نکات و ضوابط کلی موردنظر در تنظیم دانشنامۀ فلسطین
- عناوین گروهها و سازمانهای کوچکی که در صحنۀ فلسطین نقش تاریخی ، سیاسی ، فرهنگی و نظامی چشمگیری نداشتهاند و یا با سبب حوادثی خاص در یک دورۀ زمانی معینی اعلام موجودیت کردهاند و از میان رفتهاند و به نوعی به دیگر احزاب و جنبشها وابستگی داشتهاند در گروههای اصلی به آنها اشاره شده است .
- با توجه به اینکه دانشنامه بازگوکننده تاریخ و تمدن و میراث فرهنگی فلسطین است ، مفاهیم و موضوعاتی که جزء فرهنگ مردم این سرزمین است ، به عنوان مدخل انتخاب شده و در مقالات مربوط به آنها بیتر به فرهنگ خاص فلسطین توجه شده است .
مثال : " سوگواری " ، " آداب و رسوم مردمی فلسطین " ، " لباسهای مردمی فلسطین "
- سازمانها و جنبشهایی که به سبب حوادثی خاص و در مقطع زمان معینی به وجود آمدهاند و سپس از میان رفتهاند به عنوان مدخل انتخاب نشدهاند . بلکه در توضیح و تشریح حوادث به آنها اشاره شده است .
- سازمانهایی که عضو شورای ملی فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین ( ساف ) هستند توضیحات دربارۀ هر یک از آنها به صورت جداگانه در دانشنامۀ فلسطین درج شده است .
- در مقالات مربوط به مسائل تاریخی ، مذهبی و اجتماعی ، نظرات پیروان سه دین بزرگ ( اسلام ، مسیحیت ، یهود ) مطرح شده است .
مسائلی مانند : ابراهیم ، اسحاق ، اسماعیل ، ازدواج ، طلاق و...
- نام سیاستمداران و دولتمردان مشهور که در مسائل منطقه نقشی اساسی داشتهاند ، به عنوان مدخل انتخاب شدهاند .
مانند : " جمال عبدالناصر " ، " انورسادات " .
- نام اشخاصی که در اصل فلسطینی نیستند ، ولی به نحوی با مسألۀ فلسطین ارتباط داشتهاند ، به عنوان مدخل انتخاب شدهاند .
مانند : " کارلوس " .
- موضوعاتی که دارای مباحث مختلفی هستند ، هر بحث آن که نیازمند مقالۀ ویژهای بوده به صورت مدخل جداگانه آمده و در بحث موضوع اصلی ، فقط نام آن یاد شده و به مدخل فرعی دیگری ارجاع شده است .
مانند : " شهدای انتفاضه " یا " اسرائیل در انتفاضه ( اقدامات - ) " که هر کدام مدخلی جداگانه داشته و فقط نام آنها در مدخل اصلی انتفاضه آمده است .
- از اختصارات فارسی و لاتین و نشانهها در مقالات استفاده نشده و کلمات عیناً نقل گردیده است .
مانند : کیلومتر که به همین صورت نوشته شده و نه " کم - "
- ذکر منابع در پایان مقالات به صورت زیر آمده است .
الف - نام مؤلف ، نام کتاب ، نام مترجم ، انتشارات ، جلد ، چاپ ، سال .
ب - در مقالاتی که از منابع متعدد فارسی ، عربی و لاتین استفاده شده بعد از درج منابع فارسی ، منابع عربی نوشته شده و سپس منابع لاتین درج شده است .
- در جاهایی که تاریخ میلادی آمده ، سعی شده پس از آن تاریخ هجری شمسی نیز ذکر شود ، ولی در مواردی که تاریخ شمسی وجود ندارد از قاعده زیر میتوان استفاده کرد .
- از اول ژانویه ( 11 دی ماه ) تا 21 مارس ( اول فروردین ) عدد 622 از تاریخ میلادی کسر میشود .
- از 21 مارس تا 31 دسامبر عدد 621 از تاریخ میلادی کسر میگردد .
محتویات
ضوابط تحریر مقالات دانشنامۀ فلسطین
تابع ضوابط دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است و بشرح زیر میباشد :
الف - رسمالخط
- حرفه اضافه " به " جداگانه و به صورت کلمۀ مستقل نوشته میشود : به خانه رفتم . به استثنای دو کلمۀ بجز و بغیر ، و کلمههای بدین ، بدان ، بدو ، بدیشان ( و نیز بدون ) .
این قاعده ( جدانویسی " به " ) بر موارد ذیل نیز مشتمل است :
الف - در آغاز فعلهای مرکب همچون به جا آوردن ، به سر رسیدن ، به انجام رسانید .
ب - در ترکیباتی که " به " در میانه ، دو کلمۀمکرر باشد : سر به سر ، روبهرو ، جا به جا ، تن به تن .
- " ب - " پیشوند که با کلمۀ بعدی صفت بسازد ، به کلمۀ بعدی میپیوندند : بخرد ( خردمند ) ، بنام ( نامدار ) ، بشرح ( مشروح ) .
اما " به " در متممهای قیدی جداست : به شتاب ، به سختی ، به دقت ، به آرامی ، به آسانی .
- " ب - " ( باء تاکید ) بر سر فعلهای ماضی ، مضارع و امر پیوسته است : بیاید ، برود ، برفت ، بگفت ، بخوان ، بنویس .
- " می " در فعلهای ماضی ، مضارع و امر همیشه جداست : میگفت ، میگوید ، میگوی ، میکوش .
- کلمات : این ، آن ، هم ، اعداد ، عدد و معدود ، را ، ای ، عموماً از کلمۀ قبلی یا بعدی جدا نوشته میشوند : این کتاب ، آنکس ، اینطور ، آنطور ، اینجانب ، من هم ، ایشان هم ، شش صد ، یک هزار ، هفت ماهه ، لقمان را ، یکی را ، آن را ، ای دوست ، ای دل... .
- " که " و " چه " از کلمۀ قبلی یا بعدی جدا نوشته میشود : وقتی که ، هنگامی که ، کتابی که ، ای که ، کسانی که ، این است که . بجز روابط مرکب : اینکه ، آنکه ، آنچه ، چنانکه ، چونکه ، همینکه ، و بجز کلمۀ چگونه و چطور .
- " ها " نشانۀ جمع متصل نوشته میشود : کتابها ، آنها ، آموزشگاهها
- " ة " در آخر کلمات مأخوذ از عربی که در فارسی تلفظ میشود ، به صورت " ت " دراز نوشته میشود : جهت ، مراجعت ، حجت ، قضاوت .
اما در ترکیبات عربی نظیر عاقبةالامر ، به موجب رسم خط عربی ، " ة " در وسط به همین صورت میآید : ثقةالاسلام ، حجةالاسلام ، حجةالوداع ، حدیقةالحقیقه ، ثقةالملک ، ( ترکیباتی از قبیل حشمتالدوله ، حجتالاسلام ، نعمتالله ، عزتالله ، آیتالله ، به تاء کشیده نیز آمده است ) .
- تنوین نصب در آخر کلمات مأخوذ از عربی عموماً به این علامت " اً " نوشته میشود : نسبتاً ، موقتاً .
- همزة " ابن " در میان دو اسم خاص نوشته نمیشود : حسن بن علی ، اما در آغاز سطر ضبط میگردد .
- هرگاه پس از کلمات مختوم بههای غیرملفوظ ، یاء نکره یا نسبت یا خطاب بیاید ، پیش از یاء الفی افزوده میشود : خانهای ، پنبهای ، ساوهای ، رفتهای .
- نشانۀ اضافه در کلمههایی که به هاء غیرملفوظ ختم میشوند ، به صورت ء در بالای - ه ضبط میشود : جامۀ زیبا ، خانۀ حسن .
- هاء غیرملفوظ در اتصال به پسوند یاهای جمع ، یا به هنگام ترکیب با کلمۀ دیگر باقی میماند : بهرهمند ، علاقهمند ، جامهها ، لالهگون ( نه بهرمند ، علاقمند... ) .
- در کلمات مختوم به یاء ممدود ، هنگام اتصال به یاء نکره یا وحدت ، طبق اصل ، دو یاء نوشته میشود :
طوطیی ( نه طوئی یا طوطیای ) ، ماهیی ، قاضیی .
- الف مقصور در آخر کلمات مأخوذ از عربی که در رسم خط این زبان آن را به صورت " ی " مینویسند ، به صورت الف نوشته میشود : مبتلا ، معما ، قوا ، تقوا ، مستثنا ، و نظیر این است کلماتی از قبیل : تولا ، تمنا ، تقاضا ، به استثنای بعضی از حروف عربی از قبیل حتی ، علی ، الی ، و به استثنای نامهای خاص مانند مصطفی و یحیی ، و نیز به استثنای برخی از ترکیبات عربی که صورت عربی خود را حفظ کردهاند مانند مدعی به ، موصی له .
- کلمههایی چون طاووس ، داوود ، کاووس ، با دو واو نوشته میشود .
- کلمههای رحمان ، اسماعیل ، اسحاق ، ابراهیم ، هارون به همین شکل میآید ( نه به صورت رحمن ، اسمعیل و... ) .
- کلمههایی مانند صلات ، زکات ، تورات و مشکات به همین صورت میآید ( نه به صورت صلوة و... ) .
املای همزه
- همزه در اول کلمه همیشه به شکل الف نوشته میشود : اسب ، اسماء ، استخر ، اجازه ، الفت به ( استثنای ئیدروژن و ترکیبات آن ) .
- همزه در وسط پس از الف عموماً به صورت ئ - نوشته میشود : قرائت ، برائت ، مسائل ، ملائکه ، ابتدائی ، استثنائات ، القائات ، زائو ، رافائل .
- همزه در وسط پس از " و " (=u , o ) که در نوشتن درج میشود ، عموماً به صورت یاء میآید : سوئز ، ژوئن .
- همزه در وسط کلمه اگر ساکن باشد ، به صورت حرکت حرف ماقبل نوشته میشود : رأفت ، رأس ، بئر ، مؤمن .
- همزه در وسط کلمه اگر متحرک ، و حرف ماقبل آن ساکن باشد ، به صورت حرکت خود7 نوشته میشود : مسأله ، نشأت ، هیأت ، افئده ( مسئول و مرئوس به همین صورت نوشته میشوند ) .
- هرگاه حرف ماقبل آن ( همزه ) نیز متحرک باشد ، اگر حرکت ضمه با کسره است همزه به صورت واو یا یاء نوشته میشود : سوال ، مؤثر ، مئات ، تخطئه ، تئاتر ، زئوس ، رئالیست ( به استثنای رئوس و شئون که به همین صورت میآید ) و اگر فتحه است به صورت حرکت خود همزه میآید : رئیس ، لئیم ، مؤونت ، لآلی ، مآب ( به استثنای رئوف و به همین صورت میآید ) .
- همزه در آخر کلمه به صورت حرکت ماقبل خود نوشته میشود : لؤلؤ ، مبدأ ، منشأ ، خلأ ، سیئ .
اما در صورتی که ماقبل آن ساکن باشد ، به صورت علامت همزه است : جزء ، بطء ، شیء ، وضوء .
ترکیبات
در فصل و وصل اجزای کلمه ، مرکب یا مشتق ( مشتق اسمی است که از اسم با پسند یا پیشوند ساخته میشود : دانشمند ، همدم ) طبق چند قاعدۀ زیر عمل شده است :
- کلماتی که به صورت اضافی با هم ترکیب مییابند ، در صورت بقای کسرۀ اضافه مطلقا جدا نوشته میشوند : شورای عالی ، جناب عالی ، وزارت علوم ، شرف صدور ، حضرت عالی ، به استثنای آبرو .
- کلماتی که از دو جزء مکرر ترکیب یافته باشند ، جدا از هم نوشته میشوند : راست راست ، راستی راستی ، گاه گاه ، تک تک ، پنج پنج ، چه چه ، به به... .
- عدد و معدودی که با افزایش حرفی صفت یا قید هستند ، جدا نوشته شدهاند : هفت ماهه ، یک منی ، ده منی ، یک کیلوئی ، بیست متری .
- در کلمات مرکب یا مشتقی که حرف آخر جزء اول آن و حرف اول جزء دوم همجنس باشند ، دو جزء از هم جداست : چوببری ، جوراببافی ، آییننامه ، بیاباننشین ، هممیهن ، کممصرف ، تشریففرمائی ، درستتر . همچنین است غالباً در حروف مشابه : چوبپا ، چوبپرده ، چوبپنبه ، خاکگیر ، آتشسوزی ، آبتنی .
- ترکیبات و کلمات جوش خورده و آمیخته که کاهش یا فزونی ، ابدال و یا تغییری در آنها روی داده باشد ، عموماً چسبیده نوشته میشوند : امروزه ، امشب ، خانقاه، هفده ، کش ، کت ، مرا ، چنو ، سیصد ( سه صد ) ، پانصد ، راستر ( راستتر ) ، کهربان ، هشیار ، نگهبان ، ( راهگان ) .
- در ترکیباتی که جزء دوم با الف ( مصوت کوتاه ) آغاز شده باشد ، عموماً جداست : پسانداز ، خاکانداز ، دلانگیز ، بیادب ، رهانجام . مگر آنکه الف نیز در نوشتار بیفتد : ولنگار ، تلنبار ( به جای ولانگار ، تلانبار ) .
- در ترکیباتی که جزء دوم با " آ " ( مصوت بلند ) آغاز شده باشد ، اغلب جداست : دانشآموز ، جمعآوری ، بیآزار ، تنآسان ، جانآفرین . اما در حدود پنجاه ترکیب هست که اجزاء آنها پیوسته است : پیشاهنگ ، پیشامد ، هماهنگ ، شباهنگ ، چرخاب ، پشمالو ، دستاویز ، گلاب ، دولاب ، خوشاب و... .
- هاء غیرملفوظی که در وسط ترکیبات قرار میگیرد ، ضبط میشود نه آنکه با حذف آن ، اجزای ترکیب به هم بپیوندد . از اینرو کلماتی همچون علاقهمند ، لالهگون به همین صورت نوشته میشوند نه متصل ( علاقمند ، لالگون ) : خانهدار ، کارخانهدار ، سایهدار ، جامعهدان ، دیدهبان . به استثنای خلبان ، سایبان ، خانوار ، خانواده ، خاندان .
- ترکیباتی که عیناً از عربی گرفته شدهاند و یا اثری از نحو عربی دارند ، از نظر فصل و وصل اجزاء تابع زبان عربی هستند : انشاءالله ، بسمالله ، حتیالمقدور ، علیحده ، عنقریبع معهذا ، معذلک .
- پیشوندهای " بی " و " هم " قاعدۀ کلی ندارند : بیسواد ، بیدل ، بیچاره ، بیعقل ، بیفرهنگ ، همدل ، همسر ، همکار ، همنبرد ، هم مسلک ، هم سلیقه ، هموزن .
نقطهگذاری
برای نقطهگذاری ضوابط دقیقی در خط فارسی وجود ندارد و مؤلفان و مترجمان در این باره دچار تشتت شدهاند ، اما مواردی هست که مورد اتفاق نویسندگان ، و رعایت آنها در نوشتار ضروری است . در این دانشنامه به روش زیر عمل شده است :
- ویرگول ( ، ) نشانۀ مکث کوتاه است .
- نقطه ( . ) نشانۀ مکث کامل است و در پایان جملههای کامل گذاشته میشود .
- دو نقطه ( : ) نشانۀ تفصیل یا توضیح است . مانند عناصر چهارگانه عبارتند از : آب و آتش و باد و خاک . و مانند نخجیر : شکار . و مانن بگین میگوید :
" برادر من باش والا میکشمت . "
- گیومه ( " " ) نشانۀ نقل قول است . مانند مثال بالا .
این نشانه برای برجسته و مشخص کردن اصطلاح یا نام یا عنوان و جز آن به کار میرود .
- نشانۀ تعجب ( ! )
- نشانۀ پرسش ( ؟ ) علاوه بر استفهام ، در مقام حدس و گمان و تردید ( به ویژه در ضبط کلمات یا ارقام تاریخی ) به کار میرود : شیخ مصلحالدین ( مشرفالدین ؟ ) سعدی... .
- پرانتز ( ) برای مجزا کردن کلمات ، یا مآخذ داخل متن یا سالهای ولادت و وفات یا بندهای معترضه یا توضیحی ، یا آنچه مغایر یا زمینۀ اصلی مطلب یا فرعی نسبت به آن باشد ، به کار میرود .
- قلاب یا کروشه [] در بعضی جاها برای الحاق یا اصلاح یا توضیح احتمالی یا افزودن افتادگیها در یک متن است : احمد مقدمات سفر را فراهم [کرد] و فردای آن روز به مسافرت رفت . مطلبی را که جزء اصل کلام نیست ، با قرار دادن آن در قلاب مشخص میکنند : وی در شاعری خود را همپایۀ حافظ دانسته [خودستائی گستاخانه] و عزلهایی به تقلید او سروده است .
- خط ( - ) ( تیره بزرگ ، دش ) برای مجزا کردن عبارات معترضه است : یک روز تمام - بلکه اگر حاجت باشد ، دو روز - برای انجام دادن این کار فرصت دارید .
همچنین برای مجزا کردن کلمه یا جملۀ بدلی : فردوسی اشعار حماسی بسیار سروده است - اشعاری که در دل تودۀ مردم جایگزین شده .
تیرۀ کوچک ( هایفن ) در تواریخ ، اعداد ، و کلمات وقتی که لفظ " تا " یا " به " حذف شده باشد به کار میرود : احمد بن محمد بن عبدالولی بن جباره ( 728 - 647 ه - ) یعنی زندگی او از 728 تا 647 ه - بوده است .
- سه نقطه (... ) نشانۀ کلمات یا جملههای محذوف است : در تهران انواع وسایط نقلیه از قبیل اتوبوس ، تاکسی ، موتورسیکلت و... دائماً در حرکتاند .