بیت المقدس ( تغییر بنا - توسط اسرائیل )
شهر بیت المقدس به خاطر اماکن مقدسه اى که در آن وجود دارد ، از شهرتى تاریخى برخوردار است . از جمله حرم شریف که مسجد مبارک الاقصى و مسجدالصخره در آن جاى دارد و در بخش جنوب شرقى قدس قدیمى ( بیت المقدس شرقى ) واقع است . در بیت المقدس 35 مسجد وجود دارد . دیوار شریف براق نیز در این شهر است . مقدسات مسیحى آن نیز عبارت است از کلیساى القیامه در مرکز شهر که شامل " درب الالام " و کلیساىجسمانیه است . اما یهودیان که مدعى هستند قدس ، شهر مقدس آنهاست ، هیچ آثار مذهبى و غیره در این شهر ندارند . تنها جایى را که به خود منسوب مى دانند ، دیوار غربى حرم شریف است که از املاک اسلامى است . آنها ادعا دارند که این دیوار یکى از دیوارهاى هیکل سلیمان است ( نک : ادعاى صهیونیسم در فلسطین )
اما حقیقت تاریخى غیر قابل انکار این است که دیوار غربى مسجدالاقصى هیچ ربطى به هیکل سلیمان ندارد ، زیرا این هیکل دوبار در معرض تخریب قرار گرفت و هیچ اثرى از آن باقى نماند . دلیل دیگر این که صهیونیستها به رغم تمامى حفاریهایى که در بیت المقدس شریف و در زیر دیوار غربى مسجدالاقصى انجام دادند ، نتوانستند هیچ اثرى از این هیکل سلیمان ادعایى پیدا کنند ( نک : باستان شناسان در فلسطین ) تا پیش از خروج استعمارگران انگلیسى از فلسطین ، تنها ملکى که یهودیان داشتند ، محله یهودى نشین شهر بود که عبارت است از یک کنیسه و چند خانه مذهبى نوبنیاد و بدون هیچ گذشته تاریخى .
طى نوزده سال اشغال فلسطین و جدایى میان دو بخش این شهر ، هر بخش به شیوه خاص خود ، توسعه اقتصادى و اجتماعى یافت و گواه تغییرات جمعیتى ویژه خود گردید که با دیگرى تفاوت داشت . پیوند میان دو بخش شهر ، محدود به " پیوند بصرى " به وسیله دوربینهایى گردید که به وسیله رژیم صهیونیستى در بخش غربى جهت استفاده زائران کار گذاشته شده بود .
پس از اشغال کرانه باخترى رود اردن و باقیمانده شهر بیت المقدس در سال 1967 توسط رژیم صهیونیستى و ویران شدن دیوار میان دو بخش قدیمى و جدید بیت المقدس و صدور بیانیه الحاق شهر به اسرائیل در 27/6/1967 ، زمینه براى تغییر شکل شهر آماده گردید و رژیم صهیونیستى از هیچ تلاشى براى این اقدام در شهر مطهر بیت المقدس فروگذارى نکرد . خاخامهاى یهودى سراسر جهان نیز کنفرانس عمومى در بیت المقدس تشکیل داده و به بحث پیرامون مسأله قدس نشستند . حاضران خواستار تجدید بناى هیکل سلیمان شدند .
زیرخ فازهافنک وزیر مذاهب گفت : " در مورد این که هدف نهایى ما بر پاداشتن هیکل سلیمان است ، هیچکس با ما بحث و مناقشه اى ندارد . اما وقت این کار هنوز فرانرسیده . در آن روز باید که زلزله اى رخ دهد و مسجدالاقصى را ویران کند و ما بر ویرانه هاى آن هیکل را بر پا داریم . "
به تدریج دیدگاه " جداسازى میان دو بخش " در ذهن نقشه پردازان صهیونیستى جاى گرفت و آنان به بخش قدیمى شهر به عنوان یک اثر باستانى نگریستند که به درد جهانگردان مى خورد . لذا عملیات نابودى منازل در این بخش و بیرون راندن ساکنان عرب از آنجا ، همراه با انهدام منازل و بناهاى موقوفه در مقابل میدان براق براى گسترش این میدان ، دنبال شد .
روزنامه صهیونیستى جیروزالیم پست در شماره 8/8/1967 خود گزارشى را تحت عنوان " نیاز به تخلیه 82 متر دیگر از دیوار ندبه " چاپ کرد . بعداً روشن شد که لازمه اجراى این خبر ، ویران کردن ساختمانهاى عربى واقع در پشت این دیوار از جمله مرکز امام شافعى ، بوده است . در تاریخ 15/7/1969 خبرنگار رویتر طى گزارشى از بیت المقدس که در روزنامه هاى انترنشنال هرلد تریبون نیز تحت عنوان " دیوارندبه باید کشف شود " به چاپ رسید ، نوشت : " در قدس اعلام شد که دیوار ندبه ( دیوار شریفه براق ) بعد از دو هزار سال و براى نخستین بار به طور کامل آشکار خواهد شد " .
در تاریخ 14/10/1970 مقامات صهیونیستى از توطئه گسترده اى در مورد دیوار حرم شریف پرده برداشتند . در این زمینه روزنامه صهیونیستى معاریو نوشت که باستان شناسان صهیونیست گفته اند که زیر دیوار باید به طول 485 متر حفارى شود . معنى این کلام آن بود که دیوارهاى جنوبى و شمالى و غربى حرم شریف باید ویران شود .
به رغم تلاشهایى که بیش از دو دهه براى انضمام بخش خاورى ( قدیم ) شهر صورت گرفت ، توطئه " گسستگى و جداسازى میان دو بخش " هر روز گسترده تر گردید . این توطئه در اجراى خطمشى اعلام شده توسط بن گوریون ، نخست وزیر رژیم صهیونیستى انجام مى شد . وى گفته بود " فلسطین بدون قدس معنى ندارد و قدس بدون هیکل معنى ندارد " .
بخش باخترى ( جدید ) به عنوان مکان کار و زندگى یهودیان و سایر روابط اقتصادى و اجتماعى تبعى آن ، باقى ماند . در صورتى که بخش نسبت به مردم عادى یهود ، عملاً به جایى براى زیارت تبدیل شده است . این تفاوت کار کردى ، افزون بر تباین جمعیتى ، بیگانگى میان دو بخش شهر را ، که پس از فاجعه شکست جنگ 1948 آغاز شده بود ، بیشتر کرده .
کنیست صهیونیستى ( پارلمان اسرائیل ) روز چهارشنبه 30 ژوئیه 1980 طرح الحاق قدس را تصویب کرد . تصمیم به الحاق قدس که صهیونیستها آن را قانون قدس نامیده اند ، تصریح دارد :
- قدس یکپارچه ، پایتخت اسرائیل است .
- قدس ، مقر رئیس کشور و کنیست و دولت و دادگاه عالى است .
واقعیت موجود نشان داده است - چه صهیونیستهاى افراطى به آن اعتراف کنند یا نکنند - که رژیم صهیونیستى خود به شکل عمده ، در تحکیم " گسستگى میان دو بخش شهر " مشارکت کرده است . اگر مسأله این چنین نمى بود ، دیگر نیازى نبود که سران رژیم صهیونیستى همواره بر مصوبه کنیست تأکید کنند مبنى بر این که " قدس متحد ، پایتخت ابدى کشور اسرائیل است " و برخى کشورها را مجبور گردانند تا سفارتخانه هایشان را به شهر اشغال شده بیت المقدس منتقل سازند . گرچه این کار ، از دیدگاه واقعى ، شکل اجرایى محض داشته است ، با این حال دلیلى است بر این که تغییر شکل بیت المقدس همواره در قلب و ذهن نقشه پردازان صهیونیستى وجود داشته است .
لذا شگفت آور نیست که برخورد صهیونیستها با مسأله قدس و آینده آن ، از نظر جوهرى از پیچیدگى برخوردار است و نیز جنبه نظرى این برخورد با جنبه عملى و واقعى آن ، متناقض است . این موضوع ، تنها مختص برخورد رسمى رژیم اشغالگر فلسطین با مسأله بیت المقدس نیست بلکه عقده پیچیده تمامى گرایشها ، جناحها و بلوکهاى غیر رسمى و غیر حزبى نظیر جمعیتهاى دینى ، خاخامها و غیره نیز مى باشد . ( نک : بافت سیاسى حاکم بر اسرائیل ) بر این اساس مى توان اغلب کارهاى رسمى و غیر رسمى صهیونسیتها درباره شهر بیت المقدس به ویژه بخش خاورى آن را مورد نظر و تجزیه و تحلیل قرار داد ، چه دربارهشهروندان ، سازمانها و آثار باستانى ، یا درباره اماکن مقدس موجود در شهر .
براى این اقدامات صهیونیستها ، محافل صهیونیستى دلایل مختلفى ارائه کرده اند . برخى از این دلایل از پیامدهاى رفتارى صهیونیستها برمى خیزد . افزون بر تغییر موقعیت فیزیکى شهر و گسستگى رمانتیکى که از نظر مادى ، کارکردى و جمعیتى بر روى زمین منعکس گردیده است ، دلیل دیگرى براى رفتار و اعمال صهیونیستها وجود دارد که از اهمیت بیشترى برخوردار است . این دلایل ، در تلاشهاى بیهوده اى نهفته است که جهت ایجاد بنیادها و استدلالهاى مادى براى اثبات درستى ایدئولوژى صهیونیستى به کار مى رود . ایدئولوژى اى که داراى محرکهاى متافیزیکى برگرفته از برخى مقوله هاى تورات و خرافه هاى برخى خاخامهاست و وظایفى را به دوش گرفته که از استراتژى و هدفهاى که در مقوله هاى اساسى و آشکار آن ذکر شده ، فراتر رفته است . ( نک : ادعاى صهیونیسم در فلسطین )
بى پایگى منطق جنبش صهیونیسم و روش عوامفریبانه آن ، شمارى از محافل صهیونیستى را واداشته است تا به منظور اعتبار بخشیدن دوباره به بسیارى از نظریه هاى این جنبش ، در جستجوى بنیادهاى مادى باشند . آنان در این چهارچوب به جستجو و کاوش بقایا و آثار پادشاهى یهود مى پردازند . اما هر بار پاسخ به کاوشگران و باستان شناسان ، ناامید کننده است و با دلایل مادى و ملموس عکس و نقیض آن چیزى که مى خواهند ، به اثبات مى رسد . ( نک : باستان شناسان در فلسطین ) فعالیتهاى رسمى صهیونیستها در درون بخش قدیمى شهر بیت المقدس آن چنان که در تحقیقات مرکز پژوهشهاى عرب در شهر اشغالى ذکر شده ، بر دو محور اساسى قرار دارد :
نخست : افزایش احداث آبادیهاى مهاجرنشین یهودى در شهر بیت المقدس ( محله یهودیان ) .
دوم : کاوش در بخش کهن شهر به طور عام ، و در پایین مسجد اقصى و آثار باستانى عربى ، به طور خاص .
هدف این کاوشها ، اثبات تاریخ ایجاد شهر در سال 1000 پیش از میلاد و محدود کردن آن در این فترت زمانى است ، که فترت زمامدارى پیامبران ، داوود و سلیمان بوده است . و نیز برخوردارى از حق وجود سیاسى کنونى و پیوند دادن آن با فترت تاریخى پیشین . آنان ، دوهزار سال پیش از آن تاریخ را نادیده مى گیرند که تمدن دوران " یبوسیها " - یکى از شاخه هاى کنعانیان نخستین - در 3000 سال پیش از میلاد وجود داشته است . ( نک : ادعاى صهیونیسم در فلسطین )
عملیات احداث مجتمعهاى یهودى نشین در بخش قدیمى شهر بیت المقدس و دیگر فعالیتهاى شهرک سازى ، منجر به تاراندن 25 هزار شهروند فلسطینى از این شهر گردیده است .
رژیم صهیونیستى پس از اشغال شهر در ژوئن سال 1967 ، محله مغاربه واقع در مجاورت دیوار براق - ندبه - را جهت ایجاد محوطه اى براى زائران و نمازگزاران یهود ، ویران ساخت .
نتیجه این اقدام اسرائیل عبارت بود از ویران سازى 135 خانه فلسطینى و آواره ساختن هفت هزار شهروند فلسطینى . سپس شرکت " عمران محله یهود در قدس " تأسیس یافت که همراه با برخى وزارتخانه ها و دیگر سازمانهاىصهیونیستى جهت اسکان شمارى از خانوارهاى یهودى ، فعالیت مى کرد . شش هزار تن از یهودیان مهاجر در این محله اسکان یافتند . مهندس " ابراهیم دقاق " دبیر سندیکاى مهندسان فلسطینى در کرانه باخترى اشغالى پیرامون این وضع مى گوید :
" باید گفت که مناطق ویران شده توسط مقامهاى صهیونیستى ، دیگر شایسته نام یک شهر باستانى داراى ساختمانهاى تاریخى کهن نیست بلکه برعکس ، آثار آن از بین رفته و راهها ، خیابانها و ساختمانهاى آن به شکلى مغایر با اصل ، تغییر یافته است . شکل نهایى ساختمانها هیچ پیوندى با گذشته و محیط پیرامون آنها ندارد . همچنین با حال حاضر نیز - جز در مورد خدمات جدیدى که رژیم براى ساکنان جدید فراهم ساخته - هیچ گونه پیوندى ندارد " . افزون بر فعالیتهاى شهرک سازى صهیونیستى که از هنگام اشغال شهر - در دوره حاکمیت حزب معراخ ( کارگر ) آغاز گردید ، و تا به امروز نیز ادامه دارد - فعالیتهاى دیگرى نیز وجود دارد که جمعیتها و انجمنهاى دینى افراطى بدان دست یازیده اند .
روزنامه " هاآرتس " از تشکیل دو انجمن دیگر جهت اسکان یهودیان در شهر بیت المقدس خبر داد . همین روزنامه در 18/1/1984 ، جزئیات اسناد یک انجمن مخفى دینى یهودى به نام " عطر الیوشنا " را فاش مى نماید . در این اسناد آمده است که این انجمن قصد دارد مبلغ 300 میلیون لیره اسرائیلى را جهت مرحله اول احداث مجتمع مسکونى یهودى نشین در شش نقطه شهر و ساختن یک مدرسه دینى نظیر " برخات ابراهام " ایجاد کند . مشهور است که اغلب دانش آموزان این مدرسه از جنایتکاران پیشین هستند .
محور دومى که فعالیتهاى صهیونیستها در شهر بیت المقدس براساس آن قرار دارد ، کارهاى حفارى است که تا سال 1981 به نه مرحله تقسیم شده است . این امر ، به رغم تناقض با ماده 32 قرارداد لاهه که انجام هر گونه حفارى آثار باستانى در مناطق اشغال شده را ممنوع مى شمارد انجام گرفته است .
این نه مرحله به طور مختصر عبارتست از :
مرحله نخست : این مرحله از اواخر سال 1967 آغاز گردید و در سال 1968 پایان یافت . حفاریها در 70 متر طول زیر دیوار جنوبى حریم قدس انجام گرفته است که این دیوار جلوى بخش جنوبى مسجداقصى و ساختمانهاى جامع " النساء " و موزه اسلامى و مناره" الفخریه " - چسبیده به آن - قرار دارد .
عمق این حفاریها به 14 متر رسیده است و به مرور زمان ، به عامل خطرناکى تبدیل شده که ممکن است شکافهایى در این دیوار و ساختمانهاى دینى و باستانى به وجود آورد .
مرحله دوم : این مرحله در سال 1969 به پایان رسید و 80 متر از دیوار حریم مقدس را در برگرفت . این حفاریها از شمال به یکى از دروازه هاى حرم شریف به نام " باب المغاربه " منتهى مى شود . مسیر این حفاریها از زیر 14 ساختمان دینى مسلمانان که وابسته به " مرکز امام شافعى " است مى گذرد . تمامى این ساختمانها شکاف برداشته و یا به وسیله بولدوزر با خاک یکسان شده اند ، ساکنان ساختمانها را نیز مجبور به ترک آنها کرده اند .
مرحله سوم : در سال 1970 آغاز و بار دیگر در سال 1975 از سر گرفته شد . در این مرحله ، حفاریها از زیر ساختمان کهن محکمهشرع ( که از کهن ترین بناهاى تاریخى اسلامى بیت المقدس به شمار مى رود . ) آغاز و به مساحت 180 متر از زیر پنج دروازه به نامهاى " سلسه " ، " مطهره " ، " القطانین " ، " الحدید " و دروازه علاءالدین بصرى ( معروف به دروازه مجلس اسلامى ) مى گذرد . بر بالاى این حفاریها ، ساختمانهاى دینى ، فرهنگى ، مسکونى و تجارى قرار دارند که شامل چهار مسجد باستانى " قایتباى " و بازار " قطانین " که کهن ترین بازار باستانى عربى - اسلامى در قدس به شمار مى رود و شمارى از مدارس باستانى و خانه هاى مسکونى است که حدود 300 عرب از مردم قدس در آنها سکونت دارند . عمق این حفاریها بین 10 تا 14 متر است که تاکنون باعث شکاف اندازى در بعضى از ساختمانها و در آن میان ، مسجد جامع عثمانى ، کاروانسراى " الکرد " و مدرسه " جوهریه " گردیده است که همگى جزو مستغلات دینى و فرهنگى به شمار مى روند . لیکن خطر حفاریها همچنان این املاک و مستغلات مجاور آن را تهدید مى کند .
مرحله هاى چهارم و پنجم : این مراحل در سال 1974 در بخش جلویى دیوار جنوبى آغاز گردید که از پایین بخش جنوب شرقى مسجداقصى و دیوار حرم مقدس آغاز شده و به مسافت هشتاد متر در شرق امتداد مى یابد . این حفاریها در ژوئیه سال 1974 از دیوار جنوبى حرم مقدس نیز گذشته و در چهار نقطه به رواقهاى پایینى مسجد مبارک اقصى و حرم شریف رسید .
نخست : پایین محراب مسجد اقصى و عمق مسجد مبارک اقصى .
دوم : پایین مسجد جامع عمر در بخش جنوب شرقى مسجد مبارک اقصى .
سوم : زیر درهاى پیوسته به رواقهاى واقع در پایین مسجد مبارک اقصى .
چهارم : زیر رواقهاى جنوب شرقى مسجد اقصى .
عمق این حفاریها به بیش از 13 متر رسید و دیوار و خود مسجد اقصى را به دلایل زیر در معرض ویرانى قرار داده است :
- کهن بودن ساختمان .
- خاکبردارى از زیر و بیرون دیوار .
- عوامل آب و هوا .
مرحله ششم : در آغاز سال 1975 در وسط بخش شرقى دیوار شهر و دیوار حرم شریف و میان دروازه " سیده مریم " و دروازه زرین ، شروع شد . این حفاریها ، گورهاى مسلمانان را تهدید مى کند پیکر عده زیادى از روحانیون ، دانشمندان و دولتمردان مسلمان در آنجا به خاک سپرده شده که پیشاپیش آنها ، دو صحابه پیامبر ، " عباده بن الصامت " و " شدادبن اوس انصارى " مى باشند .
مرحله هفتم : طرح عمیق تر کردن میدان شریف " براق " که " میدان ندبه " نامیده مى شود . این میدان با دیوار غربى مسجد مبارک اقصى و حرم شریف اسلامى همجوار است . این طرح در سال 1975 تدوین گردید و همچنان که در شماره 15/6/1977 روزنامه " القدس " ذکر شده ، با اصلاحاتى از سوى یک کمیسیون وزارتى صهیونیستها به تصویب رسیده است . این طرح شامل ضمیمه ساختن بخشهاى دیگرى از زمینهاى اعراب که با این میدان همجوار است و نیز ویران سازى ساختمانهاى آن و حفر زمین به عمق 9 متر مى باشد .
این میدان تا 7/9/1967 در برگیرنده حدود 200 مستغلات عربى - اسلامى بودبخش اعظم محله غربى شهر را تشکیل مى داد که در سالهاى 67 - 1977 ویران گردید و تمامى ساکنان آن بالغ بر هشتصد تن آواره شدند .
طرح جدید ، بناهاى مجاور را در معرض ویرانى قرار مى دهد که شامل بناهاى زیر است :
- ساختمان کهن محکمه شرعى که به مدرسه " تنکزیه " معروف است .
- ساختمان کتابخانه " خالدیه " که از کهن ترین کتابخانه هاى اسلامى بیت المقدس است .
- مسجد " ابومدین الغوت " که جزو املاک قدیمى اوقاف است .
- حدود 35 باب خانه که حداقل سیصد و پنجاه تن از مردم بیت المقدس در آنها سکونت دارند .
مرحله هشتم : این مرحله شامل منطقه واقع در پشت دیوارهاى جنوبى مسجداقصى و به مثابه ادامه طرح حفارى مرحله چهارم و پنجم مى باشد . هدف از انجام این مرحله ، کشف به اصطلاح قبرستان پادشاهان اسرائیل است .
مرحله نهم : عملیات این مرحله در اوت 1981 آغاز شد . حفاریها از دیوار غربى حرم شریف بیت المقدس عبور کرده و به یک تونل قدیمى که در سال 1980 کشف شده منتهى مى گردد .
این تونل به مسافت 25 متر از زیر دیوار غربى حرم شریف در نقطه اى چ ( مطهره ) که در میان باب السلسله و باب القطانین واقع است عبور کرده و به سوى شرق امتداد مى یابد و عمق آن بالغ بر 6 متر است و به سقاخانه قایتباى روبه روى قبه الصخره و در فاصله 30 مترى ناحیه غرب قبه منتهى مى شود .
اسرائیلیها هشت تونل دیگر نیز در زیر و اطراف مسجد اقصى حفر کرده اند . یکى در سال 1970 و دو تونل در سال 1971 و چهار تونل در سال 1974 تونل هشتم به دو سوراخ باز راه دارد که صهیونیستهاى مذهبى از آنجا به درون چاه " قایتباى " نفوذ کرده اند .
نخست : تونلى که به موازات دیوار غربى حرم شریف و در زیر بناهاى تاریخى مدارس دینى کشیده شده است . اغلب این مدارس به سبب حفاریهاى مزبور شکاف برداشته است . صهیونیستها به هنگام کندن تونل ، هر شکافى را با بتن مسلح پر مى ساختند تا از شنیدن شدن سر و صداى مربوط به عملیات درون تونل مى گذشت جلوگیرى کنند . دو سوراخ یادشده ، روز پنجشنبه 3/9/1981 ، یعنى روزى که سرزمینهاى اشغالى شاهد اعتصاب عمومى مردم علیه این حفاریها بود ، بسته شد .
شایان یادآورى است که " کمیته عمران اقصى " با همکارى شهروندان فلسطینى تلاش فراوانى انجام داد تا تونل 25 مترى را پر کند اما صهیونیستها ، دهنه چاه " قایتباى " را با بتن مسلح مسدود ساختند .
تونل هشتم ، از تونل اصلى - که اواسط دهه هفتاد کنده شده و از " براق " تا به محازات در مجلس کشیده شده - آغاز مى شود و پس از عبور از زیر راهرو " قایتباى " به سمت غرب ، به سوى قبه " صخره " کشیده شده است . پیوند میان این تونل با تونل دیگر ، زیر یک رواق اسلامى قرار دارد که دهها سال است بسته شده و از آن هنگام ، از این تونل به عنوان چاه آب استفاده مى شود .
رژیم صهیونیستى در کنار این اقدامات براى تغییر وضعیت شهر بیت المقدس همراه با نابودسازى منازل اعراب در بخش قدیمى شهر ، به شرکت " عمران محله یهود در قدس " اجازه داد تا اولین محله مسکونى را در این بخش مسلمان نشین احداث کند . در این محله یهودى نشین تا سال 1982 ، حدود 468 واحد مسکونى بر پا شد در ادامه این سیاست ، محله هاى مسکونى دیگرى بنا گردید که شهر را از دو ناحیه شمالى و جنوبى احاطه مى کرد . محله اشکول در طرف شمال غربى بیت المقدس اولین محله مسکونى یهودى نشین بود که در اطراف شهر و در محدوده شهردارى بیت المقدس عربى ساخته شد .
محله هاى مسکونى که اطراف شهر بیت المقدس ایجاد شد ، راه شمال و جنوب شهر را مسدود کرد و مجموعه شهرکهاى مالیه و ارویم ، زنجیره بزرگترى را براى بستن راه شرقى شهر به وجود آورد . تعداد محله هاى مسکونى که در چهارچوب حلقه داخل اطراف شهر ساخته شده بود به 5 محله مى رسید که در 16319 واحد مسکونى تا سال 1981 در آنجا برپا شده بود . ( نک : یهودى کردن بیت المقدس ) و ( ن . ر : حرم شریف بیت المقدس ، یهودى گردانیدن ) .
حفاریهاى بیت المقدس توسط صهیونیستها تا کنون کشف آثار اموى را به دنبال داشته است . صهیونیستها ارکان آثار اسلامى مهمى مانند مدرسه جوهرى را نابود ساختند به نحوى که سازمان یونسکو در سال 1974 اسرائیل را به دلیل تغییر آثار شهر مورد نکوهش قرار داد و خواستار محرومیت اسرائیل از کمکهاى یونسکو و اخراج آن از این سازمان گردید .
در طى این سالها عمق حفاریهاى زیر مسجدالاقصى بین 6 تا 9 متر بود و طى دهه هشتم ، مسجدالاقصى شاهد تلاشهایى در جهت تخریب و انفجار بود . این تلاشها در سالهاى 1981 - 1980 و 1982 انجام پذیرفت .
در همین حال ، حفاریها روبه گسترش نهاد ، ساختمانهاى اسلامى ، ویران و به جاى آنها کنیسه احداث مى شد . در سال 1894 مقادیر زیادى سلاح در تونلى در شهر کشف شد که معلوم گردید براى حمله به مسجدالاقصى آماده شده بود .
در همین سال نقشه انهدام مسجدالاقصى نیز کشف گردید . اینها علاوه بر تلاشهاى تندروهاى یهودى است که هر سال به طور پى درپى به این مسجد حمله مى کنند .
این عملیات همراه با عملیات مصادره اموال فلسطینیان و نابودى زمینهاى آنان همراه بود که خطرناک ترین آن را هیأت عالى اسلامى در 25/4/95 کشف نمود و اظهار داشت که اسرائیل اقدام به مصادره اراضى موقوفه و از بین بردن قبرها نموده به نحوى که املاک موقوفه در دوره عامود و سلوان وجوزه - و طور و نیز اراضى موقوفه اى به نام " صلودحه " با مساحت 36 جریب در جنوب شرقى مسجدالاقصى و در جوار قبرستان رحمت که عده اى از علما و صحابه حضرت رسول اکرم ( ص ) در آن مدفونند مصادره شده است . اسرائیل جاده موازى این قبرستان را از طرف شرق مسجدالاقصى به نحوى توسعه داده که اراضى این قبرستان در داخل جاده واقع گردد و قبرستانهاى " مأمن الله " و " مالحه " را به پارکینگ اتومبیل تبدیل کرده است . رژیم صهیونیستى به طور جدى براى خراب کردن قبرستانهاى " باب الرحمة " ، " یوسفیه " و " ساهره " که همه از آثار تمدن اسلامى در خارج از محوطه شهر است ، تلاش مى کند . این کارها را به عنوانمقدمه اى براى تغییر شکل بیت المقدس انجام مى دهد و هیأت عالى اسلامى در یادداشتى که به وسایل ارتباط جمعى ارسال داشته اعلام کرده على رغم وعده هایى که مقامات اسرائیلى در مورد جلوگیرى از حفاریها داده اند اما به وعده هاى خود جامه عمل نپوشانده اند .
" نابودى مسجدالاقصى و آثار اسلامى با مواد شیمیایى " از ابتداى سال 1994 اسرائیل اقدام به مصادره اراضى موقوفه و نابودى بناهاى اسلامى به وسیله مواد شیمیایى نموده است . این مواد شیمیایى ، صخره ها را ذوب و متلاشى مى کند .
خرابى طبقه زیرین مدرسه اسلامى عمر در تاریخ 3/8/1994 باعث کشف چندین تونل شد که به مسیرهاى مختلفى کشیده شده بودند و بعضى از این تونلها به مسجدالاقصى مرتبط مى شد و بعضى دیگر در امتداد تونل اصلى که از طرف دیوار براق به طول 500 متر کشیده شده به باب غوانمه مى رسد و سرانجام به دروازه اصلى مسجدالاقصى خاتمه مى یابد .
حفاریهایى که توسط وزارت ادیان و مقامات آثار باستان و شهردارى رژیم صهیونیستى در این زمان انجام گرفته به خاطر اجراى دستورات حکومتى است که خواهان گشودن درى براى ایجاد تونل در محله اسلامى مى باشد . این کار براى آماده سازى " عید قدس " در سال 2000 م . مى باشد . گزارش هیأت حاکى است که نابودى صخره ها و سنگهاى طبیعى به وسیله مواد شیمیایى انجام شده که منجر به سقوط بناهاى اسلامى گردیده است .
مجله " مناره" مورخه 11/5/1995 اعلام داشته که اسرائیل براى محو آثار اسلامى اقدام به متلاشى کردن صخره هایى نموده که اخیرا کشف شده و متعلق به دوره امویان است و براى از بین بردن استحکامات مسجدالاقصى ، اخیراً صخره هاى بزرگ را از کناره هاى آن به بهانه بررسى به جاى دیگرى انتقال داده است .
رئیس اداره آثار باستانى اسرائیل گفته است که به خاطر پیدا کردن تاریخ سنگها از مواد شیمیایى استفاده مى شود اما مشاهدات کارگران داخل تونلهاى زیر مسجدالاقصى و دیگر آثار باستانى حاکى از آن است که مسئولان اسرائیلى براى متلاشى کردن صخره هاى طبیعى ، مواد شیمیایى به کار برده و شب هنگام براى از بین بردن دیوار صحنهاى پشت مسجدالاقصى از بلدوزر استفاده کرده اند .
نگهبانان مسجدالاقصى یک کارگر حفار را مشاهده کرده اند که در حال خراب کردن دیوار پشت مسجدالاقصى بوده است . مقامات اسرائیلى همواره با هدف آشکار بناسازى هیکل داوود قصد خراب کردن مسجدالاقصى را داشته اند . مناخیم بگین در این خصوص گفته است که " امیدوارم که در زمان حیات این نسل و در اسرع وقت ممکن ، معبد بنا شود . "
روزنامه هاآرتس نامه اى را که " بیبى نتیتاهو " به " یهوداعتصیون " یکى از رهبران جنبش " زنده باش باقى بمان " نوشته چاپ کرده که در آن گفته است " مى بایست اقداماتى به عمل آورد که نمازگزاران یهودیان در کوه هیکل و مسجدالاقصى را تأمین کند " همچنین تصریح کرده است " به ویژه ما آزادى عبادت تمام ادیان در قدس را تضمین مى کنیم " در این نامه آمده که " واضح است که این موضوع باید با حساسیت لازم پیگیرى شود . " حزب لیکود نیز پس از به دست گرفتن قدرت ، این کار را به نحو شایسته انجام خواهد داد و حق ملت یهود است که درمکان مقدس خود ( مسجدالاقصى ) که حقى غیر قابل بحث است ، به عبادت بپردازد .
مآخذ :
- ابوعرفة ، عبدالرحمن : الاستیطان التطبیق العملى الصهیونیة ، قدس 1981 .
- خطیب ، روحى : الحفریات الاسرائیلیة حول المسجدالاقصى المبارک و مسجدالصخرة المشرفة ، عمان 1981 .
- الموسوعة الفلسطینیة : القدس ( تهوید - ) ، جلد سوم ، چاپ اول ، 1984 .
- مجله فلسطین المسلمة : القدس بین التدمیر و التهوید ، یولیو ( ژوئیه ) 1995 ، شماره 7 .