فقر در جامعه فلسطینی 1948: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۳


مقدمه :

فقر یک پدیده جهانی است که از دیرباز بسیاری از جوامع بدان مبتلا بوده اند ، هرچند که شدت و ضعف آن از نقطه ای به نقطه دیگر متفاوت است . فقر هنگامی رخ می دهد که انسان توانایی فراهم کردن حداقل معیارهای غذا ، لباس ، مسکن و درمان را برای خود و خانواده اش نداشته باشد .

وقتی افرادی نتوانند منابع کافی جهت تأمین حداقل نیازهای مربوط به سلامتی و کارایی جسمانی خود را که غالبا با معیار کالری یا درجه تغذیه اندازه گیری می شود ، به دست آورند ، " واژه فقیر " برای آنها به کار برده می شود . گستره فقر در یک جامعه به تعداد افرادی بستگی دارد که توان تأمین ضروریات فوق الذکر را ندارند .

با این تعبیر هنگامی فقر ریشه کن می شود که هرکس بتواند ضروریات اساسی را برای خود و خانواده اش تأمین نماید .

با توجه به تحول سریع جوامع و همچنین میزان توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی کشورها ، می توان گفت سطح فقر یک امر مطلق و ثابت و فراگیر نیست ، بلکه در بین جوامع گوناگون و حتی در داخل یک جامعه طی زمانهای متفاوت ، درجات مختلفی به خود می گیرد که در این راستا اسرائیل با درآمد سرانه ای معادل 18 هزار دلار به لحاظ رتبه بندی اقتصادی در مرتبه ای بالا قرار می گیرد ، اما آمار مربوط به میزان فقر در این جامعه سیمای متفاوتی را به تصویر می کشد .

تحقیقات و بررسی های صورت گرفته درباره وضعیت اقتصادی اقلیت عرب ساکن در اراضی اشغالی 1948 نشان می دهد که این گروه اقلیت در جامعه اسرائیل از نظر امکانات زیربنایی ، مادی و انسانی برای توسعه و پیشرفت اقتصادی در مقایسه با بخشهای یهودی بسیار در مضیقه قرار دارند که همین امر موجب گردیده تا بسیاری از خانواده های عرب در داخل اسرائیل ( مناطق اشغالی 48 ) در " دایره فقر " گرفتار شوند .

ضمن اینکه خروج از این دایره برای بسیاری از خانواده های فقیر عرب ( 48 ) که به خاطر پایین بودن سطح درآمد و دستمزدها از مزایا و کمک هزینه های رفاهی دولت استفاده می کنند ، بسیار دشوار است .

این در حالیست که پدیده فقر در جامعه عرب 48 متأثر از اعمال سیاستهای تبعیض آمیز دولت در زمینه های مختلف اقتصادی چون : اشتغال ، خدمات و . . می باشد که وضعیت مذکور در مقایسه با جامعه یهودی به هیچ وجه طبیعی نبوده و تنها حکایت از نابرابری میان دو جامعه عربی و یهودی در اسرائیل دارد .

بررسی وضعیت فقر در جامعه عرب ساکن در اراضی اشغالی 1948 ( که بیش از 18% از کل جمعیت رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهند ) از اهمیت خاصی برای شناخت جایگاه اقتصادی آنها در جامعه اسرائیل ، برخوردار است .

اعراب 48 بیش از هر گروه دیگر ، در تمام بخشها ، به ویژه بخش اقتصاد از تمرکز قدرت تصمیم گیری در دست دولت تأثیر پذیرفته اند . دولت اسرائیل تمام منابع اقتصادی و حتی صادرات و واردات کالا را در دست گرفته و معیارهایی چون امنیت ، مهاجرت ، اسکان ، شهرک سازی و خدمات رسانی به یهودیان را در سیاستهای اقتصادی خود دخیل کرده است که این امر اقتصاد رژیم صهیونیستی را به شکلی همه جانبه به اقتصادی سیاسی بدل ساخته است .

این تمرکز قدرت ، سبب شده تا اقلیت های ساکن در اراضی اشغالی 1948 به ویژه اقلیت عرب فلسطینی ساکن در این اراضی - - که با بیش از 2/1 میلیون نفر جمعیت ، به عنوان بزرگترین گروه اقلیت در جامعه اسرائیل به شمار می آیند - - به رژیم صهیونیستی که خود جایگاه و سطح زندگی هر گروه در ساختارهای اقتصادی را تعیین می کند ، بیش از پیش وابسته شده و توانایی مقابله با سیاستهای تبعیض آمیز اقتصادی این رژیم ( علیه اعراب 48 ) را نداشته باشند .

از سوی دیگر ، به دلیل ماهیت و سرشت نژادپرستانه رژیم صهیونیستی ، اعراب موجود در این جامعه حتی اگر به بهترین شکل ممکن دوستی خود را با این رژیم ثابت کنند ، باز هم به عنوان جزیی از جامعه یهودی تلقی نمی شوند . لذا تمام این مؤلفه ها به دولت اسرائیل این امکان را می دهد تا سیاستهای نژادپرستانه و تبعیض آمیز خود بر ضداعراب 48 را بدون نگرانی از مخالفتهای مردمی یا واکنش افکار عمومی ، به مرحله اجرا درآورد که در ذیل به بخشی از سیاستهای نژادپرستانه اقتصادی رژیم صهیونیستی در قبال اقلیت عرب 48 اشاره می شود :

  1. مصادره اراضی و املاک اعراب 48 : این امر به

کاهش مساحت اراضی کشاورزی و مناطق عرب نشین منجر شده است . ضمن اینکه امروزه رژیم صهیونیستی با هدف یهودی سازی مناطق عرب نشین داخل خط سبز ( مناطق اشغالی 1948 ) به ویژه دو منطقه عرب نشین الجلیل ( شمال ) و نقب ( در جنوب اسرائیل ) ، به طور گسترده ای شروع به مصادره املاک و اراضی ساکنین عرب این مناطق نموده است .

  1. عدم تخصیص بودجه برای توسعه زیربنایی مناطق عربی : طی سالهای اخیر ، میزان بودجه اختصاصی دولت برای توسعه این مناطق ، کمتر از 10 درصد از بودجه عمومی رژیم صهیونیستی بوده است که این مقدار هم تاکنون صرف ایجاد تأسیسات زیربنایی متناسب با شرایط لازم برای پیشرفت اقتصادی ( این مناطق ) نگردیده است .
  2. سرمایه گذاران عرب 48 از تسهیلات و امکانات همتایان یهودی خود ، مانند وام ، بخشودگی مالیاتی و کمکهای مالی بلاعوض محروم هستند .
  3. وزارت خانه های علوم و کار ، کوچکترین توجهی به آموزش های فنی و حرفه ای در مناطق عرب نشین ندارند . اغلب تخصص های فراگرفته شده از سوی اعراب هیچ تناسبی با توسعه اقتصادی ، به ویژه در بخش صنعت ندارد و این تخصص ها بدون استفاده باقی مانده است .
  4. سیاستهای دولت در بخش کشاورزی مناطق عرب نشین ، منجر به کاهش شدید تولیدات کشاورزی شده است به گونه ای که کشاورزی در برخی از این مناطق به طور کامل یا نسبتا زیادی از بین رفته است . همچنین به دلیل اجرای سیاست مصادره اراضی و افزایش جمعیت اعراب ، مساحت زیر کشت در مناطق عربی ( در اراضی اشغالی 1948 ) به طور چشمگیری کاهش یافته است .

عقب ماندگی بخشهای اقتصادی عربی ( در اراضی اشغالی 48 ) ، پیامدهایی چون ؛ وابستگی آنها ( اعراب ) به یهودیان ، انتقال نیروی کار عربی به مناطق یهودی نشین و فعالیت آنها در مشاغل سطح پایین از جمله کارگری و کارهای خدماتی ، آن هم با درآمدی بسیار پایین را به دنبال داشته است .

از سوی دیگر ، به دلیل سیاستهای اعمال شده بر ضداقلیت اعراب 48 ، در زمینه های توسعه اقتصادی و کار ، شکاف میان بخشهای عربی و یهودی ( در اراضی اشغالی 1948 ) در اموری چون مالکیت ، درآمد و سطح زندگی بیش از پیش گسترش یافته است . به گونه ای که بالاترین

درصد فقر در میان خانواده های عرب 48 ( در مقایسه با خانواده های یهودی ) است . جدول ذیل به خوبی بیانگر میزان فقر در میان خانواده های عرب در جامعه اسرائیل می باشد .

میزان فقر در میان خانواده های عرب و

یهودی در اسرائیل ( 2003 - 1998 )

سال

خانواده های عرب

خانواده های یهودی

1998

9/36%

15%

1999

6/40%

1/15%

2000

9/42%

3/14%

2001

1/43%

7/17%

2002

7/44%

1/18%

2003

4/48%

3/19%

براساس داده های جدول فوق ، در حالی که درصد خانواده های زیر خطر فقر طی سالهای 1998 تا 2003 در جامعه عرب 48 بین 10 تا 11 درصد افزایش یافته است ، این میزان در بین خانواده های یهودی طی سالهای مذکور تنها 4 درصد رشد داشته است و در پایان سال 2003 به رقمی در حدود 3/19 درصد رسیده است .

با شروع انتفاضه الاقصی در سپتامبر سال 2000 ، رشد اقتصادی آهنگ نزولی به خود گرفت و این حالت موجب کاهش بهای واحد پول اسرائیل ( شیکل ) ، بالا رفتن تورم ، افزایش قیمتها و بیکاری چشمگیر در سطح جامعه اسرائیل شد .

قدرت خرید مردم به سرعت کاهش یافت و بدین ترتیب فشارهای سنگینی بر طبقات کارگری ، خانواده های پرجمعیت ( که قسمت اعظم آن را اعراب 48 تشکیل می دهند ) و همچنین اقشار کم درآمد وارد شد .

به عبارتی ، کاهش برابری ارزش شیکل در مقابل ارزهای خارجی ، باعث شد خط فقر برای یک خانواده چهار نفری در اسرائیل که در سال 1999 ، 4 هزار و 69 شیکل بود در سال 2001 به 4 هزار و 436 شیکل افزایش یابد و بدین ترتیب ، پدیده فقر ، بخشهای مهمی از جمعیت اعراب 48 و برخی یهودیان را که درآمد

ماهیانه شان کمتر از مبلغ موردنظر بود ، دربر گیرد .

گزارشهای سالیانه سازمان ملی بیمه اسرائیل نشان می دهد که در سال 2003 در حدود 4/48 درصد از کل جامعه عرب 48 در زیر خط فقر زندگی می کرده اند که در سال 2004 رقم مزبور از مرز 50 درصد نیز فراتر رفته است و به رقم 4/54 درصد رسیده است که این رقم نزدیک به سه برابر بیشتر از رقم مربوط به خانواده های یهودی ( 4/20 ) است که زیر خط فقر زندگی می کنند .

بدین ترتیب گستره فقر در جامعه عرب 48 همواره بسیار بیشتر از یهودیان در اسرائیل بوده است به گونه ای که احتمال پیوستن یک خانواده عرب 48 به چرخه فقر سه برابر بیشتر از یک خانواده یهودی است .

در میان داده های آماری منتشره از سوی سازمان ملی بیمه اسرائیل ، آنچه که بیش از همه نگران کننده است ، آمار مربوط به فقر در میان کودکان عرب در اراضی اشغالی 1948 می باشد .

براساس آمار ارائه شده از سوی این سازمان ، بیش از نیمی از کودکان عرب در داخل اسرائیل ( 4/54 درصد ) زیر خط فقر زندگی می کنند که این رقم 5/2 برابر بیشتر از رقم مربوط به کودکان یهودی ( 4/20 درصد ) است که زیر خط فقر می باشند .

در همین رابطه ، شورای ملی حمایت از کودکان ( اسرائیل ) National Council for protection of children in Israel .

در گزارشی اعلام کرد که بیش از 20 درصد از کودکان عرب ( در اراضی اشغالی 1948 ) از سوءتغذیه رنج می برند .

براساس این گزارش اکثر خانواده های عرب در داخل اسرائیل به جهت فقر و تنگدستی قادر به خرید مرتب غذا یا حفظ رژیم غذایی متناسب برای انجام صحیح فعالیتهای خود و همچنین رشد طبیعی کودکان خود ، نیستند . به گونه ای که اکثر آنها در طول هفته ، فقط یک بار از گوشت و لبنیات استفاده می کنند و مصرف میوه در برنامه غذایی آنها قرار ندارد .

این در حالیست که بسیاری از خانواده های عرب - - که از پرجمعیت ترین و آسیب پذیرین اقشار جامعه اسرائیل می باشند - - برای گذراندن زندگی و پرداخت هزینه های مصارف عمومی ( آب و برق و... ) در شبانه روز فقط از یک

وعده غذا استفاده می کنند .

همچنین لازم به ذکر است که برپایه جدیدترین داده های مرکز " ادفا " ( مرکز اطلاعاتی برابری و عدالت اجتماعی در اسرائیل ) Information on Equality and Social justice in Israel . (Adva Center ) . شهرها و روستاهای عربی واقع در اراضی اشغالی 1948 نیز در پایین ترین سطح اقتصادی قرار دارند .

براساس تحقیقات صورت گرفته از سوی این مرکز ، 50 شهر اول لیست که میانگین درآمد ساکنانش به پایین سطح می رسد ، شهرها و روستاهای عربی در اسرائیل هستند .

برپایه داده های مرکز ادفا ، در حالی که میانگین دستمزد در شهرهای یهودی نشین اسرائیل به 48 شیکل می رسد ، این میزان در شهرهای عربی در حدود 69 شیکل است . ( 26 ) درصد بالای بیکاری نیز از دیگر مشکلات عمده ایست که شهرهای عربی ( در اراضی اشغالی 1948 ) با آن مواجه اند .

در همین رابطه سازمان اشتغال و کاریابی اسرائیل ، آماری را منتشر نموده است که نشان می دهد 80 درصد از شهرهایی که در اسرائیل با مشکل بیکاری بالای 10 درصد روبه رو هستند ، شهرهای عربی می باشند . طبق آمار ارائه شده از سوی این سازمان ، از تعداد 43 شهر و شهرک درگیر با مشکل بیکاری ، 34 شهر ، عرب نشین هستند که در این بین 22 شهر عربی در صدر این لیست قرار دارند .

برپایه داده های سازمان اشتغال و کاریابی رژیم صهیونیستی ، بالاترین نرخ بیکاری به ترتیب در شهرهای عرب نشین کسیفه ( 34% ) ، رهط ( 27% ) ، کفرکنا ( 22% ) ، سخنین ( 20% ) ، ام الفحم ( 17% ) ، ناصره ( 5/13% ) ، بئرالسبع و طبریا ( 10% ) به چشم می خورد .

درآمد پایین و نرخ بالای بیکاری در این شهرها و دیگر شهر و روستاهای عرب نشین اسرائیل ، یکی از دلایل اصلی فقر در میان ساکنین این شهرها می باشد که این وضعیت دشوار اقتصادی ، سبب شده تا تعداد بسیاری از خانواده های فقیر عرب به خاطر پایین بودن سطح درآمد و دستمزدها ، از مزایا و کمک هزینه های رفاهی دولت استفاده کنند . به طوری که در حال حاضر در حدود 24 درصد از خانواده های عرب ساکن در شهرهای عربی واقع در اراضی اشغالی 1948 از کمک هزینه های رفاهی استفاده می کنند

که این میزان در میان خانواده های یهودی تنها به 7/10 درصد می رسد .

عوامل گوناگونی زمینه ساز و تداوم بخش فقر در جامعه عرب 48 می باشد که از مهمترین این عوامل می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

  1. نرخ بالای بیکاری در جامعه عرب 48 و ساختار ناموزون نیروی کار
  2. پایین بودن سطح درآمد و دستمزدهای شاغلین عرب48
  3. اتکا به کمک هزینه های دولتی و اعتبارات بیمه ملی
  4. نرخ بالای موالید در میان خانواده های عرب
  5. مشارکت بسیار پایین زنان عرب 48 در نیروی کار ( به گونه ای که در سال 2004 تنها 1/17 درصد از زنان عرب در نیروی کار مشارکت داشتند که این میزان در بین زنان یهودی به 54 درصد می رسید .

مآخذ :

  1. محمد حسین فرجاد : آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات ، تهران انتشارات بدر ، 1371 .
  2. عزیز حیدر ، آیین اشغالگری ، سعید طبیعت شناس ، تهران ، انتشارات گلچین ادب ، 1381 .
  3. بولتن رویداد و گزارش اسرائیل ، ( فلسطینی های 48 ) ، مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی - علمی ندا ، 1/9/1383 ، اره 4 - 233 .
  4. WWW.Sautlhay.com ( 24/11/2004
  5. WWW.aljabha.org. ( 21/10/2004 )
  6. WWW.sikkuy.org.il
  7. WWW.mossawacenter.org/en/projects/socio-ecomomic.html
  8. WWW.adalah.org/englinsh/int/advocacy/CESCR-Socioeconamic.PDF
  9. WWW.aad-online.org/Arabic/Arablinks/add4/html.
  10. WWW.rikaz.org/en/index.php? s=easy