انروا ( آژانس همیاری - )

از دانشنامه فلسطین


این آژانس در ماه می سال 1950 در چهارچوب سازمان ملل متحد و در نتیجه فشار آمریکا بر سازمان ملل متحد به وجود آمد تا جانشین هیأت کریکرز آمریکائی گردد . هیأت یادشده پس از آوارگی فلسطینیان در 1948 و تا اوایل سال 1950 برخی خدمات همیاری را به آوارگان فلسطینی عرضه می کرد . این سازمان به دنبال صدور قطعنامه ای از سازمان ملل متحد در سال 1949 ، تأسیس گردید و در آخرین بیانیه سازمان ملل در این راستا فعالیت " انروا " تا 30 ژوئیه 1993 تمدید شد .

هدف از تشکیل این سازمان رسیدگی به امور آوارگان فلسطینی در قالب ارائه برخی خدمات همیاری و ارائه طرحهای اسکان می باشد . این آژانس بنیادهای اساسی زندگی ملت فلسطین ، یعنی غذا ، مسکن ، آموزش و بهداشت را به عهده گرفته است . ارائه خدمات فوری ( کمکهای فوق العاده ) ، خدمات تربیتی ، بهداشتی ، کمکهای نقدی و جنسی ، امرار معاش ، تأمین غذا و امر آموزش آوارگان فلسطینی از جمله وظایفی است که این سازمان به عهده داشته است .

انگیزه اصلی از تشکیل این سازمان یا به عبارت دیگر مأموریت آژانس همیاری انروا :

آژانس انروا در نتیجه فشار آمریکا تأسیس گردید . آمریکائیان می خواستند از این آژانس به عنوان ابزار نابودیملت فلسطین و محو وجود آنان بهره گیرند تا طرح صهیونیستها در فلسطین تکمیل گردد . انروا برای تحقق این هدف پدید آمد و نشانه های چیرگی آمریکا بر آن ، به واسطه سیاستها و برنامه هایش آشکار گردید . گواه بارز این ادعا اساسنامه بودجه انروا می باشد که آمریکا خود به تنهایی 65 درصد از کل بودجه آژانس را تأمین می کند . بی گمان میزان عظیم کمکهای آمریکا به انروا به دلایل و انگیزه های انسانی نیست . فریب افکار عمومی جهانیان و تلقین این اندیشه که آمریکا و مجری و مدافع صلح بین المللی است از اولین پیامدهای این اقدام به ظاهر بشردوستانه می باشد . اما نکته اساسی تر و عملی تر در این جریان به دست گرفتن شریان حیاتی یک ملت از طریق به عهده گرفتن بنیادهای اساسی و لازم زندگی یعنی غذا ، مسکن ، آموزش و بهداشت ، می باشد . می توان گفت هدف اصلی از تشکیل انروا نفوذ و سیطره هرچه بیشتر و مستقیم تر بر ملت و فعالیت جهت اسکان این مردم در مکانهای سکونتی که آمریکائیان تعیین می کنند می باشد . جلوگیری از خطور اندیشه بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی و یا حتی مبارزه به خاطر بازگشت ، از دیگر ثمرات این نوع تشکیلات آمریکائی است . تلاش در جهت دورساختن ملت فلسطین از سرزمین خویش و تثبیت وجود اسرائیل و چیرگی بر شخصیت فلسطینیان به منظور جلوگیری از انقلاب آنان بالاترین بهره ای است که مؤسان این آژانس از این سرمایه گذاری به دست می آورند . به دیگر بیان نیازهای اولیه و ضروری زندگی این ملت را در دست گرفته از طریق ایجاد سیاستهایی در نحوه ارائه ، شیوه اجرا و چگونگی توزیع این خدمات ، شخصیت و روحیه ملت فلسطین را نیز تحت نفوذ و سیطره خود قرار می دهند که در نهایت منجر به تحقق هدف شوم نقض شخصیت و عزت ملی فلسطینیان می گردد . بدین وسیله نیروی مقاومت و روحیه انقلابی مردم خدشه دار گردیده و بر ملتی که روحیه اش تضعیف شده بسیار راحت تر می توان چیره گشت .

اقدامات انجام شده از سوی انروا و چگونگی عملکرد این آژانس ، خود بهترین گواه بر ادعای فوق می باشد . بدین منظور به گوشه ای از اقدامات و نیز بخشی از چگونگی و نحوه اداره این آژانس اشاره می شود :

الف - نحوه اداره انروا :

اگرچه این مؤسه توسط سازمان ملل متحد پدید آمد اما بودجه ثابتی بدان اختصاص نیافت تا بخشی از بودجه سازمان ملل متحد بدان تعلق گیرد . بودجه آن به همان شیوه های که انجمنهای خیریه وجوهات را جمع آوری می کنند گردآوری می شود . ایالت متحده آمریکا در میان کشورهای کمک کننده مالی به آژانس در ردیف نخست قرار دارد و همان طور که قبلاًگفته شد این نسبت به 65 درصد از کل بودجه آژانس می رسد . دومین کشور ، انگلیس است که 11 تا 15 درصد از کل بودجه را می پردازد . این بدان معنی است که مجموع کمکهای این دو کشور بیش از 80 درصد کل کمکهای جهانیان به این مؤسه است .

اساسنامه بودجه انروا حاکی از آن است که " هیچ بخشی از بودجه آژانس نباید به سرمایه مادی یا انسانی تبدیل شود . " این بدان معناست که نیروهای تولیدی نباید تکامل یابد و سرمایه نیز نباید انباشته گردد . معنای دیگر این ماده آن است که اموال انروا نباید در طرحهایی سرمایه گذاری شود که منجر به تغییر اوضاع ملت فلسطین و تکامل آن گردد و در نتیجه ، طرحهای آمیزش و اسکان آنان دشوار گردد . برای تحقق این دو هدف ، بودجه به سه بخش تقسیم گردیده که بخشهای اول و دوم ثابت نگه داشته شده و بخش سوم متغیر مانده است . این سه بخش عبارتند از :

نخست - امرار معاش : موادغذایی عرضه به آوارگان از حیث نوع و کمیت ثابت باقی مانده و مبلغ تخصیص یافته به موادغذایی سالانه از ( 12 ) میلیون دلار فراتر نمی رود و این به رغم افزایش آوارگان ثبت شده در دفاتر آژانس است . شمار بهره گیران از امرار معاش به میزان بسیار اندکی تغییر یافته است .

دوم - خدمات بهداشتی : بودجه اختصاص یافته در این زمینه حدود سالانه پنج میلیون دلار ثابت مانده است . این مبلغ برای همه نیازهای پزشکی بیمارستانها ، دارو و نظافت به کار می رود ، در حالی که امکان خرید چند آسپرین را هم برای فلسطینیان فراهم نمی سازد . غرض از راکد گذاشتن بودجه امرار معاش و خدمات بهداشتی - به رغم بالابودن سطح زندگی در مناطق سکونت فلسطینیان - وادارساختن آنان جهت هجرت به مناطقی دور از مرزهای فلسطین است که این امر درباره کارشناسان علمی و حتی فلسطینی بیشتر صدق می کند .

سوم - آموزش : اموال تخصیص یافته به آموزش در مرحله پیشین چه در زمینه ارقام مطلق یا درصد نسبت به کل بودجه در حال افزایش بود . به عنوان مثال : نسبت هزینه های آموزش از 10 درصد بودجه در سال های 1953 - 1954 به بیش از 23 میلیون دلار که 6/46 درصد از بودجه سال 1972 را تشکیل می داد ، افزایش یافت .

ب - اقدامات انجام شده توسط انروا :

1 - اسکان فلسطینیان :

شرایط تعیین بودجه انروا به هیچ وجه از سیاستهای تصفیه آمیز این مؤسه در مورد ملت فلسطین جدا نیست که بهترین پدیده های آن چندین طرح اسکان است که این آژانس در آن دست دارد . به عنوان مثال آنچه که آژانس برای آوارهفلسطینی خرج می کند از روزانه 48 سنت برای غذا و کمتر از یک چهارم سنت برای بهداشت فراتر نمی رود . هدف از این وضع تحقیرآمیز وادارساختن فلسطینیان به طرحهایی است که دولت آمریکا و انگلیس در پشت سر آن قرار دارند . سر جانسون وزیر مختار پیشین سفارت انگلیس در قاهره گفته است " بگذار آوارگان دشواریهای زمستان آینده و بعد از آن را بکشند تا این که تسلیم شوند . "

بدین سان طرحهای اسکان که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوی انروا ارائه شده ، متوقف نگشته است . نخستین طرح ، طرحی بود که معاون مدیرکل انروا ارائه نمود . او به سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد مبلغ 200 میلیون دلار نقد به کشورهای عرب داده شود و مسئولیت آوارگان بدانها سپرده شود تا هرگونه که بخواهند عمل کنند . همچنین در این طرح آمده است که بخش بزرگی از آوارگان لبنان به سوریه و 100 هزار تن از غزه و کرانه باختری به اردن و عراق و لیبی منتقل شوند .

انروا در نوامبر 1951 عملاً انتقال شمار فراوانی از آوارگان فلسطینی و اسکان آنان را در لیبی آغاز نمود و برای تسهیل هجرت آوارگان دفتری در لیبی گشود . انروا این طرح را به این کشور عرضه نمود و حکومت وقت لیبی با آن موافقت کرد و پذیرش 2500 خانواده فلسطینی را به تصویب رساند .

در سال 1949 ، وزیر دارایی حکومت سراسری فلسطین به اطلاع هیأت عربی و حکومت سراسری فلسطین رساند که : " سر جانسون وزیر مختار سفارت بریتانیا در قاهره و مدیر خزانه فلسطین در دوران قیمومیت بریتانیا در مورد انتقال آوارگان فلسطینی از نوار غزه به لیبی با وی سخن گفته است . اما هیأت عالی عربی و حکومت سراسری فلسطین با این پیشنهاد مخالفت کرد . "...

در 11/12/1951 " بلاند نورد " سرپرست آژانس همیاری بین المللی - در آن هنگام ، گزارشی به مجمع سازمان ملل متحد ارائه نمود و خواهان موافقت با بودجه سه ساله ای گردید که مقدار آن تنها ( 250 ) میلیون دلار باشد ، ( 118 ) میلیون دلار برای سال اول و مبلغی به میزان 200 میلیون دلار برای پروژه های آمیختن آوارگان در دیگر جوامع مصرف شود و پنج میلیون دلار برای ایجاد امکان سکونت آنان اختصاص یابد ، آوارگان از اردوگاهها منتقل شوند ، پروژه های صنعتی و کشاورزی ایجاد کردد و مسؤولیت های آژانس همیاری به حکومتهای عربی سپرده شود .

در ماه مه 1953 طرح اسکان جدیدی ارائه گردید که به طرح سینا معروف شد . این گونه طرحهای کوچ نشینانه که توسط انروا ارائه شده با مقاومت ملت فلسطین روبه رو گردیده است که اوج آن قیام وسیع مردم فلسطین در سال 1955 در نوار غزه بود که طرح سینا را با شکست روبه رو ساخت .

  1. قطع کمک به اردوگاه " برج شمالی " : در ماه آوریل 1986 کمکهای انروا به ارودگاه برج شمالی قطع گردید . علی طروش عثمان رییس کمیته محلی اردوگاه برج شمالی می گوید : " انروا در ماه آوریل به ما خبر داد که کمکهایش را قطع کرده است و از آن تاریخ تاکنون هیچ گونه کمکی به ما نکرده است . ما 15 روز اعتصاب کردیم . انروا خواهان قطع اعتصاب شد و ما مذاکرات را پذیرفتیم . مذاکرات سختی بود اما به نتیجه ای نرسیدیم . مسئولان فراوانی طی گفت وگوها تغییر یافتند اما همگی یک سخن را گفتند و آن این که انروا نمی تواند به همه فلسطینیان کمک کند ، بلکه فقط به 2 تا 3 درصد می تواند کمک نماید . برخی از آنان گفتند که انروا در بحران مالی به سر می برد و بعضی نیز اظهار داشتند که کمکهای کشورهای خلیج و کشورهای نفتی و عربی قطع شده است .
  2. ارائه خدمات موقت به آوارگان فلسطینی ناشی از جنگ نفت در خلیج فارس :

قبل از تجاوز عراق به خاک کویت حدود چهارصد هزار فلسطینی در این کشور سکونت داشتند ولی این تعداد پس از جنگ سال 1991 به صد و بیست هزار نفر کاهش یافت و بخش اعظم آنها یعنی حدود دویست و پنجاه هزار نفر بعد از این که اغلب بی خانمان شدند به اولین کشور پناه دهنده مانند اردن و سرزمینهای اشغالی و سوریه و لبنان بازگشتند . بسیاری از این مراجعین جزو خانواده های فلسطینی پناهنده که در فهرست آژانس انروا بین سالهای 1948 و 1949 ثبت گردیده اند می باشند بدین ترتیب بازگشت 3500 کودک فلسطینی به مدارس این آژانس واقع در اردن و نوار اشغالی غزه و کرانه غربی و سوریه و لبنان از اولین بازتابهای جنگ خلیج فارس به شمار می رود .

علاوه بر این خانواده های بازگشت داده شده که بی درآمد شدند ، به طور مستقیم از آژانس انروا کمکهای مالی دریافت می کنند ولی این اقدام موقت و گذرا بود و پس از مدت کوتاهی این کمکهای مالی قطع شد .

  1. سیاست ورشکست کردن آژانس انروا :

" جان دیورتیس " سرپرست انروا در لبنان گفته است که کسر بودجه این مؤسه در سال 1948 به میزان پنجاه و دو میلیون دلار بوده که در پایان ماه آوریل به دویست و سی و پنج میلیون دلار رسید . این امر باعث متوقف شدن برنامه فوق العاده ای گردید که سالانه 10 میلیون دلار هزینه داشت . " دیورتیس " به امکان بستن دفاتر انروا در لبنان اشاره نمود . طبق آمار خود انروا در 31/3/1984 شمار فلسطینیانی که از این سیاست زیان می بینند به ترتیب زیر توزیع شده اند :

( 88733 ) فلسطینی در بیروت و منطقه جبل لبنان ( 59978 ) نفر در صیدا و حومه آن ( 63483 ) نفر در صور و حومه آن ( 32578 ) نفر در شمال لبنان ( 10234 ) نفر در منطقه بقاع ایالت متحده آمریکا سیاست ورشکست کردن آژانس را به منظور تصفیه نهایی آن آغاز کرد که شکلی از اشکال سرکوب ملت فلسطین است . سیاست جدید آژانس همیاری آثار زیانمند خود را بر بخشهای گسترده ای از ملت فلسطین به ویژه ساکنان اردوگاههای فلسطینی در لبنان برجای گذاشته است . آنها بعد از اشغال لبنان توسط اسرائیل در سال 1982 زیر فشار سخت ترین و زشت ترین اشکال سرکوب و هراس افکنی و گرسنگی قرار دارند .

[[ پرونده : | ج4/ص 585 ]]

اگرچه آمریکائیان در نتیجه مقاومت ملت فلسطین با این برنامه ها ، موفقیت انتفاضه فلسطین برای دستیابی به حقوق میهنی ، در اجرای نقشه های خود در این آژانس ناکام مانده اند .

فلسطینیان که در واقع موضوع اصلی اهداف کارگزاران این آژانس می باشند بهتر از هر منبع دیگری صلاحیت اظهارنظر در مورد اقدامات انجام شده برای ایشان از سوی این آژانس را دارند . مجله شؤن فلسطینیه در شماره 18 فوریه 1973 یک پژوهش میدانی پیرامون فلسطینیان و انروا منتشر ساخت . پژوهشگران در این تحقیق به ارزشیابی احساسات ، دیدگاهها و مواضع فلسطینیان نسبت به انروا و کارمندان و هدفها و سرمایه گذاران آن پرداختند . پژوهشگران شش اردوگاه را درنواحی مختلف لبنان برگزیدند که عبارت بود از : ( بداوی ، نهرالبارد ، جلیل اعلی ، عین الحلوة ، قبطیه ، برج البراجنه ) که نمونه های آماری از اردوگاههای پیش گفته به 160 نفر رسید . همچنین 40 نمونه آماری از فلسطینیان ساکن شهرها که اغلب در بیروت بودند ، برگزیده شد . نتیجه کلی پژوهش به شرح زیر بود :

اکثریت قاطع فلسطینیان ( 90 درصد ) آنان انروا را به عنوان یک سازمان استعماری به شمار می آورند که کشورهای استعمارگر غربی به ویژه ایالت متحده آمریکا آن را پدید آورده اند . اغلب فلسطینیان لبنان از انروا و عمل آن نفرت دارند و پیوند میان فلسطینیان و دستگاه اداری انروا یک پیوند نفرت شدید و شک و تردید است که هیچگاه به کمترین سطح محبت و اعتماد نرسیده است . اغلب آنان از خدمات انروا ناخشنودند و از شیوه اجرای خدمات آن بسیار ناراضی اند . زیرا در این زمینه نقض شخصیت و عزت خویش و توهین به آرمانهای خود را احساس می کنند . برخی از آنها در یک پرسش که پیرامون شیوه توزیع خدمات مطرح شده گفته اند : نوعی ذلت و اهانت به شخصیت انسان است ، یک نوع گدایی است . ما را وادار به دعوا می کنند تا به چیز ساده ای دست یابیم .

این مطالب بخشی از نظریات کسانی است که انروا ادعای خدمت به آنها را دارد ، سازمانی که در کشورهای مختلف عربی و همجوار فلسطین دارای دفتر است و با تشکیلات خود ادعای حمایت از حقوق مردم فلسطین را دارد .

انروا در کشورهای لبنان ، لیبی ، اردن ، سوریه ، دارای دفاتر متعدد می باشد . علاوه بر این ، نوار اشغالی غزه ، کرانه باختری و جنوب لبنان نقاطی هستند که آوارگان فلسطینی ساکن این مناطق تحت پوشش خدمات این آژانس به سر می برند .

مآخذ :

  1. بولتن خبری خبرگزاری وفا ، ارگان سازمان آزادیبخش فلسطین ، 1985 ، شماره 1570 .
  2. قطعنامه های سازمان ملل متحد در خصوص فلسطین و کشمکش اعراب و اسرائیل 1947 - 1974 .
  3. دبیرخانه جامعه کشورهای عربی : گزارش از قضیه پناهندگان فلسطینی ، قاهره 1973 .
  4. مجله شؤن الفلسطینیة ، شمار 18 ، فوریه 1973 .