احکام و فتواهای شرعی در مورد فلسطین: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۳
موضوع احکام و فتواهای شرعی در مورد مسالۀ فلسطین و رژیم اسرائیل و صهیونیستها و حامیان آنها مسالهای است که پس از اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی مورد توجه علمای شیعه و سنی ، مراکز و مجامع دینی و مذهبی جهان اسلام قرارگرفت . در این خصوص بعضی ا ز مراکز اسلامی اقدام به جمعآوری فتواهای علمای اسلام کردند . تا با انتشار آنها در کشورهای اسلامی وضعیت مسلمین را در برخورد با رژیم اشغالگر قدس و نیزکمک به قضیۀ فلسطین روشن سازند . لذا هرچند سالی برحسب اوضاع و شرایط حاکم بر فلسطین ، احکام و فتواهایی از سوی برخی علما و نیز بعضی از مراکز اسلامی صادر میشد . در همین راستا متنی در مورد اوضاع و شرایط سیاسی حاکم بر فلسطین از زمان شروع اشغال فلسطین تا زمان کنفرانس صلح خاورمیانه تهیه و تنظیم گردید و توضیحات لازم و ضروری در آن مطرح شد و در پایان آن هفت سؤال به منظور استفتاء از علمای اسلام درج گردید و به محضر آنها تقدیم شد تا احکام و فتواهای شرعی خود را درقبال مسالۀ فلسطین و اسرائیل صادر نمایند . علمایی که این متن به دست آنها رسید فتواهای خود در مورد سؤالهای مطرح شده را اعلام کردندکه تمامی آنها منتشر شد و در جهان اسلام به ویژه درکشورهای عربی توزیع گردید . برخی نیز به طور مستقل به عنوان وظیفه دینی و شرعی خود بدون اینکه متن استفتاء به دست انها برسد از همان ابتدای اشغال فلسطین تا زمان حاضر به مناسبتهای مختلف احکام شرعی و فتواهای خود درمورد قضیه فلسطین و اسرائیل اشغالگر را برای جهان اسلام تبیین کردند .
در گزارش زیرکه به عنوان متن استفتاء مطرح شده و پیش از فتواهای علمای اسلام میآید سعی شده تا از لحاظ محتوا و نگارش با سایرگزارشها و استفتاهای پیشین که درکشورهای عربی خدمت علمای اسلام عرضه شده همخوانی داشته و دارای یک سیاق مثترک باشد تا ضمن رعایت اصول و حفظ مواد و موضوعات مندرج در متن اولیه که از حدود چهل سال پیش خدمت علمای اسلام تقدیم شده است ، مطالب جدید نیز به آن اضافه شود .
متن استفتاء بشرح زیر است :
" بسم الله الرحمن الرحیم "
" تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً "
فلسطین سرزمینی عربی و اسلامی است که بین مصر ، اردن ، سوریه ، لبنان ، و عربستان واقع شده و پلی است که کشورهای عربی و اسلامی آسیا را از طریق خشکی به برادرانشان در افریقا متصل میسازد . در صورتی که بیگانهای بر فلسطین استیلا یابد این ارتباط قطع میشود و همکاری و تبادل منافع و مصالح بین کشورهای اسلامی مشکل میگردد . به هنگام هجوم دشمن نیز یاری رساندن آنان به بکدیگر غبرممکن میباشد . این موضوع همان چیزی است که پس از ایجاد کشور یهود ( اسرائیل ) در فلسطین به طور عملی اتفاق افتاد و هدف کشورهای استعمارگر در انتقال و اسکان یهودیان در فلسطین و ایجاد دولت اسرائیل در این سرزمین عربی تحفق یافت زیرا صهیونیستها باکمک و تبانی استعمار انگلیس و سایرکشورهای استعمارگر ، پس از آگاهی از اهمیت مذهبی و سوقالجیشی فلسطین از نقاط مختلف دنیا به این سرزمین آمدند و در آنجا اسکان یافتند . کشورهای مزبور نیز از لحاظ سیاسی ، نظامی و اقتصادی با مال و سلاح خویش آنان را حمایت کردند و به یاریشان برخاستند .
صهیونیستها نیز با استفاده از این کمکها به این سرزمین عربی و اسلامی تجاوزکردند و اقدامات وحشیانه گوناگونی از قبیل شکنجه ، قتل ، هتک حرمت بر ضد ملت مسلمان فلسطین انجام دادند و زن و مرد و پیر و جوان و حتی کودکان آنها را از دیارشان بیرون رانده و آواره کردند و برای یهودیانی که از نقاط مختلف جهان به این سرزمین میآمدند دولتی یهودی بر پا کردند و نام آن را اسرائیل گذاشتند . دولتهای استعماری نیز به جمعآوری یهودیان از سراسر جهان و انتقال آنها به فلسطین به آژانس یهود کمک کردند و یهودیان مهاجر را در منازل و ساختمانهای مسلمانان جای داده و دست ساکنان اصلی فلسطین را از کشتزارها و زمینها و املاکشان کوتاه کردند .
اهالی فلسطین با هر وسیلهای که میتوانستند به دفاع از وطن و ناموس خود پرداختند و جان خودشان را در راه جهاد با اسرائیل فدا کردند تا حدی که چندین هزار نفر از آنان شهید شدند . بعضی از دولتها و حکومتهای عربی نیز در آن زمان با ارتش خود از مردم فلسطین حمایت کردند و به منظور جلوگیری از اشغال این سرزمین در جنگ با صهیونیستها شرکت کردند . کشورهای استعمارگر با دسیسهها و امکانات مختلف مانع دخالت نیروهای نظامی اعراب به نفع فلسطینیان در برابر صهیونیستها شدند و از رساندن اسلحه به آنها جلوگیری کردند تا به توقف جنگ و امضای موافقتنامه
آتشبس تن دهند و سرزمینهایی که یهودیان به اشغال خود درآوردهاند در دست آنها باقی بماند . یهودیان در آن هنکام بر بیشتر مناطق فلسطین استیلا یافتند .
این حالت تا سال 1967 ادامه داشت . اما در جنگ 1967 اعراب و اسرائیل ، بقیه سرزمین فلسطین و بخشی از خاک کشورهای سوریه واردن و مصر به تصرف اسرائیل درآمد و تا سال 1973 که جنگ مصر و اسرائیل شروع شد همچنان در اشغال آن باقی ماند . پس از پیروزی نسبی و محدود مصر در این جنگ که اسطورۀ شکست نایذیری اسرائیل در هم شکست یکباره از برقراری آتشبس و آرامش بین اعراب و اسرائیل سخن به میان آمد که نقطۀ عطف آن مذاکرات مستقیم مصر و اسرائیل زیر نظر مستقیم آمریکا بود و به معاهده ننگین کمپ دیوید بین این دوکشور انجامید . بدین ترتیب با خیانت سادات رئیس جمهور معدوم مصر و صلح آن با رژیم صهیونیستی ، بزرگترین و پرجمعیتترین کشور عربی از صف مخالفان با اسرائیل خارج شد و آرامش مورد نظر آمریکا بین اعراب و اسرائیل بیشتر تحکیم گردید . این آرامش تا به امروز پا بر جا بوده و سیاست کشورهای استعماری به ویژه آمریکا نیز بر این است که تا رسبدن به صلح کامل اعراب با اسرائیل پا بر جا باقی بماند .
یهودیان نیز اصرار دارندکه این آرامش به صلح با اسرائیل و اعتراف به آن به عنوان کشوری که دارای سابقه تاریخی در این سرزمین بوده ( نک : ادعای تاریخی صهیونیسم در فلسطین ) - با همه مناطقی که تاکنون با زور به اشغال درآورده - منجر شود . البته مسلمانان جهان و بعضی از احزاب ، جمعیتها و گروههای مختلف عربی و اسلامی از اعتراف به کشوری که با تجاوز و جنگ به کشور عربی و اسلامی به وجود آمده است خودداری ورزیده و صلح با آن را محکوم میکنند . بعضی از دولتهای عربی نیز در سال ١٩٦٧ در جریان کنفرانس سران عرب در خارطوم در مقابل سه موضوع صریحاً پاسخ منفی دادند که عبارتند از :
- صلح با اسرائیل
- گفت وگو با اسرائیل
- شناسایی اسرائیل
پس از آن برخی از مردم گمان کردندکه موضوع عدم اعتراف به وجود اسرائیل که سران عرب و مسلمانان و احزاب و گروههای مختلف اتخاذ کردهاند موضعی است که سیاست ، اقتضای آن را دارد و از هم سؤال کرده که آیا شرع اسلام نیز آنان را دراین موضع تایید میکند و بر آنها صحه میگذارد و یا آنکه این موضع در اسلام حکم دیگر دارد که ازکلام خدا " و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و... " 13 و یا از موافقتنامههای صلحی که پیامبر اسلام با یهودیان امضا کرد استنباط میشود . این افراد میپرسند که آیا صلحی را که اسلام اجازه آن را صادر کرده به صورت مطلق بوده و یا آنکه تنها در صورتی صلح جایز است که دارای مصلحت باشد و ضرری به مسلمین نرساند و حفظ حقوق آن را تضمین کند . و در صورتی که دارای مصلحتی نبوده و به حال مسلمین مضر باشد و حقوق آنان را ضایع کند حکم اسلام در آن مورد ، منع و حرمت صلح میباشد . بنابراین موضع اعراب و مسلمانان در مورد نپذیرفتن صلح با رژیم اسرائیل ، آن چیزی است که اسلام واجب کرده و بر آن صحه گذارده است ، زیرا صلح با اسرائیل نه تنها به این مطلب که آیا در مصلحت میباشد یا نه اکتفا نکرده بلکه ضرر و خطری بزرگ نسبت به جان مسلمین و سرزمینهای اسلامی دارد . این خطر بر کسی پوشیده نیست . هرکسی که ان را به صورت کامل لمس و احساس نکرده حداقل آنچه راکه هر روز در رسانههای گروهی دنیا پخش و منتشر میشود و یا بر بالای منابر و در محافل و مجالس عمومی گفته میشود دیده و شنیده است . و اعلامیهها ، گفتارها ، بیانیههای مسئولین و سیاستمداران و رهبران عرب و مسلمان نیز به خوبی گویای این خطر بزرگ است . آنچه از زبان رؤسای اسرائیل و رهبران و مسئولین آنها نیز انتشار مییابد ضرورت توجه مسلمانان به این مساله را دو چندان کرده است . علاوه بر آن ، حوادث و رویدادهای جاری و روزمرۀ فلسطین و نیز حیله و دشمنی و توطئهای که رژیم متجارز اسرائیل برای دیگر کشورهای عرب و مسلمان به طمع جنگ و تجاوز به آنها تدارک دیده شاهدی بر این مدعاست .
علیرغم وجود آرامش نسبی بین اعراب و اسرائیل ، موضع این رژیم نسبت به اعراب و مسلمین از خصومت به دشمنی بیشتر و از تجاوز حیلهگرانه و خیانت به حیله و خیانت بیشتر تبدیل شده است . به طوری که این حالت ، عمل به آیاتی مثل ، " و اما تخافن من قومٍ خیانةً فانبد الیهم علی سواء ان الله لا یحب الخائنین " 14 و " فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم " 15 را ایجاب میکند و نیز عمل به آیات دیگری که حکم شرعی را در مورد چنین وضعیتی که اسلام جهاد را بر تمامی مسلمین واجب گردانیده اثبات میکند و بیان میدارد تا زمانی که دشمن از سرزمین و خانههای مسلمین که به غصب گرفته طرد نشود ذمۀ هیچیک از مسلمانان چه دور و چه نزدیک ، بری نخواهد شد .
از سویی دیگر بعضی از کشورهای اسلامی که تا دیروز شعار نه صلح و نه مذاکره با اسرائیل و نه شناسایی آن را سر میدادند در اواخر سال 1991 با فراموش کردن این شعار از دیگر رهبران خائن و سازشکار عرب پیروی کرده و از سیاستهای مزورانه ، دیکته شده استکبار جهانی در جهت نادیده گرفتن وجود این غدۀ سرطانی در قلب جهان اسلام حمایت کردند و در " مادرید " ( پایتخت اسپانیا ) برای صلح با اسرائیل جمع شدند و در چهارچوب کنفرانس صلح بینالمللی یا مذاکرات دو جانبه و چند جانبه با این رژیم متجاوز بر سر میز گفتوگو ، صلح و شناسایی اسرائیل را پذیرفتند و تن به سازش با رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن سرزمینهای از دست رفته مسلمین دادند .
بنا بر آنچه گذشت آیا تغییر موضع سران عرب در به رسمیت شناختن اسرائیل و یا موضع مسلمانان در اصرار بر مخالفت با کشوری یهودی به نام اسرائیل در سرزمین فلسطین و نیز صلح با آن همان موضعی است که اسلام واجب کرده است ؟ حکم شرع در هریک از این دو مورد 1 - سازش با اسرائیل و به رسمیت شناختن آن 2 - تحریم و منع قاطع صلح با این رژیم چه میباشد ؟
این موارد چیزی است که در مورد آن از علمای بزرگ اسلام سؤال میشود تا ایشان حکم اسلام و شرع را در مورد آن و اوضاع خطرناک برای مسلمانان که حادثۀ مصیبتبار فلسطین ناشی شده و همچنین کاری که بر تمامی آنان نسبت به این اوضاع و مسببین آن یعنی صهیونیسم و دولتهای استعماری حامی آن واجب میباشد ، بیان فرمایند .
در زیر شرح برخی از مسائل که در ارتباط با اوضاع یاد شده ، ضروری است ، توضیح داده میشود .
محتویات
- ۱ الف - فلسطین
- ۲ ب - یهودیان و اسرائیل
- ۳ ج - استکبار جهانی و کشورهای استعمارگر حامی صهیونیسم
- ۴ د _ صلح با اسرائیل
- ۴.۱ احکام شرعی و فتواهای علمای اسلام و مراکز و مجامع دینی اسلامی
- ۴.۲ فتوای مجتهد بزرگ آیتالله محمد حسین آل کاشف الغطاء
- ۴.۳ فتوای کمیتۀ فتوای جامعالازهرا
- ۴.۴ " فتوای جناب شیخ حسن مامون مفتی دیار مصر " :
- ۴.۵ فتوای اعضای جمعیت علمای بزرگ و بسیاری دیگر از علما و مدرسین در جامعالزهرا در قاهره و دیگر مناطق مصر
- ۴.۶ " فتوای علامه سید محمد حبیب عبیدی مفتی موصل عراق " :
- ۴.۷ فتوای مهم کمیته فتوای دانشگاه الازهر راجع به فروش زمینهای فلسطین به یهودیان :
- ۴.۸ " فتوای شیخ سعدالدین علمی در مورد فروش زمین به یهودیان "
- ۵ مآخذ :
الف - فلسطین
فلسطین سرزمینی عربی و اسلامی و از جمله سرزمینهایی است که بیشترین اماکن مقدسه و آثار اسلامی در آن جای گرفته است . آرامگاه شماری از انبیاءگرام ( ص ) در این کشور میباشد . مسجدالاقصی ، اولین قبله و مهمترین مسجد بعد از حرمین شریفین و محل اسراء پیامبر اکرم ( ص ) در آنجاست . به هنگام فتح اول بیت المقدس توسط مسلمانان و حفظ صیانت و نجات آ ن از چنگ متجاوزین رومی و صلیبی ، صدها هزار مبارز و مجاهد پاک - که شمار زیادی از سحابه و بزرگان تابعین و علما و رهبران و فرماندهان در میان آنها بودند - . شهید شدند . سرتاسر سرزمین فلسطین که مجاهدان بسیاری در آن به شهادت رسیدند ، مملو از مقبرههای مطهر آنان شد . این مقبره پس از استیلای صهیونیستها بر این سرزمین در شرف انهدام و نابودی کامل میباشد .
ب - یهودیان و اسرائیل
بر اساس نظریه دینی و ادعای یهودیان که گمان میکنند تورات به بازگشت آنها به سرزمین موعود بشارت داده است ، رهبران صهیونیست ، از یهودیان جهان دعوت کردند برای برپایی دوباره تخت داوودی در بیت المقدس - که از زمان حضرت داوود بر آن حکمفرمایی داشتند - به فلسطین مهاجرت کنند . همچنین از یهودیان دعوت کردندکه معبد یهودی هیکل سلیمان - که رومیان چندین قرن پیش از فتح اسلام آن را به کلی منهدم کرده و از بین برده و هم اینک در جای آن مسجد مبارک اقصی برپاست - را بازسازی کنند . بازسازی معبد " هیکل سلیمان " به معنای تخریب و از بین بردن مسجد مبارک اقصی و ساخت این معبد بر روی ویرانههای آن میباشد .
رهبران صهیونیسم با دولت استعمارگر انگلیس در مورد انتقال یهودیان به فلسطین به موافقت رسیدند . نیز از آنها برای برپای کشور اسرائیل در آن سرزمین که مطامع آنها را متحقق سازد و نیز در جهت تهیه و تامین وسایل و امکانات گردآوری میلیونها یهودی - که از نقاط مختلف جهان به فلسطین انتقال یابند - کمک خواستند . این یهودیان آموزش و تخصصهای نظامی لازم را یاد گرفتند و برای جنگ با کشورهای عربی و مسلمان همسایه ، در اردوگاهها و شهرکهای یهودینشین حفاظت شده در مرزهای این کشورها اقامت گزیدند . رژیم اسرائیل از زمانی که شکل گرفت با جدیت تمام و سعی و کوشش فراوان شروع به فراهم آوردن این وسایل و امکانات کرد . مقادیر زیادی سلاح و مهمات نیز از کشورهای بزرگ استعمارگر به ویژه آمریکا ، انگلیس ، و فرانسه برای سرکوبی اعراب و شکست آنها در جنگها ، و نیز تحکیم موقعیت خود تهیه کرد . سرازیر شدن دلارهای آمریکا به سوی این رژیم نیز کمک شایانی به این رژیم کرد تا هر ساله دهها هزار یهودی را به فلسطین انتقال یابند .
رژیم اسرائیل با کمک کشورهای استعمارگر در راه برپایی مجدد تخت داوود در بیتالمقدس ، بر بخشهایی از خاک مصر و سوریه و اردن و تمامی سرزمین فلسطین از جمله شهر بیتالمقدس که مسجد مبارک اقصی در آن واقع شده ، مستولی گردید . اهالی عرب و مسلمان آنجا را بیرون راند و این شهر را به عنوان پایتخت کشور خود برگزید . علاوه بر آن اقدام به فراهم آوردن تاسیسات آبیاری اراضی یهودیان و تولید نیروی برق برای کارخانههای آنها و حفر تونلهای زمینی با صحرای سینا به منظور گردآوری میلیونها یهودی در فلسطین نمود . این امر گسترده شدن میلیونها یهودی در مرزهای مصر را ممکن ساخت و از آنجا که آبهای تحت تملک رژیم اسرائیل نیاز ساکنان را برطرف نمیکند به کشورهای عربی همسایه به ویژه لبنان ، برای دستیابی به آب مورد نیازشان " از رودخانههای آن " تجاوز کرد . آمریکا که پشتیبان و جمایتکنندۀ دائمی صهیونیستها میباشد آنان را در این امر کمک کرده و طرح معروف " جانسون " 16 و دیگر طرحهای استعماری را در ارتباط با آن مطرح ساخته است . بنابراین قصد یهودیان از استیلا بر فلسطین و برپایی حکومت اسرائیل در آنجا این است که حکومت موارد ذیل رابه انجام رساند :
- بازسازی معبد سلیمان در محل مسجدالاقصی و برپایی مسجد تخت داوود در بیتالمقدس و فراهم ساختن وسایل و امکانات به منظور گردآوری میلیونها یهودی در فلسطین .
- سیطره اقتصادی بر خاورمیانه عربی و کشورهای اسلامی و بازار و قرار دادن آنها برای صنایع یهودی ، به طوری که اعراب و دیگر مسلمانان در این میان مصرفکننده تولیدات صنایع اسرائیل باشند .
- پیشروی از فلسطین به کشورهای همسایه و عربی و دیگر و استیلاء بر آنها به نحوی مرزهای این کشور از نیل تا فرات گسترش یابد . در این طرح علاوه بر فلسطین ، کشورهای اردن ، سوریه لبنان ، عراق و بخشی از عربستان شامل محلها و روستاهایی از مدینه که در زمان حضرت رسولاکرم ( ص ) قبیلههای یهودی در آنها ساکن بودند و نیز قسمتی از مصر شامل شبه جزیره سینا تا دلتا مورد نظر صهیونیستهاست .
این اهداف و مطامع دینی و سیاسی و اقتصادی صهیونیستها ، به طور قاطع و آشکار در گفتارها و مصاحبههای رؤسا و رهبران صهیونیسم و نیز روزنامهها و کتب و نشریات آنها منعکس و منتشر میشود . در اصول و برنامههای احزاب و جمعیتها و سایر مؤسسات آنان نیز مطرح شده است .
ج - استکبار جهانی و کشورهای استعمارگر حامی صهیونیسم
استعار غرب در قرون وسطی جنگی استعماری و ویرانکن را بنام دین ( در جنگهای صلیبی ) به شرق اسلامی عرضه و تحمیل کرد . هرچند پس از دو سده ، اقدامات هولناک و جنگهای صلیبیان علیه مسلمانان در سال 1187 یایان یافت اما پس از شکست از مسلمانان شروع به برگزیدن روشهای دیگری در جنگ مستمر خود با مسلمین کرد . استعمار زیر پوشش تمدن و نامهای متعدد مثل نشر فرهنگ ، بالا بردن سطح زندگی ، حمایت ، سرپرستی ، قیمومیت برای آشنایی حکومتها با نحوۀ ادارۀ کشور و بالاخره انعقاد پیمان نظامی و نامهای دیگر از این قبیل ، نقشههایی را برای تجزیه جهان اسلام کشید و دست به اقداماتی زد . هنوز هم در شرق و جهان اسلام به اقدامات خود ادامه میدهد . از جمله خطرناکترین این اقدامات کوشش در قطع رابطه کشورهای اسلامی با یکدیگر بود . اتحاد و رابطهای که از بزرگترین عوامل شکست حملات صلیبی در گذشته به شمار میرفت و به همیاری کشورهای عربی و اسلامی با یکدیگر و قرار گرفتن آنها در یک صف در مقابل جنگجویان صلیبی کینهتوز منجر شده بود .
در ابتدا کشور انگلیس و سپس فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهای غربی با ا ز بین بردن اتحاد و یکپارچگی کشورهای اسلامی ، با حمایت و سرپرستی و قیمومیتی که بر بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر تحمیل کردند عهدهدار وظیفه عمده در قطع این رابطه گردیدند . فلسطین نیز قربانی این نوع استعماری انگلیس شد . زیرا یهودیان را به عنوان عنصر جنگ در سرزمین فلسطین واردکرد . بالفور وزیر خارجه انگلیس تیز به منظور امکان بخشیدن به گردآوری یهودیان در فلسطین و استیلا براین سرزمین و تسلط بر امور اقتصادی آن ، با ارایۀ طرح و پیشنهاد معروف خود به نام " وعده بالفور " ، سلطۀ یهودیان بر این سرزمین را بر ساکنان اصلی آن تحمیل کرد
انگلیس با سلاح و مهمات به کمک یهودیان شتافت . آنان را آموزش نظامی داد و سپس برای آنها ارتشی ایجاد کرد که به وسیله آن به کشتار اهالی عرب فلسطین بپردازند . اعرابی که در اثنای دورهی قیومت حتی از ادارۀ آموزش فرزندانشان محروم ساخته و خلع سلاح کرده و آنها را به جرم نگهداری هر گونه سلاح ومهماتی به اعدام محکوم میکرد . و هر فلسطینی را از تمامی وسایل مقاومت مفید خلع مینمود . اما در مقابل ، وسایل جنگ و دشمنی را برای یهودیان فراهم میآورد . حتی پس از اینکه سلطه و قیومتش بر فلسطین پایان پذیرفت ، ارتش آن برخی مواضع مهم سرزمین فلسطین و بسیاری از سلاحهای خود را تسلیم یهودیان کرد و از آنجا خارج شد . آمریکا نیز همواره با انگلیس درکمک به یهودیان مشارکت داشته است . پس از تشکیل اسرائیل با تمام نیرو از نظر سیاسی و اقتصادی این رژیم را کمک کرد و درهای خزانههای خود را بر روی صهیونیستها گشود . میلیونها دلار به آنها کمک بلاعوض کرد و زرادخانههای سلاح خود را در اختیار آن رژیم قرار داد . و مهربانتر از مادری که فرزندش را به دامان بگیرد ، فرزند نامشروع خود اسرائیل را در دامان خویش گرفت . بدینگونه این دوکشور و کشورهای استعمارگر دیگر ، در بیرون راندن اعراب و مسلمانان از سرزمینشان و جایگزین کردن یهودیان به جای آنان صهیونیستها را یاری رساندند . بدین ترتیب رژیم اسرائیل سدی بین کشورهای عربی و اسلامی در آسیا و برادران آنها در آفریقا فاصله انداخت و خود نیز جرثومه فسادی در ییکر دنیای اسلام شد تا هر زمانی که بخواهند در مقابل استعمار و استکبار مقاومت کنند مانع ارتباط آنها با یکدیگر شده و خنجری باشد بر پهلوی کشورهای اسلامی که زیر بار فشار و خواستههای استکبار جهانی نمیروند . پس از این دیگر برای استکبار جهانی و استعمارگران غربی مهم نیست که اسرائیل بر برکشورهای عربی همسایه یا برخی از آنها استیلا یابد ، بلکه تا زمانی که یهودیان اهداف سیاسی و نقشههای استعماری غرب را محقق میسازند آنان را کمک کرده و به عنوان یک دژ مستحکم در مقابل کشورهای اسلامی که جلوی ارتباظ آنها با یکدیگر را میگیرد ، ایستاده و شان و مقام و جایگاه اسلام را تضعیف میکنند .
استکبار جهانی و کشورهای متحد آن به امکاناتی که در تاسیس اسرائیل در فلسطین در اختیار یهودیان قرار دادند و مشکلاتی که در سایر کشورهای عرب مسلمان به وجود آورند و مصائب و حوادث استعماری که تاکنون بار آوردهاند اکتفا نکردند . . بلکه ضمن اعلام طرحهای تسلیم طلبانه برای اعراب - که معروفترین آنها طرح ٨ مادهای ریگان در تاریخ 6/6/1982 ( اردیبهشت 1362 ) به دنبال تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان تحت عنوان " طرح صلح آمریکایی برای مردم خاورمیانه " میباشد ( نک : ریگان ، طرح صلح - ) - به یکی دیگر از وسایل جهنمی استعماری خودکه نام پیمانهای امنیتی نظامی برای دفاع از دموکراسی و یا آزادی بر آن نهادهاند تکیه کرده است . آنها با تمام توان میکوشند تا به منظور زیر سیطره خود قرار دادن نیروهای نظامی ، منابع و تسلیحات و... کشورهای عربی و اسلامی ، آنها را در این گونه پیمانها17 واردکرده و آنان را در جهت تحقق اهداف استعماری و حفظ منافع خود در منطقه سوق دهند . یا با وابسته کردن کشورهای عربی به خود ، آنها را از روی آوری به تحقق منافع و مصالح اعراب و مسلمانان و یا دفع تجاوزی که بر مسلمانان و سرزمینهای آنها واقع شده بازدارند . بدین ترتیب به اسرائیل اجازه شعار ] از نیل تا فرات [ خود را جامه عمل پوشانده و مرزهای سرزمینهای خیالی خود راگسترش دهد . در صورت امکان نیز وارد بازی دیگری شده و با تسلیم کردن اعراب در مقابل خود ، انها را به پشت میز مذاکره با رژیم صهیونیستی کشانده و حاکمیت دولت غیرقانونی یهود را در فلسطین قانونی و تثبیت کند .
د _ صلح با اسرائیل
همانطور که ذکر شد حکومتها و دولتهای عربی ناچار به انعقاد پیمان آتشبس با اسرائیل شدند . از آنجاکه صهیونیستهای جنگ طلب و متجاوز ، مسلمانان را از دیار و سرزمین خود بیرون رانده و خود به جای آ نها نشستند و مطامع خطرناکی را درکشورهای عربی و مسلمان دیگر دنبال میکنند ، پیمان ترک مخاصمه منعقد با آنان معنایی جز توقف جنگ ندارد . لذا طبیعی است که کشورهای عربی از روز اول تشکیل دولت اسرائیل خود را در حالت جنگ با این رژیم قرار دهند و در هیچ امری از امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و... با آن توافق نداشته و آ ن را به رسمیت نشناسند . نیز طبیعی است که در پی آن ، این کشورها از ورود محصولاتی که از خارج برای یهودیان فلسطین سرازیر میشود ، و یا وسایل و محصولاتی که از فلسطین به خارج صادر میگردد و موجب تقویت اسرائیل میشود و صنایع و تجارت آنرا تقویت میکند ، جلوگیری کنند .
این امر تاکنون موجب شده علیرغم گذشت بیش از چهل سال - و در حال حاضر نیم قرن - از وجود این رژیم و نیز کمکهای فراوانی که از طرف کشورهای استعماری به ویژه آمریکا به آن شده نتواند بر این عوامل تقویت کننده به صورت عوامل ثابت و حقیقی دست یابد . زیرا تا زمانی که عناصر پایدار شده رژیم اسرائیل فراهم نباشد امکان زندگی و ثبات را در منطقه ندارد . افزون بر آن سرزمینی را که اشغال کرده از لحاظ مساحت و مبادی ورودی برای زندگی جمعیت فرضی این رژیم کافی نیست و پیرامون آن را کشورهای اسلامی احاطه کردهاند . مسلمانانی که از اعتراف به چنین رژیمی و صلح با آن امتناع ورزیده و تمام تولیدات صنایع و صادرات آن را تحریم کردهاند به طوری که این رژیم بازار مناسبی برای فروش تولیدات خود - آن چنان که میخواهد - نمییابد . شروع انتفاضه فلسطین در سرزمینهای اشغالی نیز گسترش صنعت را در این کشور محدود کرده و تقریباً روند تصاعدی آنرا متوقف ساخته و راههای درآمد آن را کاهش داده است . عنصر اقتصادی در اسرائیل که از مهمترین و قویترین عناصر تقویتکننده رژیم آن به شمار میرود طی چندین سال که قیام فراگیر فلسطینیان شروع شد ، ضعیف و ناتوان و سست شد . به گونهای که اعتمادی بر آن نمیتوان داشت و نیازمندیهای این رژیم را برآورده نمیسازد . بدین لحاظ رژیم صهیونیستی سعی کرده از اموال یهودیان جهان و خزانه آمریکا کمک بگیرد و یا اینکه به منظور جلوگیری از کاهش بودجۀ کشور از کشورهای استعمارگر غربی و بانکهای بینالمللی و مؤسسات مالی جهانی وامهای کوتاه مدت و یا بلند مدت دریافت کند . لذا با توجه به اینکه برای رژیمی که با کمکها و بخششهای خارجی و جمعآوری کمک و اعانه زندگی میکند نمیتوان امید بقا داشت ، آمریکای جهانخوار به منظور جلوگیری از فروپاشی این رژیم به بهانه مقابله با اصولگرایی و بنیادگرایی اسلامی در منطقه و تحریک اعراب علیه این پدیدۀ نوظهور - که بنیان این رژیمها را در معرض خطر قرار داده - شروع به برانگیختن رژیمهای عربی برای صلح با رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن آن کرده است . این شناسایی و اعتراف رسمی به وجود اسرائیل ، تثبیت حاکمیت آن رژیم را بر سرزمینهای اشغالی فلسطین و نیز برداشتن محاصره اقتصادی و گشایش بازارهای کشورهای عربی بر روی تولیدات و صنایع آن را به دنبال دارد . در نتیجه ، صنعت و بنیادهای اقتصادی رژیم صهیونیستی شکوفا میشود و این رژیم به دور از مشکلات سیاسی و یا نظامی ناشی از کشمکش با اعراب ، میتواند ارکان و عوامل اساسی قدرت خود را تقویت کند . که در این صورت بدون هیچگونه مانع و مشکلی میتواند نقشههای توسعهطلبانه خود را به اجرا درآورد . این مطلب ، توضیحات برخی اموری بود که به همراه سؤالات ذیل ، به منظور استفتا ، تقدیم علمای بزرگ شریعت اسلام میشود و اینک سؤالها :
- چه کاری یر مسلمانان کشوری اسلامی مانند فلسطین در برابر دشمنان اسلام که قصد جنگ با آنان کرده ، واجب است . دشمن این کشور را از دست اهالی آن گرفته و آنها را از سرزمینشان بیرون رانده و خود به جای آنها اسکان یافته و در آن سرزمین دولتی به نام اسرائیل برای خود بر پاکرده است ؟ این رژیم علاوه بر اقداماتی گه توضیح داده شد اقدام به تخریب و انهدام بسیاری مساجد و اماکن مقدسه اسلامی کرده است . بسیاری از این محلها را به صورت اماکن خوشگذرانی که حرمت دین و عبادت را پایمال میکند تبدیل کرده است .
همچنین به مقبرههای تاریخی اسلامی راکه گروههای زیادی از مجاهدان صدر اسلام . از جمله صحابه بزرگ و علما و فرماندهان و صالحان - در آنها مدفون هستند مورد اهانت قرار داده است . همچنین به نبش این قبور پرداخته و در محل آنها ساختمانها و میدانهای بازی و تفریحگاه و مجتمعهای مسکونی یهودی نشین احداث کرده است .
- در صورتی که نجات فلسطین ( فی حد ذاته ) بر مسلمانان واجب باشد ، هنگامی که این سرزمین در چنگ دشمن است و او در این کشور قدرتمند شده وکشورهای عربی و اسلامی همسایه را مورد شدید ترین خطرات . - نسبت به زمین و داراییها و منافع و زندگی و جان اهالی آنها - قرار دهد ، تکلیف آنها چگونه میباشد ؟
- در صورتی که جنگ به علت آرامش و آتش بسی که قبلاً ذکر شد متوقف شده ، ولی حالت جنگی بالقوه وجود داشته باشد ، آیا پایان دادن به حالت اتش بس به واسطه صلح با اسرائیل - همانگونه که درکنفرانس صلح خاورمیانه اعراب و اسرائیل که با نظارت و دخالت مستقیم آمریکا مطرح شده است - جایز میباشد . در صورتی که این صلح منجر به موارد زیر میگردد .
- اعتراف به رژیم اسرائیل که دارای تمامی حقوق بینالمللی در این کشور عربی و اسلامی باشد .
- صرفنظر کردن از کشور فلسطین و سرزمین انکه صهیونیستها از مسلمانان غصب کردهاند . همچنین تخلیه کردن این کشور برای یهودیها و اعتراف به حاکمیت قانونی اسرائیل در فلسطین اشغالی
- همکاری با این رژیم و برداشتن محاصره اقتصادی عربی از آن و تامین امکانات بهرهبرداری از وسایلی گه توان آن را افزایش میدهد و اجرای نقشهاش را برای حمله کشورهای عرب و مسلمان قدرت میبخشد . کوتاه سخن اینکه آیا صلح با اسرائیل و یا مذاکره با آن برای صلح ، با توجه به خطرهای فوقالذکرکه از آن ناشی میشود جایز میباشد ؟
- حکم کشورهای بیگانه و استعمارکری که صهیونیستها را در اشغال سرزمینهای اسلامی فلسطین و بیرون راندن اهالی آن سرزمین کمک و یاری کردند و هماکنون نیز ا ز آن حمایت میکنند چیست ؟ ) اولاً همکاری و دوستی با آنها به ویژه هنگامی که این همکاری و دوستی منجر به رساندن ضرر به منافع مسلمین میگردد . ثانیاً بستن پیمانهای نظامی با آنها که به قرار دادن نیروها ، ارتش ، تسلیحات و داراییها و موقعیت کشورهای مسلمان تحت تصرف این استعمارگران منجر میگردد . و در نتیجه این نیروها و امکانات را به سوی اهداف استعماری آنها در همین کشورهای عربی و اسلامی سوق میدهد و مانع آن میشوندکه مسلمانان از این امکانات در جهت دفاع از خود و سرزمینشان استفاده کنند .
- در صورتی که برپایی دولت یهودی " اسرائیل " خطر عظیمی گه توصیف شد نه تنها علیه ملت فلسطین بلکه علیه کشورهای عربی و اسلامی دیگر نیز داشته باشد ، حکم شرعی مسلمانان و اعراب به ویژه اهالی کشوری که مورد هدف و تجاوز خطر واقع شدهاند . ( مثل لبنان ) در ارتباط با آمادهسازی آنچه که نیروی دفع این خطر و نابودی منشاء آ ن را در توان دارند ، چیست ؟ با توجه به اینکه خداوند متعال میفرماید : " و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة " و آیا واجب و لازم و حتمی نیست که این آمادگی در نزد کشورهای مزبور جایگاه نخستین را نسبت به دیگر مسائل داشته باشد . و در راه این آمادگی از هر میزان کوشش و بذل مال به ویژه تامین اسلحه لازم و حتی سلاحهای مدرن از هر طریق ممکن دریغ نشود .
- آیا جایز است که به اسرائیل امکان بهرهگیری از رودها و آبهای کشورهای لبنان ، اردن ، سوریه ، و مصر در جهت رشد کشاورزی و تقویت صنایع آن داده شود تا بتواند علاوه بر اسکان یهودیان در فلسطین ، صدها هزار یهودی دیگر را در مئطقه نقب در مجاورت با مرزهای مصر و در مرز لبنان و منطقه اشغالی جولان گرد آورد .
- همان طورکه ذکر شد صادرات محصولات کشاورزی و صنایع تولیدی رژیم صهیونیستی به بازارهای جهانی ، نقش چشمگیری در اقتصاد اسرائیل دارد . با توجه به این امر ، خرید کالاها و صنایع تولیدی و محصولات کشاورزی اسرائیل و یا حتی عدم جلوگیری از صادرات آنها به خارج ، در صورتی که به توان اقتصادی و بنیادهای سیاهی و نظامی . آن کمک میکند چه حکمی . دارد . امید است که با بیان حکم شرع اسلام در مورد سؤالات فوقالذکر ، به صورت مفصل پاسخ لازم برای مسلمانان جهان به ویژه آنهایی که تلخ تجاوز استکبار جهانی و صهیونیسم اشغالگر را چشیدهاند داده شود . در پایان سعادت و سلامتی همۀ علمای اسلام را از خداوند متعال خواهانیم .
احکام شرعی و فتواهای علمای اسلام و مراکز و مجامع دینی اسلامی
" امام خمینی ( قدسسره ) : نک : آیتالله العظمی امام خمینی ( فتواهای - نسبت به مساله فلسطین و اسرائیل )
فتوای مجتهد بزرگ آیتالله محمد حسین آل کاشف الغطاء
اعلان جهاد مقدس برای نجات فلسطین
حضرت آیتالله العظمی شیخ محمد حسین آل کاشف الغظاء رهبر شیعیان در نجف اشرف فتوای مهم زیر را در راه نجات فلسطین صادر کردند .
$$blockquote$$بسم الله الرحمن الرحیم$$blockquote/$$
" یا ایهاالذین آمنوا هل ادلکم علی تجارةٍ تنجیکم من عذابٍ الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلک خیرٌ لکم ان کنتم تعلمون یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جناتٍ تجری من تحتها الانهار م مساکن طیبة فی جناتٍ عدنٍ ذلک الغفور العظیم و اخری تحبونها نصرٌ من الله و فتحٌ قریب و بشر المؤمنین " $$blockquote/$$
برخی بزرگان نسخهای از فتوایی را که در مورد لزوم دفاع از فلسطین صادر کرده بودم درخواست کردند و انگیزه این درخواست ، دردها ومحنت حاضری است که پس از 30 سال مبارزه و فداکاریهای بیشمار که با جان و مال انجام گرفته و از حد شمارش خارج است به این سرزمین مقدس رسیده است . و ما هم اینک شاهدیم که محنت و بلوی از مرزهای فتوی گذر کرده و وجدان هر مسلمان با احساس را خدشهدار کرده است . و ضمیرش وجوب دفاع از فلسطین را با تمام قدرت به او الهام کرده و بذل جان و مال عزیز در این راه و اعلان جهاد مقدس آسان و سبک شده است . پس ای مسلمانان سستی و تنبلی به خود راه ندهید که شما برتر و بالاترید . $$blockquote/$$
" ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم و ما النصر الا من عندالله و لله قوی عزیز . " $$blockquote/$$
محمد حسین آل کاشف الغطاء$$blockquote/$$
$$blockquote/$$
در ماه ربیعالثانی سال 1358 ه - . ق سؤالهایی در مورد مساله فلسطین و دفاع از آن به محضر ایشان ( رحمةالله علیه ) تقدیم شد که به نحو زیر پاسخ گفتند .
جواب سؤال اول - بله ، دفع کسی که اراده تسلط بر فلسطین یا هر کشوری را از کشورهای اسلامی و بیرون راندن مسلمانان از آنجا را دارد شرعاً بر مسلمانان واجب است .
جواب سؤال دوم - در صورتی که فلسطین برای دفع دشمن کافی نباشد بر مسلمانان دیگر به ترتیب نزدیکی به محل - تا حدی که تمامی مسلمانانی که توان انجام این کار را دارند در برگیرد - واجب است .
جواب سؤال سوم - بله ، تمام انواع کمکها ، نظیر خدمات مالی و جانی و سایر وسایلی که منجر به تضعیف شدن گردد ، واجب است .
جواب سؤال چهارم - بله ، بر تمام مسلمانان در سایر مناطق و کشورها واجب است که یهود و حامیان و کمکدهندگان به او را تحریم کنند . و هر کسی که از یهود چیزی خریده یا به او بفروشد تا مصنوعات آنها را تزویج کند و یا تولیدات آنان را بپوشد و یا از محصولات آنها بخورد و یا هر نوع معامله تجاری یا غیر تجاری با آنان بکند با خدا و پیامبرش به ستیز ، موجب غضب خدا و رسولش شده و به حق خیانت ورزیده و قلب اعراب و اسلام را جریحهدار کرده و بلکه به موجب کلام الهی " و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین " از دین اسلام خارج شده است .
محمد حسین آل کاشف الغطاء
مدرسه بزرگ کاشف الغطاء و مدرسه نجف اشرف
فتوای کمیتۀ فتوای جامعالازهرا
کمیته فتوای جامعالازهر در روز یکشنبه 18 جمادیالاول سال 1357 ه - . ق برابر با اول ژانویه 1956م به ریاست آقای استاد شیخ حسن مخلوف عضو جمعیت علمای بزرگ و مفتی سابق سرزمین مصر و با عضویت جناب آقایان " شیخعیسی منول " عضو جمعیت علمای بزرگ و شیخ سابق دانشکده شریعت ( شافعی مذهب ) و " شیخ محمود شلتوت " عضو جمعیت علمای بزرگ ( حنفی مذهب ) و " شیخ محمد طنیخی " عضو جمعیت علمای بزرگ و مدیر وعظ و ارشاد ( مالکی مذهب ) و " شیخ محمد عبداللطیف سبکی " عضو جمعیت علمای بزرگ و مدیر تفتیش جامعالازهر ( حنبلی مذهب ) و با حضور " شیخ زکریا بری " دبیر فتوی ، تشکیل جلسه داده و در مورد استفتای مذکر نظر دادند . نک : کمیتۀ فتوای جامعالازهر ( فتوای - نسبت به مساله فلسطین )
" فتوای جناب شیخ حسن مامون مفتی دیار مصر " :
بسمالله الرحمان الرحیم
الحمدلله وحده و الصلاة و السلام علی من لانبی بعده
از درخواستی که از طرف برخی علمای الازهر شریف به همراه یادداشتی که در برگیرنده استفتای حکم شرعی در مورد صلح با رژیم اشغالگر قدس و پیمان با کشورهای استعمارگر و بیگانه دشمن مسلمین و اعراب و نیز در مورد تاییدکنندگان یهود در دشمنیهایش با مردم فلسطین تقدیم شده بود ، اطلاع حاصل کردیم .
جواب : از سؤال آشکار میشود که فلسطین سرزمینی است که مسلمانان آن را فتح کرده و زمانی طولانی در آنجا اقامت گزیدهاند و بخشی از کشورهای اسلامی گردیده است که اغلب اهالی آن مسلمان هستند و به همراه آنان اقلیتی نیز از ادیان دیگر در آنجا اقامت دارند . فلسطین سرزمین اسلامی است که احکام اینگونه سرزمینها بر آن جریان دارد و یهود بخشی از این سرزمین را جدا کرده و برای خود در آنجا جکومتی غیر اسلامی بر پا نموده و اکثر اهالی مسلمان آن بخش را از آنجا بیرون رانده است . برای شناخت حکم شریعت اسلام در مورد صلح با یهودیان فلسطین اشغالی بدون در نظر گرفتن جنبه سیاسی آن بایستی بدانیم که آیا هجوم دشمن به هر کشوری از کشورهای مسلمین جایز است یا نه و در صورتی که جایز نباشد چه کاری بر مسلمانان در مقابل این دشمنی واجب میباشد .
شریعت اسلام هجوم دشمن را به کشورهای اسلامیبه هر انگیزه و سببی که باشد جایز ندانسته و سرزمین اسلامی بایستی توسط اهالی مسلمانآن حفظ شود و جایز نیست که هیچ تجاوزگری به آن تجاوز کند . در مورد اینکه در حالت تجاوز به کشور اسلامی ، جهاد با این دشمن با تمام نیرو بر اهالی آن واجب عینی میباشد در میان مسلمین هیچ اختلافی نیست . صاحب مغنی میگوید که جهاد در سه مورد واجب میشود ، اول - زمانی که دو گروه مسلمین با یکدیگر برخورد کرده و در مقابل هم صف بکشند . دوم - هنگامی که کفار به کشوری حمله آورند جنگ با آنان و دفع آنها بر اهالی آن کشور واجب است . سوم - زمانی که امام عدهای را برای اعزام به جبهه فرا خواند ، این اعزام بر آنهاواجب میباشد . از این رو خداوند بر مسلمین واجب کرده که برای دفع هر تجاوزی که ممکن است بر کشور آنها واقع شود آماده باشند . خداوند میفرمید " و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم " پس آمادگی برای جنگ دفاعی بر ضد کسی که به خاطر دین مسلمین بر آنها حملهور شده و علیه هر کسی که بر کشور مسلمین طمع بورزد بر همه حکمومتهای اسلامی واجب است . زیرا مسلمین بدون این آمادگی ، امتی ضعیف میباشندکه تجاوز به آنان برای دیگران آسان میشود . و آنچه یهود در فلسطین انجام داد تجاوز به کشوری اسلامی بوده است . لذا بر اهالی فلسطین واجب است که با قدرت ، این تجاوز را پاسخ گویند تا آنکه یهود را از کشورشان بیرون رانده و این کشور را به حیطه اسلام باز گردانند . این امر بر تمامی اهالی فلسطین واجب عینی است ، نه واجب کفایی که اگر عدهای اقدام به آن کردند از دیگران ساقط شود . و از آنجا که کشورهای اسلامی به طور کلی خانه فرد مسلمان به شمار میآید ، در صورت تجاوز دشمن ، جهاد در مرحله اول بر اهالی همان کشور ، و در مرحله بعد بر مسلمانان دیگری که در کشورهای اسلامی دیگر اقامت دارند واجب می شود . زیرا گرچه به صورت مستقیم به کشورهای آنان تجاوز نشده ، اما از طریق تجاوز به کشوری اسلامی که بخشی از کشورهای اسلامی است ، آنها نیز مورد تجاوز دشمن واقع شدهاند . پس از آنکه حکم اسلام در مورد تجاوز به کشوری اسلامی را دانستیم ، حکم شریعت در مورد صلح با متجاوز را میتوانیم دریابیم که آیا امری جایز است یا غیر جایز . جواب اسن است که صلح در صورتی که برای باز گرداندن بخش مورد تجاوز واقع شده به اهالی آن باشد صلحی جایز بوده و اما اگر برای تایید تجاوز و تثبیت آن باشد ، بدان دلیل که تایید تجاوز باطل بوده و آنچه مترتب بر باطل باشد خود نیز باطل است ، صلحی باطل میباشد . فقها ، صلح با اهالی کشور دشمن و یا باگروهی از آنان را در صورتی که به مصلحت مسلمین باشد برای مدتی معین جایز شمردهاند . دلیل آن کلام خداوند استکه فرمود : " و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله " وگفتهاند گرچه این آیه مطلق و بدون هیچ قیدی است اما اجماع فقها برای اینکه این آیه را به مورد وجود مصلحت برای مسلمین مقید سازند آیه دیگری را اشاره میکنند که خداوند میفرماید : " و لا تهنوا و تدعوا الی السلم و انتم الاعلون " . اما در موردی که مصلحتی در صلح وجود نداشته باشد فقها به اتفاقنظر صلح را جایز نمیدانند . و ما میبینیم که صلح بر پایه اینکه سرزمینهایی را که یهود از فلسطین سال نموده در چنگ او باقی مانده و به اهالی آن بازگردانده نشود تنها آنان را محقق ساخته و هیچ مصلحتی برای مسلمین در آن وجود ندارد ، به همین دلیل ما از لحاظ شرعی این صلح را - مگر با وجود شرایط و قیودی که مصلحت مسلمین را محقق سازد - جایز نمیدانیم .
جواب سؤال دوم - پیمانها و معاهداتی که مسلمانان با کشورهای غیر اسلامی دیگر منعقد میسازند در صورتی که به صلاح مسلمین باشد از نظر شرعی جایز است ، اما اگر تایید دولتی باشدکه - مانند یهود متجاوز به فلسطین - به کشور اسلامی تجاوزکرده باشد ، تقویت طرف متجاوز بوده و برای آ ن فایده و سود دارد ، این امر شرعاً جایز نمیباشد . و ما همکاری مسلمانان را برای رفع هر تجاوزی که برکشورهای آنها واقع شود و اینکه آنان میان خود معاهدات و پیمانهای منعقد سازند - که آنان را از لحاظ قول و فعل مانند قدرتی واحد نشان دهد که به شدت به هرکسی که خود خیال هجوم به هرکشور اسلامی را بپروراند یورش ببرد - بر این پیمانها ترجیح میدهیم . در صورتی که به این معاهدات و پیمانهایی که هدف آنها تجاوز به کسی نبوده و تنها برای جلوگیری از تجاوز به وجود آمده ، تلاش سریع با تمام وسایل ممکن برای خرید اسلحه از تمامی طرفهایی که سازنده اسلحه میباشند انجام گیرد و نیز مبادرت به ساخت سلاح درکشورهای مسلمان - برای تقویت ارتشهای اسلامی هم پیمان اضافه شود تماماً امری است که برای تضمین سلامت امت اسلامی - که مسلمانان به سوی آن گام برداشته و آن را برای کشور خود و سایرکشورهای اسلامی و بلکه برای دیگرکشورهای غیر اسلامی آرزو دارند - واجب و ضروری میباشد . آنچه روشن است اینکه یهود دارای موضعی ویژه است که نه اهالی فلسطین و نه هیچ حکومت اسلامی با آن صلح منعقد نکرده است . این رژیم هنوز ا ز سرزمینهای اشغالی رانده نشده و هنوز در فلسطین حضور دارد . به موجب حکم سیاسی آرامش و آتش بسی که کشورها بر هر دو طرف تحمیل کرند ، حکومتهای اسلامی به دنبال یافتن راه حلی عادلانه برای این مساله رفتند ولی یهود به آن رضا نداده و با تجاوزات مکررشان - که برکسی پوشیده نیست - آن را نقض نمودند . تمام آنچه مسلمانان انجام دادهاند ، اسرائیل آن را تجاوز به حقوق خود میداند . این اقدامات عبارت است از محاصره ا سرائیل و جلوگیری از ورود سلاح و مهماتی که برای رسیدن به این رژیم ازکشورهای اسلامی عبور میکرد . برای . آنکه ما حکم شریعت را در مورد این مساله بدانیم یادآور میشویم که آنچه برای دشمنان ارسال میگردد دو نوع است .
نوع اول - سلاح و آنچه در حکم اسلحه است و نوع دوم غذا و مثل آن است . فقها ارسال سلاح به دشمنان از طریق فروش سلاح به آنان را به دلیل آنکه موجب تقویت آنان در جنگ با مسلمانان میگردد ، منع کردهاند . این فقها همچنین ارسال مواد و آهن و چوب و هرچه در ساخت سلاح استفاده گردد را به دشمن - . چه فروشی آن پیش از صلح یا پس از آن واقع شده باشد - به دلیل آنکه این صلح در شرف نقض و پایمال شدن است و دشمنان در حال جنگ بر ضد ما هستند ممنوع کردهاند .
شکی نیست که شان یهودکمتر ازکسی است که مسلمانان برای مدت معینی با او پیمان ترک مخاصمه بستهاند و به فرض اینکه حالت آرامش نیز صلح نامیده شود یهودیان با تجاوزاتشان آن را نقض کردهاند . و نقض صلح از یک طرف موجب بطلان آن میشود و نیز طرف دیگر را از پای بندی به آ ن آزاد میسازد .
اما در مورد نوع دوم مراسلات ، فقها گفتهاندکه قیاس حکم به منع وجلوگیری از وصول غذا و لباس و... به دشمنان میکند ولی ما حکم آن را از روی نص درمییابیم . نص هم آن است که پیامبر ( ص ) به ثمامة فرمان دادند که به اهالی مکه - درحالی . در حالی که در حال جنگ با مسلمین بودند آذوقه و دارو برساند .
این نص در موردکسانی است گه به واسطه خویشاوندی به پیامبر مربوط بودند و به همین دلیل پیامبر پس از آنکه وضعیت آنها وخیم شد درخواست آنان را پاسخ گفت . و این حالت فعلاً شامل یهودیان فلسطین نمیباشد ، لذا ما با استناد به این قیاس ارسال هر چیزی را برای یهود ، جایز نمیدانیم . زیرا ارسال هر چیزی را برای آنان ، اسرائیل را تقویت کرده و آنها را در تثبیت و اصرار به موضعشان که قابل توجیه شریعت نیست مغرور و فریفته میسازد .
و الله تعالی اعلم
فتوای اعضای جمعیت علمای بزرگ و بسیاری دیگر از علما و مدرسین در جامعالزهرا در قاهره و دیگر مناطق مصر
" وجوب جهاد برای نجات فلسطین و حمایت از مسجدالقصی "
به فرزندان امت عرب و اسلام از علمای دانشگاه الازهر شریف
" هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین "
بسمالله الرحمن الرحیم
ای جماعت مسلمانان کار از کار گذشت و عواملی سرکشی و طغیان علیه فلسطین لشکر آراستند . در حالی که مسجد الاقصی نخستین قبله مسلمین و حرم سوم و پایانۀ سیر شبانه خاتمالنبیین ( ص ) در این سرزمین است . کار از کار گذشت و برای شما روشن شد که باطل هنوز در شباب است و هنوز هوی بر عقلهای آنها سیطره دارد و پیمانی راکه راه عدل و انصاف میانگاشتند چیزی جز برنامهریزی برای ظلم و اجحاف نمیباشد . امروز دیگر صبری بر آن ظلمی که میخواهند ما را در سرزمین خودمان با آن درمشکل اندازند و سینههای ما را به زمین آشنا سازند و پیوندهای خلقهایی راکه خداوند در دین و زبان و احسسشان اتحاد بوجود آورده از هم بدرند ، باقی نمانده است . تصمیم سازمان ملل متحد تصمیمی است گه از خود آن نیست و تصمیمی باطل و ظالمانه است که هیچ بهرهای از حق و عدالت در آ ن وجود ندارد . فلسطین ملک اعراب و مسلمین استکه در ان جانهای گرانقدر و خونهای پاکی را بذل نمودهاند و انشاءالله علیرغم مخالفت اهل باطل وکارشکنان ، ملک اعراب و مسلمین باقی خواهد ماند و هیچ کس - هرکه میخواهد باشد - نمیتواند با اعراب و مسلمین بر سر فلسطین به نزاع برخاسته و آن را پاره پاره کند .
زمانی که سرکشان ستمگر به این اماکن مقدسه سوءقصد کردند فرزندان امت عرب و اسلام را چونان شیران ژیانی یافتند که ا ز شرف خود دفاع کرده و سرکشان را با چنگالی خرد و دندانهایی فرو ریخته به عقب راندند . آنان امروزه مردانی در رویارویی و شیرانی در جان نثاری هستند و تاریخ سیرت اولیه آنان را به ایشان بازگردانده است " و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون " .
ای فرزندان عربیت و اسلام ، شما درگذشته با دلیل و برهان آ ن چنان که خداوند میخواست برای گرفتن حقتان ستیز کردید تا آنجاکه چهرۀ حق بدون هیچ پوششی برای مردم روشن شد . اما دسیسهها و فتنههای صهیونیست و اموال او توانست که چشمها را کور وگوشها را کر وگردنها را خم و نرم کرده و با سواران و پیادههایش به این حق مقدس حمله ور شود . شما ناگهان خود را در سازمان ملل متحد تنها یافته و مدعیان یاری عدالت به آرامی از شما کناره گرفتند . برخی از آنان به شما اهانت کردند و برخی نیز به دشمنان شما گرایش پیدا کردند . بعضی هم سکوت اختیار کردند و خود را به بیطرفی زدند . در اینجا شما جهاد دلیل و برهان را به پایان برده بودید و در پی این جهاد ، نجات و حمایت از حق است که جهادی دارای راه قانونی و سخن مسموع و دارای شنونده میباشد . شما با این جهاد از وجود خود و از آینده فرزندان نسل آینده خود دفاع میکنید . پس از شرف خود پاسداری و دفاع کرده و گرگها را از جنگل برانید و آنطور که حق جهاد است در راه خدا جهاد کنید .
" فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیاةٍ الدنیا بالآخرةٍ و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجراً عظیماً "
" و الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا الیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفاً "
ای فرزندان عربیت و اسلام
" خذوا حذرکم فانفروا ثباتٍ او انفروا جمیعاً " ( اسلحه برگرفته و به تنهایی یا دستهجمعی اعزام شوید ) مبادا تاریخ بنویسید که اعراب غیور و بزرگوار در مقابل ظلم به سجده افتاده و با خواری ، ذلت را یذیرا شدند . کاری سخت و مشکل همه را فراگرفته و امروز روز حل و فصل و خاتمه کار است و روز شوخی و بازی نیست . هر عرب و هر فرد مسلمان در نقاط دور و نزدیک بایستی آنچه که حیله مکاران و ستم تجاوزگران را از شرف و ناموس آنان دفع میکند از جان و مالشان بذل کنند . راهها را بر آنها ببندید و در همه جا درکمین آنها باشید . آنها را در تجارت و معامله محاصره و تحریم کنید . در میان خود ، گردانهای جهاد آماده سازید و به آنچه خدا بر شما واجب کرده اقدام کنید و بدانید که اکنون جهاد بر هرکسی که توانایی جسمی و مالی دارد واجب عینی است و هرکسی که از این واجب روی گرداند سبب خشم الهی و نیزگناه بزرگی شده است .
" ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراة و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به ذالک هو الفوز العظیم "
شما که با ایمانتان به خدا ، جان و مالتان را به او فروخته بودید هم اینک زمان بذل و تسلیم آن فرا رسیده است . به پیمان الهی وفا کنید تا او به پیمان شما وفا کند . جهان بایستی خشم شما را درکرامه و دفاعتان از حق نظاره کند . این خشم شما بایستی علیه دشمنان حق و دشمنان خودتان باشد نه علیه کسانی که هموطن شما هستند حق شرف دارند و میبایستی مورد حمایت شما قرار گیرند . از اینکه بر فردی از این اشخاص ستم و تجاوز روا دارید بپرهیزید زیرا خداوند تجاوزگران را دوست ندارد . بایستی در تمامی نقاط زمین به کلمه جهاد جهاد جهادکه مومنین آن را دوست میدارند پاسخ و لبیک گفته شود . خدا با شماست .
امضا
شیخ محمد مامون شناوی شیخ دانشگاه الازهرا
شیخ محمد حسنین مخلوف مفتی دیار مصر
شیخ عبدالرحمن حسن وکیل شیخ دانشگاه٠ الازهر
شیخ عبدالمجید سلیم مفتی سابق دیار مصر
شیخ محمد عبداللطیف دراز مدیر دانشگاه الازهر و دانشسراهای دینی
شیخ محمود ابوالعیون منشی کل دانشگاه الازهر و دانشسراهای دینی
شیخ عبدالجلیل عیسی شیخ دانشگاه زبان عربی دانشگاه الازهر
شیخ حسینی سلطان شیخ دانشگاه اصول دین
شیخ عیسی منون شیخ دانثکده شریعت
شیخ محمد جهنی شیخ دانشسرای قاهره
شیخ عبدالرحمن تاج شیخ بخش عمومی
شیخ محمود غمراوی بازرس الازهر
شیخ ابراهیم حمروش
شیخ محمود شلتوت
شیخ ابراهیم جبالی
شیخ محمد شربینی
شیخ محم عتریس
شیخ محمد عرابه
شیخ حامد محسین
شیخ عبدالفتاح عنانی
شیخ محمد عرفة
شیخ فرغلی ریدی
شیخ احمد حمیده
شیخ محمد ابو شوسه
شیخ علی معداوی
شیخ عبدالرحمن علیش
اعضای جمعیت علمای بزرگ و بسیاری دیگر ا ز علما و مدرسین در دانشکدهها و دانشسراهای الازهری در قاهره و دیگر مناطق مصر .
" فتوای علامه سید محمد حبیب عبیدی مفتی موصل عراق " :
وجوب جهاد برای نجات فلسطین
یکی از مقدمات مسلم و مشهود این است که حق پسر قدرت و حقیقت و دختر برهان و دلیل است . مساله اعراب و مسلمین در مورد مساله نیز قضیه حق و حقیقت است که تنها از قبیل سخن تنها و ادعای محض به شمار نمیآید . از نظر اینکه این مساله حقیقتی است که با دلیل وگواهی و برهانهای قطعی و سندهایی در طول تقریباً ربع قرن به واسطه کمیتههای متعدد و در زمانهای مختلف ثابت گردیده است .
روشن است که حقیقت پس از آنکه با دلیل و برهان ثابت شد به صورت حق درآمده و از آنجا که حق فرزند قدرت است و در اینجا هزار دلیل و برهان نیز سودی نمیبخشد . زیرا مطلب از این باب است که تحصیل حاصل از لحاظ منطقی ممنوع است و این فرزند مشروع ( حق ) پدرش را که چیزی جز قدرت نمیباشدطلب میکند . حقیقت با دلیل آشکار گردیده و به صورت حق درآمده و سپس نیروهای قهرمان آن را یاری میدهند . از آنجا که مسئله فلسطین حقی مشروع و قانونی برای اعراب و مسلمانان است بر آنها واجب است تا زمانی که قدرتمندان از روی ظلم و دشمنی با آنان به این حق اعتراف نکرند - پس از اینکه مشروع بودن آن اثبات شد و آن را با صلح ، تسلیم صاحبان قانونی و اصلی آن نکردند - این حق قانونی را از طریق قانونیش یعنی جهاد به دست آوردند . آهن را تنها آهن میشکافد و تنها با قدرت به مقابل قدرت باید رفت . این موضوع ، امر واجب شرعی اعراب و مسلمین در قبال مساله فلسطین و یگانه داروی موثر میباشد .
از آنجا که مقدمات واجب نیز مانند خود واجب ، واجب میباشند فراهم ساختن نیرو به منظور به دست آوردن توانایی لازم برای انجام امر واجب جهادنیز واجبی حتمی میباشد . چگونه میتواند غیر از این باشد در حالی که این موضوع با نص قرآن اثبات شده که خداوند میفرماید : " و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة "
و بدین لحاظ که ترتیب آیه کریمه به مقتضای قواعد علم بیان عربی مقتضی عمومیت نیرو بدون هیچگونه تخصیصی به یکی از انواع آن باشد و اتحاد و همدلی در رتبهای بالاتر از سلاح و مهمات از بزرگترین انواع نیرو در این شرایط حساس و پیچیده در مقابل این دشمن کینهتوز و پرعناد میباشد ، اتحاد و یکپارچگی مسلمانان از بزرگترین واجبات است . چگونه میتواند غیر از این باشد در حالی که وجوب آن با دو آیه از قرآن عزیر ثابت شده که میفرماید : " و اعتصموا بحبل االه جمیعاً و لا تفرقوا "
و " و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم " ریحکم در این آیه به معنای قدرت شما بوده و آیه در مقام هشدار و دادن توجه ، به ما میفهماند که تنازع و کشمکش موجب ناکامی آرزو و از بین رفتن قدرت و نیز ننگ شکست میباشد . و جانها و مالها که طلایهداران عمل به واجبات میباشند در حالت جنگ - تا حد کفایت که بیان این مقدار بعداً خواهد آمد - در مالکیت ما نبوده بلکه ملک خدا میباشدکه او آنها را از ما اگر مؤمن باشیم خریداری کرده است . این نص قرآن است که " ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة " ما باید در صورتی که به راستی مسلمان و معتقد به قرآن مبین هستیم به این معاملهای که خدا با ما انجام داده بشارت و مژده دهیم که " فا ستبشرا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو القوز العظیم "
فتوای مهم کمیته فتوای دانشگاه الازهر راجع به فروش زمینهای فلسطین به یهودیان :
در سال 1369 ه - . ق کمیته فتوای دانشگاه الازهر شریف به ریاست جناب مفتی مصر در مورد تحریم فروش زمینهای فلسطین به یهودیان و وجوب تحریم و عدم معامله با آنان ، فتوای مهمی صادرکردکه عبارت است از :
$$blockquote$$ " هرکسی که فروش زمینهای فلسطین به یهودیان یا معامله با آنان را از طریق خرید از مغازهها و تجارتخانههای آنها و یا ترویج و توزیع کالاها و تولیدات آنان را مباح بداند ، مرتد بوده و ازگرده ، مسلمین خارج میباشد . " $$blockquote/$$
ن . ر : کمیته فتوای دانشگاه الازهر شریف ( فتوای - راجع به فروش زمینهای فلسطین به یهودیان - 1366 ه - . ق )
" فتوای شیخ سعدالدین علمی در مورد فروش زمین به یهودیان "
شیخ سعدالدین علمی یکی از علمای فلسطینی و مفتی مشهور شهر قدس فتوایی مبنی بر تکفیر مسلمانانی که زمین به یهودیان بفروشند صادرکرد . در این فتوا آمده است : " هر مسلمانی که زمینی به یهودیان بفروشد ، مرتد به شمار میآید و عقد و ازدواج وی لغو میگردد و در گورستان مسلمانان به خاک سپرده نخواهد شد . "
شیخ سعدالدین علمی دارای مناسب زیر بوده است : مفتی قدس ، رئیس قضات کرانه باختری ، رئیس دادگاه تجدید نظر کرانه باختری ، رئیس شورای اوقاف و امور مقدسات اسلامی ، رئیس هیئت امنای دانشکده " الدعوةو اصول دین " ، رئیس هیئت امنای دانشکده علوم و تکنولوژی ، رئیس انجمن علوم و فرهنگ اسلامی ، رئیس شورای عالی ، عضو شورای جهانی مساجد انجمن جهان اسلام مکه .
ن . ر : فتواهای شرعی علمای اسلام در مورد فلسطین
مآخذ :
- گزارش خبرگزاری : شماره 1515 .
- نشریه جنبش جهاد اسلامی فلسطین : حکم الاسلام فی قضیة فلسطین و الصلح مع الکیان الصهیونی ، بیتالمقدس للطباعة و النثر ، بیروت 1991 .