کانال بین دو دریای مدیترانه و بحرالمیت ( طرح - )

از دانشنامه فلسطین


الف - مقدمه :

طرح کانال دو دریای مدیترانه و بحرمیت یکی از طرحهایی است که رژیم صهیونیستی در ماه اوت 1980 به عنوان بخشی از طرحهای صهیونیستی برای عملیات اسکان صهیونیستها در فلسطین اجرا کرده است . در دهه پنجاه رژیم صهیونی طرح خشکاندن دریاچه حوله را اجرا کرد . در دهه 60 اجرای طرح آبهای اردن ، النقب تمام شد ( نک : اردن بهره برداری از آبهای رود - - و آبریزه های آن ) . ایالات متحده در ساختن نیروگاههای هسته ای در دیمونا کمککرد ( نک : انرژی اتمی اسرائیل ) . همچنین ایالات متحده در طرحهای مشترک شیرین سازی آبهای شور از دریای مدیترانه و دریای سرخ شرکت کرد . ( نک : شیرین سازی آبها ) .

در دهه هفتاد رژیم صهیونی ساختن آبادی های صهیونیسی زیادی را داخل مناطق اشغالی سال 1967 به منظور تحکیم و تقویت استقرار خود را و از بعد دیگر برای مواجه با رشد سکنه عربی و قطع مجتمعات مسکونی عربی ( نک : اسکان صهیونیستها بعد 1967 ) شروع کرد .

مذاکراتی با رژیم حاکم بر مصر برای انتقال آبهای نیل به لوله هایی که زیر کانال سوئز قرار دارد برای آبیاری صحرا النقب صورت گرفت .

در دهه هشتاد رژیم صهیونی طرح کانال بین دریای مدیترانه و دریای میت را داد . مرحله اول از اجرای طرح در 28/5/1981 شروع شد . این مرحله شامل اجرا و انجام بررسی ها و اعمال و سطح سازی و جغرافیایی و ژثوفیزیکی و اطلاع پیدا کردن از لایه های زمینی است که آبها در آن جاری هستند . این طرح برای کشاندن آبهای مدیترانه به بحرالمیت می باشد . بدین وسیله رژیم صهیونیستی قادر به سودبری اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و استراتژیکی می باشد . به عبارت دیگر این مواضع رژیم صهیونی را محکم تر می سازد و حدود جغرافیایی و همچنین تهدیدی علیه اردن از نظر اقتصادی نظامی و سیاسی می باشد .

هدف فنی اساسی از احداث این کانال بهره برداری جداگانه در ارتفاع بین سطح آبهای در دریای میت و سطح آبهای دریای مدیترانه حدود 400متر می باشد . در نتیجه این سقوط آب از این ارتفاع در تولید برق به وسیله توربین های مولد برق به قدرت 600 مگا وات است .

ب - طرحهای تاریخی برای کانال البحرین :

فکر احداث کانال که مرتبط در مدیترانه به بحرالمیت است زاییده دهه هشتاد این قرن نمی باشد بلکه این طرح به ذهن استعمارگران انگلیسی قبل از استعمارگران صهیونیستی خطور کرد و این از اولین خواسته های انگلیس برای احداث کانال آبی بین دریای مدیترانه و دریاچه طبریه در سال 1850 بود که مهندس ولیام الن پیشنهادی کرد کانالی که آبهای دریای مدیترانه را به دریاچه طبریه می رساند احداث شود . این پیشنهاد جزیی از سیاست استعماری انگلیس - فرانسه در خاور عربی بود .

تلاش دوم انگلیس برای احداث کانال در زمان اشغال مصر توسط انگلیس مطرح گشت . ژنرال انگلیسی چارلزگوردن حاکم سودان پیشنهاد تجدید اندیشه ولیام الن را داد و از حکومت انگلیس درخواست حفر کانال و ایجاد سد آبی در مقابل تجاوز روسیه به منطقه را کرد . اهمیت استراتژیک کانال به لحاظ تشکیل مانعی در جلو پیشروی نیروهای متجاوز و خط دفاعی شرقی برای کانال سوئز می باشد .

سه طرح قدیمی صهیونیستی که به اواخر قرن نوزدهم برمی گردد و راجع به حفر کانال که از مکانی در دریای مدیترانه به عقبه می باشد وجود داشت . اما طرح اول متضمن حفر کانال است که از جنوب غزه در دریای مدیترانه شروع و به خلیج عقبه پایان می پذیرد . طول کانال پیشنهادی در این طرح به 280 کیلومتر به سرزمینهای دشتی

و دره ها و کوههایی که بلندی آنها 600 م از سطح دریا است می رسد . در طرح دوم کانال از مجدل عسقلان در دریای مدیترانه آغاز و به خلیج عقبه منتهی می شود که طول آن 200 کم است .

اما طرح سوم پیشنهاد مهندس سویسی کارکس بورکات به تئودورهرتزل در سال 1899 بود .

طرح شامل حفر دوکانال بود که به رژیم صهیونیستی امکان ایجاد نیروگاه برق و احداث سدی برای تهیه آبهای شیرین احتیاج دارد را می دهد . طرح شامل موارد زیر می شود .

  1. حفر کانال از حیفا که از مرج ابن عامر می گذرد پس به دره اردن و سپس به دریای میت می ریزد .
  2. حفر کانال دیگری که از جهت جنوب دریاچه طبریه به موازات رود اردن از جهت غرب امتداد می یابد .

طرح متضمن ایجاد ایستگاههای مختلفی برای جاری ساختن آبها از طریق کانال هایی به بالاترین نقطه سلسله جبال کرانه غربی است که در مخازن آب به منظور توزیع محلی تخزین می شود . هرتزل این فکر را پایه ریزی کرد زیرا وطن ملی یهود احتیاج به آب و انرژی دارد و حفر کانال می تواند فرصت کافی را برای فعالیتهای استعمار صهیونیستی در فلسطین فراهم سازد .

در سال 1938 آژانس یهود مهندس آمریکایی والترلاودرمیلک را موظف به انجام مطالعاتی در اوضاعآبی فلسطین نمود . در سال 1944 این مرد پروژه ای که معروف به نام خودش بود و متضمن هدایت کردن آبهای رود اردن به پهنه دشت ساحلی و منطقه جغرافیایی بود را تقدیم آژانس یهود نمود .

پروژه او مشتمل بر جدا کردن کانالی بود که دریای مدیترانه را به بحرالمیت متصل کرده و از خلیج عکا از میان دشت مرج ابن عامر تا دره بیسان و اردن و از آنجا تا بحرالمیت امتداد می یابد . همچنین [در این طرح] لاودرمیلک پیشنهاد کرده بود که چهار میلیون یهودی تازه را علاوه بر ساکنین شهرهای فلسطین که در آن روز یک میلیون و 800 هزار نفر بودند به فلسطین انتقال دهند . این پروژه لاودرمیلک به سبب اوضاع [نامساعد ]داخلی در فلسطین از یک سو و جنگ جهانی دوم از طرف دیگر ، جامه عمل نپوشید .

تلاشهای صهیونیستها برای ارتباط بین دو دریای مدیترانه و بحرالمیت بعد از سال 1948 ادامه یافت . در نتیجه وزارت کشاورزی اسرائیل مهندس جون کیتون را مأمور آماده کردن طرحی شامل پیشرفت آبیاری و تولید انرژی برق آبی نمود . کیتون بین سالهای 1950 تا 1955 شش گزارش ارائه کرد و هفت پروژه برای حفر کانال های گوناگون به منظور برقراری ارتباط میان بحرالمیت و دریای مدیترانه پیشنهاد کرد که باید از میان این هفت پروژه یکی را انتخاب می کردند . یکی از طرحهای پیشنهادی کیتون عبارت از کانالی بود که آبهای دریای مدیترانه را به بحرالمیت از طریق دشت مرج ابن عامر و دره اردن مرتبط می کند .

از اوایل دهه 70 چند کمیته فنی اسرائیل برای مطالعه امکان جدا کردن کانال میان دو دریای مدیترانه و بحرالمیت تشکیل شد . این کمیته ها به انجام مطالعات و نقشه برداریهای سطحی و هیدرولوژیک اقدام کردند و راههایی را برای کانال های زیر پیشنهاد کردند :

1 - کانال اول :

توسط کمیته أکشتاین در سال 1974 پیشنهاد شد و از بلماخیم واقع در دریای مدیترانه در جنوب یافا آغاز و در بحرالمیت در ویرانه قمران پایان می یابد این پروژه مستلزم حفر تونل برای کانال در زیر کوههای قدس است .

2 - کانال دوم :

مهندس شلومرگور حفر آن را پیشنهاد کرد که از خلیج عکا بر دریای مدیترانه آغاز و در دره عربة به پایان می رسد . از ویژگی های این کانال پیشنهادی این است که جزیی از دره اردن و دره عربه علاوه بر بحرالمیت را دربرمی گیرد به شکلی که یک دریای طولی را تشکیل می دهد که طول آن به 23 کیلومتر می رسد و عرض آن بین 6 و 24 کیلومتر در نقاط مختلف در نوسان است .

3 - کانال سوم :

توسط کمیته فنی ویژه ای به ریاست یوفال نیمان در سال 1977 پیشنهاد شد و شروع آن از محل قطیف بر دریای مدیترانه تا جنوب در نزدیکی غزه بوده و در چشمه بقیق بر ساحل جنوب غربی بحرالمیت پایان می یابد .

رژیم صهیونیستی از میان پروژه های پیشنهادی از سوی کمیته های فنی اجرای پروژه سوم را به علت مناسب تر بودن و هزینه کمتر ، برگزید .

ج - شکل ظاهری پروژه کانال :

کانالی که اجرای آن ارائه شده بود از نوار غزه در تل قطیفه بر ساحل دریای مدیترانه میان شهر غزه از طرف شمال و شهر دیرالبلح از طرف جنوب ، آغاز می شود . در آنجا تلمبه هایی برای کشیدن ( پمپاژ ) آبها از دریا در کانال روباز که هفت کیلومتر طول داشته و نوار غزه را قطع می کند ، تعبیه شده است و آبها بعد از خروج از نوار غزه در حال حرکت به سمت شرق از طریق کانال روبازی در دره غزه به طول 22 کیلومتر ، جاری می شوند . این پروژه متضمن برپا ساختن ایستگاههای قوی پمپاژ آب برای بالا آوردن آب تا ارتفاع 98 متری است به گونه ای که در برکه بزرگی برای ذخیره آب جمع شود . آب این برکه به طول 80 کیلومتر و قطر 5/4 متر می ریزد .

این تونل زیر بخش شمالی و نقب و به ویژه زیر کوههای عراد ، امتداد می یابد . آبها از میان تونل به محل تجمع چهار برکه بزرگی که دارای عمقهای مختلف برای ذخیره آب و دفع آنها از بالاترین برکه به پایین ترین برکه است ، منتقل می شود . نظام ایجاد ایستگاههای تولید برق بر ریختن و سقوط آب به برکه های چهارگانه و از ریختن آباز آنها ، متکی است . این آبهای ریخته شده از برکه ها به جزء جنوب غربی ساحل بحرالمیت میان چشمه بقیق و مسعدة منتهی می گردد .

اخیرا این پروژه شامل بنای تعدادی رآکتور هسته ای در امتداد کانال برای استفاده از آبهای آن در اعمال سرد کردن فعالیتها هسته ای ، نیز شده است .

کارهای پروژه کانال متصل کننده این دو دریا به نوبت بر طبق تصمیمات کمیته اسرائیلی مابین 800 - 680 میلیون دلار بر حسب نرخهای سال 1980 ، هزینه برداشت . گاهی اوقات هزینه ها از یک میلیارد دلار تجاوز می کرد ( اگر افزایش نرخهای احتمالی در آینده نیز برآورد می شد ) زیرا ایجاد کانال 8 الی 10 سال طول می کشد . سازمانهای صهیونیستی گوناگون و شاخه های بازاری و تجاری آن در کشورهای غربی پرداخت هزینه های بخش اعظم پروژه را به عهده گرفتند و گاهی نیز تأمین مبلغ لازم برای مرحله مقدماتی طرح را به عهده می گرفتند .

در پایان ماه ژوئیه 1981 این سازمانها حدود 110 میلیون دلار برای انجام کارهای این پروژه جمع کرده و این مبلغ را به حکومت اسرائیل برای هزینه کردن عملیات نقشه کشی و حفاری و تونل های نقشه برداری زمین شناسی تقدیم کردند .

د - مرحله اجرای طرح :

اجرای پروژه این کانال در سه مرحله برگزار می شود که از سال 1981 شروع و در 1990 خاتمه خواهد یافت .

1 - مرحله اول :

عملیات ایجاد شکاف و رسم نقشه ها که شش ماه زمان می برد ( و تا پایان 1981 به اتمام رسید ) .

2 - مرحله دوم :

مرحله نقشه کشی فعلی برای طرح که بین پنج و دو و سه سال ادامه می یابد و از آغاز سال 1982 شروع می شود . مخارج این مرحله بین 60 تا 70 میلیون دلار است .

3 - مرحله سوم :

عبارت از مرحله اجری عملی طرح که بین چهار تا شش سال زمان می برد و پیش بینی شده است که در سال 1990 به پایان رسد و هزینه های اجرای آن نیز بیش از 600 یا 700 میلیون دلار می باشد .

ه - اهداف این طرح :

رژیم صهیونیستی از اجرای این طرح تحقق اهداف زیر را تعقیب می کند .

1 - اهداف اقتصادی :

  1. هدف مستقیم و اساسی پروژه کانال اتصال دو دریا تولید انرژی برق است . به موجب برنامه های اعلام شده ، این کانال 600 مگاوات برق تولید خواهد کرد و این مقدار برق تولیدی معادل 25 تا 30% استهلاک کنونی اسرائیل از برق می باشد . در حالی که قیمت آن بالغ بر 300 میلیون دلار براساس نرخهای 1980 است . بعلاوه 800 میلیون دلار صرفه جویی که قیمت سوختهایی است که برای تولید این حجم از انرژی لازم است . انتظار می رود در خلال 20 سال از تاریخ آغاز به کار کانال ، هزینه های خود را جبران کند .

هنگام پایان یافتن اجرای طرحهای مربوط به این کانال ، میزان برق تولیدی به میزان پنج برابر از آنچه که ایستگاه یا کارخانه برق به تنهایی تولید می کند ، افزایش خواهد یافت . زیرا تولید 1500 مگاوات برق را به وسیله انرژی خورشیدی در ضمن برنامه ای که برای رساندن آبهای بحرالمیت به برکه شمسیه و تولید 900 مگاوات دیگر از رآکتور هسته ای که ایجاد آن در نقب پیش بینی شده است این طرح انجام خواهد داد . بدین ترتیب مجموع نیروی برق تولیدی از این کانال به شکل مستقیم و چه غیر مستقیم به حدود 3000 مگاوات بالغ می شود . به عبارتی 400 مگاوات زیادتر از مجموع استهلاک کنونی برق در اسرائیل و نزدیک 50% از مقدار برق که استهلاک آن در اسرائیل تا پایان قرن بیستم پیش بینی شده است .

  1. فراهم آوردن آب لازم برای خنک کردن رآکتورهای نیروهای هسته ای در نقب و برای خنک کردن کارخانه تولید برق که به وسیله مخازن سنگی زیتون در شرق نقب احاطه شده است .
  2. برپا کردن ایستگاههایی به منظور تصفیه آبهای دریا که در کانال جاری است برای استفاده از آن در سیراب کردن زمینهای نقب شمالی و بهبود کشاورزی و دامداریدر این منطقه .
  3. تأسیس آبادی ها و شهرکهای صهیونیست نشین ، در طول کانال برای انجام وظایف کشاورزی ، صنعتی و بازرگانی این کانال .
  4. ایجاد برکه هایی برای پرورش ماهی و برپا کردن تفریحگاههایی در سواحل این برکه ها و بر امتداد کانال .
  5. تغذیه بحرالمیت با آبهای گرفته شده از آبهای رود اردن که رژیم صهیونیستی قصد دارد بخش اعظم این آبها را از پشت سدی که ایجاد آن در شمال دریاچه طبریه و نقل آن به الجلیل و دشت ساحلی و نقب برای آبیاری زمینهای کشاورزی در این مناطق جغرافیایی پیش بینی شده است ، رد نماید .
  6. بهبود آب و هوای نقب شمالی و تعدیل درجه حرارت و افزایش میزان باران سالانه ای که بر این منطقه می بارد و آمادگی برای زراعت محصولات کشاورزی و افزایش تولید کشاورزی .

2 - اهداف نظامی :

  1. ایجاد سد آبی طبیعی در جنوب فلسطین به منظور حمایت مناطق میانی آباد و پرجمعیت از هجوم مصری ها که در آینده انتظار می رود صورت گیرد .
  2. به کارگیری این مانع آبی برضد هر حمله از سوی اعراب که از جهت شرق ممکن است صورت گیرد ، چون می توان در صورت نیاز این کانال را باز کرد و با جاری ساختن آب دریا در دره اردن جلوی پیشروی نیروهای عرب را از طرف شرق سد نمود .
  3. برپا ساختن نیروگاههای هسته ای و کارخانه های جنگ افزار بر امتداد این کانال برای تولید آب لازم در عملیات خنک کردن نیروگاههای هسته ای .

3 - اهداف سیاسی :

  1. جدا کردن کانال و تغییر نشانه های سرزمین فلسطین علاوه بر مخالفت با حقوق بین الملل ، واقعیت سیاسی جدیدی را پدید می آورند و حاکمیت صهیونیستها بر اراضی فلسطین را نیز تقویت می کند .
  2. ترویج توطئه ای در جهان و محافل بین الملل براساس قدرت رژیم صهیونیستی ، مبنی بر بهره برداری از منابع طبیعی در فلسطین که به دنبال خود حاکمیت بر خاک فلسطین را نیز ، در پی دارد .
  3. تلاش رژیم صهیونیستی برای ارتباط دادن برخی حکومتهای شرکتهای بزرگ غربی به این پروژه که در نتیجه برای رژیم صهیونیستی رسمیت و صلاحیت بیافریند که مسلما این مطلب موجب تقویت و تأیید و شناسایی سیاسی

رژیم صهیونیستی است .

  1. تقویت بقای استعمار صهیونیستی وطن گزین در فلسطین به وسیله جذب مهاجرین یهودی از خارج برای اقامت در منطقه کانال فوق .

و - آثار زیانبار این طرح برای اعراب :

هنگامی که پروژه کانال دو دریا برای رژیم صهیونیستی اهداف اقتصادی نظامی و سیاسی وی را تحقق بخشد در همان زمان زیانهای بزرگی به اعراب وارد می شود که برای آنها آثار منفی با جوانب و ابعاد گوناگون مترتب است . به طور خلاصه این آثار منفی عبارتند از :

1 - آثار طبیعی :

اجرای طرح کانال فوق منجر به تغییر نشانه های جغرافیایی فلسطین می شود و حقوق بین الملل به نیروهای اشغالگر اجازه اجرای هیچ تغییری در این نشانه های جغرافیایی را نمی دهد زیرا این کار مصلحت ، اشغالگر را بر حساب مصلحت صاحبان اصلی کشورها ، مقدم می دارد . این پروژه به مصادره زمینهای عربی که کانال از آن می گذرد ، می پردازد .

این کار در بحرالمیت و محتویات آبهای آن از قبیل جواهرات معدنی گرانبها نیز اثر می گذارد منجر به تأثیر در ترکیب شیمیایی و بیولوژیک آبها نیز می گردد . نسبت املاح و ترکیبات در آبهای دریای مدیترانه از 5% بیشتر نیست در حالی که این نسبت در بحرالمیت به 28% در سطح و 32% در اعماق دریا بالغ می شود و معنی این سخن آن است که مخلوط شدن آبهای این دو دریا با یکدیگر به واسطه کانال فوق منجر به پایین آمدن کمیت املاح و مرکبات در بحرالمیت به نسبت 15% برحسب اندازه گیری های شرکت عربی پتاسیم شده که این از آثار مستقیم بر بهره برداری اعراب از آبهای بحرالمیت تأثیر مستقیم می گذارد . از طرف دیگر مقدار آهک در عمق بحرالمیت افزایش می یابد زیرا نسبت آهک در آبهایدریای مدیترانه که در بحرالمیت می ریزد از طریق این کانال ، بسیار بالااست .

تردیدی نیست که از ویژگی های بالا بودن آب بحرالمیت این است که نشانه هایی از برخی محل های تاریخی در سواحل آن و کناره های رود اردن وجود دارد که طغیان آب آنها را در برگرفته است و در نزد طوایف مسیحی برخی از این محل ها مقدس هستند مثل منطقه مغطس در مجرای پایین رود اردن . همچنین ازدیاد حجم آبهای بحرالمیت منجر به افزایش فشار عمودی بر پایه های دشت بحرالمیت می گردد و در نتیجه تحرکات دینامیک زمین که گاه حرکات اساسی را تولید می کند در اشکال مختلف چین خوردگیها ، زمین لرزه ها و آتش فشانها نمود می یابد . علاوه بر اینکه بحرالمیت در بیشتر مناطق ، پوسته زمین را علاوه بر مناطق مرکزی زمین در خود فروبرده است .

اگر رژیم صهیونیستی بتواند نیروگاههای هسته ای و کارخانه های فراوان در منطقه کانال ایجاد کند این عمل منطقه را شدیدا در معرض خطر تشعشعات هسته ای و آلودگی هوا در اثر دود کارخانجات ، قرار می دهد امری که آب و هوای نقب شمالی را غیر بهداشتی می کند . گاه ساکنین کرانه غربی رود اردن نیز با رسیدن بادهای آلوده ، مورد تعرض قرار می گیرند .

2 - آثار اقتصادی :

کشور اردن را سواحل و آبهای بحرالمیت تشکیل می دهد . حقوق بین الملل اجازه هیچ گونه تغییری در مساحت و حجم آبها و خواص شیمیایی آن تا زمانی که اردن موافق این تغییرات نباشد ، را نمی دهد . گزارشها اشاره می کنند به اینکه حفر کانال منجر به بالا آمدن سطح آب بحرالمیت به حدود 80 سانتی متر در معرض خطر فرو رفتن قرار می دهد که این فرو رفتن با آلات و وسایل و تلمبه های آب کشی و کانال تصفیه و حوضچه های جمع کننده آب شروع و سرانجام با سد موازی خط آتش بس و خط قائم در بحرالمیت از سال 1949 که جدا کننده آبهای اشغال شده از سایر آبهای بحرالمیت است ، پایان می یابد .

زیانی نیز از مخلوط شدن آبهای درهای مدیترانه با بحرالمیت ناشی می شود چون تراکم آب و میزان ترکیبات استخراج شده مانند : پتاس و نمک صنعتی و نمک طعام ، کاهش می یابد . زیانهایی نیز به تأسیسات جهانگردی و نقاط باستانی و مقدس وارد می شود و در نتیجه فعالیت

جهانگردی در منطقه بحرالمیت به نحو قابل توجهی کاهش می یابد .

در کنار همه اینها بالا آمدن سطح آبهای بحرالمیت منجر به زیر آب رفتن مساحتهایی از زمینهای کشاورزی اطراف این دریا و به ویژه اراضی دره های جنوبی مانند دره صافی و دره زرعه و دره حدیثه خواهد شد . نیز زمینهای کشاورزی با نشست آبهای دریا که باد آنها را در نتیجه عمل تبخیر به زمینهای زراعی منتقل می کند در معرض خطر شوره زار شدن قرار خواهند گرفت . همچنین برخی مزارع نوار غزه برخی از بخشهای آنکه کانال از آن و یا از نزدیک آن عبور می کند ، خسارت خواهند دید .

3 - آثار اجتماعی :

فرو رفتن برخی اراضی کشاورزی در گودالهای متصل به بحرالمیت کشاورزان را به مهاجرت از زمینها و روستاهای آنها برای جست وجوی کار در سایر روستاهای نزدیک یا در شهرها ناگزیر می کند امری که بازتابی بر زندگی اجتماعی جدید آنها دارد .

به زودی این کانال پر از حفر آن یک مانع طبیعی می شود و خودبه خود منجر کوچ تابستانی بدویان همراه با حیواناتشان به مناطق شمالی کانال می گردد و اگر انسان از ابزارها و تجهیزات حکومت اشغالگر صهیونیستی برای کوچ دادن اجباری بدویان به اردن و کنار زدن آنها در مجموعه های محدود معین در فقیرترین اراضی آگاهی یابد عمق و میزان خسارتهای اقتصادی و اجتماعی که دامنگیر فلسطینیان می گردد ، آشکار می شود .

4 - آثار سیاسی :

حفر این کانال آثار منفی و خطرناکی بر فلسطین دارد . زیرا این کار اشغال صهیونیستها را رسمیت می دهد و آن را به شکل یک واقعیت شناخته شده درمی آورد . همان گونه که انتخاب نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی برای اینکه کانال را از سواحل آغاز کند دلالت می کند بر چنگ زدن این دشمن اشغالگر به اراضی اشغالی سال 1967 . اینکه برپا کردن رآکتورهای اتمی بر امتداد کانال و در اختیار داشتن سلاحهای هسته ای بر موقعیت سیاسی رژیمصهیونیستی در حوادث سیاسی تأثیر بسزایی دارد و بدون شک این دو امر خطرات سیاست دشمن و توسعه طلبی آنها در منطقه را افزایش می دهد و به آنها یک عظمت و قدرت و توانایی تحمیل خواست سیاسی آنها بر سایر نواحی همسایه عرب اسرائیل را می دهد .

مآخذ :

  1. اوری دیفنز و انطونیاماکس و جون ریچاردسون : السیاسة المائیة لاسراییل ، بیروت 1980 .
  2. کحاله ، صبحی : المشکلة المائیة فی اسرائیل و انعکاساتها علی الصراع العربی - الاسراییلی ، بیروت 1980 .
  3. جبر ، مروه ادیب : " مشروع اسرائیل لتوصیل البحر الابیض بالبحرالمیت " ، مجله شؤون عربیة ، ایار 1981 .
  4. جبور ، سمیر : مخططهات اسرائیل الاقتصادیة فی ضوء معاهدة الصلح المنفرد ، بیروت 1980 .
  5. السید ، رشاد : قناة البحرین الاسراییلیة ، عمان 1981 .