کمیته فتوای دانشگاه الازهر ( فتوای 1366 ه . ق - راجع به فروش زمینهای فلسطین به یهودیان )

از دانشنامه فلسطین


فتوای بزرگ و مهمی که کمیته فتوای دانشگاه الازهر شریف به ریاست جناب مفتی سابق دیار مصر در مورد تحریم فروش زمینهای فلسطین به یهودیان و وجوب تحریم و عدم معامله با آنان صادر کرد .

" هر کسی که فروش زمینهای فلسطین به یهود یا معامله با آنان از طریق خرید از مغازه ها و تجارتخانه های آنها و یا ترویج و توزیع کالاها و تولیدات آنان را مباح بداند مرتد بوده و از گروه مسلمین خارج می باشد . "

دانشگاه الازهر - - کمیته فتوی

بسم الله الرحمن الرحیم

استفتای زیر به کمیته فتوای دانشگاه الازهر آمد :

خبر حمله یهودیان صهیونیست به کشور مقدس فلسطین که دربرگیرنده نخستین قبله و سومین حرم و مقدسات دیگر می باشد و همچنین خبر تصمیم قطعییهودیان به تبدیل فلسطین به مملکتی یهودی و استیلا بر زمینها و مقدسات آنجا و بیرون راندن اهالی عرب آن از آنجا بین عام و خاص مردم پیچیده و شایع شده است .

بزرگترین وسیله ای که یهود برای رسیدن به آمالش از آن کمک یافته خرید زمین از اعراب و بیرون بردن این زمینها از تحت تسلط آنها و همچنین درآوردن این زمینها تحت ملکیت است یهود و استیلا ، بر امور اقتصادی به هدف به فقر کشاندن اهالی فلسطین که منجر به کوچ آنان از آنجا می شود می باشد .

خواهشمند است حکم شرعی کسی که زمینش را به یهود فروخته و یا به عنوان واسطه جهت ترویج این نوع معامله عمل کرده و یا آنکه یهودیان را در رسیدن به اهدافشان که تملک کشور و یهودی ساختن آن بوده به هر نوعی از انواع کمک و همکاری ، یاری رساند را بیان نمایید .

با توجه به اینکه تمامی امور مثل ؛ فروش زمینها به یهودیان و کمک تجاری و اقتصادی به آنان و خرید کالاها و تولیدات آنان برای اهالی فلسطین به ویژه و برای تمامی مسلمین به طور عموم به عنوان مهمترین وسیله ای که منجر به رسیدن یهودیان به مطامع مذکورشان می شود ، شناخته شده است . آیا این شخص که این اعمال را انجام می دهد با این

عملش مرتد گردیده و بایستی مرتد مثل حکم به طلاق همسر ، تحقیر فرد ، طرد و بر مرده او نماز نخواندن و عدم دفنش در گورستان مسلمانان با او رفتار شود ؟

الحمدالله رب العالمین و الصلاة والسلام علی سیدالمرسلین سیدنا محمد و علی آله و صحبه و من تبعهم باحسان الی یوم الدین

اما بعد ، این کمیته به اطلاع می رساند اینکه مسلمان از دشمنان دینش که معارض او بوده و بر اهلش تجاوز و تعدی نموده اند دوستی برگزیده و یا با عملکرد خود امکان اذیت مسلمانان در امور دینی و نیرنگ جهت سلب اموال آنان و جدا نمودن آنان از سرزمین و دیارشان را به دشمن داده تا دشمن بتواند این امر را وسیله تضعیف کار مسلمین و شکست شوکت آنان و از بین بردن دولتشان و برپایی کشوری غیراسلامی که با حیله و زور بر مسلمین مسلط شده و با فرمان داده و نهی کردن سلطنت خود بر آنان را گسترش داده قرار دهد از پرگناه ترین جرائم و منفورترین منکرات نزد خداوند می باشد .

خداوند بر کسانی که دشمنان دین را به دوستی گرفته و یا به جای مؤمنین آنان را محرم خود می گیرند بسیار سخت گرفته و می فرماید :

" یا ایهاالذین امنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم ان کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی و ابتغاء ، مرضاتی تسرون الیهم بالمودة و انااعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم و من یفعله منکم فقد ضل سواءالسبیل ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداءً و یبسطوا الیکم ایدیهم و السنتهم بالسوء و دوا لو تکفرون لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم " ( ممتحنه ، 3 - 1 ) و همچنین خداوند می فرماید : " یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا بطانة من دونکم لا یألونکم خبالا و دوا ماعنتم قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قدبینا لکم آلآیات ان کنتم تعقلون " ( آل عمران ، 118 )

قرآن به نهی از دوستی با تجاوزگران غیرمؤمن و تحریم رفاقت و مودت با آنان اکتفا ننموده بلکه این عمل را منافی ایمان دانسته و صاحب آن را از اهالی اسلام نمی داند کلام الهی را که می فرماید : " لاتجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حادالله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم اواخوانهم او عشیرتهم " ( مجادله ، 22 ) و یا آنکه می فرماید : " لا یتخذالمؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شی ء " ( آل عمران - 28 ) بخوانید .

شکی نیست هر کسی که در راه آزار مسلمانان به دلیل دینشان کار کرده و وسایل مختلف را جهت تسلط بر مسلمین با قدرت و یا با حیله مثل فریفتن ضعفا ، با مال و دیگر امور دنیوی و دور نمودن آنها از زمین و دیارشان جهت رسیدن به هدف خوار و تحت فرمان درآوردن مسلمانان در زیر سلطنتی غیر از سلطنت دینشان به کار می گیرد از بدترین کسانی است که به نبرد با خدا و پیامبرش برخاسته است .

همچنین شکی در این نیست که کمک به دشمنان و فراهم آوردن وسایلی که آنها را در راه تحقق اهدافشان منجمله خوار نمودن مسلمانان و پراکنده کردن اتحاد آنان و محو کشورشان یاری رساند گناهی بزرگتر و ضرری عمده تر از مجرد دوستی و رفاقت با آنهاست که خداوند حکم به منافات آن با ایمان فرموده است .

کسی که خود را از مسلمانان می داند در صورتی کهدشمنان مسلمین را در گناهی از این گناهان شدید کمک کرده و مستقیما یا با واسطه آنها را یاری رساند از اهل ایمان به شمار نیامده و در ردیف آنان جای نمی گیرد . بلکه با این عملکرد خود دشمن آنان بوده و از دین مسلمین برکنده و جدا شده و با این گناهی که مرتکب شده دشمن تر از کسی است که آشکار به دشمنی با اسلام و مسلمین می پردازند .

پس بر مسلمین تکلیف است که به تحقیق و کاوش در امور خود پرداخته و آماده و هشیار بوده و به سوی رشد خود خیز برداشته و به اصلاح امور خود پرداخته و در حفظ نظام و تقویت دولتشان هدایتها و راهنمایی های قرآن را پیروی نموده و بایستی امور مربوط به دین و میهنشان نزد آنان محبوب تر از هر چیزی باشد تا آنکه در زمره کسانی که مورد و عید شدیدی که در کلام الهی داده شده نباشند :

" قل ان کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتوها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بامره . " ( توبه ، 24 )

بر مسلمانان واجب است که در این امور از سیره و

روش پیامبرشان پیروی نموده و در مسیر نقشه های نیکویی که پیامبر برای آنان رسم نمود راه پیموده و به دوستی با مؤمنین پرداخته و از صلح جویان غیرمسلمان بیزاری جسته و با هر کسی که به دشمنی با خدا برخاسته یا هم دینان او فریب داده و سعی در اذیت نمودن و سخت گرفتن بر آنان در وطن هایشان نموده و یا در راه پراکنده کردن اتحاد مؤمنین و پاره پاره نمودن جماعت آنان کار می کند دشمنی ورزد .

بر مسلمانان واجب است که با این دشمنان خدا و دین به دشمنی برخاسته و آنان را طرد نموده و در مورد تجارت ، صنایع و منازل و مجتمعات آنان را در محاصره و تحریم قرار داده و نظیر همین معامله را با هر کسی که به دوستی با این دشمنان پرداخته و یا آنان را در راه اهدافشان کمک داده و راهی که دشمنان را به اهدافشان می رساند برای آنان هموار نماید داشته باشند .

پیامبر اکرم ( ص ) و مؤمنین با تعدادی از صحابه که از شرکت در جنگ تبوک سرباز زده بودند قطع رابطه نموده و آنان طرد کردند ، در جامعه با آنها معاشرت نکرده و در کاری با آنها مشارکت نداشتند ، از هم خوارکی و همنشینی و همراهی و سلام به آنان اجتناب می ورزیدند .

این متخلفین نه دشمنی را بر علیه مسلمانان یاری رسانند و نه راه مکر و فریب مسلمین را برای دشمنان دین هموار نموده و نه چیزی به دشمنان فروختند که موجب تقویت دشمنان بر علیه مسلمین و شدت سلطنت آنان بر مؤمنین گشته و نه کار مثبتی انجام دادند که کمک رساندن به دشمنان به حساب آید علاوه بر آن ، تعداد آنان کم و ناچیز بود به طوری که تخلف آنان موجب شکست ارتش مسلمانان و یا بهم ریختن اوضاع آنان نشده و فقط تنها کاری که آنان کردند این بود که با داشتن قدرت جهت شرکت در جنگ از آن سرباز زدند و با این حال پیامبر و اصحابش آنان را طرد و تحریم نمودند که این تحریم پنجاه روز به طول انجامید تا آنکه آنان به غمها و دردهای این قطع رابطه سوخته و دلهایشان از این قطع رابطه لبریز از پشیمانی و حسرت گردید تا آنجا که زمین با همه گستردگی و وسعتش برای آنان تنگ شد . " وضاقت علیهم انفسهم وظنوا ان الا ملجأ من الله الا الیه ثم

تاب الله علیهم لیتوبوا " . ( توبه ، 118 )

این مثال : خدا در مورد کسی است که کاری جز تخلف از فرمان جهاد نکرد و دشمنان با کار او مغرور و تهییج به عمل بر ضد سرزمین مسلمین نشده اند پس حالت ما در مورد کسی که عهده دار کمک به دشمنان گردید و امکان جای باز کردن و تثبیت در کشور و سرزمین اسلام و مسلمین را برای آنان فراهم می آورند چگونه می باشد .

هیچ مسلمانی شک ندارد که هر کس این دشمنان را به هر نوعی از انواع کمک مثل فروش زمینش و یا واسطه واقع شدن در این معامله با معامله تجاری و اقتصادی و یا با بیرون رفتن از جمع مدافعین از سرزمین ، یار رسانه جرم و گناهش بزرگتر و عظیم تر از کسی است که در حال قدرت ، جهاد را ترک گفته است و همچنین هیچ مسلمانی شک ندارد که هر کس یکی از این امور را انجام دهد هیچ ارتباطی با خدا و پیامبرش و مسلمانان نداشته و مسلمین از او بیزار بوده و او با این کارش نشان داده است که قلبش چیزی از ایمان و وطن دوستی لمس ننموده و هر کسی که پس از روشن شدن حکم الهی در این موضوع برای او موردی از این موارد همکاری را مباح بداند مرتد از این اسلام بوده و همسرش از او جدا گشته و ادامه همسری با او بر زوجه اش حرام بوده و پس از مرگ بر او نماز خوانده نشده و در گورستان مسلمین دفن نمی شود و بر مسلمین واجب است که با او قطع رابطه نموده و به او سلام نکرده و به هنگام بیماری از او عیادت نکرده و به هنگام مرگ جنازه او را تشییع نکنند تا آنکه این شخص به فرمان الهی بازگشته وتوبه ای انجام دهد که اثر آن در جان و احوال و گفتار و کردارش آشکار گردد .

در صورتی که شخصی از میان مسلمین یا دیگر برادران هموطن آنان نیازمند به فروش قسمتی از زمینش بود بر جمعیت مسلمین واجب است که با خرید این زمین از او و یا با کمک به او به اندازه ای که بی نیاز از فروش زمین گردد ، نیاز او را مرتفع سازند . همچنین بر تمامی مسلمین واجب است که جهت دفع خطر این دشمنان ظالم تلاشهای خود را مبذول داشته و با تمام نیرویشان به همکاری بپردازند .

والله اعلم

رئیس کمیته فتوی

عبدالمجید سلیم

14/شعبان/1366

مأخذ :

  1. من منشورات حرکة الجهاد الاسلامی فی فلسطین : حکم الاسلام فی قضیة فلسطین والصلح مع الکیان الصهیونی - فتاوی و مواقف شرعیه ، بیت المقدس للطباعة والنشر ، بیروت 1991 .