حنبلی ، مذهب

از دانشنامه فلسطین


حنبلی مذهب منتسب به امام احمد حنبل است که در سال 136ه مصادف با 780 میلادی در بغداد دیده به جهان گشود و در سال 241 ه مصادف با 885 میلادی چشم از جهان فروبست . مذهب او چهارمین مذهب سنی رایج در نزد مسلمین است . وی همواره از اصحاب و یاران امام شافعی ( نک : محمدبن ادریسی ) بود تا اینکه شافعی به مصر عزیمت نمود .

ابن حنبل در حدیث و فقه مهارت پیدا کرد و به تدریس فقه اصحاب و پیروان و جمع آوری فتاوی آنها در کتاب خود " المسند " همت گماشت . ولی همانند شافعی رساله فقهی خود را تالیف نکرد بلکه فقه حنبلی را به شاگران خود منتقل نمود . ابن فرحون در کتاب خود " الدیباج المذاهب " پیرامون تفسیری از اعیان مالکی مذهب می گوید : و اما مذهب ابن حنبل رحمه ا... در بغداد نشأت گرفت و در بسیاری از سرزمینها ریشه دوانید ولی اینک ( یعنی در قرن هشتم هجری ) روبه ضعف گرائیده است . ابن خلدون در مورد هواداران حنبلی مذهب می گوید : اکثر آنها شامی و عراقی و اطراف آن بودند و بیشتر از دیگران در حفظ سنت و روایت حدیث کوشا بودند .

ظهور حنبلی مذهب در فلسطین تا قرن پنجم هجری به تاخیر افتاده و علت آن این است که امام احمد در قرن سوم هجری می زیست . مذهب او در قرن چهارم ظاهر گردید . در این قرن فاطمیان در مصر به قدرت رسیدند و بعد از محو پیروان مذاهب سه گانه ، مذهب شیعه را بنیان نهادند و بعد از غلبه یافتن ایوبیان بر فاطمیان در اواخر قرن ششم هجری ، پیشوایان دیگر مذاهب به مصر مراجعت نمودند . لازم به تذکر است که مذهب در دوران حکومت بنی ایوب از مقام درخور توجهی برخوردار نبود و حنبلی مذهب جز در اواخر حکومت بنی ایوب شهرتی نیافت .

نکته دیگر اینکه با وجود نفوذ و قدرت فقهای حنبلی ، گسترش مذهب تناسبی با این قدرت نداشت . از جمله عوامل دیگر در تاخیر ظهور مذهب فقدان قضات در بین حنابله بود . قضات مذهب کسی را که از وی تبعیت می نمودند ، تبلیغ می کردند . دیگر اینکه حنابله افراد متعصب و خودرای بودند و اخلاقشان با عامه تنها به خاطر استفاده از روش خودشان در امربه معروف و نهی ازمنکر بود . به همین خاطر حنبلی مذهب تا اواسط قرن پنجم هجری در فلسطین به حال رکود باقی ماند تا اینکه ابوالفرج عبدا... بن محمد شیرازی مقدسی حنبلی متوفی سال 486ه/1092م وارد بیت المقدس شد و به تبلیغ مذهب امام احمدبن حنبل در بیت المقدس و شهرها و روستاهای اطراف آن همت گماشت و سپس به تاسیس دمشق و تبلیغ مذهب اقدام نمود و پیروانی را از آن تحویل جامعه داد .

ابوالفرج فردی فقیه ، واعظ ، پارسا و متبحر در فقه و اصول سنی بود . به تدریس و نظارت پرداخت و کتب متعددی را در فقه و اصول آن و در اصول دین و تفسیر به رشته تحریر درآورد . از جمله کسانی که با ابی فرج ملاقات کرد و در فراگیری مذهب نزد وی شاگردی کرد ، قدامة بن مقدام بن نصربن عبدا... مقدسی و پسرش محمد از اهالی روستای جماعیل ( جنوب غربی نابلس ) بودند . احمدبن محمدبن قدامه و پسرش احمد و نواده اش محمد ابی عمر نقش مهمی در انتقال حنفی مذهب به دمشق ایفا نمودند . و این زمانی بود که آنها در اواسط قرن پنجم/12 میلادی از ترس اروپاییان به دمشقگریختند و تعداد زیادی از نزدیکان و اهالی روستایشان و روستاهای اطراف به آنان ملحق شدند . در دامنه کوه قاسیون شهرک صالحیه را بنا نهادند و پایه های مرکز علمی فقه حنبلی را برای قرنهای متوالی پی ریزی نمودند ( نک : آل قدامه ) .

بعد از آنها زین الدین بن نجیه حنبلی معروف به ابن نجا حنبلی متولد دمشق سال 508ه/1114م به تبلیغ مذهب امام احمدبن حنبل در بیت المقدس و اطراف آن همت گماشت .

ابن نجا از اعیان و برجستگان اهل علم بود و به ثبات رأی شهرت داشت . صلاح الدین ایوبی او را عمروبن عاص می نامید ، به نظر و رأی او عمل می کرد ، با وی مکاتبه می نمود و در مجلسش حضور می یافت . او در فتح بیت المقدس حضور داشت و بعد از اقامه نمازجمعه در مسجد اقصی بر منبر وعظ نشست . او علاوه بر موعظه و نصیحت به تدریس و فقه نیز مبادرت ورزید .

تعداد بسیاری از فقهای حنابله به بیان موعظه شهرت یافتند و در کنار آن به فقه ، تفسیر و تدریس پرداختند . از جمله این شخصیتها فقیه ابوفرج عبدالرحمن بن نجم بن عبدالوهاب سعدی حنبلی معروف به ابن ناصح واعظ بود که در سال 634ه/1236م چشم از جهان فروبست . صلاح الدین در مجلس او حضور می یافت ، در مورد مسائل فقهی از وی سئوالاتی می نمود و او را مورد تمجید و تحسین قرار می داد . او نیز در فتح بیت المقدس حضور داشت و کتب متعددی را در حدیث ، فقه و جهاد به زیور طبع آراست .

از وعاظی که نقش مهم و شگرفی در نهضت فکری در بیت المقدس ایفا نمود ، قاضی القضاة عزالدین ابوبرکات عبدالعزیزبن علی بن عبدالعزیز بغدادی مقدسی حنبلی معروف به عز مقدسی است . وی به تدریس و صدرو فتوا می پرداخت و کتب متعددی در فقه حنبلی به رشته تحریر درآورد .

معروفست که صلاح الدین بعد از فتح بیت المقدس چهارنفر از پیشوایان مذاهب چهارگانه را برای اقامه نماز در مسجد اقصی تعیین نمود . امام جماعت حنابله در مسجدی واقع در زیر مدرسه سلطانیه در رواق غربی پشت منارهباب السلسله از جهت شمال نماز برپا می داشت . ولی وظیفه امامت حنبلیها به خاطر عدم وجود حنابله در بیت المقدس کنار گذاشته شد .

ظاهر بیبرس 614ه/1217م ایده نوئی ارائه نمود و آن این بود که برای مذاهب چهارگانه چهار قاضی وجود داشته باشد به عبارتی هر مذهبی یک قاضی داشته باشد و به آنچه مذهبش واجب نموده است داوری نماید و به اختلافات و شکایات هواداران آن مذهب رسیدگی نماید . ولی باید این نکته را در نظر داشت که اکثر فقها و علمای حنابله که به بیت المقدس می آمدند در آن مقیم نبودند .

آمده است که علاءالدین عسقلانی حنبلی قاضی دمشق فردشناخته شده ای را برای جماعتی از حنابله تعیین نمود تا کمک خرجیهایی از مال وقفی شمس الدین محمدبن معمر به شرط حضور در جلسات درسی در روزهای معمولی در مسجد شریف اقصی به آنان بپردازد .

گفته می شود که تدریس در همه روز هفته انجام می گرفت . و مهمترین جلسات علمی روزهای جمعه بعد از نماز عصر تشکیل می گردید و در این جلسات فقها ، محدثین ، علماء ، قاریان گرد هم می آمدند .

مجیرالدین حنبلی نقل کرد که ده تن از شیوخ حنابله به بیت المقدس آمدند و در آن اقامت گزیدند . علمای حنفی مذهب به بررسی تعدادی از کتب مهم مذهبشان از جمله کتاب " مختصر عمربن حسین حزقی ) متوفی سال 334ه/946 که در مورد فروع حنبلی نوشته شده است همت گماشتند . این کتاب حائز اهمیت بود به طوری که اکثر حنبلیهای مبتدی آن را حفظ نموده و طالبان علم به مطالعه آن پرداختند . از این رو کتاب یکی از شیوخ را مطالعه می نمود و به اخذ مدرکی از آنان نایل می آمد .

در کتابهای مهم در فقه حنبلی کتاب " المقنع " ابن بابویه قمی متوفی سال 381ه/991م است . و گویند مجیرالدین حنبلی بعد از قرائت آن در نزد تنی چند از شیوخ به اخذ مدرک نایل گردید .

مسأله تنها منحصر به خواندن این کتابها و تدریس آنها نبود بلکه برخی از آنها در طول تدریس مورد شرح و تفسیر و رفع گردید .

برخی از فقهای حنابله نظیر شیخ علامه نجم الدین ابوالربیع حنبلی متولد سال 670ه/1271م که کتاب " المحرر " ابن یتیمیه در مورد فقه را حفظ نمود ، پیرامون آن با شیخ تقی الدین شیرازی به بحث و گفت وگو نشست تفسیر لغوی را حفظ نمود ، شرحی بر کتاب " مختصر حزقی " در مورد فقه نوشت و بسیاری از کتاب اصول را به صورت خلاصه درآورد ، و به درجه نبوغ رسید .

وی کتابهای مشهور از جمله : بغیه السائل فی امهات المسائل ، مختصر الروضه فی اصول الفقه ، مختصر الحاصل فی اصول الفقه ، قواعد الکبری ، قواعد الصغری ، و معراج الاصول فی علم الاصول را به رشته تحریر درآورد .

از فقهای مشهور حنابله در فلسطین قاضی القضاة شمس الدین عمری علیمی حنبلی است . وی فقیه و خطیبی سخنور بود و به سال 806ه/1404 در رمله دیده به جهان گشود ، در سن رشد قرآن را در شهر صفد قرائت و حفظ نمود . سپس به رمله مراجعت کرد و با دانشی که فراگرفته بود به بررسی و تبلیغ مذهب امام احمد پرداخت . وی چند سال بعد شعر رمله را ترک کرد بی آنکه بداند یک حنبلی دیگر قبل از او آنجا را ترک نموده است . وی همچنین بعد از شنیدن خبر درگذشت مرادش قاضی القضاة عزالدین بغدادی در سال 841ه/1438م حدود 19 سال بیت المقدس را ترک نمود . ویدومین حنبلی است که بر قدس و الخلیل حکومت کرد و اولین حنبلی است که شهر الخلیل و ناحیه صفد را ترک نمود . وی نه تنها متعصب نبود بلکه در مقابل چهار پیشوا اظهار تواضع و فروتنی می کرد . حدود چهل سال فتوا صادر نمود ، احکامش مورد قبول و در امور قاطع بود .

مدارس متعددی با تدریس حنفی مذهب و فقه توسط جمعی از شیوخ و فقهای حنابله شهرت یافت . از جمله این مدارس مدرسه وجیهیه وقفی شیخ وجیه الدین محمدبن عثمان بن اسعدبن نجا حنبلی متوفی سال 701ه است . فردی شناخته شده برای شیوخ این مدرسه تعیین گردید تا حقوقی از اوقاف به آنان بپردازد . مدرسه دیگر مدرسه حنبلیه در باب الحدید بیت المقدس است که آن را شاهزاده بیدمرو نماینده شام در سال 777ه/1476م وقف نمود . بنای این مدرسه در سال 781ه/1382م به اتمام رسید . و همچنین مدرسه فارسیه که شیخ و مدرس آن زین الدین بن سراج قبلانی مقدسی حنبلی متولد سال 749ه/1348 از فقهای معتبر شیخ مدرسه طبق یک دستور ملوکانه تعیین می شد و چه بسا که این مقام به صورت ارثی در می آمد همچنان که در مورد شیخ عبدالرحمن مدرس مدرسه وجیهیه و پسرش شیخ اسماعیل این امر صادق است .

تدریس در این مدارس غالبا در تمامی ایام هفته دائر بود ، و در روزهای جمعه بعد از ادای نماز عصر جلسات علمی با حضور فقها ، محدثین ، علماء و قاریان تشکیل می شد .

مآخذ :

  1. حنبلی ، مجیرالدین : الانس الجلیل فی تاریخ القدس والخلیل ، عمان 1973 .
  2. عارف ، عارف : تاریخ الحرم قدسی ، مصر 1951 .
  3. عبدالمهدی ، عبدالجلیل : الحرکة الفکریة فی ظل المسجد الاقصی ، عمان 1980 .
  4. نعیمی ، عبدالقادر : الدارس فی تاریخ المدارس ، دمشق 1367ه .
  5. مقدسی ، ابوشامه : الذیل علی الروضتین ، قاهره 1367ه .
  6. حنبلی ، زین الدین بن احمد : الذیل علی طبقات المنابلة ، بیروت 1952 .
  7. ابوزهرة ، محمد : فی تاریخ المذاهب االفقهیة ، قاهره 1960 .
  8. ابن الجوزی : مرآة الزمان فی تاریخ الاعیان ، حیدرآباد - هند 1951 .
  9. البغدادی الدمشقی ، ابن رجب : کتاب الذیل علی طبقات الحنابلة ، دمشق 1951 .