جلیل ( کوههای - )

از دانشنامه فلسطین


در زمانهای گذشته به سلسله کوههای غربی که از ساحل شام تا مرز حمص کشیده شده ، الجلیل گفته می شد ولی امروزه فقط به ارتفاعات شمال فلسطین تا جبل عامل در جنوب لبنان که منطقه شمالی فلسطین حدود شهرهای صفد - طبریه - بیسان - عکا می باشد و به استان جلیل معروف است گفته می شود .

الف - مرز کوهها :

منطقه الجلیل از بخشهای دشت - تپه و کوهستان تشکیلمی گردد و دریای مدیترانه ، طرف غرب ، مرزهای لبنان ، در شمال و مرزهای سوریه - اردن در طرف شرق فلسطین قرار دارد . در جنوب آن ، پستی و بلندیهای فراوان شامل رودخانه جالود و دشت مرج ابن عامر و دره رود مقطع مرزهای منطقه الجلیل را تشکیل می دهد .

قسمت اعظم آن را منطقه کوهستانی و تپه ها تشکیل داده که در قسمت میانی و شمالی قرار دارند باعوارض طبیعی مشخص می باشند و در قسمت شرقی آن دشت حوله و دریاچه طبریه و دره اردن بین گودی بیسان و دریاچه طبریه قرار دارند . ارتفاعات و کوههای الجلیل از طرف غرب به دشت عکا - حیفا منتهی می گردد و همچنین از طرف شمال و جنوب حدود ارتفاعات و کوهها همان منطقه ای است که در بالا ذکر گردید . عرض متوسط این رشته کوههای بین دره اردن و دشتهای ساحلی حدود 40 کیلومتر و طول آن حدود 60 کیلومتر می باشد .

ب - جغرافیای کوههای جلیل :

در کوههای الجلیل دو گونه بارز طبیعت وجود دارد به نام جلیل علیا و جلیل سفلی و حدفاصل بین این دو گونه طبیعت از سمت شرق به طرف غرب در امتداد جاده ای که از عکا از میان کوهها به صفد و به بیرون می رود کشیده شده است . همگام با جاده ، محور دره ها و پستی و بلندیهای آن با کوههای سر به فلک کشیده به ارتفاع 750 - 1000م امتداد دارد و محل سیلابهای شاغور ، مجدالکروم و دشت رامه و یکی از آبریزهای غربی در دره عمود در شرق می باشد .

  1. جلیل علیا :

به طرف شمال حدفاصل بین دو کوه که ارتفاع بیش از 800 متر بالاتر از سطح دریا ، در وسط و شرق و کوههای کمتر از 700 متر در غرب محدود می شود و کوههایی به صورت مستطیل در امتداد شرق به غرب میان دره اردن و دشتهای ساحلی کشیده شده است . در شرق و جنوب آن به وسیله صخره ها و کوههای پرشیب ، در دشت حوله و دشتهای شمال غرب طبریه در شرق و همچنین دره ها و پستی و بلندیهای حدفاصل بین جلیل علیا و سفلی در جنوب مشخص می شود .

در شمال در ادامه ارتفاعات و شیبهایی که کوههای جلیل علیا را با جبل عامل وصل می کند ، هیچ گونه بریدگی دیده نمی شود ولی در غرب شیب ملایمی است که انتهای آن به صورت تلهایی همسطح دشتهای ساحلی بدون هیچ گونه بریدگی دیده می شود .

در نتیجه این وضعیت طبیعی ، شبکه آبهای آن در جلیل علیا در دره ها سرازیر شده و به سوی دشتهای ساحلی در دریای غرب و شمال غرب سرازیر می شود . چون تعداد دره ها نسبت به نمونه های خود در شرق و جنوب شرقی بیشتر وعمیق تر می باشند و در واقع خط تقسیم آب بین دره اردن و دریای مدیترانه از طرف شرق به دره اردن نزدیک می گردد و هرچه نزدیکتر می رود و دره ها و رودهای منتهی به آن کوچک و اندک می باشند . این خط از مرزهای فلسطین با لبنان به طرف کوه " علاثر " و سپس زمینهای روستای سعسع و از آنجا به طرف کوه جرمق و سپس از منطقه بین دو روستای میرون و بیت جن و تا سرزمینهای شمالی روستای منصوره عبور می کند .

همچنین شیبهای عمومی جلیل دارای محور شمالی غربی و غرب می باشند و این شیبها به طرف شمال غربی افزایش می یابد و سراشیبی کوهها به طرف لبنان به گونه ای است که تعدادی دره و آبریزهای مشرف به نهر لیطانی را تشکیل می دهد . بالاترین قله در جلیل علیا در میان بخش شرقی و جنوب شرقی آن به ارتفاع 1000 متر در قله جرمق می باشد و ارتفاع بلندترین قله در فلسطین1208 متر است و ارتفاع کوههای نزدیک به آن کوه حیدر به ارتفاع 047/1 متر و کوه عداثر با ارتفاع 006/1 متر می باشند .

از عوارض طبیعی مشخص در میان کوههای جلیل علیا وجود منطقه کوهستانی کوچکی است که بر روی زمین مسطح عمومی قرار گرفته و به صورت نامنظم گسترده شده است . و کوههایی با ارتفاعات گوناگون دارد و در آن دره ها و گودیهایی وجود دارد که آنها را از یکدیگر جدا می کند و در طرف غرب رشته کوههای منظمی است که از ارتفاعات آنها نهرهایی در امتدای شرقی - غربی جاری می باشند و از میان جلیل علیای غربی و رودخانه بصه در شمال عبور می کند و سپس از دره قرن و دره صاعوق و دره بیت العمق و دره نهر یوسف و دره مجدالکروم در جنوب ادامه می یابد .

در بعضی از محورها پستی و بلندیهای منظمی در امتداد شمال - جنوب وجود دارد همانند کوهها و مناطق جلیل علیای شرقی در منطقه محصور شده بین دشت حوله شرقی و امتداد نهر عمود و کوه عامل و تا غرب لبنان ادامه دارد .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 47 ]]

نمی توان اختلافات موجود در ارتفاع رشته کوهها را به طور قطع به خالی بودن از آبها و سیلابها و یا فرسایش صخره ها و پیدایش شکلهای کارستیم نسبت داد . و می توان آن را به وضعیت ساختاری که در دوره اول زمین شناسی موجب رسم خطوط و ایجاد پستی و بلندیهای اصلی در جلیل علیا شده است نسبت داد . و نقشه های زمین شناسی فلسطین نیز این مطلب را نشان می دهد به ویژه شیارها و شکستگیها در مناطق فلسطین که نشان دهنده لایه های سنگی و صخره ای فراوان مربوط به دوره دوم زمین شناسی می باشد .

آب و هوای این منطقه در گذشته و حال اثر فراوانی در شکل گیری ناهمواریهای آن داشته است . باران سالانه آن از حداقل 600میلی متر ( در ارتفاعات 1000 متری ) کمتر نمی باشد و جلیل علیا تنها منطقه در فلسطین است که تقریبا در تمام طول سال برف بر روی ارتفاعات آن وجود دارد و میزان تبخیر آب آن در بالاترین منطقه حداقل پائین تر از 900میلی متر و نسبت باران بیشتر از تبخیر آن است . درجه حرارت آن به طور متوسط با مکان و ارتفاع تناسب دارد و پیرامون 12 در ارتفاعات بالا و 18 در کوهها و تپه های پائین تر در نوسان است .

این وضع آب و هوایی متأثر از پوشش گیاهی در جلیل علیا می باشد که بیشترین سطح گیاهی فلسطین را به خود اختصاص داده است . این پوشش گیاهی شامل درختان - درختان جنگلی - علفزارها و گیاهان کوچک ، انواع مختلف صنوبر مقدسی ، حلبی و بلوط و بطمیات گوناگون و حزنوب و قطلب بوده است . بیشتر این درختان امروزه از بین رفته و فقط دو نوع بلوط و بطمیات باقی مانده و درختان خاردار انبوهی بین درختان جلیل علیای غربی وجود دارد .

  1. جلیل سفلی :

این منطقه در جنوب بین دره ها و پستی و بلندیهای حدفاصل دو جلیل کشیده شده است و خط واصل بین دشت عکا و حیفا در غرب و دریاچه طبریه و دره اردن در شرق تا سلسله ارتفاعات دره جالود و دشت مرج ابن عامر و دره نهر المقطع در جنوب واقع است که با جلیل علیا متفاوت است و علت نام گذاری آن به خاطر کثرت پستی و بلندیهای جغرافیایی آن می باشد . بلندترین ارتفاعات این منطقه حداکثر 500 - 550 متر از سطح دریا می باشد ولی به طور متوسط از 300 - 350 متر تجاوز نمی کند .

تفاوت دو جلیل فقط در ارتفاعات نمی باشد بلکه در مواردی دیگر همچون ناهمواریهای زمین نیز با یکدیگر اختلاف دارند . جلیل سفلی ناهمواری به نام های سفلای شرقی و سفلای غربی است که جزء شرقی آن از یک سلسله تپه های وسیع از ارتفاعات و تپه های شمال غرب و غرب طبریه تشکیل شده است .

از سمت جنوب به طرف رودخانه جالود به عرض 15 کیلومتر امتداد دارد که حداکثر ارتفاعات آن از سطح دریا 300 متر می باشد . این ارتفاعات گرچه نزدیک دره اردن می باشد ولی ارتفاعات جلیل سفلای شرقی و تپه های اطراف آن حدود 500 - 550 متر می باشد و دامنه های جلیل سفلی که مشرف به دره است ، با شیب تند و دره های فراوان به دریاچه طبریه و رود اردن منتهی می شود .

اگر از طرف شرق به آن نگاه شود ، کوههایی با ارتفاع متوسط و تپه های پست است که دره میانه جلیل سفلی را به هم متصل می کند و دره کابور و دره جالود که آن را قطع می کنند ، دیده می شود .

وضعیت جغرافیایی و صخره های آن نقش اساسی در تشکیل ناهمواریهای جلیل سفلای شرقی دارد و اکثر طبقات صخره ای رسوبی که پوشیده از لایه های آتشفشانی است به دوره های ایوسین و نیوجین باز می گردد که بقایای آن از دوره سوم است ولی در دوره چهارم این لایه های آتشفشانی به وسیله سیلها در دره های سرازیر به طرف شرق فرسایش یافته و شکافهایی عمیق به عمق 400 متر تا 2 کیلومتر به وجود آمده است و این شکافها در دره عمود و دره طابور و نیز دره های سیل گیری که از اثر فرسایش به وجود آمده و پوشش زمین از بین رفته است مشاهده می شود .

ولی در جلیل سفلای غربی ، مسأله با آنچه گفته شد متفاوت می باشد . در آنجا دریاچه ها و دشتهای ایجاد شده در بین کوهها در امتداد شرقی - غربی بر همه چیز سیطره دارد و به طرف جنوب در محدوده دره ها و پستی و بلندیهای میان دو جلیل و از دره مجدالکروم ، سلسله کوههای شاغور در محور شرقی - غربی سربه فلک کشیده اند . دره شاغور و سلامه به سه رشته کوه که بلندترین ارتفاع آنها بین 520 - 570 متر می باشد تقسیم می شود و کوههای شاغور به دشتهای سخنین و دشت غرابه که به طرف جنوب شرقی کوه کشیده می شود . و گودی سخنین - عرابه بین کوههای شاغور از طرف شمال و سلسله کوههای بطوف - سخنین به ارتفاع 529 متر در کوه بطوف و 584 متر در کوه سخنین در جنوب ، محصور می باشد .

عوارض دشت بطوف وسیع و طولانی است که بین سلسله جبال بطوف - سخنین و کوه طرعان و دامنه آن در جنوب کشیده شده و سلسله جبال ناصره جنوبی به دامنه طرعان صغیر بین کوه طرعان در شمال و کوه ناصره در جنوب محصور شده است و قله کوه طرعان به ارتفاع 548 متر و قله کوه شیخ ، بلندتر از کوه ناصره یعنی به ارتفاع 573 متر می باشد . دامنه های جنوبی کوههای ناصره به بزرگترین منطقه دشتی به جز دشت مرج بن عامر متصل می باشد . این منطقه از شرق به طرف جنوب در دره رودخانه جالود کشیده شده است به گونه ای که منطقه جلیل درآنجا به پایان می رسد و منطقه کوههای فلسطین میانی شروع می شود .

در جلیل سفلای غربی رشته کوههایی به ارتفاع حداقل 100 متر در دشت مرج بن عامر و حداکثر ارتفاع 220 متر در دره مجد کروم وجود دارد و بعضی کوهها به ارتفاع 500 متر بالاتر از سطح دریا می باشد و کوهها به طرف غرب از ارتفاعشان کاسته می شود و به دشت ساحلی در شرق خلیج عکا به پایان می رسند .

ج - جلیل از نظر تاریخی :

جلیل از جلجال گرفته شده و جلجال لغت سامی است و ممکن است کنعانی الاصل به معنای سنگ دایره ای شکل باشد .

قدیمی ترین منطقه مسکونی فلسطین است و بلاد الجلیل از جمله آنها می باشد و قدمت آن به/000/750/1 سال قبل برمی گردد . بقایای یک جبهه بزرگ و آلات سنگی در تپه عبیدیه نزدیک دریای جلیل کشف شده است ( نک - : دوران باستان ) در غار زطیه در شمال غربی جلیل و غارهای کوه کرمل آثار انسان نیاندرتال پیدا شده که 000/100 سال پیش زندگی می کرده است و در غار امیره نزدیک دریای جلیل ، آثار انسان دوره اوریگناشی از 000/30 سال پیش پیدا شده است . از شهرهایی که در قرون ماقبل تاریخ در شمال فلسطین به وجود آمده است مجدو ( الجون ) می باشد که دوره های تاریخی و جنگهای سخت بین کنعانیها و مصریها در زمان فرعون تحتمس سوم در سال 1480 ق . م را به خود دیده است و در سرزمین جلیل ، در دوره های پیش از تاریخ ، شهر بیسان تأسیس شد و هنگامی که کنعانی ها به این منطقه وارد شدند ، شهری را به نام بیت شان بنا کردند که به بت " شأن " نسبت داده شده است و امروزه آثار این شهر در " تپه الحصن " نزدیک شهر بیسان باقی است . قبیله جرجاشیها نزدیک کنعان در جوار دریای جلیل فرود آمدند و به همین دلیل این دریا به نام آنها ج 2 ، ص 51

نام گذاری شده است و قبیله حویهای کنعانی به شمال این سرزمین تا کوه شیخ و کوه لبنان وارد شدند و فنقیها ( کنعانیان ) نیز در سواحل فلسطین و لبنان ساکن شدند و در سال 722 ق . م آشوریان منطقه جلیل را اشغال کردند و بعضی از اسرای آن را از آنجا کوچ دادند و شهرهای جلیل سپس تسلیم فارسها و سلوکیان شدند و در سال 63 ق . م رومیان فلسطین را اشغال کردند و منطقه جلیل نیز تابع آنها گردید . پس از آنکه امپراطور فساسیانوس در سال 70م . قدس را به آتش کشید ، یهودیان را از اقامت در آن منع نمود و جلیل پس از اینکه مجمع عالی دینی یهودی معروف به سنهدرین به آنجا منتقل شد ، برای مدت زمانی مرکز بررسیهای تلمودیه گردید .

در رابطه با الجلیل ، خاطرات جاودانه ای در اذهان مسیحیان وجود دارد زیرا حضرت مسیح در آنجا به دنیا آمد ، بزرگ شد و بیشترین دوران عمرش را در شهر ناصره که رسالتش را در آنجا اعلام کرد گذراند و به لیسوع جلیلی معروف بود . ( متن 26 : 69 ) و بعضی از حواریون نیز در الجلیل بزرگ شدند و حضرت مسیح نیز بعضی از یارانش همانند پطرس رااز منطقه جلیل انتخاب کرد و امروزه نیز در الجلیل کلیساها و دیرهای زیادی به منظور جاودانگی یادبود مسیح بنا شده است .

جلیل در تشکیلات اداری رومیها جزیی از فلسطین و شامل شمال فلسطین و شمال شرقی اردن و درعا و صور بود و بعد از پیروزی مسلمانان ، منطقه الجلیل ، جزو منطقه اردن شد و مرکز آن طبریه بود . این وضعیت حدود 5/4 قرن ادامه داشت . پس از پیروزی عربها ، قبایل زیادی به جلیل آمدند که مهم ترین آنها عبارتند از : قبیله عامله که در کوهی واقع در جنوب لبنان و شمال فلسطین که منسوب به آنهاست ساکن شدند ، قبیله جزام در لجون و عکا ، قبیله اشعریها که اکثریت طبریه را تشکیل می دادند و غساسنه در اردن و بنی عامر در المرج فلسطین که به نام آنها شناخته می شود ( نک - : مرج ابن عامر ، دشت ) و قبل از پیروزی عربها جرمقیها در کوه جرمق در صفد و جنوب لبنان مستقر گردیدند . و معروف است که همه این قبایل قحطانی می باشند .

سرزمین الجلیل در خلال جنگهای صلیبی ، رویدادهای بسیاری را به خود دید و پس از اینکه صلیبیها از آنجا رانده شدند ممالیک به آن توجه کردند و این شهر در زمان آنها پیشرفت نمود و هنگامی که عثمانیها در سال 1517 بر آن سیطره یافتند عکا مرکز الجلیل گردید . در زمان عثمانی در آنجا حکومت شهابیها سپس حکومت عمرالزیدانی تأسیس گردید و عکا تا هنگام اشغال فلسطین توسط بریتانیا در سال 1918 یایتخت الجلیل بود و از آن به بعد حیفا یکی از بزرگترین شهرهای شمال گردید .

دریای الجلیل به منطقه جلیل نسبت داده شده است و آب دریاچه آن شیرین است که از رود اردن تأمین می شود و در کتاب عهد جدید ( متن 4 : 18 ، لوقاه 5 : 1 ، یوحنا 6 : 1 ) اولین مرتبه به این نام خوانده شده است قبلاً به نام دریای کتروت و کناره نامیده می شد همچنین دریای جنیسارت که اکنون دریای طبریه نامیده می شود .

جلیلیها به منطقه جلیل نسبت داده شده اند و از پیروان یهودا جلیلی می باشند و او کسی است که قبل از میلاد ، ظهور کرده است و می گوید که برای یهود هیچ مالکی جز خدا وجود ندارد و این گروه سرگرم مسائل دینی شدند و خشونت را رد کردند .

فخرالدین المعنی در قرن هفدهم مقام شامخی را در الجلیل اشغال نمود و صفد را دژ مستحکمی برای حفظ املاک خود قرار داد ولکن ترکها به او حمله کردند و در قرن هفدهم در الجلیل حکومت شهابیها را تأسیس کردند و در اواخر همین قرن شهابیها عمربن زیدان را بزرگ صفد معرفی کردند تا آنها را یاری نماید . در سال 1750 فرزند او به نام ظاهر مستقل شد و عکا را مقر حکومت خود قرار داد . در زمان او کشاورزی و تجارت رشد کرد و مردم احساس امنیت کردند .

د - فعالیتهای انسانی و اقتصادی :

تجمعات مسکونی در الجلیل به شکل روستا یا مزارع کوچک پراکنده است . این مراکز مسکونی تابع شهرهای صفد یا طبریه یا بیسان یا عکا هستند و شهر صفد پایتخت شهرهای کوههای جلیل علیا می باشد و منطقه کوهستانی است ، برعکس ، طبریه ، بیسان و عکا که در دشت و منطقه مسطحی واقع شده اند . در کوههای الجلیل سفلی ، شهر ناصره که از بزرگترین مراکز جمعیت شهری است قرار دارد که بر دشت مرج بن عامر و عقوله از جنوب اشراف دارد .

بیشتر روستاهای الجلیل در دامنه های کوهها که به طرف دشت سرازیر است واقع شده اند . در آنجا مناطق کشاورزی فراوانی وجود دارد که از مناطق باتلاقی فاصله دارند و ارتفاعات آنها پوشیده از گیاهان می باشد و اهالی با حفر قنات و چاه ، آب مصرفی خود را تأمین می کنند و لوله های آب آشامیدنی به بیشتر تجمعات مسکونی کشیده شده است .

کشاورزی مهم ترین فعالیت اهالی الجلیل می باشد و تکیه اساسی آنها در کشاورزی به آب باران است که به آنها اجازه می دهد بدون واهمه به کار کشاورزی بپردازند . کشاورزان فلسطینی در دشتها و دامنه دره ها و ارتفاعات و حتی در بالای کوهها فقط به کشاورزی اکتفا نکرده بلکه به غرس درختان زیتون و درختان میوه در دامنه کوهها و تپه ها توجه خاصی داشته اند . از مهم ترین محصولات آنها در کوههای جلیل و گودیهای آن ، حبوبات خصوصا جو ، ذرت ، هندوانه ، انگور ، انجیر ، زیتون ، بادام و انواع سبزیها می باشد . پس از کشاورزی ، دام داری و تربیت چهارپایان به ویژه گوسفند و گاو و پرورش مرغ در بوته زارهای جلیل در مرحله دوم قرار دارد .

از فعالیتهای دیگر در الجلیل ، پرداختن به صنایع محلی سنتی همانند حصیربافی - قالی بافی و دیگر مصنوعات خانگی ( نک - : بافندگی ، صنایع ) در کنار صنایع مواد غذایی است که بر مواد اولیه محلی متکی است . همچنین ابزارآلات کشاورزی در مراکز شهرهای بزرگ همچون ناصره و صفد ساخته می شود و منطقه الجلیل به طورکلی از دوران قدیمی در فلسطین دارای فعالیتهای بشری و اقتصادی است . افزون بر آن ، طبیعت ارتفاعات و جنگلها و هوای مناسب ، آنجا را گردشگاه تابستانی ساکنان دره ها و دشتها قرار داده است . ( نک - : جهانگردی )

راههای ارتباطی در کوههای الجلیل عموما ماشین رو می باشد که برای کوهستان و راههای صعب العبور متناسب است و از محور شمالی - جنوبی در شرق الجلیل از مسیر دره انهدام و گودی اردن و از شمال یعنی مرز فلسطین تا لبنان - جلیلین را قطع نموده و به حطین و کوه طابور تا عقوله در دشت مرج بن عامر کشیده شده و افزون بر این ، راههای دیگری در امتداد شرقی - غربی کشیده شده است که کیفیت و تعداد آنها بهتر از راههای دیگر می باشد و از غرب به شرق در مسیرهای حوله - حوض دریاچه طبریه و گودی اردن امتداد می یابد .

مآخذ :

  1. امین ، محسن : خطط جبل عامل ، بیروت 1961 .
  2. دباغ ، مصطفی مراد : بلادنا فلسطین ، ج 6 ، ق 1 ، بیروت 1971 .
  3. عهد جدید : انجیل متی - لوقا - یوحنا .
  4. عهد قدیم : سفرعود ، سفر پادشاه .
  5. مقدسی : احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم ، لیدن 1877 .
  6. حتی ، فیلیپ : لبنان فی التاریخ ، بیروت 1979 .
  7. نقشه فلسطین : مقیاس 000,501 ، تابلوهای حوله ، بنت جبیل ، ناقوره ، صفد ، فیق ، حیفا ، حمة ، ناصره ، مرج بن عامر .
  8. نقشه زمین شناسی فلسطین : مقیاس 000,2501 .
  9. Beals, R. and Hoijar, H. : An Introduction to Anthropology, New York 1971.
  10. Chard. C : Man in prehistory, New York 1969.
  11. De Ancient Israel, Tts life and Institutions, London 1967.
  12. Fitzgerald, G, : The Earliest pottery of Beth-Shan, The Museum University Of Pennsylvania, XXIV, 1935.
  13. Garrod, D.and Bate, D. : The Stone Age Of Mount Carmel, Oxford 1937.
  14. Gordan, C. : The Ancient Near East, New York 1965.
  15. The Interpreter's Dictionary of the Bible, E.J, New York 1962.
  16. Kohler, H, : Rome and Her Empire, London 1963.

Neuville, R. : Jabal Qafze : The Quarterly Of the Department of Antiquities in Palestine vol. IV.1934.

Rowe, A : The Topography and History of Beth-Sahn, Philadelphia 1936.

  1. Smith, G. : The Historiacal Beography of the Hol land, London 1896.