جنوب لبنان ، تجاوز اسرائیل به - 1978

از دانشنامه فلسطین


تجاوزى که نیروهاى اسرائیلى از نخستین ساعتهاى روز 15/3/1978 بر جنوب لبنان آغاز کردند و شش روز متوالى ادامه داشت ، از لحاظ حجم نیروهاى شرکت کننده و وسعت منطقه عملیات و هدفهاى تجاوز ، یکى از بزرگترین عملیات جنگى بود که در آن منطقه روى داد . هر چند که فرماندهى اسرائیل از عملیات فدائیان فلسطین در داخلى سرزمینهاى اشغالى در تاریخ 11/3/1978 ( نک : کمال عدوان ، عملیات ) بهانه اى براى حمله خود یافت ، اما همه شواهد حاکى است که برنامه ریزى آن از خیلى پیش تر انجام گرفته بود و تنها منتظر فرصت مناسب براى اجراى آن بودند .

عوامل چندى در پس تمایل شدید اسرائیل براى تسلط بر جنوب لبنان وجود دارد ، مانند :

  1. عامل دینى که مدعى است جنوب لبنان نیز بخشى از زمین میعاد یا سرزمین موعود است که در تورات یاد شده است .
  2. عامل اقتصادى که در نیاز شدید به منابع آب تجلى مى یابد .
  3. عامل امنیتى که رود لیطانى را مانعى طبیعى مى بیند که عملیات دفاعى را آسان مى گرداند .
  4. عامل فلسطینیان که مهم ترین و مؤرترین عامل است . زیرا وجود نیروهاى مقاومت فلسطینى در این منطقه ، منبع خطر و نگرانى همیشگى براى مهاجرنشینهاى شمالى در اسرائیل مى باشد و بسیارى از آنان را واداشته که به داخل مهاجرت کنند ، و آنان را که مانده اند نیز هراسان و نگران نگه داشته است .
  5. بهره گیرى از جنگ داخلى لبنان و به کار گرفتن حمله اسرائیلیها به عنوان وسیله اى براى افزایش پراکندگى و اختلاف در میان لبنانیها و محکم تر کردن رابطه با بخشى از آنان ، که نسبت به مقاومت فلسطینى نظر مثبتى ندارند و برانگیختن آنها علیه بخش دیگر لبنانیها که با مقاومت فلسطین همدل هستند . این نقشه ، عملاً به ایجاد یک حوزه فرقه اى در جنوب لبنان ( میلیشاى سعدحداد ) انجامیده است که با اسرائیل همکارى مى کند . همه اینها در پى تجاوز اسرائیل ایجاد شد .

الف - اهداف عملیات :

اسرائیل از تجاوز به جنوب لبنان اهداف زیر را دنبال مى کرد .

  1. هدف نخست همان بود که در اعلامیه رسمى اسرائیل " براندازى پایگاههاى فدائیان در طول مرزها و همچنین تمامى تأسیساتى که براى آموزش به کار مى گیرند و از آنها براى حمله علیه اسرائیل استفاده مى کردند " وصف شد .
  2. هدف دوم به گفته ژنرال مردخاى گور رئیس ستاد اسرائیل ایجاد " کمربند امنیت " در امتداد مرزهاى لبنان و در عمق 10 کیلومترى خاک آن کشور بود . این کمربند براى دور کردن پایگاههاى موشکى و توپخانه از مهاجرنشینهاى اسرائیلى و محروم ساختن فدائیان از آزادى حرکت و فعالیت در داخلسرزمینهاى اشغالى یا در طول مرزهاى آن با لبنان به کار گرفته مى شد .
  3. هدف سوم کوشش براى درگیر کردن واحدهاى نظامى سوریه بود که به نیروهاى بازدارنده عربى در لبنان ملحق شده بودند و کشیدن آنها به یک جنگ ناخواسته در زمان و مکان ناخواسته و در نتیجه ، تضعیف قدرت ارتش سوریه . علاوه بر همه اینها آزمندى دیرینه صهیونیستها براى تسلط بر جنوب لبنان نیز در میان بود که مى خواست در آنجا نیز عمل انجام شده را ایجاد کند و راه را براى اقدامهاى بعدى هموار سازد . رئیس ستاد اسرائیل در یک مصاحبه با روزنامه معاریو اظهار داشته بود که حمله به جنوب لبنان " یک اقدام نظامى بود که راه را براى عملى کردن اقدامهاى سیاسى بعدى و نیز براى ایجاد یک وضع کاملاً جدید در تمام منطقه خاور میانه هموار کرد . "

ب - اندیشه کلى عملیات :

براى تحقق این هدفها ، فرماندهى اسرائیلى تصمیم گرفت عملیات جنگى وسیعى را در یک جبهه وسیع در حدود 100 کیلومتر اجرا کند . در این عملیات نیروهاى سه گانه زمینى و دریایى و هوایى شرکت مى کنند و بیشترین فشار شکننده را علیه نیروهاى فلسطینى و نیروهاى پشتیبانى آنها در منطقه به وجود مى آورند . این برترى ، به نیروهاى حمله کننده اجازه مى دهد که با حداقل خسارت ، مأموریت خود را با سرعت انجام دهند . و چنانچه نیروهاى سوریه وارد معرکه شدند ، با آنها نیز درگیر شود .

اسرائیل ، عملیات فدائیان ( چریکها ) را که قبل از این تجاوز انجام گرفته بود در یک یورش تبلیغاتى وسیع براى جلب آراى عمومى جهانیان به سود خود به کار گرفت ، و درحالى که تدارکات نظامى خود را سامان مى داد ، زمینه روانى پذیرش تجاوز را فراهم کرد . یک روز پس از عملیات فدائیان یعنى در تاریخ 12/3/1978 یک تیپ مکانیزه را به نهاریا نزدیک مرز لبنان فرستاد ، و به طور محرمانه در بعضى تشکیلات نظامى منطقه شمالى اعلام بسیج کرد . این بسیج تا سطح یک لشگر زرهى اعمال شد و همه نیروهایى را که در فلات جولان بودند ، به حال آماده باش درآورد .

از صبح روز 13/3/1978 تشکیلات جنگى اسرائیلى به نحو زیر پخش گردید :

  1. یک تیپ زرهى که در منطقه هاى جوشریم - دفنه - معیان باروخ مستقر گشت .
  2. استقرار یک تیپ زرهى در منطقه خالصه - کفار جلعادى - مرجعیون .
  3. یک تیپ مکانیزه در منطقه سعسع - برعام - صفصاف مستقر شد .
  4. یک تیپ مکانیزه در منطقه رأس الناقوره - بصه - حانیتا استقرار یافت .

نیروهاى پشتیبانى نیز در مناطق نزدیک پشت جبهه استقرار یافتند و رده دوم خط حمله را تشکیل دادند .

ج - جریان عملیات جنگى :

با زمینه سازى بمباران توپخانه به مدت یک ساعت ، تجاوز اسرائیل در ساعت 1 روز 15 مارس آغاز شد . هدف تجاوز بیشتر بر پایگاههاى مقاومت فلسطین و به ویژه آن پایگاههایى که بر محورهاى پیشرفت نیروها مسلط بودند ، متمرکز بود . در ساعت 2 نیروهاى اسرائیلى بر پنج محور زیر از مرزهاى لبنان عبور کردند :

  1. محور مطله - مرجعیون
  2. محور عدسیه - طیبه
  3. محور برعام - مارون الرأس - بنت جیبل
  4. محور یادین - جبین - شمع
  5. محور ناقوره - رأس بیاضه - صور

پیشروى نیروهاى تجاوزگر در این مرحله با احتیاط شدید توأم بود تا از هرگونه خسارات سنگین جلوگیرى شود . همچنین تراکم آتشبار توپخانه را به دنبال داشت که پس از مرحله زمینه سازى اولیه به حالت پشتیبانى از نیروهاى پیشرونده در آمد . با روشن شدن هوا ، نیروى هوایى اسرائیل نیز وارد معرکه شد و مواضع فلسطینیان را به شدت بمباران کرد . ستونى که بر محور ساحلى ( منطقه ناقوره ) پیشروى مى کرد نیز از آتش کشتیهاى جنگى که بر بندر صور و اردوگاه رشیدیه در جنوب آن فرو مى ریخت استفاده مى کرد . یک گردان از تکآوران نیروى دریایى نیز در منطقه عزیه در فاصله 10 کیلومترى جنوب صور در ساحل پیاده شد .

در ساعت 16 همان روز نیروهاى تجاوزگر به خط فریدیس - ابل السقى - بلاط - بلندیهاى قنطره - کفرتبنین - طیرى - شمع - رأس بیاضه ، یعنى به فاصله 10 - 7 کیلومتر از مرزهاى بین المللى لبنان رسیدند .

عملیات دشمن در روزهاى 16 و 17 مارس صرف تحکیم مواضع اشغالى و پاکسازى آنها از هرگونه مقاومت ، گردید . توپخانه و نیروى هوایى نیز در این دو روز بیشتر حملات خود را بر مواضع فدائیان که هنوز اشغال نشده بود متمرکز کردند ، و با وارد کردن خسارت و خرابى ، زمینه را براى اشغال آنها آماده کردند .

در روز چهارم جنگ ( 18 مارس ) دشمن پیشروى خود را بر محورهاى قبلى ادامه داد . على رغم مقاومت شدید نیروهاى فلسطین و نیروهاى پشتیبان آنها ( نیروهاى مشترک ) ، اسرائیلیها توانستند در شب همانروز به خط هباریه - خربدیس - کوکبا - مرجعیون - دیرالسریان - قنطره - صفد - بطیخ - تبنین - طیرى - صدیقین - عزیه - مزرعه جل البحر ، برسند .

در همان وقت نیروى هوایى بمباران مواضع فدائیان و راههاى امداد آنها را ادامه داد و نیروى دریایى نیز همچنان به محاصره جنوب صیدا و بمباران صور و رشیدیه پرداخت .

ستون دشمن که بر محور ساحلى پیشروى مى کرد ، کوشش نمود که با همکارى نیروى دریایى و نیروهاى پیاده شده از دریا به سرعت به سوى صور راه بگشاید ، ولى همه کوششهایش با شکست روبه رو گشت و خسارتهاى سنگینى را متحمل شد . این وضعیت فرماندهى اسرائیلى را واداشت که از روز 18 مارس تلاشهاى خود را بر روى شهر صور متمرکز کند . از این رو نیروهاى آن در سه جهت به سوى آن شهر حرکت کرد :

  1. قنطره - حریقه - دیرقانون - بجه - برج رحال
  2. سلطانیه - شهابیه - جویا - بازوریه - حاراتا
  3. صدیقین - قانا - تبولیه - ناقوره - رأس البیاضه

دشمن همچنین در منطقه حنیه و معلیه نیروهاى هوابرد خود را فرود آورد . در شب همان روز توانست محاصره صور را از جنوب به وسیله نیروهاى زمینى و از غرب توسط نیروى دریایى ، تکمیل کند .

از صبح روز 20 مارس دشمن آتش توپخانه و نیروى هوایى و دریایى خود را به طور کامل بر مراکز مقاومت در اطراف صور ، و بر خود شهر و بندر آن ، متمرکز کرد . ستونهایى از جهتهاى گوناگون پیشروى آغاز کردند تا باقیمانده مقاومت را در شهر درهم شکنند و وارد شهر شوند . اما على رغم برترى خرد کننده و بمباران بى وقفه شان ، در مأموریت خود با شکست روبه رو شدند . نیروهاى مشترک نبرد دفاعى شدیدى را تحمل کردند و على رغم حملات مکرر دشمن در طول دو روز ، مانع ورود نیروهایش به شهر گشتند . وضع بر همین منوال باقى ماند تا آنکه هر دو طرف موافقت خود را با قطعنامه شوراى امنیت درباره آتش بس اعلام کردند و آن را به اجر درآوردند .

د - تاکتیک اسرائیلیها :

دشمن اسرائیلى در حمله خود ، تشکیلات پى درپى تانکها و نیروهاى مکانیزه پیاده را همراه با آتش سنگین توپخانه و هواپیماها براى از بین بردن یا حداقل خنثى کردن هرگونه مقاومت احتمالى به کار گرفت . به این ترتیب امیدوار بود که بتواند مأموریت خود را در کمترین زمان و با حداقل خسارت به پایان برساند . همچنین براى آنکه پیشروى نیروهایش سریعتر انجام گیرد و بتواند در برخى جاها به طور غافلگیرانه عمل نماید ، برخى از نیروهاى خود را با هواپیما انتقال داد و برخى دیگر را از راه دریا پیاده کرد .

نیروى هوایى نیز به طور وسیع به کار گرفته شد ، به حدى که فرمانده نیروى هوایى اسرائیل ، ماژور ژنرال دیوید عورى ، در یک سخنرانى براى افسران امنیتى اسرائیل چنین اظهار کرد " نیروهاى اسرائیلى که به لبنان حمله کردند پوشش هوایى بى سابقه اى دریافت کردند که هرگز دریافت نکرده بودند و احتمال نمى رود که در آینده نیز دریافت کنند . دلیلش بود که نیروى هوایى درصدد رسیدن به سه هدف بود : تأمین پوشش هوایى براى نیروهاى زمینى ، از بین بردن توپخانه فدائیان و بریدن و از بین بردن راههاى امداد . نیروى هوایى توانست در این مأموریتها موفق شود ، از این رو که ارتش اسرائیل در یک جبهه مى جنگید و دشمن نیروى هوایى نداشت . "

تاکتیک اسرائیل بر نفوذ نیروهاى زرهى سنگین در یک جبهه وسیع متکى بود که با زمینه سازى بمباران توپخانه اى پیگیر و شدید ، و قطع راههاى امداد و محاصره منطقه عملیاتى با هواپیماها و کشتیهاى جنگى صورت گرفت . فرماندهى اسرائیلى امیدوار بود که نیروهاى مشترک بدون جنگ ، عقب نشینى کنند و نیروهاى اسرائیلى ظرف 24 ساعت به رودخانه لیطانى برسد و پس از آن منطقه را پاک سازى کند و عملیات را در 48 ساعت به پایان برساند . ولى على رغم برترى چشمگیر در نفرات و تسلیحات ( 30 هزار سرباز اسرائیلى در مقابل 3 - 2 هزار فدایى ) تا روز پنجم جنگ نتوانست نفوذ خود را به عمقى بیش از 15 کیلومتر برساند . یعنى به طور متوسط روزانه 3 کیلومتر پیشروى و این براى نیروهاى زرهى که از برترى کمى و کیفى و از پشتیبانى دریایى و هوایى مداوم برخوردارند ، بسیار کند است .

هواپیماهاى اسرائیلى براى وارد کردن حداکثر خسارات جانى در صفوف نیروهاى مشترک ( نیروهاى مقاومت فلسطین و نیروهاى پشتیبان آنها ) بمبهاى خوشه اى به کار بردند . وزنهر کدام از این بمب ها به 500 پوند مى رسد و داخل هر یک تعدادى ( 747 - 267 ) بمب کوچک وجود دارد که در منطقه وسیعى پراکنده مى شود . ( اسرائیل ) این بمبها را نه تنها علیه جنگجویان فلسطینى بلکه روى غیرنظامیانى که از روستاهاى خط مقدم فرار مى کردند ، به کار برد ، و یک جنایت فجیع دیگر به جنایتهاى پیشین اضافه کرد .

دشمن همچنین براى اولین بار هواپیماهاى آمریکایى اف - 15 و تانک اسرائیلى " میرکاوا " را به کار گرفت تا توانائیهاى این تجهیزات جدید و درجه دقت آنها را ارزیابى کند و دستگاههاى الکترونیک هواپیماى ف - 15 را بیازماید .

ه - مقاومت فلسطینیان :

مقاومت فلسطین هرگز با چنین تهاجمى از نظر وسعت منطقه عملیات ( طول جبهه 100 کیلومتر و عمق آن 18 کیلومتر بود ) ، روبه رو نشده بود ، و با دشمنى مقابله کرد که از لحاظ نفرات و مهمات برترى چشمگیرى داشت . از اینها مهم تر آنکه افراد مقاومت ناگزیر شدند در نبردهاى سازمان یافته اى شرکت کنند که مطلقا آموزشش را ندیده بودند .

در حقیقت این تجاوز ، غافلگیرانه نبود ، زیرا فرماندهى فلسطینى نشانه هایى حاکى از وقوع آن به دست آورده بود . از این رو نقشه اى براى رویارویى با آن تهیه شد که با شیوه جنگیدن و تشکیلاتى متناسب و امکانات آن نیز فراهم شده بود . در این نقشه شیوه اى انعطاف پذیر براى دفاع انتخاب شده بود که آمیخته اى بود از جنگ چریکى و نبرد منظم . در زمینها و به ویژه در اطراف محورهاى پیشروى دشمن استحکاماتى ایجاد شده و انبارهاى ذخائر و مهمات فراهم گشته بود . به مدافعان گفته شده بود که دفاع خود را تا زمان مناسب ادامه دهند ، آنگاه به سمت یک موضع دیگر عقب نشینى کنند . نقشه حمله هاى متقابل نیز پیش بینى شده بود و نیروهایى هم براى اجراى آن به حالت آماده باش بودند .

نقشه دفاعى مقاومت فلسطینى از تکیه بر خطوط مستحکم براى دفاع صرف نظر کرده و به جاى آن روش دفاع هماهنگ در عمق را به کار گرفته بود که به نیروها آزادى حرکت و مانور مى دهد ، و نیروهاى خود را در تمام بخشهاى دفاعى در منطقه متمرکز کرده بود . به نیروهاى مدافع دستور داده شده بود در هر جا که دشمن پیشروى مى کند حاضر شوند ، و در فرصت مناسب خود را از صحنه نبرد خارج کنند تا در جاى دیگر دوباره ظاهر شوند . بدین ترتیب آنها به صورت نیروهاى متحرکى درآمده بودند که از پهلو و از عقب ، ستونهاى دشمن را درگیر مى کردند . با بهره گیرى از این نقشه ، نیروهاى مشترک ، نبرد را به مدت پنج روز ادامه دادند و گروههاى مقاومت در مارون الرأس ، بنت جبیل ، طیبه ، جرمق ، حداثا و تبنین آنقدر ایستادگى کردند که جلوى پیشروى نیروهاى حمله کننده گرفته شد و تحرک آنها به کندى انجام گرفت .

توپخانه و موشکهاى فدائیان نیز در وارد کردن خسارات به دشمن نقش مهمى داشتند و با تاریک شدن هوا فورا محل خود را تغییر مى دادند تا از بمباران هوایى دشمن در امان بمانند .

جنگجویان فلسطینى تا روز ششم جنگ از به کارگیرى این تاکتیک دست برنداشتند . در این روز اسرائیلیها اعلام کرده بودند که بر تمامى منطقه جنوب لیطانى به جز صور و اطراف آنمسلط شده اند . در حقیقت سلطه اسرائیل بر محور راهها محدود بود ، و فدائیان با آزادى کامل در سایر مناطق رفت و آمد مى کردند و غارتهاى شبانه را ادامه مى دادند ، مین گذارى مى کردند و براى نیروهاى دشمن دام مى نهادند . بهترین دلیل براى این مطلب ، سرعت دخالت فدائیان براى سرکوب تمام عملیات ، پیاده شدن نیروها از دریا و هوا بود و همچنین نبردى که در ارتفاعات مشرف بر شهر صور روى داد . روزى که شوراى امنیت دستور آتش بس داد یعنى روز 19/3/1978 فرماندهى اسرائیلى براى آنکه شهر را قبل از رسیدن نیروهاى ملل متحد اشغال کند همه ستونهاى خود را به سمت آن فرستاد ، زیرا تصور مى کرد که تسلطش بر محورهاى جادهها ، کمکى در تحقق این هدف خواهد بود . اما به زودى به اشتباه خود پى برد ، زیرا نیروهاى فدائیان به سوى میدان نبرد شتافتند و نبرد سنگینى را علیه نیروهاى مهاجم که شهر صور را از زمین و دریا محاصره کرده بودند آغاز کرد ، به مدت دو روز ایستادگى نمود و تمام کوششهاى دشمن براى ورود به شهر بر باد رفت .

و - قطعنامه شماره 425 شوراى امنیت :

در پى تجاوز ( اسرائیل ) دولت لبنان شکوائیه اى به شوراى امنیت ارایه کرد و شورا در تاریخ 19/3/1978 قطعنامه شماره 425 را درباره آتش بس صادر کرد . این قطعنامه را 12 کشور ( از مجموع 15 کشور عضو شورا ) تأیید کردند . اتحاد شوروى و چک واسلواکى از دادن رأى امتناع ورزیدند . چین نیز در رأى گیرى شرکت نداشت . قطعنامه شامل مقررات اجرایى زیر بود :

  1. ( شورا ) خواستار است که یکپارچگى قلمرو لبنان و امنیت و همچنین استقلال سیاسى و حاکمیت آن کشور در داخل مرزهاى رسمى اش به دقت مورد احترام واقع گردد .
  2. از اسرائیل خواسته مى شود که هرچه زودتر اقدامات نظامى خود علیه یکپارچگى ارضى لبنان و امنیت آن کشور را متوقف کند و بدون تأخیر نیروهاى خود را از تمام سرزمین لبنان بیرون ببرد .
  3. بنا به درخواست دولت لبنان ، شورا مقرر مى دارد فورا نیروى موقتى که وابسته به سازمان ملل متحد است در جنوب لبنان و زیر نظر دولت آن قرار داده شود تا از عقب نشینى نیروهاى اسرائیلى مطمئن گردد و به تحقق صلح و امنیت بین المللى کمک کند و دولت لبنان را یارى دهد تا حاکمیت خود را به منطقه بازگرداند . این نیرو از افرادى تشکیل مى شود که کشورهاى عضو ملل متحد تأمین خواهند کرد . "

نماینده ( اسرائیل ) در سازمان ملل دستور گرفته بود سعى کند تا رأى گیرى در مورد طرح قطعنامه را به تعویق اندازد ، زیرا فرماندهى اسرائیلى امیدوار بود که طى این مدت موفق شود شهر صور را اشغال کند . ولى کوششهاى نماینده اسرائیل با شکست روبه رو شد و نیروهاى تجاوزگر نیز در عملى کردن هدف خود یعنى اشغال صور ، ناکام ماندند .

در همان روز ( 19 مارس ) شوراى امنیت قطعنامه شماره 426 را صادر و طى آن گزارش دبیر کل را در مورد تشکیل " نیروى موقت ملل متحد " در لبنان تصویب کرد . این نیرو براى مدت شش ماه تشکیل مى شد قابل تمدید بود . گزارش دبیرکل شامل موارد مختصر زیر بود :

  1. مأموریت این نیرو اجراى قطعنامه شماره 420 و به ویژه بند دوم آنست . همچنیناقدامات زیر را انجام خواهد داد : ایجاد یک منطقه عملیاتى براى خود ، جلوگیرى از بروز مجدد جنگ ، تأمین عقب نشینى نیروهاى اسرائیلى به مرزهاى بین المللى ، مراقبت بر توقف عملیات خصمانه ، تضمین صلح در منطقه ، و به کارگیرى همه اقدامات لازم براى برگرداندن حاکمیت لبنان به منطقه .
  2. هیچ یک از مسئولیتهاى دولت لبنان را به عهده نخواهد گرفت .
  3. حضور نیرو موقت است و تا زمانى که دولت لبنان بتواند مسئولیتهاى خود را به عهده گیرد و حاکمیت کامل را بر جنوب لبنان اعمال نماید ، ادامه خواهد داشت .
  4. پس از عقب نشینى نیروهاى اسرائیلى ، اوضاع به حالت سابق ، یعنى وضع ترک مخاصمه میان لبنان و ( اسرائیل ) برمى گردد .
  5. نیرو به دستور شوراى امنیت مأمور مى شود و جز به دستور آن ، محل خدمت خود را ترک نخواهد کرد .

بعدا ( اسرائیل ) اعلام کرد که تا تاریخ 13/6/1978 عقب نشینى کامل نیروهایش پایان خواهد یافت .

ز - پى آمدهاى تجاوز :

این تجاوز به نیروهاى فلسطینى فرصت داد که توان خود را در انجام نبرد در محدوده وسیع و به مدت نسبتا طولانى علیه دشمن که در تمام زمینه ها برترى دارد ثابت کند . همچنین به آنها امکان داد تا در زمینه شناسایى سلاحهاى مختلف و انجام مانور و درهم آمیختن جنگ منظم و چریکى تجربیات سودمندى کسب کنند .

از سوى دیگر این تجاوز برخى از هدفهاى اسرائیل را نیز جامه عمل پوشاند . اسرائیل مى خواست اثرات منفى عملیات فدائیان عرب در داخل زمینهاى اشغالى را که در تاریخ 11 ماه مارس صورت گرفته بود از بین ببرد . نیروهاى آن توانستند که از لحاظ نظامى و نیز نفرات و مهمات و مواضع خسارتهایى به نیروهاى فلسطینى وارد آورند . از لحاظ امنیتى نیز چنین مى پندارد که حضور نیروهاى ملل متحد کمربند امنیتى خواهد بود که مانع نفوذ فدائیان بر زمینهاى اشغالى خواهد شد .

مآخذ :

  1. مجله الاسبوع العربى ، شماره 27 آذار - 22 ایار 1978 ، بیروت .
  2. مجله الحوادث : شماره 24 آذار - 19 ایار 1978 ، بیروت .
  3. النهار العربى و الدولى : شماره 19 - 25 آذار 1978 ، بیروت .
  4. نشریه مؤسة الارض : شماره 7 نیسان - 7 ایار 1978 ، دمشق .
  5. مجله نیوزویک آمریکا : شماره 27 آذار 1978 .