سازمان ملل متحد ( مواضع - نسبت به انتفاضه فلسطین )

از دانشنامه فلسطین


بررسی عملکرد سازمان ملل متحد و شورای امنیت طی دهه های اخیر بیانگر این واقعیت است که کمتر در خدمت مردم مستضعف جهان بوده است . شاید لازم به توضیح نباشد که این طبیعت و خاصیت همه سازمانهای بین المللی است که در ظاهر برای حمایت از ملتها تشکیل می شود و از جنگ جهانی اول تاکنون روال به همین صورت بوده است .

علی رغم اینکه این سازمانها در اصل به منظور محکوم کردن و پیگیری قانونی دولتهای متجاوز و برای ایجاد صلح و دوستی بین کشورهای جهان براساس عدالت تشکیل شده اند ولی هیچ کدام از تلاشهای آنها در این جهت نبوده و فاصله زیادی از آن دارد و هیچ موردی وجود نداشته که این سازمانها به نفع ضعیف و برای بازپس گیری حق آن تلاش کنند بلکه همیشه قطعنامه هایی صادر کرده اند که توجیه گر اعمال ظالمانه دولتهای غاصب و متجاوز بوده است .

تاریخ گذشته این سازمانها مؤید همین مطلب است و تمامی مواضع و پرونده های سازمان ملل متحد یا شورای امنیت به نفع دولتهای ظالم و علیه ملتهای ضعیف بوده است . این موضوع بی شک ناشی از این مسأله است که سازمانهای بین المللی هیچ قدرت مادی یا نظامی برای تصویب هرگونه قطعنامه ای در رابطه با هرکدام از کشورهای جهان که بخواهند ، ندارند و فقط پشتیبانی دولتهای ابرقدرت می تواند مجوزی برای اجرای این قطعنامه ها گردد .

در سایه توازن قدرتی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد ، نقش سازمان ملل متحد بر گسترش نفوذ بین پایگاههای قدرتمندان غرب و شرق ، خلاصه شد . سازمان ملل توانست فقط نقش ناظر را داشته ، بدون اینکه راه حلی برای مشکلات کشورهای جهان ارائه دهد . نقش سازمانهای بین المللی فقط سرپوش گذاشتن بر طرحها و برنامه هایی است که دولتهای بزرگ ترتیب داده اند و نیز اجرای قطعنامه هایی که دولتهای بزرگ یعنی آمریکا و دیگر قدرتهای غربی خواستار آن هستند .

اگر زمانی یکی از دولتهای ضعیف ، در سازمان ملل متحد سخنی بگوید که به مذاق دولتهای استعمارگر خوش نیاید و خشم آنها را برانگیزاند ، آنان می توانند هرگونهمجازات و برخورد سنگینی را در برابر آن دولت اعمال کنند بدون اینکه مورد هیچ اعتراضی قرارگیرند .

از مسائل مهمی که سازمان ملل متحد و شورای امنیت به آن پرداخت ، مسأله فلسطین و سرزمینهای اشغال شده آن توسط صهیونیستها از سال 1948 بود ولی علی رغم اقرار شورای امنیت به حق مسلم مردم فلسطین در تصمیم گیری برای سرنوشت خود و بازپس گیری سرزمینهای اشغال شده اش ، طی گذشت حدود 40 سال از این مسأله ، این سازمان نتوانست حتی یک وجب از خاک این سرزمین را به صاحبان اصلی آن بازگرداند و به علت پشتیبانی آمریکا و دیگر ابرقدرتها از اسرائیل ، این تصمیمات ضمانت اجرایی نداشته و این سازمانها نه تنها نتوانسته اند حق سلب شده ملت فلسطین را بازپس گیرند و اسرائیل را مجبور به عقب نشینی از زمینهای اشغال شده کنند ، بلکه اسرائیل علنا جرأت تجاوز به دیگر قلمروها و گسترش سرزمینهای اشغال شده اعراب را نموده است .

در زیر به بخشی از فعالیتهای شورای امنیت در رابطه با انتفاضه فلسطین اشاره می شود :

در خلال یک ماه ، انتفاضه توانست شورای امنیت را مجبور به تشکیل چهار نشست پی درپی برای بحث درباره اوضاع سرزمینهای اشغالی فلسطین و تصویب دو قطعنامه نماید . یکی در رابطه با هویت فلسطین بود و اقدامات سرکوبگرانه اسرائیل در مناطق اشغالی اعراب به ویژه در قدس را محکوم کرده و از اسرائیل می خواست تا به اخراج شهروندان فلسطینی از این سرزمین پایان دهد .

قطعنامه اول به اتفاق آراء مورد تصویب قرارگرفت به طوری که حکومت آمریکا نیز مجبور به دادن رأی مثبت به این قطعنامه گردید اما بلافاصله به دنبال صدور این قطعنامه حکومت اسرائیل چهار شهروند فلسطینی را از سرزمینهای اشغالی اخراج کرد و عملاً در مقابل این قطعنامه ها واکنش نشان داد و وزیر دفاع آن نیز دستور اخراج 9 فلسطینی دیگر را با بهانه اینکه آنها تحریک کنندگان عملیات آشوبگرانه و تخریبی می باشند ، صادر کرد .

دبیرکل سازمان ملل متحد مشاور خود به نام ماراک گلدینگ را برای دیداری رسمی به اسرائیل فرستاد تا وضعیت سرزمینهای اشغالی را از هشتم تا هفدهم/نوامبر/1988 بررسی نماید .

پس از ملاقاتها و مذاکرات و دیدارهایی که مشاور دبیرکل با فلسطینیان و اسرائیلی ها در سرزمینهای اشغالی انجام داد . گزارشی تهیه و آن را به دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه نمود . در این گزارش آمده است که اقدامات اسرائیل بر ضد انتفاضه در سرکوبی فلسطینیان موفق نبوده و فلسطینیان به اتفاق آراء اشغال کرانه غربی و نوار غزه را توسط اسرائیل رد می کنند و اصرار دارند که مشکل فلسطین تنها مشکل پناهندگان نیست بلکه مشکل سیاسی است که راه حل سیاسی می طلبد .

این گزارش نیز می افزاید فلسطینیان تأکید دارند که نباید اجازه داد تدابیر اتخاذ شده برای کاهش سرکوب شهروندان فلسطینی جایگزین راه حل سریع مشکل سیاسی اساسی گردد .

پس از این گزارش دبیرکل وقت سازمان ملل متحد آقای دکوئیار در پاسخ به رد اشغال سرزمینهای اشغالی توسط ملت فلسطین خواهان حل فراگیر و عادلانه و دائمی مشکل فلسطین مشروط بر تضمین امنیت اسرائیل گردید .

وزیر خارجه وقت اتحاد جماهیر شوروی ( سابق ) ادوارد شواردنادزه نیز پس از برگزاری کنفرانس بین المللی ، پیشنهادی برای دکوئیار فرستاد تا مذاکراتی برای این هدف بین وزرای خارجه اعضای پنج گانه دائمی شورای امنیت درخصوص توافق بر شکل اجرای این پیشنهاد صورت گیرد .

این راه حل شوروی متضمن برقراری کنفرانس بین المللی با اختیارات کامل بود که تمامی طرفهای درگیر اعراب و اسرائیل از جمله ساف به طور مساوی و مستقل و همچنین اعضای پنج گانه شورای امنیت در آن شرکت نمایند .

همچنین گروه حقوق بشر برای فلسطینیان ، وابسته به سازمان ملل ، که مرکز آن در شهر شیکاگو است در اوایل فوریه 1988 از مناطق اشغالی دیدار کرد و مسأله استفاده رژیم صهیونیستی از بمبهای شیمیایی کشنده ( هنگامبه کارگیری آنها به مقدار زیاد در مکانهای بسته ) را مطرح نمود ، بمبهایی که نیروهای اسرائیل بر ضد تظاهرکنندگان به کار می گیرند و باعث زمین گیر شدن دهها نفر از مردم مسلمان فلسطین می گردد .

مجمع عمومی سازمان ملل در 15/7/1368 با تصویب قطعنامه ای جنایت رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین را محکوم کرد . این قطعنامه با 140 رأی موافق ، شش رأی ممتنع و دو رأی مخالف به تصویب رسید .

در این قطعنامه سیاستهای غیرانسانی رژیم صهیونیستی و نقض گسترده و مکرر حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی و بیت المقدس از جمله : آتش گشودن بر روی مردم غیرنظامی ، ضرب و جرح ، شکستن استخوان و تبعید شهروندان عرب و نابودی سرزمینها محکوم شد .

در این قطعنامه وادار ساختن رژیم صهیونیستی به مراعات کنوانسیون سال 1949 ژنو ، توقف اعمال خلاف قانون و احترام به قوانین و کنوانسیونهای بین المللی درخواست شد . مجمع عمومی همچنین در این قطعنامه از شورای امنیت خواست اسرائیل را برای توقف جنایاتش تحت فشار قرار دهد و به سرعت تدابیری جهانی برای دفاع از مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی اتخاذ کند .

همچنین از تمام کشورهای جهان ، مجامع بین المللی ، سازمانهای غیردولتی و وسایل ارتباط جمعی خواسته شد از مردم فلسطین حمایت کنند .

مجمع عمومی در قطعنامه خود از دبیرکل خواست با رسیدگی به مشکلات مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی و بیت المقدس و اعزام نماینده ویژه به منطقه ، گزارشی از شرایط موجود تهیه و تا تاریخ 15/نوامبر/1989 به سازمان ملل متحد ارائه دهد .

در این قطعنامه مرزهای اشغالی تا سال 1967 برای رژیم صهیونیستی به طور تلویحی به رسمیت شناخته شد و اینکه اشغال فلسطین و بیت المقدس و دیگر سرزمینهای عربی از سال 1967 به هیچ وجه نمی تواند شرایط جغرافیایی و مرزهای رسمی و شناخته شده را تغییر دهد .

این قطعنامه با مخالفت آمریکا و اسرائیل مواجه شد . بنابراین تهیه کنندگان قطعنامه ناچار شدند تغییراتی موافق طبع آمریکا در آن ایجاد نمایند .

خاویرپرزدکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل در 30/10/1368 ، در جریان اجلاس کمیته دفاع از حقوق مردم فلسطین گفت : قیام مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی غرب رود اردن و نوار غزه پیام صریح و آشکاری است به اشغالگران اسرائیلی که این مناطق را زیر سلطه خود گرفته اند .

وی گفت قیام ملت فلسطین نشان دهنده عزم آنها برای دستیابی به حقوق حقه خودمختاری است .

وی در ادامه به جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی پرداخت و گفت برخورد خونین نیروهای اسرائیل با مردم فلسطین در سال گذشته ( 1987 ) به کشته و زخمی شدن صدها تن از مردم فلسطین از جمله کودکان منجر شده است .

وی افزود... در طی سال گذشته من بارها قطع خونریزی ها و احترام به قوانین بین المللی از سوی اسرائیل را خواستار شدم . وی تنها راه حل صلح آمیز برای بحران فلسطین و خاورمیانه را برگزاری کنفرانس بین المللی صلح دانست .

دکوئیار خاطرنشان ساخت از ارائه امکانات و توانایی های خود برای کمک به کمیته دفاع از حقوق مردم فلسطین که توسط مجمع عمومی ، برای حمایت از مردم فلسطین ، تشکیل شده ، دریغ نخواهد کرد .

کمیته دفاع از حقوق مردم فلسطین ( وابسته به سازمان ملل ) در 13/2/1369 با ارسال نامه ای برای خاویرپرزدکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل ، ضمن ابراز نگرانی از اسکان یهودیان در سرزمینهای اشغالی ، ادامه سرکوب وحشیانه مردم فلسطین توسط ارتش اسرائیل را محکوم کرد . رئیس این کمیته از دبیرکل خواست برای توقف اقدامات غیرقانونی و ضدانسانی رژیم صهیونیستی دست به اقدام عاجل بزند .

خاویرپرزدکوئیار ، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در 31/2/1369 با صدور بیانیه جداگانه ای سرکوب قیام مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی توسط ارتش رژیماسرائیل را به شدت محکوم کرد . وی با اشاره به درخواستهای مکرر مردم فلسطین ساکن سرزمینهای اشغالی ، برای تأمین امنیت آنها گفت :

" حوادث اخیر عمق تشنج و بحران در منطقه خاورمیانه را اثبات می کند و لازم است که مذاکرات با شرکت همه طرفهای درگیر برای دستیابی به یک توافق جامع و عادلانه آغاز شود . "

به موجب گزارشی که کمیسیون اقتصادی - اجتماعی سازمان ملل ( اکوسوک ) در 28/4/1370 انتشار داد ، سیاستهای خصمانه و عملکرد رژیم صهیونیستی زمینهای کشاورزی و منابع آب مردم فلسطین در نوار غزه و ساحل غربی را به نابودی می کشاند . براساس این گزارش این سیاست رژیم صهیونیستی ، رکود اقتصادی و بیکاری را در سرزمینهای اشغالی تشدید و شرایط سختی را بر زندگی مردم فلسطین تحمیل کرده است .

این گزارش ، اشغال زمینهای کشاورزان فلسطینی و انحراف آب کشاورزی به سمت شهرکهای یهودی نشین را از عوامل عمده تشدید سختی معیشت فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی اعلام نمود .

کمیسیون اقتصادی - اجتماعی در گزارش خود افزود ، درآمد زمین داران و کشاورزان فلسطینی از سال 1978 تا 1984 ، هفت درصد کاهش یافت و به 1488/1 میلیون شیکل رسید .

این گزارش برای اثبات واقعیات موجود در سرزمینهای اشغالی ، اظهارات مقامات صهیونیستی را شاهد آورد و نوشت : مقامات اسرائیلی در 29 مارس 1989 به روزنامه هارتص گفتند که در اولین سال شروع قیام انتفاضه در سرزمینهای اشغالی ، مأموران نظامی رژیم صهیونیستی 23400 اصله درخت میوه را از باغات فلسطینیان که متهم به شرکت در تظاهرات بودند ، ریشه کن کردند .

رژیم صهیونیستی همچنین تنها 6/16 درصد از منابع آب را به آبیاری اراضی کشاورزی فلسطینیان اختصاص داد . در این گزارش آمده است که حفر چاههای عمیق در جوار آبادی های یهودی نشین در خشک شدن چشمه ها و کاهش آب نهرها در اشغالی دارای تأثیر فراوانی داشته است .

همچنین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 21/9/1370 با صدور قطعنامه ای ضمن حمایت از حقوق مردم فلسطین و قیام انتفاضه بار دیگر از رژیم صهیونیستی خواست سرزمینهای اشغالی فلسطین و اعراب را تخلیه کند و شهرکهای یهودی نشین را برچیند . این مجمع همچنین خواستار اجرای قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت شد و از برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه حمایت کرد .

در قطعنامه مربوط به دفاع از حقوق مردم فلسطین ، نقض حقوق بشر و سرکوب و شکنجه فلسطینیان در سرزمینهای تحت اشغال اسرائیل به شدت محکوم و از اسرائیل خواسته شده است کنوانسیون چهارم ژنو را رعایت کند . البته آمریکا و رژیم صهیونیستی به کلیه قطعنامه های مزبور رأی منفی دادند .

در همان جلسه در هنگام رأی گیری در مورد قطعنامه مربوط به کنفرانس بین المللی صلح خاورمیانه برای یک ماده قطعنامه که در آن از برگزاری کنفرانس مادرید استقبال و حمایت شده بود جداگانه رأی گیری شد که با 142 رأی مثبت و دو رأی منفی ایران و عراق در تاریخ 6/2/1372 سمیناری تحت عنوان کمک به مردم فلسطین که از سوی سازمان ملل متحد در ساختمان مرکزی یونسکو در پاریس آغاز شده بود پس از چهار روز بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی ، با انتشار یک بیانیه پایانی به کار خود خاتمه داد .

در این سمینار که برگزار کننده آن کمیته دفاع از حقوق مردم فلسطین در سازمان ملل بود علاوه بر نماینده دبیرکل سازمان ملل و تنی چند از اعضای کمیته مزبور و برخی نمایندگان کشورهای عضو یونسکو ، یک هیأت چند ملیتی متشکل از پانزده متخصص در امور فلسطین نیز شرکت داشتند که با ارائه سخنرانی هایی ، مسائل و نیازهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مردم تحت ستم فلسطین را برشمردند .

این سمینار بر پایه توصیه مجمع عمومی سازمان ملل به کمیته مزبور و در انطباق با قطعنامه 170/47 مصوبه22/دسامبر 1992 سازمان ملل برپا شده بود .

یوسف صایغ یکی از استادان دانشگاه فلسطینی که جزو سخنرانان این اجلاس بود ، جزئیات یک برنامه هفت ساله توسعه اقتصاد ملی فلسطین را در این سمینار مطرح کرد .

وی که مدیریت این برنامه را به عهده داشت به مشکلاتی اشاره کرد که مردم فلسطین در صورت کسب خودمختاری با آن مواجه می شدند .

صایغ در اظهارات خود با تأکید بر اینکه اجرای هر یک از برنامه های ضروری برای مردم فلسطین با مشکل اشغال خاک آنها توسط اسرائیل روبه رو می شود این سئوال را مطرح ساخت که چگونه می توان در شرایطی که سرزمینهای فلسطینی اشغال شده و آنها توسط اسرائیل انحراف یافته ، چرخ کشاورزی فلسطین را به راه انداخت .

وی که یکی از چهار محور اصلی برنامه توسعه اقتصاد ملی فلسطین را توجه به عملی بودن آن تلقی می کرد خاطرنشان ساخت که عملی بودن این برنامه به درجه امکان عبور از موانع و محدودیتهایی بستگی دارد که از سوی رژیم صهیونیستی تحمیل شده است .

یوسف صایغ در مورد سه محور اصلی دیگر برنامه اقتصاد ملی فلسطین به موارد زیر اشاره کرد : پاسخگویی به نیازهای فوری از جمله بازسازی ساختار شهری و تحکیم روابط میان بخشهای مختلف اقتصادی فلسطینیان ، سرمایه گذاری در فعالیتهای اقتصادی اشتغال زا ، از جمله راه و ساختمان ، کشاورزی و صنایع دستی .

یوسف صایغ اظهار عقیده نمود که اجرای این برنامه هفت ساله اقتصادی ، که توسط 91 تن از استادان دانشگاه و متخصصین فلسطینی تهیه شده بدون یک برخورد مسالمت آمیز از سوی مقامات اسرائیلی ، با شکست مواجه می شود .

وی بودجه لازم برای اجرای این برنامه هفت ساله اقتصادی را 6/11 میلیارد دلار اعلام کرد و خاطرنشان ساخت که سه میلیارد دلار آن از طریق درآمدهای داخلی مردم فلسطین تأمین می شود .

همچنین متخصصین سازمان ملل ، کشورهای شرکت کننده و سازمانهای غیر دولتی بین المللی و فلسطینی حاضر در سمینار به نوبه خود به تحلیل اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی پرداخته و بر جنبه های ناهماهنگ کمکهای بین المللی به فلسطینیان که مانع از استفاده مفید از این گونه کمکها می گرد ، تأکید نمودند . در بیانیه پایانی سمینار شرکت کنندگان مراتب نگرانی خود را از وضعیت بحرانی اقتصادی و اجتماعی حاکم در سرزمینهای فلسطین اشغالی اعلام داشته و علت آن را اجرای سیاستهای اسرائیل تلقی کردند .

در این بیانیه همچنین خاطرنشان گردید که سیاست اقتصادی اسرائیل سبب عقب افتادگی سرزمینهای اشغالی و وابستگی این سرزمینها به سیستم اقتصادی اسرائیل شده است .

شرکت کنندگان در این سمینار از جامعه بین المللی خواستند تا با تحت فشار قراردادن اسرائیل این رژیم را مجبور به برداشتن محاصره نظامی سرزمینهای فلسطین اشغالی نمایند . بعدا بیانیه پایانی و نتایج برپایی این سمینار در اختیار شورای اقتصادی و اجتماعی و مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت .

در گزارشی نیز که کمیته ویژه سازمان ملل متحد مأمور تحقیق درباره رفتار اسرائیل با عربهای سرزمینهای اشغالی در تاریخ 18/2/72 انتشار داد تأکید کرد که از زمان نخست وزیری اسحاق رابین ، نقض بشر ادامه و افزایش یافته است .

شمس الدین ندوی ، نماینده سنگال در این کمیته و سفیر این کشور در مصر ، گفت این کمیته نتوانست که اجازه مسئولان اسرائیلی را برای دیدار از سرزمینهای اشغالی کسب کند و اطلاعات خود را از شاهدان عینی و نوشته روزنامه های داخل سرزمینهای اشغالی به دست آورده است .

وی افزود : " مخالفت اسرائیل با اجرای کنوانسیون چهارم ژنو ، در سال 1949 در مورد حقوق بشر ، مانعی اساسی در برابر دفاع از حقوق بشر به شمار می رود در حالی که کمیته ویژه از رفتار خشن اسرائیل در سرکوب انتفاضه فلسطینیان گزارشهایی دریافت کرده است .

همچنین بنابه برخی اطلاعات ، مسئولان اسرائیلی به تبعید دسته جمعی ساکنان عرب و دستگیری هزاران تن و بدرفتاری با آنان اقدام می کنند . در 9 ماه نخست از زمامداری دولت اسحاق رابین ، 125 فلسطینی کشته شده اند که این رقم در 9 ماه آخر زمامداری دولت پیشین اسرائیل 72 تن بوده است . تعداد کودکان به قتل رسیده در زمان حکومت رابین 180% افزایش نشان می دهد . "

ندوی گفت که برخی از شاهدان یمنی از دستورات دولت اسرائیل در مورد شلیک گلوله های سربی و پلاستیکی به روی تظاهرکنندگان ابراز نگرانی کرده اند .

وی همچنین به برخی از گزارشها در مورد استفاده اسرائیل از راههای جدید تخریب خانه ها یا ویرانسازی آنان با موشک اشاره کرد که منجر به تخریب و غارت 80 خانه در دوره حکومت رابین شده است .

ندوی وضعیت سرزمینهای اشغالی را به سبب ادامه اقدامات " واحدهای ویژه مخفی اسرائیل تیره و تار خواند ، چه این نیروها با پوشش غیرنظامی اقدام به عملیات خشونت بار و سرقت خانه ها و اتومبیل ها می کنند ، ( به نقل از روزنامه الحیاة مورخه 9/5/1993 ) از جمله این اقدامات واحدهای ویژه مخفی اسرائیل را می توان کشتار نمازگزاران روزه دار حرم ابراهیم خلیل ( ع ) نام برد که در این اقدام جنایت آمیز تعدادی از مسلمانان به شهادت رسیدند .

نحوه جنایت بدین صورت بود که در تاریخ 6/12/1372 چندنفر از صهیونیستهای مهاجر در حمایت نیروهای ارتش اسرائیل با در دست داشتن سلاحهای خودکار ، دهها نفر از نمازگزاران روزه دار فلسطینی را در حال به جای آوردن فریضه نماز در مسجد حضرت ابراهیم ( ع ) در شهر الخلیل در کرانه باختری ، به شکل جنون آمیزی به رگبار بستند که 63 تن از مسلمانان روزه دار فلسطینی شهید و بیش از سیصد تن نیز زخمی شدند . "

در واکنش به این جنایت هولناک پطرس غالی دبیرکل سازمان ملل متحد در 7/12/1372 فقط کشتار دسته جمعی مسلمانان توسط رژیم صهیونیستی را در شهر الخلیل محکوم کرد . وی گفت " از این حادثه تکان دهنده که مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل را از مسیر عادی خود خارج خواهد ساخت عمیقا متأثر است . "

شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در حالی که فاجعه خونین شهر الخیل خشم و انزجار جهانیان را برانگیخت و محکومیت بین المللی رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای مختلف ، مجامع و شخصیتهای جهانی ابعاد گسترده ای یافت ، با گذشت پنج روز از جنایت صهیونیستها تحت فشارهای آمریکا و کارشکنی و مانع تراشی های آنکه تلاش می کرد قطعنامه شورای امنیت بدون محکوم ساختن رژیم صهیونیستی به تصویب رسیده و چیزی فراتر از نکات مندرج در توافق غزه - - اریحا مبنی بر سازش میان اعراب و اسرائیل در آن گنجانده نشود ، در بیانیه ای که در تاریخ 10/12/1372 صادر کرد از محکوم ساختن عاملان قتل عام نمازگزاران فلسطینی در حرم حضرت ابراهیم ( ع ) خودداری کرد .

موارد فوق الذکر گوشه ای از اقدامات و مواضع سازمان ملل متحد در خصوص مسأله فلسطین و انتفاضه مردم مسلمان آن است که در یک جمع بندی کلی می توان آن را بدین گونه خلاصه نمود :

سازمان ملل متحد علی رغم تبلیغات بسیار وسیعی که به عنوان یک سازمان بین المللی و فراگیر جهانی و بی طرف در حل و فصل بحرانهای موجود در دنیا می کند سازمانی کاملاً ضعیف و حتی وابسته به ابرقدرتها در کشمکشهای جهانی است .

بنابراین نمی تواند سازمانی منجی و حامی ملت مسلمان فلسطین در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی باشد و تا زمانی که وضع آن و شورای امنیت بدین صورت باشد و به عبارت دیگر تا زمانی که این سازمانها مقهور کشورهای ابرقدرت هستند نمی توان جز صدور چند قطعنامه صرفا سیاسی بدون پشتوانه اجرایی ، به نفع ملت فلسطین از آن انتظاری داشت و دولتها و ملتهای مستضعف به ویژه مردم مسلمان فلسطین ، نباید هیچ چشم داشتی در جهت رأی حقوق از دست رفته خود ، به سازمان ملل داشته باشند و فقط این سازمان می تواند بعضی کمکهای غذایی و دارویی وانسان دوستانه را در موقع لزوم برای آوارگان فلسطینی ارسال نماید .

البته این کمکها فقط برای زیبا جلوه دادن عملکرد سازمان ملل و سرپوش گذاشتن بر چهره اصلی و ماهیت حقیقی آن است . همانند معامله ای که سازمان ملل با مردم لبنان پس از جنگ با اسرائیل و با ایران پس از جنگ با عراق و با اکراد و شیعیان عراق پس از حمله آمریکا و نیز با ملت انقلابی فلسطین اشغالی ، کرده است .

مآخذ :

  1. اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران .
  2. انصارالثورة الاسلامیه فی فلسطین : الانتفاضه ، جلد دوم ، 1991 .