حکومت تمامی فلسطین

از دانشنامه فلسطین


هیأت عالی عربی فلسطین ایجاد " حکومت فلسطینی " را مقرر داشت تا خلائی که پس از پایان دوره قیمومیت و عقب نشینی بریتانیا از فلسطین ( 1948 ) ایجاد می شود را پر کند و امور سیاسی ، دفاعی ، تبلیغاتی و اقتصادی و غیره را رهبری نماید . این هیأت از جامعه دولتهای عرب و همچنین دولتهای عربی تقاضای پشتیبانی از قطعنامه تشکیل حکومت فلسطین و کمک به این هیأت برای اجرای این قطعنامه را نمود .

این هیأت طی ماههای مارس و آوریل و نیمه اول مه 1948 تلاش خود را برای قانع کردن دولتهای عربی نسبت به ضرورت تشکیل حکومت فلسطینی ادامه داد اما نتیجه ای حاصل نشد ، این درحالی بود که یهودیان ساختار حکومت یهودی فلسطین را تشکیل داده بودند تا بعد از انتهای قیمومیت به طور رسمی اعلام موجودیت نماید . و در 15/5/1948 دولت یهودی ( اسرائیل ) رسما اعلام موجودیت کرد و سپاهیان نظامی عرب وارد سرزمینهایی فلسطین شدند و جنگ اول اعراب و اسرائیل شروع شد . ( نک : جنگ 1948 ) ، ابتدا صلح اول و سپس صلح دوم منعقد شد . و یهودیان به طور مداوم مفاد پیمان صلح دوم را نقض کردند و بر اراضی بیشتری از فلسطین چیره شدند . ( نک : صلح اول و صلح دوم بین دولتهای عرب و اسرائیل ، دو معاهده ) .

در 10/7/1948 دبیر کل جامعه کشورهای عربی موافقت کمیته سیاسی جامعه را مبنی بر تشکیل اداره موقت شهری اعلام کرد ، و وظایف این اداره را برای ارائه خدمات ضروری و اداره امور عمومی شهر مشخص کرد . این مسئولیتها به مجلس اداره شهر که متشکل از رئیس و 9 عضو بود واگذار شد تا اینها بر امور عمومی اداری امور قضایی ، خدمات بهداشتی ، امور اجتماعی ، ارتباطات ، بودجه و اقتصاد ملی ، امور کشاورزی ، امنیت عمومی داخلی و امور تبلیغاتی نظارت داشته باشند . بیانیه ( قطعنامه ) جامعه عرب صلاحیت مجلس اداره شهر را در تمامی مناطق که سپاهیان عرب در آن اقامت دارند و مناطقی که اسرائیلیها اشغال کرده اند در سرتاسر مرزهای فلسطین را اعلام کرد . و تکیه بر قوانین رایج در دوره قیمومیت و قوانینی کهبامنافع عالی اعراب متعارض نباشد را مقرر داشت . همچنین تعیین نمود که با مجلس اداره در مورد قطعنامه های مجلس جامعه عرب و توجیهات آن مشورت شود ، و بودجه ای برای این مجلس اختصاص یافت که از راههای مختلف مانند قرض و کمک بلاعوض از سوی جامعه عرب پشتیبانی می شد .

طرح اداره شهری فلسطین در واقع در پاسخ به تقاضای قبلی هیأت عالی عرب فلسطین برای ایجاد دولت عربی فلسطین بعد از پایان قیمومیت بریتانیا در این سرزمین ، ارائه شد . به دنبال اعتراض ملک عبدالله پادشاه اردن و تمایل کمیته سیاسی جامعه عرب به حفظ وحدت موضع گیری عربی ، در نام گذاری تعدیلاتی به وجود آمد .

طرح اداره شهری فلسطین در زمان خودش به اجرا درنیامد ، و علت آن به پیشرفتهای سریع در موضع عمومی در فلسطین و شرایط جنگ اعراب و اسرائیل برمی گشت . دلیل دیگر نیز به عدم موافقت هیأت عالی عربی نسبت به تعدیل که کمیته سیاسی مقرر داشته بود برمی گشت .

مسأله حکومت عربی فلسطین در خلال دوره جدید مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پائیز سال 1948 یک ضرورت ملموس گردید تا فلسطین در نشستهای مجمع عمومی نمایندگی داشته باشد . این موضوع را هیأت عالی عرب پی ریزی کرد و جمال الحسینی برای کسب تأیید به پایتختهای عربی سفر کرد . و در 23/9/1948 تشکیل حکومت عمومی فلسطین در غزه اعلام شد . و رئیس این حکومت احمد حلمی عبدالباقی تأسیس این حکومت را به اطلاع حکومتهای عربی و دبیرکل جامعه عرب رساندو بیانیه ای بنام حکومت جدید برای مردم عرب فلسطین صادر شد و از آنها برای همکاری با حکومت ملی دعوت گردید .

ج 3 ، ص 342

رئیس حکومت تمامی فلسطین احمد حلمی عبدالباقی بود و اعضای این حکومت عبارت بودند از جمال الحسینی رجائی الحسینی ، عونی عبدالهادی ، اکرم زعیتر ، دکتر حسین فخری الخالدی ، علی حسنه ، میشیل ابکاریوس ، یوسف صهیون و امین عقل . بیشتر این افراد نامشان در مجلس اداره شهری فلسطینبرده شد .

علی رغم تفاهم حکومتهای عربی و موافقتشان بر ضرورت تشکیل حکومت جدید ( از جمله موافقت نماینده اردن در جامعه عرب ) در مقابل تشکیل حکومت جدید مقاومت شد و این مقاومت به حدی رسید که علنا بر ضد آن حمله گردید و تعدادی از شخصیتهای اردنی و فلسطینی را مجبور به شروع حملات شدیدی علیه حکومت جدید نمود . جامعه عرب تصمیم به میانجی گری گرفت و نخست وزیر لبنان ریاض الصلح سعی در اصلاح امور نمود ولی ملک عبدالله موضع خود را تغییر نداد .

در مقابل موضع گیری ملک عبدالله ، هیأت عالی عرب و حکومت جددید دعوت به تشکیل مجلس ملی فلسطین نمود تا بر مشروعیت حکومت خود تأکید نماید و تأیید مردم فلسطینی را نسبت به آن اظهار نماید . کنفرانسی در 1/10/1948 در غزه ( نک : غزه ، کنفرانس ) به ریاست حاج محمد امین الحسینی و حضور عده کثیری از شخصیتهای فلسطینی تشکیل شد . در این کنفرانس استقلال فلسطین و برپایی دولت آزاد دموکراتیک دارای حاکمیت و همچنین مشروعیت حکومت جدید اعلام شد . بیانیه این کنفرانس مرزهای فلسطین که عبارت بود از شمال به لبنان و سوریه و از شرق به اردن و از غرب به دریای مدیترانه و از جنوب به مصر ، را ترسیم کرد . این کنفرانس تلاش یهود مبنی بر تشکیل دولتی در سرزمینهای اشغال شده ، را محکوم کرد . و قانون اساسی موقتی برای فلسطین وضع نمود و وامی که از پنج میلیون پوند تجاوز نمی کرد را مقرر کرد .

در مقابل ملک عبدالله کنفرانس فلسطینی دیگری در عمان به ریاست شیخ سلیمان التاجی الفاروقی در همان روزی که کنفرانس غزه برپا شد ، برگزار نمود ( نک : کنفرانس فلسطینی ، عمان 1948 ) به طوری که اجتماع کنندگان در عمان اعلام کردند که شرکت کنندگان کنفرانس غزه را به عنوان نماینده مردم فلسطین نمی شناسند . ملک عبدالله کنفرانس دیگری در أریحا در تاریخ 1/12/1948 به ریاست شیخ محمدعلی الجعبری ، رئیس شهرداری الخلیل ، برپا کرد ( نک : کنفرانس أریحا 1948 ) این کنفرانس اتحاد بین اردن و فلسطین را اعلام نمود و با ملک عبدالله به عنوان پادشاه فلسطین بیعت کرد . در اواخر دسامبر همان سال ، ملک عبدالله کنفرانس سومی در رام الله برپا کرد که این کنفرانس تصمیمات کنفرانس اریحا را تأیید کرد و برای اجرای آن تصمیمات دعوت به اتخاذ تدابیر نمود . همه این کنفرانسهایی که ملک عبدالله برپا می کرد با مسافرتهایی که ملک عبدالله در گوشه و کنار فلسطین انجام می داد همراه بود و در خلال آنها برای خود بیعت می گرفت ، و نتایج این کنفرانسها به حکومتهای عربی و دبیرکلی جامعه عرب ابلاغ می شد . موضع ملک عبدالله مخالفتهای رسمی و مردمی شدیدی را درکشورهای عربی و محافل فلسطینی برانگیخت که این مخالفتها منجر به مسکوت ماندن مسأله تا آوریل 1950 گردید

به هرحال حکومت عربی فلسطین در آن زمان به وسیله حکومتهای عربی به جز اردن ( شرق اردن ) به رسمیت شناخته شد . این حکومت حضور در نشست جامعه عرب منعقده در 30/10/1948 را تقاضا کرد ولی بعضی از مسائل را به این حکومت واگذار نمودند تا صلاحیت خود را ثابت کند . رئیس مجلس ملی به همکاری با حکومت پرداخت و کار ملی را شروع کرد و به آماده ساختن فلسطینها برای از سرگیری جهاد مبادرت کرد .

رئیس مجلس ملی نیز به همکاری با حکومت اقدام نمود چه در زمینه کار قومی و چه آمادگی فلسطینیان برای از سرگیری جنگ ، در ضمن تلاشهایی که در این راه مبذول می داشت ، تماسهایی بین جامعه کشورهای عربی و حکومت تمامی فلسطین برای بحث درباره راه حلهای مشکل فلسطین برقرار شد تا شرایطی ایجاد نشود که به دشمن فرصت دهد تا اقدام به حمله علیه اعراب نماید . ولی فلسطین آنرا و حتی بحث صرف درباره راه حلهای مشکل فلسطین را رد کرده و اعلام کردند که آنها فقط بر طبق قانون اساسی موقت و بیانیه اعلام استقلال فلسطین که در 1/10/1948 توسط مجلس ملی صادر شده عمل می نمایند .

چند روزی پس از اینکه فلسطینیان شروع به آماده نمودن خود کردند و مجاهدین دوره هم جمع شدن ، نیرهای پادشاهی مصر مداخله نموده و مفتی را با زور به قاهره بردند ، و تعدادی از اعضای مجلس ملی را به ترک غزه و رفتن به قاهره وادار نمودند . رئیس حکومت و اعضای آن در غزه باقی ماندند ، ولی نیروهای مصری از اعمال فشار بر آنها جهت انتقال به مصر خودداری نکردند . و حکومت در مصر پابرجا ماند بدون اینکه توانایی انجام هرگونه عملی که در ارتباط با او بود را داشته باشد مخصوصا در صحنه سیاسی . این در حالی بود که مقامات بعدی به دور هیأت عالی عرب در قاهره حصاری کشیده بودند و مفتی شدیدا تحت نظر بود و هیچ آزادی عمل و فعالیت نداشت .

در مدتی که حکومت در مصر پابرجا بود در هیچ گفتگو یا مذاکره ای برای حل مشکل فلسطین شرکت نکرد ، و همچنان به قانون اساسی و قطعنامه مجلس ملی که استقلال فلسطین را تأکید کرده بود پایبند باقی ماند . حکومت تمامی فلسطین هیچ طرحی برای حل مشکلی ارائه نکرد و نظر ثابتش بر وجوب آزادی تمامی فلسطین و بازگشت کامل آن مانند به قبل از 15/5/1948 بود .

سازمان ملل متحد حکومت فلسطین را به رسمیت نشناخت و این ضربه ای در صحنه بین المللی برای این حکومت محسوب می شد . موضع ملک عبدالله در این مورد و به طور عموم و برموضع کشورهای عربی نسبت به حکومت فلسطین تأثیر مستقیمی داشت ، بنابراین ادامه وقایع در فلسطین منجر به تضعیف نقش حکومت تمامی فلسطین در محافل عربی شد . حکومت تمامی فلسطین سعی در بهبود روابطش با ملک عبدالله نمود و در این رابطه رئیس حکومت احمد حلمی عبدالباقی و وزیر خارجه آن جمال الحسینی به عمان سفر کردند اما یپشرفت قابل ذکری حاصل نشد . در روزهای بعد عده ای از اعضای حکومت بازداشت شدند و دیگر اعضاء از حضور در اجتماعاتشان ممنوع شدند .

از آن پس حکومت فلسطین فقط یک هیأت شکلی بود که وجودش برای ( اعتبارات ) ملاحظات سیاسی ادامه پیدا کرد . و نمایندگانی از سوی این هیأت ( حکومت ) برای حضور در اجتماعات جامعه کشورهای عربی فرستاده می شد از آن طرف جامعه بودجه ای برای آن تعیین کرد و تا اواخر دهه پنجاه ( 1948 ) و اوائل دهه شصت ( 1960 ) هزینه های آن را تأمین می کرد تا اینکه سازمان آزادی بخش فلسطین به وجود آمد و جای آنرا گرفت .

مآخذ :

  1. دروزه ، محمد غزة : القضیة الفلسطینیة فی مختلف مراحلها ، بیروت 1960 .
  2. قاسمیة ، خیریة : عونی عبدالهادی ، اوراق خاصة ، بیروت 1974 .
  3. صایغ ، انیس : هاشمیون و قضیة فلسطین ، بیروت 1966 .
  4. التل ، عبدالله : کارثة فلسطین ، قاهره 1959 .
  5. جامعه کشورهای عربی : قطعنامه های نشست جامعه کشورهای عربی درباره مسأله فلسطین از دوره اول تا دوره پنجاهم ، قاهره 1970 .