نسیبه ، سری انور ذکی: تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۷
سری انورذکی نسیبه در سال 1949 در شهر بیت المقدس متولد شد در آنجا پرورش یافت و دوره تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در آنجا گذراند . سپس برای ادامه تحصیل راهی انگلیس شد و مدرک لیسانس خود را از آنجا دریافت کرد . سپس به آمریکا و دکترای خود را در فلسفه از دانشگاه هاروارد آمریکا گرفت . همسر وی انگلیسی است . دارای سه فرزند می باشد و هم اکنون در بیت المقدس سکونت دارد .
وی با دانشمندان باستان شناس یهودی در جست وجوی ریشه های تاریخی اسرائیل در فلسطین همکاری کرد و دارای دوستانی یهودی است . در تعدادی از آبادیهای مهاجرنشین صهیونیستی یهودی کار کرده و در بعضی از این مستعمره نشینها از جمله مستعمره ( هزوریع ) در دشت مرج بن عامر اقامت کرده است .
به عنوان سخنران و استدا درس فلسفه در دانشگاه پرزیت کار کرد و به مدت سه سال پست ریاست اتحادیه
استادان دانشگاه پرزیت را عهده دار بود . مدت یک سال نیز در دانشگاه عربی مشغول به کار گردید و مدتی رئیس تحریریه روزنامه الموقف که در بیت المقدس منتشر می شود بوده است . سری انورذکی نسیبه از تأییدکنندگان الحاق سرزمینهای اشغالی فلسطین به رژیم صهیونیستی بوده و از نظرات خود مبنی بر اینکه فلسطینیان حتی پس از صدسال ، جز از طریق الحاق سرزمینهای اشغالی به رژیم صهیونیستی حق بازگشت به فلسطین را ندارند دفاع می کند .
دیدارهای زیادی با شخصیتهای صهیونیست داشته و ملاقاتهایی با عضو کنیست از جنبش " حیروت " ( موشیعمیراف ) انجام داده است . بارها به خاطر داشتن رابطه با یهودیان و بعضی از شخصیتهای صهیونیستی در محوطه دانشگاه مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت . یکی از شخصیتهایی است که با شخصیتهای یهودی در دانشگاه سان ریمو در تاریخ از 1988 ملاقات کرد و کسی است که برپایی دو دولت ملی یهودی و فلسطینی را مورد تأیید قرار داده است . در جلسه ای با شرکت کمیته کنفرانس رؤای سازمانهای صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا که در یکی از هتل های قدس در سال 1990 برگزار شد شرکت کرد به مدت سه ماه به دستور موشه آرنز وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به اتهام دادن اطلاعات به عراق در طول جنگ ( نفت در ) خلیج فارس بازداشت اداری شد .
وی در این باره اظهار داشت . هیچ گونه بازجویی را در طول بازداشتش نپذیرفته است . نسیبه از شخصیتهای مطرود در داخل سرزمینهای اشغالی به شمار می رود و به ویژه از طرف جوانان و گروههای ملی و اسلامی با توجه به مواضع ضد ملی آن و رابطه مشکوکش با شخصیتهای یهودی مورد تکفیر قرار گرفت . وی که از طرفداران صلح و سازش با رژیم صهیونیستی به شمار می رود با شروع فرایند صلح خاورمیانه در سال 1991 به عنوان عضو کمیته ارشاد و توجیه هیأت مذاکره کننده فلسطینی در کنفرانس صلح مادرید شرکت کرد .
محتویات
الف - زندگینامه :
سری نسیبه در سال 1949 در محله شیخ جرار واقع
در بیت المقدس شرقی به دنیا آمد . خانواده سری از خانواده های سرشناس در تاریخ بیت المقدس هستند . اجداد وی در قرن هفتم میلادی ، به همراه خلیفه دوم ، عمر ، به این شهر آمدند .
آنها قرنها با امور جامعه و مردم در ارتباط بودند . در قرن دوازدهم هنگامی که سلطان صلاح الدین در جنگهای صلیبی ، بیت المقدس را از مسیحیان گرفت ، خاندان نسیبه کلیددار کلیسای مقدس سپولچر ( Holy Sepulcher ) شوند . جایی که مسیحیان معتقدند مکان مصلوب کردن حضرت عیسی ( ع ) بوده است . پدربزگ سری یکی از سران بلندپایه پیش از جنگ 1948 در فلسطین بوده است .
زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلیس بود ، پدر او ، انور ، در پستهای مختلفی از جمله به عنوان وزیر دفاع کشور اردن و فرماندار بیت المقدس خدمت کرد . مادر سری ، نزهت غصین ، از خانواده های ثروتمند در رمل ، شهری بین بیت المقدس و تل آویو ، بود که با وقوع جنگ 1948 تمام دارایی های خود را از دست دادند و آواره شدند و در نهایت در بیت المقدس سکنی گزیدند .
سری دوران کودکی خود را در کنار خانواده در کمال آرامش و رفاه گذراند . او در سال 1971 از دانشگاه آکسفورد در رشته فلسفه و اقتصاد با درجه لیسانس فارغ التحصیل شد . نسیبه در مورد فراغت از تحصیل خود می گوید که از بی پول شدن متنفر است و همیشه در پی یک زندگی راحت بوده است تا یک زندگی سیاسی و پر سر و صدا .
وی پس از پایان دوره دانشگاه با لوسی آستین ( Lucy Austin ) ، دختر فیلسوف انگلیسی ، جی ال آستین ، ازدواج کرد .
نسیبه در هنگام فراغت از تحصیل تصمیم به زندگی با اقوام خود در ابوظبی گرفت . وی در آنجا علاوه بر کار کردن در شرکت نفت ، در روزنامه ابوظبی نیز مطلب می نوشت .
در سال 1974 موفق شد بورس خود را برای تحصیل در مقطع دکترای دانشگاه هاروارد بگیرد . در سال
1978 دکترای خود را در رشته فلسفه اسلامی از این دانشگاه اخذ کرد . نسیبه در همان سال برای تدریس در دانشگاه بیرزیت به کرانه باختری بازگشت و به عنوان استاد فلسفه در آنجا مشغول تدریس شد . وی در همان زمان در دانشگاه الخلیل بیت المقدس نیز به دانشجویان یهودی فلسفه اسلامی درس می داد .
در اوایل دهه 80 به سازماندهی اتحادیه استادان در دانشگاه بیرزیت کمک کرد و خود او نیز سه دوره رئیس اتحادیه اساتید و کارکنان دانشگاه بود . از طرف دیگر وی در تأسیس فدراسیون کارکنان در بخش آموزش در کل منطقه کرانه باختری مشارکت داشت .
در ژوئن 1987 نسیبه پیشنهاد جنجال برانگیزی را مبنی بر به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی فلسطینیان ارائه داد . از دید وی این اقدام منجر به اتحاد و یکپارچگی دوباره کشور و حق سکونت کامل فلسطینیان در سرزمین خود می شد . نسیبه معتقد بود که صحبت کردن در مورد اسرائیل و فلسطین در کنار هم به صورت کاملاً واضح و شفاف ، تنها راهی است که حقیقت را برای اسرائیلیان مشخص می کند و اینکه آنها بایستی بین راه حل دو ملت در یک سرزمین واحد و یا دو کشور جدا یکی را انتخاب کنند .
بدین ترتیب نسیبه علی رغم اظهارات دوستانش که وی را فردی غیرسیاسی و دانشگاهی می دانستند ، وارد عرصه سیاست و عملگرایی شد . از این رو چند ماه بعد ، یعنی در جولای ، به همراه فیصل الحسینی ، به صورت مخفیانه ، با سیاستمدار ارشد لیکود ، موشه امیراو ( Moshe Amirav ) وارد گفت وگو شدند و پیشنهاد آغاز مذاکره لیکود و سازمان آزادی بخش فلسطین ( ساف ) را در این دیدار ارائه کردند . بدین گونه بود که نسیبه و همراهش ، الحسینی ، از اولین فلسطینیان سرشناس لقب گرفتند که با اسرائیلیان دیدار کردند .
این دیدار بازتاب بسیار زیادی در افکار عمومی و مجامع سیاسی داشت . چنان چه نسیبه پس از این دیدار در 21 سپتامبر مجبور به ترک دانشگاه بیرزیت شد . فیصل الحسینی نیز به خاطر شرکت در این جلسه زندانی شد
و در طرف مقابل امیراو نیز از لیکود اخراج شد .
علی رغم این مسایل نسیبه فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد و در بحبوحه انتفاضه اول توانست بیانیه ای در حمایت از استقلال فلسطین انتشار دهد . وی همچنین دست به تشکیل 200 کمیته سیاسی و 28 کمیته فنی زد که به قصد ساخت زیربنای ابتدایی دولت آینده فلسطین انجام گرفت . در حقیقت هدف نسیبه در انتفاضه اول قوی کردن جنبش فتح در مناطق اشغالی و ایجاد ارتباط بین دو طبقه مذاکره کننده دانشگاهی و مبارزان خیابانی بود .
در مه 1989 وی به همراه سه نفر از مبارزان فلسطینی در دادگاه نظامی اسرائیل به اتهام همدستی در یک توطئه علیه اسرائیل حاضر شد . اسرائیلی ها معتقد بودند که نسیبه عضو گروه فرماندهی متحد ملی در قیام اخیر است . یک گروه زیرزمینی و مخفی که هماهنگ کننده انتفاضه است . همچنین اسرائیلی ها او را متهم کردند که وی عضو مؤثر در هدایت بودجه از سازمان آزادی بخش فلسطین به مناطق اشغالی فلسطین است . نسیبه این اتهام را رد و در نهایت نیز جرم او ثابت نشد .
در اکتبر 1991 نسیبه در کنفرانس مادرید به عنوان یکی از اعضای کمیته نظارت حضور یافت . او در جریان این کنفرانس اشاره کردکه توجه عمده ما بایستی بر روی تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی اسرائیل از طریق اقدامات مشترکی همچون تظاهرات ، دادن بیانیه های مشترک و نشستها باشد . فلسطینیان بایستی در مناطق اشغالی تظاهرات کنند و نشان دهند که برای رسیدن به صلح بسیار جدی و مصر هستند .
وی گفت : نشست مادرید بایستی یک کاتالیزور برای اعمال تغییرات باشد . اما علی رغم این صحبتها ، نتیجه نشست مادرید چیزی جز شکست فلسطینیان و به رسمیت نشناختن فلسطین از سوی اسرائیلی ها نبود . از این رو نسیبه به عنوان فردی فاقد صلاحیت برای نمایندگی فلسطینیان در کنفرانس مادرید شناخته شد .
وی در همان سال کتاب " نه کرنا ، نه شیپور "
( No Trumpets, No Drums ) را به همراه مارک هلر ( Mark Heller ) نوشت . او دراین کتاب در پی راه حل های مبتنی بر دو کشور با تأکید بر صداقت و صراحت بین دو کشور بود . وی در این کتاب یادآور می شود که اگر رفت و آمد مردم بین دو کشور از طریق مرزها امکانپذیر باشد مشخص کردن مرزها نیز آسان خواهد بود .
این مرحله از زندگی نسیبه را می توان آغازی در بازگشت وی به عرصه دانشگاهی نامید . در این راستا وی در رام الله گروه مشاوره فلسطین را تأسیس کرد که در آنجا بر روی پروژه های تحقیقاتی در ارتباط با مدیریت زیربنایی فلسطین کار می شد . در سپتامبر 1994 به عنوان ستون نویس در روزنامه اسرائیلی " هاآرتس " و همچنین روزنامه " القدس " مشغول کار شد . گرایشات این دو روزنامه بسیار مشابه بود و هر دو فلسطینیان را به مصالحه فرا می خواندند .
نسیبه در سال 1995 به عنوان رئیس دانشگاه قدس در بیت المقدس شرقی منصوب شد . اما در هر صورت از لحاظ سیاسی یک فرد فعال باقی ماند . در آن سالها بود که به خاطر روابط نزدیکش با گروههای چپ اسرائیلی و شرکت در مراسم احزاب اسرائیلی از جمله حزب میرتس ( Meretz Party ) معروف شد . وی معتقد بود فلسطینیان برای رسیدن به اهداف خود بایستی استراتژی خود را تغییر دهند . او ترکیب احزاب اسرائیلی و پیروزی آنهارا در اوضاع فلسطین مؤثر می دانست . از دید او احزاب دست چپی اسرائیل دارای نقطه نظرات مشترکی با فلسطینیان بودند . لذا فلسطینیان را به تلاش برای پیروزی این احزاب در انتخابات تشویق می کرد .
در اکتبر سال 2001 به دنبال مرگ فیصل الحسینی بر اثر حمله قلبی ، از سوی عرفات به عنوان نماینده ساف در امور بیت المقدس انتخاب شد . از آن موقع نسیبه به عنوان میانجی گرفلسطینیان که در نشست های بی شمار با حامیان صلح اسرائیل شرکت می کرد ، شناخته شده است . او صریحا خواستار پایان حملات علیه غیرنظامیان اسرائیلی بود . همچنین وی به خاطر اعلام چشم پوشی از حق بازگشت آوارگان فلسطینی به منظور رسیدن به صلح با اسرائیل از
سوی رهبران فتح و حکومت خودگردان محکوم شد .
در 17 دسامبر سال 2001 ، به خاطر برگزاری جشن عید فطر برای دیپلماتهای خارجی در هتل امپریال بیت المقدس ، برای مدت کوتاهی دستگیر شد . این دستگیری از سوی جناح های چپ اسرائیلی مورد انتقاد قرار گرفت . اما این عمل از سوی لیکود در میان عوام این گونه توجیه شد ، که این مهمانی حاکمیت اسرائیل رابر بیت المقدس مورد تهدید قرار داده است .
در 25 سپتامبر 2002 نسیبه و عامی ایالون ، رئیس سابق امنیت داخلی ( شین بت ) و فرمانده سابق نیروی دریایی اسرائیل ، پیش نویس نهایی یک طرح صلح مشترک را برای پایان منازعه بین فلسطینیان و اسرائیلی ها تنظیم کردند . این طرح در نهایت در ژوئن 2003 انتشار یافت و به طرح صدای مردم ( Peoples voice ) معروف شد .
نسیبه در 19 دسامبر 2002 قصدش را مبنی بر توقف همکاری با اسرائیل به خاطر دستگیری یکی از همکارانش در نابلس توسط سربازان اسرائیلی ، اعلام کرد . همچنین در این تاریخ ، وی از سمت خود در بیت المقدس برکنار شد و عرفات ، خود این پست را به دست گرفت .
در 22 مه 2005 نسیبه در یک اقدام جنجال برانگیز ، در دیدار با رئیس دانشگاه عبری بیت المقدس ، تحریم دانشگاههای اسرائیلی را لغو کرد . نسیبه و ماگیدور ( Magidor ) رئیس دانشگاه عبری بیت المقدس بیانیه مشترکی را مبنی بر پایان تحریم اعلام شده از سوی انجمن اساتید دانشگاه انگلیس صادر و توافقنامه همکاری امضاء کردند .
ب - مواضع سیاسی :
در بررسی مواضع سیاسی نسیبه ، نکته برجسته ای که به چشم می خورد ، تساهل و تسامحی است که وی درباره حق و حقوق فلسطینیان به خرج می دهد . از دید وی بایستی تمام تلاشها برای رسیدن به توافق طرفین باشد . بدین منظور لازم است دو طرف از مواضع پیشین خود عقب نشینی کنند . در این قسمت به بیان دیدگاههای نسیبه در زمینه مسایلی
همچون انتفاضه ، بازگشت آوارگان و بیت المقدس اشاره می شود .
1 - انتفاضه :
نسیبه معتقد است که انتفاضه اخیر دستاوردهای بسیار اندکی داشته است و بایستی مجددا مورد ارزیابی قرار بگیرد . همچنین وی طی سخنانی انتفاضه الاقصی را یک آشوب و فتنه خواند . از دید او این انتفاضه برخلاف انتفاضه نخست که برای مقاومت خود برنامه داشت ، فاقد بصیرت و هدف مشخصی است .
در گفت وگویی که نسیبه با یکی از روزنامه نگاران داشته است ، مصاحبه گر در مورد نسیبه اذعان می کند که " نسیبه مسلمان متولد شده است اما خود او می گوید به مسایلی همچون حیات اخروی برای شهدا اعتقادی ندارد . " هنگامی که مصاحبه گر ازاو در مورد شهید و عملیات استشهادی و هویت او می پرسد ، نسیبه در جواب می گوید : " من فکر می کنم که این شخص مشکل دارد ، یک مشکل روانی . "
مصاحبه گر در ادامه می پرسد : " آیا او قاتل است ؟ " نسیبه در جواب : " من نمی دانم که او را قاتل بنامم یا نه . قاتل تنها به دنبال افراد خاص است و با یک برنامه از قبل طراحی شده افراد را می کشد . در این مورد اگر شما بروید و گروهی از مردم را بکشید که آنها را نمی شناسید ، این عمل بیش از یک عمل قاتل است . این کار از لحاظ اخلاقی غیرقابل توجیه است . با هر عنوانی که برای آن در نظر گرفته شود . این کار کاملاً غیرطبیعی و ناهنجار است . "
نسیبه فلسطینیان را به تحمل سختیها و رنجها فرا می خواند و از آنها و رنجها روح مسیح را در زندگی خود ، زنده کنند و اجازه ندهند که احساسات ضداسرائیلی در مورد زندگی اشان تصمیم بگیرد .
2 - آوارگان :
به نظر نسیبه " مساله آوارگان یک مانع و یک مشکل غیرقابل حل نیست . " از دید او بایستی این چنین مسایلی به
طور مستقیم و رو در رو حل شوند . نسیبه در گفت وگویی با آسوشیتدپرس در 23 اکتبر 2001 بیان می کند : آوارگان بایستی در دولت آینده فلسطین ساکن شوند و نه به صورتی که حضور آنان باعث حذف دولت اسرائیل و سرزمین یهودیان شود .
وی اشاره می کند که در کل حدود چهار میلیون آواره وجود دارد که می خواهند به سرزمینشان بازگردند . جایی که امروز قلمرو اسرائیل محسوب می شود ، ضمن اینکه بازگشت همه آنان به سرزمین اصلی شان غیر ممکن است . اسرائیل نیز به هیچ وجه چنین اجازه ای را نخواهد داد . لذا پیشنهاد می کند که فلسطینیان بایستی راه حلی را اتخاذ کنند که تضمین کننده پرداخت غرامت برای برخی از آوارگان و نیز بازگشت بقیه باشد .
3 - بیت المقدس :
نسیبه با اشاره به قرارداد کمپ دیوید می گوید : هیچ جایی برای کنار گذاشتن مسایل همچون بیت المقدس وجود ندارد . اگر چه بسیاری از مذاکره کنندگان اسرائیلی معتقدند که ذکر این مسایل در گفت وگوها باعث شکست مذاکرات می شود . هیچ دلیلی وجود ندارد که ما سرمان را زیر برف کنیم و به طور غیر مشخص تصمیم گیری در مورد این مسایل را به آینده موکول کنیم .
وی معتقد است اسرائیلی ها و فلسطینیان بایستی در مورد ادعاهای خود درباره بیت المقدس مصالحه کنند و همزیستی در این منطقه را بپذیرند . چرا که به گفته او " یهودیان سابقه زیادی در تاریخ بیت المقدس دارند و به تاریخ فلسطینیان گره خورده اند " . از دید نسیبه بیت المقدس شرقی بایستی در احختیار فلسطینیان و بیت المقدس غربی در اختیار اسرائیلیان قرار گیرد . وی می افزاید با توجه به اینکه اسرائیل به خرید این منطقه ادامه می دهد ، مسلما تقسیم بیت المقدس در چهار سال آینده بسیار سخت تر از امروز است و این مسأله در هشت سال آینده غیرممکن خواهد بود .
مآخذ :
- www. Geocitiies.com
- www. Newyorker.com
- www. Orienthouse.org
- http : //middleeastreference.org.uk
- www. Acj.org ( 13/11/2001 )
- www. Jewishvirtuallibrary.org
- www. Mideastweb.org