خلف ، صلاح ( 1933 - 1989 )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۵ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


مبارز و فرمانده فلسطینی بود . در سال 1933 در یافا به دنیا آمد . وی به منظور تکمیل دوره دبیرستان در سال 1948 به غزه رفت . در سال 1952 به دانشکده زبان عربی دانشگاه الازهرا وارد شد و نیز دیپلم تربیت و روانشناسی را از دانشگاه عین شمس گرفت . از طریق رابطه با دانشجویان فلسطینی در قاهره به فعالیتهای سیاسی دست زد و با یاسرعرفات دیدار نمود . ابوایاذ او را در فعالیتهایش یاری نمود . آنگاه هر دو با همکاری خلیل الوزیر به بررسی تأسیس جنبش پرداختند که شخصیت فلسطین را بر ضد اسرائیل پاسداری کند و با عناصر موجود در داخل رژیمهای عربی که برای واژگون ساختن دولت اسرائیل تلاش می کنند همکاری نماید . آنچه مایه تشویق آنها در فعالیتهایشان گردید عدم فعالیت " حکومت تمامی فلسطین " بود که در آن زمان تنها سازمانی بود که نمایندگی فلسطینیان را به عهده داشت . انگیزه دیگر آنها این احساس بود که ملت نیاز شدیدی به جنگ به خاطر آزاد ساختن سرزمین دارد .

جنگ 1956 ، طرح آنها را به پیش راند و ابوایاذ تصمیم گرفت به منظور تأمین امکانات مادی جنبش آینده ، در کویت به کار بپردازد بنابراین در سال 1957 به کویت رفت و به تدریس زبان عربی پرداخت ، که تا سال 1967 ادامه یافت .

در سالهای 1967 - 1965 مأموریت یافت تا با سازمانها ، احزاب و گروههای فلسطینی ارتباط برقرار نماید ، از این زمان به بعد همه فعالیتهای خود را به منظور کار در جنبش ، کنار گذاشت .

در اوائل جنگ ژوئن 1967 از پست آموزگاری خود استعفا داد و به دمشق مسافرت کرد ولی پیش از آنکه " فتح " بتواند نقش مؤثری ایفا نماید ، جنگ پایان یافته بود . پس از جنگ ژوئن ، ابوایاذ ، مسئول روابط " فتح " با دولتهای عربی گردید و در این سمت ، در سپتامبر 1967 در قاهره با جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصرملاقات کرد .

در این دیدار که فاروق قدومی نیز حضور داشت ، مصر ، سازمان فتح را به رسمیت شناخت و عبدالناصر وعده داد که هرگونه کمکی را که این سازمان ، احتیاج داشته باشد در اختیار آن بگذارد . در همان سال ابوایاذ با عبدالسلام عارف رئیس جمهور عراق نیز ارتباط برقرار کرد و از این کشور نیزکمکهای مالی گرفت .

ابوایاذ در سال 1968 با ملک فیصل و نخست وزیر لیبی ملاقات نمود . در سال جزو ، پس از کودتا و تغییر رژیم در لیبی در ماه سپتامبر ، ابوایاذ جزء اولین رهبران فلسطینی بود که سرهنگ معمرقذاقی آنها را به حضور پذیرفت .

ابوایاذ در سال 1968 به اردن رفت و در نبرد کرامه در مارس 1968 شرکت جست . بعد از آن نام وی به عنوان عضو کمیته مرکزی فتح و سپس نماینده بخش امنیت جنبش مشاهده می شد .

در یک کنفرانس مطبوعاتی که در ماه اکتبر 1968 در بیروت برگزار شد ، ابوایاذ برای اولین بار طرح تأسیس یک کشور دموکراتیک و غیر مذهبی را به عنوان هدف نهائی مبارزات فلسطینیان اعلام داشت . این طرح در اعلامیه ای که در ژانویه سال بعد از طرف فتح منتشر شد ، بار دیگر خاطرنشان گردید .

ابوایاذ چهره بارز جناح چپ فتح به شمار می رفت و به تدریج با ضعف جناح راست نفوذ او افزایش یافت و این خود به او امکان بخشید که با چپ گرایان فلسطینی و جنبشهای انقلابی عرب و بعضی رژیمهای عربی ( به ویژه مصر ) ارتباط برقرار کند .

در سال 1970 ، پس از آنکه مصر ، طرح راجرز را پذیرفت و مورد هجوم شدید فتح و دیگر سازمانهای مقاومت قرار گرفت ، ابوایاذ همراه با یک هیأت فلسطینی با جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر دیدار کرد .

در خلال حوادث خونین سپامبر 1970 توسط ارتش اردن به همراه برخی از یارانش دستگیر شد . رئیس جمهور مصر به خاطر روابط حسنه ای که با ابوایاذ داشت ، سرلشکر محمداحمد صادق وزیر جنگ مصر را به عمان فرستاد و خواستار آزادی ابوایاذ شد .

صادق در مأموریت خود موفق شد و اردنیها در 28 سپتامبر همان سال وی را آزاد کردند . پس از انعقاد موافقت نامه های قاهره و عمان ، هنگامی که روشن شد کفه قدرت نظامی به نفع اردن و بر ضد نیروهای مقاومت سنگین شده است ، ابوایاذ کوششهای زیادی به کار برد تا از هرگونه زد و خورد تازه در اردن جلوگیری به عمل آورد ولی جنگهای جرش و عجلون موضع او را تغییر داد و از آن زمان به بعد ، ابوایاذ با کلیه کوششهای مصر و عربستان سعودی به منظور برقراری موافقت نامه جدیدی بین ملک حسین و مقاومت مخالفت ورزید .

برخی از مجامع معتقدند که فتح ، ابوایاذ را مسئول مراقبت و نظارت بر سازمان سری اردن و طرح ترور وصفی تل نخست وزیر اردن به دست " سازمان سپتامبر سیاه " در قاهره نموده بود .

همچنین نام ابوایاذ به عنوان محرک احتمالی توطئه قتل ملک حسین در رباط ، در هنگام تشکیل کنفرانس سران عرب در اکتبر 1971 ، به میان آمد . به دنبال اعلام این مطلب ، ابوایاذ برای مدت کوتاهی مخفی شد ولی بار دیگر به صحنه بازگشت و اعلام کرد که این گونه عملیات بازهم تکرار خواهد شد .

نام ابوایاذ در رابطه با عملیات سپتامبر 1972 در المپیک مونیخ ، عملیات برای سرنگونی شاه حسین در اکتبر 1974 و تصرف سفارت مصر در مادرید در سپتامبر 1975 برده شد . ابوایاذ بعد از نبرد کرامه نقش مهمی را در داخل جنبش فتح و مقاومت فلسطبن ایفا نمود . وی بعد از یاسرعرفات به عنوان مرد شماره 2 فتح به حساب می آمد .

علی رغم انتقادات سازمانها و جنبشهای دیگر ، وی از پیوندهای عمیقی در داخل جنبش مقاومت در سطوح عربی بهره مند بود . وی اولین شخصیت فلسطینی بود که با رهبر لیبی معمر قذاقی تماس برقرار ساخت و چندین بار کمکهای مالی و تسلیحاتی از وی دریافت نمود .

ابوایاذ با ورود نیروهای سوریه به لبنان مخالفت نمود و در تهیه توافقنامه اشتوره در 21 ژوئن 1977 که تنظیم کننده اجرای توافقنامه قاهره و روابط لبنان - فلسطین بود مشارکت داشت .

در بهار سال 1978 به هنگام بروز اختلافات درونی فتح وی رفتار مشابه دیگری نیز بروز داد . و در ماه آوریل همان سال با همکاری با نیروهای سازمان ملل که می خواستند عقب نشینی اسرائیل را سهولت ببخشند ، مخالفت ورزید . ظاهرا وی از چپ گرایان فتح که می خواستند به اسرائیل به هنگام عقب نشینی حمله نمایند ، حمایت می کرد و هنگامی که عرفات و دیگر متحدینش با چپ گرایان برخورد قاطع نشان دادند او نیز به جای مخالفت به تأیید میانه روهای مسلط پرداخت و مشکلات فتح را به گردن " عراقیها " انداخت و به طور موقت از لبنان خارج شد و پس از خاتمه مشاجرات و اختلافات دوباره مراجعت نمود .

ابوایاذ در لبنان نقش میانجی را ایفا می کرد . وی برخلاف تمایل رادیکالهای فلسطینی با نخست وزیر لبنان ملاقات نمود و خواستار تشکیل اجلاسی بین نمایندگان ساف و راست گرایان ( فالانزیستهای ) لبنان گردید . ابوایاذ اظهار داشته بود که فلسطینیان و لبنانیها هر دو در بحران لبنان درگیر هستند و این جنگ نیز به وسیله آمریکا ترتیب داده شده تا ساف نابود شود .

تمایل ابوایاذ به اشاعه افکار و اعمالی که عرفات موافق آنها نبود سبب شد که عرفات از این وضع کاملاً بهره برداری نماید . در اجلاس طرابلس در سال 1977 ابوایاذ به جای عرفات اسناد رسمی سازمان فتح را امضا کرد و به این وسیله خود را از همکاری با جبهه رد مبرا نمود . ولی چون در سازمان فتح ، دارای پایگاه ویژه ای بود و منابع مالی اختصاصی نیز داشت عرفات سعی داشت به نحوی بر کارهای وی نظارت کند .

در سال 1979 کتابی را ر مورد زندگی خود به فرانسه و عربی منتشر ساخت تحت عنوان " فلسطین بدون هویت " که در ایران با نام " فلسطینی آواره " ترجمه و منتشر شد .

ابوایاذ در سال 1989 طی یک عملیات تروریستی از سوی نیروهای صهیونیستی ، در تونس ترور شد و به شهادت رسید .

مآخذ :

  1. ریس ، ریاض نحیب : راه دشوار مقاومت فلسطین ، حمید فرزانه ، انتشارات اسلامی ، شهریور ماه 1357 .
  2. اسناد لانه جاسوسی ( شماره - 43 ) ، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی .
  3. کیالی ، عبدالوهاب : موسوعة السیاسة ، المؤسسة العربیة للدراسات والنشر ، جلد سوم ، 1990 .