | ثوره الشعبیة ، ص 154 ]]

در این دنیا تنها آرزوی این شیرزن فلسطینی این است که خداوند وی را در بهشت برین با پسرانش محمد و سهیل همنشین و چشمانش را به دیدن شوهر و پسر اسیرش روشن کند و بتواند اتاقی کوچک در کنار ویرانه های منزلش بسازد تا از این طریق از گزند سوز سرما و گرما در امان بماند .

" در حقیقت زنان فلسطینی در انتفاضه دارای سهم بزرگی در تربیت و بسیج جهادی ، از جایگاههای مختلف خود ، به عنوان مادران ، همسران ، خواهران و فرزندان هستند . " چه بسیار مادرانی که فرزند خود را در خردسالی براساس ایمان تربیت کرده ، او را در بزرگسالی به سوی میدان نبرد فرستاده است و چه بسیار همسرانی که شوهران خود را در پشتیبانی و همراه با آنان ، بار فداکاری های جهاد را به دوش کشیده اند . چنین تربیتی است که زنان را به سطوح بالایی از فداکاری و ایثار ارتقاء می بخشد . در بررسی وضع خانواده های مجاهدان و شهیدان ، این امر را می توان لمس کرد ، تا جایی که برخی از زنان ، بر ضرورت اجازه حمل سلاح و نبرد در عرصه جنگ تاکید کرده ، خواستار تحقق آن شده اند ، اما تکلیف شرعی و وظیفه نبرد ، با حضور تعداد کافی از مردان و نبود ضرورتی که مشارکت زنان را ایجاب می کند ، شامل آنان نمی شود و نقش آنان تنها در خطوط پشت جبهه و در زمینه مددرسانی و بسیج است . چنین نقشی با توان بدنی زنان و توزیع کارکردها میان زن و مرد سازگار است و چیزی از پاداش زنان نزد خداوند متعال نمی کاهد ، چرا که پاداش با تکلیف مرتبط است و زنان نیز از جایگاه ویژه خود ، عمل به تکلیف می کنند . "

البته قایل شدن این نقش برای زنان فلسطینی در انتفاضه عمدتا با کارکردهای انتفاضه در دور اول که عمدتا انتفاضه مردمی و غیرمسلحانه بود بیشتر سازگاری داشت . هر چند که در تمامی صحنه های مبارزاتی ، زن فلسطینی در این دوره حضوری بسیار جدی و چشمگیر داشت . اما شروع دور جدید انتفاضه فلسطین در 28 سپتامبر 2000 که در پی آن انتفاضه فلسطین با گذر از مرحله اول به انتفاضه مردمی و نظامی تبدیل شد و عملیات مسلحانه فلسطینیان علیه صهیونیستها در این دور - متناسب با سیاستهای سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی - نقش چشمگیری پیدا کرد حضور زنان در انتفاضه نیز دستخوش تحول شد و مشارکت فعال آنها از پشت جبهه به خط مقدم رویارویی با صهیونیستها و حتی انجام عملیات شهادت طلبانه انتقال یافت .

زنان فلسطینی علاوه بر نقش تربیتی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی بزرگی که در انتفاضه فلسطین عهده دار بودند به تدریج این نقش را گسترش و تعمیق بخشیدند و حتی در مهم ترین صحنه های نبرد و رویارویی با اشغالگران فلسطین حضوری فعال و چشمگیر پیدا کردند و نقش خود را نیز همانند مردان در امور نظامی به خوبی ایفا نمودند و حتی دست به عملیات شهادت طلبانه زدند و با این ابتکار عمل خویش توانستند ضمن وارد ساختن ضرباتی مهلک بر پیکر رژیم صهیونیستی مقامات این رژیم را به اعتراف وادارند که " بکارگیری زنان فلسطینی در انتفاضه آسان شده است . "

مهمترین نقشهایی را که می توان برای زنان فلسطینی در انتفاضه قائل شده عبارتند از :

  1. نقش تعلیمی و تربیتی :

زنان فلسطینی علاوه بر اینکه به اشکال گوناگون در انتفاضه فلسطین شرکت می کنند عهده دار نقش تعلیمی و تربیتی برای فرزندان خویش و نیز دیگر جوانان فلسطینی در جهت تشویق وترغیب آنان به مبارزه مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی می باشند . این مادران فلسطینی ، هم کودکان خود را براساس ایمان و شؤنات اسلامی تربیت کرده و هم جوانان خویش را برای مبارزه با صهیونیستها تشویق و ترغیب می کنند و به صحنه نبرد با رژیم صهیونیستی می فرستند و از این طریق دیگر مبارزان فلسطینی را به ادامه مبارزه تا رسیدن به نیتجه نهایی تشویق می کنند . مادر شهید " محمد فرحات " بهترین الگو و نمونه این نقش تعلیمی و تربیتی زنان در انتفاضه است . وی فرزند خویش را برای انجام عملیات شهادت طلبانه تشویق کرد و قبل از انجام عملیات او را بدرقه کرد و در آغوش کشید و بوسید . فیلم این بدرقه که از طریق شبکه های تلویزیونی پخش شد تاثیر زیادی در تشویق دیگر جوانان و مادران فلسطینی برای انجام عملیات شهادت طلبانه داشت . این گونه زنان همواره شهادت فرزندان ، برادران و همسران خویش را با شکوه و شکیبایی پذیرا بوده و در غیاب آنها نیز تمام امور منزل و تربیت فرزندان را به عهده می گیرند .

افزون بر نقش تعلیمی و تربیتی زنان فلسطینی در خانواده های خویش در دوران انتفاضه ، بسیاری از آنهایی که دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی بودند ، هنگام تعطیلی مدارس و دانشگاهها در کرانه باختری و نوار غزه ، دست به تشکیل کمیته های آموزشی می زدند و به آموزش کودکان و نوجوانان در مساجد و کلیساها می پرداختند . برخی آنان نیز در دایر کردن مهدکودک و کودکستان و تلاش در تربیت نسل جدید و تلاش در جهت سوق دادن آنان به سوی گرایش اسلامی و پرورش سربازان جدید اسلام فعالیت کرده اند . به طور مثال در نوار غزه چندین مهدکودک دایر شده که زنان مسئول اداره و نظارت بر این مهدها هستند تا بتوانند ، نسلی انقلابی و اسلامی برای حفظ قرآن و اسلام تربیت کنند .

  1. نقش اجتماعی :

" باتوجه به تداخل امور اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی جامعه فلسطین طی انتفاضه ، نقش اجتماعی زن فلسطینی کاملاً

[[ پرونده : | با توجه به موضوع ]]

[[ پرونده : | عکس دیگری در همین قطع جایگزین شود ]]

آشکار است . اهمیت این نقش در ساختار زندگی اجتماعی اوست که این امر ناشی از آگاهیهای گسترده سیاسی و ملی زنان فلسطینی می باشد . در واقع انتفاضه دوم با ویژگی های خاص خود ، شاهد بیش از هر عامل دیگر در نشان دادن حضور زنان به صورت گسترده در عرصه های مختلف اجتماعی مؤثر بوده است . به طوری که زن فلسطینی با مشارکت در انتفاضه توجه و احترام بسیاری را به سوی خود جلب کرده و یکی از مبارزین میادین نبرد شده است . "

به طور کلی می توان تصریح کرد که حضور زنان فلسطینی در دوران انتفاضه در عرصه های اجتماعی پررنگ تر از مردان می باشد . زنان فلسطینی به دلیل حضور بیشتر مردان در عرصه های سیاسی و نظامی ، در همه زمینه های اجتماعی نقش آفرین هستند و فعالیت های اجتماعی آنان در سطوح مختلف کمتر از مردان نیست . آنان یار و یاور مردان و همسران خویش در خانه و صحنه مبارزه و پشت جبهه می باشند .

یکی از فعالیت های عمده زنان فلسطینی دیدار با خانواده شهیدان ، ملاقات و دیدار با خانواده زندانیان ، مساعدت و همدردی با آنان به ویژه خانواده شهداست . این همدردیها مصائب خانواده های شهداء را تخفیف می دهد... رابطه زنان با خانواده شهیدان و زندانیان رابطه ای بسیار قوی ، صمیمی و عاطفی است و از آنان درس شکیبایی و مقاومت می آموزند . زنانی که به شهادت فرزندان خود فخر می کنند و سربلند هستند .

" یکی دیگر از فعالیت های اجتماعی زنان در انتفاضه فلسطین امدارسانی است . در این زمینه نقش زنان فلسطینی نمود چشمگیر و بیشتری یافته است . زنان با وجود اینکه بار سنگین خانواده و کودکان یتیم خود را به دوش می کشند باز هم در سازمانها ، ارگانها و مراکز امدادرسانی حاضر می شوند و به پرستاری مجروحان و نگهداری اطفال می پردازند که همه افراد خانواده خود را از دست داده اند . "

از دیگر فعالیت های اجتماعی زنان فلسطینی در انتفاضه ، ایجاد سازمانها و مؤسسه های ویژه زنان فلسطینی است . هر چند ایجاد و فعالیت سازمان و یا مؤسسه ای مخصوص زنان در انتفاضه به دلیل شرایط سخت موجود در سرزمینهای اشغالی به صورت سازمان رسمی مشکل است و برای کسب مجوز باید مراحل قانونی طی شود که طبیعتا چنین چیزی امکان پذیر نیست اما با این وجود ، در دوران انتفاضه زنان فلسطینی با تشکیل سازمانها و مؤسسه های ویژه خویش ، فعالیت های اجتماعی خود را انسجام بخشیدند . عمده فعالیت های این سازمانها جنبه آموزشی و امدادرسانی دارد . البته آموزش خدمات امدادی و مداوای مجروحان و کمکهای اولیه و... "

موضوع دیگری که زنان در آن نقش و مسئولیت مهمی برعهده دارند ، کفالت و سرپرستی فرزندان شهداء و یتیمانی است که به هر دلیل بدون سرپرست می باشند . خواهرانی هستند که در این مورد همکاری می کنند . بعضی زنان فلسطینی که در سایر کشورها زندگی می کنند ، برای این کودکان اموالی را جمع آوری کرده و به داخل فلسطین ارسال می کنند . این مسأله در سرزمینهای اشغالی که زندگی با مشقات زیادی همراه است اثر مطلوبی بر جای گذاشته است . این عمل ، در واقع نوعی مبارزه با فشار و سرکوب و زندان رژیم اشغالگر است و یک عمل شجاعانه مورد رضایت خداوند به شمار می رود . از این رو آنها ( صهیونیستها ) ، خواهرانی را که دست به چنین اقداماتی می زنند ، بازداشت و زندانی می کنند .

از مجموعه آنچه که در فوق بدان اشاره شد می توان تصریح کرد که " انتفاضه ، اولویتها را از نظر زن فلسطینی تغییر داده است به طوری که او دیگر از توجهات سنتی زنانه به امور دنیا چشم پوشیده و به اموری که دارای ارزش بیشتری هستند متمایل شده است . در چارچوب اجتماعی باید به این مسأله نیز اشاره شود که انتفاضه فلسطین بازتابهای مختلفی را بر خانواده فلسطینی به عنوان زیربنای جامعه فلسطینی داشته است که مهم ترین بازباتها ، گسترش همبستگی ، یکدلی و نزدیکی بین اعضای خانواده است که خود گواهی بر گسترش اتحاد بین آحاد ملت فلسطین به شمار می رود . " افزون بر آن " گرایش اسلامی در میان زنان بیشتر شده و بسیاری از آنان خط مشی جهادی را پذیرفتند و در اجتماعاتی که در مساجد برگزار می شود مشارکت فعال دارند . زیارت اماکن مقدسه در فلسطین به ویژه در مسجدالاقصی و برنامه های اسلامی که در این اماکن مقدسه برگزار می شود باعث آگاهی بیشتر بانوان و نیز التزام آنان به حجاب اسلامی ، جدی و بیشتر از دوره قبل از انتفاضه شده است . مشارکت اجتماعی زنان در انتفاضه همچنین باعث شد تا " زنان و دختران و حتی پیرزنان فلسطینی با فریاد و سردادان شعار به کمک جوانان بشتابند و با ارتش اسرائیل درگیر شود . این مشارکت اجتماعی زنان باعث شد تا آنان به اشخاصی صبور و قوی در جامعه فلسطینی تبدیل شوند به ویژه خانواده شهداء ، مادران شهداء ، همسران شهداء که نه تنها برای غم از دست دادن فرزند ، برادر و همسر خود گریه و زاری نمی کنند بلکه با شرح صدر و شکیبایی و توکل بر خدا مصائب را تحمل کرده و در برابر دشمن اسرائیلی ایستادگی می کنند . " در حقیقت می توان گفت که " انتفاضه با ویژگی های خاص خود جواز مشارکت فعالانه زن در جامعه شد . علاوه بر این انتفاضه تاثیرات دیگری را در بعد اجتماعی برروی زنان فلسطینی داشته است " از جمله این تاثیرات می توان به پائین آمدن سن ازدواج و تسهیل در آن و کاهش نرخ و آمار طلاق و افزایش موالید و باروری زنان در بین فلسطینیان اشاره کرد . مورد اخیر یکی از مهم ترین معضلات رژیم صهیونیستی شده و حیات آن را به مخاطره انداخته است . چیزی که از آن به عنوان " بمب

[[ پرونده : | ثوره الشعبیة ، ص 161 ]]

دموگرافی " نام می برد . این رژیم علی رغم تلاشهای فراوانی که برای کاهش میانگین باروری در میان فلسطینیان انجام داده به سختی شکست خورده است . " آخرین آماری که توسط وزارت بهداشت فلسطین ارائه شده است حاکی از این است که نسبت زنان فلسطینی حامله در کرانه باختری و نوار غزه پس از شروع انتفاضه الاقصی تا 50 درصد افزایش یافته است . "

بالاخره اینکه نقش اجتماعی زنان فلسطینی در انتفاضه تغییرات بسیاری را در مفاهیم عامیانه و سنتی که پیرامون زن در جامعه فلسطینی وجود داشته به وجود آورده است . اما از سوی دیگر تبعات منفی را نیز برای زنان به دنبال داشته است . زیرا " جنایتهای مختلف صهیونیستها و کشتارهای دسته جمعی که آنها علیه ملت فلسطین انجام می دهند باعث گسترش اضطرابهای روحی و اجتماعی در جامعه به ویژه باعث درون گرا شدن خانواده ها شده است . با وجود آنکه این مسأله زمینه افزایش نزدیکی افراد خانواده به یکدیگر را فراهم ساخته اما ارتباط را با یکدیگر کاهش داده است . "

  1. نقش اقتصادی :

باتوجه به اینکه استمرار و گسترش انتفاضه فلسطین در سرزمینهای اشغالی ، در کنار پیامدها و دستاوردهای مثبت زیادی که به همراه داشته است یکسری تبعات منفی اقتصادی را نیز بر فلسطینیان تحمیل کرده است از این رو نقش اقتصادی زنان فلسطینی در انتفاضه دارای اهمیت و ویژگی خاصی است . این شکل مشارکت و نقش اقتصادی زنان در انتفاضه ، تاکنون تاثیرات شگرف و مثبتی را برای تقویت بنیه اقتصادی انتفاضه و استمرار آن به همراه داشته است . مصادیق و اشکال بارز نقش اقتصادی زنان فلسطینی در انتفاضه را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد :

  1. جمع آوری کمکهای مالی و نقدی فلسطینیان به منظور برطرف کردن نیازهای مالی مبارزان و فعالان انتفاضه مانند مشارکت در تامین پناهگاه و تهیه خوراک برای نیروهای مقاومت و فعالان انتفاضه . علاوه بر آن ذخیره مواد غذایی برای اردوگاههای تحت محاصره رژیم صهیونیستی . زنان فلسطینی علی رغم اینکه از سختی ها و مجازات های سنگین این کار که رژیم صهیونیستی به آنها تحمیل کرده است هیچگاه از این کار دست نکشیدند .
  2. پشتیبانی مالی از خانواده های قربانیان انتفاضه از طریق جمع آوری کمکهای جنسی و نقدی و اقدام به توزیع آنها به منظور رفع نیاز خانواده های بی بضاعت و یا آنهایی که در اثر اقدامات سرکوب گرانه رژیم صهیونیستی مایملک خود را از

[[ پرونده : | ثوره الشعبیة ، ص 162 ]]

[[ پرونده : | انقلاب انقلاب تا پیروزی - شعارهایی که زنان شهرک الرام درانتفاضه اول سر می دادند ]]

دست داده اند . این نوع کمکها و پشتیبانی مالی از خانواده های بی بضاعت و قربانیان و متضرران ددمنشی های صهیونیستهای متجاوز تاکنون در جهت رفع نیاز آنها و بالا بردن روحیه خانواده ها تاثیر بسزایی داشته است .

  1. انجام فعالیت های تولیدی و ایجاد کارگاههای کوچک در منازل و کار در کارگاههای تولیدی . اغلب زنان فلسطینی با کشت انواع حبوبات و سبزی جات در باغچه های منازل خویش ضمن اینکه توانسته اند تا حدودی تبعات منفی محاصره اقتصادی مناطق فلسطینی نشین را کم کنند مواد غذایی دیگر فلسطینیان را نیز از این طریق تأمین نمایند .
  2. ایجاد تعاونی های اقتصادی در محلات و مناطق فلسطینی نشین و یا مشارکت فعال در این تعاونی های روستایی و شهری . ایجاد این تعاونی ها نیز در جهت رفع نیازهای اقتصادی و تأمین مواد غذایی موردنیاز فلسطینیان بسیار مثبت بود .
  3. نقش سیاسی :

یکی از مسائلی که باعث پررنگ شدن نقش زنان فلسطینی در انتفاضه شده است ، عزم آنان در ورود به فعالیت های سیاسی و اتخاذ خط مشی سیاسی در کنار دیگر فعالیت های اجتماعی و اقتصادی و... آنان است . بدین لحاظ شرکت زنان در تظاهرات ها و راهپیمائی ها و حرکتهای اعتراض آمیز علیه صهیونیستها در انتفاضه رشد چشمگیری داشته است . در همه این تظاهراتها - چه به صورت سازمان یافته و چه به صورت خودجوش و غیرسازمان یافته - تقریبا زنان ، حضوری قوی و چشمگیر داشته اند و با اسرائیلی ها درگیر شده اند . زیرا آنها به این واقعیت پی برده اند که برای احقاق حقوق حقه پایمال شده ملت فلسطین و آزادی سرزمین اشغالی خویش تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد و همه باید برای دسترسی به این اهداف مقدس و استقلال کشور خویش پای به صحنه مبارزه با رژیم صهیونیستی بگذارند و حتی جان خویش را در این راه فدا کنند .

بر همین اساس هر روز که از انتفاضه فلسطین می گذرد تعداد زنانی که توسط صهیونیستها دستگیر و زندانی می شوند و یا به شهادت می رسند بیشتر می شود . این امر بیانگر این است که زنان فلسطینی برای احقاق حقوق حقه ملت خود آماده ایثارگری هستند . به ویژه از زمان شروع دور دوم انتفاضه - انتفاضه الاقصی - تعداد زنانی که بازداشت و زندانی شده اند رشد قابل چشمگیری داشته است . مضافا اینکه در این بازداشتها ، نیروهای اشغالگر صهیونیستی بدون توجه به رعایت مسائل اخلاقی و عرفی و قوانین بین المللی ، زنان فلسطینی را مورد تعرض قرار می دهند و به بازررسی بدنی آنها می پردازند . حتی در زمان تحقیق و بازجویی ، زنان فلسطینی مورد انواع شکنجه روحی و جسمی قرار می گیرند . در زندآنهانیز وضعیت زنان فلسطینی بسیار نامساعد است و طبق مصوبات کنوانسیون چهارم ژنو در مورد زندانیان سیاسی با آنها برخورد نمی شود . " یکی از نکات آزاردهنده برای زنان فلسطینی این است که مقامات اسرائیلی آنهار ا با زنان بدنام اسرائیلی و فلسطینی در یک مکان نگه می دارند و آنها شبانه روز باید اهانتها و بداخلاقی این افراد را تحمل کنند و حتی برخی اوقات با حمله های ناگهانی آنها و کتک کاری مواجه شوند بدون اینکه مقامات زندان برای جدا کردن آنان اقدامی بکنند .

عیسی قراقع مدیر باشگاه " اسیران فلسطینی " در این مورد اظهار داشته که تعداد تقریبی زنانی که در زندانهای اسرائیل به سر می برند به ده هزار نفر می رسد که اکثر آنها در حالت بازداشت موقت هستند و برخی از این بازداشتیهای موقت حتی به ده سال نیز می رسد . "

هر روز زنان بازداشتی در زندانهای رژیم صهیونیستی توأم با اشک و آه است اما همواره صبر پیشه ساخته اند . " این زنان که بین 14 تا 40 سال سن دارند عمدتا در زندان رمله بسر می برند . یکی از آنان به نام سعیرعبدالرزاق هشلمون پس از آزادی از زندان در گفت وگو با روزنامه الانتقاد به تشریح شیوه های شکنجه جسمی و روحی علیه اسیران زن فلسطینی پرداخت و اینکه حتی یکی از افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی یکی از زنان را تهدید کرد که در برابر پدر همسرش به وی تجاوز می کند .

زنان فلسطینی فعال در انتفاضه که زندانی شده اند هر روز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند . به داخل سلول آنها گاز اشک آور انداخته می شود ، وسایلشان را به هم می ریزند و یا آن را مصادره می کنند . زنان را در سلول انفرادی قرار می دهند ، تا مدتها به آنها اجازه دیدن خانواده هایشان را نمی دهند . یکی از زندانیان به نام سنا عمر که بارها زندانی شده و مورد شکنجه قرار گرفته است پس از مدتی که برای اولین بار از زندان آزاد شد دچار افسردگی گردید . او حتی در زندان نمی دانست که چه زمان روز است وچه زمان شب . وی گفت : زندانبانان اسرائیلیزندانیان زن فلسطینی را به تجاوز جنسی تهدید کردند و زنان بدکاره را تحریک می کردند که به زور به زنان مبارز اسیر حمله کنند... .

صهیونیستها حتی زنان زندانی را از غذای بهداشتی محروم کرده اند و به هنگام بیماری نیز یا به وضعیت آنها رسیدگی نمی کنند و یا داروهای تاریخ مصرف گذشته و فاسد را در اختیار آنها قرار می دهند...

در جریان انتفاضه مسجد الاقصی - علی رغم اینکه هنوز یکسال از آن نگذشته بود - حدود 150 زن و دختر فلسطینی زندانی شدند و یا مورد بازجویی قرار گرفتند که از آن جمله می توان به " عبله سعادات " همسر دبیرکل جبهه ملی و " اسماءابوالهیجاء " اشاره کرد . "

رفتار ناشایست و توهین آمیز زندانبانان اسرائیلی با زنان فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی و وضعیت بسیار بد و تأسف بار این زنان باعث شده است تا بسیاری از مؤسسه های حقوقی فلسطینی و بین المللی گزارشهایی را تهیه و به سازمان ملل متحد ارسال دارند . یکی از این مؤسسه ها که تاکنون چندین گزارش از وضعیت بد زندانیان زن فلسطینی ارائه کرد " مؤسسه دفاع از حقوق اسرا و زندانیان فلسطینی " است . " این مؤسسه به نقل " آمنه منی " نماینده زنان اسیر فلسطینی در زندان صهیونیستی " رمله " گزارش داد : تعدادی از زنان اسیر فلسطینی در این زندان که به خاطر شرایط طاقت فرسای این زندان و رفتار ناشایست مسئولان زندان علیه زنان فلسطینی دست به اعتصاب غذا زده بودند ، در ششمین روز اعتصاب غذای خود بسر می برند .

[[ پرونده : | نداءالقدس ، شماره 59 ، ص 30 ]]

[[ پرونده : | شهادت یک زن فلسطینی در انتفاضه ]]

براساس این گزارش ، " عطاف علیان " یکی از کادرهای فعال جنبش جهاد اسلامی فلسطین به سبب هتک حرمت و رفتار ناپسند پلیس زندان علیه وی و دیگر زنان اسیر فلسطینی در زندانهای رژیم اشغالگر قدس 15 روز متوالی دست به اعتصاب غذا زده بود که مسئولان زندان به جای برآورده کردن خواسته قانونی اسرای زن فلسطینی ، وی را به 22 روز زندان انفرادی محکوم و پس از آن نیز به مکان نامعلومی منتقل کرده است .

بنابر این گزارش ، اسیران زن فلسطینی به نامهای " احلام التمیمی " از رام الله و " لینا جربونی " به خاطر مشکلات متعدد زنان اسیر فلسطینی به ترتیب 13 و 23 روز دست به اعتصاب زدند .

شایان ذکر است که مسئولان زندانهای رژیم اشغالگران قدس به جای پاسخ به خواسته های مشروع و قانونی اسیران زن فلسطینی ، آنان را در زندانهای انفرادی بازداشت یا به مکان مجهولی منتقل می کنند .

به گزارش مؤسسه دفاع از حقوق اسرای فلسطینی ، اغلب زنان اسیر فلسطینی به خاطر شرایط نامناسب در زندانهای رژیم صهیونیستی دچار بیماری های مختلف شده و این رژیم با نادیده گرفتن حقوق آنان در زندان و عدم ارائه امکانات درمانی و بهداشتی ، آنان را در شرایطی طاقت فرسا قرار داد . براساس این گزارش ، برخی از اسرای زن فلسطینی دچار بیماری های مزمن و لاعلاجی همچون سرطان ، کم خونی یا خون سوزی و... شدند .

شایان ذکر است ، مسئولان زندانهای رژیم صهیونیستی با اقدامی برنامه ریزی شده برای درهم شکستن مقاومت فلسطینیان ، تسلیم شدن در برابر خواسته های نامشروع و اشغالگرانه خود و همچنین کنار گذاشتن و نادیده گرفتن خواسته های به حق فلسطینیان ، به طور عمده اسیران فلسطینی را از امکانات ابتدایی محروم و شرایط دشواری را بر آنان حاکم کردند . "

افزون بر اینکه مشارکت سیاسی زنان فلسطینی در انتفاضه باعث دستگیری و زندانی شدن بسیاری از آنها شده است ، تاکنون نیز صدها تن از آنان توسط صهیونیستها به شهادت رسیده اند . در خلال انتفاضه الاقصی تعداد زنانی که به شهادت رسیده اند بسیار بیشتر شده است . طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان غیردولتی مفتاح ( Miftah ) " در میان 1515 تن فلسطینی که از تاریخ 28 سپتامبر 2002 تا 12 آگوست 2002 به دست نظامیان رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده اند ، 103 تن زن فلسطینی بوده اند . "

  1. نقش نظامی :

پس از شروع انتفاضه الاقصی تحولی چشمگیر در صحنه سیاسی و نظامی فلسطین پدید آمد که باعث متمایز شدن انتفاضه الاقصه از دور اول انتفاضه - که در سال 1987 آغاز شده بود - و دیگر قیام های فلسطینیان در طول تاریخ مبارزه فلسطینیان با نیروهای استعمارگر انگلیسی و اشغالگران صهیونیستی شد . این تحول چشمگیر مربوط به پدیدار شدن نقش نظامی زنان فلسطینی در مبارزه برضد رژیم صهیونیستی بود . پس از گذشت شش ماه از انتفاضه الاقصی زنان فلسطینی وارد مبارزات مسلحانه برضد اشغالگران قدس شدند . این مشارکتها عبارتند از :

  1. حمله و انتقال اسلحه برای مبارزان فلسطینی : به دلیل اینکه معمولاً زنان فلسطینی در پست های ایست و بازرسی سربازان رژیم صهیونیستی کمتر از مردان مورد بازرسی بدنی قرار می گیرند و یا اینکه دقت بازرسی از آنها کمتر از مرداناست آنها به سهولت می توانند اسلحه سبک و مهمات مورد نیاز رزمندگان فلسطینی را از محلی به محل دیگری منتقل کنند . به همین دلیل برخی زنان فلسطینی از این غفلت صهیونیستها به بهترین وجه استفاده کرده و کار انتقال اسلحه و مواد منفجره را برای مبارزان فلسطینی به عهده گرفته اند . البته کار آنها هیچگاه بدون خطر نبوده و گاهی اوقات نیز آنها دستگیر و بازداشت شده اند . به ویژه پس از تشدید و گسترش عملیات شهادت طلبانه مبارزان فلسطینی که تفتیش و بازرسی اسرائیلی ها از فلسطینیان بیشتر شد تعداد زیادی از زنان فلسطینی که کار انتقال مواد منفجره را به عهده داشتند دستگیر و زندانی شدند .
  2. مشارکت در عملیات علیه صهیونیستها : برخی از زنان فلسطینی در عملیات مبارزان فلسطینی علیه صهیونیستها نقش بسزایی ایفا کرده اند . به عنوان نمونه " در ژانویه 2001 " آمنه منی " از طریق اینترنت ، یک نوجوان اسرائیلی را بنام " اوفیر رحام " به قدس دعوت کرد . وی قصد داشت تا با گروگان گرفتن این اسرائیلی ، مقامات رژیم صهیونیستی را مجبور کند تا برخی از برادران مبارز فلسطینی خود را آزاد کند . اما در این عملیات این نوجوان به دست یکی از فعالان جنبش فتح به قتل رسید و " آمنه منی " به حبس ابد محکوم شد . "
  3. اجرای عملیات شهادت طلبانه : پس از اینکه اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان تشدید شد و شمار بیشتری از آنان قتل عام شدند پدیده ای جدید و منحصر به فرد در طول تاریخ فلسطین در انتفاضه الاقصی به وجود آمد . این پدیده جدید شرکت زنان فلسطینی در عملیات شهادت طلبانه علیه سربازان اسرائیلی و صهیونیستها بود . در حقیقت می توان گفت که مهم ترین نقشی که تاکنون زنان فلسطینی در انتفاضه ایفا کرده اند شرکت آنها در عملیات شهادت طلبانه است . البته " پس از آغاز عملیات شهادت طلبانه توسط زنان فلسطینی روند بازداشت زنان و دختران فلسطینی به میزان زیادی افزایش یافت و باعث شد که " بنیامین بن الیعازر " وزیر جنگ ( وقت ) رژیم اشغالگر قدس اعتراف کند که به کارگیری زنان در انتفاضه و عملیات آن بسیار آسان شده است . "

گزارش ذیل که از رادیو رژیم صهیونیستی گرفته شده به خوبی بیانگر اعتراف " بنیامین بن الیعازر " است . این رادیو اسامی تعدادی از زنان فلسطینی که از آغاز انتفاضه الاقصی تا پایان سال 2002 ( 1381 ) به شهادت رسیدند و یا به اتهام دست داشتن در عملیات ضدصهیونیستی بازداشت شده اند را اعلام کرد . برخی از آنها عبارتند از :

  • در تاریخ 9/8/2001 " احلام التمیمی " 20 ساله به اتهام همکاری در عملیات شهادت طلبانه در رستوران صهیونیستی " سیاره " در قدس بازداشت شد . طی این علمیات 15 صهیونیست به هلاکت رسیده و یکصد تن دیگر نیز زخمی شدند .
  • " لیلی بخاری " 26 ساله ساکن شهر نابلس در تاریخ 1/7/2002 به اتهام همکاری با " دارین ابوعشیه " مجری عملیات شهادت طلبانه بازداشت و زندانی شد .
  • " تهانی الطیطی " 24 ساله ساکن اردوگاه " العروب " در تاریخ 10/9/2001 به اتهام اعلام آمادگی برای اجرای عملیات شهادت طلبانه توسط نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی بازداشت و زندانی شد .
  • " عبیر حمدان " 27 ساله ساکن نابلس در 21/8/2001 در حالی که یک بسته انفجاری را با اتوبوس بین شهرهای طولکرم و نابلس منتقل می کرد ، به سبب اشکالاتی ، بسته مذکور منفجر شد و عبیر حمدان به شهادت رسید .
  • " ایمان عشیه " 28 ساله متأهل و دارای کودک خردسال در 3/8/2001 به اتهام حمل بمب به ایستگاه مرکزی اتوبوس در " تل آویو " بازداشت شد و شوهر وی نیز به بهانه بازجویی بازداشت گردید و هر دو نفر آنها زندانی شدند .
  • " عطاف علیان " یکی از زنان مبارز و برجسته فلسطینی به اتهام برنامه ریزی برای عملیات ضدصهیونیستی بازداشت شد .
  • " سنا شحاده " 27 ساله ساکن اردوگاه " قلندیا " در 21/3/2002 به اتهام شرکت و برنامه ریزی در عملیات ضدصهیونیستی در " یافا " که منجر به هلاکت سه صهیونیست و زخمی شدن دهها تن دیگر از آنان شد توسط ارتش این رژیم بازداشت شد .
  • " قاهره سعدی " 26 ساله متأهل و مادر چهار فرزند به اتهام همکاری با شهادت طلب " عبدالکریم عویس " در تاریخ 21/3/2002 یعنی همزمان با " سنا شحاده " توسط نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی بازداشت و زندانی شد .
  • " ایمان ابوخوضه " 21 ساله ساکن جبالیا در تاریخ 25/4/2002 به اتهام برنامه ریزی برای اجرای عملیات شهادت طلبانه و آموزش بمنظور به کارگیری سلاح برضد نیروهای صهیونیستی توسط اشغالگران قدس بازداشت و زندانی شد .

اوج عملیات شهادت طلبانه زنان فلسطینی در انتفاضه بر ضد صهیونیستها انجام چهار فقره عملیات در فاصله ماههای فوریه تا آوریل 2002 بود . مهلک ترین عملیات شهادت طلبانه در این دوره عملیات یک دختر جوان فلسطینی بنام " وفا ادریس " از ساکنان اردوگاه " الامعری " رام الله در اولین ماه سال 2002 یعنی 27 ژانویه بود که در شهر بیت المقدس انجام گرفت . این عملیات شهادت طلبانه منجر به مرگ یک نفر و زخمی شدن 90 تن دیگر از صهیونیستها شد . " دارین ابوعشیه " از ساکنان شهرک بیت وزن از توابع شهرستان نابلس ، دومین زن فلسطینی بود که با عملیات شهادت طلبانه خود در تاریخ 27 فوریه 2002 در پست بازرسی نظامی شهرک " مکابیم " بینرام الله و قدس اشغالی باعث زخمی شدن دو پلیس اسرائیلی شد . سومین شهادت طلب نیز دختری 18 ساله از اردوگاه آوارگان فلسطینی دهیشه در کرانه غربی و از ساکنان شهر بیت لحم بود که در تاریخ 29 مارس 2002 با انجام عملیات شهادت طلبانه در یک سوپر مارکت در محله " کریات یوفل " قدس غربی دو اسرائیلی را به هلاکت رساند و 22 تن دیگر را مجروح کرد . و در آخر " عندلیب طقاطقه " از ساکنان بیت لحم بود که در تاریخ 12 آوریل 2002 خودش را در فروشگاهی در بیت المقدس منفجر کرد و بیش از 60 نفر نیز زخمی شدند .

پس از انجام این چهار عملیات شهادت طلبانه توسط زنان فلسطینی که همگی از اعضای گردانهای شهیدان الاقصی بودند ، درخصوص شرعی بودن این گونه عملیاتها توسط زنان فلسطینی میان علمای مسلمان بحث و جدل فراوانی به وجود آمد . برخی آن را تأیید و بعضی دیگر همچون شیخ احمد یاسین رهبر معنوی حماس انجام عملیات شهادت طلبانه را فقط محدود به مردان کردند . بنابر اخبار شبکه 3 تلویزیون اسرائیل در تاریخ 28/4/2002 شیخ احمد یاسین در این باره اظهار داشت : " در حال حاضر نیازی نیست که زنان فلسطینی دست به عملیات شهادت طلبانه دست بزنند " . وی همچنین تصریح کرد که : " تعداد زیادی از مردان ، داوطلب این گونه عملیات هستند و علاوه بر آن ، اسلام برای اقدام زنان به چنین عملیاتی ، محدودیت هایی قرار داده است . " البته پیش از آن نیز " در سال 2001 یک شخصیت دینی برجسته عربستان سعودی طی یک فتوا ، بمب گذاریهای انتحاری را همسان با خودکشی معرفی کرد و از نظر اسلام آن را نامشروع خواند . اما علمای دیگری از جمله محمدسعید بر این عقیده اند که اگر حمله ای انتحاری علیه کسانی مانند اسرائیلی ها صورت گیرد عامل آن شهید محسوب می شود . "

اما وخیم تر شدن اوضاع فلسطینیان و تشدید سرکوب آنان توسط رژیم صهیونیستی و خشم و انزجار فلسطینیان از این رژیم و توهین و حقارت از سوی صهیونیستها نسبت به زنان فلسطینی و از همه مهم تر آرمانگرایی زنان فلسطینی باعث شد تا نه تنها عملیات شهادت طلبانه زنان فلسطینی متوقف نشود و این گونه عملیات به مردان فقط محدود نگردد بلکه عملیات شهادت طلبانه دیگری نیز از سوی زنان فلسطینی - که عمدتا بیش از هر چیز بر احساسات و عواطف دینی استوار است - انجام شود و آینده نگران کننده ای برای صهیونیستها و آینده ای امیدوارکننده نیز برای فلسطینیان و انتفاضه به ارمغان آورد . بدین لحاظ پنجمین عملیات شهادت طلبانه زنان فلسطینی توسط یک دختر دانشجوی 19 ساله و از اعضای جنبش جهاد اسلامی فلسطین به نام " هبه ضراغمه " انجام گرفت . وی اولین زن فلسطینی شهادت طلب جنبش جهاداسلامی فلسطین بود که در تاریخ 29 اردیبهشت 1381 در یک عملیات شهادت طلبانه ، خودش را در ورودی شرقی مجتمع تجاری " همعکیم " در شهر " عفوله " واقع در شمال فلسطین ( جنین ) منفجر کرد و با انفجار خود چهار صهیونیست را به هلاکت رساند و 20 تن دیگر را زخمی کرد که حال چهار تن از آنها وخیم گزارش شد .

" بنا بر اعلام منابع امنیتی رژیم صهیونیستی ، نگهبان مجتمع مذکور به این دختر جوان شک می کند و مانع ورود وی به داخل بازار می شود . وی نیز بلافاصله خود را منفجر می کند که انفجار مهیبی به وجود می آید . بعدها مشخص شد که این شهادت طلب فلسطینی بمبی به وزن پنج کیلوگرم را با خود حمل می کرد . "

ششمین عملیات شهادت طلبانه زنان فلسطینی در انتفاضه نیز توسط یک خانم وکیل 29 ساله فلسطینی بنام " هنادی جرادات " که از اعضای جنبش جهاد اسلامی فلسطین بود در تاریخ 14/7/1382 در یک رستوران ساحلی اسرائیل بنام " ماکسیم " در شهر حیفا واقع در عمق سرزمینهای اشغالی فلسطین انجام گرفت . " در این عملیات حداقل 19 تن اسرائیلی کشته و بیش از 51 تن مجروح شدند . " این عملیات که نخستین اقدام از نوع خود پس از سالگرد چهارمین سال انتفاضه الاقصی محسوب می شود یک بار دیگر نشان داد که انتفاضه فلسطین همچنان پابرجاست و فلسطینیانیی که هیچ گونه چشم انداز روشنی را برای احقاق حقوق خود نمی بینند هرگز از مبارزه و مقاومت خود با هر هزینه ای دست نخواهند کشید . " هنادی جرادات " که آینده ای درخشان می توانست داشته باشد همه را برای آزادی سرزمین فلسطین و احقاق حقوق حقه ملت خویش زیرپا گذاشت و دست به انجام عملیات شهادت طلبانه زد تا همچنان کاروان این گونه عملیات ادامه یابد . " او پنج سال قبل در کشور اردن مدرک حقوق گرفته و در جنین به عنوان مربی مشغول به کار بود . او در کار خود به مرحله ای رسیده بود که یک وکیل تمام عیار محسوب شود . "

پس از انجام این عملیات شهادت طلبانه ، بلافاصله نیروهای اسرائیلی منزل " هنادی جرادات " را به طور کامل ویران کردند و اعضای خانواده وی را از منزل خارج کرده و فلسطینی دیگری را هم در همسایگی آنها دستگیر کردند . نیروهای اسرائیلی تمام کرانه باختری و غزه را بسته و رفت و آمد را تا اطلاع ثانوی در جنین و اردوگاههای آنجا ممنوع ساختند . شهر قلقیله نیز به اشغال نیروهای اسرائیلی درآمد و قانوع منع رفت و آمد بر آن اعمال شد . در غزه نیز اسرائیلی ها به چهار گروه تقسیم شده و معابر اصلی شهر را در کنترل خود گرفتند... و هواپیماهای نظامی اسرائیلی نیز به تلافی این عملیات شهادت طلبانه و به بهانه انهدام یکی از پایگاههای جنبش جهاد اسلامی فلسطین - که مسئولیت این عملیات را به عهده گرفته بود - اردوگاهی را در50کیلومتری غرب دمشق - پایتخت سوریه - واقع در منطقه " عین الصاحب " در نزدیکی مرز لبنان بمباران کردند . " اما این حمله اسرائیل به سوریه بیش از آنکه یک حمله جدی و واقعی باشد در محافل سیاسی جهان اقدامی تبلیغی و برای قانع کردن افکار عمومی داخل اسرائیل تلقی شد .

این زنان شهادت طلب فلسطینی علاوه بر اینکه با عملیات استشهادی خود به " اسطوره " تبدیل شدند ، دستاوردهای زیادی را در انتفاضه برای ملت فلسطین به ارمغان آوردند . آنها با عملیات خویش بر ضد اشغالگران اسرائیلی نشان دادند که زنان فلسطینی علاوه بر قدرت عظیم خود در مقابله با اشغالگران و مقاومت در خط مقدم مبارزه و نبرد با صهیونیستها از قدرت خلاقیت بسیاری نیز برخوردار هستند .

نتیجه :

با وجود همه مشکلاتی که توسط رژیم صهیونیستی فراروی زنان فلسطینی قرار گرفته است اما آنان تصمیم گرفته اند تا در همه زمینه های تربیتی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی در انتفاضه فلسطین به طور فعالانه مشارکت داشته باشند . به همین لحاظ همچنان درخط اول مبارزه قرار دارند و دوشادوش مردان فلسطینی برای نجات سرزمین و رهایی ملت مظلوم خویش جانفشانی می کنند . آنان نه تنها توانسته اند خانواده های خویش را از تنگناها و بحرانهابیرون بکشند و به این ترتیب در یک زمان هم پدر و هم مادر باشند . بلکه توانسته اند فلسطین را از بحران هویت نجات دهند . آنها نه تنها به عاملی برای هویت سوزی ملت فلسطین تبدیل نشدند بلکه باایثار ، فداکاری و جانفشانی ، برای این ملت و آینده فلسطین هویت سازی کردند و به جهانیان نشان دادند که زنان فلسطینی در انتفاضه همچون دیوار مستحکمی در برابر تلاشهای هویت سوزی ملت فلسطین مقاوم و پایدار باقی خواهند ماند و انقلاب فلسطین را از تندباد و یأس و ناامیدی محافظت کرده و روح جدیدی در کالبد آن می دمند تا فلسطین همچنان سرزمینی باشد اسلامی و از آن فلسطینیان .

مآخذ :

  1. صفاتاج ، مجید : ماجرای فلسطین و اسرائیل ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1380 .
  2. سعید ، ادوارد : زندگی مردم فلسطین ( فراتر از واپسین آسمان ) ، حامد شهیدیان ، مؤسسه انتشارات بعثت ، 1378 .
  3. فهیم ، م : زنان و مقاومت در فلسطین ( ترجمه و گردآوری ) ، انتشارات آینده زن ، 1361 .
  4. گروه حقوق اقلیت ها : زن عرب ، ترجمه زهرا امیدوار ، کانون نشر اندیشه های نوین ، 1359 .
  5. جلال زاده ، م : حضور زنان در نهضتها ، بعثت ، بی تا .
  6. کدیور ، جمیله : انتفاضه ، حماسه مقاومت فلسطین ، انتشارات اطلاعات ، تهران 1372 .
  7. سعید ، منیر : علی طریق الانتفاضه الامبارکة معجزة القرن العشرین ، دارالنفائس ، کویت 1989 .
  8. بختیاری ، تهمینه : جزوه نقش زنان در مبارزات ملت فلسطین ، جمعیت دفاع از ملت فلسطین .
  9. نشریه رویداد و گزارش ، زن و انتفاضه ، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی نداء ، شماره 148 .
  10. نشریه صدای فلسطین اسلامی ، سرگذشت ام سهیل زیاده شیرزن فلسطینی ، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ، " حماس " - دفتر تهران ، شماره 41 ، تیرماه 1382 .
  11. نشریه نداءالمقاومه ، ماهنامه سیاسی فرهنگی دفتر حزب الله لبنان در تهران ، شماره 14 ، مرداد 1382 .
  12. نشریه نداءالقدس ، جنبش جهاد اسلامی - دفتر تهران ، سال سوم ، شماره 59 ، 1/8/1380 ) .
  13. نشریه نداءالقدس : جنبش جهاد اسلامی - دفتر تهران ، سال چهارم ، شماره 72 ، 1/6/1382 .
  14. نشریه صدای فلسطین اسلامی ، جنبش مقاومت اسلامی ، " حماس " - دفتر تهران ، خرداد 1382 .
  15. روزنامه اطلاعات ، 23 مرداد 1382 ، شماره 22845 ، ضمیمه .
  16. روزنامه شرق ، شماره 34 ، 14 مهر 1382 .
  17. روزنامه همشهری ، سال یازدهم ، شماره 3207 ، 5 آبان 1382 .

Http : /WWW . Miftah,Org

http : /WWW . mfa . gov .