حاج محمد ، عبدالرحیم
وی یکی از رهبران انقلاب 1936 - 1939 ، و به مدت بیش از یکسال فرمانده کل بود . لقب وی ابوکمال است ، که در روستای ذنابه از توابع شهرستان الخلیل به دنیا آمد ، سپس وارد خدمت ارتش عثمانی گردید ، برای دیدن دوره آموزش نظامی در مدرسه نظامی بیروت به لبنان اعزام شد ، و خدمت سربازی خود را طی سالهای جنگ جهانی اول در شهرهای طرابلس و بیروت به پایان رسانید . هنگامی که جنگ به پایان رسید به روستای خود بازگشت و به کار کشاورزی و تجارت در شهر طولکرم مشغول شد . وی به پاکی ، قاطعیت ، اخلاق نیکو ، ادب و حفظ امانت شهرت یافت ، از این رو مردم او را دوست داشتند و برای حل مشکلات خود به او مراجعه می کردند .
فلسطین در آن زمان به دلیل استعمار بریتانیا و خطر صهیونیسم وارد مرحله سختی شده بود ، عبدالرحیم الحاج محمد مردم را به جهاد علیه دشمنان ملت عرب از استعمارگران بریتانیایی گرفته تا مهاجران صهیونیستی دعوت می کرد ، و نقشه ها و طرحها و مقاصد سلطه جویانه آنها را به پیروی از خط مشی شهید عزالدین القسام افشا می ساخت . برای سازماندهی مجاهدین و آموزش آنان با استفاده از تخصص خود در امور نظامی به طور مخفیانه پول جمع آوری می کرد . رهبری گروهی از انقلابیون را پس از اعتصاب عمومی بزرگ ماه آوریل 1936 به عهده گرفت و علیه اتباع بریتانیایی و مهاجران یهودی چندین حمله انجام داد ، که از سوی مقامات قیمومیت تحت تعقیب قرار گرفت و به ترک منزل و خانواده اش و به فعالیت مخفیانه انقلابی مجبور گردید ، عملیات انقلاب را گسترش داد ، سپس به طور آشکار در نبرد نورشمس پدیدار گشت که نخستین و بزرگترین نبرد سازمان یافته انقلابیون فلسطینی با نیروهای اشغالگر بریتانیایی و مهاجران صهیونیستی در تاریخ 22/6/1936 بود .
حملات و عملیاتی که سرتاسر مقاومت بود و به رهبری عبدالرحیم الحاج محمد صورت گرفت ادامه یافت و پیروزیهای بزرگی علیه نیروهای اشغالگر به دست آورد و راههای تدارکاتی و تأسیسات نظامی آنها را منهدم کرد ، از آنجا که شهرت وی بیشتر گردید و محور فعالیت وی وسعت یافت .
فوزی القاوقچی برای رهبری انقلاب در 25/8/136 وارد فلسطین شد و در منطقه مرکزی ( میانه ) استقرار یافت . از ابتدای ورود با رهبران انقلاب و در رأس آنان عبدالرحیم الحاج محمد تماس گرفت ، و با آنان پیرامون وضع انقلاب و نحوهسازماندهی امور آن به بحث پرداخت ، فرماندهی منطقه دوم ، از مهم ترین مناطق انقلاب که در مثلث وسط فلسطین واقع است به عبدالرحیم واگذار شد .
عبدالرحیم الحاج محمد جهاد خود را زیر سایه فرمانده کل جدید آن به ریاست فوزی القاوقچی ادامه داد و در این مدت نیز در تمامی نبردهایی که شرکت کرد پیروز گشت ، که مهم ترین آنها عبارتند از : - نبرد نابلس ( 24/9/1936 ) ، نبرد بلعا ( 25/9/1936 ) ، نبردهای جبع و دیرشرف . از این رو مقامات قیمومیت برای دستگیری وی تلاش بسیاری کردند و برای کسی که او را دستگیر نماید مبلغ زیادی پول به عنوان جایزه تعیین کردند ، و منزلش را منفجر ساختند . هنگامی که قهوچی پس از پیام پادشاهان و سران عرب در دوازدهم اکتبر 1936 ، فلسطین را در اواخر همان ماه ترک کرد ، به جای وی فرماندهی کل انقلاب به عبدالرحیم الحاج محمد سپرده شد . از آن پس عملیات انقلابی متوقف گشت و عبدالرحیم در نوامبر همان سال به دمشق رفت ، و فعالیت ملی خود را با گروهی از رهبران انقلاب که به آنجا آمده بودند دنبال کرد و روستای لبنانی قرنایل را به عنوان محلی برای جمع آوری اسلحه و ارسال آن به فلسطین انتخاب نمود . همین فعالیت بر روند عملیات مقاومت آمیز تأثیر بسیاری داشت ، و سرانجام انقلاب تازه ای در ماه اکتبر 1937 به وقوع پیوست ، سپس عبدالرحیم الحاج محمد در رأس گروهی از مجاهدین از دمشق به فلسطین بازگشت و روستای النزله الشرقیه از توابع شهرستان طولکرم را به عنوان مرکز موقت فرماندهی انقلاب قرار داد . سازماندهی انقلاب از نو در اوایل سال 1938 شکل گرفت و گروهها و فرماندهان مناطق و فرماندهی کل سازمان یافتند ، عبدالرحیم الحاج محمد علاوه بر فرماندهی کل ، فرماندهی منطقه مثلث فلسطین را نیز به عهده گرفت ، و برخی از رهبران انقلاب از جمله ابودره ، محمد الصالح ( ابو خالد ) و عارف عبدالرزاق او را در این امر یاری کردند .
همچنین تعدادی از جوانان روشنفکر ، از جمله شاعر شهید عبدالرحیم محمود ، ممدوح السخن و احمد جمیل را به عنوان مشاوران ویژه خود برگزید .
انقلابیون در این مدت چند نبرد سنگین به فرماندهی عبدالرحیم الحاج محمد انجام دادند و تلفات سنگینی به نیروهای بریتانیایی وارد آوردند . از جمله نبرد بیت امرین بود که طی آن فرمانده عبدالرحیم زخمی شد ، و نبرد دیرغانه ( 20/9/1938 ) زمانی که رهبران انقلاب برای بررسی اوضاع انقلاب گرد آمده بودند به وقوع پیوست ، و فرمانده محمد الصالح ( ابوخالد ) به شهادت رسید .
عبدالرحیم الحاج محمد در اوایل سال 1939 به دمشق مسافرت کرد ، با مفتی محمدامین الحسینی ملاقات نمود و با ویپیرامون اوضاع انقلاب و نیاز به اسلحه و کمک مالی به بحث و گفت وگو پرداخت . در تاریخ 26/3/1939 با تعدادی از یارانش به فلسطین بازگشت و برای گذرانیدن آن شب در روستای صانور از توابع شهرستان جنین توقف کردند . مقامات قیمومیت از وجود آنان در آنجا با خبر گشته و با نیروی نظامی بزرگ در صبح روز 27/3/1939 به آنجا روانه شدند . فرمانده عبدالرحیم در یک نبرد نابرابر با این نیرو به مقابله برخاست و به شهادت رسید ، همچنین برخی از همراهانش شهید شدند .
مقامات قیمومیت بریتانیا وی را مخفیانه در صانور دفن کردند ولیکن انقلابیون پیکر الحاج محمد را به زادگاهش ذنابه برده و در آنجا به خاک سپردند .
هیوفری مورتن ، فرمانده نیروی بریتانیایی که به صانور حمله کرد در خاطرات خویش درباره فرمانده شهید نوشت که به محض اعلام خبر شهادت وی از رادیوهای کشور تمامی مغازه ها در سوگ مردی که دارای بالاترین درجه احترام بود تعطیل شد . وی می افزاید : " برخی از مسئولان بریتانیایی هنگام پخش خبر برای اطلاع از جزئیات این رویداد نزد من آمدند ، که از جمله آنان : ژنرال هانینگ ، فرمانده کل نیروها در فلسطین ، لرد گورت که پیش از جنگ رئیس ستاد جنگ امپراتوری بود و بعدها کمیسر عالی فلسطین شد ، و ژنرال مونتگمری بودند .
این شهید ، اطلاعیه ها و نامه های خود را با عنوان " مجاهد کوچک خادم دین و میهن " امضا می کرد ، و از طریق " ( دیوان ) انقلاب بزرگ عرب در فلسطین " منتشر می نمود . این امر نشانگر فروتنی و ایمان و فداکاری وی به خاطر میهن بود ، که به وضوح در اطلاعیه ها و بیانیه هایی که رنگ سیاسی داشت و خود وی آنها را منتشر می کرد و یا به طور دسته جمعی امضا می نمود آشکار است ، مانند پاسخ به اطلاعیه دولت بریتانیا در رابطه با گزارش کمیسیون و ودهیه در تاریخ 3/1/1983 . این پاسخنامه به نام انقلاب انتشار یافت و توسط پنج تن از رهبران فلسطینی که عبدالرحیم یکی از آنها بود ، به امضا رسید .
عبدالرحیم الحاج محمد به مبارزه مسلحانه برای آزادی فلسطین و به دست آوردن استقلال ایمان داشت ، لذا علیه کسانی که با دولت بریتانیا همکاری می کردند و علیه مهاجرت رهبران فلسطینی به کشورهای عربی همجوار به مخالفت پرداخت . همچنین معتقد بود که فعالیت راستین انقلابی تنها از راه نبرد با دشمن در خاک میهن و جلوگیری از نفوذ آنها در سرزمین عربی حاصل می شود . از این رو علیه دلالان املاک و کسانی که زمینهایشان را به مهاجران یهودی می فروختند اخطاریه هایی صادر کرد و اقدامات خشونت باری علیه آنان به کار گرفت . وی " دادگاه انقلاب عربی فلسطین " را به ریاست مجاهد عبدالقادر الیوسف عبدالهادی تشکیل داد و به خاطروخامت بحران اقتصادی آن زمان ، پرداخت قرضهای کشاورزان به طلبکاران را متوقف کرد ، همچنین علیه کسانی که با دشمن همکاری می کردند موضع سرسختانه ای اتخاذ کرد ، و با کشتن اسیران دشمن مخالفت نمود .
عبدالرحیم الحاج محمد یک فرمانده انقلابی فلسطینی بود که توانست انقلاب فلسطین را در زمانی سخت و دشوار رهبری کند ، و اوضاع داخلی و امور اداری آن را با آگاهی و دوراندیشی سازمان دهد . با شهادت وی انقلاب یکی از ستونهای اصلی خود را از دست داد .
مآخذ :
- زعیتر ، اکرم : الحرکة الوطنیة الفلسطینیة ( 1935 - 1939 ) ، بیروت 1980 .
- زعیتر ، اکرم : وثائق الحرکة الوطنیة الفلسطینیة (1918 - 1939) ، بیروت 1979 .
- الناعوری ، عیسی : بطولات عربیة ، امان 1956 .
- طربین ، احمد : قضیة فلسطین 1897 - 1948 ، دمشق 1968 .
- یاسین ، صبحی : الثورة العربیة الکبری فی فلسطین (1936 - 1939) ، قاهره 1960 .
- قاسمیه ، خیریه (تهیه) : مذکرات فوزی القاوقچی ، ج 2 ، بیروت 1975 .