شفاعمرو ( کنفرانس - ): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۸


مبارزه ملت فلسطین در سرزمینهای اشغالی 1948 ، چندین مرحله از رشد را سپری کرد و از نظر سیاسی و فکری پخته شد . شاید بهترین تعبیر از آن چیزی است که در 30/3/1976 در روز زمین اتفاق افتاد که دلیل جدیدی بر اراده ملت فلسطین و چنگ زدن به زمین و کشور و وحدت صفوف عربی در داخل کشور اشغالی بر ضد سیاست خشونت و تبعیض نژادی اسرائیلی بود .

در حقیقت از سال 1967 بیداری عربها در فلسطین اشغالی سال 1948 گسترش یافت و اینکه سرنوشتشان با سرنوشت کل ملت فلسطین در ارتباط است .

حتی رسیدن این ملت به حقوق خویش در بازگشت و تعیین سرنوشت و برپایی دولت مستقل بر سرزمین کشورش به رهبری نمایندگان قانونی سازمان آزادی بخش فلسطین .

در چارچوب اراده وجود عربی و براساس وحدت مردم فلسطین ، کمیته کشوری رؤسای مجالس محلی اجتماع فوق العاده ای در روز 3/6/1980 در روستای الرامه برگزار شد تا درباره تلاشهای ترور جنایتکارانه سازمان یافته بر ضد چند تن از رؤسای شهرداری ها به نام های بسام شکعه و کریم خلف و ابراهیم الطویل و نیز درباره تبعید فهد قواسمه و محمد ملحم و قاضی رجب بیوض تمیمی تبادل نظر شود .

این کمیته بیانیه ای برای افکار عمومی در داخل و خارج کشور صادر کرد و در آن موارد زیر را بیان نمود :

  1. محکومیت عملیات تروریستی بر ضد رؤسای شهرداری های نابلس و رام الله و البیره .
  2. عدم آرامش و امنیت تا زمانی که اشغال پابرجاست .
  3. درخواست بازگشت رهبران کرانه غربی که تبعید شده اند .
  4. دعوت از تمامی نیروهای دموکراتیک عربی ویهودی برای مقابله با خشونت و جنایت و تبعیض نژادی .
  5. دعوت برای اعلام اعتصاب در روز 5/6/1980 در کلیه مجالس محلی و شهرداری های عربی در سرزمینهای فلسطین اشغالی سال 1948 .

این بیانیه به صورت " سند ملی " منتشر شد که صدها امضاء را دربر داشت .

با استناد به این بیانیه ، بیانیه دیگری که 13 سال پس از اشغال سرزمینهای عربی توسط صهیونیستها در روز پنجم ژوئن بین تمامی روزنامه ها منتشر شد . بیانیه ای را که به نام میثاق ملی مشهور شد حدود 124 شخصیت عربی از نمایندگان افکار عمومی عربی در فلسطین اشغالی امضاء نموده بودند و با خط خود آن را تأیید کردند . در صبح صدور این بیانیه بیش از 5000 شهروند از نمایندگان افکار عمومی عربی در فلسطین اشغالی سال 1948 امضا کردند که در آن آمده :

  1. ما نمایندگان وسیع ترین بخش افکار عمومی عربی در اسرائیل لازم می دانیم - - در این بیانیه - - نگرانی شدید جامعه عربی در اسرائیل را در این روزها از خطرناک بودن وضعیت در مناطق اشغالی و انعکاس آن بر وضعیت داخلی اسرائیل اعلام نماییم .
  2. اخراج شخصیتهای ملی فلسطین از مناطق اشغالی و جنایات تجاوزگرانه بر ضد رؤسای شهرداری ها و حمله به مؤسسات آموزشی و هیأتهای انتخابی و تروریسم خونین بر ضد اهالی الخلیل و غیره همه اینها شدیدترین نگرانی ها و تنفرات را برمی انگیزد .
  3. ما مسئولیت خطرات ناشی از استمرار وضعیت تبعیضات خونین را متوجه اداره حاکم و افکار عمومی اسرائیل می دانیم . این دستگاهها از ژوئن 1967 با نادیده گرفتن ملت دیگر - - ملت عربی فلسطین - - نخواهد توانست وسیله ای برای این تجاهل پیدا کند بجز پاکسازی وجود این ملت یا اخراج او از سرزمینش .
  4. ما اهالی این سرزمین ، هیچ کشوری بجز این کشور نداریم . کافی است که به حکام اسرائیل تذکر دهیم که آنها هنگامی که تصمیم گرفتند براساس قطعنامه های سازمان ملل متحد در 1947 دولت یهودی بر خاک فلسطین ایجاد کنند می دانستند که تعداد عربها چارچوب این دولت با تعداد یهودیان تقریبا مساوی است .
  5. انکار نکرده اید و ممکن نیست انکار کنیم ، حتی اگر با مرگ مواجه شویم ، که اصلی ریشه دار داریم : ما جزء زنده و بیدار و فعال ملت عربی فلسطین هستیم .
  6. چشم پوشی نکرده و ممکن نیست از حق تعیین سرنوشت این ملت در آزادی و استقلال بر خاک ملی چشم پوشی کنیم .
  7. ما نه تنها به شناسایی وجود ملت عربی فلسطین ملی اکتفا نمی کنیم - - این امری است که ذاتا فی نفسه قابل تفهیم می باشد - - بلکه از اسرائیل می خواهیم که عملاً به این امر اعتراف کند زیرا این اساس و تنها راه تحقق صلح کامل و ثابت در عمل است ، یعنی عقب نشینی کامل اسرائیل از تمامی مناطق اشغالی ژوئن 1967 و شناسایی حق ملت فلسطین برای برپایی دولت مستقلش به رهبری نماینده قانونی شناخته شده اش ، سازمان آزادی بخش فلسطین در کنار دولت اسرائیل .
  8. بنابر همه اینها و برای بار دیگر اتحاد دائمی ، بر مبارزه دموکراتیک مشترک یهودی - - عربی در اسرائیل را بر خود لازم می دانیم - - در این زمان سرنوشت ساز - - و از نمایندگان تمامی توده عربی در اسرائیل ، - - این نیروهایی که لازم است در مبارزه برای دموکراسی و صلح عادلانه نادیده گرفته نشوند - - برای برگزاری کنفرانسی که در آن نمایندگان نیروهای صلح و دموکراتیک یهودی نیز شرکت دارند دعوت می نماییم .

برای تکمیل مراحل بعدی جهت فراهم کردن کنفرانس عمومی که میثاق ملی در روز ششم ژوئن فراخوانده ، تعدادی از رهبران عرب در فلسطین اشغال شده 1948 در 24/7/1980 در حیفا دورهم جمع شدند و تصمیم گرفتند کمیته مقدماتی تشکیل دهند که وظیفه اش فراهم کردن مقدمات برگزاری " کنفرانس جماهیر عربی " است .

کمیته برای پیگیری ترتیبات برگزاری کنفرانسکمیته کوچکتری به نام " کمیته مرکزی " تشکیل داد . کمیته مقدماتی در نشست خود در 24/7/1980 در حیفا بیانیه ای صادر کرد و بر تشکیل جلسه مقدماتی کنفرانس نمایندگان تمام توده های عربی در اسرائیل با مشارکت نیروهای صلح طلب و دموکراتیک توافق کرد .

همچنین برگزاری اجلاس مقدماتی کنفرانس " توده های عربی " را در صبح 6/9/1980 در سالن شهرداری شفاعمرو معین نمود و از رجال دینی و اعضای کلیساهای قدیمی و کنونی و رؤسای مقامات محلی و نمایندگان اتحادیه های دانشجویی و آکادمی و چپگرا و وکلا و سندیکاهای کارگران و جمعیتهای حرفه ای و کمیته دفاع از زمین ، روزنامه نگاران و ادبا و شعرا و باشگاهها و سایر شخصیتها از الخلیل و المثلث و نقب دعوت به عمل آمد .

کمیته مقدماتی در بیانیه خود تأکید کرد که کنفرانس براساس بیانیه ششم ژوئن برپا خواهد شد . در فراهم کردن کنفرانس شفاعمرو در 6/9/1980 کمیته مرکزی جدول کار کنفرانس را مشخص کرد . این جدول شامل برنامه هایی بود از جمله گزارش کمیته مرکزی و سخنرانی شهردار ناصره درباره مسائل آموزش و تبعیض نژادی که مقامات اشغالگر آن را انجام می دهند و سخنرانی نماینده عربهای نقب در رابطه با خطراتی که ساکنان این منطقه از آن رنج می برند بود .

همچنین شامل سخنرانی نماینده المثلث درباره اوضاع مجالس محلی در آن و نیز سخنرانی نماینده بطوف ( منطقه ای در کوههای الجلیل ) در رابطه با مشکل زمینها و تهدید الجلیل بود .

در 6/9/1980 شهر شفاعمرو شاهد برگزاری کنفرانسی بود که نماد ملی بر حقی محسوب می شد ، در این کنفرانس 170 نماینده ، توده های عربی در اسرائیل و سه عضو کلیسا و 20 رئیس مجلس محلی و 34 نایب رئیس و عضو مجلس شهری و محلی و 18 نویسنده ، ادیب و روزنامه نگار شرکت کردند و با اتفاق آراء تصمیم های زیر را صادر نمودند :

  1. کنفرانس توده های عربی در اسرائیل در ماه اکتبر 1980 در شهر ناصره در الجلیل برگزار شود .
  2. متعهد باقی ماندن به بیانیه ششم ژوئن .
  3. دعوت از نیروهای خواهان صلح و دموکراتیک یهودی در اسرائیل برای مشارکت براساس اصول ششم ژوئن و صدور بیانیه ای برای افکار عمومی یهودی .
  4. ملزم کردن کمیته اجرایی که در این اجتماع تشکیل خواهد شد برای اجرای تصمیماتش و آماده ساختن وسایل کنفرانس آینده در ناصره و اینکه حیفا مقر موقت این کمیته باشد .
  5. جمع آوری اعانه های مالی برای تأمین هزینه های برگزاری این کنفرانس .
  6. درخواست آزادی اوقاف اسلامی و تحویل آنها به صاحبان مسلمان آنها برای اداره شوؤن خود .

در کنفرانس شفاعمرو کمیته اجرایی انتخاب شد که مسئول برگزاری کنفرانس عمومی بود . این کمیته 37 عضو داشت که چهار عضو آن از کلیسا بود . در اجتماع شفاعمرو بیانیه مهمی صادر شد که مهمترین بندهای آن عبارت است از :

  1. روش لیکود [حزب حاکم اسرائیل] درباره ملت عربی فلسطین بر وضع داخلی اسرائیل منعکس می شود و خطر نیروهای فاشیستی و از بین رفتن آزادی های دموکراتیک را افزایش می دهد و روش تبعیض نژادی نسبت به توده های عربی را عمیق تر می کند .
  2. اکنون برای همه روشن شده که حسن نیتی که بزرگترین دولت عربی یعنی مصر در پیمان صلح خود با اسرائیل نشان داد حکومت کنونی اسرائیل را از مطامع و اعمال توسعه طلبانه بر ضد ملت عربی فلسطین و مشکل صلح عادلانه باز نداشته است .
  3. نگرانی از افزایش حملات اسرائیل به اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در لبنان .
  4. وجود پناهندگان فلسطینی در اردوگاهها و اجازه ندادن به آنها برای بازگشت به وطنشان و حتی بازگشت به مناطق اشغالی سال 1967 ، اولین اشتباه است .
  5. دعوت ما برای برگزاری کنفرانس ، وسیع تر و طولانی تر از هر مبارزه انتخاباتی است ، ما برپایی وحدت صفوف وسیع تری که بر پایه التزام به میثاق ملی دموکراتیک و کل چیزهایی که این ملت در خلال مبارزه اش و تجارب تلخش محقق کرده باشد را هدف خود قرار می دهیم .
  6. شعارهای سند ششم ژوئن را تکرار خواهیم کرد تا به میثاق ملی تبدیل گردد .
  7. اشغال و انضمام نه ، سرکوبی و مجازات دسته جمعی نه ، تبعیض نژادی و فاشیسم نه ، صلح عادلانه فلسطین و اسرائیل آری ، کمپ دیوید و خودگرانی نه ، برپایی دولت مستقل فلسطین در کنار اسرائیل بله .

طبیعی بود که موفقیتی که کنفرانس شفاعمرو محقق ساخت موضع گیری های منفی به دنبال داشت که در افزایش موج تروریسم و درخواست حکومت اسرائیل و بعضی از حامیان آن به اخراج عربها تجلی پیدا کرد .

همچنین روزنامه های اسرائیلی درخواست نمودند که این کنفرانس ممنوع اعلام گردد . قرار بود بنا به تصمیمات کنفرانس شفاعمرو کنفرانس توده های عربی در اسرائیل در ماه اکتبر 1980 در شهر ناصره برگزار شود ، اما مناخیم بگین نخست وزیر ، کمیته امنیت و امور خارجه را در پارلمان ( 30/11/1980 ) فراخواند تا به منظور بحث در مورد اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس عربی ناصره در 6/12/1980 جمع شوند و گفت که " کنفرانس عربی - - اسرائیلی در ناصره میثاق عربی - اسرائیلی را اعلام خواهد کرد و این تلاش منسجمی است از سوی سازمان آزادی بخش برای مطرح کردن مسائل زمینی سازمانی و ایدئولوژی و ورود اعراب اسرائیل در مبارزات سازمان آزادی بخش فلسطین " لذا به عنوان وزیر دفاع بیانیه ای را مبنی بر جلوگیری از برگزاری کنفرانس توده های عربی در 6/12/1980 در ناصره صادر کرد . در این بیانیه آمده :

" تنظیم کنندگان این کنفرانس با استناد به بیانیه ای که در آن آمده است ساکنان عرب در اسرائیل جزء ملت فلسطین بوده و دارای حق تعیین سرنوشت و آزادی و استقلال هستند کار را شروع کرده اند و با این کار امضاکنندگان اعلام همبستگی کرده اند " . از سوی دیگر جنبش فرزندان وطن نسبت به برپایی کنفرانس شفاعمرو و بیانیه ششم ژوئن اعتراض نمود و این اعتراضی بود به حزب راکاح و دوری آن از نمایندگان جنبش و " جنبش ملی پیشرو " .

مأخذ :

  1. الموسوعة الفلسطینیة : شفاعمرو ( مؤتمر - ) ، جلد دوم ، 1984 .