زراع ( حزب - ): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه فلسطین
 
جز (۱ نسخه واردشده)
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۶


تجمع و تشکیلاتی است که ظاهر آن جنبه روستایی و کشاورزی دارد . لیکن در حقیقت دارای جنبه سیاسی است و در اواخر سال 1923 در روستای " دوایمه " ( منطقه الخلیل ) شروع شده و رهبری آن با موسی هدیب بوده است . روستای سبسطیه ( منطقه نابلس ) نیز وجود داشتند . سپس شعبه هایی از آن در مناطق دیگری مثل رمله و بیسان تأسیس شدند . و نامهای دیگری نیز به نام " حزب زراعی " و " حزب روستایی " بر آنها اطلاق می گردد .

این حزب در برنامه های خود کوشش و توجه ظاهری زیادی به امور کشاورزی مانند دفاع از حقوق کشاورزان و دعوت به سوی بهتر شدن زندگی آنها و توجه و عنایت به وضعیت زندگی و حمایت از محصولات کشاورزی و پائین آوردن مالیاتها و اصلاح راهها و گسترش تعلیم کشاورزی در روستاها و به وجود آورددن فروشگاه مصرف زراعتی و تأسیس صندوق پس انداز عمومی برای کشاورزی و غیره می پردازند .

برنامه حزب از ناحیه سیاسی بر ایجاد قانون اساسی مطابق با خواسته های اهالی فلسطین و تأسیس حکومت ملی مسئول در مقابل مجلس نمایندگان انتخابی و همکاری با حکومت مخالف با سیاست صهیونیستها و دخالت در مسائل سیاسی و اشتراک با دیگر احزاب عربی مثل یک حزب مستقل و... تمرکز یافته است .

نه تنها تشابه زیادی بین برنامه های حزب زراع و برنامه های حزب ملی به چشم می خورد بلکه ظهور تشکیلات این حزب با ایجاد و تأسیس حزب ملی موافقت دارد . و با هم جبهه واحدی در کلیه قضایای سیاسی که در آن سرزمین جریان دارد به وجود آورده اند . مثل دوری از جهت گیری اصلی جنبش ملی فلسطین که در کمیته اجرائی و جمعیتهای اسلامی - مسیحی متجلی است و سنگ اندازی در راه و تلاشهایی که جهت مصالحه ملی در سال 1924 مبذول گردید ، یعنی کاری که منجر به تأخیر در برگزاری کنفرانس هفتم عربی - فلسطینی شده است . این دو حزب تلاشهای ملی را در جهت ازبین بردن کشمکشهای شخصی و اختلافات خانوادگی - در زمانی که مقاومت عربی علیه سلطه و حکومت بریتانیا روزبه روز بیشتر می شد و قوانین و ضوابط آن را رد می کرد - و نیز از هم پاشیدن سند تحت الحمایگی و سیاست مشتمل بر آن با یکدیگر بیشتر کردند .

علی رغم اینکه حزب زراع کمتر از حزب ملی دارای تاثیر و نفوذ بوده ولیکن دارای فعالیت ها و شعبه های بیشتری از آن حزب بوده است . و در اساس و اصول تأسیس خود ، نظر و تفکر جدایی بین شهر و روستا و شهری و کشاورزی را حمل می نموده است . و همه اینها به خاطر حرکت فضای مسموم و ایجاد حرکت و توتر و تقسیم بین گروههای جوان در خدمت استعمار انگلیس و جنبش صهیونیستی بوده است .

لیکن فرق بزرگی بین آنچه می گفت و قصد داشت و آنچه عمل می کرد ، وجود داشت که توده ملت حقیقت این حزب را کشف کرده و آنها را در واقع همان خدمت گذاران سیستمتحت الحمایگی ندانستند . و همچنین روشنفکران به رابطه بین اینها و صهیونیست به منظور رخنه و نفوذ در میان افراد ضعیف و خریداری آنها با پول و هدیه های گرانبها ، پی بردند . بنابراین این عده از کشاورزان روشنفکران به اهمیت حزب زارع پی برده و با حزب ملی و جمعیات عربی ملی برای حمله به مواضع و تجمعات این حزب همکاری نمودند .

بنابراین این سرزمین را موجی از اعتراض ومحکومیت زراع فرا گرفت و ملت عرب اعضأ و نمایندگان آن حزب را مورد ضرب و شتم قرار داده و کنفرانس روزنامه نگاران عربی در حیفا ( 8 و 9/6/1924 ) در پیام خود خروجش را از آنچه به عنوان " تحت الحمایگی وعده بالفور بوده است " اعلام نمود . و استعفاهای حزبی پشت سرهم شروع شد و اعیان روستاها به تأسیس شعبه آن در روستاهای خود اعتراض کردند و اهالی بیسان ضمن تهیه طوماری که درآن آمده بود نهایت این کار " داخل کردن فساد در میان کشاورزان و سرگرم کردن آنها و دور نگاه داشتن از مشاغل کشاورزی و کاهش اراده آنها و سرانجام فروختن زمینها به یهودیها " خواهد بود ، خواهان انحلال این حزب و نیز متوقف ماندن فعالیت ها و عضوگیری و تهدید کشاورزان و فشار آوردن بر آنها شدند . اهالی بیسان در طومار دیگری گفتند که " حزب زراع در بیسان از اشخاصی به وجود آمده بود که هنوز در خدمت صهیونیستها بوده و در تلاش برای در اختیار قراردادن زمینهای اعراب به صهیونیستها به شکل خاص فعالیت می کردند و اینها کسانی هستند که سر اعراب برای فروختن زمینهایشان به یهودیها کلاه می گذاشتند " .

سرانجام این قضیه با انحلال و غیرقانونی شدن تشکیلات حزب زراع در سال 1925 و قتل رهبر آن ، موسی هدیب ، به پایان رسید . ولیکن آثار آن که در تلاش بین ایجاد جدایی و دو دستگی بین اهالی روستاها و شهرها بود ، برای مدت زیادی در میان افکار مردم وجود داشت کارکنان رژیم تحت الحمایگی نیز به این اختلافها دامن می زدنند .

مآخذ :

  1. کیالی ، عبدالوهاب : تاریخ نوین فلسطین ، ترجمه محمدجواهر کلام ، انتشارات امیرکبیر ، 1364 .
  2. دروزه ، محمدعزة : القضیة الفلسطینیة فی مختلف مراحلها ، بیروت 1959 .
  3. خله ، کامل محمود : فلسطین و الانتداب البریطانی 1922 - 1939 ، بیروت 1973 .
  4. غوری ، امیل : المؤامرة الکبری ، اغتیال فلسطین ، قاهره 1955 .
  5. روزنامه فلسطین ، 12/8 و 22/8 و 29/8/1924 .