خلیج فارس ( طرح شارون برای تصرف منطقه - )

از دانشنامه فلسطین


روزنامه اسرائیلی یدیعوت آهارانوات در سال 1982 طی مقاله ای اندیشه های شارون را مورد بحث قرار داد و مجله فلسطینی الارض نیز این مقاله را به عربی ترجمه کرد که مجددا روزنامه الجزایری " الشعب " آن را در تاریخ 2/12/1982 چاپ کرد و از طرح شارون برای تصرف حوزه های نفتی خلیج فارس پرده برداشت . این روزنامه اسرائیلی از قول وی نوشته است : " برای اینکه به مسأله فلسطین برای همیشه خاتمه دهیم و برگ نفت را از دست اعراب بگیریم لازم است که ارتش اسرائیل پیشروی کرده و پس از عبور از اردن ، کویت را به اشغال خود درآورد . اشغال عمان منجر به سقوط ملک حسین و انتخاب یاسرعرفات به ریاست جمهوری فلسطین توسط پارلمان اردن ، خواهد شد . سفر از عمان به کویت تنها دو روز طول می کشد و در این راه هیچ قدرتی نمی تواند پیشروی ستونهای تانک اسرائیلی را متوقف سازد . بعد از اشغال کویت توسط اسرائیل نفت دیگر نه یک سلاح عربی که یک نفت یهودی خواهد بود . "

نکته قابل توجه در گفته شارون این است که دعوت وی مبنی بر اقامت فلسطینیان در اردن و دادن عنوان کشور فلسطین به آن یک خواست دیرینه اسرائیل بوده که شعارش چنین است : " ما اجازه نمی دهیم کشور سومی به نام فلسطین میان اردن و اسرائیل به وجود آید . موافقت ما با ایجاد کشور فلسطینی در شرق رودخانه اردن ، انصراف از حق خودمان است ، زیرا آن سرزمین که در تورات جلعاد نامیده می شود ، ارض اسرائیل است " . و حال که اسرائیل نام فلسطین را برای این کشور انتخاب کرده ، بنابراین بهتر است که در رأس آن یک رهبر فلسطینی باشد . و اگر یاسر عرفات ریاست این کشور ادعای را نپذیرد ، به طور حتم افراد ضعیف النفس و سست عنصر بسیاری وجود خواهند داشت که با شتاب ریاست این کشور را در پناه سرنیزه های اسرائیلی خواهند پذیرفت و اقدام به امضای قرارداد کمپ دیوید تازه ای با کشور صهیونیستی خواهند کرد .

طبق بررسی کارشناسان نظامی عربی ( سپهبد ستاد سعدالدین شاذلی ) طرح شارون برای اجرای این نقشه به شکل زیر تصور شده است :

  • ارتش یکم اسرائیل متشکل از 12 لشکر زرهی + 3 لشکر مکانیکی دو روزه به اردن یورش می برد و سپس درشمال اردن تمرکز می یابد و آماده حرکت به سوی دمشق در محور درعا - دمشق می شود .
  • ارتش دوم اسرائیل متشکل از 6 لشکر زرهی در خاک اردن به طرف خلیج ( فارس ) حرکت می کند و در هفتمین روز عملیات به کویت و ظهران مناطق نفت خیز شرق عربستان می رسد . ( فاصله رودخانه اردن تا کویت حدود 1300 کیلومتر و تا ظهران حدود 1550 کیلومتر است ) .
  • ارتش سوم اسرائیل متشکل از 9 لشکر زرهی + 3 لشکر مکانیکی در شمال اسرائیل تمرکز می یابد و آماده حرکت به سوی دمشق از طریق دره بقاع می ماند .
  • یک سپاه چترباز ( 3 لشکر ) فرودگاهها و منابع اصلی آب و انبارهای سوخت درطول مسیر پیشروی ارتش دوم را اشغال می کند .
  • ارتش چهارم متشکل از 6 لشکر زرهی + 4 لشکر مکانیکی ، نیروی ذخیره استراتژیک به شمار می رود .

در زمانی که شارون طرح خود را برای تصرف منطقه خلیج فارس ارایه داد ، مقایسه میان نیروهای عربی و اسرائیلی ( تسلیحات ، نوع و ویژگیها ) طبق ارقام انستیتوهای علمی و مجلات تخصصی و در رأس آنها انتشارات و پژوهشهای انستیتو بین المللی مطالعات استراتژیک لندن... و انستیتو بین المللی پژوهشهای صلح استهکلم که از شهرت علمی والایی برخوردارند به صورت زیر بود :

%%%محل جدول%%%

%%%محل جدول%%%

اما نیروی هوایی اردن و عربستان سعودی و کویت در مجموع :

میراژ - اف 1 - - 19 19

%%%محل جدول%%%

با توجه به آمار بالا روشن می شود که اسرائیل در آن زمان از لحاظ کمیت و کیفیت و فرماندهی از برتری قاطعی بر مجموع نیروهای سوریه و اردن و کویت و سعودی برخودار بوده است .

  • اسرائیل دارای 33 لشکر زرهی در مقابل 21 لشکر=برتری به نسبت 3 در مقابل 2 افزون بر اینکه آزادی ابتکار عمل به عنوان آغاز کننده تجاوز . به این معنا که می تواند برای درهم کوبیدن نیروهای زرهی اعراب ، از نیروی هوایی خود در مراحل اولیه جنگ استفاده کند و بدین گونه تلفات و زیانهای سنگینی به نیروهای عربی وارد کند به گونه ای که کارآیی آن در مراحل بعدی جنگ تضعیف شود .
  • اگر هواپیماهای خط اول را هواپیماهای مافوق سرعت و خط دوم را زیر سرعت صوت فرض شود ، نتیجه این می شود که هواپیماهای ( لیتنج + میگ - 17 + اف - 5 + اسکای هوک )

را باید از خط اول بودن خارج کرد و بدین گونه جدول زیر به دست می آید :

کشورها خط اول خط دوم از مجموع

سوریه 64 85 449

اردن - 94 94

عربستان سعودی 6 122 128

کویت 19 30 49

از جمع 389 331 720

بدین گونه روشن می شود که در زمان ارایه طرح مذکور اسرائیل در مقابل 389 فروند هواپیمای متعلق به این چهار کشور عربی ، 530 فروند هواپیمای مدرن داشته است . در اینجا علاوه بر برتری کمی ، اسرائیل از برتری کیفی در زمینه دستگاههای مدرن اکتشافی و دستگاههای الکترونیک و سطح آموزش خلبانان ، برخوردار است . بدین گونه نیروی هوایی اسرائیل از برتری خرد کننده ای نسبت به نیروهای هوایی عربی برخوردار بود .

علاوه بر برتری کیفی و کمی ، واحد فرماندهی نیز جای خاص خود را دارد . چرا که هماهنگی میان نیروهای نظامی چهار کشور که تحت فرمان ستاد فرماندهی واحدی نیستند ، مسأله بسیار دشواری است . اگر هم فرض کنیم تعادل از لحاظ تعداد نیروها و نوع تسلیحات و سطح آموزش برقرار است ، باز وحدت فرماندهی نظامی و رهبری سیاسی کافی است که پیروزی قاطعی علیه دشمن دارای فرماندهی متعدد ، کسب کند .

مراحل اجرایی این طرح عبارت است از :

مرحله اول :

این مرحله دو روز طول می کشد و طی آن خاک اردن در نور دیده می شود . و نیروهای اسرائیلی ماموریتهای زیر را انجام می دهند .

الف - مأموریت نیروی هوایی :

  1. انهدام نیروی هوایی اردن .
  2. انهدام کلیه پایگاههای هوایی اردن .
  3. انهدام هواپیماهای آواکس سعودی .
  4. انهدام پایگاه سعودی تبوک .
  5. انهدام نیروی زرهی اردن .

ب - مأموریت ارتش یکم ( 12 لشکر زرهی + 3 لشکر مکانیکی ) : .

  1. انهدام آن تعداد از تانکهای اردن که نیروی هوایی موفق به انهدام آنها نشد .
  2. از جنگ در شهرها اجتناب می ورزد و به سرعت به طرف مرزهای شمالی اردن پیشروی می کند و با نیرویی دست کم 9 لشکر زرهی آماده پیشروی در خاک سوریه از طریق محور درعا - دمشق می شود .
  3. نیرویی ، حداکثر متشکل از سه لشکر زرهی و سه لشکر مکانیکی را برای محاصره عمان اختصاص می دهد . این نیرو ، به انهدام بقایای مقاومت در خاک اردن ، می پردازد .

ج - مأموریت ارتش دوم ( 6 لشکر زرهی ) :

  1. در منطقه ای جنوب دریاچه طبریه از رودخانه اردن عبور و به سمت شرق - مرز اردن و سعودی - پیشروی می کند و از شرکت در نبردهای بزرگ داخل اردن اجتناب می ورزد .
  2. منطقه فرودگاه طواریف را ( حدود 25 کیلومتر داخل خاک سعودی ) اشغال و در همان جا مستقر می شود .

مرحله دوم :

این مرحله پنج روز طول می کشد و طی آن نیروهای سوریه و سعودی تثبیت می شوند و نیروهای اسرائیلی برای اشغال کویت و پایگاه ظهران در سعودی ، پیش می روند . در این مرحله نیروهای مسلح اسرائیل مأموریتهای زیر را انجام می دهند :

الف - مأموریت نیروی هوایی :

  1. انهدام نیروی هوایی کویت .
  2. انهدام پایگاههای سعودی واقع در بخش شمالی کشور .
  3. کمک به نیروهای چترباز و هوابرد در اشغال و تأمین فرودگاههای واقع در سر راه پیشروی ارتش دوم به سوی خلیج فارس . این فرودگاهها عبارتند از : طورایف ، بدنه ، رفعه ، تیسومه ، کویت ، ظهران .
  4. حمل سوخت و غذا به فرودگاههای بدنه و رفعه و تیسومه به منظور تأمین نیازهای ارتش دوم در جریان پیشروی به سوی کویت .
  5. زیر نظر گرفتن نیروی هوایی سوریه و سعودی و جلوگیری از دخالت آنها در عملیات .
  6. به محض تأمین به وسیله نیروی هوابرد ، آماده عملیات از فرودگاههای طواریف و بدنه و رفعه و تیسومه و کویت و ظهران می شود .
  7. کمک به ارتشهای زمینی اول و دوم و سوم ، همراه با دادن اولویت به ارتش دوم که در حال پیشروی به سوی خلیج ( فارس ) است .

ب - چتربازان و نیروهای هوابرد مأموریتهای زیر را انجام می دهند :

  1. اشغال و تأمین کلیه فرودگاههای واقع در سر راه پیشروی ارتش دوم به ویژه فرودگاههای طواریف و بدنه و رفعه و تیسومه و کویت و ظهران .
  2. تصرف چند هدف مهم از جمله انبارهای سوخت و چاههای آب واقع در طول محور پیشروی ارتش دوم .
  3. توسط هواپیماها و هلی کوپترها ، هرگونه ضد حمله تانکهای سعودی و یا کویت را درهم می شکنند .

ج - ارتش دوم در محور بدنه - رفعه - تیسومه - کویت - ظهران پیشروی و در هفتمین روز عملیات کویت و پایگاه ظهران در سعودی را اشغال می کند .

د - ارتشهای اول و سوم با مستقر کردن 18 لشکر زرهی + 3 لشکر میکانیکی در مرزهای جنوبی و غربی سوریه ، نیروهای سوری را وادار به تسلیم می کنند .

آیا اجرای این طرح امکان پذیر است ؟

پس از افشای این طرح توسط روزنامه " یدیعوت آهارانوت " و ترجمه و انتشار آن در رسانه های گروهی عربی ، این سؤال در ذهن بسیاری از کسانی که مسائل خاورمیانه و کشمکش اعراب و اسرائیل را دنبال می کردند ایجاد شد که آیا به لحاظ نظامی و سیاسی اجرای این طرح امکان پذیر است یا خیر ؟ در این راستا تحلیلها و دیدگاههای مختلفی مطرح شد که لازم است در این نوشتار به دو دیدگاه اساسی آنها اشاره شود .

دیدگاه اول :

این دیدگاه که شامل نظریه سپهبد ستاد سعدالدین شاذلی می باشد و وی آن را در نشریه خبری خبرگزاری وفا به شماره 1063 مورخه 3/6/1983 مطرح کرده است معتقد است که :

از لحاظ صرفا نظامی ، طرح قابل اجرا بوده و موفقیت آن صد در صد تضمین شده است اسرائیل ، چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت ، در دو مرحله از برتری برخوردار است :

در مرحله نخست ، نیروی هوایی اسرائیل قادر است کل نیروی هوایی اردن و 50 درصد نیروی زمینی این کشور را پیش از یورش نیروهای زرهی اسرائیل به اردن با برتری پنج در مقابل یک ، منهدم کند . در مرحله دوم اسرائیل می تواند با نیرویی معادل 18 لشکر زرهی و 3 لشکر مکانیکی در مقابل 12 لشکر زرهی و 2 لشکر مکانیکی سوریه ، نیروهای این کشور را وادار به تسلیم کند . تحول اوضاع به سوی درگیری داغ میان نیروهای سوری و اسرائیلی و یا اکتفا کردن طرفین به صف آرایی در مقابل هم ، تأثیری روی پیشروی ارتش دوم اسرائیل به سوی خلیج ( فارس ) نخواهد داشت . در جبهه خلیج ( فارس ) نیز نیروی هوایی و واحدهای هوابرد اسرائیل با همکاری هواپیماهای هلی کوپتر ، پیش از آغاز یورش ارتش دوم به منطقه با برتری پنج در مقابل یک ، حدود 50 درصد نیروهای زرهی سعودی و کویت را منهدم خواهند کرد .

اما به لحاظ سیاسی باید گفت که هرگونه طرح نظامی ، نیاز به تصمیم گیری سیاسی دارد . آیا رهبری سیاسی اسرائیل قادر است چنین تصمیمی اتخاذ کند ؟ در این خصوص دو علت اساسی باعث می شود که اتخاذ چنین تصمیمی دشوار باشد . اول اینکه کسب موافقت آمریکا با اجرای طرح ، و دادن چراغ سبز به اسرائیل برای آغاز عملیات ، ضروری است .

این امر در مقاله روزنامه " یدیعوت آهارانوت " کاملاً مشهود است . این روزنامه نوشته است : " اگر روزی کویت بعد از عمان به دست اسرائیلیها سقوط کند ، تنها به این دلیل خواهد بود که آمریکا چنین خواسته بود . چرا که هواپیماهای اسرائیل در آمریکا ساخته شده و سوخت و بمبها و مهمات آن آمریکایی است و اسرائیل بدون کمکهای سخاوتمندانه و گسترده آمریکا حتی یک روز قادر به ادامه حیات نیست " . دلیل دوم اینکه خصومت میان اعراب و اسرائیل ریشه دار و جاودانه خواهد شد . در همان مقاله آمده است : " اگر چنین شود ، اسرائیل در یک قفس حمایت شده و مانند گربهعظیم الجثه ای خواهد بود که در محاصره صد میلیون موش گرسنه ، قرار گرفته باشد " . این روزنامه صهیونیستی علاوه بر انتقاد ، از ستایش شارون و دید شارون او غافل نمانده و نوشته است : " شارون تنها کسی است که دیدگاه استراتژیک همه جانبه ای نسبت به نقش اسرائیل در خاورمیانه و جهان ، در رابطه با حال و آینده و شاید هم دورتر از این ، دارد . و می توان جنگ لبنان را صرفا بخشی از طرح همه جانبه و گسترده تر وی دانست " .

دیدگاه دوم :

این دیدگاه معتقد بود که اگر چه ممکن است اسرائیل نیروهای خود را به منطقه خلیج فارس برساند اما اولاً : امریکا چنین اجازه ای را به اسرائیل نخواهد داد . زیرا آمریکا روابط خوبی با رژیمهای حاکم در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دارد . آمریکا و کشورهای غربی نفت مورد نیاز خود را بدون هیچ مانعی و مشکلی از این کشورها تأمین می کنند آمریکا برای تعیین حجم تولید و کنترل قیمتها ، این کشورها را تحت فشار می گذارد تا بخش اعظم درآمدهای نفتی این کشورها در بانکهای آمریکایی سپرده می شود و آمریکا در سرمایه گذاریهای خود و رونق اقتصادی خود از این پولها بهره برداری می کند . اجازه دادن به اسرائیل برای اشغال خلیج فارس ، منجر به افزایش خصومت میان اعراب و آمریکا خواهد شد تا حدی که اصلاح آن در آینده ممکن است دشوار باشد . افزون بر آن سپردن برگ نفت به دست اسرائیل لجاجت و خیره سری و عدم تسلیم آن در برابر فشارهای احتمالی آمریکا را بیشتر خواهد کرد . بی تردید رژیم های عربی خلیج فارس بیشتر از اسرائیل با فشارها و خواستهای آمریکا ، کنار می آیند و اگر رژیم سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس به سیاست فعلی خود ادامه دهند ، هیچ دلیلی وجود ندارد که آمریکا به اسرائیل اجازه اشغال خلیج فارس را بدهد . شاید اجازه اشغال اردن را به منظور تحمیل راه حل اسرائیل مبنی بر ایجاد کشور فلسطینی بر ویرانه های پادشاهی اردن بدهد ، اما اشغال خلیج فارس را در پرتو اوضاع فعلی توسط رژیم صهیونیستی ، اجازه نخواهد داد " .

دوما اسرائیل قادر به تحمل بهای این پیروزی نظامی نیست . زیرا که عملیات اشغال خلیج فارس ممکن است تلفات انسانی چندانی برای اسرائیل نداشته باشد ، اما زیانهای دیگری وجود دارد که این اشغالگری به اسرائیل تحمیل خواهد کرد که عبارتند از :

  1. حفظ سرزمینهای اشغال شده در اردن و عربستان سعودی و کویت به اسرائیل تحمیل خواهد کرد که نیروهای خود را در سطحی وسیع پراکنده نگه دارد . و در نتیجه مجبور خواهد بود بخش اعظم سربازان خود را در حالت آماده باش دایمی نگه دارد و این امر تأثیر دوگانه روی اقتصاد آن خواهد داشت . چرا که درصد زیادی از نیروی کار در صحنه تولید حضور نخواهد داشت و در نتیجه هزینه های جنگ ، آسیب فراوانی به اقتصاد آن وارد خواهد آمد .
  2. افزون بر آن ممکن است اعراب برای مقاومت در برابر این اشغالگری ، چاههای نفت را به آتش بکشند و در نتیجه بحران انرژی پیش می آید و جهان ، اسرائیل را به عنوان مسئول این وضع سرزنش خواهد کرد .

در کنار دیدگاهها و نظریه های فوق الذکر ، دیدگاه دیگری نیز در رابطه با اصل طرح نقشه شارون برای تصرف منطقه خلیج فارس مطرح شد مبنی بر اینکه اگر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نبود و نیروهای نظامی دو کشور گرفتار این جنگ نبودند ، شارون حتی جرأت اندیشیدن در باره این ماجراجویی را نداشت . اگر نیروهای مصری و عراقی و ایرانی در کنار نیروهای اردنی و سوری می ایستادند ، اسرائیل نمی توانست بر نیروهای عربی ، برتری داشته باشد و کشورهای مسلمان منطقه می توانستند چنین تهاجم اسرائیلی را درهم بشکنند . اما مصر گرفتار زنجیرهای توافقنامه کمپ دیوید و نیروهای نظامی عراق و ایران نیز درگیر با یکدیگر بودند . لذا عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس می بایستی توان رزمی خود را تا آنجا افزایش دهند که بتوانند نیروی بازدارنده ای در مقابل اسرائیل باشند .

مأخذ :

  1. شاذلی ، سعدالدین : نشریه خبری سازمان آزادی بخش فلسطین : طرح شارون برای تصرف منطقه خلیج ، شماره 1063 ، 13/6/1983 .