زنان ( جنبش - )

از دانشنامه فلسطین


جنبش زنان در فلسطین از اوایل قرن بیستم پایه گذاری شد و زنان عرب فلسطین را از وضعیت جهان عرب عموما و فلسطین خصوصا آگاه ساخت و در این راه از اول همین قرن در آموزش بانوان کمک موثری نمود . نظر به اینکه از مواد قانون سال 1908 عثمانی معروف به " مشروطیت " ضرورت آموزش دختران را تصریح نموده است ، چند باب مدرسه دولتی در کنار مدارس خارجی و مسیحی که در ترویج آموزش سهم به سزائی داشتند ، احداث گردید ( نک : آموزش و پرورش ) و بدین گونه جامعه عرب فلسطینی تعداد زیادی از بانوان تحصیل کرده را در دامان خود پرورانید و حتی برخی از این زنان علاوه بر زبان عربی به زبانهای خارجی نیز تسلط یافتند .

بدیهی است که جنبش زنان فعالیت خود را در بین اقشار تحصیلکرده بانوان فلسطینی که اکثرشان از خانواده متوسط الحال و یا نسبتا مرفه بودند و در آن موقع از فاصله طبقاتی اطلاع قبلی نداشتند آغاز کرد ولی به تدریج جنبش زنان از این چهارچوب پافراتر گذاشت و در بین تمامی طبقات بانوان و در زمینه ها و میادین بیشماری پایگاهی برای خود پیدا کرد .

جنبش زنان فلسطین از نظر اجتماعی برنامه هائی برای جذب بانوان خانه دار و کشاورز تنظیم نمود . از نظر جغرافیائی دامنه فعالیتش را گسترش داد و در تمامی شهرهای فلسطین و روستاهای کوچک و بزرگ آن حضور فعال داشت . از نظر طایفه ای بایستی گرفت که زنان مسلمان و مسیحی دوشادوش یکدیگر در فعالیت های جنبش نقشهایی را ایفا کردند و در سطح محلی نوعی رابطه و همکاری بین جنبش زنان فلسطین باجنبش زنان خارج از فلسطین در سطوح عربی و بین المللی به وجود آمد .

الف - جنبش زنان فلسطین قبل از سال 1948 :

جنبش زنان فلسطین از اوایل قرن بیستم فعالیت خود را با انجام کارهای عام المنفعه و تاسیس جمعیتهای زنان دارای اهداف متعدد انسانی آغاز نمود . این جمعیتها در تقویت بینش علمی ، اجتماعی ، سیاسی و یا اقتصادی زنان سهم به سزائی داشتند و گاه و بی گاه میزگردها و سخنرانیهائی ترتیب داده و مسائل اجتماعی و فرهنگی را مورد بحث و بررسی قرار می دادند و سرانجام برنامه هائی برای دادن آگاهیهای لازم به مردم طرح ریزی می کردند . نکته دیگر اینکه وجود هماهنگی و نظم ترتیب در کارهای این جمعیتهای خیریه که دارای اهداف و وظایف مختلفی بودند کمک موثر به درک اهمیت کار اجتماعی زنان نموده و فوائدی برای زنان فلسطین دربرداشت .

نظر به اینکه فعالیت زنان از امتی که به آن وابستگی دارد ، جدانیست طولی نکشید که جنبش زنان فلسطین با حیات ملی سیاسی درهم آمیخت و علاوه بر خواسته های ویژه خود به اهداف و مواضع مبارزاتی نیز توجه نمود ، مواضعی که توده های مبارز و فعال فلسطینی بعد از قرار گرفتن حیات ملی هر کشور عربی در راه صحیح خود بعد از جنگ جهانی اول و همچنین بعد از اجرای تقسیمات منطقه ای براساس مفاد معاهدات و منشورهای کشورهای استعماری به ویژه قرارداد سایکس پیکو ، پیمان بالفور و کنفرانس لوزان ( نک : سان ریمو ، کنفرانس ) اتخاذ نمودند .

فلسطین از اوایل سال 1920 صحنه مبارزات ملی در شهرها و روستاهای بزرگ بود و جنبش زنان فلسطین چه در این مبارزات و چه در تظاهرات روز 27 فوریه 1970 که با شرکت 40 هزار شهروند در بیت المقدس و شهرها و روستاهای فلسطین در اعتراض به قیمومیت بریتانیا و توسعه طلبیهای رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین برپا گردید ، حضور فعال داشت .

هنگامی که وینستون چرچیل در 28 مارس 1920 در شهر بیت المقدس کشته شدگان صلیبی و یهودیان را مورد تمجید قرار داد زنان طی برپائی تظاهراتی در اطراف بیت المقدس ، بالفور ، بیانیه او و سیاست دولت متبوع وی را محکوم نمودند . بلافاصله سربازان در محل حاضر شده و به سوی تظاهرکنندگان آتش گشودند . زنان ساکن بیت المقدس بلافاصله برای انتقال مجروحین به بیمارستانها و مداوای جراحات آنها وارد صحنه شدند .

وضعیت جنبش زنان تا شروع انقلاب 1929 که به دنبال حادثه براق به وقوع پیوست - و در خلال آن تعداد بیشماری از شهروندان عرب کشته و مجروح شدند و صدها جوان عرب توسط نیروهای اشغالگر بریتانیائی دستگیر شدند و احکام مختلف در مورد آنان صادر شده و بیست نفر به اعدام محکوم گردیدند - به همین منوال باقی بود . در آن ایام زنان فلسطینی به تشکیل کنفرانس زنان فلسطینی در بیت المقدس اقدام نمودند . در این کنفرانس که از نظر سازماندهی و اتخاذ تصمیمات ملی تقریبا منحصر به فرد بود ، 300 تن از بانوان نقاط مختلف فلسطین شرکت نمودند ، تصمیمات بسیاری اتخاذ گردید و جنبش زنان فلسطین نیروها و امکانات خود را در اختیار جنبش مبارز ملی قرار داد .

کنفرانس زنان تصمیمات و نظریات جنبش ملی در کنفرانسهای سابق را ( نک : کنفرانس عربی فلسطین ) مورد تأیید قرار دادند . این هیأتهای زنان تصمیمی مبنی بر فعالتر نمودن تجارت و صنعت ملی و تقویت روابط اقتصادی با سوریه و دیگر کشورهای عربی اتخاذ نمودند ، علاه بر این کنفرانس مقرر داشت که زنان پرتلاش فلسطین برای تشکیل نهضت ملی عربی زنان فلسطین با جنبشهای موجود زنان در کشورهای مجاور عربی ارتباط برقرار نمایند .

در پایان کنفرانس هیأتی برای ملاقات و گفت وگو با نماینده عالی رتبه بریتانیائی تعیین گردید و یکی از شرکت کنندگان طی ایراد سخنرانی با اشاره به اینکه این اولین باری نیست که زنان عرب برای پرداختن به امور سیاسی پیشگام می شوند ، به نمایندگی از طرف دیگر بانوان خواهان لغو پیمان بالفور ، و جلوگیری از مهاجرت یهودیان و برکناری مشاور قضائی دولت فلسطین گردید . سپس زنان فلسطینی بر هشتاد دستگاه اتوموبیل سوار شده و تظاهراتی در اطراف شهر بیت المقدس برپا نمودند و برای تشریح موضع ملی به طرف کنسولگریهای کشورهای خارج روانه شدند .

جنبش زنان فلسطین در واقع افقها و نشانه های جنبش ملی فلسطین بوده و جزء جداناپذیری از آن به شمار می رفتند و اعضای پرتلاش جنبش زنان در هر امر مبارزاتی و کار انقلابی نقاط مختلف فلسطین ، فعالانه شرکت می کردند .

در آغاز سال 1933 جنبش زنان فلسطین از حمایت دست اندرکاران و تلاشگران مسأله ملی برخوردار گردیدند و هنگامی که کمیته اجرای یافا در تاریخ 8 اکتبر 1933 تصمیم برپائی تظاهراتی در شهرها و روستاهای فلسطین در اعتراض به سیاست دولت قیمومیت بریتانیا را اتخاذ نمود ، زنان فلسطینی در صف اول تظاهرات ملی و به ویژه تظاهرات 13 اکتبر 1933 شهر بیت المقدس شرکت کردند . البته با وجود اینکه دولت بریتانیا طی صدور بیانیه رسمی در تاریخ 11 اکتبر 1933 ممنوعیت برپائی این تظاهرات را اعلام نمود ولی با این همه تظاهراتی در حرم شریف صورت گرفت و تظاهرکنندگان با نیروهای پلیس درگیری پیدا کردند که در نتیجه تعداد زیادی از مردان و زنان مجروح و مصدوم شدند .

در آن موقع جنبش زنان فلسطین اقدام به تشکیل کمیته های بانوان عربی کرد . این کمیته که در تمامی شهرها و روستاهای فلسطین تشکیل گردید ، در واقع جمعیتهائی با قانون و نظامنامه داخلی بودند . از جمله فعالیت های این کمیته ها می توان به انتشار منشورها و بیانیه ها ، برپائی تظاهرات بنام جنبش زنان فلسطین و بسیج تعداد زیادی از بانوان برای گسترش دامنه تظاهرات و کنفرانسهای زنان اشاره کرد . همچنین هیأتهایی از کمیته های بانوان عربی برای شرکت در تظاهراتی که قرار بود روز 27 اکتبر 1933 در یافا تشکیل گردد ، به این شهر عزیمت کردند و علی رغم مخالفت مقامات اشغالگر بریتانیا ، این تظاهرات با شکوه و موفقیتی تمام در شهرها و روستاهای فلسطین برپا گردید .

موفقیت جنبش زنان در سال 1933 در نتیجه مثبت برای جنبش زنان فلسطین بدنبال داشت :

  1. ادغام جنبش زنان در جنبش ملی انقلابی مسلحانه : این ادغام اول بار در انقلابی به رهبری شیخ عزالدین قسام ( نک : انقلاب 1935 ) صورت گرفت . اعضای جنبش زنان در جمع آوری سلاح ، رساندن آن به انقلابیون ، جمع آوری اعانه ها و توزیع آن در بین خانواده های مجاهدین ، تهیه آب و آذوقه به انقلابیون و خانواده های آنان فعالانه شرکت نمودند .

جنبش زنان فلسطین در اوایل سال 1936 در چهارچوب کمیسیون عالی عرب فعالیت هائی را آغاز نموده و تصمیمات این کمیسیون را به اجرا درآورد . و خواهان تشکیل جلسات بانوان برای تشریح مقررات کمیته شدند .

کمیته های بانوان عرب فلسطینی برای تشریح موضع انقلابی کشور و ابلاغ نظریات کمیسیون عالی عرب به بانوان عضو جمعیتها ( نک : زنان عربی ، اجلاس ) جلسه بزرگی در شهر یافا در روز 11 مه 1936 و در مدرسه ملی ارتدکس به ریاست خانم ادیل عازر تشکیل گردید : و به اتفاق تصمیمات مهمی به این شرح اتخاذ گردید : تائید تمامی تصمیمات کمیسیون عالی عربی ، فعالیت در چهارچوب این تصمیمات ، باقی گذاردن کشور در حالت آشوب و اعتصاب تا رسیدن به حقوق حقه خود ، جمعیتها در مورد تحریم خرید کالاهای صهیونیستی نیز سوگند یاد کردند .

زنان فلسطین در انقلاب 1936 - 1939 در انتقال سلاح به دست انقلابیون ، تشویق ادامه مبارزه و پایداری در برابر تجاوزات صهیونیستها ، عرضه کمکهای پزشکی به مبارزان و حمل ساز و برگهای نظامی آنان فعالانه شرکت کرده و حتی بسیاری از آنان در این راه به شهادت رسیدند . در رأس آنان فاطمه غزال بود که در تاریخ 26 ژوئن 1936 در نبرد روستای عزون واقع در نزدیکی لد به فیض شهادت نایل گردید .

  1. مطرح نمودن قضیه در سطوح عربی و بین المللی : توجه اعضای فعال جنبش زنان فلسطین به سوی مصر - که جنبش زنان آن مترقی تر و پیشروتر از دیگر کشورهای عربی بود - معطوف گردید . در سال 1936 پیامی رسمی به خانم هدی شعراوی رئیس جنبش زنان مصر ارسال گردید و در این پیام به وی ماموریت داده شده که مسأله فلسطین را بر سر میز گفت وگو در کنفرانس صلح جهانی که در سپتامبر 1936 در بروکسل برگزار خواهد شد مطرح نماید . و در اوایل سال 1937 کمیته بانوان عکا طی ارسال تلگرامی به رئیس جنبش زنان مصر او را در جریان اوضاع رقت بار و اسف انگیز فلسطین قرار داد . جنبش زنان مصر نیز از دریافت این موضوع متاثر گردید و برای تشکیل کنفرانس زنان شرقی جهت بررسی و کمک به مسأله فلسطین دعوتی به عمل آورد .

در تاریخ 15 اکتبر 1938 کنفرانس زنان عرب با حضور یک هیأت جامع فلسطینی متشکل از زنان فعال عضو جنبش و برخی از نمایندگان کمیته های بانوان عرب شهرهای فلسطین افتتاح گردید .

هیأت فلسطین چند مسأله ملی را که در واقع محور بحث و مناقشات کنفرانس بود ، مطرح ساخت . موضوع حائز اهمیت این است که این هیأت در 16 تصمیم اتخاذ شده کنفرانس در جلسه روز 18 اکتبر 1938 پیرامون مسأله فلسطین و حمایت از این مسأله و پشتیبانی کنفرانس از خواسته های اعراب فلسطین به طور محسوس تأثیر گذاشت . اعراب فلسطین این تقاضاها را مطرح می ساختند : قیمومیت بر فلسطین لغو شود و به جای آن پیمانی بین ساکنین فلسطین و دولت بریتانیا نظیر دو معاهده عراق و مصر منعقد گردد . براساس این پیمان یک دولت قانونی دارای حاکمیت مستقل تشکیل شود . پیمان بالفور منتفی تلقی گردد . مهاجرت صهیونیستها به فلسطین سریعا متوقف شود . از انتقال سرزمینهای اعراب به صهیونیستها و بیگانگان جلوگیری به عمل آید . با تجزیه فلسطین شدیدا مخالفت شود . این سرزمین به عنوان یک واحد تجزیه ناپذیر درنظر گرفته شود .

و اما در مورد ادامه حرکت جنبش زنان : کنفرانس تصمیمات مثبتی در این زمینه اتخاذ نمود که در رأس تاسیس اتحادیه های زنان عرب در سرزمین عربی برای دفاع از مسأله فلسطین و حمایت از جنبش زنان فلسطین قرار داشت .

اتحادیه زنان عرب در سال 1944 دعوتی برای تشکیل کنفرانس زنان دیگر در قاهره جهت بررسی مسأله فلسطین و موضع زنان عرب در قبال این مسأله به عمل آورد . کار این کنفرانس از روز 12 الی 16 دسامبر 1944 ادامه یافت و خانم هدی شعراوی در مراسم افتتاح ، طی سخنانی اظهار داشت : " این کنفرانس به منظور بررسی مسأله فلسطین و زنان تشکیل می گردد . این در مسأله در واقع حقوق غصب شده ای است که بایستی به صاحبان آن مسترد گردد " . وی ضمن اشاره به مسألهفلسطین و مراحل تحول آن خواهان همبستگی و وحدت نظر اعراب در قبال این مسأله گردید .

کنفرانس تصمیماتی را در مورد مسأله فلسطین به این شرح اتخاذ نمود : حمایت از خواست و ایده اعراب مبنی بر اینکه فلسطین یک دولت مستقل دارای حکومت پارلمانی باشد و اکثریت اعراب در آن نمایندگی داشته باشند . مهاجرت یهودیان به فلسطین متوقف گردد . ملتهای عرب برای حمایت از آرمان فلسطین با یکدیگر متحد شوند و برای جلوگیری از انتقال سرزمینهای عربی به صهیونیستها تدابیر لازم را اتخاذ نمایند . این تصمیمات بعد و تاثیر جنبش زنان فلسطین و سطح فکر اعضای فعال جنبش زنان عرب را معلوم می سازد .

و اما در سطح جهانی ، جنبش زنان فلسطین در تاریخ 3/9/1936 طی ارسال یک پیام کتبی توسط کمیته بانوان عرب بیت المقدس به کنفرانس صلح بروکسل خواستار حمایت از حقوق عربی فلسطین ، متوقف شدن مهاجرت یهودیان و تشکیل یک دولت ملی در فلسطین گردید ، ضمنا تصمیمات اتخاذ شده در کنفرانس زنان فلسطین در تاریخ 11 مه 1936 در بیت المقدس را به اطلاع اعضای کنفرانس صلح رسانید . از مهم ترین تصمیمهای مزبور تحریک کالاهای خارجی بویژه کالاهای رژیم صهیونیستی بود .

جنبش زنان فلسطین همچنین بعد از کنفرانس سال 1938 یادداشتی به جمعیت " تجمع صلح جهانی " ارسال نمود ، این جمعیت یک جمعیت بین المللی است که برای حمایت از صلح جهانی در ژنو تاسیس گردید ، و خواستار آن شد که تصمیمات اتخاذ شده از سوی کنفرانس بعد از بررسی به مرحله اجرا درآید .

جنبش زنان فلسطین ضمن مخالفت با دعوتی که از این جنبش برای حضور در کنفرانس جهانی زنان در نیویورک در 1947 به عمل آمده بود و موضع ترومن رئیس جمهور آمریکا در قبال مسأله فلسطین را محکوم نمود .

این جنبش بعد از جنگ ( فاجعه ) 1948 با قرار گرفتن در وضعیت جدیدی تصمیم گرفت تا مبارزه را در شرایط جدید ادامه دهد .

ب : جنبش زنان فلسطین بعد از سال 1948 :

جنبش زنان فلسطین بعد از سال 1948 فعالیت خود را با شور و حرارتی تازه در صحنه های عربی به ویژه در اردوگاههای فلسطینی که مصیبتهائی را متحمل گردید ، ادامه داد .

اردوگاههای پدیده اجتماعی خاص ملت فلسطین هستند که مفهومی بالاتر از درگیری طبقاتی ، اقلیمی و طائفه ای دارند ، با بروز این مصیبتها زنان فلسطین در زمان غیبت سرپرست خانواده سنگین ترین مسئولیت ها را برای به دست آوردن آذوقه زندگی برعهده دارند .

جنبش زنان فلسطین مسیر مبارزاتی جدید خود را با ارائه خدمات اجتماعی ، درمانی و آموزشی به زنان و اهالی اردوگاهها آغاز نمود و سعی کرد تا با برداشتن گامی موثر در زمینه بالا بردن سطح آموزش زنان تحولی اجتماعی به وجود آورد . درهای دانشگاهها به روی دانشجویان دختر فلسطینی باز شدند و بسیاری از آنها پس از طی دوره تحصیلی در مناطق عربی به تدریس پرداختند . از یک سو در پیشرفت علمی این مناطق سعی و فراوانی مبذول داشتند و از سوی دیگر به تعهد خودشان در قبال جنبش زنان فلسطین عمل نمودند . آمارها نشان می دهند که در سال 1956 حدود 2258 فلسطینی در کویت ، در سالهای 1968 - 1969 حدود 2590 فلسطینی در عربستان سعودی و 121 نفر در بحرین ، 249 نفر در قطر و بالاخره 77 نفر فلسطینی در ابوظبی فعالیت می کردند .

جنبش زنان فلسطین علاوه بر زمینه های اجتماعی در صحنه های سیاسی جهان عرب نیز به فعالیت پرداخت . و نخستین بار همدوش با مردان در تظاهرات ملی و قومی علیه پیمانهای استعماری و در رأس آنها پیمان بغداد ، طرح تامپلر ، طرح آیزنهاور شرکت نمود و تعدادی از مبارزین آنها یا روانه زندانها شدند و یا اینکه به شهادت رسیدند .

زنان فلسطینی به جرگه احزاب سیاسی عربی درآمده و در داخل این احزاب به ایفای نقش پرداختند . آنها دارای دسته های ویژه و وظایف مشخصی بودند . از جمله برنامه های آنان سازماندهی و تهیه مقدمات برپائی تظاهرات ، اشاعه افکار و نظریات حزب در بین هیأتهای مردمی به ویژه هیأتهای زنان ، امضای یادداشتهای اعتراض آمیز و چاپ و توزیع بیانیه ها و منشورهای سیاسی بود . و یکی از بانوان حزب " مأمور رابط " سری بین حزب و اعضای فعال آن و یا بازداشت شدگان بود .

بعد از تشکیل سازمان آزادی بخش فلسطین ، زنان فلسطینی در مؤسسات و ارگانهای این سازمان مسئولیت هایی را عهده دار شدند . و در مجلس ملی فلسطین از نخستین دوره تشکیل و در تمامی دوره های آن به عنوان نمایندگان حضور یافته و در شورای مرکزی ( نک : سازمان آزادی بخش فلسطین ) نماینده ای از اتحادیه کل زنان فلسطینی عضویت داشت .

زنان فلسطینی مستقیما در انقلاب فلسطین شرکت نمودند . نسبت زنان فلسطینی فعال در سازمانهای مقاومت فلسطینی 51% و نسبت زنانی که در فعالیت های سیاسی شرکت می کردند بالغ بر 31% می باشند .

از دیگر زمینه هایی که زنان فلسطین در آن ایفای نقش نمودند ، سندیکای کارگری در کرانه غربی بود . آمارها نشان می دهد که زنان تقریبا در دو سندیکا حضور فعال داشتند : اولی اتحادیه کارگران خیاط در نابلس بود که در قسمت اداری آن در سال 1972 پنج نفر خانم فعالیت می کردند و دومی سندیکایپرستاران ( مرد و زن ) در بیت المقدس بود . هیأت اداری این سندیکا نیز در سال 1979 از 6 نفر خانم تشکیل می شد .

فعالیت سندیکائی زنان تنها منحصر به این دو سندیکا نبود بلکه چهار سندیکای دیگر نیز وجود داشت که اکثریت اعضای آنرا بانوان تشکیل می دادند : سندیکای آموزش خصوصی که در مدیریت آن 2 نفر خانم شرکت داشتند . آمارهای سال 1979 نشان می دهد که 80% از کل اعضای جنبش به عضویت این سندیکا درآمده اند . علاوه بر این 25% در سندیکای ریسندگی و بافندگی ، 25% در سندیکای کارگرای حمل ونقل و توریستی و 30% در سندیکای خدمات درمانی عضویت دارند .

هیأت اداری این سندیکاها را در فاصله بین سالهای 1970 و 1979 از زنان تشکیل می دادند .

زنان فلسطینی در حرفه های متعددی ایفای نقش نمودند .

برخی از آنان شغل طبابت و وکالت و مهندسی را عهده دار بودند . علاوه بر این در زمینه تبلیغات ، مطبوعات و گویندگی نیز فعالیت می کردند .

اعضای جنبش زنان فلسطین در کنفرانسهای جهانی متعدد و در کنفرانسهای دوره ای زنان فلسطین شرکت نمودند .

از مهمترین کنفرانسهای بین المللی که اعضای جنبش زنان فلسطین در آن حضور یافتند ، کنفرانس زنان آفریقائی - آسیائی بود که با حضور هیأتی از پنج زن در روزهای ( 14 الی 23 ژانویه ) در قاهره به منظور بررسی مسائل زنان دو قاره بزرگ تشکیل گردید و قطعنامه هائی درباره مسأله فلسطین صادر کرد و اسرائیل را به عنوان عامل تشنج و تهدیدکننده صلح جهانی معرفی کرد و ضمن اعلام حمایت از تمامی حقوق مشروع ملت فلسطین از جمله حق بازگشت این ملت به سرزمین خود ، طبق قطعنامه های سازمان ملل متحد خواهان متوقف شدن مهاجرت یهودیان گردید و تصمیم کشورهای عربی مبنی بر تقویت موجودیت فلسطین را مورد تائید قرار داد .

اعضای این هیأت علاوه بر شرکت در ششمین کنفرانس زنان که در تاریخ اول مه 1966 در قاهره تشکیل گردید ، در کمیته مسائل جهان عرب و کمیته فعالیت بین المللی نیز حضور فعال داشتند .

این کنفرانس قطعنامه ای در مورد تنظیم قانون جدیدی برای اتحادیه کل زنان عربی متشکل از تمامی بانوان عضو اتحادیه ها ، سازمانها ، جمعیتهای زنان عرب از جمله اتحادیه زنان عرب فلسطین صادر نمود .

از دیگر کنفرانسهائی که اعضای جنبش زنان فلسطین در آن شرکت نمودند کنفرانس زنان عربی است که توسط جامعه کشورهای عربی با مشارکت سازمان حمایت کودکان سازمان ملل متحد در سال 1972 در قاهره تشکیل گردید .

زنان فلسطینی ساکن کرانه غربی و نوار غزه تا وقوع جنگ 1967 در این کنفرانسها شرکت می کردند ، در آن موقع شرایط حادی به علت تجاوز نیروهای اسرائیلی پدید آمد . ولی فعالیت اعضای جنبش زنان در سرزمینهای اشغالی با ایثارگری و از جان گذشتگیها مجددا شکل گرفت . آنها علاوه بر این در امور خیریه نیز به فعالیت مداوم پرداختند .

مهمترین نوع فعالیت انقلابی آنها در تمامی میادین و زمینه ها برپائی تظاهرت ، اعتصابات و بالاخره فعالیت مسلحانه بود و به همین خاطر دائما در معرض تعقیب ، اخراج ، دستگیری و شکنجه ماموران امنیتی اسرائیلی واقع می شدند ( نک : تبعید از فلسطین ، سیاست ) .

ج - جمعیتهای زنان :

نشانه های تاسیس جمعیتهای زنان فلسطین از سال 1903 ظاهر گردید . جمعیتهای زنان داوطلب با اهدافی خیرخواهانه در اکثر شهرهای فلسطین تاسیس گردید . این جمعیتها برنامه مشخص و اماکن معین برای تشکیل جلسات خود نداشتند . و ملاقاتهای اعضا غالبا در منازل و در اتاقهای ادارات و مدارس صورت می گرفت .

جمعیتهای زنان فلسطین از دهه دوم قرن بیستم شکل واضح و هدفی مشخص به خود گرفت ، و به تدریج به جمعیتهائی با برنامه های مشخص و سازماندهی داخلی تبدیل گردید ، در این جمعیتها یک هیأت اداری به وجود آمد و وظایفی از قبیل انتخاب رئیس ، هیأت امنا ، صندوقدار و تعیین برخی از کارمندان را عهده دار گردید . و نام این جمعیتها در آرشیو و اسناد اداره های ویژه به ثبت رسید .

در بسیاری از مواقع شهریه های ماهانه ، اعانه ها منبع اصلی درآمد این جمعیتها را تشکیل می داد و گاهی برای کمک بیشتر کارهای دستی متنوع اعضای جمعیت به معرض فروش گذاشته می شد .

به طور دقیق نمی توان تعداد این جمعیتها را به شمار آورد فعالیت بسیاری از آنها درخلال جنگ جهانی اول و بعد از بروز تحولات سیاسی فلسطین و تبلور آن در آستانه فاجعه جنگ 1948 متوقف گردید :

مهمترین و بازرترین این جمعیتها که به تدریج تاسیس شدند عبارتند از :

  1. جمعیتهای زنان فلسطین در خلال سالهای 1903 و 1928 :

ویژگی اصلی جمعیتهای این دوره ، ویژگی خدماتی ، انسانی و فرهنگی است و اهمیت آن در این است که از نخستین جمعیتهائی است که در فلسطین تاسیس گردید و مهمترین آنها عبارتند از :

  1. جمعیت کمک رسانی به مسکینان و نیازمندان ارتدکس : در سال 1903 در شهر عکا به ریاست نبیه الملکی منسی تاسیس شد و فعالیت خود را تا سال 1916 ادامه داد . و نخستین هدفآن سروسامان دادن دختران فقیر طائفه ارتدکس بود .
  2. جمعیت حمایت از یتیمان ارتدکس : در سال 1910 در شهر یافا به ریاست ادیل عازر تشکیل گردید وی در این سمت باقی بود تا اینکه جمعیت در سال 1947 تعطیل گردید .

شایان ذکر است که این جعیت فعالیت خود را در خلال جنگ جهانی اول متوقف نمود ولی بعد از جنگ جهانی اول مجددا آن را از سر گرفت و در سال 1923 مدرسه ملی را که بعدها بنام " دانشکده ارتدکسی یافا " معروف شد ، افتتاح نمود و به تدریج از چهارچوب طائفه ای پافراتر گذاشت و تمامی دانشجویان عرب را بدون استثنأ گرد محور خود جمع نمود .

جمعیت نخستین هدف خود یعنی آموزش دختران ممتاز یافا را محقق ساخت و آنها را از سال 1923 با هزینه جمعیت به خارج اعزام داشت . سپس به احداث سه واحد تجاری اقدام نمود تا از درآمدهای آنها جمعیت و مدرسه را اداره کند .

  1. جمعیت تربیت دوشیزگان ارتدکس : در سال 1918 در شهر بیت المقدس به ریاست کاترین شکری دیب تاسیس گردید و تا سال 1947 به فعالیت خود ادامه داد .

نخستین هدف این جمعیت ، آموزش دختران استثنائی در دانشکده های عالی بود . و توانست بسیاری از دختران را در دانشکده انگلیسی و دانشکده شمدت در بیت المقدس آموزش دهد و سعی کرد پروژه احداث یک دانشکده عالی برای بانوان را به اجرا درآورد ولی کار احداث آنرا متوقف نمود .

  1. جمعیت زنان : در سال 1921 در شهر نابلس به ریاست مریم عبدالغنی هاشم تاسیس گردید . و تا سال 1938 در صدر جمعیتهای زنان قرار داشت ، سپس تغییراتی در آن صورت گرفت و بنام اتحادیه زنان عربی نابلس معروف شد .

هدف این جمعیت بهبود وضع زندگی زنان کارگر از نظر اجتماعی و درمانی و بالا بردن سطح زندگی خانواده های فقیر و مبارزه با بیسوادی بود .

این جمعیت از انقلاب 1929 ماهیت مبارزاتی سیاسی به خود گرفت و به عنوان الگوئی برای جمعیتهائی که در این فاصله تاسیس شدند قرار گرفت ، از ویژگیهای آن کمک به مجاهدین از نظر مالی و تسلیحاتی ، نظارت بر زندگی خانواده شهدا ، شرکت در رهبری تظاهرات و صدور بیانیه های سیاسی و ارسال اعتراضنامه های بین المللی در اعتراض به اوضاع جاری کشور بود .

  1. جمعیت حمایت از کودکان : در سال 1923 در شهر یافا تاسیس گردید و فعالیتش را تاسال 1947 ادامه داد و شعبه های متعددی در حیفا ، نابلس ، رام ا... و غیره افتتاح نمود . ریاست این جمعیت را ابتدای امر قرینه ودیع تماری برعهده گرفت و پس از او خانم صایغ و سپس ماری برتقش به مدت 15 سال این سمت را عهده دار گردید .

مهمترین اهداف آن حمایت بهداشتی و غذائی از کودکان و مادران بود . و برای تحقق این هدق درمانگاهی برای معالجه و مداوای کودکان و تزریق آمپولهائی برای پیشگیری امراض به ویژه فلج اطفال احداث نمود . علاه بر این شیوه ، غذاهای مخصوص و داروهائی نیز به طور رایگان در اختیار اطفال و مادران آنها قرار داد . و برای آگاه ساختن مادران جلسات سخنرانی در مورد تربیت و نگهداری اطفال ترتیب داد .

  1. جمعیت بانوان حاملان صلیب . در سال 1926 به ریاست سلمی الحمصی سلامه و بعد از او میلیایعقوب الحلبی تاسیس گردید . فعالیتش بعد از سال 1948 متوقف شد ، و در سال 1965 دوباره از سر گرفته شد .

هدف نخست جمعیت ، اعطای کمکهائی به بیماران ، مستمندان و نیازمندان بود . به همین خاطر درمانگاه بزرگی احداث کرد و خون لازم برای بیماران را تهیه نمود . علاوه بر این ، یک بیمارستان در محله القطمون بیت المقدس ایجاد کرد ولی تمامی این املاک خود را بعد از جنگ 1967 از دست داد .

  1. جمعیت زنان فلسطین بین سالهای 1929 و 1937 :

عامل اصلی تاسیس جمعیتهای زنان فلسطین از سال 1929 ظهور انقلاب براق بود ( نک : انقلاب 1929 ) به همین خاطر اهداف آن دارای شکل و ظاهری مبارزاتی و سیاسی و گاهی دارای ماهیت عام المنفعه و فرهنگی بود . مهمترین این جمعیتها عبارتند از :

  1. جمعیت بانوان عرب : در سال 1929 به دنبال تشکیل اجلاس زنان در شهر قدس برای تعیین خطوط اصلی مشارکت زنان عرب فلسطین در انقلاب براق و مسائل سیاسی که کشور با آن مواجه است در شهر بیت المقدس تاسیس گردید . اولین رئیس آن فهی نعمتی العلمی بود . این جمعیت همچنین بنام : کمیته های بانوان عربی معروف شد و شعبه هائی نیز افتتاح نمود که مهمترین و مشهورترین آنها شعبه های نابلس ، یافا ، عکا ، حیفا ، غزه ، رام ا... و دیگر نقاط فلسطین می باشد . جمعیت در سال 1938 فعالیت خود را ادامه داد ، و اکثر آنها به اتحادیه های زنان مبدل گردید ولی شاخه جمعیت در بیت المقدس با همان نام قبلی در کنار اتحادیه زنان به فعالیت پرداخت .

فعالیت شاخه بیت المقدس از سال 1948 متوقف گردید ولی مجددا تاسیس شد و در سال 1965 و در بیت المقدس به ثبت رسید . که اهداف آن منحصر به جنبه های فرهنگی و خیریه بود و ریاست آنرا زهیه نشاشیبی برعهده داشت .

مهمترین ویژگی جمعیت زنان عرب این بود که به عنوان اولین جمعیت زنان از چهارچوب طائفه ای پافراتر گذاشت و در قانون خود به زنان این حق را داد که در کارهای سیاسی مشارکت فعالی داشته باشند . قضیه فلسطین را در کنفرانسهایمحلی و بین المللی به نحو شایانی مطرح می ساخت ، برنامه تظاهرات زنان را تنظیم می نمود و در صدر تظاهرات پرچم فلسطین و شعارهائی در اعتراض به اوضاع کلی کشور حمل می کرد . و از جمله اهدافش این بود که مستمندان را یاری نماید ، خانواده های شهدا و مبارزین سیاسی را مورد حمایت قرار دهد ، فرزندان شهدای انقلاب را به فرزندخواندگی قبول نماید و سطح زنان فلسطین را از نظر اجتماعی ، ادبی ، فرهنگی و سیاسی بالا ببرد .

  1. جمعیتهای زنان فلسطین بین سالهای 1938 - 1948 :
  2. اتحادیه های زنان : اتحادیه های زنان فلسطین در سال 1938 به دنبال اتخاذ تصمیماتی در کنفرانس زنان قاهره در سال 1938 که به ریاست هدی شعراوی رهبر جنبش زنان مصر برای بررسی مسأله فلسطین برگزار شد ، تاسیس گردید ( نک : زنان عرب ، کنفرانس ) بیشتر این اتحادیه ها به علت وقوع جنگ 1948 فعالیت هایشان را متوقف ساختند .

اتحادیه زنان در شهر بیت المقدس به ریاست زلیخه شهابی تاسیس شد . فعالیتش بعد از سال 1948 متوقف گردید سپس در سل 1957 مجددا آغاز به کار کرد .

اتحادیه زنان در شهر نابلس تاسیس شد و نامش در سال 1945 به ریاست عندلیب العمد در آرشیو جمعیتها به ثبت رسید ، و مجددا در تاریخ 16/8/1965 به ثبت رسید .

  1. جمعیتهای هلال احمر : این جمعیتها در نتیجه اوضاع نابسامان کشور از سال 1936 در شهرهای مختلف فلسطین تاسیس گردید . و با وجود اینکه مدت کوتاهی متوقف گردید ولی بعد از تجدید ثبت از سال 1950 فعالیتش را در بیت المقدس ، نابلس ، جنین ، عرابه ، بیره و قباطیه دوباره از سر گرفت .

اهداف این جمعیتها به این شرح می باشد : پرستاری و ارائه کمکهای اولیه ، گشایش کلینیکهای درمانی ، ارائه خدمات و کمکهائی به زندانیان سیاسی و خانواده های آنان و خدمات اجتماعی دیگری از این قبیل . این جمعیتها پیوند محمکی با مؤسسات درمانی بین المللی و در راس آنها صلیب سرخ بین المللی دارند .

  1. جمعیتهای زنان فلسطین بین سالهای 1949 و 1979 :

جمعیتها در این فاصله دو نوع بودند ، نوع اول جمعیتهای زنانی که بعد از دست کشیدن از فعالیت به دنبال جنگ 1948 نامشان را مجددا به ثبت رساندند و فعالیت هایشان را در کرانه غربی کشور پادشاهی اردن هاشمی ادامه دادند . و دومی جمعیتهای زنان فلسطین که در نقاط مختلف سرزمین عربی تشکیل گردید و بارزترین آنها عبارتند از :

  1. اتحادیه زنان عرب فلسطین : در سال 1952 در شهر بیروت به ریاست ودیعه قدوره خرطبیل تاسیس گردید . نامبرده ریاست اتحادیه زنان طولکرم را عهده دار بود . این اتحادیه اولین اتحادیه ای است که تشکیل گردید . ( نک : زنان فلسطین ، اتحادیه عربی )
  2. اتحادیه کل جمعیتهای خیریه : در تاریخ 1 ژانویه

1959 در کرانه های ( غربی و شرقی ) اردن از نمایندگان اتحادیه های جمعیتهای خیریه استانها تاسیس گردید . جدول زیر تعداد اتحادیه های جمعیتهای خیریه کرانه غربی را نشان می دهد :

هنگامی که اتحاد کل جمعیتهای خیریه اردن درتاریخ 3 آوریل 1961 به ثبت رسید ، این اتحادیه ها و اتحادیه های کرانه غربی در اتحادیه فوق الذکر نمایندگانی داشتند .

هنگامی که اتحاد کل جمعیتهای خیریه اردن درتاریخ 3 آوریل 1961 به ثبت رسید ، این اتحادیه ها و اتحادیه های کرانه غربی در اتحادیه فوق الذکر نمایندگانی داشتند .

د - نقش جمعیتهای زنان فلسطین در زمینه های مختلف :

جمعیتهای زنان فلسطین از اوایل قرن بیستم دستاوردهای مؤثری در زمینه های مختلف عاید خود ساخته و در ایجاد بینش اجتماعی ، بهداشتی ، فرهنگی ، سیاسی در جامعه فلسطین شرکت نمودند .

باید به این نکته اشاره کرد که جمعیتهایی که قبل از سال 1948 تأسیس شدند نقش فعالی در زمینه های مختلف ایفا نمودند با این اعتقاد که شرایط موجود در سرزمین عربی فلسطین ایجاب می کند دست به کار انسانی سازنده ای زد .

اما جمعیتهایی که بعد از سال 1948 تأسیس شدند و یا مجددا تأسیس شدند ، بر دو نوع بود : اول جمعیتهایی که برای تحقق هدفی واحد یعنی ارائه خدمات به شهروندان حمایت از معلولین ، کودکان و سالمندان ، توجه به امر آموزش ، تنظیم خانواده ، نظارت درمانی ، تلاش می کردند و دوم جمعیتهایی با هدفهای متعدد خدماتی در زمینه های متعدد ارائه می دادند :

  1. زمینه اجتماعی :

زمینه اجتماعی در صدر برنامه فعالیت های جمعیتهای زنان قرار داشت و عمدتا دارای ماهیت انسان دوستانه است . اعضای فعال این جمعیت در زمینه حمایت از مادران و کودکان و اطفال یتیم ، تلاشهای انجام داده و بر امر آموزش فرزندان شهدا در تمامی مراحل تحصیلی نظارت می نماید . علاوه بر این مراکزیبرای تنظیم خانواده و زاد و ولد و آموزش حرفه ای بانوان افتتاح گردید تا آنها را در کسب توشه زندگی یاری نماید و لوازم ضروری زندگی دوشیزگان مستمند را در صورت ازدواجشان فراهم سازد .

جمعیت حمایت از کودکان در شهر یافا از زمان تأسیس به مراقبت از مادران آبستن تا هنگام وضع حمل و بعد از زایمان و

حتی رسیدن طفل به سن پنج سالگی اقدام نمود .

جمعیت تربیت دوشیزگان اترکی در بیت المقدس از سال 1926 یک باب زایشگاه ، محلی برای مراقبت از اطفال فلج و یک باب شیرخوارگاه دایر نمود . و هنگامی که جمعیتهای همبستگی در سال 1942 در نقاط مختلف فلسطین تأسیس شد . مرکز اصلی در بیت المقدس خدمات خود را منحصر به حمایت از مادران و کودکان به ویژه زنان کارگر و کودکان آنها نمود . شعبه های این جمعیت در مجدل و دیگر مناطق ، شیرخوارگاه هایی مخصوص اطفال 3 الی 5 ساله افتتاح نمودند .

جمعیت نگهداری از کودکان یتیم عربی در بیت المقدس مسئولیت پرورش کودکان به ویژه یتیمان را بر عهده گرفت . و مدرسه ای احداث نمود که تا سال 1966 حدود 570 طفل در آن اقامت داشتند و از این تعداد 300 یتیم نوجوان 12 الی 18 ساله بودند . اما اینک ( 1980 ) جمعیت 650 یتیم را سرپرستی می کند و با مخارج خود 1000 دانش آموز را آموزش می دهد که اغلب آنها را فرزندان شهدا و کودکان یتیم تشکیل می دهند .

جمعیت های تنظیم خانواده در شهر بیت المقدس و دیگر مناطق ، خدماتی در زمینه بهبود وضعیت زندگی خانواده ها و تنظیم زاد و ولد خانواده های کم درآمد ارائه نموده و به کارآموزی بانوان برای احیای میراث فلسطین و صنایع دستی و خیاطی و تقویت درآمد خانواده ها مبادرت ورزیدند . اتحادیه های زنان همچنین تلاشهایی برای افتتاح مراکزی مخصوص سالمندان ، حمایت از معلولین مراکز تغذیه و مراکز مخصوص آموزش دوزندگی و بافندگی مبذول داشتند . در خلال سالهال 1931 و 1966 حدود 2193 زن از مدرسه حرفه ای و خیاطی شهر نابلس فارغ التحصیل شدند . و از کارخانه بافندگی که اتحادیه زنان در شهر رام ا... دایر نمود تعداد زیادی از بانوان بعد از صدور تولیداتشان به خارج بهره برداری نمودند .

  1. زمینه بهداشتی :

جمعیت زنان فلسطین در زمینه بهداشتی در امر احداث مراکز آموزش پرستاری و اورژانس شرکت نمودند . و از پزشکان شهری که در آن جمعیت زنان تأسیس گردید برای مشارکت در طرحهای درمانی دعوتهایی به عمل آمد . هنگامی که جمعیتهای زنان به احداث بیمارستانها و مراکز بهداشتی در چند شهر فلسطین اقدام می نمودند ، پزشکانی را برای این بیمارستانها و مراکز تعیین نمودند . همچنین جمعیتهای خیریه پزشکانی را برای فعالیت در مراکز حمایت از مادران و کودکان وابسته به جمعیت برگزیدند .

اتحادیه زنان در شهر بیت المقدس درمانگاهی برای معالجه نیازمندان و تزریق واکسنهایی برای بزرگسالان و کودکان علیه امراض مسری احداث نمود . آمارهای کمیته درمانگاه نشان می دهد که در سال 1946 حدود 2189 مریض بهبود یافته اند که 50 درصد آنها را کودکان 40 درصد آنها را متأهلین و 10 درصد آنها را مجردین تشکیل می دهد ، علاوه بر این 662 مجروح مداوا شده اند .

اتحادیه زنان شهر نابلس در سال 1947 مرکز اتحادیه و بسیاری از منازل را به بیمارستانها و کلینیکهایی برای درمان مجروحین نبردها مبدل نمود . بعد از سال 1948 بیمارستان اتحادیه که به بیمارستان شهباء معروف شد به زایشگاه پناهندگان زن مبدل شد و سالانه 450 عمل زایمان در آن ا نجام می شد و مادران آبستن را مورد مداوا و درمان قرار می داد . آمارهای اخیر نشان می دهد که تعداد مراجعه کنندگان به بیمارستان اتحادیه زنان نابلس 25484 بیمار است که هزینه درمان آنان بالغ بر 156352 دینار اردنی می باشد .

البته فقط جمعیتهای اتحادیه زنان در زمینه بهداشتی سهیم نبود بلکه تعداد بی شماری از جمعیتهای هلال احمر که بیمارستانها و کلینیکهایی را افتتاح نمودند ، در امر خدماتی شرکت فعال داشتند . کلینیکهای پزشکی که توسط هلال احمر در شهر رام ا... افتتاح گردید شامل بخش نوار قلبی ، و بخش حمایت از کودکان می باشد . تعداد مراجعه کنندگان و استفاده کنندگان از خدمات درمانی بر حسب آمارهای اخیر نزدیک به 14221 بیمار می باشد که هزینه ای در حدود 13520 دینار اردنی صرف مداوای آنان شده ا ست .

  1. زمینه فرهنگی :

جمعیتهای زنان فلسطین به احداث انجمنهای فرهنگی ، تهیه خوابگاه هایی برای دانشجویان عربی ، کمک به دانشجویان ممتاز برای اتمام تحصیلاتشان و یافتن کار مناسب برای آنها در مدارس جمعیت و همچنین به امر تأسیس مدارس مختلف ، مبارزه با بیسوادی به طور اعم و در اردوگاهها به طور اخص مبادرت ورزیدند .

جمعیتهای همبستگی که در سال 1942 ایجاد گردید تأسیس مدارسی برای تمامی مراحل تحصیل را عهده دار شد و اولین جمعیتی بود که نشریه های فرهنگی شامل اخبار فرهنگی و اخبار فعالیت جمعیتهای همبستگی را منتشر می ساخت .

شاخه همبستگی در شهر یافا یک انجمن فرهنگی تأسیس نمود و در آن سخنرانیها و سمینارهایی را برگزار نمود . شاخههمبستگی عکا نیز یک اکیپ نمایش به منظور اجرای نمایشهایی با مضامین ملی تشکیل داد . از دیگر انجمنها ، انجمن دوشیزگان عرب در شهر حیفا بود که نخستین هدفش روشن ساختن افکار زنان از طریق ایراد سخنرانیها و برپایی جلسات مشاعره بود .

اکثر جمعیتها به منظور گسترش فرهنگ به انجمنهای فرهنگی شان یک کتابخانه و سالن مطالعه ا ضافه نمودند و انجمنهای کمیته های بانوان عرب در شهر یافا و بیت المقدس در این امر پیشقدم شدند . اتحادیه های زنان نیز در این زمینه سهم بسزایی داشتند به گونه ای که اتحادیه نابلس در سال 1945 یک انجمن فرهنگی ورزشی تشکیل داده و سپس در سال 1947 انستیتویی دایر کرد که دختران در این مؤسسه رشته های ماشین نویسی ، خلاصه نویسی ، حسابداری : روشهای مبارزه با بیسوادی و زبانهای خارج آشنا شدند . اتحادیه بیت المقدس برای اولین بار آموزش گل سازی را به برنامه های خود اضافه کرد و دوشیزگان بیت المقدس تجارب خود را در نمایشگاه صنعتی کشاورزی که در سال 1947 در قاهره برپا گردیده به معرض نمایش گذاشتند .

آمارها نشان می دهد که جمعیت نهضت زنان در بیت المقدس 12 دانشجوی دختر و پسر که مخارج آن در سال بالغ بر 1100 دینار اردنی می باشد را آموزش می دهد و در این حال جمعیت اتحادیه زنان طولکرم هزینه ای بالغ بر 621 دینار برای نگهداری و تربیت 120 کودک در شیرخوارگاه و کودکستانی که زیر نظر اتحادیه اداره می شود ، می پردازد .

  1. زمینه سیاسی :

جمعیتهای زنان فلسطین به ویژه کمیته های بانوان عربی به پیامهای ملی هیأتهای سیاسی فلسطین لبیک گفته و در برنامه های سیاسی نظیر برپایی تظاهرات و اعتصابات ، انتشار اطلاعیه های سیاسی ، تشکیل کنفرانسهای محلی و عربی و مطرح نمودن قضیه فلسطین و تشریح آن در کنفرانسهای بین المللی شرکت نمودند .

جمعیتهای زنان قدرتمندتر از هیأتهای دیگر در نشان دیدن واکنشهایی در قبال اطلاعیه های دولت در مورد لغو اعتصابات و فعالیت های ملی بودند . و با عدم توجه به این اطلاعیه ها در تاریخ 13 اکتبر 1933 تظاهرات بزرگی به منظور اجرای تصمیمی که هیأتهای ملی در جلسه روز 8 اکتبر 1933 اتخاذ نمودند ، برپا ساختند . تظاهر کنندگان با نیروهای پلیس درگیر شدند ولی این ممانعت موجب برپایی تظاهرات وسیعی در یافا در روز 27 اکتبر 1933 به دعوت جمعیت بانوان عربی و با حضور هیأتهای جمعیتهای زنان گردید .

به هنگام اوج گیری مبارزات انقلابی در فلسطین در 1936 زنان عضو جمعیتها در تشکیل جلسات سیاسی نقشی ایفا نمودند . بزرگترین آنها جلسه ای بود که روز 11 مه 1936 در مدرسه ملی ارتدکس یافا تشکیل گردید ( نک : زنان عربی ، اجتماع )

جمعیتهای زنان در تاریخ 27 ژوئیه 1936 جلسه بزرگی به دعوت کمیسیون عالی عربی و به مناسبت صدمین روز تظاهرات عمومی تشکیل دادند . و زنان برای فروش طلا و جواهرات و اعطای مبالغ آن به خانواده انقلابیون و محرومین پیشقدم شدند .

مآخذ :

  1. خلیفه ، جلال : الحرکة النسائیة الحدثیة ، قاهره .
  2. طوبی ، اسمی : عبیر و مجد ، بیروت 1966 .
  3. خوری ، الیاس : احصاءات فلسطینیة ، بیروت 1974 .
  4. ریماوی ، سهیله : من وحی السد العالی : ثورة امة و قلب ام ، قاهره 1964 .
  5. الخلیلی ، غازی : المرأة الفلسطینیة و الثورة ، بیروت 1977 .
  6. قوره ، نزیه : تعلیم الفلسطینین - الواقع و المشکلات ، بیروت 1975 .
  7. الاتحاد النسایی المصری : المرأة العربیة و قضیة فلسطین ، قاهره 1938 .
  8. دلیل الجمعیات الخیریة فی الضفتین الشرقیة و الغربیة ، عمان 1980 .