فلسطین در تألیفات جغرافی دانان و جهانگردان مسلمان

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۳ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


قرن چهارم هجری دهم میلادی به خاطر توجه خاص خود به جغرافی و ارتباط با هنررسم تصویرهای جغرافیایی یا نقشه های جغرافیایی از بقیه قرون متمایز می باشد . سپس به رسم جهانگردی اهتمام ورزیده شد و بزرگترین تنوع را در مسیر خود به دنبال داشت . در قرنهای پنجم و ششم هجری/یازده و دوازده میلادی فرهنگهای جغرافی ظاهر شد و جغرافی اهمیت ویژه ای در دایره المعارفهایی که بعدا در عهد ممالیک چاپ شده بود ، پیدا کرد .

باید اشاره نمود که اکثر و بیشتر تاریخ دانان عرب همچنین جغرافی دانان نیز بودند و اینکه بیشتر تألیفات آنها را می توان به عنوان " جغرافیای تاریخی " دانست و از آنجایی که بیشتر آنها در عراق و ایران و اسپانیا به دنیا آمده و زندگی کردند ، ولی تعداد کمی از آنها در فلسطین به دنیا آمده و اقامت گزیدند ، برای سرزمین مقدسی فلسطین ، سهم بزرگی در کلیه کتابهایی که تألیف شد یا سفرنامه نویسان اقدام به آن نمودند ، شد .

جغرافیای توصیفی به طور قابل ملاحظه ای از اواسط قرن سوم هجری شروع به پیدایش نموده بود ، در نیمه دوم این قرن تصنیفات موجود ، بیان کننده این موضوع می باشد . شاید از قدیمی ترین کسانی که از فلسطین دیدن کردند و درباره آن مطلب نوشتند ، مورخ جغرافیدان ابن خرداددبة ( 205 - 280 ه ) مؤلف کتاب " مسالک و ممالک " می باشد .

بزرگترین توجه آنها به راهها و جبایه و مسافات بوده است . پس مشاهده می شود که مسافت بین هر سرزمین ( شهر ) با دیگری را ذکر کرده و مبدأ را بیت المقدس قرار می دهد تا اینکه به فسطاط مصر می رسد . همچنین بعدا حدود کور طبریه ، بیسان ، صفوریه ، عکا ، رمله بیت المقدس ، ولد ، یافا ، نابلس ، قیساریه ، سبسطیه ، عسقلان ، غزه ، بیت جبرین و بین آنها را با مسافتهای مشخص توصیف نمود . در ربع آخر این قرن نیز مورخ جغرافیدان احمدبن اسحاق یعقوبی ( 231 - 318 ه ) کتاب " بلدان " ( سرزمینها ) را بعد از اینکه از شرق و غرب سرزمینهای اسلامی دیدن نمود ، تألیف کرد .

این کتاب او به خاطر اینکه هیچ اثری در آن برای نقل از آنچه قبلاً از مؤلفین گفته شده نبود ، یافت نمی شود ، از بقیه متمایز می گردد . همچنین این کتاب خالی از ذکر اساطیر و عجائبی که بیشتر مؤفین به آنها می پرداختند ، بوده است . بیشترین توجه او مربوط به قسمت آماری تپوگرافی و سکانی می باشد .

این کتاب از غیر خودش به خاطر عدم تحلیل عقلی صاحب ( مؤلف ) خود متمایز می گردد و هدفی جز دادن نقشه عمومی شهرها برای کسانی که خواهان آن بودند ، ندارد . پس مشاهده می شود که " الغور و شهر ریحا ، همچنین اهل منطقه بیت المقدس تا به امروز و اهل آن از قوم قیس و جماعتی از قریشی ، به آن تلفظ می کنند " و " بیت جبرین و ساکنین آن را از جذام " ذکر می کند . همچنین از بیت لحم و ناصره و ارتباط آن با حضرت مسیح ( ع ) و طبریه و کبوتران آن ولد و رمله و نابلس " و اختلاط و امتزاج و عجم " را بیان می کند ، تا اینکه به رفح و عریش می رسد .

مورخ جغرافی دان ، احمدبن یحیی البلاذری ( ت 279 ه ) مؤلف کتاب " فتوح البلدان " که مشابه تاریخ دوره اول از فتوحات اسلامی عربی و مخصوصا در سرزمین شام است ، در این قرن ظهور می کند ولیکن او همراه تاریخ نظامی ، اخبار داخلی از ساکنین و مهاجرتها و ساختمانهای مشهور را نیز بیان می کند .

قرن چهارم هجری/دهم میلادی به خاطر کثرت ظهور تألیفات جغرافیایی از بقیه قرون متمایز می باشد . مهمترین کتاب جغرافی در این قرن کتاب تاریخ نویس جهانگرد محقق علی بن الحسین مسعودی ( ت 346 ه ) باشد و بهترین کتابش که ماده جغرافیایی در آن ، به معنای صحیح خود ظاهر می گردد .

کتاب " تنبیه و الاشراف " است . وی اقدام به سفرهای زیادی نمود . سپس مورخ و جغرافی دان معاصر آن ابواسحاق اصطخری ( ت 346 ه ) مؤلف کتاب " صور الافالیم " و " مسالک الممالک " است .

وی علاقه زیادی به سفر داشت و از جزیرة العرب به بعضی از قسمتهای هند شرقی و اقیانوس اطلس غربی رفت . از مناطق فلسطین و شهرهای آن در کتابهای خود بسیار یاد

کرده است . در موقع بیان نام شهرها به درختان میوه ، مسافت های بین شهری که مسافرت از یک سرزمین به دیگری را نیز بیان می کند .

مثلاً می گوید : " از طبریه به رمله سه روز طول می کشد " . همچنین به توصیف غور می پردازد و به چشمه ها ، آبگیرها طبریه ( دریاچه طبریه ) و چشمه های آب گرم آن نیز اشاره می کند .

از دیگر سفرنامه نویسان ، دانشمندی به نام محمدابن حوقل ( ت 367 ه ) مؤلف کتاب " مسالک و ممالک " است که کتابش شبیه کتاب اصطخری همراه با اضافات می باشد . مؤلف این کتاب کلیه سرزمینهای اسلامی را زیارت کرد و از جمله آنها فلسطین است که در مدت 28 سال از همه آنها دیدن کرد .

شاید مشهورترین جغرافی دان قرن چهارم هجری شمس الدین ابوعبدالله محمدبن احمدبن ابی بکر البنأ البشاری معروف به " مقدسی " است . چون وی در بیت المقدس ( 336 - - 380 ه ) به دنیا آمد .

وی می گوید : " به 36 اسم نامیده شدم اسامی که به آن نامیده شده و مورد خطاب قرار گرفتم ، مثل مقدس ، فلسطینی ، مصری ، مغربی ، خراسانی و... و علت آن به خاطر اختلاف سرزمینهایی بود که به آنها سفر کرده ام و به خاطر کثرت مکانهایی بود که در آنها داخل شدم " .

کتاب وی " احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم " می باشد که به عنوان بارزترین تصنیفات وی به حساب می آید .

در این کتاب ، وی آنچه با چشمهای خود دیده و یا خودش تجربه نموده همه با طول و تفصیل در آنها بیان شده است . حتی از ذکر مذاهب ساکنین ، تجارت فلسطین ، صنایع آن و محصولات کشاورزی هر منطقه ای از فلسطین چشم پوشی نکرد . همچنین از پیمانها و اوزان و اعیاد طایفه های دیگر و ماههای آنها و از صاحبان حرفه از نویسندگان و دباغ ها و... در آنجا صحبت می کند .

وضعیت و موقعیت طبیعی فلسطین را مثل جغرافی دانان جدید به چهار دسته تقسیم می کند : اول : جلگه ساحلی ، دوم : منطقه کوهستانی ، سوم : دره ها و چهارم : سیف بادیه یا ارتفاعات شرقی هنگامی که می خواهد از فلسطین صحبت کند ، تمام چیزهای آن را ذکر می کند و از راهها ، بازارها ، مساجد و حمام ها و حتی مقبره های آن نیز صحبت می کند . از سخنان وی در مورد محل تولدش ،

خودش می گوید :

" بیت المقدس شهری است که در داخل شهرهای کور که مثل آن پیدا نمی شود ، هوای آن نه چندان سرد و نه چندان گرم است و نه بهتر از ساختمانهای آن و نه بهتر از اهالی آن و نه مکانی بهتر از آن برای زندگی کردن و نه بازارهای تمیزتر از بازارهای آن و نه مساجدی بزرگتر از مساجد آن و... یافت نمی شود... " .

درباره مذاهب اهل فلسطین گفت : " مذاهب آنها مستقیم به اهل جماعت و سنت است و اهل طبریه و نصف نابلس و بیت المقدس و بیشتر عمان شیعه هستند " و درباره طقوس و اعیاد گفت :

" درباره رسوم آنها ، قنادیلی را در مساجد خود به طور دائم قرار داده و به وسیله زنجیرهایی مثل مکه متعلق نگاه می دارند... و از اعیاد مسیحیان که مسلمانان آن را می شناسند عبارت است از عید فصیح در موقع عید نوروز و عنصره در موقع گرما و میلاد در وقت سرما و عید پرباره در موقع باریدن باران " .

از مشهورترین جغرافی دانان قرن بعدی ، یعنی قرن پنجم هجری ، جهانگرد ایرانی ، ناصرخسرو ( 394 ه - 481 ه ) مؤلف کتاب " سفرنامه " است که دارای اخباری از مسافرتهایش به شهرهای فلسطین در راه سفرش به حج مثل عکا ، طبریه ، حیفا ، رمله ، بیت المقدس ، الخلیل و عسقلان می باشد .

همچنین شامل توصیفی از حرم بیت المقدس است و از جمله دقیق ترین معلومات را دارد . شاید اولین کسی باشد که ابعاد و قیاسهای آن را به این شکل ضبط و ثبت نموده باشد . مثلاً وی ابواب شهرها و راههای آن را مشاهده می کند و به منابع آبها در هر شهر می پردازد .

از دقیق ترین ملاحظاتش درباره جغرافیا ، قول و سخن او است که معتقدات روستاهای بیت المقدس بر روی کوهها یا دامنه آن قرار دارند .

" سفرنامه " وی همچنین جوانب زیاد دیگری از جمله امور اجتماعی ، اقتصادی و... فلسطین قبل از هجوم صلیبی ها ( مسیحی ها ) به آن را نشان می دهد .

قرن ششم هجری از جهت کتابت جغرافیای فلسطین بیشتر از غیر خودش از قرنهای قبلی ، متمایز می گردد ، زیرا این قرن ، قرن استیلا و برتری مسیحیان بر بیت المقدس و بر قسمت بزرگی از این سرزمین مقدسه می باشد .

از بارزترین آنها جهانگرد اسپانیایی ( اندلسی ) ابن جبیر ( 540 - 614 ه ) است که از عکا در این دوره دیدن نموده و بعد از فتح صلاح الدین ایوبی به فلسطین بازگشت . معروف این است که وی از مشرق زمین سه بار دیدن کرده یک بار در سال 578 ه و در این مرحله بود که کتاب خودش به نام " سفرنامه ابن جبیر " را تألیف کرد . این سفرنامه بیشتر جوانب اجتماعی امر را موردنظر دارد و به زندگی اقتصادی به لحاظ محصولات کشاورزی و کالاهای مبادله ای و بحث درباره مدارس می پردازد .

از این کتاب در فلسطین به طور خاص و بعد از وی توده جغرافی دانان استفاده کردند . بعد از ابن جبیر جهانگرد مورخ معاصر وی به نام علی بن ابی بکر هروی ( ت 611 ه ) می باشد .

هروی همان کسی است که ابن خلکان درباره وی گفت : " طاف اکثر المعمور " .

در بیت المقدس زیر سلطه مسیحیان اقامت گزید و کتاب " اشارات در معرفت زیارات " را تألیف کرد و قسم اول آن را به وصف شهر مآب و شهر طبریه و اعمال آن و نابلس بیت المقدس شریف و اطراف آن و راه بیت المقدس به شهر الخلیل و راه بیت المقدس به عسقلان اختصاص داد . در کتاب خود تنها به ذکر زیارات بدون ابنیه و مکانها و آثار و عجایب و آبها و... اقتصار ورزید .

از کتاب هروی بسیاری از مؤلفین از جمله مورخ جهانگرد ابن العدیم ( 588 - 660 ه ) در کتاب مشهور خود به نام " زبدة الحلب در تاریخ حلب " و مورخ ابن شداد ( 613 - 684ه ) در دو کتاب خودش " بغیة الطلب فی تاریخ حلب " و " الأعلاق خطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة العرب " استفاده کردند .

این کتاب خود را بر اساس نظام اجناد ( ایالت های ) پنجگانه معمول از زمان فتح اسلامی تقسیم نمود و آنها عبارتند از : جند ( ایالت ) قنسرین ( و در آن حلب ) و جند حمص و جند دمشق و جند اردن و جند فلسطین .

باب چهارم از کتاب خود را به ذکر بلاد جند اردن و اسامی شهرهای آن به وجود آورده است و طبریه و دریاچه آن و بیسان و بایناس و دیوارهای این جند و آنچه از سرزمینهای ساحلی در آن قرار دارد مثل صور ، عکا و حیفا ، ذکر نمود .

باب و فصل پنجم را به خاطر ذکر بلاد و سرزمین

جند فلسطین که عبارتند از : رمله و لد و ایلیأ ( بیت المقدس ) و بنای آن و فضائل آن و فضل ( مسجد ) صخره شریف و خرابیهای بیت المقدس و فتح آن پادشاهان و جنگهای آن ، به وجود آورد .

شهر الخلیل ، نابلس ، قیسادیه ، ارسوف ، یافا ، عسقلان و غزه و غیره از شهرهای ساحلی و اماکن زیارتی موجود در آن و غیره را می توان در آنجا نام برد . این علاوه بر معلومات جنگی مسیحیان بوده است . چیزهایی که باعث شدند این کتاب به صورت یک منبع تاریخی باارزش دربیاید .

همچنین از کتاب هروی امام جغرافیدانان " یاقوت حموی " ( 574 - 626 ه ) صاحب " معجم البلدان " و ( فرهنگ سرزمینها ) که از فلسطین دوبار دیدن کرد استفاده نمود .

وی در تعریف فلسطین گفت : " فلسطین آخرین کور ( استان ) از ناحیه مصر می باشد ، قصبه آن بیت المقدس و از شهرهای مهم آن عسقلان ، رمله ، غزه ، أرسوف ، قیساریه ، نابلس ، أریحا ، عمان و یافا و بیت جبرین می باشند " .

وی اعلام جغرافیایی را تفسیر نمود و نطق صحیح آن را بیان می کند و... وی به حق مجامع جغرافیا در صورتهای فلکی و وصفی و لغوی و در سفرنامه ها و جغرافیای تاریخی می باشد . تنها به وصف شهرهای جزیرة العرب اکتفا نمی کند بلکه کلیه شهرهایی را که اعراب می شناختند و یا بین حوزهای چین تا اسپاینا به آن نامیده بودند ، وصف می کند .

در کتاب " تقویم البلدان " مورخ جغرافی دان ابی الفدأ ( 672 - 732 ه ) که بر کتاب جغرافیای وصفی چاپ دوره خود غلبه دارد ، ذکری از فلسطین شده است .

این جهانگردی و سفرها در قرن هشتم ادامه یافت . ابن بطوطه ( 703 - 779 ه ) در این دوره سرآمد جهانگردان مسلمان می باشد . وی از فلسطین دیدن نموده و در مسیر خودش به حج به دفعات در آن باقی ماند دیدن کرده است . کتاب او به نام " تحفة النظار فی غرائب الأمار و عجائب الأسفار " که اختصارا " سفرنامه " نامیده می شود .

از کتابهای مهم در مورد شناخت جهان اسلام در این قرن بوده و در آن وصف جغرافیایی فلسطین آمده است . از جغرافی دان معروف این قرن می توان برهان الدین بن الفرکاج را نام برد که از فلسطین در دو کتاب خود بسیار صحبت

کرده است .

در قرن نهم هجری ابوالبقأ یحیی بن شاکربن الجیعان ( 814 - 885 ه ) کتاب " قول مستطرف در نصر مولای ما اشرف " را تألیف نمود . همچنین به " تاریخ قایتبای " معروف بوده و در آن سفر پادشاه اشرف قایتبای ( 815 - 901 ه ) در سوریه در سال 882 ه به صورت روزانه وصف کرده است . هدف سلطان از این سفر اشراف شخصی بر دیوارها و حصارهای سرزمین و قلعه های آن و راهها و پلهای آن بوده است .

این در واقع یک سفر نظامی بود ، لیکن دربرگیرنده بعضی از معلومات جغرافیایی از شهرهای فلسطین که مورد دیدار سلطان قرار گرفت مثل شهرهای دیگر از جمله ناصره و صفد ، می باشد . در آن همچنین معلومات و اطلاعات زیادی و فوائد اجتماعی گسترده ای از آداب و رسوم آن روزگار و ساکنین آن شهرها به چشم می خورد .

بعد از ابن جیعان ، امیر ممالیک غرس الدین طاهری المقدسی معروف به ابن شاهین ( 813 - 873 ه ) کسی که متولی نیابت کرک ، صفد و ملطیه بود می باشد و کتاب " زبدة کشف الممالک و بیان طرق و المسالک " را تالیف نمود و در آن شهرهای فلسطین و راهها و مسلکها و مظاهر و عمران و آبادانی در آن و بازار ، مدارس و گوشه ها ، کلیساها ، دیرها ، قبور و اماکن مقدسه نزد مسلیمن مسیحیان را در فلسطین توصیف نمود .

آنچه در طول دو قرن نهم و دهم هجری درباره جغرافیای بیت المقدس و الخلیل و بقیه شهرهای فلسطین نوشته شده و در کتاب " النس الجلیل بتاریخ القدس والخلیل " متعلق به مورخ محقق محیرالدین عبدالرحمن بن محمدبن عبدالرحمن العلیمی الجنبلی المقدسی ( 869 - 928 ه ) از بقیه کتابها بیت المقدس را غنی نموده است . وی در کتاب خودش قدس و الخلیل را توصیف می کند و از اخبار آن دو و آثار آنها و آنچه در آن دو شهر از اتفاقات و جنگها ، حادث شده است بیان می کند .

در قرن یازدهم هجری کتابهای جغرافیایی به اماکن مقدسه در فلسطین محدود شد .

از مشهورترین کتابهای این قرن ، کتاب شیخ مصطفی اسعدبن احمدالدمیاطی اللقیمی مؤلف کتاب " سوانح الأنس برحلتی لوادی القدس " در سال 1143 و عبدالغنی بن اسماعیل النابلسی ( 1050 1143 ه ) مؤلف

کتاب " الحضرة الانسیه فی الرحلة القدسیة " که در آن آنچه را در شهرهای عکا ، ناصره ، نابلس ، بیت المقدس ، رمله ، یافا ، عسقلان ، غزه و خان یونس و در سفری که در آن از فلسطین در سال 1101 هجری قمری دیدن نمود به ودیعه گذاشته است می باشد .

مآخذ :

  1. کردنشکوفسکی : تاریخ الادب الجغرافی العربی ، قاهره 1961 .
  2. زیاده ، نقولا : رواد الشرق العربی فی العصور الوسطی ، قاهره 1943 .
  3. مرمرجی ، أ . س : بلدانیة فلسطین العربیة ، بیروت 1948 .
  4. حسن ، زکی محمد : الرحالة المسلمون فی العصور سطی ، قاهره 1945 .
  5. Blachere, R. : Extraits des principaux Geographes Arabes du moyenAgn, Paris 1932.