لیکود ( حزب - )

از دانشنامه فلسطین


حزب لیکود در تاریخ 13/9/1973 و در نتیجه ائتلاف چندین حزب و نیروی سیاسی و فراکسیون پارلمان راستگرا و میانه که عبارتند از : احزاب گاحال (Gahal) ، مرکز آزاد (Free Center) و لیست ملی (National List) تأسیس شد . تشکل ائتلافی گاحال که عنوانی پارلمانی برای ائتلاف دو حزب حیروت و لیبرال - - از نیروهای سیاسی قدیمی اسرائیل - بود ، هسته مرکزی حزب جدیدالتأسیس لیکود به شمار می آمد .

البته سایر نیروهای تشکیل دهنده لیکود در نیمه دهه 1960 در نتیجه تحولات درون حزبی به عرصه سیاست پا گذاشتند . در این دوره حزب حیروت ، بزرگترین نماینده جناح راست محسوب می شد که توسط مناخیم بگین و به دنبال انحلال سازمانهای قومی - - نظامی ، تأسیس شده بود .

با این حال در طی هشت دوره از فعالیت کنست ( پارلمان اسرائیل ) ، هیچ گاه احزاب راستگرا موفق به کسب اکثریت نسبی کرسیهای پارلمانی و تصدی کابینه نشدند .

زیرا حزب چپگرای ماپای به عنوان رقیبی قدرتمند ، یگانه پیروز انتخابات پارلمانی در طی کنستهای اول تا هفتم به شمار آمده و موفق به تصدی کابینه های اول تا پانزدهم شده بود .

استیلای متوالی چپگرایان بر هفت دوره کنست و 15 کابینه حکومتی باعث پیدایش ائتلافی حزبی تحت عنوان لیکود شد .

هنگامی که اساسنامه لیکود پس از مذاکرات بسیار میان احزاب و گروههای داوطلب اتحاد امضاء شد با " حاییم لاندو " که مدیریت جنبش " گاحال " را به عهده داشت اعلام کرد : اکنون وحدت میان هم آرزومندان سرزمین کامل اسرائیل تحقق یافت . هدف از تشکیل تجمع لیکود ، ایجاد نیرویی در مقابل احزاب کارگری بود تا بدین وسیله جناح راست بتواند در هشتمین دوره انتخابات مجلس رژیم صهیونیستی شرکت کند .

لیکود نتیجه فعالیتها و اقدامات عملی چندین مسألهاحزاب راستگرا بود ، ولی از همان بدو تأسیس درگیری و کشمکش میان اعضای آن بر سر رهبری و بروز اختلاف نظرهای سیاسی و انشعابات درونی سبب شد که نیروهای زیادی از تجمع خارج شوند . بدین لحاظ تعداد احزاب و گروههای ائتلافی لیکود بنابه شرایط سیاسی کشور و تغییر و تحولات درونی هر حزب ، همواره در نوسان بوده است .

جناح لیکود در انتخابات سال 1977 شرکت کرد و توانست 45 کرسی از 120 کرسی پارلمان رژیم صهیونیستی را به دست آورد و به دنبال آن بگین موفق شد از راه اتحاد با احزاب دیگر به نخست وزیری برسد .

تجمع لیکود در سال 1981 برای بار دوم به پیروزی رسید . علل این موفقیت را در عوامل مختلفی می توان جست وجو کرد . از جمله محبوبیت فزاینده شخص بگین ، کاهش مالیاتها و ارائه امتیازات اقتصادی پیش از انتخابات . همچنین ادامه اشغال کرانه عربی و جمعیت روبه رشد یهودیان سفارادی در کشور که به منزله پایگاهی برای جناح لیکود در مقابل حزب کارگری به حساب می آمد . علاوه بر موارد فوق رسوایی و درگیری تفرقه آمیز بین رهبران حزب کارگر ، نیز به پیروزی لیکود در سال 1977 کمک کرد .

بعد از گذشت سه سال از حاکمیت لیکود و پیگیری جزئیات مذاکرات بین بگین و انورسادات رئیس جمهور مصر معلوم شد که مفهوم خودمختاری از نظر بگین برای فلسطینیان عبارتست از اعطای حق کمی از دخالت در امور اداری به فلسطینیان بدون اینکه حق تصمیم در مورد سرزمین و حاکمیت داشته باشند . براساس همین اعتقاد حکومت اسرائیل شهرک سازی در کرانه غربی و نوارغزه و جولان را آغاز نمود و بیت المقدس را به عنوان پایتخت واحدی به زمینهای خود الحاق کرد .

علی رغم اختلاف ظاهری میان لیکود و حزب کارگر اسرائیل به رهبری شیمون پرز ، حقیقت این است که اختلاف در جزئیات امور بوده است و در اهداف و اصول و دید حکومت نسبت به حقوق ملت عرب فلسطین و بازگشت آنها به سرزمین خود و برقراری دولت مستقل فلسطین هیچ اختلافی وجود ندارد .

در سال 1983 یعنی یک سال قبل از پایان دوره تصدی لیکود و شروع انتخابات بعدی ، مناخیم بگین به دلیل بیماری از نخست وزیری کناره گیری کرد و اسحاق شامیر به جای او زمام او را در دست گرفت و در سال 1984 رهبری حزب را از آن خود ساخت .

در انتخابات 1984 لیکود ، 41 کرسی در مقابل 44 کرسی حزب کارگر به دست آورد و سبب شد دولت وحدت ملی تشکیل شود و در جناح راست و چپ مشترکا قدرت را در دست بگیرند و پشت نخست وزیری از آن حزب کارگر باشد .

در سال 1988 نیز هر دو جناح با هم حکومت را در دست گرفتند ولی نخست وزیر از لیکود بود . لیکود تا سال 1992 سر کار بود و بعد از این تاریخ حزب کارگر ( معراخ ) قدرت را در دست گرفت .

در مجموع ، باید گفت که ائتلاف لیکود اگرچه در نخستین تجربه حضور خویش در کنست ، موفق به شکست چپگرایان نشد ، اما در دوره های بعدی به مراتب قدرتمندتر از جناح چپ ظاهر شد و پنج دوره از نه دوره کنست و 9 کابینه از 15 کابینه بعدی را به تصرف و استیلای خویش درآورد . اگرچه کابینه های 22 ، 23 و 29 به عنوان دولت وحدت ملی ، تحت ریاست لیکود و با مشارکت حزب کارگر تشکیل شد .

پیروزی لیکود در انتخابات پارلمانی 9 ، 10 ، 11 ،

12 و 16 در کنار تصدی دو دوره از کابینه های 27 و 29 در کنستهایی که لیکود موفق به کسب اکثریت نسبی کرسیهای آن نشده بود ( کنستهای 14 و 15 ) ، ماحصل مبارزات سیاسی این حزب راستگرا در نظام حزبی اسرائیل است .

اما موفقیت چشمگیر لیکود در انتخابات کنست شانزدهم که یادآور حضور قدرتمند این حزب در فاصله سالهای 88 - 1977 بود .

الف - ساختار تشکیلاتی لیکود :

ساختار تشکیلاتی تجمع لیکود عبارت است از :

1 - شورای لیکود :

این شورا حدود 440 نفر عضو دارد که از نمایندگان گروهها و احزاب متحد لیکود تعیین می شوند . البته تعداد نماینده هر گروه و حزب با یکدیگر متفاوت است و برحسب نیرومندی آن حزب و گروه در مجلس معین می شود . وظیفه شورا با بررسی و پیگیری مسائل مشترک بنیادی قبل از تصویب برنامه های سیاسی است .

2 - مدیریت لیکود :

در هیأت مدیره لیکود علاوه بر نمایندگان گروهها ، اعضای فراکسیونهای پارلمان لیکود نیز عضو هستند و ریاست هیأت مدیره را طبق توافقی که در ابتدای تشکیل لیکود به عمل آمده رهبران جنبش حیروت و حزب آزادگان به طور متفاوت به عهد می گیرند . وظیفه هیأت مدیره رسیدگی به کارهای نمایندگی لیکود در دولت و پارلمان و بررسی مسائل مهم قبل از ارجاع آن به شورا است .

3 - فراکسیون پارلمانی لیکود :

این فراکسیون از اعضای لیکود در پارلمان تشکیل می شود . فراکسیون لیکود تنها هیأت تشکیلاتی تجمع است که کار آن از نظم و ترتیب خاصی رژیم صهیونیستی برخوردار است و موضع گیری های لیکود درباره مسائل مختلف پارلمانی و تعیین مواضع اعضاء در حین تصویب لوایح فراکسیون انجام می شود .

در بین نهادهای تشکیل دهنده لیکود ، تنها فراکسیون پارلمانی فعال است و بقیه غیر فعال هستند . شورا و مدیریت ( هیأت مدیره ) تاکنون فقط چندین بار تشکیل جلسه داده اند و گروههای متحد لیکود ، درباره مسائل مختلف به تنهایی موضع گیری می کنند .

رهبریت حزب از آن رئیس بزرگترین حزب لیکود ، یعنی حزب حیروت است که در صورتی که لیکود در انتخابات به پیروزی برسد به پست نخست وزیری هم می رسد . تعدادی از مؤسسین لیکود مانند عیزر وایزمن ، مکئیل هوروویتس ، شموئیل ، تمیره تسفی سیلواح هشت سال بود از تأسیس لیکود از تجمع خارج شدند .

مناخیم بگین ، عیزر وایزمن ، اسحاق شامیر ، ارئیل شارون ، دیوید لیوی ، حاییم لاندو ، یورام اریدرو ( جنبش حیروت ) " سمی ارینج ، اسحاق موداتی ، جدعون بات ، موشه نیسیم ( حزب آزادگان ) ، مکئیل هوروویتس ( لیست رسمی ) ، الیازر شوستاک ( جنبش رسمی کاری ) ، آساف یاگورئا ( یائد ) و هیلل زایدال ( گروه ) از رهبران سرشناس لیکود می باشند .

ب - مواضع و دیدگاههای سیاسی - اقتصادی :

1 - مواضع سیاسی کلی :

ایجاد کشور اسرائیل در کل خاک فلسطین از طریق کاربرد قوه قهریه و یهودی کردن کشور و ایجاد شهرکهای یهودی نشین . لیکود همچنین از بیت المقدس به عنوان پایتخت جاودانه اسرائیل نام برده و آن را غیرقابل تجزیه دانسته و ذکر کرده است که همه گروهها باید بتوانند به اماکن مقدسه آن دست یابند .

لیکود که در مسائل سیاسی موضع تندتری نسبت به حزب کارگر در برابر حقوق اعراب عموما و حقوق فلسطینیان خصوصا داشت برنامه های سیاسی خود را که براساس آن در مبارزات انتخاباتی شرکت کرد به شرح تدوین کرد .

  1. سیادت و حاکمیت مطلق اسرائیل به سرزمینهای واقع بین رود اردن و دریای مدیترانه که این امر به معنی انضمام قطعی کرانه باختری و نوارغزه و شهر بیت المقدس به اسرائیل می باشد .
  2. آزادی اسکان یهودیان در تمامی سرزمینهای اسرائیل برحسب مفهوم تاریخی این سرزمین که به معنی

ایجاد شهرکهای یهودی نشین بدون توجه به مرزهای سرزمینهای عربی اشغال شده می باشد .

  1. انجام مذاکرات مستقیم با کشورهای عربی مجاور و امضای قراردادهای صلح جداگانه با هر یک از کشورهای عربی بدون توجه به سرزمینهای اشغال شده .
  2. تسهیل مهاجرت یهودیان مقیم کشورهای عربی به اسرائیل .

2 - سیاست خارجی :

لیکود در صحنه سیاست خارجی همواره در کنار آمریکا و غرب بوده و اسرائیل را پایگاه و حافظ منافع غرب در منطقه می داند . علاوه بر این خطوطی را که در رابطه با سیاست خارجی خود مشخص کرده عبارتست از :

  • سعی در ایجاد روابط با همه کشورهای جهان .
  • تعمیق روابط دوستانه با آمریکا .
  • ایجاد تفاهم و همکاری با کشورهای اروپای غربی
  • از سرگیری روابط دیپلماسی با کسب از مسکو ، که به یهودیان روسیه که به فلسطین مهاجرت کنند .

به دنبال اعلام سیاست خارجی لیکود باید به سیاست آن در رابطه با مصر و لبنان و روند صلح نیز اشاره شود . لیکود درباره رابطه با مصر می گوید :

  • تحکیم صلح با مصر و ادامه روند صلح در منطقه و تقویت اردوگاهها و تقویت نیروی ارتش .

درباره استمرار روند صلح می گوید :

  • دولت باید نهایت سعی خود را در ادامه روند صلح بنماید .
  • دولت باید مصر را دعوت به اجرای کامل قرارداد صلح کمپ دیوید نماید و دو کشور روابط کامل دیپلماسی را از سر بگیرند .
  • دولت باید در چارچوب قرارداد کمپ دیوید دیگر مناطق مخصوصا اردن را به سمت صلح سوق دهد .

در رابطه با لبنان لیکود نظرات خود را این گونه بیان می کند :

  • دولت باید برای امنیت " جلیل " تلاش کرده و مقدمات عقب نشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان را در کوتاه ترین مدت فراهم کند .
  • ایجاد امنیت کامل در جنوب لبنان توسط نیروهای علمی که تحت نظارت ارتش اسرائیل هستند .

مشارکت لیکود در حکومت :

3 - دیدگاه اقتصادی لیکود :

برنامه اقتصادی و به همراه این بهانه سیاسی لیکود ، به مثابه تحولی بزرگ در مقایسه با برنامه های حزب کارگر بود که از سال 1948 تا 1977 حکومت را در دست داشت . لیکود در برنامه اقتصادی اش خواستار بازگشت به اقتصاد آزاد و عدم دخالت بیش از حد دولت در مسائل اقتصادی مانند افزایش مالیاتها ، عدم ارائه برنامه های کمک مالی و دخالت مستمر هیستادروت در تعیین سطح دستمزدها از طریق مذاکره با دولت است . همچنین بخش زیادی از مقررات وضع شده برای سرمایه ها و معاملات ارزی را لغو وبر ضرورت کاهش کسری بودجه تأکید داشتند .

به بیان دیگر لیکود بخش خصوصی را در اقتصاد اسرائیل فعال کرد که نتیجه آن عدم حمایت از صنایع و فعالیتهای اقتصادی دولتی و غیر سودده می باشد .

این سیاست اقتصادی اعتراض شدید طبقات متوسط و فقیر جامعه و کارگران به رهبری هیستادروت که قوی ترین تشکیلات کارگری در اسرائیل است را به دنبال داشت .

اوضاع اقتصادی پس از گذشت سه سال از حاکمیت لیکود ، به سبب توجه بیش از حد به تهیه تسلیحات نظامی روبه وخامت گذاشت .

4 - دیدگاه لیکود درباره سیاست داخلی :

لیکود در بخش سیاست داخلی به حفظ امنیت در داخل رژیم صهیونیستی و مجتمع های یهودی نشین اشاره دارد به این ترتیب که :

  • دولت باید نیروی ارتش را تقویت کند تا آماده مقابله با هر گونه تهدید اعراب باشد .
  • دولت باید با شدت با اعمال تروریستی اعراب و گروههای نظامی و سیاسی عرب مقابله کند .
  • اسرائیل باید امنیت داخلی کرانه باختری و نوارغزه را تأمین کند و با اعمال تخریبی و نظامی گروهها و سازمانهای سیاسی مقابله نماید .
  • باید ارجحیت خاصی به بحث در مورد امنیت داده شود و در کنار آن تولید و تجهیز سلاح نظامی و آمادگی

برای هر گونه حمله تأکید شود .

  • تضمین امنیت در مجتمع های یهودی نشین و توسعه و تکمیل آنها در کرانه باختری و نوارغزه .
  • ایجاد مجتمع های جدید در کرانه غربی و نوارغزه .

ج - احزاب تشکیل دهنده لیکود :

1 - احزاب راستگرای غیرمذهبی :

این جریان شامل احزاب ذیل می باشد :

  1. حیروت : نک : حیروت ، حزب .
  2. جنبش رسمی کار " آلام " : نک : احزاب اسرائیلی .
  3. گروه یائد : نک : احزاب اسرائیلی .
  4. گروه احدوت : نک : احزاب اسرائیلی .

2 - حزب آزادی بخشی :

نک : آزادی بخش ، حزب .

3 - جنبش لعام :

نک : لعام ، جنبش .

4 - احزاب میانه :

احزاب میانه احزابی هستند که خارج از چارچوب دو حزب لیکود و معراخ عمل می کنند . برخی از این احزاب متمایل به لیکود و برخی متمایل به معراخ و برخی دیگر برای رسیدن به اهداف سیاسی با یکی از این دو حزب ائتلاف می نمایند . این احزاب کوچک علی رغم کوچکی ، نقش مهمی در حیات سیاسی اسرائیل دارند و در به قدرت رساندن یکی از دو حزب بزرگ لیکود و معراخ شریکهستند . گاهی از اوقات سقوط دولت و نحوه رأی دادن نمایندگان در پارلمان بستگی به آنها دارد .

  1. حزب آگودات . نک : آگودات ، حزب .
  2. حزب ملی دینی ( مفدال ) . نک : مفدال ، حزب .
  3. جنبش راتس ( حقوق هموطن ) . نک : راتس ، جنبش .
  4. جنبش شینوی ( تغییر ) . نک : شینوی ، جنبش .
  5. جنبش پیشتاز صلح و سازشی ( حواش ) . نک : حواش ، جنبش .
  6. جنبش هتحیاه ( البعث ) نک : هتحیا ، جنبش .
  7. جنبش تامی ( تقالید اسرائیل ) . نک : تامی ، جنبش .

5 - جنبش یاحد ، وحدت ملی :

این جنبش در خلال انتخابات سیزدهم پارفمان رژیم صهیونیستی توسط عیزر وایزمن منشی سابق حزب حیروت به وجود آمد . برنامه های تدوین شده توسط این جنبش عبارت بود از :

  • تحقیق صلح کامل اسرائیل با همسایگان و تأیید قرارداد کمپ دیوید .
  • دعوت به اداره مناطق یهودا ، سامره و غزه توسط اعراب با استناد به قرارداد کمپ دیوید .
  • عدم تقسیم شهر بیت المقدس در هرگونه طرح آینده .

6 - جنبش پیشتاز صلح :

پس از انحلال پارلمان اسرائیل در سال 1984 و آغاز تشکیل پارلمان یازدهم ، گرایشاتی در جامعه عرب برای تشکیل مجموعه ای مستقل جهت پاسخگویی به نیازهای امنیت عرب در اسرائیل دیده شد ، چون احزاب موجود هیچ یک از اهداف سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی اعراب را پاسخگو نبود .

به همین منظور ، لیست " عرب یهود مشترک " ( لیست مشترک اعراب و یهودی ها ) در سال 1984 رسما تهیه شد و نخستین بار وارد پارلمان شد . این نخستین گروه سیاسی بود که با اعضای عرب وارد پارلمان می شد .

مواضع سیاسی این جنبش عبارت بود از :

جداسازی آبادی های یهودی نشین اراضی اشغالی سال 1967 و توقف اسکان یهودیان در این سرزمینها . تأیید سازمان آزادی بخش فلسطین و گفت وگو با آن . تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل در مرزهای خط سبز . عدم تقسیم شهر بیت المقدس و اداره آن توسط اسرائیل و فلسطین . از شخصیتهای برجسته این جنبش می توان از محمد معیاری و میتیاهو بلید نام برد .

7 - جنبش موشاراة ( تراث ) :

نک : تراث ( جنبش )

8 - جنبش کاخ :

بنیانگذار این جنبش " حاخام مائیر کاهانا " بود که در سال 1969 ، دو سال پس از جنگ ژوئن از آمریکا به اسرائیل آمد . او ابتدا در رأس حرکتی به نام " دوف " ( مقابله با خیانت ) فعالیت می کرد و شعار " مشت بسته داخل زره داوود " یکی از شعارهایش بود که این شعار " سازمان دفاع یهودی " آمریکا هم بود .

کاهاناه قصد داشت در انتخابات یازدهم پارلمان شرکت کند که با حکم مثبت دادگاه عالی توانست در پارلمان شرکت کند و به یک کرسی در پارلمان دست یابد و به هدف خود که عبارت بود از حضور در پارلمان و ارائه افکار و مواضعش دست یابد .

اغلب پیروان جنبش کاخ جوانان افراطی هستند که سنشان از 20 سال تجاوز نمی کند و نوعا دست پرورده تربیت نژادپرستانه و کینه جویانه در اسرائیل هستند .

این حرکت به شعارهای صهیونیسم از قبیل " پاکی ریشه یهود " و " دولت محض یهود " و " تکامل ملت " و " تکامل کشور " که " محتوای همه آنها طرد اعراب از فلسطین و ایجاد دولت بزرگ اسرائیل می باشد ، تمسک می جوید . کاهانا مهمترین شخصیت قبلی این حرکت نژادپرستانه در ایالات متحده ترور شد و پس از او فرزندش بارزترین شخصیت این جنبش محسوب می شود . ( ن . ر : کاخ ، جنبش )

د - اختلافات و انشعابات درونی لیکود :

اختلاف و انشعاب در تجمع لیکود یعنی جناح راستگرا و مخالف اصلی حزب کارگر یکی از ویژگی های همیشگی این بود که چه در زمان حاکمیت و چه در زمانهای دیگر برطبق شرایط و اشکال مختلفی به خود گرفته است .

از زمان کناره گیری مناخیم بگین در سپتامبر 1982 اختلاف کشمکش بر سر رهبری و به دست آوردن مناصبمهم در آن به وجود آمد . خصوصا که دو رهبر جانشین وی نتوانستند مانند او همبستگی حزب را حفظ کنند .

در سال 1992 بار دیگر بر سر جانشینی اسحاق شامیر ، بین جناحهای آن ، نزاع و اختلاف پیش آمد . ولی با انتخاب " نتانیاهو " به عنوان رهبر این اختلاف موقتا مهار شد .

در سال 1995 درست 16 ماه قبل از انتخابات بعدی ( در 1996 ) این اختلافات شدت گرفت و هنگامی که " دیوید لوی " وزیر امور خارجه دولت شامیر ، نتانیاهو را متهم کرد که مانع از مصادره زمینهای عربی اطراف قدس شرقی توسط دولت حزب کارگر شده است ، اختلافات به نقطه اوج خود رسید . به دنبال آن نتانیاهو پیشنهادی مبنی بر تغییر آیین نامه داخلی لیکود ارائه داد . بعد از نشستی طولانی 68% از 1800 عضو کمیته مرکزی لیکود ، پیشنهاد او را تصویب کردند .

از طرف دیگر دیوید لوی اعلام کرد در صورت تصویب این پیشنهاد خود و طرفدارانش از لیکود خارج می شوند . لوی در نشستی به خبرنگاران گفت : " ما از حزب خارج می شویم و 18 ژوئن ( 1995 ) تشکیل جلسه می دهیم تا راه خود را مشخص کنیم " .

قبل از رأی گیری در کمیته مرکزی لوی و نتانیاهو یکدیگر را متهم به دشمنی و آشوب طلبی کردند .

این اختلافات همچنان میان رهبران لیکود ادامه یافت و در دوره ریاست شارون بر لیکود به اوج خود رسید تا اینکه دیری نپایید که در سال 2003 پس از طرح شارون برای عقب نشینی از نوارغزه و برچیدن شهرکهای یهودی نشین این منطقه و انسجام درون حزبی لیکود بر اثر تشدید مخالفتهای جناح موسوم به شورشیان لیکود با طرح پیشنهادی شارون برای تخلیه شهرکهای نوارغزه به خطر افتاد .

علی رغم پیروزی شارون در فرایند تصویب و اجرای طرح مذکور ، حزب لیکود به دو جناح از هواداران و مخالفان طرح تخلیه ، تقسیم شد ؛ افتراقی که در پاره ای از اوقات بیانگر حضور جناح سومی از اعضای سیال در هواداری و مخالفت با شارون بود ، تا آنکه خروج شارون از ترکیب لیکود و همراهی 13 تن از نمایندگان پارلمانی حزب با این اقدام ، تمایزات مذکور را بیش از پیش نمایان ساخت .

این انشعاب به پیدایش سه جناح از هواداران شارون ، اعضای شورشی و محافظه کاران انجامید . در ادامه و به منظور تبیین مناسب تری از جایگاه شارون در ساختار سه بعدی مذکور ویژگی های کمی ، سنی ، جنسی ، قومی ، تحصیلی و سوابق پارلمانی و اجرایی هر یک از جناحهای سه گانه معرفی می شود .

1 - مطالعه تطبیقی جناحهای درون حزبی لیکود :

1 ) هواداران شارون :

جناح درون حزبی هوادار شارون که همراه وی از ترکیب لیکود انشعاب کرده و حزب سیاسی کادیما را تشکیل دادند ، متشکل از 14 عضو به شرح ذیل است :

آریل شارون ( Ariel Sharon ) ، ایهود اولمرت ( Ehud Olmert ) ، آوراهام هیرچسون ( Abraham Hirchson ) ، مئیر شطریت ( Meir Sheetrit ) ، زیف بوئیم ( Zeev Boim ) ، جدعون عزرا ( Gideon Ezra ) ، زیپی لیونی ( Zipi Livni ) ، مارینا سولدوکین ( Marina Solodkin ) ، ایلی افلالو ( Eli Aflalo ) ، روهاما آوراهام ( Ruhama Avraham ) ، مجالی وهبی ( Majalli Whbee ) ، عمری شارون ( Omri Sharon ) و یاکوب ادری ( Jacob Edery ) .

میانگین سنی جناح مذکور 56 سال است که مسن ترین عضو آن را آریل شارون با 77 سال و جوان ترین اعضایش را عمری شارون و روهاما آوراهام با 41 سال سن تشکیل می دهند .

سه تن از نمایندگان جناح مذکور را زنان تشکیل می دهند و به لحاظ قومی نیز چهار تن از اعضای مذکور را یهودیان مهاجر ( به اسرائیل ) و مابقی آنان را متولدین اراضی اشغالی 1948 تشکیل می دهند که از چهار عضو مهاجر ، یک نفر از یهودیان روس تبار و سه عضو دیگر از یهودیان سفاردی و مراکشی تبارند .

سوابق علمی و تحصیلی جناح مذکور ، بیانگر حضور ده عضو با مدرک لیسانس و فوق لیسانس ، یک عضو با مدرک دکتری و سه نفر با تحصیلات متوسطه است .

میانگین حضور اعضای جناح مذکور در کنست سه دوره است که از این میان ، آریل شارون با نه دوره حضور در کنست باسابقه ترین و شش نفر از اعضای با سابقه تنها یک دوره در زمره مبتدیان لیکود به شمار می آیند .

از مجموع 14 عضو هوادار شارون ، 11 نفر به ترکیب کابینه سی ام راه یافتند که شش نفر از آنان از سابقهحضور در کابینه های قبلی نیز برخوردارند . از مجموع 11 عضو جاری کابینه شش نفر در مقام وزارت و پنج نفر در مقام معاونت وزیر فعالیت کرده اند .

اطلاعات مربوط به محل اسکان و اقامت اعضای هوادار شارون ، بیانگر حضور چهار نماینده جناح مذکور در شهرهای بزرگ و پرجمعیت نظیر : تل آویو ، قدس و اشکلون و اسکان ده نماینده دیگر در شهرهای کوچک و شهرکهاست .

2 ) شورشیان لیکود :

جناح شورشیان لیکود که به همراه جناح محافظه کار ، شاکله سیاسی لیکود را تشکیل داده بود ، متشکل از 13 نماینده به شرح زیر است که رهبری آنها را لانداو برعهده دارد :

یوزی لانداو ( Uzi Landau ) ، دیوید لوی ( David Levy ) ، ایهود یاتوم ( Ehud Yatom ) ، یولی ادلشتاین ( Yuli Edelstein ) ، گیلاد اردن ( Gilad Erdan ) ، نائومی بلومنتال ( Naomi Blumenthal ) ، میخائیل گارولوفسکی ( Michael Galvosky ) ، موشه کهلون ( Moshe Kahlon ) ، حایم کاتز ( Haim Katz ) ، لی نیس ( Lea Nass ) ، میخائیل راتسون ( Michael Ratzon ) ، یحیل حزان ( Yehiel Hazan ) و ایوب کارا ( Ayoob Kara ) .

میانگین سنی جناح افراطی ، 51 سال است که مسن ترین عضو را دیوید لوی با 68 سال و جوان ترین عضو را گیلاد اردن با 35 سال سن تشکیل می دهند . زنان دو کرسی از 13 کرسی پارلمانی جناح مذکور را به خود اختصاص داده اند و چهار نفر از نمایندگان شورشی را مهاجرانی از آلمان ، روسیه ، اوکراین و مراکش تشکیل می دهند .

سوابق علمی و تحصیلات شورشیان لیکود ، بیانگر حضور هشت نماینده با مدرک لیسانس ، دو نماینده با مدرک دکتری و سه عضو دیگر با تحصیلات متوسطه است .

میانگین حضور اعضای جناح افراطی در کنست 5/2 دوره است که از این میان دیوید لوی با ده دوره نمایندگی کنست ، در زمره باسابقه ترین ( عضو لیکود ) و شش نفر از اعضای با سابقه تنها یک دوره در زمره نمایندگان نوپای جناح شورشی لیکود در پارلمان به شمار می آیند .

به لحاظ سابقه حضور در ترکیب کابینه نیز چهار تن از نمایندگان پارلمانی جناح مذکور از تجربه حضور در کابینه های پیشین برخوردارند . اگرچه از این میان تنها دو

عضو از اعضای باسابقه به ترکیب چهار نفره نمایندگان جناح مذکور در کابینه سی ام راه یافتند که از این تعداد ( چهار نفر ) ، یک عضو در مقام وزارت و سه نماینده دیگر در مقام معاونت وزیر فعالیت داشته اند .

جغرافیای اسکان 13 نماینده شورشی لیکود مبین ، اقامت دو نفر در شهرهای بزرگ اشکلون و حیفا و اقامت سایر اعضا در شهرهای کوچک و شهرکهاست .

3 ) جناح محافظه کار :

جناح سوم لیکود ، متشکل از 13 نماینده نسبتا میانه رو ( محافظه کار ) به رهبری افرادی چون نتانیاهو ( Benjamin Natanyah ) و تساهی هنگبی ( Tzachi Hanegbi ) است . جناح محافظه کار از سابقه همکاری با هر دو جناح برخوردار است .

بنیامین نتانیاهو ، تساهی هنگبی ، لیمور لیفنات ( Limor Livnat ) ، میخائیل اینان ( Michael Eitan ) ، سیلوان شالوم ( Silvan Shalom ) ، روون ریولین ( Reuven Rivlin ) ، دان ناوه ( Dan Naveh ) ، یسرائیل کاتز ( Yisrael Katz ) ، اینابل گاوریلی ( Inabal Gavriely ) ، گیلا گاملیل ( Gila Gamliel ) ، دانیل بن لولو ( Daniel Benlolo ) ، یووال اشتینیتز ( Yual Shteinitz ) ، جدعون سعار ( Gideion Saar) ، 13 عضو پارلمانی جناح سوم را تشکیل می دهند .

میانگین سنی جناح محافظه کار ، 47 سال و مسن ترین فرد ، روون ریولین با 66 سال و جوان ترین عضو ، اینابل گاوریلی با 30 سال سن است . جناح محافظه کار از سه زن در ترکیب 13 نفره خود بهره مند است . 11 تن از نمایندگان جناح محافظه کار را متولدین اراضی 1948 و دو نماینده دیگر را مهاجرانی از مراکش و تونس تشکیل می دهند .

به لحاظ سوابق تحصیلی ، جناح مذکور ، متشکل از هفت نفر دارای مدرک لیسانس ، چهار نفر با مدرک فوق لیسانس ، یک نفر دکتری و یک نفر با تحصیلات متوسطه است .

میانگین حضور اعضای جناح محافظه کار در کنست سه دوره بوده و میخائیل ایتان با شش دوره در زمره پرسابقه ترین و چهار نفر با تجربه یک دوره حضور در کنست در زمره اعضای پارلمانی جدیدالورود جناح محافظه کار به شمار می آیند .

سوابق اجرایی جناح محافظه کار بیانگر تصدی هشت وزارتخانه در کابینه های پیشین و شش پست وزارتی در کابینه جاری ( سی ام ) است که از این میان ، بنیامین نتانیاهو ، از سوابق برجسته تری برخوردار است .

پراکندگی جغرافیای سکونت نمایندگان جناح محافظه کار نیز بیانگر حضور پنج نماینده در شهرهای بزرگی چون قدس و تل آویو و هشت نماینده در شهرهای کوچک و شهرکهاست .

2 - مطالعه تطبیقی رهبران هر یک از جناحهای لیکود :

پس از آشنایی با هر یک از جناحهای درون حزبی لیکود ، در ذیل سوابق هر یک از رهبران جناحهای مذکور و مطالعه تطبیقی جایگاه درون حزبی شارون مقایسه می شود .

1 ) آریل شارون :

شارون رهبر 77 ساله حزب لیکود ، مسن ترین عضو لیکود تا پیش از انشعاب به شمار می آمد . تصدی 11 پست و فعالیت مهم نظامی از ابتدای اشغال فلسطین تاکنون در زمره مهمترین سوابق نظامی - - امنیتی شارون به شمار می آید که از آن جمله می توان به عضویت وی در گروه تروریستی هاگاناه ( Hagana ) طی سالهای ( 1948 - 1942 ) ، فرماندهی تیپ پیاده نظام در جنگ 1948 ، فرماندهی تیپ گولانی ( Golani)(50 - 1949 ) ، فرماندهی اطلاعاتی منطقه شمال و مرکز ( 52 - 1951 ) ، بنیانگذار و فرمانده بخش ویژه مبارزه با ترور ( 1953 ) ، فرماندهی یگان چترباز ( 57 - 1954 ) ، فرماندهی دانشکده پیاده نظام و بریگارد پیاده نظام و زرهی ( 62 - 1958 ) ، ریاست ستاد فرماندهی منطقه شمال ( 65 - 1964 ) ، فرماندهی لشکر زرهی در جنگ 1967 ، فرماندهی منطقه جنوب ، مشارکت در جنگ سوئز و فرماندهی عملیات مقابله با مبارزان فلسطینی در نوارغزه ( 73 - 1969 ) اشاره کرد . شارون در سال 1973 از فعالیت در IDFبازنشسته شد ، اما با شروع جنگ یوم کیپور دوباره به خدمت فراخوانده و با درجه سرلشکری به فرماندهی لشکر زرهی منصوب شد .

تحصیلات آکادمیک شارون به مدارک لیسانس در رشته های حقوق و مطالعات خاورمیانه از دانشگاه عبری

اورشلیم ( قدس ) محدود می شود . با این حال ، وی با نه دوره حضور در کنست و سابقه تصدی دو دوره نخست وزیری و 13 پست وزارتی ، مجموعا از تجربه تصدی 18 دوره وزارتی ( بدون احتساب نخست وزیری ) برخوردار بود که بدین لحاظ از جایگاه منحصر به فردی در حزب راستگرای لیکود بهره مند شد .

2 ) یوزی لانداو :

یوزی لانداو 62 ساله مهمترین نماینده جناح افراطی لیکود است که به دلیل مخالفت با طرح تخلیه شهرکهای نوارغزه اقدام به شورش و سازماندهی مخالفان در حزب لیکود کرد . سوابق نظامی لانداو به فرماندهی یگان چترباز با درجه سرهنگی محدود می شود .

وی دارای مدرک دکتری تحلیل سیستم و شش دوره سابقه حضور در کنست است . مهمترین سوابق اجرایی لانداو در کابینه به تصدی پست وزارت امنیت داخلی در کابینه بیست و نهم ( به ریاست شارون ) و تصدی پست وزارت در دفتر نخست وزیری در کابینه سی ام ( تا تاریخ 28/10/2004 ) است که در همین تاریخ بر اثر مخالفت با شارون از ترکیب دولت اخراج شد .

3 ) بنیامین نتانیاهو :

بنیامین نتانیاهو یکی از اعضای برجسته جناح محافظه کار لیکود است که با 56 سال سن ، یکی از رقبای جدی شارون در انتخابات ریاست حزب به شمار می آمد . طرح ریاضت اقتصادی و تلاش برای کاهش مخارج و هزینه های دولت به منظور کاهش مالیات بر سرمایه و تولید و افزایش جذابیت سرمایه گذاری در اسرائیل ، از مهمترین برنامه های نتانیاهو در چند سال اخیر بود که مخالفتهای گسترده ای را در سطوح اجتماعی ، به ویژه در میان طبقات آسیب پذیر به دنبال داشت .

نتانیاهو سابقه نظامی قابل توجهی نداشته و سوابق علمی او نیز به لیسانس معماری و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی محدود می شود . با این حال وی موفق به حضور در ترکیب پارلمانی لیکود طی پنج دوره از انتخابات کنست و تصدی ریاست کابینه شده است . سایر پستهای وزارتی او عبارتند از :

سه دوره وزیر دارایی ، سه دوره وزیر امور مذهبی ، یک دوره وزیر امور خارجه ، دو دوره معاونت امور خارجه ، یک دوره وزیر دادگستری ، یک دوره وزیر علوم ، یک دوره وزیر مسکن و یک دوره معاون وزیر در دفتر نخست وزیری .

3 - جایگاه شارون در حزب لیکود :

با نگاهی به مجموعه اطلاعات ارائه شده در دو بخش ساختار و رهبران درون حزبی لیکود می توان نکات زیر را در راستای ارزیابی جایگاه درون حزبی شارون استخراج کرد :

  • علی رغم تقسیم نسبتا مساوی کرسیهای پارلمانی لیکود در میان سه جناح درون حزبی آن ، اتحاد دو جناح مخالف برنامه های شارون با یکدیگر ، موجب کاهش تعداد کرسیهای پارلمانی هواداران شارون در سطح حزب لیکود و تقویت احتمال شکست او در انتخابات ریاست حزب شده بود .
  • با توجه به پراکندگی نسبتا یکسان زنان در ترکیب جناحهای سه گانه ، شعارهای جنسیتی از نقش و جایگاه چندانی در شکل گیری جناحهای درون حزبی لیکود برخوردار نبود . اگرچه تعداد زنان حاضر در جناح افراطی کمتر از دو جناح دیگر بود .
  • ارتباط مستقیمی میان پارامتر میانگین سنی جناحهای درون حزبی با میزان محافظه کاری یا افراط گرایی جناحهای مذکور ، مشاهده نمی شد . الگوی پراکندگی سنی اعضای لیکود ، به هیچ روی در تطابق با الگوی حاکم بر منازعات درون حزبی آن نبود .
  • پارامترهای " میزان تحصیلات " و " قومیت " هر یک از اعضای جناحهای درون حزبی لیکود نیز تأثیر چندانی در تمایل به انشعاب یا مخالفت با آن نداشت . اگرچه نمایندگان سفاردی تبار ، تمایل کمتری به جناح افراطی داشته اند .
  • علی رغم غلبه محسوس سوابق پارلمانی جناح هوادار شارون بر جناح افراطی ، الگوی پراکندگی سابقه فعالیت پارلمانی ، بیانگر انتفاع یکسان جناحهای مذکور از تجارب پارلمانی است . این امر می تواند نشانگر وزن نسبتا مساوی جناحهای سه گانه لیکود در سطح کنست باشد .
  • با این همه سوابق نظامی و سیاسی شارون به مراتب

بیشتر از سایر رهبران درون حزبی بود . بدین لحاظ شارون جایگاه برتری نسبت به سایر رقبای حزبی و جناحی داشت . این امر مزیتی نسبی منجربه توسعه هواداران شارون در سطوح پارلمانی و حزبی ( اعضا و هواداران ) بود .

لذا با نگاهی به مجموعه پارامترهای مورد اشاره در سطوح خرد ( نخبگان حزبی ) و کلان ( ساختار سیاسی حزب ) می توان گفت : طرح تخلیه شهرکهای نوارغزه به عنوان برنامه ای نامتعارف در سطح حزب لیکود ، زمینه ساز بحران در ترکیب این حزب شد .

بحرانی که محصول بهره برداری شارون از اختیارات و قابلیتهای منحصر به فرد خویش برای پیشبرد اهداف و برنامه های نامتعارف بود ؛ قابلیتهایی که حول محور سوابق برجسته شارون در سطوح نظامی و سیاسی این امکان را فراهم می کرد تا مهمترین طراح و مجری توسعه شهرکها ، کمر به تخلیه بخش کوچکی از این مناطق بسته و البته با این اقدام خود ، زمینه ساز بحرانی راهبردی در سطوح حزبی و جناحی شود ؛ بحرانی که در نهایت با توسل وی به کاریزمای سیاسی و اجتماعی خود و در قالب انشعاب از لیکود ، چاره جویی شد .

4 - اهداف و برنامه های انشعاب :

مقاصد احتمالی شارون برای انشعاب از حزب لیکود در دو سطح از اهداف و برنامه های " اعلامی " و " اعمالی " طبقه بندی می شود . اهداف و برنامه هایی که اتخاذ هریک از آنها بیانگر ماهیت " هدف ابزاری " مواضع مطروحه است .

1 ) اهداف و برنامه های اعلامی :

مهمترین هدف اعلام شده شارون برای خروج از احزاب لیکود ، تمرکز بر طرح نقشه راه و دستیابی به قرارداد صلحی است که در آن مرزهای دایمی اسرائیل تعیین شود . چنانکه شارون در نخستین مواضع اعلامی خویش پس از انشعاب ، اظهار داشت :

" حزب جدید با تغییر دادن سیستم انتخاباتی و مبارزه با ترور ، خشونت ، فقر و فساد بر پیشبرد طرح صلح نقشه راه متمرکز خواهد شد . " شارون گفت ، در صدد است تا برای دستیابی به قرارداد صلحی که مرزهای دایمی کشور را تعیین خواهد کرد ، تلاش کند . با این حال ، وی افزود ، دولت وی عقب نشینی های یک جانبه دیگری را در کرانه باختری نخواهد پذیرفت .

شارون در تبیین موانعی که به واسطه مخالفتهای درون حزبی در برابر برنامه های وی قرار گرفته بود ، اظهار داشت :

من به منظور تحقق بخشیدن به یک ایده ملی و دادن امید به مردم اسرائیل ، حزب لیکود را تشکیل دادم ، اما متأسفانه باقی ماندن در لیکود به منزله تلف کردن وقت ودرگیر شدن در کشمکشهای سیاسی بود و دیگر نمی شد با این حزب به فعالیتهای کارآمدی برای حمایت از کشور پرداخت . لذا تصمیم گرفتم اختلافات موجود در حزب لیکود را در پشت سر گذاشته و اسرائیل را در حوزه دیپلماتیک به جلو ببرم .

وی گفت : چنانچه در انتخابات آتی کنست پیروز شود ، یک دولت وحدت ملی را به اتفاق عمیر پرتس ( رهبر جدید حزب کارگر ) تشکیل خواهد داد ، اما از آنجا که لیکود یک عضو غیرقابل اعتماد در ترکیب ائتلاف دولتی است ، به هیچ روی از آن برای تشکیل کابینه دعوت نخواهد کرد .

مجموعه مواضع اعلامی شارون بیانگر تلاش برای تثبیت فرصتهای حاصل از تخلیه شهرکهای نوارغزه در سطح منطقه ای است ؛ اقدامی که اگرچه به صورت توأمان در کنار مبارزه با فقر و فساد مطرح شده ، اما به ادعای او در محوریت اهداف و برنامه هایش قرار گرفته است .

2 ) اهداف و برنامه های اعمالی :

فارغ از صحت و سقم اهداف اعلامی شارون فرار از شکست احتمالی در انتخابات ریاست حزب لیکود و تحکیم موقعیت خویش به عنوان رهبر حزب ( ولو در مقام رهبری یک سوم از اعضای آن ) مهمترین هدف اعمالی شارون برای انشعاب از لیکود و تأسیس حزب کادیما بود .

شارون در شامگاه 20/11/2005 تصمیم به انشعاب از حزب لیکود و تأسیس فراکسیون پارلمانی " مسئولیت ملی " گرفت . انشعابی که با اعلام استعفای شارون از مقام ریاست کابینه و پیشنهاد انحلال پارلمان به رئیس جمهور ، سرانجام به سالها تعارض درون حزبی لیکود در کنست شانزدهم پایان داد .

این انشعاب که استیلای لیکود بر 40 کرسی پارلمانی کنست را بر اثر جدایی 14 تن از اعضای پارلمانی این حزب به چالش کشیده و احتمال پیروزی مجدد آن در قالب حزبی بلامنازع را منتفی ساخت .

مآخذ :

  1. اسرائیل گذر به مرحله ای نوین ، نشریه روزانه خبرگزاری ، 5 آبان 1372 .
  2. تاریخچه احزاب سیاسی در فلسطین اشغالی ، روزنامه جمهوری اسلامی ، 7 خرداد 1371 .
  3. المسیری ، عبدالوهاب ، موسوعه المفاهیم والمصطلحات الصهیونیه ، القاهره 1975 .
  4. الاحزاب والکتل السیاسیه فی اسرائیل ، حرکت التحریر الوطنی الفلسطینی ( فتح ) ، دمشق .
  5. بدر ، کامیلیا : نظرة علی الاحزاب والحرکات السیاسیة الاسرائیلیة ، مقدس 1981 .
  6. هانی ، عبدا ، الاحزاب السیاسیة فی اسرائیل ، بیروت ، 1981 .
  7. نشریه نداءالارض ، 17/3/1374 .
  8. www. Kneset.gov.it.