انتفاضه 1987 ( تأثیر - بر اسرائیل )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)


انتفاضه فلسطین به همان اندازه که تحولی اساسی در داخل فلسطینیها ایجاد کرد و بسیار زیبا و فراگیر بود در جامعه یهودی اسرائیل و رژیم صهیونیستی نیز تأثیرهای فراگیری داشت که نمی توان آنها را صرفا در یک بعد و زمینه خلاصه نمود . از این رو ارائه تصویری دقیق از تأثیر انتفاضه میسر نمی شود مگر زمانی که این تأثیر در دو بعد فلسطینی و اسرائیلی بررسی شود . لذا در این نوشتار سعی شده است تأثیر انتفاضه بر جامعه اسرائیل و دستگاههای تابعه رژیم صهیونیستی در زمینه های مختلف مورد مطالعه قرار گیرد .

پی گیری مواضع و تصریحات رهبران رژیم صهیونیستی و تحلیلهای آنها حجم خطری که آینده این رژیم را تهدید می کند نشان می دهد . زیرا بافت اساسی آن آمادگی تحمل صدمات شدید داخلی و خارجی را ندارد . این رژیم در گذشته اعراب را از انجام جنگ حقیقی بر ضد خودش ناتوان کرد جنگی که با ویژگیهای خود توازن روحی را به اعراب باز گرداند و رژیم صهیونیستی را مجبور به عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی کند و در مقابل خواست و حقوق مشروع ملت فلسطین تسلیم گردد . اما با شروع انتفاضه در داخل سرزمینهای اشغالی که تحت سیطره و حاکمیت آن است گرفتار تهاجم گسترده ای شد که تأثیر آن از یک جنگ کلاسیک بر این رژیم بیشتر نمایان گردید تا جائی که توان سرکوبی آن را از دست داد .

تأثیر انتفاضه بر رژیم صهیونیستی در دوران انتفاضه بیش از هر زمینه ای در زمینه روحی و معنوی آن متجلی است به گونه ای که این تأثیر هر روز داخل اسرائیل و ارکان این رژیم عمیق تر گردید . البته این نظر بدان معنا نیست که رژیم صهیونیستی ابراز سرکوب و خشونت را در مقابله با انتفاضه از دست داد ، بلکه این رژیم تمامی دستگاههای امنیتی و نظامیخود را برای خاموش کردن آتش انتفاضه و سرکوب قیام مردم مسلمان فلسطین بسیج کرد تا بتواند به هر نحو ممکن قیام فلسطینیها را خاموش سازد . اما تأثیراتی که انتفاضه فلسطین بر رژیم صهیونیستی و جامعه اسرائیلی داشته بیش از تصوری است که صهیونیستها از آن داشته اند لذا با توجه به ضرورت طرح آن ، در نوشتار زیر به طور مختصر و گذرا به آنها اشاره می شود .

همچنین یک آکادمی که نقش مهم و مؤثری را در افکار عمومی اسرائیل دارد طوماری را آماده کرد که بیش از 600 نفر از اساتید دانشگاهها که در دانشگاههای قدس ، تل آویو ، حیفا ، بئرالسبع تدریس می کردند آن را امضا کردند . عنوان آن عبارت بود از این که " سیطره با اکراه و مستمر در مناطق ( کرانه غربی و بخش غزه ) که دولت اسرائیل را با خطر مواجه می کنند ، مردود است " .

گروهی متشکل از 500 روانشناس و پزشک متخصص روانشناسی نیز بیانیه ای منتشر کردند که در آن انعکاس تداوم سیاست سرکوب در مناطق اشغالی کرانه غربی و نوار غزه را خاطرنشان ساختند و به بحرانهای روحی بین سربازان و فرزندان خانواده های یهودی ناشی از رویارویی با فلسطینیها اشاره داشتند .

اما علی رغم این گونه مخالفتها ، حدود 64% از اسرائیلیها سیاست سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی را تأیید کرده اند . این به معنای آن است که 36% آنها استمرار اشغال را رد می کنند و بخشی از آنها هم برپائی دولت مستقل فلسطینی را تأیید می کنند .

در یک نظرپرسی که توسط مجله " تایمز " آمریکا از یهودیان آمریکایی صورت گرفت روشن شد که 39% از یهودیان آمریکا اندیشه ایجاد دولت مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغالی را تأیید کرده اند . خاخام " الکساندر شنیدلر " رئیس " اتحاد گروههای یهودی آمریکا " اعتقاد داشت که خشونت بین سربازان اسرائیلی و تظاهرکنندگان فلسطینی ، باید حکومت اسرائیل را به انجام گفت وگو با فلسطینیان مجبور نماید تا به اشغال بعضی از سرزمینهای عربی پایان دهد... و اسرائیل نمی تواند با استقرار در سرزمینهای منتظر اشغالی صلح باشد .

انتفاضه همچنین در محافل سیاسی و حزبی اسرائیل ، از جمله دو حزب حاکم لیکود و کارگر ، گرفتاریهایی ایجاد کرد . تا جایی که اسحاق شامیر نخست وزیر وقت اسرائیل انتفاضه مناطق اشغالی را " عربده زعران " ( عربده کشی الواط و بی سروپاها ) خ واند و به رهبران حزب کارگر هجوم برد و آنها را به بزدلی متهم کرد . وی گفت : " پس از گذشت 20 سال از جنگ شش روزه 1967 که به اسرائیل مرزهای امن و مکانخاصی بخشید اسرائیل امروزه با واکنش ارتجاعی حزب کارگر مواجه می باشد و این به دلیل بازگشت ما به روزهایی است که عربها در مقابل وجود ما علامت سؤال قرار دادند " . حزب کارگر به اتهام لیکود مبنی بر این که این حزب منبع آشوب بوده و سیاست آن راه را برای گفت وگوهای صلح می بندد ، واکنش نشان داد .

[[ پرونده : | الثورة الشعبیه فی الفلسطین/ص 23 ]]

با افزایش شدت انتفاضه ، بحرانهای داخلی این گروهها نیز به وخامت گرائید و فشار بر آنها افزایش یافت . به ویژه طرفداران حزب کارگر ، که تعدادی از اعراب سرزمینهای اشغالی سال 1948 در آن عضویت دارند . این امر باعث شد تا نمایندگان عرب پارلمان اسرائیل در مقابل رژیم صهیونیستی و اقدامات سرکوبگرانه آن بر ضد ملت فلسطین موضع مشخص و یکپارچه ای اتخاذ کنند . در این خصوص حتی تعدادی آنها از عضویت در پارلمان اسرائیل استعفا کردند . به عنوان نمونه " عبدالوهاب الدراوشه " عضو فلسطینی پارلمان از جناح حزب کارگر اسرائیل در مقابل هزاران تظاهر کننده عرب در ناصره در تاریخ 23/1/1988 استعفای خود را اعلام کرد . وی همچنین از بقیه اعضای عرب حزب کارگر خواست تا در اعتراض به سیاست وزیر دفاع اسرائیل ، اسحاق رابین ( از حزب کارگر ) در کرانه غربی و نوار غزه استعفا دهند . همچنین نتایج انتفاضه شمعون پرز را مجبور کرد از " دوره سرنوشت ساز " صحبت کند و در ارتباط با انتخابات سال 1988 اسرائیل بگوید که " این انتخابات مهم ترین انتخابات از سال 1948 است به طوری که تا به حال با انتخاباتی چنین حساس مواجه نبوده ایم . انتخابات این بار بین احزاب و اشخاص نیست این بار انتخاب راه است ، تمام آنچه را که در خلال 40 سال انجام دادیم هماکنون مقابل علامت سؤال قرار گرفته . " وی همچنین در خصوص اختلاف بر سر انتخابات زودرس اسرائیل ( یعنی قبل از نوامبر 1988 ) اعلام داشت : " به نظر می رسد هر یک از دو ائتلاف بزرگ ( کارگر و لیکود ) در این زمینه شانسی نخواهند داشت . حزب کارگر به خاطر جلو انداختن زمان انتخابات نمی تواند اکثریت را به خود اختصاص دهد . " یک نظرپرسی همگانی هم که انجام گرفت دلالت بر این داشت که حزب کارگر در انتخابات پارلمانی به دلیل سیاست سرکوب گرایانه اسحاق رابین نیمی از طرفداران عرب خود را از دست داد . اسحاق شامیر رهبر لیکود نیز از این انتخابات سود نبرد . آریل شارون پس از گسترش انتفاضه اعتقاد داشت که بررسی علل حوادث کرانه غربی و نوار غزه ضروری نیست چرا که این حوادث یک سری اقدامات تروریستی بوده که در طول 100 سال از زمان حکومت عثمانیها وجود داشته و هدفش کشتار یهودیان است . اما اسحاق رابین اعتراف کرد که حوادث سرزمینهای اشغالی تروریسم نیست بلکه شکل جدیدی از مبارزه بر ضد اسرائیل است چرا که تظاهرکنندگان علیه ارتش تیراندازی نمی کنند .

علی رغم اختلافاتی که انتفاضه بین دو حزب حاکم اسرائیل ایجاد کرد و ظاهرا به نظر می رسید که در مقابل خشونت حزب لیکود ، حزب کار دارای اعتدال بیشتری در برخورد با انتفاضه است ولی همواره در معرض حملات هر دوی آنها قرار داشت . آمریکا نیز سعی می کرد از این اختلافات برای فشار بر اعراب و فلسطینیها برای عقب نشینی از مواضع خود که بر اساس حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و عدم اعتراف رژیم اسرائیلمبتنی است استفاده کند و آنها را به پای میز مذاکره با رژیم صهیونیستی بکشاند .

حکومت آمریکا از همان اوایل انتفاضه از اختلاف موجود داخل حکومت اسرائیل به بهترین وجه استفاده کرد . وزرای خارجه آن در مسافرتهای خود به کشورهای عربی بارها اظهار کردند که این اختلافها تنگنایی به وجود آورده است که مانع از برگزاری کنفرانس بین المللی صلح در خاورمیانه می شود . ولی بالاخره آمریکا توانست با استفاده از این ترفند ، جریان سازشکار فلسطینی را تطمیع کرده و به پای میز مذاکره با اسرائیل بکشاند . اما استمرار انتفاضه و افزایش تدریجی راههای مواجه فلسطینیها با نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی ، بدون توجه به مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل ادامه پیدا کرد . از این رو حرکت و ترفند سیاسی جدید آمریکا ، رژیم صهیونیستی و جناح سازشکار ساف به رهبری یاسر عرفات پس از چندین ماه مقابله پیاپی با انتفاضه مردم در داخل سرزمینهای اشغالی 1948 و به ویژه در کرانه غربی و نوار غزه در معرض شکست کامل قرار گرفت . تا جایی که شیمون پرز نخست وزیر اسرائیل و برخی از مسئولان رژیم صهیونیستی علنا اظهار داشتند در صورتی که حکومت خودگردان فلسطینی نتواند از عملیات خشونت آمیز فلسطینیها علیه نیروهای اسرائیلی جلوگیری کند مجبور خواهند شد توافق با ساف را ملغی اعلام کنند .

الف - تأثیر اقتصادی انتفاضه بر رژیم صهیونیستی

در سرشماری سال 1986 که از نیروی کار اسرائیل گرفته شد معلوم گردید که 95 هزار کارگر فلسطینی در داخل سرزمینهای اشغالی 1948 یعنی معادل 5/6% کل نیروی کار در رژیم صهیونیستی وجود داشتند که در بخشهای اقتصادی زیر پراکنده شده بودند :

بخش کشاورزی 7/15% ، بخش صنعت 7/17% ، بخش خدمات 48% - یعنی حدود 72% کارگران ساختمان در رژیم صهیونیستی - بخش خدمات 9/18% . این نسبت از نیروی کار دارای حقوق پایین و دستمزدهای کمتری نسبت به کارگران یهود در همان کار معین بودند که نسبت اختلاف به 100% می رسید و علاوه بر آن کارگران فلسطینی از تمام حقوق سندیکایی و ضمانتهای بهداشتی و اجتماعی و غیره محروم بودند . با این وجود مقامات رژیم صهیونیستی از کارگران عرب 20 تا 50% مالیات مقطوعه می گرفتند .

آمار فوق الذکر نشان می دهد که حجم نیروی کارگری فلسطینی اثر زیادی در حیات اقتصادی اسرائیل داشته که در صورت استفاده کامل انتفاضه از این نیرو ، اثر وخیمی بر اقتصاد آن می گذاشت . با وجود آن ، این مسأله در انتفاضه اتفاق افتاد وتأثیر خودش را بر رژیم صهیونیستی گذاشت .

پس از وقوع سلسله اعتصابهای اعراب در فلسطین اشغالی که در آن کارگران از کار برای رژیم صهیونیستی منع شده بودند سیاستمداران اسرائیلی تهدید کردند که کارگران خارجی را استخدام خواهند کرد تا از این راه نتایج برخوردها را کاهش دهند . ولی این سیاست شکست خورد . چون بیست سال استخدام کارگران فلسطینی باعث ایجاد نیروی کاری شده بود که به راحتی امکان نداشت آنها را کنار گذاشت . لذا اعتصابها شکل همه جانبه ای به خود گرفت تا بخش اقتصادی رژیم صهیونیستی را مورد تحریم قرار دهد .

تحریم تولیدات کارخانه ها صهیونیستی و سرپیچی کارگران فلسطینی در دوران انتفاضه از کار در کارخانه ها و کشتزارهای صهیونیستی در بغرنج کردن وضعیت بحرانی اقتصادی رژیم صهیونیستی تأثیر زیادی داشت و باعث پیدایش بحرانهای شدید دیگری در جامعه صهیونیستی گردید . به طوری که طبق آمارهای ارائه شده ، تولید داخلی مناطق اشغالی در سال 1986 ( به میلیارد دلار ) طبق جدول زیر مشخص شده است .

این ارقام نشان می دهد که تولید داخلی اسرائیل 18 برابر مناطق کرانه غربی و نوار غزه است .

این ارقام نیز اشاره به این دارد که درآمد فردی در اسرائیل 6 برابر کرانه غربی و 9 برابر نوار غزه است . می توان اینطور استنتاج نمود که اسرائیل از خلال سیاست عقب نگه داشتن اقتصادی و وابستگی اقتصادی مناطق اشغالی ، امکان رشد بخش اقتصادی مستقل فلسطینی و فعال کردن و پیشرفت آن را به وجود آورده اما در پاسخ به درخواستهای جنبش اسلامی و فرماندهی متحد انتفاضه در داخل ، بیشتر کارگران فلسطینی از کار در داخل سرزمینهای اشغالی سال 1948 ، سر باز زدند .

بنابر این انتفاضه اثرات زیادی در زمینه اقتصادی بر رژیم صهیونیستی برجای گذاشت و هنگامی که این قیام تمام اردوگاههای فلسطین را فراگرفت و در بخشهای مختلف اقتصادی وارد شد نقش مهمی را در سست کردن پایه های اقتصادی رژیم صهیونیستی ایفا نمود .

برخوردهای انقلابیون مسلمان فلسطینی و اعتصابهای آنها در مراکز تولیدی و اقتصادی اسرائیل ، علی رغم کمک زیادی که از طرف آمریکا به رژیم صهیونیستی می شد ، اقتصاد آن را در معرض ضربات کوبنده ای قرار داد و امکانات زیادی را که در تقویت بنیه دفاعی اسرائیل به کار می رفت از بین برد و هر چند که سیاستمداران و اقتصاددانان صهیونیستی برای کاهش آثار منفی انتفاضه بر اقتصاد اسرائیل تلاش کردند اما رژیم صهیونیستی رو به رو با بحران شدید اقتصادی گردید که در زیر به آنها اشاره می شود .

1 - بخش جهانگردی

انتفاضه بر بخش جهانگردی و توریسم در اسرائیل که درآمد سالانه آن به میلیونها دلار می رسید تأثیر منفی زیادی داشت . اسرائیل که به دلیل برخوردداری از موقعیت تاریخی ، جغرافیایی و مذهبی ، هر سال میزبان هزاران توریست غربی از کشورهای مختلف اروپا و آمریکا بود و حتی برخی از آنها برای زیارت اماکن مقدسه به اسرائیل مسافرت می کردند " هر سال رقمی معادل 3/1 میلیارد دلار درآمد داشت " . با بحرانی شدن اوضاع در فلسطین و اعتصاب کارگران فلسطینی شاغل در این بخش و همچنین ناامن شدن اسرائیل برای مسافران خارجی به ویژه غربیها ، عملاً جهانگردان و توریستهای غربی برای حفظ جان خود از ورود به فلسطین و سیر و سیاحت در این کشور و زیارت اماکن مقدسه آن پرهیز کردند و بدین وسیله خسارت قابل توجهی بر پیکر اقتصاد اسرائیل وارد آمد و بخش جهانگردی که منبع مهمی برای به دست آوردن ارز است شاهد رکود عجیبی گردید .

" شایتام یعقوب " کارشناس اسرائیلی در وزارت جهانگردی ، این رکود را حدود 500 میلیون دلار در ماههای سال اول انتفاضه برآورده نمود . همچنین شرکت هواپیمائی اسرائیل " ال . عال " اعلام نمود که رزروهای خط این شرکت بر فراز اقیانوس اطلس 20 تا 30% کاهش داشته و انتظار می رود درآمد سالانه این شرکت به 31 کاهش یابد .

دو شرکت هواپیمائی اسرائیلی دیگر یعنی " ارکیع " و " سان دور " نیز بین ژانویه تا ژوئن سال اول انتفاضه 25% از پروازهای هوایی خود به اروپا را لغو کردند . و در ماههای بعدی نیز مجبور شدند نصف پروازهای خود را لغو کنند .

در سطح هتلهای سیاحتی این وضعیت شدیدتر است . هتل ملک داوود بزرگترین و با شکوهترین هتل قدس اشغالی است که همیشه رزروهایش کامل بوده ، در طول دوره انتفاضه تقریبا نصف اتاقهایش خالی شد . " سیماوین " یکی از مسئولین هتل می گوید که : " اگر وضعیت کنونی ادامه یابد ما مجبوریم اعلام ورشکستگی نمائیم " . همین امر را نیز " فلورون ارنو " مسئولهتل " نوتردام شرقی " در شهر قدس بیان کرده ، هتلی که 60% جهانگردان خود را از دست داده است . به همین لحاظ حکومت سعی در کمک به هتلها و ترغیب آژانسهای جهانگردی بیگانه برای کار در جهت ترویج صنعت اسرائیل با وسایل مختلف داشته است اما انتفاضه نسبت برنامه جهانگردی اسرائیل را حداقل به 30% کاهش داده است . روزنامه های صهیونیستی به نوبه خود معتقدند که وزارت جهانگردی و شرکت هواپیمایی " ال . عال " در تلاشهای خود برای جلب جهانگرد به اسرائیل موفق نیست و مشکل در اینجاست که اگر انتفاضه ادامه یابد اسرائیل به عنوان مرکز خشونت ، جلوه خواهد کرد و تغییر این وضعیت ، بسیار مشکل خواهد بود .

2 - بخش مسکن و شهرسازی

کارگران فلسطینی در بخش مسکن و شهرسازی تقریبا 72% کل نیروی کارگری در این بخش را تشکیل می دهند . در دوران انتفاضه ، اعتصابهای آنها ضربات و خسارتهای زیادی را بر شرکتهای ساختمانی صهیونیستی وارد کرد . بنابر نظر کارشناسان و حتی خود اسرائیلیها ، " خسارتهای این بخش به 40 تا 50 میلیون دلار در هر ماه رسید " .

هر قدر که انتفاضه گسترش می یافت کارگران عرب در زمینه ساختمانی از حضور بر سر کارها ، خودداری می کردند و اوضاع اقتصادی اسرائیل روز به روز وخیم تر می شد . بنابه اعلام بخش ساختمانی وزارت کار رژیم صهیونیستی در ماه دسامبر 1987 این امر منجر به خسارت بزرگی بالغ بر 500 میلیون دلار گردید . امری که باعث شد بسیاری از شرکتهای ساختمانی - به ویژه در بخش اسکان خصوصی - مانند شرکت " سولیل بوینه " کار خود را متوقف کنند .

" زمنی زیلکر " مدیر اتحادیه مقاطعه کاران می گوید : " بخش ساختمانی بیش از هر بخش دیگر ، از انتفاضه تأثیر پذیرفته به طوری که عملیات ساختمانی به نسبت 26% کاهش یافته است " .

3 - بخش صنعت

در اثر اعتصاب کارگران فلسطینی ، تولید کارخانه ها علاوه بر کاهش میزان فروش و درآمد حاصله از آن ، به دلیل اتخاذ سیاست تحریم کالاهای اسرائیلی از سوی فلسطینیها و حتی مردم جنوب لبنان ، کاهش چشمگیری داشت و خسارتهای قابل توجهی به اقتصاد صنعتی اسرائیل وارد آمد . فقط " در خلال یک ماه معادل نیم میلیون شیکل ( لیره ) برای یک کارخانه تحت تملک نماینده کارگاههای اسرائیلی در منطقه " ایرز " خسارت وارد شد و خسارتی نیز معادل 80 میلیون شیکل برای کارگاههای 25 گانه اسرائیل در برداشته است . " در این زمینه یکی از نمایندگان کارخانه های اسرائیل گفته است : " در اثر غیبت کارگران عرب خسارتهایی که طی یک ماه به صنایعاسرائیل وارد شده است در حدود 330 هزار دلار می باشد " و اشاره کرده که 25 کارخانه در زیر دست اوست که حدود 53 میلیون دلار خسارت دیده اند و علت آن تحریم تولیدات داخلی اسرائیل از سوی ساکنان فلسطینی آن بوده است .

کارگران عرب 50% نیروی کار بخش بافندگی و مواد غذایی را تشکیل می دهند . امری که نتایج وخیمی در هنگام توقف کار در انتفاضه توسط این کارگران به دنبال داشته و روشن شده که اقتصاد اسرائیل زیان کننده اساسی است .

4 - بخش کشاورزی

در زمینه کشاورزی ، کارگران عرب 30% نیروی کار را بنابه آمارهای اسرائیل تشکیل می دهند . اعتصاب و غیبت کارگران در بخش کشاورزی باعث کاهش عرضه میوه و سبزی گردید . فقط در سال اول انتفاضه ، اعتصابها منجر به افزایش قیمتها به نسبت 3/9% در خلال یک ماه ( نوامبر 1988 ) گردید و سپس مسأله افزایش تورم در سالهای بعد را به دنبال داشت . طبق گزارشهای به دست آمده فقط یک اعتصاب که در روز 21/12/1987 فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی سال 1948 انجام دادند 13 میلیون شیکل به اقتصاد اسرائیل خسارت وارد شد . انتفاضه باعث تعطیل شدن کار برداشت محصولات کشاورزی ، مرکبات و صیفی جات گردید . مسأله ای که باعث شد تا وزارت کار و امور اجتماعی اعلام کند در صورتی که سربازان در حال مرخصی مایل به کار در این بخش ( برداشت محصولات ) باشند علاوه بر پرداخت حقوق آنها نصف مبلغ تخصیص یافته به سربازان در حال مرخصی را به آنها پرداخت خواهد کرد . ( روزنامه هاآرتس ژوئن 1988 ) . روزنامه " یدیعوت احرنوت " نیز در اوایل ماه اوت 1988 نوشت که بیشتر صادرات کشاورزی تازه در سرزمینهای اشغالی به نسبت 28% کاهش یافته و نسبت صادرات مرکبات به خارج در ابتدای فصل حدود 22% کاهش داشت . همچنین " ابراهام کاتس " معاون وقت وزیر کشاورزی اسرائیل این موضوع را تأکید کرد و اظهار داشت که بخشهای گوشت و طیور شاهد کاهشی به میزان 65% بوده است .

در ماه مارس 1988 رادیوی رژیم صهیونیستی اعلام کرد که بیش از 1000 رأس گاو پس از خودداری ساکنان عرب ( سرزمینهای اشغالی ) از خرید آنها ، اکنون در مزارع رها شده اند . امری که اثرات مالی سوئی بر صاحبان کشتزارها داشته و کمترین آن کاهش قیمتها به طرز بی سابقه ای بود .

یک گزارش دیپلماسی که در بیروت ، در روزنامه " اشرق الأوسط خاورمیانه " در سال 1988 منتشر شد روشن می سازد که : " اسرائیل توانسته از طریق تحمیل تبادل تجاری یک جانبه در مناطق اشغالی لبنان و نیز شرق مسیحی نشینبیروت ، درآمدی معادل 300 میلیون دلار در خلال کمتر از یک سال داشته باشد اما این مبلغ بحران را حل نکرد .

آتش سوزیهای فراوانی که صورت گرفت و مجموع آن بیش از صدها مورد است و آتش گرفتن هزاران جریب مزارع که بعضی از آنها درختان میوه بوده است اثر اقتصادی روانی آشکاری را بر رژیم صهیونیستی به جای گذاشت .

بنابه اعتراف اسرائیلیها ، چیزی که سلاح اعتصابهای را برنده تر ساخت این است که راه حل فوری برای مشکل کمبود کارگران وجود نداشت . و بیشتر پیشنهادهایی که وزرا طی دوران انتفاضه ارائه داده اند غیر واقعی بوده است . زیرا با وارد کردن کارگر از خارج و یا جذب کارگران اسرائیلی با وعده بخشش مالیاتهای آنها ، اقتصاد ورشکسته آن سامان نگرفت و با بسیج کردن دانشجویان برای چیدن میوه و برداشت سبزی نیز نتوانست آنان را در " خدمت منافع ملی اسرائیل " به کار گیرد . و راه حلهای مکانیزه و ماشینی کردن برداشت محصولات هم سودی در بر نداشت چرا که بیشتر کارگران عرب عهده دار کارهای دستی هستند که هیچ ماشینی نمی تواند آنان را انجام دهد ، گذشته از این که راه حلهای مزبور ، خیلی بلند مدت بودند و چاره ساز حل مشکل رژیم اسرائیل در طی دوران انتفاضه نبود . زیرا 20 سال کار با اطمینان کارگران مناطق اشغالی ، به ساختار کاری اقتصاد اسرائیل ترتیب خاصی داده است که تغییر آن در کوتاه مدت خیلی مشکل است .

5 - بخش امور مالی

عدم پرداخت مالیات از سوی فلسطینیها به رژیم صهیونیستی ، نتایج روشنی به دنبال داشت . به عنوان مثال در سال 1989 مدیر شعبه مالیاتها اعلام کرد که در هفته های اخیر پرداخت مالیاتها 20% کاهش داشته است کارشناسان اقتصادی نیز زیانهای خزانه را به سبب خودداری فلسطینیها از پرداخت مالیات بر درآمد و مالیات بر قیمت به عنوان یک روش مبارزه با اشغالگران را به حدود 100 میلیون دلار برآورده کرده اند .

انتفاضه به اندازه زیادی حرکت واردات و صادرات به کرانه غربی و نوار غزه را کاهش داد ، به طوری که مؤسسه مالیاتی تشریفات گمرکی و خدمات بندری و تشریفات ترانزیت کامیونها از طریق پلها با اردن را تحریم نمود .

درگیریهای روزانه نیروهای اشغالگر و اقدامات مخالف صهیونیستها و اعلام بعضی شهرها به عنوان مناطق نظامی بسته ، عملیات بخشهای بانکی صهیونیستی در کرانه غربی و نوار غزه را مختل نمود و باعث شد این بانکها از سودهای کلان محروم شوند .

پدیده چک بی محل کشیدن به علت کاهش قدرت بازرگانان و کسبه برای پرداخت دیون خود روزه به روز شایعترگردید . امری که در عملیات بانکی تأثیر گذاشت و باعث شد - به علت این که ثروتمندان فلسطینی و خارجیان سرمایه های خود را از بانکهای صهیونیستی خارج کردند - بسیاری از این بانکها تعطیل گردند . بنابه گفته را دیو اسرائیل " انتفاضه فلسطین فقط تا آخر ماه فوریه 1988 معادل 4 میلیارد دلار برای رژیم صهیونیستی خسارت به بار آورده و هر سال این خسارتها از روند فزاینده ای برخوردار خواهد شد . " به این ترتیب نظریه اشتغال سودآور کارگزاران سیاست و اقتصاد اسرائیل به تحلیل رفت و گزارشهای حاکی از آن بود که به تدریج ارقام و آمارها ، خسارتهای اعلام شده را بیشتر و بیشتر نشان خواهد داد .

در مجموع انتفاضه ساختار زیرین اقتصاد رژیم صهیونیستی را به شکل عمیق تکان داد . مؤسسه های مالی صهیونیستها میزان مالیاتها را بالا بردند و از خدمات خود کاستند . رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به انتفاضه فلسطینیان مجازاتهای مالی جمعی بر ملت فلسطین تحمیل ، و ساکنان عرب را وادار می کرد تا قبل از سفر به هر کشور عربی و قبل از به دست آوردن اجازه صدور و ورود کالا باید تمامی مالیاتهای مورد نظر را بپردازند . همچنین دستورات جدیدی مبنی بر سختگیری در دادن اجازه عبور افراد و خروج کالا به اردن و مصادره هر کالاهایی که مبلغی آنها که بیش از 1000 دلار باشد در هنگام بازگشت فلسطینیان از اردن را صادر کرد . در صورتی که پیش از آن به هر مسافری که از اردن وارد اسرائیل می شد اجازه داده می شد تا مبلغ 5000 دلار کالا وارد کند .

بنابه گفته یک مسئول در " بانک لیئومی " اسرائیل ، این سختگیری های مالی ، ورشکستگی های گسترده ای را پس از اتمام درآمدشان در بین فلسطینیها به دنبال داشته است . اما در همان زمان قیمتهای سهام در بورس تل آویو به نسبت تقریبا 30% کاهش یافت و در خلال یک ماه ( نوامبر و فوریه 1988 ) حدود 5/1 میلیارد دلار از دست رفت .

برای فشار بر بازرگانان و صاحبان مراکز تجاری ، اداره مالیات بر درآمد اسرائیل اقدامات شدیدی را در مورد تجار و کسبه عرب به دلیل روزهایی که به دلیل اعتصاب ، مراکز تجاری آنها بسته می شود به اجرا درآورد . علاوه بر اینها از سالی که این مغازه ها به دلیل انتفاضه بسته شد این اداره از بخشودگی مالیات آنها خودداری کرد .

ب - تأثیر سیاسی انتفاضه بر جامعه و حکومت اسرائیل

انتفاضه در سرزمینهای اشغالی موفق شد آشفتگی هایی در داخل جامعه و حیات سیاسی اسرائیل ایجاد نماید و تناقضهای داخل نهادهای حاکم را عمق بخشد و تقلبی بودن دموکراسی آن را بر ملا سازد . اسرائیلیها انتفاضه را طولانی ترین وخشن ترین قیام ملی می دانند که سرزمینهای اشغالی مدت زمان طولانی شاهد آن بوده است . این سردرگمی در تناقض اظهار نظرها و مواضع مقامات اسرائیلی در مورد علل انتفاضه و تأثیرات آن آشکار است . انتفاضه باعث تشدید تناقضات موجود بین گروههای یهودی خواهان دموکراسی از یک سو و گروههای صهیونیستی از سوی دیگر شد . از جمله گروههایی که در خلال رخدادهای انتفاضه نقش خاصی داشت ، جنبش " گوش ایمونیم " اسرائیل بود که یهودیان مهاجرنشین را به اقدامات عملی بر ضد ملت قیام کننده فلسطین تشویق می کرد . آنها عملاً با ترغیب " گوش ایمونیم " و حکومت اسرائیل ، به تشکیل گشتیهای ناظر در کرانه غربی اشغالی اقدام کرده و عملیات انتقام جویانه ای بر ضد فلسطینیها انجام می دادند . طرفداران این جنبش هر گونه عقب نشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغالی سال 1967 را رد کرده اند و حتی بارها مخالفت خود را با مقامهای اسرائیلی که طی فرایند صلح خاورمیانه به توافق با سازمان آزادی بخش فلسطین برای اعطای حکومت خودگردان فلسطینی در غزه و اریحا دست یافتند اعلام داشتند و به تظاهرات علیه سیاست مصالحه جویانه نظام حاکم بر اسرائیل دست زدند . نقطه اوج این حرکت زمانی بود که اسحاق را بین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی به دلیل توافق با ساف و موافقت با تشکیل یک حکومت خودگردان فلسطینی در غزه و اریحا به دست یک صهیونیست افراطی به نام " ایگال امیر " به قتل رسید .

در مقابل این جریان و تحت تأثیر و فشار انتفاضه فلسطین و انعکاس آن بر افکار عمومی دنیا ، نقش گروههای طرفدار صلح در داخل اسرائیل بیشتر شد و فعالیت سیاسی از انجام تظاهرات و اعتصاب اعتراض آمیز تجاوز کرد و به ارائه راه حلهای سیاسی که بعضی از آنها به طور ریشه ای با سیاست ائتلاف حاکم در اسرائیل متعارض بود ، تبدیل گردید .

از بارزترین این گروهها می توان از " جنبش صلح فوری " ( شالوم عخشاف ) و جنبش " آنجا اندازه ای است " ( ییش غفول ) نام برد .

" جنبش صلح فوری " فعالیت خود را در فوریه 1978 شروع کرد و تظاهرات بزرگی در تل آویو ترتیب داد که 40 هزار نفر در آن شرکت داشتند . این تظاهرات پس از دیدار انور سادات ( رئیس جمهور مقتول مصر ) انجام شد و شعار آن عبارت بود از " صلح بهتر از اسرائیل بزرگ است " . این جنبش معتقد بود که نمی تواند تا رسیدن به راه حل قضیه فلسطین در سرزمینهای اشغالی سال 1967 فعالیت خود را متوقف کند . بسیاری از اعضای این جنبش پس از نشست فوق العاده در قدس اعلام کردند که " لازم است یا الان صحبت کنیم یا به صورت ذلت باری پس از وارد شدن ننگ به ما ، خودمان را منحلکنیم . "

" أ . فیلان " یکی از مؤسسان این جنبش نیز اعلام نمود که : " ما در مورد فلسطینیها تصمیم نخواهیم گرفت و هر گونه انتخاب یا گزینه بنا شده که بر آن نباشد " باشد و مرزهای امنیت اسرائیل را رعایت کند انتخاب خوبی خواهد بود . "

سخنگوی این جنبش " تسامی ایشیف " در سخنانی در مقابل مقر شهرداری تل آویو از حکومت اسرائیل درخواست کرد : " در صورتی که سازمان آزادیبخش فلسطین راه حل سیاسی را به جای مبارزه مسلحانه برگزیند . گفت وگوهای خود را با این سازمان شروع کند . "

شایان ذکر است که فعالیتهای این جنبش از پشتیبانی حزب کار حاکم برخوردار نبوده بلکه برعکس بوروکراسی حزبی به طور چشمگیری این فعالیت را به حالت تعطیل درآورده است . مهمترین تغییری که " جنبش صلح فوری " شاهد آن بوده حضور بعضی عناصر فلسطینی - برای اولین بار از زمان تأسیس آن - در پشت تریبون این جنبش بوده است . به عنوان مثال : در تاریخ 23/1/1988 که به دعوت " جنبش صلح فوری " ، تظاهراتی در تل آویو برگزار شد ، حدود 100 هزار تن نیز در تظاهراتی در ناصره شرکت کردند که نماینده این جنبش در ناصره سخنرانی کرد و متقابلاً " نمرحسین " رئیس شهرداری " شفاعمرو " و رئیس کمیته شهرداریهای عرب در تل آویو سخنرانی کرد .

اما جنبش " ییش غفول " هنگامی که عده ای از سربازان ارتش اسرائیل از شرکت در حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال 1982 سر باز زدند ، فعالیت خود را شروع کرد . این جنبش با شروع انتفاضه در دسامبر 1987 بیانیه ای صادر نمود که 200 سرباز اسرائیلی آن را امضا کرده بودند . متن آن عبارت است از : " ملت فلسطین بر ضد اشغال اسرائیل قیام کرد... اشغالی که 20 سال طول کشید نتوانست فلسطینیها را در خود حل کند و مبارزه آزادی بخش ملی آنها را خنثی نماید . ما سربازان احتیاط اعلام می نمائیم که از مشارکت در سرکوبی انتفاضه و تمرد در سرزمینهای اشغالی سرباز خواهیم زد . " ( روزنامه " حداشوت " ، 5/2/1988 )

به نظر " طوفاتسیموکی " ( روزنامه " دافار " - 22/1/1988 ) از جمله عوامل مشترک بین این دو جنبش یاد شده غیرحزبی بودن آنهاست و این که هر دو در یک مسیر حرکت می نمایند و آن تداوم فشار منفی بر حکومت اسرائیل و افکار عمومی برای وادار کردن آن به پذیرش راه حل سیاسی و توقف اشغال سرزمینهای عربی است . و هر دو متفقند که اشغال ممکن نیست . فرق بین این دو جنبش در وسیله رسیدن به هدف و نیز مخاطراتی است که افراد هر جنبش به گردن می گیرند . رسالت اعضای جنبش " آنجا اندازه ای است " در آمادگی برای پذیرش خطرات نپذیرفتن خدمت در مناطق اشغالی ( یعنی سرزمینهایاشغالی سال 1967 ) متجلی است . آگاهند که به عواقب نپذیرفتن خدمت سربازی ، زندان خواهد بود . اما اعتراض و مخالفت " جنبش صلح فوری " به سیاست اسرائیل به صورت شخصی نبود بلکه شکل دسته جمعی به خود گرفت که در تعداد زیادی از فعالیتهای همپیمایان آن در راهپیمائی ها و دیگر فعالیتهای جمعی متجلی شد . توان این جنبش به دلیل تأثیر فراوانی که بر افکار عمومی در نقاط مختلف جهان به جای گذاشت افزایش یافت و هر چه حوادث انتفاضه شدت می گرفت موضع این گروهها واضح تر می گردید تا جایی که دیگر به برگزاری کنفرانس جهانی اکتفا نکرد ، بلکه گاهی اوقات اعتراض فراگیری را از خود یهودیان اسرائیل علیه اشغالگری صهیونیستی به عهده گرفت . در حالی که پیش از آن استفاده از این روش را علیه رژیم رد می کرد .

" کانون نویسندگانی عبری " نیز اعلامیه ای صادر نمود که در آن نگرانی خود را نسبت به حوادث سرزمینهای اشغالی که روابط حسن همجواری با اعراب را به هم زده و تصویر اسرائیل را در دید جهان مخدوش کرده ، اعلام نمود و خاطرنشان ساخت که این حوادث تحقق صلح مورد نظر بین مردم عرب و یهود را امکانپذیر نکرده است .

ج - تأثیر نظامی انتفاضه بر دستگاه نظامی امنیتی اسرائیل

رهبران رژیم صهیونیستی درباره نحوه برخورد با انتفاضه معتقدند ، غربیها نمی توانند آن را درک کنند . رهبران غرب فکر می کردند که با عقب نشینی رژیم صهیونیستی به صورت جزئی از یک منطقه و یا دادن تکه زمینی از فلسطین به فلسطینیها که از طریق یک نظام کنفدرالی با اردن مرتبط شود و یا تشکیل یک حکومت خودگردان فلسطینی در غزه و اریحا می توانند کانون خطری که منطقه را منفجر خواهد کرد و منافع حیاتی غرب را در کشورهای عرب و مسلمان تهدید می کند از بین ببرند . اما رهبران رژیم صهیونیستی فهمیدند که هر گونه عقب نشینی در مقابل تهاجم انتفاضه تعبیری از پیروزی حکومت فلسطینی و شکست سربازان صهیونیستی خواهد بود . امری که اثرات سلبی بر روحیه صهیونیستها خواهد داشت . رژیم صهیونیستی که در طول سالهای گذشته با توهم تفوق حتمی بر اعراب زندگی کرده و در صدد ایجاد ارتشی شکست ناپذیر بود ، - ناتوانی اعراب از مقابله با آن و پرداختن آنها به مسائل حاشیه ای و شکست طرحهای توسعه در کشورهای عربی و داشتن اقتصاد وابسته ، آن را مغرورتر کرده بود - در دوران انتفاضه نهادهای نظامی و امنیتی آن پس از 20 ماه ناتوانی در سرکوب فلسطینیها ، اقرار کردند که " نمی تواند انتفاضه را از بین ببرند و راه حل مشکل انتفاضه به دست نهادهای سیاسی است " . گرفتاری و ناتوانیرژیم صهیونیستی از ناحیه نهادهای نظامی و امنیتی آن تنها در کرانه غربی و نوار غزه نبود بلکه به داخل خط سبز ( فلسطین اشغالی سال 1948 ) نیز کشیده شد تا برای اولین بار در مناطقی که فکر می کرد از امنیت مطلق برخوردار است با خطر حقیقی مواجه شود .

دانی شمرون رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد که تعداد نیروهای نظامی اسرائیلی در نوار غزه پس از آشوبهای داخلی آن ( انتفاضه ) سه برابر شده است . که این تعداد بسیار زیادتر از حجم نیرویی است که نوار غزه و کرانه غربی را در سال 1967 اشغال کرد . رهبران سیاسی اسرائیل نیروهای ارتش صهیونیستی را به میدان اغتشاشها و درگیریهای روزانه با مردم فلسطین سرزمین های اشغالی می فرستند اما استمرار نبردها ، موجب ضربه دیگری به نهاد نظامی اسرائیل شده است و آن این که این نهاد از نظر ذخایر انسانی تهی شد و یگانهای نظامی ویژه ارتش مانند لشکرهای " جولانی " و " جبعاتی " و چتربازان و دهها هزار تن از نیروهای احتیاط و پلیس و پاسداران مرزها قادر نبودند بر مناطق اشغالی سیطره یابند و اوضاع را آرام کنند . لذا فرماندهان ارتش مجبور شدند به دنبال کسانی باشند که قادر به حمل سلاح و باتوم می باشند . تحلیلگران نظامی منطقه شرکت ساکنان یهودی شهرکها در درگیریهای داخلی علیه فلسطینیها را در همین راستا می توان تفسیر کردند .

طبیعت انتفاضه بر ارتش اسرائیل نبردی را تحمیل کرد که دشمن آمادگی ورود به آن را نداشت . تبدیل کشمکش فلسطینها با اسرائیل به یک جنگ فرسایشی طویل المدت . " امیراورن " در این باره می گوید " این جنگ فرسایشی است و اسرائیل نمی تواند در یک جنگ فرسایشی پیروز گردد . در حقیقت ارتش اسرائیل برای جنگهای برق آسا ساخته شد تا دیگر کار به فراخوانی سربازان احتیاط و یا به خانه ها و اقدامات و درگیریهایی از این قبیل کشیده نشود . اعم از جنگ کانال سوئز یا در لبنان یا مناطق اشغالی . در جنگهای فرسایشی ارتش اسرائیل دچار خسارتهای زیادی می شود " . " رئیف شیف " تحلیل گر سیاسی و استراتژیست روزنامه " حداشوت " درگیری موجود را در انتفاضه فلسطین چنین توصیف می کند : " چیزی که موجب نگرانی بیش از حد می گردد احساس ارتش اسرائیل است که می بیند قدرت عقب راندن و مقابله با عربهای مناطق اشغالی را از دست داده و افراد زیادی از ارتش اسرائیل به دلیل جرأت یافتن و آمادگی عربها برای حمله به آنها کشته شده اند . این عربها همراه خود سلاح حمل می کنند و بدون این که از اصابت تیرهای ارتش اسرائیل بهراسند سربازان را با چاقو مورد ضرب و جرح قرار می دهند . "

یکی از افسران صهیونیستی که در کرانه غربی خدمت می کرد می گوید : " مشکل خطرناک و بزرگی که وجود داردعبارت است از این که ارتش اسرائیل سربازان نظامی خود را در وضعیتی قرار می دهد که قدرت استفاده از تکنیک و تخصص خود را ندارند . مثلاً چتربازی که هر ساله برای هجوم بر دشمن و نابودی او و داخل شدن به جنگ آموزش دیده ، شما او را به خیابانها می فرستید و او را وادار می کنید با اطفال 10 تا 12 ساله درگیر شود . "

یکی از افسران ارتش رژیم صهیونیستی که در اردوگاه جبالیا در نوار غزه خدمت می کرد می گوید : " من خدمت احتیاط را با یک احساس بسیار سنگین به پایان می برم . آنجا حدی است برای دوره ای که طی آن می توانیم بر نوار غزه سیطره یابیم... اگر سؤال کنی که می ترسیدیم ؟ مؤکدا ترسی هست که ما از وقوع یک حرکت مردمی با هیجان می ترسیم ، از سنگی که در هوا پرواز می کند می ترسیم ، که ناگهان و به دور از انتظار به سوی ما می آید . از سنگ یا کوکتل مولوتف و از فضای پر از آتش و فریادزنان سالخورده و از احساس ضعف و سستی خود هراسان می شویم " ( روزنامه عل همشمار 12/12/1988 ) .

ترس نیروهای اسرائیلی از رویارویی با انتفاضه باعث فرار آنها از ارتش و همچنین جا به جایی نیروها و تغییرات داخلی و استعفاهای زیادی در سطح فرماندهان نظامی رژیم صهیونیستی شده است .

روزنامه هاآرتس از وزیر جنگ اسرائیل در ماه اوت 1988 نقل می کند که : " از گفت وگوهایی که با سربازان داشتم به طور خلاصه می توانم بگویم که آنها خدمت در لبنان را به خدمت در مناطق اشغالی صد در صد ترجیح می دهند " .

ارائه برآورد و تعیین هزینه عملیات سرکوب انتفاضه ، را به طور دقیق نمی توان مشخص کرد . اما هنگامی که 3 هزار پلیس و 3 هزار سرباز از پاسداران مرزها و 110 هزار سرباز با نارنجکهای شیمیایی و اشک آور ، سلاحهای پیشرفته سرکوب اغتشاشات و هزاران تیر فشنگ و مهمات و سوخت در عملیات سرکوب شرکت می کنند میزان برآوردی را که روزنامه دافار در 11 آوریل 1988 کرده ، که روزانه بالغ بر یک میلیون دلار می باشد ، به راحتی می توان درک نمود . با تداوم انتفاضه فلسطین و تشدید آن در سرزمینهای اشغالی و ناتوانی نهادهای نظامی و امنیتی صهیونیستها در خاموش کردن آن ، هزینه های نظامی اسرائیل هر روز افزایش می یابد .

انتفاضه نمونه بارزی از درگیری را بر دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی تحمیل کرد و برای ارتش اسرائیل مشکلات بزرگ و استراتژیکی به وجود آورد که بر آن تأثیرات عمیقی به جای گذاشت . در این رابطه تحلیل گر نظامی و نظریه پرداز صهیونیستها " زئیف شیف " می نویسد : " به دنبال جنگ فرسایشی جدید ارتش اسرائیل مجبور شد تمرکز خود را تغییر دهد . آنجا نیاز به مواد اضافی داشت و آموزشهای جنگهای کلاسیک درگذشته به ما ضرر رسانده است و در آینده نیز ضرر خواهد رساند . مطالعه و بررسی و تصمیم گیری درباره موضوعات مختلف به جلو انداخته شد و هیأت وزیران وقت زیادی را به مناطق اشغالی اختصاص داد . همچنین شورای ستاد کل مجبور شد وقت زیاد و نیروی بسیاری در این زمینه صرف کند . بسیاری از سربازان ارتش بیش از هر وقت دیگر از عملیات بر ضد ساکنان انقلابی منصرف می شوند " ( روزنامه حدشوت ، سپتامبر 1988 ) .

اما نسبت به هزینه عمومی و خصوصی از جمله مخارج نظامی ، از زمان شروع انتفاضه ، عملیات سربازگیری نیروهای احتیاط و بسیج عمومی در صفوف افراد پلیس صدها میلیون دلار هزینه در بر داشته است .

ارقام میلیونی که مستشار اقتصادی رژیم صهیونیستی بر آن تصریح می کند و مبالغی که اسحاق رابین در زمان پست وزارت دفاع برای رفع کسری بودجه این وزارتخانه که به دنبال انتفاضه پیدا شده می طلبید ، روز به روز افزایش یافت تا جایی که رژیم صهیونیستی دچار یک بحران اقتصادی شد .

" دیوید بوگر " رئیس بخش بودجه دولت اسرائیل در یک مورد در مقابل درخواست اسحاق رابین برای افزایش بودجه نظامی اسرائیل می گوید : " هیچ منبعی برای تأمین این درخواستها و پوشش دادن آنها در ذخیره بودجه وجود ندارد و هیچ برنامه ای برای درخواستهایی با این حجم نیست " . ( معاریو 1/8/1988 )

اما پس از یک هفته رابین خواهان افزایش بودجه ای به مبلغ 200 میلیون دلار برای ارتش اسرائیل شد .

پادگانها و مراکز امنیتی صهیونیستها ، پیش از انتفاضه در خصوص تعقیب و مراقبت عملیات فردی چریکی و دستگیری چریکها و خنثی سازی آنها فعالیت داشت و فقط برای این گونه مأموریتهای اختصاص داده شده بود . این مأموریتها و اقدامات هنگامی به نتیجه می رسید که نظریه جدایی بین چریکها و بخشهای مردمی با هر وسیله ای و قرار دادن مردم در وضعیتی که از فکر کمک به عملیات چریکی دور باشند ، ( نظریه موشه دایان وزیر جنگ اسبق اسرائیل ) به مورد اجرا گذاشته می شد .

اما انتفاضه که یک حرکت جمعی را به دنبال داشت دستگاه ، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را در مقابل خود متوقف کرد . به طوری که ابتکار عمل از دست ارتش و دستگاههای امنیتی اسرائیل در مقابل انتفاضه خارج شد و چیزی جز برخی روشهای مرسوم مثل قتل و بازداشت و تبعید... در دست آن قرار نگرفت . با توجه به این که این روشها هیچگونه اثرات منفی بر انتفاضه نداشت بلکه بر عکس ، آن را شعله ورتر ساخت و شور و شوق و انگیزه مردم را برای مقابله جدی با اشغالگری قدس تقویت نمود .

د - تأثیر اجتماعی انتفاضه بر اسرائیل

سیاستمداران و اندیشمندان رژیم صهیونیستی پیش از انتفاضه فلسطین فکر می کردند ، توانسته اند مردم مسلمان فلسطین را در داخل نهادهای دولت عبری ذوب کرده و ابعاد شخصیت آنها را تحت فشار سیطره تکنولوژی پیشرفته و مادی صهیونیستی متلاشی کنند . آنها فکر می کردند که 40 سال تلاش تهاجم فرهنگی و ایجاد فساد اخلاقی در جامعه عربی و شکست دادن سیاسی اعراب برای قرار دادن آنها در طرح صهیونیستی یا در حاشیه قرار دادن آنها کافی است . اما وضعیت آنها برعکس آنچه رهبران رژیم فکر می کردند ، تغییر یافت . جنگ صهیونیسم در فلسطین به طور اساسی متوجه شعائر اسلامی و نشانه های آن بود . صدها مسجد تخریب شد و یا در اطراف و کنار آنها فاحشه خانه و مشروب فروشی و مراکز سیاحتی احداث می شد . همچنین مقابر مسلمانان با خاک یکسان می شد و علائم و نشانه های صالحان و بزرگان و علمای دین تحقیر می گردید .

این تلاشها به دنبال شکست جنگ ژوئن 1967 تداوم یافت . به طوری که مسجدالاقصی مورد تعرض قرار گرفت و به آتش کشیده شد . عملیات حفاری زیر مسجدالاقصی ادامه پیدا کرد . و صهیونیستها مسجد حرم ابراهیم ( ع ) در شهر الخلیل را به دو قسمت تقسیم کردند . قسمت شرقی برای مسلمانان و قسمت غربی برای یهودیان .

این تهاجمات با شروع انتفاضه شدت یافت به ویژه هنگامی که مسجد پایگاه شروع انتفاضه و محل تجمع مردم در طول انتفاضه گردید . بنابر این شعائر اسلامی بیش از هر روز دیگر ، مورد هدف قرار گرفت و رهبران و مسئولان رژیم صهیونیستی طرحهای بسیاری برای کنترل انتفاضه ارائه دادند . از جمله مهم ترین آنها طرح رابین ، طرح شامیر و اندیشه های پرز برای حل مسأله انتفاضه بود . این طرحها همگی حاکی از ناراحتی روحی و نگرانی صهیونیستها از هجوم رو به افزایش مردم مسلمان فلسطین بود . هجومی که هر روز روح معنوی و گرایش اسلامی آنها شعله ورتر می شد . هر چقدر دشمن سعی در اجرای طرحهای خود داشت این روح پیشرفت بیشتری می نمود و منجر به تضعیف روحیه صهیونیستها می شد . لذا هر چه زمان می گذشت اسرائیل به منظور جبران ضعف خود در مقابل انتفاضه ، به یکسری کشتارهای دسته جمعی مانند : کشتار قلقیلیه ، بتیا ، النصیرات ، رفح ، اردوگاه الشاطی و حرم حضرت ابراهیم ( ع ) دست زد . با این خیال که این روش باعث محدود شدن این حرکت رو به رشد هجومی خواهد شد . در این راستا از وسیله یا روشی نبود که به طور کامل برای سرکوبی انتفاضه فلسطین از جمله قتل و شکستن اعضا و زنده به گور کردن وسوزاندن تا تبعید و بازداشت هزاران نفر و تخریب خانه ها و ریشه کن کردن درختان میوه و مبارزه با اقتصاد ملی فلسطینیها و نابودی نهادهای علمی به کار گرفته نباشد ، اما در پایان دادن یا آرام کردن انتفاضه شکست خورد . این امر به صورت طبیعی تأثیر زیادی بر روحیه سرباز صهیونیستی و یا ساکنان یهودی شهرکها داشت و واکنشهایی نیز در داخل رژیم صهیونیستی از سوی شخصیتهای فکری و فرهنگی و سیاسی یا احزاب دست راستی و چپی به وجود آورد .

علاوه بر آن ، اسرائیل از روش منع عبور و مرور فلسطینیان و گرسنگی دادن گروهی مردم استفاده می کرد . ارتش آن به کامیونهای آژانس کمک رسانی به پناهندگان ( انروا ) که حامل مواد غذایی بودند اجازه ورود به اردوگاهها را نمی داد . اما در واکنش به تحریم غذایی مردم ، رهبری انتفاضه ، فلسطینیها را ترغیب می کرد تا در کشتزارها و باغهای خود سبزی بکارند و به پرورش طیور و دامداری بپردازند و اقدامات مشابه دیگری را در صورت استمرار محاصره اردوگاهها برای مدت طولانی ، انجام دهند .

رفتار رژیم صهیونیستی با انتفاضه منعکس کننده میزان تأثیر این رژیم از مبارزه فراگیر مردم در داخل سرزمینهای اشغالی است . این رفتارها زمانی نمود بیشتری پیدا می کرد که علیه رژیم صهیونیستی تهاجم بیشتری انجام می شد و این رژیم خشونت و تندی بیشتری را در مقابل انتفاضه در پیش می گرفت . اقدامات سرکوبگرانه آن همانند خشونت فرد ناتوانی بود که در مقابل صبر و پایداری مردم کارآیی خود را از دست داده و دست به اقدامات خشونت بار می زند که نه تنها برای آن کاربردی ندارد بلکه روز به روز موجب تضعیف بیشتر روحیه آن می گردد . در این زمینه روزنامه شیکاگو تریبون تحقیقی انجام داده که در آن آمده 31 یهودیان ( اشکنازی ) غربی ( یعنی اعضای برگزیده ) بین 25 و 35 سال از ناراحتی روحی رنج می برند حتی ملاحظه شده که بسیاری از افراد ، دچار سکته قلبی یا دچار گرفتگی سینه و فشارهای شدید و شکست روحی شده اند . در دو مقاله دیگر نیز آمده که : داروخانه ها بیش از هر داروی دیگری داروهای آرام بخش می فروشند . علی رغم این که اعضای گروههای یهودی در دنیای خارج از فلسطین اشغالی پدیده اعتیاد به خمر را نمی شناختند مگر به نسبت اندک ، اما این پدیده در اسرائیل شروع به گسترش کرده است ، بدین امید که شاید بتوانند مقداری از فشارهای روحی خود را که در اثر انتفاضه مردمی فلسطین به وجود آمده کاهش دهند .

مآخذ :

  1. صفاتاج ، مجید : انتفاضه ، روزنامه کیهان ، شماره های 14670 - 14671 .
  2. عوض ، صالح : الانتفاضه الثوره ، مؤسسه الزیتونه للاعلام#والنشر ، چاپ اول ، الجزایر .
  3. انصار الثورة الاسلامیه فی فلسطین الانتفاضه ، ج 2 ، بیروت ، 1990 .
  4. انتفاضه الفلسطینیه فی الارض المحتله ، فصلنامه الفکر الاستراتیجی العربی ، تموز 1988 .
  5. نشریه مؤسسه الدراسات الفلسطینیه ، بیروت ، سال پانزدهم ، شماره 2 ، شباط 1988 .
  6. روزنامه های اسرائیلی ، هاآرتس ، یدیعوت آحارنوت ، حداشوت ، دانار .