صنایع دستی: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۹
صنایع دستی تولیداتی است که هنرمندان مردمی به شکل خیلی ساده ولی گسترده آن را ابداع نموده و از آن اهداف خاصی را دنبال می کنند . احیانا این تولیدات چه بسا از احساسات و مشاعیر آنها نشأت گرفته باشد و بیانگر احساسات آنها و آمال و آرزوها و خواسته های درونی آنها بوده و یا اینکه برای استفاده از آنها و یا اهداف و اغراض شخصی و یا برای کسب مال و معاش در جهت مبارزه در راه زندگی بهتر آنها را تولید نمایند .
شکی نیست که محیطی که هنرمند مردمی در آن زندگی می کند و آنچه که محتوی آن است از موارد طبیعی و مواد اولیه و آنچه که از آن متأثر می گردد ( از طبیعت و غیره ) برای تجمعات بشری ، هر چند کوچک باشد صنعت ویژه ای را قرار می دهد که از آن الگو می گیرد .
بنابراین صنایع دستی مردمی از یک نوع آزادی شبیه به حاکم بودن آلات و ابزار و سیطره آنها و غیر مقید به اسلوب و انتظام اقتصادی و تجاری برخوردار است .
از مهمترین صنایع دستی معمول در فلسطین به موارد زیر می توان اشاره کرد : شمع ، چوب زیتون ، صدف ، شیشه خلیلی ، بافندگی ، حرفه های معدنی ، سرامیک ، الصاق گل ها بر روی کارت پستال های تبریک ، نقاشی و طراحی بر روی تخم مرع و صنعت صابون سازی و دباغی کردن پوست غیره .
محتویات
1 - صنعت شمع سازی :
صنعت شمع سازی یکی از صنایع رایج در فلسطین می باشد که برای آن بازار تجارتی سودآوری وجود دارد . گاهی اوقات درخواستها و تقاضاهای این صنعت رو به افزایش می گذارد . به عنوان مثال از این صنعت در مراسم مذهبی ، جشن عروسی ها ، عزا و سوگواری و در هنگام دیدار مقامات دینی از یک محلی و به جاآوردن نذرهای مختلف استفاده می گردد .
این صنعت با اشکال متعدد و زینت کاریهای زیبای خودش جهانگردانی را که به سرزمینهای مقدسه پا می گذارند ، به طرف خود جلب نموده و باعث خریداری آنها در طول مسافرت خودشان می گردد .
شهر بیت المقدس در این صنعت شهرت بسزایی دارد . از مشهورترین خانواده هایی که حرفه اصلی خود را به این صنعت اختصاص داده اند عبارتند از : خانواده فراج ، أردعجحی ، کتن ، جوزی و شماع .
شمع از چربی و پی حیوانی ( مثل گوسفند و گاو ) گرفته شده و بر روی آتش ذوب می گردد تا عجین شده و به شکل لوح در بیاید . گاهی اوقات بر شمع حیوانی ، موم عسل و یا موم زنبور عسل افزوده می گردد .
این عجین را در یک ظرف بزرگی که در آن آب وجود دارد بر روی آتش می گذارند تا بخار گردد و یک چارچوب مدور بزرگی که دارای حاشیه بوده و محصول فتیله های ساخته شده از پنبه می باشد را در یک مسافت معینی قرار می دهند و قبل از اینکه محتویات آن ظرف به درجه غلیان برسد بر سر فتیله ها در آن ظرف فرو می رود و یا به شکل خاصی آن فتیله ها را در آن ظرف قرار می دهند و منتظر می مانند ، تا ماده موجود خنک شود .
این عمل برای رسیدن به هدف ، چندین دفعه تکرار می گردد . در این زمان نوبت هنرمندان می رسد که با مهارتی خاص بر روی آنها نقش و نگاری ایجاد می نماید و این کارها را با ناخن و یا با انگشت خود انجام می دهند و نقش و نگارهای زیبا و دیدنی را بر روی آنها ایجاد می کنند . همچنین بر روی آنها آب طلا ریخته می شود و گلها و شکوفه هایی به رنگهای مختلف و متفاوت از رنگ خود شمع بر روی آن ایجاد می گردد .
شمع به اشکال و تعداد مختلف و متفاوت آماده می گردد . به عنوان مثال " فند " که یک نوع از آن می باشد از 23 شمع چسبیده به هم تشکیل می گردد . همچنین نوع دیگری به نام " کفان " می باشد که دارای 13 شمع بوده و در حقیقت بیانگر حضرت عیسی و حواریون 12 گانه او می باشد .
2 - صنایع چوبی :
صنعت چوب زیتون از حرفه های ملی ای می باشد که دارای ریشه عمیق و قدمت تاریخی بوده و برایش دلایل ملی اصیل و سنتهای اجتماعی بزرگی می باشد . بیت المقدس مشهورترین شهر فلسطین است که به صنعت چوب زیتون اختصاص یافته است . تاریخ این صنعت به روستای عین کارم که یکی از روستاهای نزدیک بیت المقدس می باشد ، برمی گردد .
به عبارت دیگر روستای عین کارم اولین روستایی است که این حرفه را به طور کامل و با مهارت تمام یادگرفته است و خانواده های " دبسی " ، " جعانینی " و " زکریا الفضل " به این صنعت اشتغال داشتند . اما در خود بیت المقدس و خانواده به نام های " قرط " و " جمال " به این حرفه مشهور و معروف می باشند . بیت لحم هم تا حد زیادی به این حرفه اهتمام ورزید .
اما چوب زیتون فلسطین از نظر صلابت و متانت و زیبایی ریشه ها و... از بقیه متمایز می گردد . هنرمندان این حرفه از این صنعت متمیز استفاده نموده و در شکل و زیباسازی به آنها از موارد غیر چوبی مثل صدف و عاج ومعادن استفاده نکردند بلکه با کنده کاری در آن به وسیله ابزارهای منبت کاری از خود این چوب به شکل طبیعی آن استفاده نمودند .
زمانی که از زیبایی این ماده چوب آگاهی یافته برای براق نمودن آن از مایعات و رنگهای خارجی استفاده نکردند بلکه تنها از مالیدن روغن زیتون و مقدار خیلی کمی از مواد براق کننده استفاده نمودند .
از تولیدات چوبی قدیم می توان چراغهای چوبی و تسبیح هایی را نام برد که از هسته زیتون درست می شدند و کمی بعد رواج این صنعت زیاد شد و جهانگردان نیز خواهان فراگیری این حرفه شدند ، که از جمله این محصولات می توان شمعدانها ، قالبها و گردنبندها و قاب عکسهای چوبی و ظروف و گلدانهای گل و غیره را نام برد .
ناگزیر در هنگام صحبت از حرفه های دستی چوبی ، اشاره ای به حرفه ای هستیم که از غیر از چوب زیتون ساخته می شود و هر چند از نظر اصالت از آن کمتر نیست و آن صنعت شانه سازی است . بعد از اینکه صنعت پلاستیکی این حرفه رواج پیدا کرد ، صنعت فوق رو به افول و انقراض گذاشت که چیز کمی از دیگر صنایع و حرفه های ملی ندارد .
شانه از یک تکه چوب به شکل مربع به اندازه کف دست ساخته می شود . یک تکه کوچک برای مردان و یک تکه بزرگ برای شانه زنانه استفاده می شد . دندانه های شانه از دو طرف به وسیله چاقو درست می شد و سپس از اره برای صاف کردن آن دندانه ها استفاده می گردید و سپس بر روی آن نقاشی و حکاکی می شد .
واژه " ماشطه " در واقع به آرایشگر زن اطلاق می گردد که حرفه او تزیین و زیبا کردن زنها می باشد ، یعنی از درست کردن موی سر گرفته تا آرایش صورت و زیبا نمودن جسم .
3 - صنعت شیشه خلیلی :
از قدیمی ترین صنایعی است که در فلسطین شناخته شده است . این صنعت ابتدا در " الخلیل " رواج گسترده ای
داشته و محصولات و تولیدات آن به بازارهای سوریه و مصر و ترکیه و حجاز و روم صادر می گردید . هنوز هم در روم صنعت شیشه گری از همان سبک شیشه گری " الخیل " استفاده می گردد . همچنین در مصر قندیلهای لازم برای مساجد و کلیساها و دیرها براساس همان سبک " الخلیل " ساخته می شود .
زمانی شهر " الخلیل " هفت کارخانه شیشه سازی داشت که سودهای کلانی از این طریق به دست می آورد و نام این شهر را در جاهای زیادی مشهور گرداند ولی امروزه جای تأسف است که از آن کارخانه ها ، فقط یک کارخانه شیشه سازی باقی مانده است .
در ساختن شیشه از مواد خاصی که به مقدار زیادی در الخلیل و اطراف آن وجود دارد استفاده می شود و شن را از مکان نه چندان دور از شهر الخلیل می آورند و قلی ( قلیا که از خاکستر چوب تهیه می شود ) از گیاهی که به وفور در آن منطقه وجود دارد ، استخراج می کنند . ( گیاه لیموترش ) .
این گیاه سوزانده می شود و از آن یک شعله زرد متصاعد می گردد که نشان دهنده وجود هیدروژن می باشد و به شکل ماده جامدی درمی آید که شبیه اکسید آهن ، مس بوده و نام " قلی " شناخته می شود .
این ماده به دست آمده به اندازه کوچک شکسته شده و به مقدار زیادی در آب جوشانده می شود سپس بیرون آورده تا سرد گردیده و خشک شود . هنگامی که خشک شد به شکل املاحی درمی آید که شبیه نیترات سودا می باشد .
در مرحله دوم املاح به دست آمده با شن ، به نسبت 3 به 2 ، مخلوط می گردد . مخلوط به دست آمده در یک ظرف مسی که مساحت قاعده آن شش متر مربع می رسد پخته می شود و ذرات قلی و شن با حرارت یکی می شوند و سپس ترکیب به دست آمده از آن دو در یک دیگ بزرگ برای حرارت و گداختگی ریخته می شود و بعد از گذشت زمانی که حداقل از بیست روز کمتر نمی باشد حرارت در خلال آن به شدیدترین حد می رسد و به صورت دائم درآمده و ماده مخلوط به دست آمده را به صورت شیشهتبدیل می کند که به شیشه گداخته شده معروف می باشد .
سپس دیگ برای خنک و سرد شدن رها می گردد . در این زمان ترکیب به دست آمده بر اثر رطوبت هوایی که می مکد ترک و شکاف می خورد . وزن شیشه گداخته شده چهار یا شش تن در یک مرتبه می باشد .
از آنجایی که سازندگان شیشه از ابزار و قالبهای جدید خاصی برخوردار نیستند ، بنابراین عملیات شیشه سازی به مهارت و بردباری خاصی احتیاج دارد . بنابراین یک تکه کوچکی از شیشه بزرگ گرفته می شود و در یک تنور خاصی گداخته می گردد . سپس به اشکال و ظروف خاصی درمی آید و شیشه رنگ خود را با امتزاج مقداری از اکسید مس و سرب و سنگ منگزیوم موجود که در آن اضافه می شود به دست می آورد و این در واقع یک روش آزمایشی برای سازندگان شیشه می باشد .
ساکنان الخلیل این روش ساختن شیشه را حدود بیش از 40 سال آموخته و شناخته بودند و مواد اولیه خود را از این طریق و از طریق جمع آوری شیشه های شکسته شده ( خورد شده ) از شهرهای اطراف به دست می آورند .
قدیمی ترین محله در الخلیل که به نام " محله قزازین " معروف می باشد به این صنعت اشتغال داشتند . آنچه که می توان بیان نمود این است که این صنعت در قرنهای نهم و دهم زیاد گردید و تولیدات الخلیل در نمایشگاههای اروپا به ویژه بوداپست ، وین و پاریس به معرض نمایش گذاشته شده و سازندگان آنها مدال ها و تشویق نامه ها و جوایز زیادی را کسب نمودند که هنوز در نزد صاحب اصلی این صنعت موجود می باشد .
4 - صنعت صدف :
هر شهری به شخصیتهای مبارز ملی در زمینه های اجتماعی و ادبی و صنعتی مشهور می باشد . در بیت لحم صنعت صدف کاری پیشرفت کرد تا آنجا که بزرگ و کوچک و مرد و زن را دربرگرفت و به حدی مشهور گردید که هر پادشاه و رهبری سعی می کرد تا چیزی از آن را در تملک خود داشته باشد . هنگامی که ابراهیم پاشا به سوریه
سفر کرد از اهالی این شهر و همچنین از اهالی بیت جالا تعدادی از صدف کاران ماهر را به منظور ایجاد و تأسیس و ترویج این حرفه در مصر با خود به همراه برد .
همچنین منلیک ، نجاشی حبشه سابق ( اتیوپی ) تعدادی از ماهرترین حفاران و سنگتراشان و بناهای ساکن بیت لحم را برای احداث یک قصر بی نظیر به آنجا دعوت نمود .
دقت و مهارت در صنعت در نزد ساکنان بیت لحم تا به آنجا رسید که یک صورت و شکلی از مسجد عمر از صدف ساختند و با انواع و اقسام ظریفکاری و نقش و نگار تقدیم سلطان عبدالحمید کردند . آنقدر زیبا و جالب ساخته شده بود که باعث تشکر و تحسین زیاد وی گردید .
یعقوب حنضل در کتاب " فلسطین و تجدید حیاتش " از این حرفه نام می برد و می گوید : این حرفه در دوره حکومت ترکها مقید و محدود گردید . شواهد زیادی بر این ادعا وجود دارد مثلاً : بعضی از ساکنان بیت لحم تفنگهایی با نقش و نگار و حکاکی خاص می ساختند و هنگامی که حکومت از این جریان آگاه می شد تعدادی از سازندگان را دستگیر کرد که تعدادی دیگر از این سرزمین فرار کردند و بدین صورت این صنعت رو به افول گذارده شد .
رفت و آمد زوار به شهر بیت لحم که حضرت مسیح در آن به دنیا آمد زیاد بود . در این شهر فعالیتهای خرید و فروش رونق داشت و تولیدات صدفی آنجا روز به روز شکوفا گردید که دارای ویژگی های منحصر به فرد فنی و غنی بوده و از آداب و رسوم فلسطینی نشأت می گیرد .
صدف و مروارید توسط اهالی بمبئی هند که در سواحل دریای سرخ پیدا می گردد وارد این شهر شده و در آب اکسیژن خیس داده می شود و سپس همراه با گل رس و چسبناک بر روی آتش گذاشته می شود .
در هنگام جوش آمدن و غلیان صدف در آن ظرف برای چند دقیقه فرو می رود ، سپس بیرون آورده شده و در یک ظرف مسی پر از آب سرد گذاشته می شود ، سپس به یک ظرف مسی دیگری که در آن صابون وجود دارد ، منتقل می گردد .
این عمل برای سه بار تکرار می شود و سپس شسته شده و به خاطر از بین نرفتن رنگش در سایه نگهداری می شود . سپس در یک پارچه رومی پیچیده می شود و زنان شروع می کنند به مالش دادن و خشک کردن آن تا اینکه خشک شده و حالت براقیت و نورانیت به خود بگیرد ، سپس در رشته هایی از نقره یا مس یا طلا تنظیم شده و برای فروش عرضه می گردد .
بیشتر کارهای صنعت صدف با دست انجام می گیرد ، دانه با دست سوراخ گردیده و سرد می شود و همچنین با دست تنظیم می گردد . در مواقع ضروری هم که از آلات و ابزار سردکننده استفاده می گردد بسیار ابتدایی و در حد ترکیب خیلی ساده می باشد . علت اینکه هنرمندان این حرفه متکی به ابزاروآلات ابتدایی بوده و از آلات جدید برای این صنعت استفاده نمی کنند این است که این ابزار جدید آن کیفیت لازم برای صیقل دادن و براق کردن آن را را ندارد و این کار با دست بهتر انجام می پذیرد .
ساکنان بیت لحم و شاغل در این حرفه نهایت سعی خود را مبذول می دارند تا این حرفه و صنعت به دست دیگران ( یعنی غیرخودشان ) نیفتد هر چند در سالهای اخیر به دلایلی تعداد شاغلین در این صنعت روزبه روز کاسته شده ، لذا ساکنان این شهر به برادران خودشان در بیت جالا و بیت ساحور پناه آوردند و این حرفه را به بعضی از آنها تعلیم دادند تا اینکه جلوی احتیاج و حاجت سرزمینهای اجنبی و بیگانگان را به این نوع تولیدات بگیرند .
صنعت صدف تنها در ساختن تسبیح ها و قالبها و از این نوع باقی نمی ماند ، بلکه نقاشی ، نقش و نگار ، کنده کاری و تراش و ترضیع انواع زینت کاریهای مختلف ، را هم در برمی گیرد . صاحبان این حرفه همچنین از این صنعت در تزیین و جلدهای کتب و غیره از صدف نیز استفاده می نمایند .
بیشتر تولیدات این صنعت در بازارهای فلسطین فروخته می شود و سپس به اروپا و آمریکا صادر می گردد . صنعت صدف رشد زیادی کرده و بسیار مهم و اساسی شده است . در اواخر قرن نوزدهم قیمت تولیدات صدفیبیت لحم که به خارج صادر شده بود در سال به مبلغ هزار جنیه استرلین رسیده بود .
اهالی بین لحم در سفرهای خودشان برای شرکت در نمایشگاهها و معرفی و عرضه کالاها و تولیدات خودشان در دیگر کشورها نقش زیادی در تشویق پیشرفت این صنعت و رواج تولیدات آن داشته و به خاطر دقت در صنعت و سازندگی این تولیدات و فنون سازندگی آن جوایز و دیپلم های افتخاری زیادی دریافت نموده اند .
5 - سفالگری چینی :
ظرفهای چینی به روش خیلی ساده و با ابزار و آلاتی که با پاها به حرکت درمی آیند ساخته می شود و سپس به وسیله دست نقش و نگارهای متفاوتی بر روی آنها ایجاد می شود و در تنورهای آتش پخته می گردد .
عثمانی ها با احداث کارگاهی برای ساختن خشت گلی که به منظور کمک به تعمیر مسجدالاقصی در آن موقع ایجاد شد کمک زیادی در پیشرفت این حرفه کردند . کارگران فلسطینی بعد از سقوط دولت عثمانی این کارگاه را اداره نمودند و تولیدات آنها از قالبهای ترکی در کنار قالبهای عربی اموی که به وضوح این اثر را می توان در خشت کاری قصر هشام ( ابن عبدالملک ) در " أریحا " مشاهده نمود متأثر بود .
6 - سفالگری گلی :
صنعت سفالگری یکی از صنایع بسیار قدیمی است . باستان شناسان در غزه و اطراف و اکناف این شهر آثار سفالی زیادی به دست آورده اند . ناپلئون بناپارت در کتاب خاطرات خویش از سفال کاری ساکنان غزه نام می برد... از سفال در ساختن لوازم منزل در غزه استفاده می شود .
خاک غزه برای ساختن اشیاء سفالی مناسب است . چون در آن خاک مقدار کمی آهن وجود دارد بسیار مناسب بوده و علی رغم خشن بودنش برای مدتی قابل استعمال و استفاده می باشد . غزه مقدار زیادی از تولیدات سفالی خودش را به تمامی شهرهای فلسطین و اردن وحوران صادر می کرد .
در روستاهای زیادی اشیاء سفالی به شکل خیلی گسترده و ابتدایی ساخته می شود ، یعنی حتی بدون دولاب ( وسیله ابتدایی که با آن اشیاء را می سازند . ) و زنان فلسطینی مهارت خاصی در ساختن اشیاء سفالی دارند .
بنابراین ماده خاصی را که قابلیت لیزندگی دارد را حاضر نموده و حفره ای با دستهای خودش در وسط آن ایجاد می نماید و سپس این حفره وسیع می شود و آنقدر طول می کشد تا به شکل مورد نظر دربیاید و اگر خواست خمره بزرگی برای جمع آوری آب بسازد ، آن را در خارج از منزل می سازد .
در هنگام عملیات ساختن پایان خمره دور آن را با کاه و آشغال و فضله حیوانات گاو پر نموده و در آن آتش می افروزد و پس از خاموش شدن آتش ، خمره به شکل مطلوب درمی آید و برای استفاده آماده می گردد .
رنگ سفال موقوف بر مدت اشیاء است ، پس دو رنگ قرمز و فیروزه . اما سفالهای غزه و منطقه " النبی موسی " به رنگ سیاه بوده و از بقیه سفالها متمایز می باشد .
اما ماده مخصوص برای حفظ روغن با یک ماده براق کننده از داخل درست می شود و کمک زیادی در عدم جلوگیری از ترشح روغن از این ماده می کند .
نقش روستایی مانند صاحبان حرفه و هنرمندان در موقع زیباکاری و تزیین محصولات سفالی قبل از پختن ، بروز می کند که بر روی آن با انگشتان و یا ناخنهای خودشان خطوط و اشکال هندسه ساده رسم می کنند که در واقع از احساسات و عقاید و معتقدات آنها نشأت می گیرد...
7 - حرفه های معدنی :
از جمله این حرفه ها ، نقره و مس و طلا می باشند . بنابراین ادوات و ظروف مسی به اشکال مختلف خودش که در صنعت و زیبایی و تزیین دادن آن نقش و سهم زیادی داشت از مهاجرین ارمنی یافا و بیت المقدس ، نابلس ، ناصره و عکا می باشند . همچنین این صاحبان حرف مختلف ابزاروآلات کشاورزی و درو را خود ساختند و توجه
زیادی به خنجر داشتند و گاهی آن را از نقره و یا طلا می ساختند .
8 - صنعت نساجی :
از قدیمی ترین صنایعی است که همراه انسان به وجود آمد که زاده حاجت و نیاز انسان به پوشش و حفاظت وجود خویش از عوامل جوی می باشد و علاوه بر این استفاده یاد شده دارای اثر دیگری نیز برای جمال و زیبایی می باشد .
صنعت نساجی و ریسندگی از دوره کنعانیان در فلسطین شناخته شده است و فینیقیها اسرار رنگ ریزی پارچه ها را از آنها یاد گرفته اند .
مرحله اول صنایع نساجی این است که ماده اولیه حاضر آماده شود . بعد از اینکه مواد اولیه آن فراهم گردید نوبت به زنان و پیرمردان روستا می رسد تا با وسایل ریسندگی ابتدایی ، آن مواد اولیه را می ریسند . سپس زنان روستا با آن مواد آماده شده اشیاء زیادی می بافند که از جمله آنها زینهای اسب ، چفیه ، عبا ، سجاده و...
در آنجا دستگاههایی برای بافتن پارچه های پنبه ای و ابریشمی مثل کرسوت که مخلوطی از پنبه و ابریشم می باشد ، وجود دارد . سپس پنبه معروف به تمدن مبرسم که دارای گلهای ابریشمی قرمز می باشد . همچنین در آنجا به " هرمز " که ابریشم لطیف که دارای عرض تنگ می باشد ، نیز می توان اشاره نمود .
همچنین توبیت ، که از پنبه سیاه که در یکی از قسمتهای آن یک ماده براق و درخشنده وجود دارد و روزا که یک نوع ابریشم پیچ براق است و دارای ارزش و قیمت بالایی می باشد ، نیز وجود دارد .
اما " مجدل " مشهور و معروف به سازنده لنگ با رنگهای سرخ و سیاه می باشد . مجدل از مهمترین مراکز این صنعت به شمار می رود . در اواخر قرن گذشته در آن 500 دستگاه و ابزار بافندگی یافت می شد که در سال 1948 به تعداد 800 دستگاه رسید . همچنین " ناصره " به صنعت ریسندگی و بافندگی مشهور می باشد که در اواخر قرن گذشته در آن حدود 300 ابزار ریسندگی وجود داشت .
به نظر می رسد که تعداد زیادی از شهرهای فلسطین به این صنعت اهتمام می ورزیدند ، که از جمله آنها می توان به صفد ، بیت جالا ، مجدل کروم ، نابلس ، أبودیس و الخلیل اشاره نمود . شاید قدیمی ترین شهری که صنعت ریسندگی و بافندگی را شناخت شهر غزه بوده است .
در کتاب عارف العارف " تاریخ غزه " آمده است که دقیقا هیچ کس نمی داند که چه وقت و چگونه این صنعت به غزه منتقل گردیده است . ولی اعتقاد بر این است که این صنعت از طریق هند و مصر و نه از طریق شام به این سرزمین انتقال داده شده است .
به نظر می رسد که این صنعت در غزه به اندازه زیادی پراکنده شده باشد تا آنجا که در یکی از منابع بیگانه به کلمه Ganze که بر یک نوع نقاب یا مقنعه شفاف دلالت می کند که به صورت می گذاشتند . اعتقاد دارد که این نام در واقع از کلمه غزه در خلال قرن 16 گرفته شده است .
در آنجا همچنین نوعی از پارچه که از ابریشم یا کتان درست می شود ، ذکر می کند که اروپاییان به نام " Gazzatnne " از آن نام می برند مقر آن شهر غزه می باشد .
در شهر غزه کارخانه های زیادی برای ریسندگی تأسیس شده است ، معذلک تکیه آنها بر لوازمی است که با دست به حرکت درمی آید . بزرگترین این کارخانه ها " شرکت ریسندگی عربی " است که در سال 1942 تأسیس شده است .
به نظر می رسد که محصولات صنایع ریسندگی برای ساکنان فلسطین کافی نمی باشد ، بنابراین پنبه را از مصر و ابریشم را از سوریه و غیر اینها را از سرزمین شرق و یا از شهرهای اروپایی وارد می کنند .
9 - صنایع دیگر :
در آنجا همچنین صنایع دیگری وجود دارد که دارای راز و رمز دینی می باشد و همزمان با آن بیانگر آثار و نشانه های طبیعی فلسطین می باشد ، مثل " کارت پستالهای تبریک عید که به دور متون نوشته شده روی آن الصاق می گردد مانند شقیق " معروف به " قدسان " ، زبان گنجشک ،
ماهی ، شاخ آهوان ، تاج خروس ، بنفشه ، بنفشه رنگی ، گل میخک ، گل ختمی و همه اینها دارای رنگهای ثابتی می باشند .
10 - گلدوزی و سوزن دوزی تخم مرغ :
این حرفه یکی از صنایع قدیمی است که در بیت المقدس شهرت دارد . این کار از طریق سوراخ کردن تخم مرغ به وسیله یک سوزن برای بیرون آوردن سفیدی و زردی تخم مرغ می باشد . در انتها و بعد از اینکه محتویات داخل تخم مرغ بیرون آورده شد به وسیله یک سوزن معمولی بر روی آن گلدوزی می کنند و رسم ها و نقش ونگارها و گلهایی را بر روی آن رسم می کنند که خیلی جذاب بوده و جلب توجه می کند . گلدوزی های به دست آمده اغالب در ویترینهای زیبایی که از نخل های مجدول ساخته می شود ، قرار داده می شود .
زنان زیادی ، تخم مرغ ساخته شده از شمع با نگینهای زرد را سوراخ می کنند ، یعنی بعد از اینکه تصاویر مذهبی و دینی مانند " عروج حضرت مسیح " ترسیم کردند . همچنین تعداد زیادی از وسایل قدیمی به وسیله نگین تزیین می گردند .
مأخذ :
- الموسوعة الفلسطینیة : الحرف الیدویه ، جلد دوم ، 1984 .