خلیل ( گوشه ها ، تکایا و رباطهای - )

از دانشنامه فلسطین


شهر الخلیل که مانند شهرهای بزرگ فلسطین دارای تاریخ طولانی است ، تعداد زیادی گوشه ( خانقاه) و تکیه و رباط در خود جای داده که مهمترین آنها عبارت است از :

الف - گوشه اشراف :

گوشه آل شریف در الخیل است . نسب آل شریف به شیخ محمد سقواتی مغربی می رسد که از ساقیة الحمراء در مغرب در قرن هفتم هجری به الخلیل آمد و این گوشه را ساخت . در قدیم این مکان به گوشه مغربیها مشهور بود و مجی الدین حنبلی با این نام از آن یاد کرده و گفته است اگر این گوشه در کنار عین الطواشی جنب در مسجد شمالی نزدیک دیوار شهر قرار داشت .

این گوشه در پیشرفت نهضت صوفی گری در الخلیل و در تاریخ خانواده الشریف نقش داشته است . تعداد زیادی از این خانواده در این گوشه متولد شدند و تعداد زیادی از اجدادشان در آن مدفون شدند . از جمله شیخ حسین شریف و فرزندش شیخ عبدالرحمن متوفی به سال 1305 ه - / . و نواده اش شیخ حسین شریف متوفی به سال 1339 ه - / . هستند . در کنار گوشه مقام یوسف نجار قرار دارد .

از بارزترین صوفیهای الخلیل که بر گوشه نظارت داشتند ، عارف شیخ عبدالرحمن حسین الشریف بود که طریقت خلوت رحمانی را در الخلیل نشر داد و در پیشرفت آن نقش زیادی داشت . تعداد زیادی از ذکرها و وردها را برای پیروان این طریق وضع کرد . هنگامی که در سال 1305 ه - /1887 م وفات یافت ، فرزندان و نوادگانش از جمله شیخ خیرالدین شریف ( 1345 - 1297 ه - ) این راه را ادامه دادند تا اینکه عدد پیروان آن در این قرن از 000/60 تن گذشت و تعداد گوشه های آن در منطقه الخلیل افزایش یافت .

امروزه نیز خانقاهاشراف برپاست و مساحت کنونی ساختمانش 15 متر × 15 متر است . که تشکیل شده از یک غرفه که دارای محرابی است ، که مدفن خانوادگی می باشد و یک غرفه برای خواب و یک صحن باز و مسجد و چاه و وضوخانه . در این خانقاهشبانه اذ کار و ادعیه برپا می شود و به افراد غریب غذا می دهند . مخارج گوشه از راه درآمدهای اوقافی که وقف آن شده هزینه می شود . این موقوفات زمینهای کشاورزی است . امروزه یکی از افراد خانواده شریف براین گوشه نظارت دارد .

ب - گوشه ابی بکر شبلی :

از قدیمی ترین خانقاهصوفیان الخلیل است که در شهرک قدیمی " سواکنه " قرار دارد . ابی بکر شبلی که این گوشه به او منسوب است از بزرگان و رهبران صوفیه بود . او خراسانی الاصل بود و در سال 247 ه - /861 م در بغداد متولد شد ، در همین شهر بزرگ شد . و در سال 334ه - /945 م وفات یافت . شبلی در سن چهل سالگی به پرهیزکاری پرداخت و تصوف را از خیرالنساج ، یکی از دوستان ابی القاسم جنید فرا گرفت . همراه جنید بود و از فرزانه گان زمان خود از نظر علمی و حالت طریقت بود . از امام مالک فقه آموخت و مجموعه های صوفی " الشطح " اخبار زیادی در مورد وی نقل کرده است .

از منابع موثق استفاده می شود که ابابکر در بغداد وفات یافت و در آنجا دفن شده است . قبر وی معروف و در اعظمیه ، در نزدیکی قبر ابی حنینه زیارتگاه است . در الخلیل مشهور است که شبلی به الخلیل آمده و در گوشه اش مدفون شده ، و یکی از دو ضریح آنجا ضریح اوست و ضریح دیگر متعلق به یکی از شاگردان وی بنام شیخ محمد ترعانی می باشد . اما اخبار موثقتر مبنی بر این است که گوشه مقام شبلی است که یکی از مریدانش یا پیروانش آن را بنا کرده است . و تاریخ بنای آن نامعلوم است و گفته می شود که حدود 600 سال از ساختن آن می گذرد .

امروزه این گوشه دارای اتاقی است که ضریح منسوب به شبلی در آن هست و دارای گنبدی به ارتفاع 5 متر و مساحت 3 متر × 3 متر می باشد . اتاق دیگری نیز با مساحت 3 متر × 4 متر که ضریح منسوب به شیخ ترعانی در آن قرار گرفته و دارای محراب و صحن بازی است ( 5×4 متر ) و اتاق بزرگی به مساحت 4×12 متر دارد که به عنوان مسجد استفاده می شود و دارای دو محراب است و اتاقی برای سکونت مؤذن و امام و نیز وضوخانه ای دارد ( 10×3 متر ) . اخیرا در طبقه بالا دو اتاق به آن اضافه شده است . بر بالای گوشه لوحه ای است که کلماتیبر آن حک شده ولی اکثر آن محو گردیده است . و شاید مصمون آن چنین باشد . ساختمان آن به سال 1265 ه - / . برمی گردد را می توان خوانده .

در قرن چهاردهم هجری شیخ ناجی لقاطه شاهین و پس از او پسرش به حفظ و اصلاح گوشه همت گماشتند . بعد از آن شیخ عبدالمطلب شریف به گوشه توجه نمود و سپس اداره اوقاف امام و مؤزن خادمی برای مسجد تعیین کرد . امروزه ، هم گوشه و هم مسجد آباد است و همچنان در آنها نماز برپا می شود و ذکر و ادعیه در آنها خوانده می شود .

ج - گوشه جعبری :

این گوشه در دوره ممالیک در قرن هشتم هجری تأسیس شده و ملک خانواده جعبری است . جدشان شیخ الامام برهان الدین ابواسحاق ابراهیم بن عهد جعبری شافعی ، در اواخر قرن هفتم هجری ( حوالی سال 640 ه - /1242 م ) به الخلیل آمد . شیخ برهان الدین ، که به شیخ الخلیل معروف شده بود در قلعه جعبر ( قلعه قدیمی در کنار فرات نزدیکی رقه ) متولد شد ، و قبل از آنکه به الخلیل برود به دمشق رفت . و حدود 40 سال بزرگ الخلیل بود تا اینکه در سال 732 ه - /1332 م وفات یافت . بعد از او تعدادی از علمای آل جعبری از جمله شمس الدین محمد ابراهیم ( 749 - 690 ه - /1349 - 1291 م ) و پسرش عمر متوفی به سال 785 ه - /1383 م امامت مسجد را به عهده گرفت .

شیخ عمر طریقه صوفی گری بکائیه - که طریقه رفاعیه است - را از دایی هایش فرا گرفت ، و رهبری طریقه مذکور و رهبری گوشه بکائیه را به عهده گرفت . اما روایات موثقتر اشاره دارد که او مؤسس گوشه جعبری است که از خانقاههای طریقه رفاعیه می باشد . و بعد از او عده زیادی از علمای آل جعبر رهبری گوشه را به عهده گرفتند .

هنوز این گوشه تا به امروز پابرجاست و آل جعبر بر آن نظارت دارند . این گوشه در قسمت شرقی حرم شریف حضرت ابراهیم قرار دارد . این گوشه مدخل ورودی زیبایی از سنگ سرخ تراشیده شده دارد که با رنگ سفید بر روی آن نوشته شده است . این سبک بر شیوه معماری ممالیک در بنا و ساختمان دلالت دارد .

ساختمان گوشه اکنون از سنگ ساخته شده است یک سالن به مساحت 2×5 متر دارد . و در خانقاهراهروی شبیه راهروی موجود در حرم شریف حضرت ابراهیم وجود دارد که در آن ضریحهایی از افراد نامعلوم واقع است .

این گوشه پذیرای میهمانان شهر الخلیل است . در آن غذا صرف می کنند و در آن بسر می برند . و مقدار زیادی نذری در آن می گذراند . همچنین در این گوشه ذکرهای شبانه عید فطر و عید قربان و نیز جشنهایی به مناسبت میلاد پیامبر ( ص ) و شب اسراء و معراج برپا می گردد .

د - گوشه شیخ خیرالدین شریف :

این خانقاهدر محله شیخ علی البکا در کنار خانه ای که شیخ خیرالدین یکی از صوفیان شهر الخلیل می زیسته است قرار دارد . پیروان شیخ خیرالدین یک سال بعد از وفاتش این گوشه را بنا کردند . این گوشه دارای یک سالن ( 8×10 متر ) و اطاقکی که ضریح در آن قرار گرفته و صاحب خانقاهدر آن مدفون است و دارای رواق و صحن بازی است . همچنین در آن جشنهای صوفیانی به طور منظم برگزار می شود . شیخ خیرالدین در زمان حیاتش خانقاهدیگری در خانه ای که زندگی می کرد در مجاور خانقاهکنونی داشت .

نسب شیخ خیرالدین به شیخ محمد سقواتی مغربی که در قرن هفتم هجری به الخلیل آمد و در آن خانقاهی برپا کرد برمی گردد . این گوشه ابتدا مغاربه و سپس گوشه اشراف نامیده می شد . این گوشه دارای تاریخی در خانواده شریف و نهضت صوفی گری در الخلیل بود . شیخ خیرالدین فرزند شیخ عبدالرحمن الشریف بود که طریقه ای به نام طریقه " خلوتیه رحمانیه " را منتشر ساخت . وی در الازهر دانش آموخت و سپس رهبری طریقه مذکور را که تعداد پیروانش بیش از 000/60 تن بودند ، به عهده گرفت . پیروان این طریقه به رهبری شیخ خیرالدین نقش بزرگی در مبارزه با استعمار بریتانیا در فلسطین داشتند و در سال 1927 حمله ای را بر مرکز فرماندهی بریتانیا در شهر ترتیب دادند .

شیخ خیرالدین در سال 1345 ه - /1928م وفات یافت . و همچنان اثر دینی اش از خلال گوشه های زیادی که به گوشه های اتباع شریف در فلسطین معروف است ادامه دارد . از جمله این گوشه ها که تأسیس شده پنج تا در منطقه الخلیل و پنج تای دیگر در بیت لحم و طولکرم و رمله و غزه و کرک می باشد .

ه - گوشه قادریه :

پیروان طریقه قادریه این خانقاهرا برپا کرده اند و آن را قطب بزرگ صوفیان عبدالقادر گیلانی که در سال 470 ه - /1077 م در گیلان متولد شد و در سال 561 ه - /1165 م در بغداد وفات یافت ، تأسیس کرد . طریقه او همچنان وسیعترین طریقه ای است که در دنیای اسلامی منتشر است .

تاریخ دقیق بنای این گوشه معلوم نیست هر چند که بنا به روایات اشاره به این دارد که این گوشه در قرن هفتم یا هشتم هجری در دوره ممالیک بنا شده و این دوره ای است که فعالیت صوفی گری در آن به شدیدترین وجه در قدس و الخلیل و سایر شهرهای فلسطین رواج داشته است مجیدالدین حنبلی ، گوشه قادریه را در " الأنس الجلیل " در پایان قرن نهم ذکر کرده و گفته که این گوشه ظاهر البلاد است . و بنا بر قول معروف ، این گوشه چندسال قبل در شهرک قلعه در الخلیلقدیمی بنا شده بود به نظر می رسد که گوشه زمانی بعد از قرن نهم از ظاهر شهر به مکان جدیدی در نزدیکی حرم ابراهیم ( ع ) منتقل شده است .

گوشه در قرن یازدهم هجری زیر نظر آل تمیم داری و شاید بعد از آن نیز اداره می شده است . شیخ عبدالغنی نابلسی که در سال 1101 ه - /1689 م الخلیل را زیارت کرد از آل تمیم داری چنین نقل می کند :

" آنها هم اکنون از بزرگان سرزمین خلیلیه هستند و هم اکنون رهبری قادریه را به عهده دارند و هر جمعه در مسجد الخلیل نماز بپا می دارند . "

در قرن اخیر خدمت گوشه وابسته به دو خانواده طهبوب و زرو از خانواده های قدیمی الخلیل بود و در الخلیل مراسم ذکرخوانی بنابه طریقه قاریه در شبهای جمعه و دوشنبه هر هفته برگزار می شد . به این خانقاهدر دوره اخیر اطاقی ( 7×5 متر ) ضمیمه شد و محرابی در آن ایجاد گردید . این اطاق منهدم شد و در دهه 1960 تمام آثار زاویه از میان رفت .

و - تکیه سیدنا الخلیل :

یک مؤسسه بسیار قدیمی است که ابتدای تأسیس آن دقیقا معلوم نیست . جهانگرد ایرانی ناصر خسرو در سال 438 ه - /1046 م از آن دیدار کرده و چنین توصیف نموده است که همانا سماط - این اسم تکیه در دوره عثمانی است - به دوره ابراهیم خلیل ( ع ) برمی گردد و تعداد مسافرینی که به آنجا می رفتند ، روزانه به 500 نفر می رسید که برای همگی آنها غذا تهیه می شد .

سماط سیدنا الخلیل از اوایل دوره ممالیک - سماط از نظر لغوی چیزی است که پهن می شود تا غذا بر روی آن گذارده شود . یعنی سفره - جزیی از رباط منصوری است که قلاوون آنرا آباد کرد ( 679 ه - /1280 م ) . و ابن بطوطه و ابن فضل الله عمری ( هر دو نفر در قرن نهم هجری چهاردهم میلادی ) از آن دیدار کردند و آن را توصیف نمودند . در قرن نهم هجری/پانزدهم میلادی نیز ، مجیرالدین حنبلی و راهب " دومینکانی فیلکس فابری " آنرا توصیف کرده اند .

مجیرالدین می گوید : " این سماط از عجایب دنیاست و اهالی شهر و افرادی که وارد آن می شوند هر روز از آن نان می خورند و در سه وعده : صبح زود و بعد از ظهر برای اهالی شهر و بعدازعصر برای اهالی شهر و تازه واردین . و مقدار نانی که در هر روز در آن پخت می شود 14 هزار قرص می باشد . "

حاکمان ممالیک ، اوقاف بسیاری را برای ( هزینه ) این سماط وقف کردند ، از جمله سلطان ظاهر برقوق که روستای " دیراستیا " از توابع نابلس ( 792 ه - /1389 م ) را وقف این سماط کرد و ظاهر خشقدم ( 872 - 865 ه - /1467 - 1460 م ) .

در دوره عثمانی سماط ، به تکیه سیدنا ( مولایمان ) الخلیل معروف بود . این تکیه تا به امروز پابرجاست . و همچنان غذای معروف ، " دشیشه " که از گندم پخته و نان ترکیب یافته است را به مهمانان خود تقدیم می کند .

این تکیه دارای آشپزخانه مخصوصی است و تنوری برای پخت نان دارد که هرروزه توزیع می شود ، در ماه رمضان و عیدها ، غذای مخصوصی تقدیم می کند که شامل گوشت است . هنگام توزیع غذا ، طبل محکمی نواخته می شود . در حال حاضر اداره اوقاف الخلیل بر این تکیه نظارت دارد .

ز - رباط خلیل الرحمن :

یکی از چهار رباط شهر الخلیل است که همه آثار آن از بین رفته است . رباط خلیل الرحمن یا رباط منصوری را ملک منصور قلاوون وقف کرده است ( از سال 678 - 689 ه - /1290 - 1279 م حکومت کرد ) و در سال 679 ه - /1280 م آنرا بازسازی کرد . و کلمه " آباد کرد " دلالت بر این دارد که این رباط قبل از آن پا برجا بوده است . جهانگرد ایرانی ، ناصر خسرو از اطاقکهای مهمانان در مشهد سیدنا الخلیل و موقوفات آن در قرن پنجم هجری ( 438 ه - /1046 م ) سخن به میان آورده است .

این رباط در مقابل قلعه قرار گرفته است . این قلعه دژی است که از شرق به مسجد متصل می باشد و چند متری از مدخل اصلی حرم فاصله دارد . ساختمان آن متشکل از دهها اطاقک است که با صحنی روباز احاطه شده و در میانه آن باغچه ای زیبا وجود دارد .

رباط دارای کاروانسرایی برای مسافرین و رهگذران بود که از شهرهای مختلف اسلامی بدان جا می آمدند . از جمله این مسافرین علمای مشهوری بودند که سیدنا الخلیل را زیارت می کردند و در رباط اقامت می گزیدند و جلسات وعظ و ارشاد و تدریس برپا می کردند . تعدادی از علمای مغربی و آفریقایی نیز بودند . هزینه اطعام کسانی که وارد رباط می شدند ، از منفعت اوقافی بود که سلاطین و دیگران به سماط سیدنا الخلیل وقف نموده بودند . کشیش دومینکانی فیلکس فابری در قرن نهم هجری/پانزدهم میلادی ، از این رباط را دیدن کرد و گفت که زمینهای صموئیل پیامبر وقف این رباط و تکیه سیدنا الخلیل است که متصل بدان می باشد .

بنای رباط در دهه 1960 به بهانه تنظیم شهر خراب شد و قسمتی از آن به عنوان مقر اداره اوقاف الخلیل در زمان قمیومیت بریتانیا و تا زمان انهدامش استفاده می شد . همچنین این رباط برای برگزاری جشنهای عمومی و مرکز مایه کوبی واکسیناسیون استفاده می شد . در موزه شهرداری الخلیل لوحه ای از سنگ مرمر وجود دارد ( 93 سانتیمتر در 50 سانتی متر ) که بر بالاترین قسمت رباط نوشته شده است :

به نام خداوند بخشنده مهربان

" بسم الله الرحمن الرحیم "

سپاس خداوندی را که فضلش به هر چیزی رسیده و درود خدا بر سید ما محمد ( ص ) و اهل بیتش باد . مولایمان سلطان ملک منصور ابوالمعالی سیف الدنیا والدین قلاوون صالحی أدام الله ایامه ، دستور آبادی این رباط مبارک را داده و آنرا برای فقرای زائر الخلیل ( ع ) وقف نموده و این امر را در سال 679 متقبل شد . درود خدا بر مولایمان محمد ( ص ) و اهل بیتش باد .

مآخذ :

  1. حنبلی ، مجیرالدین : الأس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل ، نجف اشرف 1968 و عمان 1973 .
  2. عابدی ، محمود : الآثار الاسلامی فی فلسطین و اردن ، عمان 1973 .
  3. ناصر خسرو : سفرنامه ( ترجمه عربی ) قاهره 1945 .
  4. شریف ، محمد عادل : کتاب فی شرح اراد العارف بالله شیخ عبدالرحمن بن شیخ حسین الشریف الحسینی ، عمان 1979 .
  5. شعردانی ، عبدالوهاب : لواقح الانوار فی طبقات الساده الاخبار ، قاهره 1276 ه .
  6. صالح بن مهدی : العلم الشامخ فی ایثار الحق علی الآباء و المشایخ ، قاهره 1328 ه .
  7. نابلسی ، عبدالغنی : رحلتی الی القدس ( الحضرة الأسیة فی الرحلة القدسیة ) ، مصر 1902 .
  8. Shorter Encyclopaedia of Islam. leiden 1961.