ژاپن

از دانشنامه فلسطین


ژاپن پس از آنکه در سال 1945 به وسیله آمریکا اشغال گردید دیگر توانایی آنرا نداشت تا سیاست مستقلی را برای خود درپیش گیرد لذا سیاست آن تابع سیاست ایالات متحده آمریکا گردید . ژاپن به این دلیل از یک سوی مشغول به امور خود بوده و از سوی دیگر تا تاریخ 18/12/1956 هنوز به سازمان ملل متحد نپیوسته بود موضعی در قبال کشمکش اعراب و صهیونیستها در سال 1948 اتخاذ نکرد . اسرائیل به خاطر روابط مستحکمی که با ایالات متحده آمریکا داشت توانست پلهایی را میان خود و ژاپن ایجاد کرده و روابط سیاسی و اقتصادی با این کشور برقرار سازد . روابط دیپلماتیک میان آن دو کشور در ماه مه سال 1952 آغاز گردید . اسرائیل برای نزدیکی به ژاپن تحت عناوین ترقی ، دمکراسی و سوسیالیزم وارد شد . و توانست از طریق عضویت در سوسیالیزم بین الملل روابط ناگسستنی را با حزب سوسیالیست ژاپن برقرار سازد و این حزب به نوبه خود مأموریت شناساندن اسرائیل و " دستاوردهایش " را در ژاپن به عهده گرفت . نفوذ صهیونیستی در ژاپن همزمان با تجاوز سه جانبه در سال 1956 علیه مصر ( نک : جنگ 1956 ) نمایان گردید و آن زمانی بود که ژاپن به کشورهایی پیوست که از مصر خواستند تا " معاهدات بین المللی را در مورد کشتیرانی در کانال سوئز ، محترم شمرد . " دولت ژاپن تجاوز سه جانبه را محکوم نکرد و به صدور بیانیه از پیش تعیین نشده ای اکتفا نمود و از اینکه این امر به مرحله برخورد مسلحانه رسیده بود اظهار تأسف کرد .

از آغاز سال 1957 اسرائیل و ژاپن مبادله هیأتهای فرهنگی ، حزبی ، پارلمانی و توریستی را آغاز کرده و به تقویت و تحکیم روابط نظامی میان خود پرداختند . اسحاق رابین رئیس ستاد ارتش اسرائیل در رأس یک هیات نظامی در سال 1966 به ژاپن مسافرت کرد و در آنجا با بسیاری از مقامات نظامی و سیاسی دیدار به عمل آورد در آوریل سال 1969 اسرائیل یک وابسته نظامی اسرائیلی را در سفارت خود در توکیو منصوب کرد تا در زمینه امور نظامی با ژاپن هماهنگی ایجاد کند . از آن تاریخ همکاری نظامی محرمانه میان آنان با تأیید مطلق ایالات متحده آمریکا افزایش یافت و منجر به ارسال تعدادی قایق جنگی تندرو از سوی ژاپن به اسرائیل گردید . همزمان با این همکاری نظامی ، اسرائیل روابط سیاسیخود را با ژاپن تقویت کرد . هنگامی که در مباحثات سازمان ملل متحد پیرامون مسأله فلسطین و حق بازگشت ملت فلسطین به سرزمین اصلی خود ، ژاپن موضعی منفی اتخاذ نمود و از محکوم ساختن تجاوز اسرائیل به شهرک اردنی سموع و به سوریه در سال 1966 خودداری ورزید ، طرفداری این کشور از سیاست اسرائیل آشکار گردید . اباابان وزیر امور خارجه اسرائیل در آغاز سال 1967 به ژاپن مسافرت کرده و دیدگاه رژیم صهیونیستی نسبت به درگیری اعراب و اسرائیل را شرح داد .

با شروع دهه شصت ژاپن به گسترده کردن روابط اقتصادی با جهان عرب پرداخت و آنرا تبدیل به بازار بزرگی برای کالاهای ژاپنی کرد و ژاپن نیز 90% از نفت موردنیازش را از کشورهای عربی وارد می کرد . حمایت ژاپن از منافع اقتصادی اش در جهان عرب طی اظهارات مسؤولان ژاپنی بازتاب یافته است . هنگامی که آتش جنگ در سال 1967 شعله ور گردید ، ایزاکوساتو نخست وزیر وقت ژاپن در تاریخ 9/7/1967 اعلام داشت ژاپن باید به موضع بی طرفی مطلقش ادامه دهد ، همچنین وزیر امور خارجه ژاپن در تاریخ 22/7/1976 اعلام کرد که عقب نشینی نیروهای اسرائیلی به مواضع پیش از پنجم ژوئن سال 1967 امری الزامی است . اما علی رغم این اظهارات ، ژاپن در حقیقت امر ، همچنان موضع حمایتگر خود از اسرائیل را ادامه داد .

همزمان با گسترش مبارزات فلسطینی به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین افکار عمومی ژاپن متوجه مسأله فلسطین شدند به طوری که نیروهای انقلابی ژاپن برپایه " وحدت پیکار انقلابی کلیه نیروهای مبارز ضد امپریالیست " با نیروهای انقلاب فلسطین همپیمان شدند بعدها به دنبال جنگ سال 1973 سیاست ژاپن در قبال مسأله فلسطین دچار تغییراتی شد ، زیرا ژاپن درک نمود که نیروی جدیدی ، ایفای نقش در صحنه سیاست بین المللی را آغاز کرده است و این نیروی جدید همان نیروی " نفت اعراب " است ، اما علی رغم این امر از دادن پاسخ مثبت به درخواست کشورهای عربی پس از جنگ سال 1973 مبنی بر قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل امتناع ورزید ، زیرا ژاپن از نفوذ صهیونیستی در امریکا واهمه داشته و تحت فشار یهودیان ایالات متحده قرار گرفته بود .

صاحبنظران و روزنامه نگاران اسرائیلی تأکید داشتند که فشار یهودیان در امریکا خود به تنهایی مانع اتخاذ یک موضع تند از سوی ژاپن در رابطه با روابط سیاسی با اسرائیل گردیده است ، آن هم علی رغم زیانهایی که در نتیجه قطع ارسال نفت اعراب به اقتصاد ژاپن و روند رشد آن وارد می شد .

ژاپن تلاش کرد تا دوستی اعراب و یهودیان را به طور همزمان به دست آورد ، به طوری که از اعراب خواست تا اسرائیل را در چارچوب مرزهای پذیرفته شده ، به رسمیت بشناسند و در عین حال به دهها کشوری پیوست که خواستار ضرورت اجرای قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت شده بود و نیز خواستار لزوم به رسمیت شناختن حقوق ملت فلسطین از جمله حق تعیین سرنوشت آن گردید و در سال 1978 به سازمان آزادی بخش فلسطین اجازه گشودن دفتری در توکیو را داد . همچنین به منظور ادامه ارسال نفت کشورهای عربی مخالف دو توافقنامه کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل نسبت به این دو توافقنامه بی طرف ماند .

در آغاز سال 1979 ژاپن گفت وگوهایی را با سازمان آزادی بخش فلسطین آغاز نمود و دولت این کشور با صدور بیانیه ای حقوق ملت فلسطین را مورد تأیید قرار داد و به هنگام مراسم روز همبستگی جهانی با ملت فلسطین که در تاریخ 30/11/1979 در سازمان ملل متحد برگزار گردید ژاپن موضع مثبتی را اتخاذ نمود . ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن طی اظهاراتی در مجلس سنای این کشور اعلام داشت : حقوق قانونی ملت فلسطین باید حق ایجاد دولت مستقل را در بر بگیرد . وی افزود ، این حقوق ، بویژه حق تعیین سرنوشت باید به رسمیت شناخته شود و طبق منشور سازمان ملل متحد مورد احترام قرار گیرد . وی گفت : " سازمان آزادی بخش فلسطین تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است " بدین ترتیب ژاپن گام بسیار مهمی به سود مبارزات ملت فلسطین علیه صهیونیسم و پیکار این ملت در راه بازگشت به میهن برداشت .

پس از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه به ویژه گفت وگوهای فلسطینی - اسرائیلی ، ژاپن از صلح در خاورمیانه و پایان کشمکشهای اعراب و اسرائیل حمایت کرد . همچنین پس از تشکیل نهاد خودگردان فلسطین ، این کشور در نشست هیأت دولت ، گذرنامه های صادره از سوی تشکیلات خودگردان را به رسمیت شناخت . در این قانون مسافران دارای گذرنامه دولت خودگردان حق درود به خاک ژاپن را خواهند داشت در صورتی که پیش از آن فلسطینیان برای هر بار ورود به ژاپن نیازمند مدارکی از سوی دولت ژاپن بودند .

ژاپن همچنین یکی از بزرگترین حامیان مالی تشکیلات خودگردان بوده و از زمان نعقاد قرار داد اسلو بیش از 600 میلیون دلار به تشکیلات خودگردان فلسطین کمک مالی کرد .

اسرائیل با گشایش دفتر در توکیو ، نخستین کشور خاورمیانه ای بود که بعد از جنگ جهانی دوم با ژاپن رابطه برقرار کرد . گرچه بحران اعراب و اسرائیل در طول دهه های گذشته مانع برقراری روابط تنگاتنگ و تمام عیار میان توکیو و تل آویو بود ، اما با این حال ، بین دو کشور روابط تجاری و فرهنگی قابل توجهی وجود داشته است . در سال 1984 ، مبالادت تجاری دو کشور بالغ بر 364 میلیون دلار می شد که سهم صادرات اسرائیل به ژاپن 191 میلیون دلار بود صادراتاسرائیل به ژاپن موارد متنوعی از پرتقال تا الماس را دربر می گیرد و لوازم الکترونیکی ، اقدام عمده صادرات ژاپن به اسرائیل را تشکیل می دهد . صدها تاجر ژاپنی در اسرائیل زبان عبری می آموزند و برخی از صنایع ژاپنی با همتایان اسرائیلی خود شریکان تجاری شده اند . در زمینه روابط فرهنگی و علمی نیز دو کشور ، همکاریهای گوناگونی داشته اند . در سال 1983 ، ارکستر فیلارمونیک اسرائیل از ژاپن دیدن کرد و با استقبال شایان توجه ژاپنیها مواجه شد . در مقابل ، فیلمها و تئاترها و نمایشگاههای هنری ژاپن در اسرائیل از محبوبیت زیادی برخوردارند . وزارت آموزش ژاپن و وزارت خارجه اسرائیل تعداد زیادی بورس تحصیلی به دانشجویان خود داده اند تا بتوانند از کشورهای یکدیگر جهت تحصیل استفاده کنند . هم چنین یک دانشکده ژاپنی در دانشگاه عبری در بیت المقدس وجود دارد که بخش مطالعات آسیای شرقی آن فعالیت چشمگیری دارد . دانشگاههای تل آویو ، رشته های تئاتر و علوم سیاسی ، دانشگاه حیفا رشته فلسفه و دانشگاه بن گوریون رشته اقتصاد و تاریخ طبیعی را به زبان ژاپنی تدریس می کنند . در زمینه های جهانگردی و توریستی نیز دو کشور همکاریهایی داشته اند . در سال 1983 ، حدود 7 هزار اسرائیلی از ژاپن دیدن کردند . در همین سال حدود 4 هزار ژاپنی تعطیلات خود را در اسرائیل گذراندند . برخی از گروههای طرفدار اسرائیل در ژاپن وجود دارند که گروه " ماکویا " از آن جمله است . این گروه که 5 هزار عضو دارد ، معتقد است که ژاپنیها یکی از 10 طایفه گمشده اسرائیل هستند . گروههای " یاسوکائی " و " شینونم " نیز به همین ترتیب در ژاپن فعالیت می کنند .

در سال 1986 ، اسحاق شامیر ، وزیر خارجه وقت اسرائیل ، از ژاپن دیدار کرد . این اولین بار بود که ژاپن از یک وزیر خارجه اسرائیل استقبال می کرد . مسأله صلح در خاورمیانه ، محور اصلی مذاکرات شامیر با مقامات ژاپنی از جمله یاساهیر و ناکاسونه ، نخست وزیر ژاپن بود . قبل از این ، اباابان ، وزیر خارجه پیشین اسرائیل هم از ژاپن دیدار کرده بود ، اما آن دیدار یک دیدار غیررسمی و اعلام نشده تلقی گردیده بود . همزمان با دیدار شامیر از توکیو ، تظاهرات گسترده ای در این شهر در مخالفت با این دیدار انجام گرفت . در سال 1989 ، " سوسوکه اونو " وزیر خارجه وقت ژاپن ، یک دیدار بیست و چهار ساعته از اسرائیل به عمل آورد . وی در این سفر با اسحاق شامیر و شیمون پرز ملاقات کرد و حمایت ژاپن را از طرح جرج شولتز ، وزیر خارجه آمریکا ، برای حل مسأله خاورمیانه اعلام داشت . این نخستین دیدار یک وزیر خارجه ژاپن از اسرائیل درطول برقراری روابط میان دو کشور بود .

" یوریکی کاواگوچی " وزیر امور خارجه ژاپن در خرداد ماه 1381 در ژوئن 2002 به منظور انجام دیدارهایی با مقامات اسرائیلی و فلسطینی وارد منطقه شد . وی در این سفر تلاش کرد تا مشارکت خود را در دیپلماسی خاورمیانه افزایش داده و آنچه را که تحت عنوان گروه چهارجانبه شناخته می شد دگرگون کرده و آن را به گروه پنچ جانبه تبدیل کند .

وزیر امور خارجه ژاپن در آغاز سفر خود به سرزمینهای اشغالی ابتدا به دیدار و گفت وگو با یاسر عرفات ، رئیس تشکیلات خودگردان پرداخت و در خلال گفت و گوهایش بر حمایت از روند صلح خاورمیانه تأکید نمود . وی همچنین با آریل شارون ( نخست وزیر ) ، شیمون پرز ( وزیر امور خارجه ) و بن العیزر ( وزیر دفاع ) رژیم صهیونیستی دیدار کرد و در دیدار با شیمون پرز ، به منظور ایجاد اصلاحات در تشکیلات خودگردان و تشکیل کشوری فلسطینی طرحی چهار مرحله ای ارائه داد که عبارت است از :

الف - حمایت بشردوستانه و مساعدت در جهت ایجاد اصلاحات در تشکیلات خودگردان ، از جمله تشکیل نشستهای آموزشی در راستای نهادینه کردن دموکراسی و مساعی جمیله .

ب - پایان یافتن خشونتها و برقراری دوباره روند صلح شامل بازسازی تأسیسات زیربنایی ، کمک به توسعه سیستم قانون گذاری و تلاش در راستای صلح با اسرائیل .

ج - از سرگیری مذاکرات و مساعدت ژاپن در توسعه یک اقتصاد مستقل در اراضی فلسطینی ، از جمله در زمینه صنایع .

د - به سرانجام رساندن مذاکرات صلح و تشکیل کشور فلسطین .

شایان ذکر است که گروه چهار جانبه به ایالات متحده آمریکا ، روسیه ، اتحادیه اروپا و سازمان ملل اشاره کرد که همگی فرستادگان ویژه ای به منطقه فرستادند .

رژیم صهیونیستی امیدوار است که با گسترده تر شدن روابط این رژیم با ژاپن و سرمایه گذاریهای ژاپن در اسرائیل بتواند مولد کار برای مهاجران یهودی اسکان یافته در سرزمینهای اشغالی باشد .

مآخذ :

  1. حسن خانی ، محمد : ژاپن و خاورمیانه ، مؤسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه ، تهران 1372 .
  2. موسسة الدراسات الفلسطینیة : الکتاب السنوی للقضیة الفلسطینیة ، بیروت ( سالهای متعدد )
  3. شحاده ، موسی : علاقات اسرائیل مع دول العالم 1967 - 1970 ، بیروت 1971 .
  4. مجلة شؤن فلسطینیة . العدد 14 ، تشرین الاول 1972 ، بیروت .
  5. روزنامه جروزالم پست ، 8 ژوئن 2002 .
  6. نشریه رویداد و گزارش ، مؤسس تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا ، شماره 151 .
  7. Ministry of Foreign Affairs, Japan : Japan and the Question of Palestine, April 1980.
  8. United Nations Year Book, 1965.