انجمنها و سازمانهای صهیونیستی جهان

از دانشنامه فلسطین


انجمنهای دینی یهودی که در اغلب کشورهای جهان و در ابتدا به منظور برآورد نیازهای اجتماعی تشکیل شده بود ، در جهت تشکیل مراکز و انجمنهای فرعی که توجه ویژه ای به موضوع انتقال یهودیان به فلسطین داشتند ، مورد بهره برداری قرار گرفت .

این انجمنها عبارتند از :

دوستداران صهیون و بنی موشیعه ( فرزندان موسی ) ، " حفراه لهنتسیات " جهت گسترش کار و حرفه ، دوستداران زمان کهن ( جوفت سقات عفار ) ، عزراه ( کمک ) ، به پیش ( قدیمه ) ، کشتیرانی ( هیفل بنی اسرائیل ) ، کول سیرائیل ، حضریم ( آلیانس ) و هیاس ( برای کمک به یهودیان و مهاجران و حمایت از آنان ) و...

تمامی اینها به عنوان زیرساخت جنبش صهیونیسم به وجود آمد و سازمان صهیونیسم جهانی رو بنای خود را روی آن استوار کرد .

بدون تشکیل سازمانهای یادشده ، تماس با امپریالیسم جهانی و به ویژه استعمار انگلیس هبوعیل و سپس آمریکا و نیز بدونرسوخ در اندیشه صهیونیستی در بحثهای گوناگون توده های یهود ، تمامی فعالیتهایی که در نهایت به برپایی دولت اسرائیل منجر شد ، بی نتیجه می ماند .

جناحهای رقیب یا همپیمان ، بی توجه به سرشت اختلافات و انشقاقهای موجود در سازمانهای وابسته به سازمان صهیونیسم جهانی ، توانستند به طور نسبتا کامل توده های یهود را در قبضه بگیرند و دامی بگسترانند که کمتر کسی قادر به فرار از آن بود .

هر یهودی که به سرمایه معینی دست می یافت ، توسط صهیونیسم عمومی جذب می شد . یهودی متدین ، توسط سازمانهای جوانان یا زنان یا سازمانهای صنفی وابسته به " مزارحی " جذب می گردید . کارگر یهودی نیز توسط شبکه سازمانهای وابسته به جنبش کار صهیونیستی ( که مرام سوسیالیستی را برای خود اعلام کرده بودند ) محاصره شده بود .

یهودی خرده بورژوا یا وابسته به طبقه متوسط ، آکنده از روح گرایشهای فردی ، توسط ( صهیونیسم تجدیدنظر طلب ) جلب می گردید . سرانجام هر یهودی که به نوعی توانسته بود از فرو افتادن در دام سازمانهای صهیونیستی رهایی یابد ، توسط سازمانهای یهودی ( غیرصهیونیستی ) نظیر : اتحادیه جهانی سازمانهای " سفارادی " یا کنگره جهانی یهود و نظائر آن جذب می شد .

سازمان صهیونیسم جهانی همگان را دربر می گیرد :

به طور کلی سازمان صهیونیسم جهانی چه نسبت به سازمانهایی که به گونه مستقیم وابسته بدان هستند ، یا سازمانهای دیگری که به طور مستقیم بدان وابسته نیستند ، ستون فقرات آنها را تشکیل داده است . شایان یادآوری است که سازمان صهیونیسم جهانی توسط نخستین کنگره صهیونیستی برگزار شده از 29 تا 31/8/1897 در شهر بال ( سویس ) به وجود آمد . ( نک : صهیونیسم ، جنبش )

این کنگره تا سال 1903 سالی یک بار ، پس از آن سالی دوبار و پس از جنگ دوم جهانی هر چهار یا پنج سال یک بار برگزار می شد . این کنگره پس از این تاریخ که پیش از آن در شهر " بال " یا سایر شهرهای اروپا برگزار می شد در شهر قدس برگزار گردید .

در این کنگره نمایندگانی از سازمانها ، احزاب و اتحادیه های صهیونیستی اسرائیل از حدود 30 کشور که فعالیتهای صهیونیستی در آنها آزاد بود ، شرکت می کردند . تا سال 1960 ، اعضای کنگره از راههایی که در کشورهای مختلف تفاوت داشت ، توسط دارندگان " سندهای شیکل " ( واحد پول در سرزمینهای اشغالی ) انتخاب می شدند .

این سندها توسط سازمان صهیونیسم جهانی منتشر شده و به یهودیان فروخته می شود و دارندگان آنها حق دستیابی به کارتعضویت در سازمان صهیونیسم جهانی را پیدا می کنند . شمار اعضای کنگره و نمایندگان یهودیان کشورهای مختلف براساس شمار سندهایی که طی دو سال پیش از برگزاری کنگره فروخته می شد ، تعیین می گردید سپس فروش " سندهای شیکل " به یک سال پیش از برگزاری کنگره محدود گردید .

از سال 1921 به اعضای سازمان صهیونیسم جهانی که در فلسطین زندگی می کردند حق داده شد تا نمایندگانی به نسبت دوبرابر نمایندگان یهودیان سایر کشورها انتخاب کنند .

به موجب فقره سوم از ماده 17 اساسنامه سازمان صهیونیسم جهانی که درسال 1959 به شکل جدیدی تصویب شد ، نسبت ثابتی جهت نمایندگی در کنگره در نظر گرفته شد که این نسبت در مورد اسرائیل به 38% اعضای کنگره و ایالات متحده آمریکا 29% و سایر کشورهای جهان 33% تعیین شده است .

در سال 1960 عضویت فردی لغو شد و راه یابی به کنگره براساس انتخابات نسبی فهرست هایی قرار گرفت که بیانگر اتحادیه ها و سازمان صهیونیستی در میان یهودیان مختلف جهان بود . کرسیهای ویژه " اسرائیل " براساس پیروزی ای که اعراب و گروههای صهیونیستی در انتخابات کنیست ( پارلمان اسرائیل ) به دست می آورند توزیع می شود که معمولا پیش از برگزاری کنگره انجام می گیرد .

به عنوان نمونه شمار اعضای بیست وهشتمین کنگره در سال 1972 به 599 نماینده رسید که به شکل زیر تقسیم شده بود : 200نفر از " اسرائیل " ، 152نفر از ایالات متحده ، 81نفر از آلمان غربی ، 17 نفر از کانادا ، 53 نفر از آمریکای لاتین ، 8 نفر از اسرائیل ، 8 نفر از آسیا و 13نفر از آفریقا . افزون برآن ، 67 نماینده به نمایندگی از 28 سازمان صهیونیستی از 24 کشور دیگر نیز شرکت داشتند .

گرایشهای سیاسی اعضای کنگره یاد شده براساس زیر بود : 61 نفر از جنبش کار ، 100نفر از کنفدراسیون سراسری جهانی صهیونیسم ، 88 نفر از جنبش دینی " همزراحی " ، 81 نفر از اتحادیه سراسری جهانی صهیونیستها ، 49نفر از اتحادیه جهانی جنبش " حیروت - هتساحر " ، 33نفر از اتحادیه جهانی احزاب متحد کارگری ( مبام ) ، 20نفر از سازمان جهانی زنان صهیونیست ، 13 نفر از آزادگان مستقل و 14نفر از غیروابسته ها .

در کنگره 29 که از 20 تا 28/2/1978 در شهر قدس برگزار شد ، شمار نمایندگان تقریبا برابر با شمار آنان در کنگره پیشین ( 28 ) یا حدود 600 نماینده بود . شمار افراد جنبش کار از 167 به 96 و شمار افراد ( مبام ) از 33 به 26 کاهش یافت . در عوض نمایندگان کنفدراسیون سراسری جهانی صهیونیسم از 100 به 107 نفر و نمایندگان اتحادیه جهانی جنبش " حیروت - هتساحر " و اتحادیه سراسری جهانی صهیونیستها از 130 به177 نفر افزایش یافتند . سایر کرسیهای کنگره میان احزاب و گروههای دیگری که در کنیست نماینده دارند توزیع شده بود نظیر ( لاعام ، دموکراسی ، شلی ، آزادگان مستقل ، حقوق شهروندان و بلاتوشارون ) و اتحادیه های جهانی .

آشکار است که سبب تغییراتی که در کنگره 29 به وجود آمد ، پیروزی " لیکود " بر " معراخ " ( کارگر ) در نهمین دوره انتخابات 1977 بود . وضعیت کنگره سی ام نیز که در اوایل ماه دسامبر 1983 تشکیل گردید چندان تفاوتی با کنگره پیش از آن نداشت .

اتحادیه های جهانی ای که از عضویت کامل در کنگره 29 برخوردار شدند عبارت بودند از :

  1. اتحادیه جهانی یهودیان شرقی ( اتحادیه سفارادی ) با 15 نماینده .
  2. اتحادیه جهانی یهودیان اصلاح طلب با 12 نماینده ( مرکز آن در ایالت متحده آمریکا ) .
  3. سازمان جهانی زنان صهیونیست ( ویزو ) با 20 نماینده . هیأتهای وابسته به سازمان صهیونیسم جهانی به صورت هیأتهای ناظر در جلسه های کنگره شرکت می کنند . آنان حق بحث و گفت وگو و اظهار نظر را دارا هستند اما حق رأی دادن ندارند .

این هیأتها عبارتند از : کمیته مرکزی ، شورای سراسری صهیونیسم ، نمایندگان یهودیان مقیم در کشورها و نمایندگان سازمانهای کشوری صهیونیستی و اعضای هیأت قضایی .

همچنین هیأتهایی از جوانان ، دانشجویان و اعضای جنبش هجرت ، جهت مشارکت در جلسه های کنگره ( به صورت ناظر ) دعوت می شوند . این گونه هیأتها برای نخستین بار در کنگره 27 که از 9 تا 19/6/1968 در قدس برگزار شد شرکت کردند .

در کنگره 29 که از 20 تا 28/2/1978 در قدس برگزار گردید ، نمایندگانی از سازمانهای یهودیان جهان و به نمایندگی از کنیسه ها و فرقه های گوناگون یهود شرکت جستند . از آن میان :

  1. اتحادیه جهانی یهودیان شرقی .
  2. سازمان جهانی " ماکابی " .
  3. انجمن جهانی یهود پیشرو ( اصلاح طلب ) .
  4. شورای عالی کنیسه های محافظه کار .
  5. کنگره جهانی کنیسه ها و ارتدکسها .

مؤسسه های صهیونیستی و نهادهای آن :

کنگره صهیونیستی را می توان به عنوان پارلمان جنبش صهیونیسم جهانی به شمار آورد که از نظر تئوریک ، بالاترین قدرت در سازمان صهیونیسم جهانی است . کنگره ، قوانین را تصویب می کند ، گزارش دیگر مؤسه های صهیونیستی را دریافت کرده و مورد بررسی قرار می دهد سیاستهایشان را مشخص می سازد و موسسه های جنبش صهیونیستی و نهادهایمرکزی آن را انتخاب می کند که عبارتند از :

الف - شورای عمومی صهیونیسم

این شورا از نظر سلسله مراتب و اهمیت پس از کنگره قرار دارد و در فاصله میان برگزاری دو کنگره ، از اختیارات آن برخوردار است . احزاب و اتحادیه ها برحسب نسبت نمایندگیشان در کنگره صهیونیستی در این شورا حضور می یابند .

این شورا حداقل سالی یک بار تشکیل جلسه می دهد . میان جلسات دو شورای صهونیستی ، کمیته ای متشکل از حدود 20عضو امور روزانه مربوط به آن را انجام می دهد .

ب - کمیته اجرایی

وظایف آن اجرای مصوبات کنگره و شورای عمومی صهیونیسم است و در برابر هر دو مسئول می باشد . عضویت در کمیته اجرایی ( درحال حاضر ) طبق نسبت نمایندگی - احزاب و گروههای صهیونیستی در " کنیست اسرائیل " تقسیم می شود . از کنگره 27 سال 1968 تاکنون معمول شده است تا شماری از یهودیان غیر صهیونیست نیز به عضویت کمیته اجرایی درآیند .

شمار اعضای کمیته اجرایی در زمان " هرتزل " از پنج تن بیشتر نبود درحالی که در کنگره 28 سال 1971 به 21 عضو رسید . مرکز اصلی کمیته اجرایی شهر قدس است و شعبه ای نیز در شهر نیویورک و دفتری در لندن دارد . این کمیته به وسیله اداره هایش که ریاست آنها به عهده یک یا چند عضو کمیته اجرایی است ، انجام وظیفه می کند :

  1. اداره پذیرش مهاجرت .
  2. اداره مهاجرت جوانان .
  3. اداره جوانان پیشاهنگ .
  4. اداره اسکان .
  5. اداره سازماندهی .
  6. اداره تبلیغات .
  7. اداره روابط خارجی .
  8. اداره آموزش و فرهنگ " در نقاط پراکنده جهان " .
  9. اداره آموزش تورات در " نقاط پراکنده جهان " .
  10. اداره حسابداری .
  11. اداره مدیریت .
  12. اداره صندوق بنیادگذاری .

ج - ریاست سازمان صهیونیسم جهانی

هرتزل از سال 1897 تا هنگام مرگش درسال 1905 ریاست سازمان را به عهده داشت . در کنگره سوم ( 27/7 تا 2/8/1905 ) یک رهبری سه گانه به وجود آمد . کنگره تا سال 1946 یک رئیس برای سازمان صهیونیسم جهانی و رئیسی برای کمیته مرکزی انتخاب می کرد . کنگره 22 در سال 1946برای سازمان رئیس انتخاب نکرد . این منصب تا سال 1956 خالی بود تا این که کنگره 24 " ناحوم گولدمان " را برگزید .

همچنین کنگره 27 در سال 1968 و کنگره 28 و کنگره 29 برای سازمان صهیونیسم رئیس انتخاب نکردند و رئیس کمیته اجرایی به مثابه رئیس سازمان صهیونیسم جهانی به شمار می رفت . البته علت عدم گزینش رئیس سازمان صهیونیسم جهانی به ضعف سازمان در برابر " دولت اسرائیل " که به نحوی ملموس بر جنبش مسلط شد ، باز می گردد .

کادرهای حزبی درجه دوم احزاب و گروههای اسرائیلی ، بالاترین پستهای سازمان صهیونیسم جهانی را به عهده می گیرند درحالی که کادرهای قدیمی و باتجربه جهت رهبری " دولت " به کار گرفته می شوند .

از سوی دیگر ، رئیس کمیته اجرایی - که معمولاً به گروه پرنماینده در کنگره صهیونیستی وابسته است - می تواند در شرایطی که منجر به برپایی " دولت اسرائیل " گردیده است ، کار معمولی سازمان را پیش ببرد بدون این که موجودی مکرر و بی فایده به شمار آید یا این که ( درصورت انتساب به گروه اقلیت که احتمالش بسیار ضعیف است ) به اختلافهای بیهوده منجر شود .

د - دادگاه کنگره صهیونیسم

حداکثر از 25 عضو تشکیل می شود از جمله رئیس و نواب رئیس که شمارشان به پنج تن می رسد . دادگاه می تواند منشور سازمان را تغییر داده ، قانونی بودن تصویب نامه های مؤسسه های مرکزی صهیونیستی را مورد سؤل قرار دهد و اختلافهای میان مؤسسه ها به غیر از اختلافهای مالی ، را حل و فصل کند .

ه - - وکیل عمومی سازمان صهیونیسم جهانی

وظیفه وی دفاع از منافع سازمان در برابر دادگاه کنگره و ارائه پیشنهادات قانونی به سازمانهای مرکزی صهیونیسم است و در انجام این وظایف ، از یاری دو معاون و یک اداره حقوقی گسترده برخوردار است .

و - بازرس مالی سازمان صهیونیسم جهانی

وظیفه وی بررسی فعالیتهای مالی و اقتصادی سازمان صهیونیسم جهانی و ارائه یک گزارش سالیانه در این باره و مداخله در اختلافات مالی میان نهادهای سازمان و اظهار نظر پیرامون آن در شورای عمومی صهیونیسم در برابر کنگره است .

مختصری از تاریخ جناحهای سازمان صهیونیسم جهانی :

در نخستین کنگره سال 1897 سه جناح به ظهور پیوستند .

گرایش نخست : گرایش سیاسی به رهبری هرتزل بود که خواهان تأمین حمایتهای لازم برای برپایی دولت یهود توسطیک یا چند کشور بزرگ بود . این گرایش توسط " ماکسیم نورداو " ( جد حقیقی جنبش صهیونیسم تجدید نظر طلب ) و " ولفسون " و " وایزمن " ( اجداد صهیونیسم سراسری ) دنبال شد .

گرایش دوم : گرایشی بود که خواهان ادامه اسکان یهودیان در فلسطین - که پیش از برگزاری نخستین کنگره صهیونیستی آغاز شده بود - و نیز افزایش و سازماندهی و گسترش آن بود . و ریشه های این گرایش در انجمنهای " دوستداران صهیون " و " آموزشهای مکابی " بود که " اسرائیل زاتفویل " نمایانگر آن بود . وی نخستین انشعاب در میان سیاستمداران و عمل گرایان را در سازمان صهیونیسم جهانی به وجود آورد .

گرایش سوم : این گرایش به احیا و نشر آموزشهای دینی و اخلاقی دین یهود توجه داشت و دولت را ابزاری برای تحقیق این موضوع به شمار می آورد . رهبر این جناح و گرایش به نام خاخام " شلبل سکافر " از کنگره صهیونیستی به شهر " بالتیمور " آمریکا روی آورد و هسته جنبش " مزراحی " را در سال 1902 همراه با خاخام " ی . ل فیشمن " و نویسنده یهود " زنیف یعفتس " بنیاد نهاد .

جنبش " مزراحی " از هنگام برگزاری هشتمین کنکره صهیونیستی در لاهه هلند ( از 14 تا 21/8/1907 ) به عنوان یک سازمان مستقل در میان سازمان صهیونیسم جهانی به شمار می رود . مرکز جنبش " مزراحی " پس از جنگ جهانی اول به قدس منتقل شد . در سال 1949 ، کنگره جهانی مؤسسان جنبش " مزراحی " در قدس برگزار شد . جنبش " مزراحی " در سال 1956 با " هبوعیل همزاحی " در حزب ملی متدین ( مفدال ) ادغام شد ( نک : مفدال ، حزب - )

به تدریج بر اعتبار عملگرایان از یک سو و جنبش کارگری از سوی دیگر افزوده شد . این امر به کنگره های جنبش صهیونیسم که شهرک سازیهای یهودی نشین در زمینه کشاورزی را در " کنگره هشتم " و " شهرهای تعاونی " را در کنگره نهم و ترجیح " اتوواربورگ " بر " وولفسون " را به تصویب رساندند ، منعکس شد .

در حالی که نمایندگی جنبش کارگری صهیونیستی در کنگره دوازدهم سال 1921 از 8 درصد تجاوز نمی کرد . در کنگره 17 در سال 1931 به 29 درصد و در کنگره 19 در سال 1935 به 35 درصد افزایش یافت . جنبش کارگری با دو جناح [ماپام و ماپای] از اوایل دهه سی تا اواخر دهه هفتاد از نسبت بالایی از حمایت نمایندگان در کنگره های صهیونیستی و نهادهای سازمان صهیونیسم جهانی برخوردار شد . در درون " اسرائیل " نیز کارگران صهیونیست [ماپام و ماپای ]به اضافه گروههای دیگر از همان هنگام برپایی حکومت " اسرائیل " تا سال 1977 در ائتلافهای آن شرکت داشتند .

موضع جنبش " صهیونیسم سراسری " نیز میان جنبش دینیصهیونیستی ( مزراحی ) و جنبش کارگری صهیونیستی قرار داشت و با قدرت منابع مالی و پیوندهای بین المللی اش تا مدتها بر سازمان صهیونیسم جهانی چیرگی داشت . به عنوان نمونه جنبش " صهیونیسم سراسری " در کنگره 12 در سال 1921 به 73 درصد کرسیهای نمایندگی دست یافت .

انشعاب ژابوتنسکی و بنیادگزاری اتحاد جهانی " صهیونیسم اصلاح طلب " توسط وی ، به تضعیف سازمان صهیونیسم سراسری منجر شد که در کنگره 19 در سال 1935 تنها به 35 درصد کرسیها دست یافت .

پس از آن ، صهیونیسم دستخوش یک رشته انشعاب شد که با انشعاب گروه ( الف ) از گروه ( ب ) آغاز شد .

گروه ( الف ) وایزمن حامی او انگلیس را تأیید می کرد . بر عکس گروه ( ب ) که با وایزمن مخالف بود به مواضع آمریکا نزدیک شد .

مبارزه میان این دو گروه با تشکیل کنفدراسیون جهانی سراسری صهیونیسم که توسط دکتر " اسرائیل گلدشتاین " و " رزاهالبرین " در سال 1958 در لندن پایه گزاری شد ، به پایان خود رسید . این کنفدراسیون حدود نیم میلیون عضو را که در 24 کشور پراکنده هستند بر می گیرد .

همچنین اتحادیه جهانی سراسری صهیونیسم یا ( صهیونیستهای سراسری ) در همان سال 1958 بنیاد نهاده شد . و در ژوئیه 1962 کنگره ای به ریاست " ایمانوئل نیومن " برگزار کرد . این اتحادیه ، سازمانهایی را نظیر سازمانهای کنفدراسیون پیش گفته در بر می گیرد .

این دو گروه در درون اسرائیل به دو حزب لیبرال ( که بخشی از ائتلاف لیکود و پیش از آن ناحال را تشکیل می داد ) و حزب لیبرال مستقل ( که به مواضع کارگر نزدیک است ) تبدیل شدند .

جنبش حیروت - هستاجر : این جنبش دنباله رو مکتب سیاسی هرتزل است و " ماکسیم نورداو " را نیاکان بزرگ خویش می شمارد . این جنبش نزد " نورداو " و " ولادیمیر ژابوتنسکی " آموزش دیده است . وی در سال 1914 با کمیته اجرایی سازمان صهیونیسم درباره تشکیل نیروهای ویژه یهودی برای جنگ در فلسطین - که ضرور تا زیر فرماندهی انگلیسیان نباشد - اختلاف پیدا کرد . اختلاف ژابوتنسکی با رهبری جنبش صهیونیسم پس از جنگ جهانی اول - با وجود انتخاب وی در سال 1921 به عنوان عضویت کمیته اجرایی سازمان صهیونیسم - از سر گرفته شد . وی پس از موافقت سازمان صهیونیسم با کتاب سفید ( که انگلیس در سال 1922 منتشر کرد ) از جنبش کناره گرفت .

ژابوتنسکی پس از دو سال و نیم ، سازمان صهیونیستی نوینی به نام " اتحادیه صهیونیستهای اصلاح طلب " را تشکیل داد که بعدها به سازمان صهیونیستی ملحق شد . سپس در اویل دهه سی ، یک بار دیگر از این سازمان بیرون رفت . این کناره گیریاز سازمان باعث انشعاب در جنبش ژابوتنسکی شد ، به گونه ای که " شتریکر " و " لیشتایم " با وی به مخالفت برخاستند . ژابوتنسکی کمیته اجرایی جنبش خود را منحل کرد و مخالفانش حزب دولت یهود را به وجود آوردند ( ن . ر : ژابوتنسکی )

در سپتامبر 1935 ژابوتنسکی یک کنگره مؤسسان برگزار کرد و بنیاد گذاری " سازمان صهیونیسم نوین " را اعلام کرد . فعالیت این سازمان تا سال 1946 به دراز کشید تا اینکه با انضمام به حزب " دولت یهود " که به " حزب صهیونیستهای اصلاح طلب متحد " تغییر نام داده بود به سازمان صهیونیسم جهانی پیوستند .

در سال 1948 " جنبش حیروت " به رهبری مناخم بگین که جنبش " بتار " در لهستان را رهبری می کرد تشکیل شد . وی از سال 1943 فرمانده گروه تروریستی " اتسل " شد که جنبش تجدید نظر طلب دردهه سی آن را به وجودآورده بود . بگین و هوادارانش وجود جنبش اصلاح طلب را نادیده گرفتند . این دو جنبش در نخستین انتخابات کنیست ( پارلمان ) با دو فهرست نامزدهای جداگانه شرکت کردند .

پس از آن گفت وگوهایی انجام گرفت که به پیوستن " حیروت " به اتحادیه جهانی اصلاح طلبی صهیونیست ، منجر شد . ( ن . ر : حیروت ، جنبش - )

نقش احزاب ، دسته ها و جنبشهای سیاسی دیگر همچنان در حاشیه است و فعالیت آنها در نهایت به یکی از گرایشهایی که قبلاً به آنها

اشاره شد تمایل دارد .

اتحادیه های جهانی شرکت کننده در کنگره 29 :

سه اتحادیه جهانی زیر با عضویت کامل نظیر سایر احزاب و گروهها و سازمانهای صهیونیستی در کنگره شرکت کردند .

1 - اتحادیه جهانی یهودیان شرقی :

فدراسیون سفاردیها در فلسطین در سال 1920 تشکیل شد . سپس سازمان مرکزی سفاردیهای اسرائیل به وجود آمد .

  • کنگره سیزدهم که در " کارلوی واری " چکسلواکی ( 6 - 18/8/1923 ) خواهان گردهمایی نمایندگان یهود سفاردی شد و تصمیم گرفت تا برای تشکیل کنگره جهانی انجمنهای سفاردی در قدس ، فعالیت آن آغاز شود . در تاریخ 10/2/1952 یک کنگره در قدس برگزار شد . در آن مسایل یهودیان سفاردی که مهمترینشان فقر و ضعف فرهنگی و تضاد با اشکنازیها بود را مورد بحث قرار گرفت داد . ( ن . ر : سفاردی ، یهودیان - )

این کنگره تصمیم به ایجاد اتخادیه یهودیان سفاردی گرفت . سازمان صهیونیسم جهانی نیز از این گرایش حمایت کرد و با کمک مالی به دفتری که برای این منظور در قدس تشکیل شدهبود به پشتیبانی از آن همت گماشت .

در تاریخ 15/8/1925 کنگره جهانی سفاردی انجمنهای سفاردی در شهر " وین " و با حضور هیأتهایی به 68 نماینده ، و از پانزده کشور ، برگزار شد . این کنگره تصمیم به ایجاد اتحادیه سراسری جهانی انجمنهای سفاردی گرفت . یک کمیته اجرایی که مرکز آن قدس بود ، تشکیل شد . وظیفه این کمیته تدوین برنامه اتحادیه و دامنه فعالیتهای ( فرهنگی ، ملی ، دینی و غیره ) آن بود . " لوواد یا قمحی " تا چند سالی ریاست دبیرخانه اتحادیه را به عهده داشت .

در ماه مه 1930 کنگره انجمنهای سفاردی در بالکان در شهر بلگرد برگزار شد . این کنگره این بخش را - که دفتر آن در قدس به دلایل فراوان و از آن میان مشکلات مالی بسته شده بود - دوباره فعال کرد .

شماری از یهودیان شرقی ساکن فرانسه در اوایل دهه سی ، یک کمیته اجرایی ویژه خود به وجود آورده و به پیوندهای میان انجمنهای سفاردی جانی دوباره بخشیدند . آنان یک نشریه به زبان فرانسه به نام " یهودیان سفاردی " منتشر کردند و خواهان برگزاری یک کنگره جهانی شدند .

در 26/5/1935 مسیر " فرانسیس مونتویوری " کنگره ای را با حضور 25 نماینده از 13 کشور در لندن برگزار کرد . سه سال بعد یک کنگره دیگر با حضور 39 نماینده به نمایندگی از 26 انجمن از 13 کشور در آمستردام برگزار شد . این کوششها به همان سرنوشت کوششهای پیشین دچار شد .

پیامدهای جنگ جهانی دوم و از آن میان اعلام برپایی " دولت اسرائیل " انجام گفت وگوهایی را در پاریس ، لندن و نیویورک ضروری ساخت که منجربه تشکیل کنگره ای شد که در 4/11/1951 در پاریس برگزار شد . در آن کنگره هیأتهایی از 28 کشور و از آن میان هیأت " اسرائیل " شرکت کردند . کنگره به سبب حضور برخی شخصیتهای مهم نظیر " رینیه کاسین " ( برنده جایز صلح نوبل ) و " موشه شارت " ( وزیر خارجه اسرائیل ) از جو ویژه ای برخوردار بود .

مبالغ ارایه شده از سوی آژانس یهود و انتخاب کمیته اجزایی به ریاست " اشربنیاتوری " به احیای اتحادیه جهانی یاری رساند . " اشربنیاتوری " پس از کنگره قدس در 9/5/1954 کناره گرفت و جای وی را " دتزیل سیباگ مونتویوری " گرفت که تا سال 1968 رئیس این کمیته بود . این اتحادیه به مسایل تبعیض آمیزی که یهودیان شرقی چه در اسرائیل و چه در خارج از آن رنج می بردند ، اهتمام می ورزد .

تشکیل شوراهای اقلیمی این اتحادیه در اسرائیل ، آفریقا و آمریکا به نتایج مثبتی نیانجامیده است . با این حال ، این اتحادیه توانست یک دانشکده که در حقیقت یک مدرسه دینی است در " رامات گان " ایجاد کند و شماری از نشریه ها و کتابهایی کهبه موضوعات ویژه سفاردیها در اسرائیل و خارج از آن مربوط می شود ، منتشر سازد .

همان گونه که پیش از این گفته شد این اتحادیه با 15 نماینده در کنگره 29 صهیونیسم جهانی در سال 1978 شرکت کرد .

2 - اتحادیه جهانی یهودیان اصلاح طلب :

این جریان تحت تأثیر جنبش " هاساکالا " یا/روشنگرایی/و اندیشه های لیبرالی و ایده آلیستی که در قرن نوزدهم رواج داشت ، در آلمان به وجود آمد . اصلاح طلبان تصور می کردند که عنایت الهی تنها شامل حال آنان شده است که درتمامی مناطق جهان پراکنده باشند و مردم به اصول آزادی و عدالت و برابری و صلح فراخواند .

آنان اعتقاد داشتند که جدا کردن یهودیان از اطراف جهان و محدود کردن آنان در محدوده یک " دولت یهودی " از یک سو ، توهین به بشریت و از سوی دیگر برخلاف اراده خداوند است . با توجه به این اصول ، می توان جریان اصلاح طلب را از پرشورترین گرایشهای لیبرالی و ایده آلیستی برای آمیختن با دیگران به شمار آورد . این سخن آنان در مرکز اصلی شان در ایالت متحده آمریکا رایج بود که " ما از نظر ملیت آمریکایی هستیم و شور و شوق ما برای یک میهن شرقی فلسطینی نیست ، قلبهایمان اینجاست خانه هایمان اینجاست ، اینجا در آمریکا . "

اصلاح طلبان با صهیونیسم مخالفت داشته همچنان که در کنگره سال 1845 فرانکفورت ، کنگره سال 1869 فیلادلفیا و کنگره سال 1885 پترزبورگ و کنگره خاخامهای یهودی در سال 1889 با آن مخالف ورزیدند . از آن جایی که ایالات متحده آمریکا مرکز اصلاح طلبان بود این جریان بیانگر مصالح بورژوازی یهود در جامعه آمریکا بوده و از سیاست داخلی آمریکا پیروی می کرد که در قرن گذشته خواهان ترک هرگونه وابستگیهای اروپایی توسط یهودیان و آمیختن در مردم آمریکا شده بود .

اصلاح طلبان آمریکا به دو جریان تقسیم شدند :

جریانی که به دشمنی خود با صهیونیسم و با برپایی دولت یهود درفلسطین ادامه داد . و از صحنه سیاست داخلی آمریکا ، منزوی شد .

جریان دیگر از موضع دشمنی با صهیونیسم به موضع بی طرفی نسبت به آن و از اواسط دهه سی به موضع تأیید آن تغییر جهت داد .

کار این جریان به برگزاری کنگره و تشکیل اتحادیه جهانی منجر شد . این کنگره شاخه هایی در بیست و پنج کشور ایجاد کرد و مرکز اصلی آن به شهر قدس منتقل شد " ریچادهرش " مدیر اجرایی " اتحادیه جهانی یهودیان اصلاح طلب " به پستهایی در کمیته اجرایی سازمان صهیونیسم جهانی دست یافت . این امر پس از تصمیم کنگره بین المللی برگزار شده در ژوئیه 1974مبنی به پیوستن سازمانهای اتحادیه جهانی اصلاح طلبان به سازمان صهیونیسم جهانی ، انجام گرفت .

اتکای این اتحادیه جهانی به ویژه بر شاخه اش در ( میلواکی ) ایالات متحده آمریکا و مرکزش در آفریقای جنوبی و شاخه هایش در " اسرائیل است .

3 - سازمان جهانی زنان صهیونیست ( ویزو ) :

این سازمان در ژوئیه 1920 به ابتکار " ادیث ایدرو " ، " مانگودمن " ، " هنری تارویل " ، " روبیکاسیف " و " ویرا وایزمن " تشکیل شد . کنگره مؤسسان در سال 1920 " روبیکا سیف " را به عنوان رئیس سازمان برگزید و شهر لندن را مرکز اصلی سازمان تعیین کرد .

در سال 1922 یک کمیته اجرایی فلسطینی انتخاب شد و در سال 1930 اتحادیه " هداساه " به عنوان نماینده سازمان در فلسطین تعیین شد . اتحادیه " هداساه " همان اتحادیه زنان صهیونیست در آمریکا است که در سال 1913 به ابتکار " هزدئیل صولد " در نیویورک تشکیل شد . این سازمان درسال 1913 کارهای ارتباطات پستی و پزشکی را در فلسطین انجام می داد وبیمارستانها و درمانگاههایی در فلسطین ایجاد می کرد و بر مهاجرت جوانان از ایالات متحده آمریکا نظارت داشت . ( ن . ر : هداساة ، جنبش - )

کنگره جهانی در سپتامبر 1951 در قدس برگزار شد و مورد زیر را به تصویب رساند .

هدف سازمان متحد ساختن زنان یهودی درباره مسائل زیر است .

  1. فعالانه در آباد ساختن و حمایت از اسرائیل و به وسیله سازمانها و خدماتشان به " اسرائیل " در زمینه های زیر مشارکت کنند :

الف : آموزش کشاورزی و خدمات خانگی و اقتصاد خانگی و دیگر حرفه ها به دختران جوان .

ب : توجه به کودکان و شیر دادن آنان .

ج : توجه به فعالیتهای جوانان .

د : توجه به مهاجران جدید .

ه - : یاری رسانی و آموزش به زنان مهاجر به منظور آمیختن در زندگی کشور جدید .

و : تکامل جنبش ( ویزو ) به عنوان یک مؤسسه مؤثر در اسرائیل به وسیله اتحاد و با تمامی مؤسسهای وابسته به آن .

  1. تقویت پیوندهای فرهنگی و معتوی میان " مناطق پراکنده جهان " و " اسرائیل " :

الف : گسترش آموزش زبان عبری ، تاریخ ادبیات یهود .

ب : تهیه اطلاعات مهم معاصر برای فعالیتهایی که ( ویزو ) باید از کانالهای مناسب انجام دهد .

ج : یاری رسانی و تشویق زنان و جوانان در مناطق پراکندهجهان برای مهاجرت به اسرائیل .

فرم سازمانی :

کنگره ای که هر چهار سال تشکیل می شود و عالی ترین نهاد سازمان صهیونیستی زنان است . این کنگره یک خانم رئیس و یک کمیته اجرایی مرکب از 25 عضو از اسرائیل و 25 عضو از کشورهای دیگر را انتخاب می کند . اعضای کمیته اجرایی ، رئیس ، مسئولیتها و وظایف کمیته را تعیین می کنند و هر یک سال یا 18 ماه نیز جلسات خود را برگزار می کنند . شمار اعضای ( ویزو ) بیش از 000,300 تن می گردد که ( 85000 ) عضو آن در " اسرائیل " و سایرین در 50 کشور اروپای غربی ، جنوب و مرکز آمریکا ، کانادا ، آفریقای جنوبی ، استرالیا ، نیوزلند و شماری از کشورهای آسیا و آفریقا به سر می برند . ( ویزو ) عضو سازمان جهانی است و در کنگره 29 ، بیست عضو آن شرکت داشتند .

کنگره 23 به این سازمان حق داشتن یک کرسی در آژانس یهود و چهار کرسی در شورای سراسری صهیونیسم را بخشید . ( ویزو ) همچنین در شورای سازمانهای زنان در ( اسرائیل ) و در شورای جهانی یهود عضو است .

4 - شورای عالی کنیسه های محافظه کار :

جریان محافظه کار در میان محافل یهودی اروپای شرقی به کمک تشویق محافل اریستوکرات " سفاردی " در نیمه دوم قرن گذشته به وجود آمد . کنیسه های محافظه کار در نیمه راه میان اصلاح طلبی لیبرالیستی و ارتدکس جزمی قرار گرقتند . این جریان از تقویت پیوندهای میان یهودیان اروپای شرقی در آمریکای شمالی دفاع کرد که این امر بر مراسم مذهبی کنیسه های محافظه کار نیز تأثیر گذاشت .

از سوی دیگر این کنیسه ها بر خلاف کنیسه های ارتدکس ، آداب و رسوم جامعه ای را که بدان مهاجرت کردند تحریم نکردند . بدین ترتیب به مواضع اصلاح طلبانه نزدیک شده ، خود را وارث شرعی اصلاح طلبان و ارتدکسها به شمار می آوردند . عملاً صفوف محافظه کاران - به حساب دو جریان پیشین و به سبب اختلافها و انشعابهای میان آنان - تقویت شد . در نتیجه ، این جریان جنبش صهیونیست را تحریم نکرد بلکه بر عکس رهبران این کنیسه ها پستهای مهمی را در جنبش صهیونیستی در ایالات متحده اشغال کردند و همان گونه که اشاره شد ، شورای عالی کنیسه های محافظه کار در کنگره اخیر سازمان صهیونیسم جهانی ، دارای رأی مشورتی بودند .

  1. کنگره جهانی کنیسه های ارتدکس :

این جریان بر بنیاد مذهبی متعصبی تکیه دارد که با ظهور " اگودات یسرائیل " ، " ناطوری کارتا " ، " هاسیدیه " و " مزراحی " نمایانده شده است . چنانکه گفته شد یهودیان آمریکا در نخستین کنگره صهیونیستی ، چهار نماینده داشتند که یکی ازآنان خاخام " شلبل سکافر " بود که بیانگر گرایش سوم پیش گفته بود .

سکافر به هنگام بازگشت بالتیمور جنبش ( مزراحی ) را بنیاد نهاد که شاخه هایش در آمریکا و کانادا گسترش یافت .

با وجود آن که این سازمان در مقابل علم و پیشرفت قرار داشت . با این حال " اتحادیه هیأتهای دینی ارتدکس " ، " انجمن روحانیون یهودی ارتدکس " ، انجمن دانشجویان ، انجمن جوانان و مدارس و جمعیتهای خاخام و نظایر آن را به وجود آورد . " اگودات یسرائیل " توانست این جنبش را به جنبشی جهانی تبدیل کند . و مرکزی را در قدس و در سازمان صهیونیسم جهانی برای آن تهیه کند .

جنبش " ماکابی " :

نام " ماکابی " همچون نام صهیون از تاریخ کهن یهود گرفته شده است . این نام در گذشته توسط جنبشی پا گرفته در انگلستان ، به کار گرفته شد که خواهان بهبود قدرت بدنی جوانان " گتوها " بود . در پایان قرن نوزدهم " افرایم اش کیشور " ریاست سازمان " ماکابی " را به عهده گرفت و ادعا کرد که این سازمان فرقه کهن " ماکابی " را به اجرا در می آورد . این سازمان برای انگلستان تا چندی پیش مراسم و فراخوانیهای خویش را به صورت پنهانی انجام می داد . این جنبش به گونه ای گسترش یافت که جنبش صهیونیستی نتوانست در انگلستان گسترش یابد مگر به وسیله " ماکابی " و در نتیجه این سازمان هیچ گاه از جنبش صهیونیسم جهانی دور نبوده است .

از سوی دیگر ، باشگاههای ورزشی یهودی که در پایان قرن گذشته در مرکز و شرق اروپا ایجاد شدند نامهایی انتخاب کردند که دلالت بر قدرت و تندرستی داشت و به تصمیم کنگره چهارم جنبش صهیونیسم با تشویق " ماکیسم نورداو " متحد شدند . در سال 1900 نخستین نشریه ورزشی به نام " ماکابی " توسط باشگاه " بارکوخفا " منتشر شد تا پیش از جنگ جهانی اول این باشگاهها خود را وابسته به اتحادیه ورزشی یهود دانسته و کنگرههایی در تائید جنبش جهانی صهیونیسم برگزار می کردند . در آغاز دهه بیست شمار اعضای این اتحادیه به 000,100 عضو زن و مرد و در پایان دهه سی این شمار به 000,200 عضو افزایش یافت . این اتحادیه پس از انتقال مرکزش به تل آویو ( پس از تشکیل دولت اسرائیل ) مسابقه های ( ماکابی ) را به تقلید از مسابقه های ( المپیک ) برگزار میکند شمار اعضای آن در سال 1979 به 000,250 عضو در 33 کشور رسیده است . اتحادیه جهانی " ماکابی " اکنون یک اتحادیه ورزشی جهانی ویژه یهودیان درون و بیرون اسرائیل به شمار می رود و در کنگره ( 29 ) سازمان صهیونیسم جهانی به عنوان ناظر شرکت داشته است .

مآخذ :

  1. لنی برنر : مشت آهنین ، حسین ابوترابیان ، انتشارات اطلاعات ، 1370 .
  2. بولتن های خبرگزاری وفا ، سازمان آزادی بخش فلسطین ، شماره های 1168 - 1163 .