سازمان کنفرانس اسلامی و مسأله فلسطین
دنیای اسلام از زمان آغاز مسأله فلسطین به آنمشغول گردید . این یک امر طبیعی بود به خاطر علائق دینی و تاریخی که مردم جهان اسلام را با دولت فلسطین به طور عام و با شهر بیت المقدس به طور خاص ارتباط می دهد . از مظاهر این تلاش و توجه کنفرانس عمومی اسلامی است که در دسامبر 1931 در بیت المقدس برگزار گردید .
حمایت دولتهای اسلامی از ملت فلسطین و کشورهای عربی از سال 1947 بروز کرد . برخی کشورهای اسلامی آن روز ( عبارتند از افغانستان ، ایران ، پاکستان و ترکیه ) در کنار کشورهای عربی در رد قطعنامه شماره 181 ( دوره - 2 ) مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر تقسیم فلسطین که در تاریخ 29/11/1947 ( نک : تقسیم فلسطین ) صادر شد ، با اعراب همدردی نمودند .
ملتها و دولتهای اسلامی چه در داخل سازمان ملل و چه در خارج آن به پشتیبانی و کمک ملت فلسطین ادامه دادند . این کمک شکلهای مادی و سیاسی و معنوی مختلفی به خود گرفت . پس از برپایی سازمان کنفرانس اسلامی این کمکها گسترش یافت و در زمینه ها و اشکال گوناگون متنوع گردید .
زمانی که در دهه 1960 تعداد دولتهای اسلامی مستقل افزایش یافت . رهبران دولتها و ملتهای اسلامی خواستار برگزاری کنفرانس در باندونگ یکی از شهرهای اندونزی شدند . سپس کنفرانس اسلامی آفریقایی - آسیایی بین شش و 14/3/1965 تشکیل شد و هیأتهایی از 33 کشور از دو قاره آفریقا و آسیا و همچنین هیأتهای سازمانهای اسلامی مختلف و یک هیأت فلسطینی در آن حاضر شدند .
شرکت کنندگان در کنفرانس به مسأله فلسطین پرداختند و درباره این مشکل قطعنامه ای صادر کردند که متن آن عبارت است از :
" کنفرانس اسلامی آفریقایی - آسیایی معتقد است که مسأله فلسطین تنها مسأله اعراب نیست " بلکه مسأله تمامی دنیای اسلام است . در حقیقت این مسأله سایر انسانها نیز می باشد . بنابراین کنفرانس مقرر می دارد که :
- هیچ کشور اسلامی جایز نیست چیزی را به نام " دولت اسرائیل " به رسمیت بشناسد . دولتهای اسلامی که آن را به رسمیت شناخته اند باید فورا شناسایی خود را پس بگیرند .
- بر دولتهای اسلامی و مسلمانان است که هر ساله در 15ماه مه علیه برپایی دولت اسرائیل که ساخته امپریالیسم و استعمار است اعتراض نمایند .
اما این درخواستها به مرور زمان در جریان سیاستهای بعضی از سران کشورهای اسلامی اصالت اولیه خود را از دست داد و فقط به مناسبتهای مختلف ، که رژیم صهیونیستی دست به اقدامات تجاوزکارانه و وحشیانه علیه مردم مسلمانان فلسطین می زد ، به دعوت بعضی از رؤسا و پادشاهان کشورهای اسلامی ، این کنفرانس تشکیل می شد و قطعنامه های صادره از آن نیز صرفا جنبه تبلیغاتی و صوری به خود گرفت بدون اینکه کوچکترین تصمیم عملی برای جلوگیری از اقدامات رژیم صهیونیستی و کمک به مردم فلسطین اتخاذ شود .
بعد از آنکه اسرائیل در 5/6/1967 دست به تجاوز زد تمامی خاک فلسطین - از جمله شهر بیت المقدس و اماکن اسلامی مقدس - تحت اشغال اسرائیل قرارگرفت ( نک : جنگ 1967 ) پیامهای بعضی رهبران دولتهای اسلامی به ویژه پادشاه کشور عربستان سعودی و پادشاه کشور مغرب برای برپایی کنفرانس اسلامی شدت یافت .
در حالی که تماسهایی بین پایتختهای دولتهای اسلامی برای تحقق این اهداف در جریان بود ، صهیونیستهای استعمارگر نژادپرست دست به یک جنایت جدید زدند و در روز 21/8/1969 سعی کردند مسجدالاقصی را آتش بزنند ( نک : مسجدالاقصی ، آتش سوزی و حفاریهای - ) .
این عمل تأثیر عمیقی در سرتاسر نقاط جهان اسلامی گذاشت ، مسلمانان این عمل را تجاوزی بر مقدسات دینی و مبارزه طلبی احساسات مسلمانان و یک عمل استعماری و نژادپرستانه کثیف تلقی کردند .
به دنبال آتش سوزی مسجدالاقصی جامعه کشورهای عربی نشست فوق العاده ای در سطح وزرای خارجه در دوروز 25 و 26/8/1969 در قاهره تشکیل داد . این نشست اقدامات لازم و فوری را اتخاذ نمود و بر ضرورتبرگزاری کنفرانس سران اسلامی تأکید نمود و کشور عربستان سعودی و کشور مغرب را متعهد به انجام تماسهایی لازم برای برگزاری این کنفرانس نمود .
به این ترتیب اولین کنفرانس سران پادشاهان و رؤسای کشورهای اسلامی بین 22 تا 25/9/1969 در رباط پایتخت کشور مغرب تشکیل شد که 25 کشور در آن شرکت کردند و سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان عضو ناظر حضور یافت .
اولین کنفرانس سران اسلامی برخوردی بود که براساس سازمان کنفرانس اسلامی برنامه ریزی شد و بیانیه خود را در سومین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای اسلامی ( جده : 29/2 - 4/3/1972 ) صادر کرد . در ماده دوم خود اهداف سازمان را تعیین کرد که دارای شش ماده بود .
هدف پنجم تأکید دارد بر : هماهنگی کار ( همکاری ) برای حفاظت و امنیت اماکن مقدسه و آزادی آنها و حمایت از جهاد ملت فلسطین و کمک به این ملت برای برگرداندن حقوق و آزادی سرزمین خود .
سازمان کنفرانس اسلامی ده کنفرانس سران خود را به ترتیب زیر برپا نمود در رباط ( 22 - 25/9/1969 ) ، لاهور پاکستان ( 22 - 24/2/1974 ) کنفرانس وزرای خارجه اول در جده ( 23 - 25/3/1970 ) دوم در کراچی ( 26 - 28/12/1970 ) سوم جده ( 29/2 - 4/3/1972 ) چهارم بنغازی ( 24/3 - 26/3/1973 ) پنجم کوالالامپور در مالزی ( 25/6/1974 ) و ششم در جده ( 12 - 15/7/1975 ) هفتم استانبول ( 12 - 15/5/1976 ) هشتم طرابلس لیبی ( 16 - 22/5/1977 ) نهم داکار سنگال ( 24/4 - 28/4/1978 ) و دهم فاس مغرب ( 10 - 14/5/1979 ) .
در زیر به روند موضع گیری های کشورهای اسلامی در قبال مسأله فلسطین از خلال قطعنامه هایی که این کنفرانس صادر کرد اشاره می شود :
محتویات
الف - بیت المقدس :
شهر قدس و مسجدالاقصی و اماکن مقدسه مرکز توجه دولتهای اسلامی بوده . این توجه در پیام ( درخواست ) پادشاهان و رؤسای این کشورها به اجلاس رباط در سپتامبر 1969 بر اثر آتش سوزی مسجدالاقصی بروز کرد . آنها بیانیه ای صادر کردند و در آن اعلام نمودند که این جنایت ، نگرانی نفوس بیش از ششصد میلیون مسلمان در سایر نقاط
دنیا را برانگیخته ، " و کارهایی که اسرائیل در شهر بیت المقدس انجام می دهد بر وخامت اوضاع خاورمیانه افزوده و تنفر سایر ملتهای دنیا را برانگیخته است " .
شرکت کنندگان در این کنفرانس اعلام کردند که " حکومتها و ملتهایشان هرگونه راه حل مسأله فلسطین که وضعیت سابق شهر بیت المقدس قبلی از حوادث ژوئن 1967 را اعاده نکنند نخواهند پذیرفت " .
اولین کنفرانس وزرای امور خارجه سازمان ، روز 21 اوت هر سال که روز آتش سوزی در مسجدالاقصی می باشد را ، به عنوان روز همبستگی با جهاد ملت فلسطین اعلام کرد . کنفرانس گونه هر راه حلی برای مسأله فلسطین که " شهر بیت المقدس را از بازگشت به وضعیت قبل از پنجم ژوئن 1967 محروم کند " رد کرد .
در دومین کنفرانس سران پادشاهان و رؤسای کشورها اعلام کردند که مسلمانان به تنهایی نگهبانان امین بیت المقدس هستند زیرا آنها به تنهایی " به ادیان سه گانه آسمانی و به پیامبران این ادیان و ریشه های آن بیت المقدس ایمان دارند . "
همچنین عدم پذیرش هرگونه توافق یا تفاهمی که " متضمن استمرار اشغال شهر بیت المقدس توسط اسرائیل باشد یا قرار دادن این شهر تحت هر حاکمیت غیر عربی یا مورد مصالحه و سازش قرار دادن این شهر را اعلام نمودند . عقب نشینی اسرائیل از بیت المقدس شرط مهمی است که برای تحقق صلح دائم در خاورمیانه باید رعایت گردد " .
همچنین پادشاهان و رؤسا ، قطعنامه ویژه قدس را صادر کردند که در آن " تدابیری که اسرائیل برای یهودی سازی شهر بیت المقدس شریف اتخاذ نموده را محکوم نموده و آن تدابیر را باطل اعلام داشتند . هرگونه کوششی برای تبدیل شهر را رد نمودند و خواهان ، تداوم جهاد در راه آزادی شهر بیت المقدس شریف " شدند .
کنفرانس پنجم وزراء تصمیمات مذکور را تأکید نموده و مقرر داشت که مخالفت با تدابیر اسرائیل برای یهودی سازی شهر بیت المقدس هدف اصلی صندوق بیت المقدس می باشد که کنفرانس دوم سران آن را ایجاد نمود ، این کار با حمایت و پایداری مردم بیت المقدس و باقی گذاردن آن به صورت عربی و اسلامی و ترمیم اماکن مقدسه انجام می شد ، " و خرید زمینها و خانه هایی که قصد فروش دارند و وقف آنها بر مسلمانان و تعمیر محله های عربی شهر و سایر تدابیر را اتخاذ نمودند . "
هنگامی که وزرای خارجه کنفرانس ششم خود را برگزار نمودند ایجاد کمیته دائمی از 9 دولت به نام " کمیته قدس " را مقرر داشت که وظیفه آن پیگیری تصمیماتی است که کنفرانسهای سازمان اتخاذ می کند و پیشنهادات مناسبی که از سوی اعضاء برای تحقق اهداف سازمان انجام می گردد . هشتمین کنفرانس وزراء " ارائه پشتیبانی لازم برای تحکیم وجود عربی اسلامی در شهر بیت المقدس " را مقرر داشت .
نهمین کنفرانس تأکید کرد به " تمسک مسلمانان به شهر قدس شریف و تصمیم قاطع حکومت دولتهای عضو برای تلاش جهت آزادی بیت المقدس و بازگرداندن حاکمیت عربی به آن و اصرار این حکومتها بر اینکه بیت المقدس محل سازش و مصالحه قرار نگیرد " .
قطعنامه دهمین کنفرانس وزراء نیز ارائه " پشتیبانی مالی لازم برای تثبیت وجود عربی اسلامی در شهر قدس " را مورد تأکید قرار داد . دهمین کنفرانس وزراء به طور جداگانه قطعنامه مخصوص درباره صندوق بیت المقدس صادر کرد که در آن بر " افزایش سرمایه مقرر صندوق بیت المقدس از 000/000/60 دلار به 000/000/10 دلار ، تا اینکه این مبلغ در خلال دو سال جمع آوری شود " موافقت کرد .
ب - حقوق ملت فلسطین :
مفهوم " حقوق ملت فلسطین " در سازمان از این کنفرانس به کنفرانس بعدی تحول یافت ( نک : حقوق ثابت ملت فلسطین ) . بعد از آنکه پادشاهان و رؤسای کشورها در اولین کنفرانس سران " کمکشان را از ملت فلسطین برای
بازگرداندن حقوق غصب شده اش و مبارزه اش برای آزادی ملی را " اعلام کردند و از این راه که تمسک آنها " به صلح به شرط اینکه براساس عدالت و شرف باشد " به آن نزدیک شدند ، می بینیم که اولین کنفرانس وزراء " بر حقوق ملت فلسطین در جهاد برای آزادی وطنش و بازگرداندن حقوقش تأکید کرد .
دومین کنفرانس وزراء اعلام می دارد که " احترام به حقوق ثابت ملت فلسطین برای برپایی صلح عادل و دائم در خاورمیانه امری ضروری است " و خواهان " بازگرداندن حقوق قانونی ملت فلسطین در وطن جدا شده اش " گردید و " پشتیبانی خود از جهاد ملت در راه آزادی وطنش " را تکرار نمود .
سومین کنفرانس وزارء ثبات قدم کشورهای عربی " برای پس گیری سرزمینهایش و بازگرداندن حقوق مشروع ملی ملت فلسطین را مسئولیت و وظیفه ای دانست که همبستگی اسلامی و اصول عدالت و صلح آن را ضروری می نماید " و خواهان " احترام به حقوق ملت فلسطین و مبارزه قانونی اش برای آزادی کشورش و حق تعیین سرنوشتش گردید زیرا این مسأله عامل اساسی برپایی صلح دائم در خاورمیانه می باشد " ، از " ضرورت وحدت عمل در پشتیبانی و کمک ملت فلسطین برای آزادی وطنش " سخن به میان آورد .
چهارمین کنفرانس وزراء این موضع را تکرار کرد . کنفرانس دوم سران بر این مواضع تأکید کرد و " بازگرداندن حقوق کامل ملت فلسطین در وطنش را شرط جوهری و اساسی برای حل مشکل خاورمیانه و برپایی صلح دائم و عادلانه دانست " و برای اولین بار به مسئولیت جامعه بین المللی اشاره نمود و گفت " جامعه بین المللی به ویژه کشورهایی که در مسأله تقسیم فلسطین در سال 1947 شرکت داشتند ، باید مسئولیت انصاف دادن به ملت فلسطین در مقابل ظلمی که به حقش شده را بپذیرد " .
تعیین حقوق ملت فلسطین به طور کامل و واضح در کنفرانس ششم وزراء انجام شد که " مساعدت کامل و فعال ملت فلسطین در مبارزه مشروعش برای بازگرداندن حقوقملی اش در فلسطین را در موارد زیر مقرر داشت :
- حق بازگشت ملت فلسطین به وطن و قلمرواش در فلسطین ( نک : تعیین سرنوشت ، حق ) .
- حق تعیین سرنوشتش بدون دخالت خارجی ( نک : تعیین سرنوشت ، حق ) .
- به دست آوردن حق خود مبنی بر حاکمیت بر سرزمینش .
- برپایی سلطه ملی مستقلش . "
سپس هفتمین کنفرانس وزراء تشکیل شد و از " تمامی دولتهای جهان خواست تا با تمامی امکانات ملت فلسطین را در مبارزه مشروعش بر ضد استعمار صهیونیستی تبعیض نژادی برای بازگرداندن حقوق ملی ثابتش ، کمک نمایند " و از سازمان ملل متحد خواست که " بر طبق قطعنامه شماره 3236 مجمع عمومی ( د - 29 ) مورخ 22 نوامبر 1974 مخصوص حقوق ملت فلسطین عمل نماید . تدابیری را که بیانیه این سازمان برای اجرای این قطعنامه مقرر داشته اتخاذ نماید . "
هشتمین کنفرانس وزراء مجددا درخواست بازگرداندن این حقوق که امکان ندارد صلح عادلانه و دائم برپا شود مگر براساس این حقوق را تکرار کرد و بر " حق ملت فلسطین در تداوم جهاد به تمامی اشکال سیاسی اش برای بازگرداندن حقوق ملی و در رأس آن حق بازگشت به فلسطین ، تعیین سرنوشت خود و برپایی دولت مستقل ملی بر روی خاک کشور " تأکید شد . از شورای امنیت خواست که توصیه های کمیته سازمان ملل متحد مربوط به تحصیل حقوق ثابت ملت فلسطین را اجرا نماید .
نهمین و دهمین کنفرانس وزراء بر حقوق ثابت ملت فلسطین و حق او در تداوم مبارزه در تمامی اشکالش برای بازگرداندن این حقوق تأکید کردند .
ج - سازمان آزادی بخش فلسطین :
رابطه بین کنفرانس اسلامی و سازمان آزادی بخش فلسطین در دگرگونی جهاد فلسطین و گسترش بیداری افکار
عمومی عالم به طور عام و افکار عمومی اسلامی به طور خاص نسبت به مسأله فلسطین تجلی پیدا نکرد .
در ابتدای امر اولین کنفرانس سران بر تعدادی از پیشنهاداتی که ارائه شد و متضمن بحث درباره مسأله فلسطین به عنوان مسأله کلی واحد و دعوت از سازمان آزادی بخش فلسطین برای حضور در کنفرانس به عنوان عضوئه ناظر بود ، مخالفت کرد .
سپس اولین کنفرانس وزراء خارجه تشکیل شد که خواهان تسهیل " ایجاد نمایندگی جنبش آزادی بخش فلسطین در کشورهای اسلامی " گردید . این امر همچنان باقی ماند تا کنفرانس چهارم وزراء که در آن " سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده ( قانونی ) ملت فلسطین " شناسایی شد .
دومین کنفرانس سران از اعضای سازمان کنفرانس اسلامی خواست تا گشایش دفترهای سازمان آزادی بخش در پایتخت هایشان را ممکن سازند . هفتمین کنفرانس وزراء ارائه " تمامی تسهیلات و امکانات به این دفاتر بود تا به وظایف خود در خدمت به مسأله فلسطین و مبارزه عادلانه ملت فلسطین بپردازند " را مقرر داشت .
سپس هشتمین کنفرانس وزراء تشکیل شد و از مواضع سازمان آزادی بخش در قبال تسویه قضیه فلسطین پشتیبانی نمود و بر " حق سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده ملت فلسطین برای عمل در جهت رد تمامی راه حل های سازشکارانه آمریکایی و تمامی طرحهای حل اختلافات و ناکام گذاشتن هرگونه تسویه ای که متضمن تماس با حقوق ملت فلسطین در فلسطین باشد " و نیز بر " حق سازمان آزادی بخش فلسطین جهت شرکت به طور مستقل و مساوی - در تمامی کنفرانسها و محافل بین المللی در رابطه با قضیه فلسطین و کشمکش عربی - صهیونیستی با هدف تحقیق حقوق ملی ثابت ملت فلسطین " تأکید نمود .
نهمین و دهمین کنفرانس وزراء تعدادی قطعنامه که در آنها بر پشتیبانی از سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین تأکید شده بود به تصویب رسید . نهمین کنفرانس " نیروهای انقلاب فلسطین به فرماندهی سازمان آزادی بخش برای مقاومت و پایداری در مقابل تهاجمات اسرائیل در جنوب لبنان " را فراخواند . همچنین این دو کنفرانس برحق سازمان آزادی بخشفلسطین " در عمل جهت رد و ساقط کردن تمامی اشکال طرحهای تسویه قضیه فلسطین که در تماس حقوق ثابت ملی ملت فلسطین می باشد " تأکید کرد .
دهمین کنفرانس " طرح خودمختاری که توافقنامه های کمپ دیوید و واشینگتن به آن اشاره کرده بودند " را اضافه نمود .
د - سرزمینهای اشغالی عربی و تغییر نشانه های آن :
کنفرانسهای سازمان کنفرانس اسلامی موضوع سرزمینهای اشغالی عربی و عقب نشینی نیروهای اشغالگر از آن و تغییر نشانه های این سرزمینها به شکلی که از یک کنفرانس به کنفرانس دیگر دقت و وضوح بیشتری داشت را مورد بررسی قرار می دهد .
کنفرانس سران اول به درخواست از " اعضای خانواده بین المللی به ویژه قدرتهای بزرگ که مسئولیت خاص حفظ صلح بین المللی را بر عهده دارند ، برای تلاش مشترک و منفرد بیشتر جهت تحقق عقب نشینی سریع نیروهای اسرائیلی از تمامی سرزمینهای اشغالی بعد از جنگ ژوئن 1967 " اکتفا نمود . دومین کنفرانس سران ادامه " اشغال سرزمینهای سه کشور اسلامی " توسط اسرائیل را محکوم کرد و تأکید نمود که " تأکید اسرائیل بر سیاست زورگویی امری غیرقابل تحمل است " .
سومین کنفرانس وزراء " تمسک خود به عقب نشینی اسرائیل از تمامی سرزمینهای عربی که در 5/6/1967 اشغال کرده و پشتیبانی خود از تلاش کشورهای عربی دوست برای آزادی سرزمینها از اشغال اسرائیل با وسایلی که با مصلحت و امنیت و سلامت آن توافق داشته باشد - و این تلاشها با حقوق ملت فلسطین از این نظر که صاحب حق تعیین سرنوشت خود می باشند منافات نداشته باشد - " را اعلام کرد .
چهارمین کنفرانس وزراء قطعنامه های قبلی خود را تکرار نمود و اعلام کرد " که تمامی تدابیری که مقامات اشغالگر اسرائیلی در سرزمینهای اشغالی عربی برای تغییر وضعیت جمعیتی و جغرافیایی و بنیانهای سیاسی اتخاذ می نمایند باطل و غیرقابل شناسایی است و این تدابیر ناشی از نقشه های توسعه طلبانه اسرائیل است " .
کنفرانس دوم سران " هر تدبیری که اسرائیل برای تغییر وضعیت سرزمینهای اشغالی و به ویژه شهر بیت المقدس شریف انجام دهد را نقض آشکار قوانین بین المللی " دانست . همچنین موضع مشخصی نسبت به توافقنامه های جدایی نیروها اتخاذ کرد و مقرر داشت که " جهت گیری های کنونی به سوی صلح عادلانه ممکن نیست که بر ریشه های مشکل تمرکز نماید ، در صورت جدایی نیروها ممکن نیست گامی به سوی عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمینهای اشغالی عربی و اعاده کامل حقوق ملی مردم فلسطین برداشته شود " و نیز " عمل در تمامی زمینه ها برای وادار نمودن اسرائیل به عقب نشینی فوری و غیر مشروط از تمامی سرزمینهای عربی که در ژوئیه 1967 اشغال شده " را مقرر داشت .
قطعنامه پیشین آن " تمامی تدابیری که اسرائیل در سرزمینهای اشغالی عربی برای تغییر علائم انسانی ، جغرافیایی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و تدابیری که هدفشان انضمام و یهودی کردن شهر بیت المقدس شریف می باشد را بیهوده و باطل که شناسایی آنها یا نتایج آنها را مردود دانست " .
همچنین کنفرانس " نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی و رد تطبیق توافقنامه چهارم ژنو سال 1949 ویژه حمایت از شهروندان در هنگام جنگ و سیاستهای یهودی سازی سرزمینهای اشغالی و شخصیتهای فرهنگی آن توسط اسرائیل " را محکوم نمود . این اعمال و اقدامات را جنایت جنگی و مبارزه طلبی کمال انسانها دانست .
کنفرانسهای بعدی وزرای خارجه تصمیمات دومین کنفرانس سران را تکرار نمود و هشتمین کنفرانس وزراء به این تصمیمات قطعنامه ای اضافه کرد که سیاستهای اسرائیل در تسلط بر سرزمینها ، وادار نمودن ملت فلسطین به مهاجرت و تلاش برای از میان بردن میراث فرهنگی شهرهای فلسطین را محکوم نمود و سیاستها و اقداماتی که موضوع محکومیت می باشد را معین کرد .
این سیاستها عبارتند از " انضمام قسمتهایی از سرزمینهای اشغالی ، برپایی مستمرات اسرائیلی و انتقالبیگانگان به آن ، تخریب منازل و مصادره املاک ، آواره کردن ساکنان عرب و کوچ دادن و راندن آنان و تبعید و انتقال و نادیده گرفتن حقوقشان در بازگشت ، بازداشت دسته جمعی و رفتار سوء با آنها و شکنجه دادن آنان ، از میان بردن آثار باستانی و معنوی و فرهنگی و اشکال تراشی در راه آزادی ها و اعتقادات و تلاشها برای کسب حقوق و شعائر دینی ، نادیده گرفتن قوانین حقوق مدنی بهره برداری نامشروع از ثروتها و درآمدهای طبیعی اراضی اشغالی و ساکنان آن " .
کنفرانس از تمامی دولتهای دنیا خواست که از انجام هرگونه عملی که ممکن است به نفع اسرائیل باشد و یا اسرائیل از این اعمال برای اجرای سیاستها و تلاشهای مذکورش از آنها کمک جوید ، جلوگیری به عمل آورند .
کنفرانسهای نهم و دهم تأکید بر بطلان اقدامات صهیونیستها و محکومیت این اقدامات را تکرار کرد از جمله این اقدامات برپایی مستعمرات و یهودی سازی سرزمینهای فلسطینی و عربی اشغالی و تغییر علائم سیاسی و جمعیتی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی می باشد . این دو کنفرانس نقض مکرر حقوق بشر فلسطینی عربی در سرزمینهای اشغالی از سالهای 1948 و 1949 و نپذیرفتن ( رعایت نکردن ) توافقنامه های ژنو سال 1949 و به خصوص توافقنامه چهارم درباره حمایت از شهروندان در زمان جنگ را محکوم نمودند .
ه - صهیونیسم :
سازمان کنفرانس اسلامی اولین سازمانی با ظاهری بین المللی بود که خطرهای صهیونیسم و حقیقت
تبعیض نژادی و توسعه طلبانه او را درک نمود . به این ترتیب کشورهای اسلامی نظر سازمان ملل متحد و افکار عمومی دنیا را به این جنبش ضدانسانی جلب نمودند .
در بیانیه اولین کنفرانس وزرای خارجه آمده که کنفرانس ، جنبش صهیونیسم را به عنوان یک جنبش تبعیض نژادی خصمانه و توسعه طلبانه معارض با تمامی نمونه های عالی انسانی و به عنوان خطری دائمی برای صلح جهانی محکوم می کند . این بعد از آن بود که برای کنفرانس " نیاز به آگاهی افکار عمومی جهان نسبت به گمراه کنندگی تبلیغات صهیونیسم و مقاصد توسعه طلبانه اسرائیل " تبیین شد .
سازمان در کنفرانسهای مختلف بر این اندیشه اصرار کرد به خصوص هنگامی که سومین کنفرانس وزراء کشورهای عضو را به تشکیل کمیته های محلی در تمامی کشورها برای روشن کردن افکار عمومی درباره اهداف قضیه فلسطین و حقیقت و خطرهایی که جنبش صهیونیسم به عنوان هم پیمان تبعیض نژادی و استعمار بین المللی در بر دارد ، توصیه نمود .
چهارمین کنفرانس وزراء ، قطعنامه ویژه ای در مورد خطرات صهیونیسم در حوزه دریای سرخ صادر کرد . در این قطعنامه به تلاشهایی که اسرائیل و نیروهای استعماری و صهیونیستی برای سیطره بر منطقه حوزه دریای سرخ اعم از سیاسی و نظامی مبذول می دارد اشاره شده و کشورهای عضو خواهان ایجاد صف واحدی در رویارویی کشورهای بیگانه - که سعی در تحقیق نفوذ صهیونیسم در منطقه دارند - گردید و از دولتهای عضو خواست به طور مشترک برای از میان بردن نفوذ صهیونیستی در منطقه قبل از دست دادن وقت اقدام کنند .
ششمین کنفرانس وزراء ، صهیونیسم را خطر مستقیمی دانست که صلح جهانی را تهدید می کند . همچنین برای سازماندهی یک حمله آگاهی دهنده تبلیغاتی که تمامی دستگاهای تبلیغاتی اسلامی در آن شرکت داشته باشند جهت افشای طبیعت تبعیض نژادپرستانه و خصمانه صهیونیستی و نیز رویارویی با حملات گمراه کننده و خصمانه صهیونیسم بر ضد دنیای اسلامی و عربی و از بین بردن این حملات ، تصمیم گرفت .
بعد از آنکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه شماره 3379 خود ( د - 30 ) را در تاریخ 10/11/1975 صادر کرد و در آن صهیونیسم را شکلی از اشکال نژادی و تبعیض نژادی دانست . هفتمین کنفرانس وزراء قطعنامه ویژه ای درباره تبعیض نژادی و صهیونیسم صادر کرد و در آن صهیونیسم را به عنوان عقیده ای استعماری و توسعه طلبانه امپریالیستی محکوم کرد و آن راخطر مستقیمی دانست که صلح و امنیت بین المللی را تهدید می نماید . از تمامی کشورهای عضو خواست تا برنامه هایی برای مبارزه بر ضد صهیونیسم در سطح ملی و منطقه ای و بین المللی طرح ریزی نمایند .
هشتمین کنفرانس وزراء همدستی اسرائیل و رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی را که تأکید بر سیاستهای خصمانه و نژادی و همکاری در تمامی زمینه ها با هدف تهدید امنیت و استقلال کشورهای آفریقایی و عربی دارد را محکوم نمود . همچنین نهمین کنفرانس وزراء بر محکومیت صهیونیسم و سیاستهایش و اعمال سرکوبگرانه ای که بر ضد ملت فلسطین انجام می دهد تأکید نمود . به شدت فعالیتهای صهیونیستها را که تهدید خطرناک بیش از حدی برای صلح و امنیت بین المللی محسوب می گردد محکوم نمود .
مجددا همین کنفرانس وزراء بر قطعنامه شماره 7933 مجمع عمومی سازمان ملل ( د - 30 ) که صهیونیسم را شکلی از اشکال نژادپرستی می دانست تأکید ورزید .
و - تدابیر ضداسرائیلی :
مفهوم سازمان کنفرانس اسلامی با تدابیری که باید بر ضد اسرائیل اتخاذ شود همراه با کشف نیات و برنامه های صهیونیسم در انضمام سرزمینهای عربی اشغالی و استعمار این سرزمینها و نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین ، دگرگون شد . هنگامی که پادشاهان و رؤسای جمهور در اولین کنفرانس سران اجتماع نمودند بر سر قطع روابط دیپلماسی
و اقتصادی کشورهای اسلامی با اسرائیل توافق حاصل نشد . این وضعیت همچنان ادامه داشت تا اینکه مفهوم این تدبیر در کنفرانس سوم وزراء آشکار شد .
در این کنفرانس به تمامی کشورهای دوستدار آزادی و عدالت پیشنهاد شد اقدامات شدیدی بر ضد اسرائیل و سیاستهای توسعه طلبانه آن به منظور وارد کردن اسرائیل به خارج نمودن نیروهایش از سرزمینهای اشغالی ، اتخاذ کنند . از دولتهای عضو نیز خواست اقدامات شدید سیاسی و اقتصادی بر علیه اسرائیل در پیش گیرند .
کنفرانس چهارم وزراء از تمامی دولتهای اسلامی خواست موضع گیری آشکاری در روابطشان با رژیم صهیونیستی اتخاذ نمایند . درخواست خود مبنی بر قطع روابط سیاسی و اقتصادی با این رژیم را تکرار کرد و از سازمان ملل متحد - مجمع عمومی و شورای امنیت - خواست اقداماتی که در فصل هفتم منشور خود برای ضمانت اجرای قطعنامه ها تأکید شده را اجرا نماید .
فصل مذکور از منشور سازمان ملل متضمن مجموعه ای از تدابیر است از جمله " قطع روابط اقتصادی و ارتباطات راه آهن و دریایی و هوایی و پستی و تلگرافی و بی سیم و سایر وسایل ارتباطاتی چه به صورت جزئی و چه کلی و قطع روابط دیپلماتیک " .
اگر این تدابیر اتخاذ نشد منشور به شورای امنیت اجازه داده که به وسیله نیروهای مسلح اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین المللی انجام دهد .
با استناد به تدابیری که منشور سازمان ملل بر اجرای آنها تأکید دارد ششمین کنفرانس وزراء وجوب قطع تمام انواع روابط دیپلماسی و کنسولی و اقتصادی و فرهنگی و فنی و ورزشی و سیاحتی با رژیم صهیونیستی در تمامی سطوح رسمی و غیررسمی را تأکید نمود . این اقدام تعهد دسته جمعی از سوی تمامی دولتهای عضو کنفرانس اسلامی محسوب می شود .
کنفرانس از کشورهای عضو خواست تا با همکاری با دیگر کشورهای جهان - - اعم از کشورهای جهان سوم و کشورهای غیرمتعهد - - کمک نمایند تا سازمان ملل در مقابل رد مداوم قطعنامه ها و نقض منشور آن توسط اسرائیل ، اقدامات زیر را انجام دهد :
- محرومیت اسرائیل از عضویت سازمان ملل و آژانسهای تخصصی تابعه آن و محرومیتش از مشارکت در سایر کنفرانسهای بین المللی که تحت نظارت سازمان ملل برگزاری می شود . تا زمانی که این رژیم پذیرش قطعنامه های سازمان بین الملل را رد می نماید و منشور آن را نقض می کند و از عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی عربی امتناع می ورزد و حقوق ملی کامل ملت فلسطین در سرزمین و کشورش را نادیده می گیرد .
- لغو قطعنامه شماره 273 ( د - 3 ) مجمع عمومی صادره در تاریخ 11 مه 1949 مربوط به پذیرش اسرائیلبه عنوان عضو سازمان ملل به این دلیل که اسرائیل دو شرط اساسی که این قطعنامه بر آن بنا شده را نقض نموده و این دو شرط عبارت است از ( 1 ) التزام به تعهداتی که در منشور سازمان ملل آمده است و احترام گذاشتن به این تعهدات از زمانی که عضو سازمان می شود . ( 2 ) التزام اسرائیل به اجرای قطعنامه 194 ( د - 3 ) صادره در تاریخ 11 دسامبر 1948 مربوط به اجازه دادن به پناهندگان برای بازگشت به وطنشان .
- دعوت از شورای امنیت برای صدور قطعنامه هایی که دربرگیرنده اقداماتی برای اجرای قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد 3236 ( د - 29 ) مربوط به قضیه فلسطین باشد .
سازمان این قطعنامه را در دو کنفرانس هفتم و هشتم وزراء ، تکرار نمود . علاوه بر تأکید این قطعنامه ، دو کنفرانس نهم و دهم از تمامی کشورهای اسلامی خواست به نظام بایکوت عربی بر ضداسرائیل بپیوندند و تلاشهایشان را در این زمینه با بقیه جهان سوم برای اجرای این تحریم بر ضد تمامی سازمانهای تبعیض نژادی به خصوص در فلسطین و آفریقای جنوبی هماهنگ نمایند .
ز - کمکهای مادی و معنوی :
اولین کنفرانس سران ، کمکهای گسترده خود به ملت فلسطین برای اعاده حقوق اشغال شده اش و مبارزه اش برای آزادی ملی را اعلام کرد . کنفرانسهای وزرای خارجه این کمکها را چندین بار تکرار نمودند . سومین کنفرانس وزراء مقرر شد صندوقی به نام صندوق فلسطین برای جمع آوری کمکهای مردمی و حکومتی از کشورهای مختلف عضو به نفع صندوق انقلاب فلسطین تشکیل شود و کمکهای مالی و جنسی سالانه نیز برای پشتیبانی از مبارزه ملت فلسطین اختصاص داده شود .
چهارمین کنفرانس وزراء مقرر کرد از ملت فلسطین پشتیبانی سیاسی و مادی و معنوی شود تا بتواند سرزمینهای غصب شده اش را بازپس بگیرد و تلاشهای انجام شده برای از بین بردن مقاومت فلسطین را ناکام گذارد .
پنجمین کنفرانس وزیران ارائه کمک فراوان و فعال به کشورهای خط مقدم و ملت فلسطین در مبارزه قانونی اش برای بازگرداندن تمامی زمینهایش با تمامی وسایل را مقرر کرد .
ششمین کنفرانس وزراء تمامی دولتهای اسلامی را دعوت کرد تا تمامی امکانات مادی و فنی و نظامی ممکن و موجود در کشورهای اسلامی را به نیروهای خط مقدم عربی جهت پشتیبانی مبارزه شان برضد دشمن صهیونیستی ارائه دهند .
هفتمین کنفرانس وزراء این قطعنامه را تکرار کرد و ارائه کمک به کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش فلسطین را التزام و تعهد کشورهای اسلامی برای خود دانست .
هشتمین کنفرانس وزیران کار دوجانبه و بین المللی در زمینه های مختلف با هدف فراهم ساختن تمامی امکانات لازم را مقرر کرد تا ملت فلسطین بتواند کشورش را آزاد سازد . از تمامی کشورهای جهان دعوت کرد برای کمک به ملت فلسطین - با تمامی وسایل در مبارزه قانونی اش بر ضد استعمار صهیونیستی جهت پس گرفتن حقوق ثابت ملی اش که شرط اساسی را برای برپایی صلح عادلانه و دائم در خاورمیانه است تلاش نمایند .
نهمین کنفرانس وزراء از تمامی کشورهای عضو خواست با تمامی وسایل به ملت فلسطین در مبارزه قانونی اش بر ضد استعمار صهیونیستی برای اعاده حقوق ثابتش را کمک کنند . دهمین کنفرانس وزیران بر تعهد کشورهای اسلامی برای تأیید قضیه عربی و تعهدش مبنی بر ارائه کمک سیاسی و مادی به کشورهای عربی خط مقدم جبهه و سازمان آزادی بخش فلسطین در مبارزه مشروعش جهت پس گرفتن تمامی سرزمینهای اشغالی و تحقق حقوق ثابت ملت فلسطین در کشور فلسطین تأکید نمود .
ح - نظام مصر و رژیم صهیونیستی :
در آستانه برپایی نهمین کنفرانس وزراء انورسادات رئیس جمهور مصر از شهر بیت المقدس اشغالی دیدار کرد . این دیدار شروع سلسله ای از دیدارها پس از امضا موافقتنامه ها بین رهبران نظام مصر و رژیم صهیونیستی بودکه به صلح مصر و اسرائیل منتهی شد . کنفرانس نهم وزراء خارجه نسبت به پیامدهای خطرناک این دیدار بر قضیه فلسطین آگاهی داشت . بنابراین تأکید نمود که تمامی تلاشهای راه حل سازش کارانه که ایالات متحده برای خدمت به منافع خود در منطقه و حفظ موجودیت صهیونیسم نژادپرستانه در فلسطین اشغالی با تکیه بر راه حل های دوجانبه یا بریدن از جوهر قضیه انجام می دهد منجر به هیچ راه حل عادلانه ای نمی گردد .
بنابراین کنفرانس این تلاشها را محکوم و رد می نماید و به مقاومت در مقابل این تلاشها با تمامی وسایل و امکانات دعوت می نماید و به مقاومت در مقابل این تلاش با تمامی وسایل و روشها دعوت می نماید . همچنین همه سیاستها و اقداماتی که با قطعنامه های کنفرانس کشورهای اسلامی منافات دارد را محکوم می نماید .
سپس دهمین کنفرانس وزراء تشکیل شد و با صراحت توافقنامه های کمپ دیوید امضا شده در سپتامبر 1978 و توافقنامه واشینگتن امضا شده در 26 مارس 1979 بین حکومت اسرائیل و نظام مصر را محکوم نمود و این پیمانها را خروج عملی از منشور سازمان کنفرانس اسلامی و نقض قوانین بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل مربوط به قضیه فلسطین و سرزمینهای فلسطین و عربی اشغالی دانست و تمامی نتایج و آثار این پیمانها را رد نمود و آنها را باطل و غیرملزم برای اعراب و مسلمین به خصوص ملت فلسطین دانست .
این کنفرانس تصمیم گرفت تا زمانی که عللی باعث اتخاذ این تصمیم شده از بین برود ، عضویت مصر در سازمان کنفرانس اسلامی به حالت تعلیق درآید .
ط - انتفاضه فلسطین :
پس از شروع انتفاضه فلسطین و سرکوب فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی ، سازمان کنفرانس اسلامی همانند دیگر کشورهای اسلامی در یک اقدام هماهنگ با اکثریت اعضای خود شروع به اتخاذ یک سری موضع گیری سیاسی علیه اسرائیل غاصب نمود که در آنها ادامه اشغال سرزمینهای فلسطین و سرکوب فلسطینیان توسط نیروهای صهیونیستی را محکوم و از قیام مردم فلسطین حمایت نمود .
این کنفرانس در طی انتفاضه چند ساله فلسطین حسب اوضاع و شرایط سیاسی منطقه و اوضاع سیاسی حاکم بر کشورهای عضو کنفرانس اسلامی دست به یک سری اقدامات سیاسی در حمایت از قیام مردم مظلوم فلسطین می زد که گه گاهی این اقدامات شدت می یافت و بعضا نیز به صدور یک قطعنامه سیاسی اکتفا می شد .
مهمترین مواضعی که کنفرانس اسلامی طی سالهای اخیر نسبت به انتفاضه فلسطین اتخاذ کرد در مجمع وزرای خارجه کشورهای اسلامی عضو کنفرانس اسلامی در سال 1370 در داکا بود .
در این کنفرانس وزرای خارجه کشورهای اسلامی ، اسرائیل را به دلیل ادامه اشغال سرزمینهای فلسطین از جمله قدس شریف ، بلندیهای جولان و سرزمینهای اشغالی در سال 1967 به شدت محکوم کرد و از این رژیم خواست برای برقراری ثبات و صلح در منطقه ، هرچه سریعتر به اجرای قوانین بین المللی گردن نهد .
در پایان نشست کمیته سیاسی سازمان کنفرانس اسلامی ، پیش نویس قطعنامه ای به تصویب رسید که در آن اسرائیل را به دلیل سیاستهای سرکوبگرانه علیه مردم مناطق اشغالی محکوم کرده و از سازمانهای بین المللی خواسته است تا در بازداشتن اسرائیل از این اقدامات که مانع صلح و ثبات در منطقه است تلاش کنند .
وزرای خارجه کشورهای اسلامی همچنین بر " به حق بودن مبارزه مردم فلسطین برای بازپس گیری سرزمینهایشان و نیز دستیابی به حقوق حقه خود برای تعیین سرنوشت و تشکیل یک کشور فلسطینی در سرزمین خود که قدس شریف پایتخت آن است " تأکید کردند .
پیش نویس قطعنامه مصوبه کمیته سیاسی سازمان کنفرانس اسلامی ، از سازمان ملل و سازمانهای تخصصی وابسته به آن و نیز تمام دولتها خواست تا رهبران اسرائیل را وادار به احترام به مواد کنوانسیون چهارم ژنو 1949 نمایند و به تجاوزات این رژیم علیه ساکنین مناطق اشغال شده پایان دهد .
سیاستهای رژیم صهیونیستی در ساخت شهرکهاییهودی نشین ، مهاجرت یهودیان به مناطق اشغالی ، تشدید اخراج فلسطینیان از زمینهای خود ، تخریب خانه هایشان ، توهین به مقدسات اسلامی و اماکن مقدسه ، اعمال غیرانسانی چون به کارگیری زور ، تروریسم ، شکنجه ، فشار و بمباران مناطق غیر نظامی و نقض حاکمیت ملی مناطق اشغالی ، از جمله مصوبات کمیته سیاسی سازمان کنفرانس اسلامی بود .
پیش نویس قطعنامه پایانی کنفرانس اسلامی ، از سازمان ملل و سایر سازمانها خواست که اسرائیل را وادار به اجرای قطعنامه های شورای امنیت به ویژه قطعنامه 425 سال 1987 نماید که در آن خروج فوری و بدون قید و شرط نیروهای اسرائیلی از سرزمینهای اشغالی خواسته شده است بدون اینکه تصمیمی عملی برای جلوگیری از اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی علیه انتفاضه اتخاذ کند همچنین از کشورهای عضو کنفرانس اسلامی خواست تا با حمایت و تقویت انتفاضه کمکهای مالی و سیاسی خود را به این قیام بیشتر کند .
مآخذ :
- اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی ، مورخ 11/9/70 .
- قطعنامه های کنفرانسهای سران و وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی .
- اسناد اصلی کنفرانس اسلامی آفریقایی - آسیایی ، با ندونگ از 6 تا 14/3/1965 .
- منشور سازمان کنفرانس اسلامی .
- الموسوعة الفلسطینیة : منظمة المؤتمر الاسلامی ، جلد چهارم ، 1984 .