آلون ، طرح: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
جز (۱ نسخه واردشده)

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۱


در ژوئیه 1967 و فقط یک ماه پس از تجاوز ژوئن 1967 ایگال آلون وزیر امورخارجه وقت اسرائیل ، طرحی را به دولت خود ارائه داد که بعدها به " طرح آلون " مشهور شد . این طرح در هیچ چارچوب دولتی یا حزبی مورد بحث قرار نگرفت و به مناطق اشغالی در فلسطین ، یعنی کرانه غربی رود اردن و نوار غزه ، اختصاص داشت . او نخستین وزیر کابینه اسرائیل بود که " تصور " ی پیرامون حل و فصل مسأله در منطقه از دیدگاه اسرائیل مطرح می کرد . ولی آلون تصور خود را به عنوان طرح رسمی دولت وقت اسرائیل مطرح نساخت ، گرچه این طرح او مبنای سیاست دولت کارگر ( معراخ ) در مناطق اشغال شده و دستور عمده مذاکرات دولت در خصوص مناطق اشغالی و مسائل اسکان و غیره بود .

شاید انگیزه آلون در تدوین طرح خود دنبال کردن این هدف بوده است که از موضع قدرت اسرائیل پس از جنگ 1967 استفاده کند و حل و فصل مسأله را به گونه ای انجام دهد که " بیشترین زمین و کمترین جمعیت عرب " را برای اسرائیل تضمین کند . او این نیاز را حس می کرد که اسرائیل ، برای حل و فصل مسأله ، طرحی را به عنوان مبنای مذاکرات در یک موافقتنامه صلح همه جانبه یا جزئی مطرح سازد و مسئولیت عدم قبول آن یا شکست مذاکرات ، متوجه اعراب باشد .

در سپتامبر 1976 ، آلون مبحثی تحت عنوان " اسرائیل : مرزهای دفاعی " در فصلنامه آمریکایی فارن افرز ( Foreign Affairs ) منتشر کرد که می توان آن را صورت تکامل یافته طرح نخستین او دانست که به سرنوشت کرانه غربی و نوار غزه منحصر بود . این مبحث جدید ، به بررسی وضعیت تمام سرزمینهای اشغال شده عربی پس از 1967 و نیز مناسبات اسرائیل با کشورهای عربی ذی ربط ، اختصاص داشت .

طرح عمده آلون ، متضمن نکات زیر است :

الف ) ) اسرائیل باید تلاش کند که مرزهای شرقی آن از رود اردن و خطی که سرتاسر بحرالمیت را به دو بخش تقسیم می کند ، تشکیل شود . در همان حال ، مرزهای دوران قیمومیت در امتداد دره عره ، باید به همان صورتی باشد که پیش از " جنگ شش روزه " بود .

ب ) برای ایجاد یک سیستم محکم دفاعی از یک سو و تضمین تمامیت ارضی کشور و تأمین جنبه ژئواستراتژیک آن از سوی دیگر ، اسرائیل مناطق زیر را به عنوان جزء جدایی ناپذیر تحت حاکمیت خود درخواهد آورد :

    1. باریکه ای به عرض تقریبی 10 تا 15 کیلومتر در امتداد دره اردن ، حدفاصل دره بیسان تا شمال بحرالمیت ، به طوری که کمترین جمعیت ساکن عرب را در بربگیرد .
    2. باریکه ای به عرض چند کیلومتر - به طور میدانی بررسی خواهد شد - از شمال جاده ارتباطی ( مواصلاتی ) بیت المقدس ( قدس ) به بحر المیت ، به نحوی که در نقطه ای به منطقه شمال جاده عطورات - بیت حورون - الطرون ، و از جمله منطقه الطرون بپیوندد .
    3. در مورد کوه الخلیل و صحرای یهودا ، باید دو پیشنهاد را بررسی کرد : یا الحاق کوه الخلیل و جمعیت آن ، یا الحاق صحرای یهودا دست کم از دامنه های الخلیل شرقی تا بحرالمیت والنقب .
    4. برای این که ساکنان عرب کمتری به اسرائیل ملحق شوند ، باید امکان اکتفا به ضمیمه کردن صحرای یهودا همراه با تغییراتی جزئی در مرزهای مناطقی مانند گوش عیتوان و جنوب کوه الخلیل بررسی شود .

ج ) باید فورا در مناطق مذکور ، آبادیهای یهودی نشین روستایی و شهری و پایگاههای دائم نظامی براساس نیازهای امنیتی ایجاد کرد .

د ) باید در شرق بیت المقدس ( قدس ) ، مناطق یهودی نشین ایجاد شود و محله یهودی نشین قدیمی این شهر به سرعت بازسازی گردد و یهودیان در آن ساکن شوند .

ه ) اسرائیل باید با رهبران شخصیتهای کرانه باختری رود اردن مناسباتی برقرار کند تا از میزان آمادگی آنها برای برپایی حکومت خودمختاری در سرزمینهایی که تحت حاکمیت اسرائیل نیست مطلع شویم و آنها را به این کار تشویق کنیم . این چهارچوب خودمختاری احتمالاً در پیوند با اسرائیل خواهد بود و این وابستگی و ارتباط می تواند در یک چهارچوب مشترک اقتصادی و بستن پیمان دفاع مشترک و نیز در همکاری فنی ( تکنولوژیک ) و علمی و موافقتنامه های فرهنگی و جستجوی راه حل مشترکی برای اسکان آوارگان نوار غزه در کرانه غربی ، تبلور پیدا کند .

روشن است که دولت باید به تهیه یک طرح کلی و همه جانبه و دراز مدت برای حل مشکل اسفبار آوارگان اقدام کند ، مشکل دردآوری که جز برپایه یک همکاری منطقه ای برخوردار از کمکها و حمایت بین المللی حل نخواهد شد .

  • دولت اسرائیل باید در راه دستیابی به همکاری کامل ، چندین روستای نمونه برای آوارگان در کرانه غربی ، و حتی در سینا ، ایجاد کند . این امر به دو علت زیر ضروری است :
  1. کسب تجربه .
  2. نشان دادن حسن نیت و تفهیم این که ما به حل سازنده مشکل آوارگان پایبند هستیم . این اقدام ، هم به دلایل انسانی و هم به علل سیاسی ضروری است .

و ) اسرائیل باید نوار غزه را همراه با ساکنان اصلی آن ، یعنی آنان که پیش از 1948 در آن زندگی می کردند ، به خاک خود ضمیمه کند . اما آوارگانی که بنا به علل اقتصادی و اجتماعی و غیره جذب این منطقه نشده اند ، باید آنان را بنا به انتخاب خودشان در کرانه غربی و یا منطقه عریش اسکان داد . در این خصوص ، باید سازمان ملل به کار رسیدگی به آوارگان ادامه دهد ، در صورتی که اسرائیل خودبه خود به امور اهالی کاملاً رسیدگی خواهد کرد . و از آنجا که اجرای چنین طرحی به فرصتی کافی نیاز دارد ، نوار غزه در این مدت رسما به کشور اسرائیل ضمیمه نمی گردد .

ز ) طبیعی است که تعیین خطوط دقیق مرزی ، پس از شنیدن نظر رئیس ستاد ارتش صورت خواهد پذیرفت .

ح ) به عقیده من ، برای رسیدگی به مشکلات مناطق گرفته شده و آوارگان ، باید هرچه سریع تر یک ستاد عالی زیرنظر نخست وزیری تشکیل داد .

در مورد طرح تکامل یافته آلون در 1976 ، این طرح بر مبنای فرضیه های اولیه ای استوار بود که تأکید داشت جنگ 1973 ثابت کرده است اسرائیل تا چه میزان به مرزهای دفاعی نیاز دارد و پیشرفت تکنولوژیک اهمیت مرزهای دفاعی و موانع طبیعی را نفی نمی کند . علاوه بر این ، تضمینهای سیاسی بین المللی برای امنیت اسرائیل ، به هیچ روی بازدارنده نخواهد بود .

به نظر آلون ، قطعنامه ، شماره 242 شورای امنیت ، بر عقب نشینی اسرائیل از تمام سرزمینهای غربی اشغال شده در 1967 تأکید ندارد . آلون معتقد است که اسرائیل باید به موجب یک موافقتنامه صلح ، از بخش اعظم سرزمینهای عربی که از 1967 در تصرف دارد ، چشم پوشی کند . زیرا نیازی به پیوستن اعراب بیشتری به اسرائیل نیست .

پس از این فرضیه های بنیادی ، آلون مرزهایی تعیین می کند که در نظر او می تواند امنیت و فضای استراتژیک را برای اسرائیل در خطوط مرزی پیش از 1967 ، کلاً وجود نداشته است . در این زمینه ، تنها تغییر مرزها در این بخش ( مقابله کرانه غربی رود اردن ) به سمت شرق کافی نیست ، بلکه علاوه بر پاره ای تجدیدنظرهای تاکتیکی در طول بخش غربی از ناحیه سبز ، لازم است که اسرائیل بخش شرقی را واقع در شرق نقاط تمرکز اعراب بر روی قله های کوههای خلیل و بیت المقدس و نابلس و دامنه های غربی آن ، به تصرف خود درآورد . یعنی بخش خشکی که بین رود اردن از شرق ، رشته خاوری کوههای یهودا و سامره از غرب ، کوههای فقوعه ( کوههای مشرف بر دره بیسان ) از شمال و نقب از جنوب قرار دارد . در این بخش ، یک گذرگاه در اختیار اعراب گذاشته می شود تا ارتباط میان دو کرانه شرقی و غربی محفوظ بماند . این راه حل ، تقریبا تمامی فلسطینیان کرانه غربی را تابع حکومت اعراب خواهد ساخت . در مورد نوار غزه ، آلون پیشنهاد می کند که شهر غزه و حومه ، پرجمعیت آن ، بخشی از " کشور فلسطینی - اردنی " پیشنهادی وی برای حل مسأله : فلسطین باشد ، به گونه ای که غزه بندرگاه آن کشور بر روی دریای مدیترانه خواهد بود و تا آن زمان که ارتباط زمینی میان غزه و دیگر بخشهای کشور فلسطینی - اردنی برقرار شود ، یک گذرگاه زمینی به این امر اختصاص داده می شود . این گذرگاه در خاک آن کشور قرار ندارد و تحت حاکمیت اسرائیل است . همچنین باید اسرائیل تسلط خود را بر آن بخش استراتژیک از صحرا ادامه دهد که از جنوب نوار غزه تا تپه های شنی واقع در دروازه های شرقی شهر عریش ، امتداد دارد . زیرا این بخش می تواند " راه تاریخی حمله را که به موازات دریا پیش می رود و بسیاری از مهاجمان در طول تاریخ از آن گذشته اند " ببندد .

در مورد بیت المقدس ، آلون با تقسیم مجدد آن مخالف است و تأکید دارد که بیت المقدس باید یکپارچه باقی بماند و پایتخت اسرائیل باشد . به عقیده او این شهر ، هیچ گاه پایتخت یک کشور عربی یا اسلامی نبوده ، حال آن که همواره پایتخت و مرکز ملت یهود بوده است . ولی ، وضعیت این شهر و مقام دینی آن در جهان و ترکیب جمعیت شناسی آن ، ایجاب می کند که راه حلی اندیشیده شود تا منافع دینی مردم در بیت المقدس بر پایه ای دینی استوار باشد نه سیاسی . این راه حل عبارت است از فراهم ساختن وضعیت خاصی برای نمایندگان ادیان مختلف در اماکن مقدس آنها . همچنین می توان شهر را به محله هایی تقسیم کرد با ترکیب جمعیت شناسی و دینی خاصی و برای آنها انجمن هایی با یک شهرداری مرکزی ایجاد کرد .

تنها راه حل واقع بینانه ، مسأله ، هویت فلسطینیان ، ایجاد یک کشور اردنی - فلسطینی است . این امر بدان علت است که اغلب اهالی دو کرانه از فلسطینیان هستند . همچنین بسیاری از فلسطینیان گذرنامه هایی اردنی دارند .

به عقیده آلون بلندی های جولان برای امنیت اسرائیل بسیار حائز اهمیت است ، زیرا مشرف بر دوره حوله و دشت بیسان و جلیل شرقی است . بنابراین ، اسرائیل نیازمند یک خط دفاعی در جولان است . این امر ، یک دلیل تاکتیکی دارد و آن منع سوریه از گلوله باران کردن مهاجرنشینهای اسرائیل است . ضرورت آن نیز به دو دلیل استراتژیک است : جلوگیری از دست یافتن سوریه به منابع آب اسرائیل و ممانعت از هر گونه حمله ای به جلیل . به عبارت دیگر ، آلون الحاق بخش اعظم جولان را به اسرائیل ، پیشنهاد می کند ؛ به نحوی که خط دفاعی پیشنهادی او به موازات خط آتش بس پیش رود و جز به مسافت محدودی از آن فاصله نگیرد .

آلون بر این عقیده است که انجام دادن پاره ای تجدیدنظرهای مرزی در نقاط حساس خط آتش بس ، اسرائیل و مصر ، ضرورت دارد . این امر باید طوری انجام پذیر که تسلط اسرائیل بر شماری از بخشهایی که برای دفاع اسرائیل حیاتی و " برای امنیت مصر بی ارزش " است ، کامل باشد . منظور او مناطقی است که ابوعجیله و قسیمه و کنتیلا را در میان گرفته است . مناطقی که نقاط جاده های اصلی را از صحرا تا بیرسبع در برمی گیرد . منطقه شرم الشیخ نیز برای اسرائیل بسیار حساس است ، زیرا دست یافتن به آن ، آزادی رفت و آمد کشتیهای اسرائیلی را در معرض خطر قرار می دهد . از این رو ، اسرائیل باید به هر نحو ، به راه ارتباطی این منطقه به ایلات ، دست یابد . در نظر آلون ، این تجدیدنظرها از تمایل اسرائیل به توسعه طلبی یا الحاق سرزمینهایی دیگر سرچشمه نمی گیرد ، و بنا به ملاحظات و انگیزه هایی تاریخی و ایدئولوژیک نیز نمی باشد ، بلکه تنها بنا به ملاحظات امنیتی است . علاوه بر این تجدیدنظرها ، باید ترتیبات امنیتی کارآمدی اتخاذ کرد تا از حمله ناگهانی یک طرف به طرف دیگر جلوگیری شود یا دست کم احتمال آن به حداقل ممکن برسد . منظور از این ترتیبات ، ایجاد " مناطقی است که به طور کلی یا نسبی خالی از سلاح است و تحت نظارت مشترک اعراب و اسرائیل قرار دارد . اضافه بر این ، در صورت امکان ، یک تضمین بین المللی وجود داشته باشد و همچنین ، نظیر سیستمهایی که بنابه موافقتنامه سینا نصب شده است ، سیستمهایی برای اعلام خطر سریع نصب گردد . "

مآخذ :

  1. کوهن ، یوحام : طرح آلون ، 1972 ، ص 171 - 189 .
  2. الموسوعة الفلسطینیة ، " آلون ( طرح - ) " ، 1984 ، جلد اول .
  3. Allon, Yiagal, Israel : The case of the defensible borders, Foriegn Affairs, October 1976.