عدم تعهد ( جنبش - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۱ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


الف - اشاره ای تاریخی :

اینجا بین نویسندگان در مورد جدایی مثبت یا آنچه که بعدها عدم تعهد نامیده شد ، اختلاف است . پس در اینجا می بینیم که اندیشه عدم تعهد به اجلاس باندونگ که در آوریل سال 1955 منعقد شده ، برمی گردد .

رویکرد پیروز کنونی وضوح اندیشه را مانند راه سیاسی بین المللی که چند سال قبل از زمان اجلاس باندونگ بود تغییر داد . رهبر هند ، جواهر لعل نهرو در سپتامبر سال 1946 اظهار داشت که " سیاست هند دوری از سیاست نیرومندی است که بعضی از جریانهای درگیر با یکدیگر از آن پیروی می کنند . سیاستی که در گذشته منجر

به جنگهای جهانی شده و در آینده نیز به نابودی و هلاکت مردم در سطح وسیعی منجر می گردد " .

دکتر محمد فوزی نماینده وقت مصر در سازمان ملل متحد طی سخنرانی خود در مقابل شورای امنیت در تاریخ 30/6/1950 از نهرو در تأیید جنبش عدم تعهد و همچنین تانکین نو نخست وزیر بورما در تاریخ 19/7/1950 اعلام کرد که کشورش " مایل به وابستگی و تعهد به هر گروهی که : با گروه مخالفش در جنگ همراه است نمی باشد " .

با وجود اینکه اجلاس باندونگ اولین اجلاس دول آسیایی - - آفریقایی بود اما اولین اجلاس دول عدم تعهد نبود . کشورهای متعهد در این اجلاس نماینده اکثریت عظیمی از اعضاء اجلاس بود . از اینجاست که عدم تعهد برای تاریخ نگاران مشخص می شود . اجلاس باندونگ بذری را کاشت که ثمرش همین سیاست بود ، صرف نظر از اینکه اندیشه اش از سالها قبل پی ریزی شده بود .

این گفته امکان دارد که اجلاس بریونی که در یوگسلاوی در ژوئیه 1956 برپا شد . مهمترین نقش را در دگرگونی سیاست عدم تعهد و تبلور آن دارد . این اجلاس سبب آشنایی نامیدن کسانی شد که ایشان " پدران روحانی این سیاست " می شوند .

آنها جمال عبدالناصر ، نهرو و تیتو بودند . از زمان این اجلاس کوچک برای به هم پیوستن غیرمتعهدها ، قضیه فلسطین از مهمترین قضایایی بود که معتقدین به عدم تعهد را مشغول کرده بود . در این راستا رهبران سه گانه پیوسته خواستار اجرای قطعنامه های سازمان ملل متحد به ویژه بازگشتن فلسطینیان به سرزمینشان بودند .

جنبش تعهد جنبشی شد که در روابط بین المللی از زمان برگزاری اجلاس اولش در بلگراد ، در دوره زمانی بین 1 تا 6/9/1961 برای فلسطینیان اهمیت قائل شد . اجلاس مقدماتی سران بلگراد این اولین تعریف مشخص برای مفهوم سیاست عدم تعهد را بنیان نهاد . این هنگامی بود که اظهار کرد دولتی که به این سیاست ایمان دارد باید از اصول پنجگانه آن پیروی کند .

  1. باید سیاستی مستقل قائم بر همزیستی دولتها ، دارای نظم سیاسی و اجتماعی مختلف را آشکار کند و با برخوردی که تأییدکننده این سیاست باشد جانبداری کند ( از این حرکت )
  2. می بایست که دولت غیر متحد جنبشهای استقلال طلبانه ملی را تأیید کنند .
  3. دولت باید عضویت پیمان نظامی گروهی در حوزه درگیری های کشورهای کبری شکل گرفته نباشد .
  4. دولت نباید از قراردادهای دوگانه دولتهای بزرگ حمایت کند .
  5. دولت نباید اجازه تأسیس پایگاههای نظامی در سرزمینش را به دول بیگانه بدهد .

از زمان کنفرانس سران در بلگراد که در سپتامبر سال 1961 منعقد شد تا پایان سال 1979 تعداد شرکت کننده در این تجمع بین المللی ( جنبش عدم تعهد ) به طور قابل ملاحظه ای زیاد شد .

در این هنگام در کنفرانس بلگراد فقط رؤسا یا نمایندگان 25 دولت حضور یافتند . تعداد شرکت کنندگان در کنفرانس ششم جنبش که در هاوانا در کوبا برگزار شد ( بین 3 - - 9/9/1979 ) تا 92 رئیس و نماینده ای برای دول یا سازمانهای آزادی بخش از قاره های بزرگ چهارگانه آسیا و آفریقا و آمریکا و اروپا افزایش یافت .

این اضافه بر تعدادی از دول و سازمانهای بین المللی و اقلیمی بود که در این اجلاس به عنوان ناظر و شاهد حضور داشتند . سازمان آزادی بخش فلسطینی حضور جلسات عدم تعهد را به اعتبار کنفرانس سوساکا سال 1970 به عنوان عضو ناظر آغاز کرد . سپس به عنوان عضو کامل در جنبش شد .

جنبش عدم تعهد ، سازمان بین المللی به معنی علمی عبارت نیست . آن عبارت از مؤسسه ای دائمی دارای شخصیت قانونی بین المللی مستقل نمی باشد ، زیرا آن را کشورهای عضو برای تحقق اهداف مشترک به موجب پیمانی که این اهداف و روش دستیابی به این اهداف را مشخص کند ، ایجاد کردند . جنبش عدم تعهد تجمع بین المللی است که مجموعه ای از دولتها را که به اصول مشخص گرد آمده اند و به عدم تعهد ایمان دارند دربر دارد و جنبشهای آزادی بخش و استقلال ملی را تأیید می کند در پیمانهای نظامی گروهی که در چهارچوب درگیری های بین دول بزرگ منعقد می شود ، دخالت نمی کنند و بر وجود و نفوذ و استمرار آن با برگزاری کنفرانس سران دولتها و وزرای خارجه آنها تأکید می کند .

اندیشه انتقالش به سازمانهای بین المللی را رد کرد و

در اجلاس سران در الجزایر 1973 اکتفا کرد به اینکه این جنبش دارای دفتری است که دائما بر کار سازماندهی ( 36 دولت ) اجرای درست تصمیمات اجلاسات جنبش مراقبت می نماید . راههایی که فعالیتهای لازم آن پیش بینی می کند را پیشنهاد می کند . این دفتر کارش را از مارس 1974 آغاز کرد و سازمان آزادی بخش فلسطین از اجلاس لیما در سال 1975 به عنوان عضوی جدید انتخاب شد .

ب - مسأله فلسطین در سمینارهای جنبش :

قضیه فلسطین ، اجلاسیه های جنبش عدم تعهد را از آغاز اجلاس اول سران ( 25 دولت ) در بلگراد ( سال 1961 ) به کار گماشت . فرض نمی کند که در سطح سران یا در سطح وزرای خارجه یا در سطح کارداران برگزار شده باشد . از همه این اجلاسیه ها ، قطعنامه ها و توصیه ها و بیاناتی که مؤید حقوقی مردم فلسطینی است ، با بالابردن توجهات برای اصلاح این حقوق در مضامین قطعنامه ها و توصیه ها و بیانات صادر شده و سالهای پشت سرهم به کار خود ادامه داد

1 - اجلاس اول سران ( 1962 ) :

در اجلاس بلگراد رهبران جنبش عدم تعهد در مورد مشکل فلسطین مانند یکی از مشکلات بین المللی دقیقی که به پیگیری سریع و پرمسئولیت و واقعیت بستگی دارد گفت وگو کردند . در زمان در قسمت سوم بیانیه پاپانی شان اعلان کردند که پیشنهاد مفصلی برای حل این مشکل ارائه نمی دهند و بیان کردند که فراخواندن کامل همه حقوق خاص مردم عربی در فلسطین را طبق احکام ، پیمان و قطعنامه های سازمان ملل متحد تأیید می کنند .

اهمیت این تأیید در این است که در زمانی که قضیه فلسطین عملاً از جدول اعمال جمعیت مرکزی ملل متحد دست کشیده بود ، صادر شد . تا موضوع جایگزین کردن نماینده کل برای اونروا را مشخص کند . در این زمان تقریبا همه جهان بجز حقوق " پناهندگان فلسطینی " در بازگشت یا دریافت غرامت حکم بند 11 از قطعنامه 194 صادره از مجمع عمومی در سال 1949 بدون اینکه برای مردم فلسطینی نماینده قانونی که سخنگوی او باشد یا از تمایلاتش پرده بردارد ، صحبت نمی کرد .

2 - اجلاس سران دوم ( 1964 ) :

کنفرانس دوم جنبش عدم تعهد بین 5 و 10/10/1964 در قاهره قضیه فلسطین ضمن بند خاص " آزادی سرزمینهای مستعمره و ریشه کن کردن استعمار به شکل قدیم و جدید و ریشه کن کردن امپریالیسم " بررسی شد و در نهایت نابودی سیاست پیروی شده استعماری در خاورمیانه بیان شد . بر برگرداندن حقوق مردم فلسطین به طور کامل به سرزمینشان و حقوق ثابت آنها در تعیین سرنوشت خود تأکید شد . کمااینکه رهبران شرکت کننده در این کنفرانس تأیید کاملشان را از مردم فلسطینی در مبارزاتشان به خاطر آزادی از استعمار و تبعیض نژادی اعلام کردند .

بدین ترتیب روشن می شود که رهبران جنبش عدم تعهد رقیبانی بین المللی در بعضی از امور بودند که مهمترین این کارها ربط مشکل فلسطین به مسأله استعماری و پشتیبانی از حقوق مردم فلسطینی و بدنام کردن صهیونیست بود که سرزمینهای آنان را با تبعیض نژادی غصب کرده بودند .

3 - اجلاس سوم سران ( 1970 ) :

در کنفرانس سران جنبش عدم تعهد که در هشت و 10/9/1970 در لوساکا برگزار شد اجلاس به سمت قبول سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان ناظری برای بیانات خاص خاورمیانه قدم برداشت و در آن رهبران جنش موضع آشکار سابقشان نسبت به قضیه فلسطین را تأکید کردند . سپس در جهت محکوم کردن اسرائیل که بخشهایی از بعضی کشورهای عربی عضو جنبش را اشغال کرده بود حرکت کرد .

اعضای عدم تعهد ، این اشغال را تهدیدی خطرناک برای امنیت جهانی به شمار آوردند . طبق احکام قانونی بین المللی ، که اشغال سرزمینهای دیگر را ممنوع کرده ، خواستار عقب نشینی کامل و بدون شرط اسرائیلی از همه اراضی عربی اشغالی شدند . شرکت کنندگان در کنفرانس لوساکا پشتیبانی کاملشان از حقوق مردم عرب فلسطین را اعلان کردند و این را پیش شرطی برای استقرار امنیت در خاورمیانه به شمار آوردند و به برگرداندن کامل ، حق فلسطینیان در وطن غصب شده شان دعوت کردند .

همچنین تأییدشان را بر نبردهای فلسطین به خاطر

آزادی و جنگ ضداستعماری و نژادپرستی تأکید کردند . شرکت کنندگان در اجلاس به طرحهای دبیرکل سازمان ملل متحد در راه تطبیق قطعنامه شورای امنیت به شماره 242 صادره در 22/11/1967 براساس درک صحیح متونش تبریک گفتند .

بدون در نظر گرفتن این نکته که این تصمیم در مورد عقب نشینی یا حقوق فلسطینیان باشد . همچنین روش اسرائیل برای ایجاد مشکل برای کمکهای نماینده دبیرکل را محکوم کردند . سازمان ملل متحد را نیز به اتخاذ تدابیر لازم را ضداسرائیل به خاطر مشکل تراشی ارائه کمکهای صلح طلبانه و اجرای قطعنامه شورای امنیت شماره 242 دعوت کردند .

مضامین این قطعنامه به روش قوی و نیرومند در اجلاس وزاری خارجه جنبش عدم تعهد منعقد در جورج تاوان ( گویان ) بین 8 11/8/1972 تکرار شد .

4 - اجلاس چهارم سران ( 1973 ) :

در اجلاس چهارم جنبش عدم تعهد که از 5 تا 9/9/1973 منعقد در شهر الجزایر برگزار شد قضیه فلسطین با شدت بیشتر مطرح شد و قطعنامه های پیشین تأکید کرد و خواستار عقب نشینی فوری و بدون شرط اسرائیل از همه اراضی عربی اشغال شده سال 1967 شد همچنین پشتیبانی مثبت از مصر و سوریه و اردن در درگیری هایشان برای برگرداندن این اراضی با همه امکاناتی که در دست داشتند را تأیید کرد .

اجلاس همه کشورهای غیر متعهد را به دراز کردن دست یاری به سوی مردم فلسطین برای مبارزات ضداستعماری صهیونی و نژادی و مهاجرتهای استعماری به خاطر برگرداندن کامل حقوق فلسطینیان بر همه خاک اشغال شده شان دعوت کرد . به اعتبار اینکه این شرطی است که برای برپایی امنیت عادلانه دائم در خاورمیانه و راه گریزی غیر از آن نیست .

اجلاس برای اولین بار اعلان کرد که سازمان آزادی بخش فلسطینی نماینده قانونی مردم فلسطین در مبارزات عادلانه شان می باشد و سیاست وطن گزینی اسرائیلی را محکوم کرد . همچنین دولتهای حامی اسرائیل به ویژه ایالات متحده آمریکا که از نظر نظامی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از اسرائیل حمایت می کند را محکوم

کرد و خواستار توقف فوری این حمایتها شد .

همچنین اجلاس تطبیق احکام توافقنامه ژنو بر اراضی عربی اشغالی را خواستار شد و هر گفت وگویی را برای تغییر نشانه های این اراضی ، به طور مطلق با همه اشکال و انگیزه هایش باطل شمرد .

اجلاس تجاوز به حقوق انسان در سرزمین عربی اشغالی توسط اسرائیل را محکوم کرد و اجرای قطعنامه های اجلاس چهارم ژنو در سال 1949 بر این اراضی را خواستار شد . اجلاس تصمیم بعضی دول اعضای جنبش مبنی بر قطع روابط سیاسی و غیر آن با اسرائیل را به خوبی پذیرفت و از دیگر اعضاء برای قطع روابط با اسرائیل در حوزه های دیپلماسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی و در زمینه هایی هوایی و دریایی طبق فصل هفتم از پیمان سازمان ملل متحده دعوت نمود .

در آخر نیز اجلاس ، تکلیف وزرای خارجه دولتهای عضو جنبش را با اتخاذ موضع واحدی برای جنبش در مقابل دوره بیست و هفتم ( 1973 ) مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پرتوی آنچه که پیش خواهد آمد ، تعیین نمود .

کنفرانس سران جنبش عدم تعهد در الجزایر دستورالعمل مستقلی درخصوص آثار اقتصادی تجاوز اسرائیل ضد دول عربی اختصاص داد . در این دستورالعمل ، شرکت کنندگان در اجلاس سیاست اسرائیلی ها مبنی بر در برگرفتن اقتصاد اراضی اشغالی را و تهدید علنی یا مخفی آن بر ضددول عربی صادر کننده نفت را محکوم کردند و خواستار امکان بازگشت مردم فلسطینی به سرزمینشان به موجب حقوق طبیعی شان ، شدند تا در آنجا نیروهای مثبتشان را به کار گیرند و بتوانند با ملل دیگر در عملیات بازسازی و پیشرفت اقتصادی ترقی کنند همچنان که اصرار دارند بر اینکه حقشان را از اسرائیل بگیرند و همه تدابیر ممکن برای توقف دشمنی و اشغال با همه آثارش و به ویژه آثار اقتصادی و فرهنگی بکوشند .

شکی نیست در اینکه همه این تصمیماتی که رؤسای 76 دولت و 14 جنبش آزادی بخش ملی گرفته اند کمک می کند که طوق انزوای بین المللی را بر اسرائیل محکم کنند و مواضع و تجاوزات نژادپرستانه و توسعه طلبی اش را آشکار می سازند همچنان که او در طرح ریزی های استراتژی یک جنگ 1973 که کمتر از یک ماه از صدور این تصمیمات جریان پیدا کرد ، اثر داشت .

این جنگ با همه ابعاد نظامی و سیاسی و اقتصادی اش برای پشتیبانی از مواضع دول عربی و سازمان آزادی بخش فلسطینی در درون جنبش عدم تعهد بود . اعراب ثابت کردند که قادرند زمینهایشان با استفاده از نیروی نظامی هنگامی که این کار لازم باشد ، آزاد کنند و در صورتی که پشتیبانی آمریکا از اسرائیل نبود ، در معرض پیروزی بودند .

همچنین ثابت کردند که توانایی های نفتی و مالیشان قادر به ایجاد نقش مهمی در روابط بین المللی است و با سلاح و مال و دیپلماسی قادر به تحریک قضیه فلسطینی در محافل و مجامع بین المللی می باشند . بر روی این جریان پرده فراموشی شود انداخته شود .

5 - دفتر هماهنگی ( 1974 ) :

همه اینها بر تصمیمات اجلاسیه جنبش عدم تعهد در همه سطوحش منعکس شد . در ابتدا اجلاس دفتر هماهنگی که اجلاس سران الجزایر آن را ایجاد کرده بود تشکیل شد این همان چیزی است که کارش را در الجزایر از 19 - - 21/3/1974 به عهده گرفتند . این اجتماع بیانیه ای خاص در مورد " خاورمیانه و قضیه فلسطین " صادر کرد و این اولین باری بود که در آن به قضیه فلسطین به عنوان یکی از بیانیه ها یا قطعنامه های جنبش اختصاص داده می شود اگر چه همراه با عبارت خاورمیانه بود .

در این بیانیه کشورهای عدم تعهد مبارزات شجاعانه با مردم سوریه و مصر و فلسطین در جنگهای اکتبر 1973 برای آزادی سرزمینشان و برگرداندن حقوقشان ، ستوده شده بود . این مبارزات جزئی از جنش آزادسازی ملی در جهان سوم ضداستعماری و تبعیض نژادی و تسلط امپریالیسم به شمار می رود .

چنان که قضیه اراضی عربی اشغال شده در سال 1967 قضیه همه کشورهای غیر متعهد به شمار می رفت و برای بالا بردن سطح حمایتشان از مردم فلسطین برای رسیدن به مقاصد قانونی شان در سرزمین و حقوق ثابتشان با یکدیگر تعهد کردند .

بعد از آن مواضع ثابت جنبش عدم تعهد با لحنی در نهایت شدت و وضوح تکرار شد و تئوری مرزهای امن اسرائیل برای ادامه تجاوز و توسعه طلبی خود به آن توصل جست را رد کرد . همچنین توقف درگیری را آن طور که اسرائیل تفسیر کرده بود ، رد کرد .

زیرا که وسیله ای برای طولانی کردن اشغال و ایجاد وقایع جدیدی بود که باحق و عدل و منطق رابطه ای نداشت . همچنین اعلام کرد که متوقف کردن نبرد بدون عقب نشینی کامل و بدون شرط اسرائیل از اراضی عربی اشغال شده و احترام به همه حقوق مردم عرب ملی فلسطینی بر همه خاک اشغالی اشان ، نتیجه نهایی ندارد و تا زمانی که اسرائیل سرسختی نشان می دهد دستورات اعلام بدین گونه است :

  1. قطع کامل روابط دیپلماسی و اقتصادی نظامی و فرهنگی بین اسرائیل و کشورهای جنبش عدم تعهد که بعد از این ، از این مواضع پایین نخواهد آمد .
  2. آماده کردن دقیق امکانات طرد اسرائیل از عضویت در سازمان ملل و آژانس ها و مجامع وابسته به آن و کنفرانسهای بین المللی که تحت اشراف سازمان ملل متحد برگزار می شود .
  3. گفت وگو برای قانع کردن کشورهایی که اسرائیل را حمایت و کمک می کنند تا آنجا که حمایتشان را قطع کنند تا اسرائیل به خواسته و اراده جامعه جهانی گردن نهد .
  4. تضمین اعتراف جهانی به سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نماینده قانونی و یگانه مردم فلسطین در مبارزات قانونی اشان برای برپایی صمحی عادلانه .
  5. دعوت همه کشورهای عضو جنبش برای توضیح سیاستهای وسیع نژادی اسرائیل و محکوم ساختن آن در محافل بین المللی .

6 - دفتر هماهنگی ( 1975 ) :

در اجلاس وزرای دفتر هماهنگی در هاوانا از 17 - - 19/3/1975 فلسطین قطعنامه ویره این دفتر را به خود اختصاص داد . بعد از اینکه شرکت کنندگان در اجلاس به مواضع سابقشان در مورد مسأله فلسطین در پرتو قطعنامه تاریخی مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در دوره بیست ونهم ( 1974 ) صادر شد ، برگشتند ، به ویژه دو قطعنامه 3236 ( نک : حقوق ثابت مردم فلسطین ) و 3237 ( نک : سازمان آزادی بخش فلسطین در سازمان ملل متحد ) آنچه را که به دنبال می آید توصیه کرد .

  1. ضرورت درج قضیه فلسطین در فصلی در جدول اجلاس وزرای خارجه اعضای جنبش .
  2. تأکید بر حمایت کامل و فعال از سازمان

آزادی بخش فلسطین در مبارزات قانونی اش برای رسیدن به حقوق مردم فلسطین و به خصوص حق بازگشت و تعیین سرنوشت و آقایی و استقلال و برپایی نظام مردمی و ملی با همه امکانات ممکن .

  1. دستور به التزام کشورهای عضو جنبش برای ارائه انواع کمکهای خود به سازمان آزادی بخش فلسطین و تأیید حقشان در بازکردن دفاتر این سازمان در پایتخت این کشورها .
  2. تعهد کشورهای عضو جنبش بر حمایت از صلح عادلانه در فلسطین براساس دو قطعنامه 3236 و 3237 مجمع عمومی سازمان ملل متحد .
  3. محکوم ساختن اسرائیل و همه دولتهایی که دست همکاری به سوی اسرائیل دراز کرده اند اگر چه همردیف آنها باشد و از این کشورها بخواهند که فورا کمکهایشان را متوقف کنند .

7 - اجلاس وزرای خارجه ( 1975 ) :

اجلاس وزرای خارجه جنبش در شهر لیما در پرو 25 و30/8/1975 برگزار شد و مسأله فلسطین یکی از بندهای مندرج در جدول کاری آن را تشکیل می داد و در آن سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان عضوی فعال در جنبش عدم تعهد پذیرفته شد .

این اولین جنبش آزادی بخش ملی در جهان بود که به عنوان عضوی کامل در جنبش عدم تعهد ، بدون وابستگی به کشورهای دیگر مورد قبول واقع شده بود .

با وجود اینکه اجلاس در درجه اول بر مسائل اقتصادی اجتماعی تمرکز یافته بود به " قضیه فلسطین " و " مسأله خاورمیانه و اراضی عربی اشغالی " اختصاص یافت و با صدور دو قطعنامه که در آن به روش واضح پذیرش اصولی را که جنبش در اجلاسیه های سابقش بر آن مسیر پایان یافت تکرار کرد .

بند خاصی را برای وضعیت دو شهر قدس و الخلیل قرار داد که در آن اسرائیل به خاطر تلاش برای یهودی سازی کردن آن دو شهر محکوم شده بود .

همچنین بندی خاص برای فلسطین در جدول برنامه کنفرانس عدم تعهد آینده در سریلانکا مقرر کرد و از دفتر هماهنگی جنبش خواست گزارش مفصلی از این قضیه به این کنفرانس ، تقدیم کند .

8 - اجلاس پنجم سران ( 1976 ) :

در دوره بین 16 - 19/8/1976 کنفرانس پنجم جنبش عدم تعهد در کولومبوی سریلانکا با حضور رؤسای یا نمایندگان 85 دولت و سازمان آزادی بخش فلسطین منعقد شد . این اولین کنفرانس جنبش عدم تعهد بود که سازمان آزادی بخش فلسطین به عضویت کامل آن درآمد .

در این کنفرانس در مورد مشکل خاورمیانه بسیار گفت وگو شد و برای اولین بار قضیه فلسطین به طور مستقل در جدول برنامه های کاری کنفرانس در کنار موضوع خاورمیانه قرار گرفت . در خلال این گفت وگوها ، به طور واضح و صریح از همه حقوق ثابت مردم فلسطین حمایت شد . اسرائیل و هر کسی که در پشت آن قرار گرفته محکوم گردید . در پایان اجلاس ، قضیه فلسطین ماده ای مستقل از بیانیه سیاسی را به دست آورد و تصمیمات خاصی برای آن گرفته شد .

کنفرانس در این قطعنامه های کنفرانس کلمبو که اجلاسیه های عدم تعهد قبلاً در آنجا برگزار می شد را به شیوه ای جدید و نیرومندتر بنا نهاد و برای بالابردن درجه همکاری بین کشورهای غیر متعهد و سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نماینده قانونی و یگانه مردم فلسطین به صورت دوجانبه یا گروهی برای به " آزادی فلسطین " و کمک مردمش برای به دست آوردن حقوق ملی خود مطالبی به آن اضافه کرد .

این به تنهایی از مهمترین موضوعاتی به شمار می رود که جنبش عدم تعهد به آن اشتغال دارد . کنفرانس کلمبو تأکید کرد که به طور مطلق قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحده را که در دوره بیست ونهم ( 1974 ) در مورد مسأله فلسطین گرفته شد را تأیید می کند و منظور از توصیه های کمیته ملل متحد ، برخورداری مردم فلسطین از حقوق ثابتشان می باشد و قطعنامه های مجمع عمومی را به اعتبار اینکه صهیونیسم شکلی از اشکال نژادپرستی است را تایید می کند .

اسرائیل و حامیانشان را به خاطر عدم فرمانبرداری از اراده و خواست جامعه جهانی محکوم کرد . سپس نظر کشورهای عضو جنبش را آماده کرد تا به تصمیماتی به ویژه آن قطعنامه ای که به سازمان آزادی بخش فلسطین اجازه گشایش دفاتر در پایتختش را نمی دهد تن در ندهند .

بدون درنگ مانند صف واحدی ضد تلاشهای اسرائیل برای یهودی سازی به سرزمینهای اشغالی به ویژه قدس و الخلیل بایستند . همچنین کنفرانس ، کشورها را برای ایجاد فشار بر اسرائیل در سازمان ملل متحد و نمایندگیهای ویژه آن و نیز در مورد امکان محرومیتش از عضویت در همه سازمانها فراخواند .

کنفرانس کلمبو در پایان به وزرای خارجه کشورهای غیر متعهد مأموریت هماهنگی با سازمان آزادی بخش فلسطین در دوره آینده مجمع عمومی سازمان ملل متحد را واگذار کرده است و مسأله فلسطین در جدول برنامه های کاری کنفرانس در دوره آینده باقی ماند . اجلاسیه های دفتر هماهنگی و اجلاسیه های وزرای خارجه کشورهای جنبش در آینده برای کنفرانس کلمبو قطعنامه های این کنفرانس را بنا می گذارند و موضع اجرایی آن را گسترش می دهند .

9 - اجلاس ششم سران ( 1979 ) :

کنفرانس ششم جنبش عدم تعهد ( 92 دولت و سازمان آزادی بخش در هاوانا و کوبا از 3 - - 9/9/1979 در فضای جدید منعقد شد . در شرایطی که مواضع اسرائیل در مخالفت با تصمیمات جامعه بین المللی و نیز تجاوزات و سیاست اشغالگری آن و یهودی سازی مناطقی که اشغال کرده همچنان ادامه داشت .

( اسرائیل ) با مصر توافقنامه کمپ دیوید و معاهده صلح را امضاء کرد که طی آن رئیس جمهور مصر انور سادات از جامعه عربی و قطعنامه ملل متحد و جنبش عدم تعهد خود به خود خارج شد . به همین خاطر کنفرانس هاوانا محلی برای گفت وگوهای حاد بین نماینده مصر و چند نفر از اعضای جنبش از طرفی و نمایندگان کشورهای عربی دیگر و بزرگترین کشورهای جنبش از جهت دیگر شد .

این گفت وگوها با اتخاذ موضع مخالفت و نابودی واضح نسبت به محکومیت کامل کمپ دیوید و معاهده مصری - - اسرائیلی پایان یافت . کنفرانس مسأله خاورمیانه را در بندی مستقل به شکل ذیل آورد :

" اجلاس به شدت همه توافقات جزئی و پیمانهای جدا و تک رو را که تجاوزی آشکار به حقوق امت عربی و مردم فلسطینی است و تجاوز به اصول پیمان سازمان وحدت آفریقا و منشور سازمان ملل متحد و قطعنامه های معتبری که در محافل بین المللی در مورد قضیه فلسطینی

گرفته شده و آنچه که از آرزوهای مردم فلسطین در بازگشت به سرزمینشان و تعیین سرنوشت به دست خودشان جلوگیری می کند و در تلاشهای تسلط کاملشان به سرزمین فلسطین مانع ایجاد کند ، را محکوم می کند " .

" توافقات کمپ دیوید و معاهده مصر - - اسرائیل که در 26 مارس 1979 انجام شد ، اگر معتبر شمرده شود ، توافقی جزئی و معاهده گسسته ای را که به معنی خروج کامل از دعوی زمینهای عربی است ، به وجود می آورد . بهتر است که این معاهده برای کمک به دوام اشغال اسرائیلی بر سرزمینهای عربی و تجاوز به حقوق قانونی غیر قابل تصرف عکس العملی سازشکارانه داشته باشد . اجلاس توافقات کمپ دیوید و معاهده صلح مصری - - اسرائیلی را محکوم می کند . "

بنابراین کنفرانس سرعت در تعلیق عضویت مصر در جنبش عدم تعهد را در نظر گرفت و دفتر هماهنگی را مکلف کرد تا به صفت کمیته خاصش ضرری را که به کشورهای عربی و به خصوص به مردم فلسطین از گستاخی روش حکومت مصر با امضای توافقات کمپ دیوید و معاهده صلح جداگانه با اسرائیل وارد شده را بررسی نماید .

کمیته ویژه ای درباره این موضوع به اجلاس وزراء که در دهلی نو منعقد می گردد گزارش دهد در مورد عضویت مصر در جنبش عدم تعهد تصمیم گیری کند .

کنفرانس سران در هاوانا تکرار مواضع سابقشان تحت بند مشکل خاورمیانه را فراموش نکرد و دوباره اسرائیل را به خاطر عدم فرمانبرداری از قطعنامه های سازمان ملل متحد و به ویژه قطعنامه های صادره از آن بعد از اجلاس کولومبو را محکوم کرد .

همچنین موضع ایالات متحده و کشورهای دیگر را که با اسرائیل همکاری می کنند و کسانی که به اسرائیل امکان می دهند تا ضدیت و دشمنی و توسعه طلبی و نژادپرستی را ادامه دهد محکوم کردند .

نتیجه بررسی بند مربوط به فلسطین صدور بیانیه ای از کنفرانس هاوانا بود که در آن به دقت موضع اخیر جنبش عدم تعهد در مورد دعوی اش را به خوبی و روشنی نشان داد به گونه ای که تا به حال سابقه نداشته است .

زیرا که " دوباره تأکید کرد که اشغالگری صهیونیستی و غصب فلسطین و حقوق مردمش دو مشکل اصلی کشمکش و درگیری های خاورمیانه است تا آنجا که هر

راه حلی را برای این کشمکشها غیر ممکن می سازد . زیرا که مردم فلسطین در مورد حقوق ملی غیرقابل تصرفشان ، در مورد حق بازگشت و حق آزادی تعیین سرنوشت و حق ایجاد دولت فلسطینی مستقل در فلسطین ، بحثی ندارد و قراردادی امضاء نمی کنند " .

اجلاس ذکر کرد که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه 33/28 اعلام کرد که صلاحیت توافقاتی که منجر به حل مشکل فلسطین می شود را درخواست می کند تا این توافقات در چهارچوب سازمان ملل متحد و پیمانها و تصمیماتش انجام گیرد .

براساس تحقیق کامل ، حقوق مردم فلسطین غیرقابل تصرف است از جمله حق بازگشت ، حق استقلال ملی و برتری در فلسطین با مشارکت سازمان آزادی بخش فلسطین .

" اعلان کرد که همه توافقاتی که در آن شروط مذکور اعمال نشده باشد ، باطل و ناصحیح است . اجلاس همه کشورهای عضو را به ادامه پشتیبانی از مردم فلسطین در ادامه مبارزاتشان با همه امکانات و نیز برای مبارزات مسلحانه ضداشغال فلسطین توسط صهیونیستها دعوت کرد تا حقوق ملی و غیر قابل تصرفشان را بازگرداند . همه اعضاء را به جمع کردن توانشان در چهارچوب سازمان ملل متحد و آژانسهای تابعه آن طبق قطعنامه های مجمع عمومی و به ویژه قطعنامه 3236 دعوت کرد . "

" اجلاس با نگرانی عمیق مشاهده کرد که اسرائیل از زمان توافقات پیچیده کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل و ایالات متحده سیاستش را از طریق برتری و استیلا به سرزمین فلسطین در اراضی اشغالی و ایجاد آبادی های صهیونیستی و مراکز نظامی جدید ، شدت بخشیده است . اضافه بر آن قدس را به شهری یهودی تبدیل کرد .

رد اجلاس اسرائیل را محکوم کرد و خواستار متوقف شدن این سیاست و از بین رفتن فوری مستعمره ها و برگرداندن ماهیت عربی به قدس طبق قطعنامه شورای امنیت 459 ( 1979 ) شد . اجلاس تأکید کرد که برگرداندن سیادت عربی بر قدس شرطی است که برای برپایی عادلانه امنیت دائم بی نیازی از آن ممکن نیست و باید اسرائیل را مجبور به احترام گذاردن به قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ویژه احترام گذاردن به قدس و مناطق مقدسه ، کرد .

" اجلاس از کشورهای عدم تعهد دعوت کرد تا تدابیر

شدید و قاطعی اتخاذ کنند و از آن جمله قطع روابط دیپلماسی و اقتصادی با کشورهایی که به طور رسمی یا به گونه ای غیرمستقیم قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل می شناسد . "

" اجلاس نگرانی اش ، را در مورد بالا گرفتن دائمی تجاوزات وحشیانه اسرائیل به جنوب لبنان و اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در لبنان از زمان توافقات کمپ دیوید و معاهده مصری - - اسرائیلی ، اعلام کرد . همان این تجاوزاتی که خشکی و دریا و هوا را به جنگ می کشد مثل قلع و قمع مردم فلسطین و لبنان با استفاده از جدیدترین سلاحهایی که ایالات متحده آمریکا برای اسرائیل آماده می کند ، که محصول آن مرگ و نابودی است " .

" اجلاس سیاست نژادپرستانه صهیونیستها که اسرائیل آن را دنبال می کند ، نسبت به تصمیمات جامعه بین المللی بی تفاوت است و اشغالگری نظامی را طبق روشهای تروریستی و سرکوب وحشیانه ضد مردم ادامه می دهد ، محکوم کرد . این روش ( تروریستی ) نشان دهنده طبیعت نژادپرستی و توسعه طلبانه و تجاوزکارانه آن می باشد و اعمال تبعیض نژادی این سیاست را به گونه ای مباین و مخالفت با رأی کلی جهانی و نیز شکافی عظیم در مبادی و اصول ملل متحد و تصمیمات آن مبنی بر اعلان جهانی حقوق بشر می داند . "

بر ضرورت همبستگی فعال در زمینه های فرهنگی و تبلیغاتی و برنامه های همکاری های نظامی مردم فلسطین که آن را سازمان آزادی بخش فلسطین به خاطر بالا بردن مبارزات منجر به آزادی وطنش رهبری می کند را تأکید کرد . همچنین به منظور اتخاذ تدابیری کلی برای در برگرفتن اعتراف در حال توسعه جامعه بین المللی به سازمان آزادی بخش فلسطین به گونه ای که نماینده قانونی و یگانه مردم فلسطین باشد ، دعوت نمود .

اجلاس شورای امنیت را برای تحمل مسئولیتها از طریق وجوب عقوباتی که در بند هفتم منشور سازمان ملل شده بر ضد اسرائیل دعوت نمود .

رؤسای کشورها و حکومتهای شرکت کننده در اجلاس ، عدم تعهد بر التزام خود به همکاری با همه دولتها و نیروهای دوستار صلح که به منظور اتخاذ تدابیر لازم در چهارچوب سازمان ملل متحد به ویژه شورای امنیت ، برای مقابله با مخالفت مستمر اسرائیل تأکید می کنند و نیز

خواهان عقوبت این رژیم و از جمله بیرون کردن آن از جامعه جهانی هستند . همچنین اعلام کردند طرحهای سیاسی و دیپلماسی و اقتصادی بر ضد دولتهایی که نظام نژادپرستی صهیونی را حمایت می کنند ، بررسی شود .

اجلاس مسیرش برای نقش مثبتی که کمیته ویژه ملل متحد به خاطر فعالیت برای حقوق غیر قابل تصرف مردم و برای کمک فعال به آنها در بحث ، از حل عادلانه قضیه فلسطین ، اقدام کرد را تشریح نمود . همچنین اجلاس دوباره به پشتیبانی اش از تصمیمات و پیشنهادات کمیته تأکید کرد و از آنها خواست که از تحولات ایجاد شده پیروی کنند و اینکه تعداد بیشتری از دستورات صلح طلبانه ارائه کرد .

اجلاس ابراز تأسف شدید کرد از اینکه شورای امنیت تا الآن در مورد توصیه های مجمع عمومی که بر گفت وگوهای آزادانه مردم فلسطین برای حقوق غیر قابل تصرفشان تصریح می کند ، تصمیمی نگرفته است . همچنین اجلاس درخواستش را از شورای امنیت تجدید کرد تا این توصیه ها را بررسی کنند و با آن صادقانه برخورد نمایند .

اجلاس تهدید ایالات متحده مبنی بر به کارگیری حق وتو در شورای امنیت ضد هر تصمیمی که به مردم فلسطین امکان گفت وگو در مورد حقوق ملی غیرقابل تصرفشان را بدهد را محکوم کرد .

اجلاس بیان کرد که در مقابل این تهدیدی که هدفش جلوگیری از اختیارات شورای امنیت می باشد می ایستد و بیان کرد که از مجمع عمومی سازمان ملل متحد دعوت می کند تا اجلاس دوره استثنائی برگزار کند . به خاطر اینکه برای شورای امنیت امکان ندارد در مورد یک موضوع ، به سبب عدم اتفاق آراء بین اعضاء دائمی ، نظر گروهی دهد .

دفتر هماهنگی نیویورک نیز موظف شد کار خود را با کمیته ویژه سازمان ملل متحد برای گفت وگوهای مردم فلسطین در مورد حقوق غیر قابل تصرفشان ، برنامه ریزی کند و به برپایی دوره استثنائی در وقت مناسب دعوت کند . تا آن هنگام که این امر تحقق پیدا کند ، اجلاس دوباره بر خطری که صلح و امنیت در جهان را تهدید می کند ، تأکید کرد و به ویژه هنگامی است که شورای امنیت در وفای به تعهداتش که پیمان بر آن تصریح می کند و سستی کرد .

اجلاس سران هاوانا دوباره سازمان آزادی بخش فلسطین را به عنوان عضو در دفتر هماهنگی انتخاب کرد . همچنین قطعنامه ویژه ای ( شماره 2 ) را صادر کرد که

دربرگیرنده آرایی بود که رهبران جنبش در مورد قضیه فلسطین ارائه کردند .

قطعنامه ویژه ( شماره 3 ) را نیز صادر کرد که آن آرایی را که رهبران در مورد مشکل خاورمیانه و به خصوص بعد از دو توافقنامه کمپ دیوید و صلح مصری - - اسرائیلی بود و قطعنامه سوم ( شماره 4 ) را که درخصوص شهر قدس ارائه کردند دربر دارد . در آن بر ضرورت " آزادی قدس و حفاظت از پیشینه و مظاهر تاریخی آن و اینکه قدس جزئی لاینفک از اراضی عربی اشغال شده است " تأکید کرد .

اجلاس در این قطعنامه که باعث تهدید و یهودی سازی قدس و غصب بالأجبار ممتلکات می شد مخالفت کرد و بر ضرورت آزادسازی این شهر از استعمار صهیونی و برگرداندن آن به دست صاحبان اصلی آن به شدت تأکید کرد و خواستار اجبار اسرائیل بر گردن نهادن به قطعنامه های سازمان ملل متحد در مورد قدس شد و اعلان کرد که همه اقداماتی که ( اسرائیل ) در شهر قدس به اجرا درآورد باطل است و خواستار القاء اقدامات شد .

10 - اجلاس وزرای خارجه ( 1981 ) :

اجلاس وزرای خارجه کشورهای عدم تعهد در شهر دهلی نو در هند بین 9 - - 12/2/1981 برگزار شد . این اجلاس در برگیرنده بیانیه اختصاصی دارای بندهای طولانی از قضیه فلسطین بود که در آن به وزرای خارجه جنبش همه قطعنامه ها و تصمیمات سابق اجلاس را از اجلاسیه های سران یا از وزرای خارجه کشورهای جنبش یا از دفتر هماهنگی آن صادر شده باشد ، به ویژه کنفرانس هاوانا را متذکر شد .

قطعنامه دهلی بر قضیه فلسطین به عنوان جوهر و اصل درگیری ها در خاورمیانه و اساس درگیری های عربی - اسرائیلی ، تمرکز یافت . برای همین تجربه راه حل یا کوتاه کردن آن به بعضی طرفهای درگیر یا بعضی سببهایش بدون دیگر سببها ممکن نمی باشد . کمااینکه برپایی امنیت جزئی ممکن نیست . به ویژه هنگامی که ناچار به امنیت همه جانبه برای همه طرفها و از بین بردن همه سببها به اضافه عادلانه بودنش ، باشد . "

بعد از آنکه وزرای خارجه عدم تعهد بر لزوم عقب نشینی کامل و بدون قید و شرط اسرائیل از همه

سرزمینهای عربی اشغالی و برگرداندن حقوق ملی ثابت به مردم فلسطین تأکید کردند همچنان که قطعنامه های سازمان ملل متحد بر آن تأکید کرده بودند . نیز قطعنامه شورای امنیت شماره 242 سال 1967 را رد کردند زیرا که آن " آینده مردم فلسطین و حقوق ثابتشان را تأمین نمی کند و اساس حل عادلانه قضایای فلسطین یا مشکل خاورمیانه را توسعه نمی داد " .

همچنین وزرا بر حق کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش بر پیگیری مبارزات در همه اشکال نظامی و سیاسی و بر به کارگیری همه امکانات به منظور تحقق اهداف قانونی شان تأکید کردند و کمکهای کشورهای عدم تعهد برای کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش ، در این مبارزات را اعلان نمودند .

وزرای خارجه عدم تعهد ادامه موضع مخالف حقوق ملی ثابت مردم فلسطین و سازمان آزادی بخش فلسطین توسط ایالات متحده آمریکا را به شدت محکوم کردند و بر عقب نشینی همه جانبه و بدون قید و شرط اسرائیل از همه اراضی فلسطینی و عربی اشغالی از جمله قدس تأکید کردند .

به طور رسمی از یهودی سازی قدس به دست نیروهای اشغالگر اسرائیلی جلوگیری کردند . همچنین با بدترین عبارات اسرائیل را برای صدور ( قانون اساسی ) برای قدس که موجب تغییر طبیعی و جغرافیایی شهر مقدس می شود را اعلان کردند و بیان کردند که این کار به منزله قانونی می شود که بر صلح امنیت اثر می گذارد . وزراء اعلان کردند که تصویب این قانون همانا عملی خصمانه است که تهدیدی برای امنیت به شمار می رود و شورای امنیت را به منظور اتخاذ تدابیر لازم برای بازگشت صلح و امنیت بین المللی و حفظ صلح و امنیت براساس احکام فصل هفتم از منشور سازمان ملل متحد ، دعوت کرد .

وزرای همه کشورها را مجبور کردند که همکاریشان را با اسرائیل را قطع کنند یا به هر وسیله ای که می توانند از اعتراف ضمنی به قدس به عنوان پایتخت ( اسرائیل ) دست بکشند .

وزرا تأکید کردند که اکنون وقت آن رسیده که تدابیری اتخاذ کنند که ضامن تطبیق قطعنامه های متعدد و مکرر اتخاذ شده از جانب سازمان ملل متحد و جنبش عدم تعهد برای شامل شدن حقوق ثابت مردم فلسطین و امت

عربی و نیز ضامن آنچه که اسرائیل پی درپی نسبت به آن خود را به نادانی می زند ، باشد .

این تحولات در موضع جنبش عدم تعهد در برابر قضیه فلسطین تا سال 1981 انجام نشد . اما مواضع فردی بعضی کشورهای عضو جنبش از این قضیه مطابقتی با موضع جنبش به عنوان یک تجمع بین المللی ندارد .

این اختلافها بین موضع نیروهای مشترک جنبش نسبت به قضیه فلسطین و موضع بعضی اعضای ضعیف تا حدودی منفی افزایش یافت چنان که مالاوی به پیمانهای کمپ دیوید و معاهده صلح مصری - - اسرائیلی به خاطر اضطراباتی که در میان این گروه که به خاطر شوق به کار ، به موجب موضع تجمعی جنبش پیش آمد ، عمل نکرد .

جنبش عدم تعهد با کشورهای عضو و با نمایندگی اکثریت در سازمان ملل متحد از اهمیت و تأثیر بین المللی برخوردار شد . با وجودی که از مشکلات و سختی ها در روابط بین بعضی کشورهایش و نیز از رفتار بعضی کشورها با توصیف به اینکه طبق معیارهای عدم تعهدی که این جنبش در آغاز دهه شصت از آنجا کارش را شروع کرد ، رنج می برد .

این کشورهای غیرمتعهد از این مشکلات رنج می برند و قضیه فلسطین معیاری دقیق برای مواضع بین المللی جنبش از مفهوم اصیل عدم تعهد و از مبادی درگیری های مشترک ضداستعمار و امپریالیسم و نژادپرستی و صهیونیستی ، به شمار می رود .

مآخذ :

  1. شکری ، محمدعزیز : الاحلاف و التکتلات السیاسیة العالمیة ، الکویت ، 1978 .
  2. بطرس غالی ، بطرس : سیاست عدم الانحیاز بعد التصالح الأمریکی - السوفیتی ، مجله السیاسیة الدولیه . العدد 30 ، القاهره کانون الثانی 1973 .
  3. مجله السیاسة الدولیه : ملف خاص عن اللاانحیازیه فی ظل الاستراتیجیة الدولیة ، العدد 45 ، القاهره ، تموز 1945 .
  4. Leomates, : Non Alignment, Theory and Current Policy, Belgrade 1972
  5. Martin. L.W. : Neutralism and Non Alignment, The New States in World Affairs, New York 1962.