حج به اماکن مقدسه در فلسطین

از دانشنامه فلسطین


الف - حج مسلمین :

بیت المقدس پس از مکه مکرمه و مدینه منوره سومین شهر مقدس در اسلام به شمار می رود . در صحیح بخاری حدیث شریف " بار سفر جز به سه مسجد نبندید : مسجدالحرام ، مسجد ( مدینه منوره ) و مسجد الاقصی " آمده است . خلیفه عمربن خطاب ، به هنگام ورود پیروزمندانه به این شهر ، مقام و منزلت بزرگ بیت المقدس را مورد تأکید قرار داد . و پس از دادن امان به ساکنان آنجا ، محل سجود حضرت رسول ( ص ) در شب جست وجو نمود و وقتی آنرا پیدا کرد همراه با مسلمانان به نظافت و تمیز کردن آن پرداخت . سپس از بلال مؤن پیامبر خواست تا برای ادای نماز اذان بگوید ، مسلمانان پشت سر امیر خود در آن مکان به نماز ایستادند ، و عمر دستور داد مسجدی در آن محل ایجاد شود که تا زمان تأسیس مسجدالاقصی و گنبدالصخرة پا برجا بود ( 72ه - /691م ) .

این مقام و جایگاه والای بیت المقدس را گروه زیادی از قاریان قرآن و راویان حدیث و زاهدان با اظهار علاقه به حج آنها و اقامت در آن ، در دل مسلمین تأکید کردند . همچنین دفن شهدای فتوحات در مقبره مأمن الله ( که یک حرف آن تحریف شد و به مأملا تبدیل گردید ) در فاصله 800 متری غرب دیوارهای شهر ، و یا در مقبره باب الرحمه در بیرون دیوارهای شرقی حرم شریف بر والایی جایگاه آن افزود ، صهیونیستها آثار مقبره أخیر و قبرهای مسلمانان از زمان فتح اسلامی را ازبین بردند ( نک : اسکان صهیونیستی پس از 1967 ) و ( نک : حرم شریف بیت المقدس ، یهودی گردانیدن - )

حج مکه بر هر کسی که توانایی تحمل هزینه و سختی آن را داشته باشد ، واجب است ولی کسی که استطاعت ندارد می تواند به یکی از این مساجد سه گانه حج نموده و یا تمسک ورزد . بعضی از حجاج سرزمین شام ، زیارت مسجدالاقصی و گنبد الصخره را مبدأ حج به حجاز قرار دادند . سپس زیارت حرم حضرت ابراهیم در شهر الخلیل نیز به آن اضافه شد . این امر مختص حجاج سرزمین شام نشد ، بلکه حجاج تمام مناطق و کشورهای اسلامی را نیز در برگرفت . بعضی از آنان ، احرام را از زیر گنبد الصخره شروع کرده و تا رسیدن به مکه و با ادای فرایض محرم باقی می ماندند . ناصرخسرو که در 460ه - /1047م از قدس دیدن کرد ، در سفرنامه خود آورده است که اهالی شام به حج بیت المقدس می رفتند و تعداد حجاج در ماه ذی الحجه به بیش از بیست هزار تن می رسید .

قدس در نزد خلفای بنی امیه از منزلت والایی برخوردار بود و معاویه اولین خلیفه بنی امیه آنجا را برای بیعت به خلافتش انتخاب نمود و عبدالله بن مروان و پسرش ولیدبن عبدالملک در هنگام ساختن مسجدالاقصی و گنبد الصخره ، چندین بار از قدس دیدن کرده و به زیارت آن رفتند ، و سلیمان بن عبدالملک در همانجا به خلافت برگزیده شد و عمربن عبدالعزیز زیر گنبد الصخره به محاسبه کارکنان خود می پرداخت . مورخین آورده اند که اباجعفر منصور خلیفه عباسی به حج مکه و مدینه سپس به حج قدس رفت ، و خلیفه المهدی برای ادای نماز در مسجدالاقصی به زیارت قدس رفت . مأمون ، گنبد الصخره را مرمت کرد ، و سکه های مخصوص این مناسبت با درج اسم قدس ضرب کرد .

مؤخین ذکر کرده اند که تعدادی از سلاطین ممالیک و عثمانی از قدس دیدن نمودند و در اینجا به ذکر گروه و دسته های مسلمانان که به زیارت آن رفته و در حرم آن حج می گزاردند نیازی نیست . این وضعیت تا زمان اشغال این منطقه توسط اشغالگران اسرائیلی در سال 1967 ، ادامه داشت . شهر بیت المقدس در میان دانشمندان مقام منزلت والایی به میزان منزلت مکه و مدینه کسب کرد .

این دانشمندان هنگام رفتن به حجاز از آنجا می گذشتند ، و سالها به تعلیم و تعلم در آنجا می پرداختند ، و به وسیله آن ستونهای اتحاد فرهنگی بین مسلمانان ، حتی در زمان جنگهای صلیبی تثبیت شد . ( ر : فرنگیها ) . اسامی دانشمندانی که در قدس اقامت داشتند و یا در مقبره های مأمن الله و باب الرحمة دفن شده اند ، حاکی از مهاجرت آنها از سرزمینهای عربی و اسلامی و کافی است که در این زمینه به امام ابوحامد غزالی اشاره کنیم که از بغداد به دمشق آمد ، سپس به قدس ، که هنوز به دستصلیبی ها سقوط نکرده بود ، انتقال یافت و در گوشه ای در نزدیکی باب الرحمة حرم شریف اقامت گزید که بعدها به نام وی معروف گردید و کتاب رسالة القدیسه را در حالی که در مجاورت قدس به تدریس در مسجدالاقصی مشغول بود نوشت . غزالی به هنگام سفر به مکه از الخلیل دیدن کرد و بخشی از کتاب احیای علوم الدین را در قدس نوشت .

جایگاه فتح قدس توسط صلاح الدین ایوبی و بازپس گیری آن از دست صلیبیها کمتر از جایگاه و اهمیت فتوحات عمر در تاریخ عرب و اسلام نبود . به طوری که پس از این فتح توجه مسلمانان به قدس و حج آن افزایش یافت . صلاح الدین و افراد پس از وی با ایجاد گوشه ها و تکیه ها و مدارس ، و جمع آوری موقوفات جهت اسکان حجاج و خوراک و پوشاک آنها ، وسایل آسایش حجاج را فراهم نمودند . ابن صلاح الدین پادشاه مقتدر زمین واقع در بیرون دیوارهای غربی حرم بین باب سلسله در شمال و باب النبی ( باب براق یا باب مغاربه ) را برای حجاج مغربی وقف کرد . این منطقه در بالای زمین حارة المغاربه که توسط صهیونیستها نابود شد و زمین آن را سال 1967 تحت اشغال اشغالگران خود در آمد ، قرار گرفته است .

کتب زیادی در مورد مسجدالاقصی نوشته شده که اشتیاق و علاقه به زیارت آن و حج حرمش را در دلها بیشتر و قویتر ساخته است . از جمله کتاب " الأنس فی فضائل القدس " تألیف بهاءالدین ابن عسکر ( پسر مورخ معروف ) ، " الأنس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل " ، نوشته مجیرالدین عبدالرحمن علیمی قاضی قدس در اواخر دوره ممالیک ، کتاب " اتحاف الأخصا فی فضائل المسجد الاقصی " نوشته کمال الدین سیوطی ، و " الجامع المستقصی فی فضائل الاقصی " نوشته أبی محمد بن علی بن عسکر ، " مثیرالغرام الی زیارة القدس و الشام " نوشته ابی الفداء اسحاق خلیلی و " باعث النفوس ای زیارة القدس المحروس " نوشته برهان الدین فزاری می باشد .

ب - حج مسیحیان :

کلمه حج در میان مسیحیان در مورد زیارت اماکن مقدسه فلسطین که حضرت مسیح در بیت المقدس و ناصرة و بیت الحم و غیره به آنها مشرف شدند به کار می رود . ( نک : مسیحیت )

زیارت این اماکن در قرن چهارم میلادی ، پس از پیروزی امپراتور قسطنطنیه ( 306م 337م ) و قراردادن دین مسیحیت در زمره ادیان کشور شروع شد . وی دستور داد تا آثار قبر و محل مهد و جلجله را پیدا کنند . هیلانة به فلسطین رفت و زمام امور را خود به دست گرفت و سه کلیسا را که از بقایای سه کلیسای دیگر در بالای غار بیت لحم ساخته شده بود احداث نمود .

پس از آن ، عمران و آبادی توسعه یافت و ساختن بناها با تلاش امپراتوران و روحانیون و باستان شناسان ادامه یافت . وکلیساها و خانقاهها و مهمانسرای حجاج ایجاد شد . این امر همزمان با حرکت عظیم و گسترده حج ادامه پیدا کرد . حجاج مسیحی از همه جا به فلسطین می آمدند و در میان آنها اسقفهایی چون هیلاریون غزوای ، پاسیلیوس بزرگ و یوحنا انطاکی ، زاهدانی امثال سمعان عمودی ، و امپراتورانی چون بتودوسیوس و افلاکیا دیده می شد .

[[ پرونده : | ج 2 ، ص 143 ]]

افراد زیادی مشاهدات خود را جهت معرفی و ایجاد مرکز بزرگی که در جهان مسیحیت به اماکن مقدسه بپردازد ، نوشته اند . پس از آن ، سال 451 اسقف قدس لقب پاتریک گرفت و کلیسای قدس ، پس از رم و قسطنطنیه و اسکندریه و انطاکیه درمرتبه پنجم کلیساهای مسیحی قرار گرفت .

حرکت حج به اماکن مقدسه در فلسطین با فتوحات اسلامی نیز متوقف نشد بلکه مدت طولانی تا ورود صلیبیها به بیت المقدس در اواخر قرن 11 میلادی ( 439ه - /1099م ) شاهد پیشرفت و گسترش این امر است .

پادشاه حجاز ، استفانوس ( 997 - 1038م ) به دین مسیحیت گروید و این امر در گشودن دره دانوب به روی حجاج غربی تأثیر زیادی گذاشت .

با ورود صلیبیها به بیت المقدس و ایجاد مملکت صلیبی در آنجا و مناطق تحت سلطه خود ، جریان تجارت بین شرق و غرب ، و حج به اماکن مقدسه فلسطین تقویت گردید . ( نک : قدس ، مملکت لاتین ) سپس مسلمانان درصدد برگرداندن اراضی مقدسه برآمدند ، آنها را از دست صلیبیها خارج ساختندو تفکر جنگ صلیبی کم کم ظهور کرد و عامل جدیدی برای نبرد بین شرق و غرب بر سر اماکن مقدسه به نام حاصل گفت وگو و مباحث دینی و سیاسی به وجود آمد . این امر در طول دو قرن 14 و 15 میلادی حرکت حج به فلسطین ، و روی آوری کاهنان مسیحی به بیت المقدس برای خدمت اماکن مقدسه و زوار آن را به دنبال داشت .

سقوط قسطنطنیه در سال 1453م ، و سپس ورود فاتحانه سلطان سلیم اول به بیت المقدس 1517 م . آغاز مرحله جدیدی در ایجاد ارتباط بین شرق و غرب بود که تأثیر زیادی در حج اماکن مقدسه فلسطین گذاشت . اهداف توسعه طلبانه اقتصادی و نظامی جنگهای صلیبی کشف و علنی شد و تفکر سیاست محورها پدید آمد . فرانسوای اول پادشاه فرانسه معاهده ای با سلیم دوم سلطان عثمانی در سال 1536 م . امضا نمود . این معاهده اولین معاهده ای بود که با کمی تغییرات ، تثبیت گردید و تا زمان وقوع جنگ جهانی اول باقی ماند . این معاهده را " امتیازات " نام نهادند که هدف ظاهری آن حمایت اماکن مقدسه مسیحی و حجاج غربی عازم به آنجا و مسیحیان مقیم ولی هدف اصلی ، طی طریق بین اسپانیاه و ایتالیا بود . متن معاهده به حقوق مزدوران فرانسه در شرق در مورد مراقبت حجاج غربی و تضمین زندگی و دارایی آنها - در صورتی که تحت حمایت فرانسه باشند - و همچنین ، پرداختن مالیاتهای لازم به آنها ، اعتراف داشت و سلطان سلیمان در سال 1559 م . دیر قدیس یوحنا را به کاهنان فرانسوی بخشید که آنها نام دیره خانقاهمخلص بر آن گذاشتند و آن را به مرکز بزرگی جهت اقامت خود و استقبال از حجاج عازم قدس تبدیل کردند .

بعد از آن ، معاهدات و امتیازات بین فرانسه و عثمانیها افزایش یافت . دیگر کشورهای اروپایی مانند اتریش و روسیه و ایتالیا و آلمان درصدد انعقاد معاهدات مشابهی برآمدند که کلیسای رم آن معاهدات را به رسمیت شناخت . راهبان غربی گوناگون راهی اماکن مقدسه شدند ، خانقاه و مؤسات و مراکز زیادی تأسیس شد و حجاج از کشورهای مختلف و از مذاهب گوناگون عازم زیارت فلسطین و بیت المقدس گردیدند .

جریان و حرکت حج به فلسطین ، تحت تأثیر تشکیل رژیم صهیونیستها ( 1948 ) و به دنبال آن اشغال دیگر سرزمینهای فلسطینی در جنگ 1967 ، و ترور و قلع و قمع و تغییر و تبدیل سازمان یافته اراضی فلسطینی از جمله اماکن مقدسه ، قرار گرفت .

ج - حج یهودیان :

حج یهودیان ، جشن گرفتن اعیاد و مهم ترین آنها سه جشن سالانه است . این مسأله در صحاح 23 . سفر خروج بیان شده است . " سه بار در سال برایم جشن بگیر " عید فطیر و آن است که با یاد فرار بنی اسرائیل از مصر برگزار می شود ، عید حصاد ( دروگ و آن عید کشاورزی است و در آن غلات درو می شود ، و عید جمع ، که در آخر و پایان ) درو برگزار می گردد و عید مظال هم نامیده می شود . جشن گرفتن این اعیاد فقط بر مردان ( مذکر ) با توجه به اشاره اصحاح سیزده سفر دوم ، واجب است .

یهودیان به جشن گرفتن این اعیاد ادامه دادند تا اینکه رم آنها را از ورود به بیت القدس محروم ساخت . آنها سالانه یکبار برای وقوف در کوه زیتون که بر شهر تسلط داشت ، از رومیها اجازه می گرفتند . و یک روز در سال ( نهم ژانویه ) نه سه روز ، به گریه و زاری می پرداختند .

یهودیان به جشن اعیاد خود همان طور که بود ، چه در زمان رومیها و یا بیزانسیها ، و چه در فلسطین و یا جای دیگر ادامه دادند . سپس اسلام امکان ورود به بیت المقدس و برگزاری مراسم در آنجا را برای آنها فراهم نمود . ولی وقتی صلیبیها وارد بیت المقدس شدند ، تعداد یهودیان آنجا کم بود . آنها یهودیان را در کلیسایی جمع کردند و به آتش کشیدند .

وقتی صلاح الدین ایوبی بیت المقدس را از دست صلیبیها آزاد کرد ، به یهودیان اجازه داد که در انجا به برگزاری مراسم خود بپردازند و آنها به مرور زمان به زیارت دیوار غربی حرم شریف با این اعتقاد که سنگ زیرین آن از بقایای آنهاست پرداختند و این محل در میان عامه مردم به دیوار مبکی یهود معروف است ، و در واقع ، حائط البراق است .

اعراب نسبت به یهودیانی که برای زیارت حائط المبکی و برپایی مراسم دینی می آمدند اعتراض نکرده بلکه اقامت آنها را نیز محترم شمردند . در عوض ، یهودیان هیچ ادعایی در مورد حائط نداشتند بلکه فقط به گریه وزاری و نوحه خوانی در آنجا قانع و راضی بودند . ولی صهیونیسم در تلاش برای اینکه دین را مسخر اهداف خود گرداند و یهود و جهان مسیحیت را به همراهی با سیاستهای خود وادارد ، عامل دین را به کار گرفت و سعی کرد تا نوای دینی یهودیان را از جای خود به اماکن مقدسه متوجه سازد و تحت شعار رؤاها و افسانه هایی که به واقعیت تعبیر می کرد آن را به اهداف سیاسی خود ربط داد . و در این امر جهت توجیه اشغال فلسطین و سرپوش نهادن بر اهداف توسعه طلبانه خود در وطن عربی به دلایل دینی تکیه کرد . ( نک : توسعه طلبی صهیونیسم - نژادپرستی و صهیونیسم )

مأخذ :

#الموسوعة الفلسطینیة : الحج الی الأماکن المقدسة فی فلسطین ، جلد دوم ، 1984 .