بنای بیت المقدس

از دانشنامه فلسطین


الف : چگونگی بنای بیت المقدس :

حضرت داوود ( ع ) پس از ورود به بیت المقدس به فرمان خداوند به ساختن بنای قدس یعنی خانه خدا اقدام نمود . ابتدا خرمنگاه " ارنان یبوسی " Ornan را از او به مبلغ ششصد مثقال طلا خریداری کرد و برای ساختمان بنای قدس اختصاص داد . سپس دستور داد تا غریبانی که در زمین اسرائیل بودند جمع کنند ، و سنگ تراشان را معین کرد تا سنگهای مربع برای خانه خدا بتراشند ، و کارگران و بنایان زیادی را به استخدام درآورد . آنگاه فرمان داد تا آهن بسیار جهت ساختن میخها ، لنگه های در ، دروازه ها و وصلها ( اتصالها ) حاضر نمودند . و نیز فلزات دیگر از قبیل طلا و نقره و برنج فراوان تهیه کرد و به گداختن و نرم کردن فلزات دستور داد :

قرآن مجید در سوره های مختلف راجع به علم و فضل داوود سخن گفته و نیز راجع به نرم کردن آهن برای او نکاتی دارد .

" ولقد آتینا داوود منا فضلا یا جبال اوبی معه و الطیر و الناله الحدید " ( سبا ، 10 ) از جانب خود داوود را فضل و مزیت دادیم ای کوهها با او تسبیح گویید و ای مرغان شما نیز ، و آهن را برایش نرم گردانیدیم .

جایی دیگر می فرماید :

" و اذکر عبدنا داوود ذاالاید " ( ص ، 17 ) بنده صاحب قدرت ما داوود را یادآور . و در آیات دیگر قرآن مجید ، از داوود یاد شد که : " به داوود و سلیمان علم دادیم " " به داوود لباس دوختن یاد دادیم " ( انبیأ 79 ) " و باد تندرونده را به امر سلیمان درآوردیم " ( انبیأ ، 81 )

حضرت داوود ، پس از فراهم کردن سنگ ، چوب ، آهن ، مس ، طلا ، نقره ، و برنج و گردآوران کارگران ، بنایان ، سنگ تراشان و نجاران ، ساختمان بنای خانه خدا را آغاز نمود . چون این قضایا تقریبا در سنین پیری و اواخر عمر داوود ، اتفاق افتاد و او بیشتر عمر خود را در جنگ با دشمنان خدا گذرانیده بود ، از طرفی مشغله سنگین پیامبری و حراست از سرزمینهای به دست آمده را به عهده داشت ، فرصت اجرای کامل بنای خانه خدا برایش باقی نماند ، بدین سبب پیش از بنای قدس ، به وی ندا در رسید که : تکمیل بنای خانه را به فرزندت سلیمان واگذاشتیم .

قران مجید می فرماید : " و ورث سلیمان داوود " " نمل ، 16 " وارث شد سلیمان داوود را . " و وهبنا لداوود سلیمان " ( ص ، 29 ) بخشیدیم به داوود سلیمان را .

تورات می فرماید : " اینک برای تو پسری زاییده می شود که مرد آرامی خواهد شد زیرا که من از تمامی دشمنانی که در اطرافش باشند او را آرام خواهم داد و به جهت آنکه اسمش سلیمان باشد در ایام او ، اسرائیل را سلامتی و راحت خواهم داد او خانه ای را به اسم من بنا خواهد کرد ، بلکه او از برای من پسر و من از برای او پدر خواهم بود و تخت مملکت او را بر اسرائیل ابداً پایدار خواهم گردانید " .

حضرت داوود در سن پیری و سالخوردگی ، پسر خود ، حضرت سلیمان را به جانشینی خویش ، به پادشاهی اسرائیل منصوب کرد و تمامی قوم و قبیله خود و کاهنان و لاویان را برای وصیت و نصیحت جمع نمود و فرزندش سلیمان را به اقوام بنی اسرئیل معرفی کرد . او پس از موعظه زیاد فرمود خداوند به من فرمان داده بود تا برایش خانه مقدس را بسازم ، و در آن قربانی بگذارم . اینک مقدمات کار و شروع بنا فراهم گردیده است . لکن ، من دیگر پیر و فرسوده گشته ام و مشیت الهی چنین تعلق گرفته ، خانه را فرزندم سلیمان که ، وارث وجانشین من است به اتمام رساند . از این پس او که پادشاه و فرمانروای شماست و همه وسایل ساختمان بنای قدس را در اختیار دارد و مردی آرام و متین است ، مأمور این کار خواهد شد . آنگاه به پسرش نصیحت کرد که دل قوی دار و مقدس و شجاع باش که خداوند با توست . سپس تمام مصالحی را که گرد آورده بود از قبیل صدهزار وزنه طلا ، صدهزار وزنه نقره و برنج و آهن همچنین چوب و سنگ و عمله بسیار از سنگتراشان و سنگبران و نجاران و اشخاص هنرمند برای هر صنعتی و سنگ مرمر و سنگ جزع و سنگهای مرصع و رنگارنگ ، همه را در اختیار سلیمان گذاشت و به قوم خود سفارش کرد تا در ساختن خانه به سلیمان کمک و از او اطاعت کنند . همگی رؤای قبایل و بزرگان قول دادند به سلیمان کمک نمایند و خود نیز هدایای فراوان از طلا و نقره و چوب و سنگ مرمر آوردند . داوود خدا را شکر و سجده نمود و همه سجده کردند . رؤای خاندانها و سرداران هزاره و صده ، علاوه بر مصالح زیادی که داوود فراهم کرده بود ، هدایای بسیاری از طلا و نقره و برنج و آهن و گاو و قوچ و بره و روغن زیتون تقدیم نمودند .

حضرت داوود که از نظر اسلام در ردیف انبیا و از نظر یهود پادشاه بنی اسرائیل است ، و از سال 1010 تا سال 970 قبل از میلاد حکومت کرد ، جانشین شاؤ پادشاه اسرائیل بود .

بنای معبد بیت المقدس یا اورشلیم را او آغاز کرد ، اما در زمان سلیمان ، معبد یا هیکل سلیمان به پایان رسید . کتاب او " زبور " شامل یکصد و پنجاه قسمت است که هر قسمت آن را مزمور Mezmoor ، و مجموعا به نام مزامیر معروف است . مزامیر

[[ پرونده : | تاریخ اورشلیم ص 136 ]]

داوود ، پر از الهامات غنایی و شعرهای دل انگیز و نصایح سودمند و تضرع و مناجاتهایی برای خداوند است .

در قرآن کریم نیز از زبور داوود یاد شده است . " و آتینا داوود زبورا " ( نسأ ، 163 ) . داوود در اواخر عمر مأمور ساختن خانه خدا در سرزمین یبوس گردید .

اگر بنای بیت المقدس را که به دست داوود شروع و به دست سلیمان تکمیل شد ، سال 967 تا 961 یعنی مدت هفت سال بدانیم ، آن چنان که تورات بنای آن را در مدت هفت سال گزارش کرده است ، هیکل یا معبد بیت همیقداش تقریبا در هزار تا هزار و یکصد سال بعد از بنای کعبه و نهصد و هفتاد سال پیش از میلاد مسیح ( ع ) بنیان گذاری شده است . این نکته قابل تذکر است که ، حضرت داوود با چهارده نسل ، شجره اش به حضرت ابراهیم ( ع ) می رسد ، حضرت عیسی مسیح ( ع ) نیز از 28 نسل ، شجره اش به حضرت داوود ( ع ) ختم می شود .

حضرت ابراهیم ، سالها پیش از آنکه معبد اورشلیم ساخته شود ، حرم کعبه را در مکه ( هکه ) بنا نمود ، زیرا که مکه حرم اول ( آل عمران - 95 ) و مسجدالاقصی ( در قدس ) حرم دوم موحدان مؤن است . بعد از درگذشت حضرت داوود ، پسرش حضرت سلیمان ، که مردی متین و آرام بود به جانشینی او بر تخت نشست .

آن حضرت بنا به وصیت پدرش ، قصد کرد تا خانه خدا را بسازد ، همچنین می خواست برای خود نیز خانه ای بنا نماید . او برای ساختن خانه خدا ، هفتادهزار تن را جهت حمل بارها ، هشتادهزار تن برای بریدن چوب در کوهها ، و سه هزار و ششصد تن برای نظارت بر آنها تعیین نمود . پس به " حورا " پادشاه " صور " در لبنان نامه نوشت تا برایش چوب سرو آزاد ( سدر ) بفرستد و در فرستادن سایر مصالح ساختمانی و همچنین کارگر و مهندس و معمار او را یاری نماید .

حورا که متحد سلیمان بود ، خواسته های سلیمان را اجابت کرد و آنچه که خواسته بود برایش فراهم و ارسال نمود .

آنگاه از حورا پادشاه صور خواست تا برایش صنعتگران ماهر در کار طلا و نقره و برنج و آهن و ارغوان و نیز نقاشان دانا بفرستد همچنین چوب سرو آزاد و صنوبر و چوب صندل از لبنان برای او روانه کند و به او وعده داد که به چوب بران و صنعتگران مزد فراوان بدهد .

حورا ، پادشاه صور ، به درخواست سلیمان وعده مثبت داد و یکی از بستگان خود را که او هم حورا نام داشت و صنعتگر بود به نزد سلیمان فرستاد . و چوب از لبنان به اندازه نیاز برید و بسته بندی کرد و بر روی دریا روانه نمود و به یافا فرستاد تا به اورشلیم ببرند .

هنگامی که مصالح و کارگر و ناظر به حد کافی فراهم شد ، سلیمان به وسیله بنایان و معماران و صنعتگران ماهر شروع به ساختن بنای خانه خدا در اورشلیم ، بر بالای کوه موریا نمود ، در مکان همان خرمنگاهی که قبلاً پدرش داوود آن را از ارنان یبوس به ششصد مثقال طلا خریده بود .

در کتاب اول پادشاهان باب ششم آیات 1 تا 6 چنین آمده است :

    1. و واقع شد در سال چهارصد و هشتاد از خروج بنی اسرائیل از زمین مصر در ماه زیو ( زو ) که ماه دوم از سال چهارم سلطنت سلیمان و اسرائیل بود که بنای خانه خداوند را شروع کرد .
    2. و خانه خداوند که سلیمان پادشاه بنا نمود ، طولش 60 ذراع و عرضش بیست و بلندیش سی ذراع بود .
    3. و رواق در برابر هیکل خانه موافق عرض خانه ، طولش بیست ذراع و عرضش روبه روی خانه ، ده ذراع بود .
    4. و از برای خانه ، پنجره های مشبک ساخت .
    5. و بر دیوار خانه به هر طرفش طبقه ها بنا کرد ، یعنی به هر طرف دیوارهای خانه ، هم بر هیکل و هم بر محراب ، و به هر طرفش غرفه ها ساخت .
    6. و طبقه تحتانی عرضش پنج ذراع و طبقه وسطی عرضش شش ذراع و طبقه سومی عرضش هفت ذراع بود .

در آیات 8 تا 9 نیز آمده است : ( 8 ) " و خانه را بنا کرده آن را به اتمام رسانید . و خانه را با تیرهای چوب سرو آزاد پوشانید . ( 9 ) و بر تمامی خانه ، طبقه ها را بنا نمود که بلندی هر یک از آنها پنج ذراع بود و خانه را با تیرهای سرو آزاد چسبانید " .

در آیات 9 تا 38 نیز چنین آمده است :

پس از آن حضرت سلیمان با یاری دیگران " خانه را بنا کرده آن را به اتمام رسانید و خانه را با تیرها و تخته های چوب سرو آزاد پوشانید و حجره ها به تمامی به دیوار خانه بنا کرد ، بلندی آنها پنج ذراع بود و خانه را به واسطه چوبهای سرو آزاد چسبانید و کلام خداوند به سلیمان بدین مضمون نازل شد . که نسبت به خانه ای که می سازی اگر موافق فرایض من رفتار نمایی و احکام مرا معمول داری و تمامی اوامر مرا نگاه داشته ، مطابق آنها سلوک نمایی ، آنگاه نکاتی که به پدرت داوود گفته بودم با تو استوار خواهم گردانید و در میان بنی اسرائیل ساکن شده قوم خود اسرائیل را وانخواهم گذاشت و سلیمان بنا نمودن خانه خدا را به اتمام رسانید و اندرونی دیوارهای خانه را به تخته های چوب سرو آزاد آراست ، یعنی از تحت خانه تا به سقف ، دیوارش و اندرونیش را به آن چوبها پوشانید اما ، زمین خانه را به تخته های چوب صنوبر فرش کرد .

و سمت اندرونی خانه را به فاصله بیست ذراع از زمین تا به سر دیوار ، به تخته های سرو آزاد آراسته و اندرونی آنها را جهت غرب یعنی قدس قدسین ( قدس الاقداس ) پیراسته ساخت و خانه یعنی هیکل بیرونیش چهل ذراع بود و چوبهای سرو آزاد اندرونی خانه به نقش باد رنگ و شکوفه های خندان منقش شد و چون که همه اش از چوبهای سرو آزاد بود هیچ سنگ نمودار نمی شد . و در میان خانه اندرونی محراب را ساخت تا آنکه صندوق عهد خداوند را در آن بگذارد و فاصله محراب ، طولش بیست ذراع و عرضش بیست ذراع و بلندیش بیست ذراع بود و آن را به زر خالص مستور کرده ، مذبحش که از چوبهای سرو آزاد بود ، همچنین پوشانید و نیز سلیمان خانه اندرونی را به زر خالص پوشانید و در برابر محراب از زنجیرهای زرین ، فرجه گذاشته آن را به طلا مستور ساخت و دو کروبی را در محراب از چوب زیتون ساخت که قد آنها ده ذراع بود و بال یک کروب پنج ذراع و بال کروب دیگر پنج ذراع بود که از سر یک بال تا سر بال دیگر ده ذراع بود و کروب دومی ده ذراع بود ، پیمایش و شکل هر دو کروب یکی بود بلندی کروب ده ذراع و همچنین کروب دومی و کروبها را در میان خانه اندرونی گذاشت و کروبها بالهای خویش را پهن کرده که بال یک کروب به دیوار می رسید و بال کروب دومی به دیوار دیگر می رسید و در میان خانه ، بالهای آنها به یکدیگر می خورد و کروبیان را با طلا پوشانید و بر تمامی دیوارهای خانه از گرداگرد نقشهای کروبیان و درختان خرما و شکوفه های خندان از اندرون و بیرون منقش کرد و زمین خانه را از اندرون و بیرون به طلا پوشانید و در محراب را به چوبهای زیتون ، دو دری ساخت و چهارچوبه درها پنج یک دیوار بود و دو در از چوب زیتون بود و به روی آنها نقشهای کروبیان و درختانخرما و شکوفه های خندان نقش کرده ، آنها را نیز به طلا و نقره پوشانید و به روی کروبیان و هم به روی درختان خرما طلا گسترد و همچنین از برای در هیکل ، ستونهای درخت زیتون ساخت که به مقدار چهاریک دیوار بود و آن دو در از چوب صنوبر بود و دو تخته در اولش گردان بود و هم دو تخته در دومین گردنده بود و بر روی آنها کروبیان و درختان خرما و شکوفه های خندان نقش کرده آنها را به طلای راست کرده شده بر نقشها پوشانید و حیاط اندرونی را از سه ریز سنگهای تراشیده و یک ریز تیرهای سرو آزاد ساخت و بنیان خانه خداوند در ماه " زو " سال چهارمین گذاشته شد و در سال یازدهم در ماه بول که ماه هشتمین است ، خانه و تمامی متعلقاتش و تمامی قاعده هایش به اتمام رسید و بنای او را در عرض هفت سال به انجام رسانید " . حضرت سلیمان پس از آنکه از ساختن خانه خدا فراعت یافت ، برای خود نیز قصری ساخت بسیار با شکوه که ساختمان آن مدت سیزده سال به طول انجامید .

با این تعاریف ، متوجه شدیم که تقریباً 970 سال پیش از میلاد مسیح بنای خانه مقدس ، در اورشلیم توسط حضرت سلیمان گذاشته شد . لکن قبل از این تاریخ نیز محل مزبور مورد احترام و زیارت اقوام دیگر بوده است .

سلیمان بعد از اتمام خانه خدا ، تمام موقوفات پدر را به داخل خانه خدا برد و طلا و نقره و سایر آلات و ادوات را که برای خانه خدا به هدیه آورده بودند در خزاین آن جای داد .

هنگامی که کار ساختن خانه به کلی پایان پذیرفت ، سلیمان از مشایخ و بزرگان بنی اسرائیل و رؤای قوم خواست تا در اورشلیم جمع شوند و تابوت عهد خداوند را - که در قرآن مجید به نام تابوت سکینه از آن یاد شده است - از شهر داوود که بالای کوه صهیون بود بیاورند . قبلاً داوود ، تابوت عهد یا تابوت میثاق یا صندوق عهد را در مزبح یا قربانگاهی که در صهیون ساخت ، قرار داده بود ، اینک سلیمان می خواست آن را به اورشلیم منتقل نماید . ( نک : تابوت عهد )

ب : تجدید بنای بیت المقدس :

هفتاد سال پیش از ویرانی اورشلیم و اسارت یهود به دست نبوکد نصر ، کوروش پادشاه هخامنشی دستور تجدید بنای خانه خدا را صادر کرد و برای انجام این مقصود ، با صدور فرمان آزادی اسیران بابل ، از همه خواست تا برای تجدید بنای خانه خدا به اورشلیم بروند . پس خاندانهای اسیر که 360 ، 42بودند همراه با بندگان و کنیزکان که 7337 تن بودند ( از این عده اخیر دویست نفرشان مغنیان بودند ) به راه افتادند . تورات ، اسامی تمام خاندانها و تعداد افراد هر یک را آورده است . همچنین فرمان داد ، تمام آلات و ادوات و ظروف و وسایلی را که نبوکد نصر از خانه خدا به غارت برده و در بابل نگه داشته بود مجددا بهجای اصلی خود برگردانند و به " متردات " خزانه دار خود دستور داد تا تمام وسایل را به " شش بصر " ( زربابل ) رئیس یهودیان بسپارند .

پس آنگاه بنایان و سنگتراشان و نجاران و همه کسانی که به اورشلیم بازگشته بودند به ساختن خانه مشغول گردیدند و برای تکمیل آن از هر گوشه ، مصالح و چوب و سنگ فراهم نمودند .

دو تن از بزرگان یهود به نام " زربابل " و " یشوع بن صاداق " سرپرستی و نظارت بر کار را به عهده داشتند ، و پس از تکمیل و مرمت بنا ، جشن گرفتند و قربانی گذراندند .

در زمان تجدید بنای خانه خدا به فرمان کوروش و نیز در زمان داریوش هخامنشی 548 - 486ق . م مشکلاتی از سوی مخالفان برای سازندگان معبد مقدس ایجاد شد . و این اختلاف تا زمان خشایار شاه 486 - 465ق - م ادامه داشت .

در زمان اردشیر اول معروف به درازدست ( 465 - 424 ق . م ) ، نامه های فراوانی به او نوشتند و شکایات بسیاری به او دادند .

یهودیان از خشایارشا ، محبتهای فراوان دیده بودند ، و حتی " استر " ( نک : استرا ) ملکه خشایارشا ، برادرزاده " مردخای " یهودی بود و باعث نجات یهودیان از دست هامان وزیر شده بود .

پس از مرگ خشایارشا و روی کار آمدن پسرش اردشیر درازدست ( دراز دست را به مناسبت بخششها و عطایایش نسبت به رعایا به او گفته اند و بعضی گفته اند چون دست راستش بلندتر از دست چپش بود او را بدین نام ملقب ساخته اند ) چند نفر از مخالفان بنای اورشلیم ، به نامهای " متردات " و " طبئیل " نامه ای به زبان و خط آرامی به اردشیر نوشتند . همچنین " رحوم " فرمانفرما و شمشای کاتب ، رساله ای به این مضمون برضد اورشلیم مرقوم داشتند و به سوی اردشیر فرستادند .

در کتاب عذرا ، باب چهارم ، آیه 12 - 14 - 16 آمده است :

" به ملک معلوم شود که یهودیانی که از شما به ما برآمده اند و به اورشلیم داخل شده شهر عاص و شریر بنا می نمایند و حصارها را اگر بر پا کرده شود ، آنگاه خراج و تکلیف و گمرک نخواهند داد و مداخل ملوک را نقصان می دهی پس چون آذوقه از جانب ملک می گیریم ما را شایسته نبود که به مذلت ملک نگران شویم به آن سبب فرستاده ملک را اعلام نمودیم . ملک را اعلام می نماییم که اگر این شهر بنا کرده شود و حصارهایش بر پا نموده شود ، از این کار به این طرف نهر از برایت نصیبی نمی شود . " پس از آن اردشیر فرمان توقف بنای ساختمان را طی جوابیه ای به رحوم خزانه دار و شمشای کاتب و بقیه اصحاب به این مضمون صادر کرد . " مکتوبی که به ما فرستاده اید در حضور من آشکار خوانده شد . و از من فرمان صادر شد تا تفحص نمایند . و یافت شد که این شهر از زمانقدیم برای ملوک فتنه انگیز بود و گردنکشی و فتنه در آن برپا می نمود . و در اورشلیم پادشاهان قومی بودند که بر تمامی کشورهای آن طرف نهر سلطنت می نمودند و به ایشان خراج و تکلیف و گمرک داده می شد . پس فرمان جاری سازید که آن مردمان متوقف شوند تا آنکه آن شهر تا به وقتی که امر از من صادر شود بنا نشود . و با حذر باشید تا اینکه در این کار غفلت نورزید . چرا آن فتنه باعث خسارت ملوک شود " .

و هنگامی که صورت نامه اردشیر به رحوم و اصحاب ایشان خوانده شد به عجله به اورشلیم رفتند و بااعمال زور کار ساخت خانه خدا را متوقف ساختند . تا اینکه در سال دوم سلطنت داریوش دوم پادشاه فارس ( 424 - 404ق . م ) مجددا ساختمان بنا شروع گردید .

پس از درگذشت اردشیر درازدست ، پسرش به عنوان داریوش دوم به سلطنت نشست . در زمان او دو تن به نامهای حجی و زکریا یهودیان را رهبری می کردند و در ساختمان بنا کمک می نمودند . در آن هنگام والی ماورای نهر اردن به نام " تتنایی " Tatnaei و دوست او نامه ای به داریوش نوشتند که ، مردم در بلاد یهودا خانه خدا را بنا می کنند ، ما خواسته ایم تا از عمل آنها جلوگیری نمائیم اما ایشان گفته اند که به فرمان کوروش می سازیم ، حال در خزاین و کتابخانه بابل تفحص نمایید که آیا چنین فرمانی وجود دارد یا خیر و اگر چنین است ، داریوش شاه رضایت خود را برای تعمیر خانه خدا اعلام فرماید . " آنگاه داریوش ملک فرمان داد که در کتابخانه جایی که خزینه های بابل محفوظ بود تفحص کرده شود . در قصر " احمتا " Ahmeta در بارگاه کشور مداین طوماری یافت شد و در آن ، تذکره ای بدین مضمون نوشته بود . در سال اول کوروش ملک ، همین کوروش ملک که در خصوص خانه خدا در اورشلیم فرمان صادر گردانید که آن خانه جایی که زبایح را ذبح می نمودند بنا کرده شود و بنیانش محکم بسته شود و ارتفاعش شصت ذراع و عرضش شصت ذراع . سه ردیف سنگهای بزرگ و یک ردیف چوب تازه و خرجش از خانه ملک داده شود . و ظروف خانه خدا از طلا و نقره که نبوکد نصر از هیکل اورشلیم بیرون آورده به بابل برد ، رد کرده شود و باز به هیکل اورشلیم آورده شود ، هر یکی به جایش ، و آنها را در خانه خدا بگذارید پس " تتنی " والی آن طرف نهر و " شتر بوزنی " و اصحاب شنما از افرسکیانی که به آن طرف نهر می باشید ، از آنجا دور شوید . این کار خانه خدا را واگذارید تا والی یهودیان و مشایخ ایشان این خانه خدا را در جایش بنا نمایند . "

داریوش همچنین می نویسد ، کسی نباید مزاحم و متعرض ساختن خانه خدا گردد و آنچه را که از مال پادشاه در خزانه خراجگران آن طرف نهر اردن موجود است می توانند خرجخانه خدا نمایند . و تأکید می کند که " و دیگر فرمان دادم هرکس که این فرمان را مخالفت ورزد از خانه اش چوب برداشته شود و برپا شده به آن آویزان شود و به این سبب خانه اش مزبله گردد . و خدایی که اسم خودش را در آن سکونت داده است ، هر ملکی و قومی که دست خود را از برای تغییر دادن و خراب کردن این خانه خدا که در اورشلیم است ، دراز نماید آن را هلاک کند ، من که داریوش ، فرمان دادم که بدون تأخیر ساخته شود . و مشایخ یهودیان بنا می کردند و به امداد نبوت حجی پیغمبر و زکریا پسر عدو میسر می شد و موافق امر خدای اسرائیل و بر طبق فرمان کوروش و داریوش و اردشیر ملک فارس به انجام رسانیدند . و این خانه به روز سوم ماه آذر که سال ششم سلطنت داریوش ملک بود تمام شد .

در زمان اردشیر دوم یکی از دانشمندان و قانون گذاران بزرگ یهود به نام " عزرا " فرزند " سرایا " که در ضمن از کاتبان و کاهنان یهود و متولد بابل بود به همراه اسرای یهودی ، با اختیارات تام و دریافت کمک مالی از اردشیر ، در سال 458 ق . م عازم بیت المقدس گردید تا به امر بازسازی خانه خدا و در انجام فرایض و احکام دینی یاری و همکاری نماید . او در روز اول ماه پنجم از سال هفتم پادشاهی اردشیر به اورشلیم رسید ، در حالی که فرمانی از پادشاه در اختیار داشت . در کتاب عزرا ، فصل هفتم آیات 11 - 17 و 20 - 21 - 26 آمده است که ملک اردشیر به عزیر Ozayr ( نک : عزیر ) کاهن کاتب کلام فرمانهای خداوند و فرائضش به اسرائیل داده بود این است شاه شاهان اردشیر ( ارتحششتا ) به عزرای کاهن کاتب شریعت خدای آسمانها سلام و به فلان تاریخ ، از من فرمان صادر شد که تمامی کسانی که از قوم اسرائیل و کاهنان و لویان در مملکت من ارادت به همراه تو به اورشلیم ، خواهش به رفتن دارند بروند چون که از جانب ملک و هفت مشیرش به ویژه تفحص کردن درباره یهودا و اورشلیم بر طبق شریعت خدایت که در دستت هست اعزام شدی تا آنکه نقره و طلایی که ملک و عشیرانش به خدای اسرائیل که مسکنش در اورشلیم است به ارادت اهدا نمودند ببری . و همچنین تمامی نقره و طلایی که در تمامی کشور بابل بیابی با هدایای ارادتی قوم و کاهنانی که به ارادت به خانه خدای ایشان که در اورشلیم است اهدا نمایند . پس با این نقره ، گاوها و قوچها و بره ها و آردهای هدایایی و روغنهای هدایای ( ریختیها ) ، آنها را تحصیل نمایی و آنها را بالای مذبح خانه خدای خودتان که در اورشلیم است تقرب نمایی . و بقیه ضروریات خانه خدایت که بر تو لازم است که بدهی از خزینه خانه پادشاه بده . و از من که اردشیر شاهم ، فرمان به تمام خزانه داران آن طرف نهر صادر شد که هرچه عزرای کاهن کاتب شریعت خدای آسمانها از شما خواهش ( درخواست ) نماید ، بلا تأخیر داده شود . و هر کسی که بهشریعت خدایت و به فرمان پادشاه عمل ننماید بلاتأخیر حکم بر او جاری شود خواه به مرگ و خواه به تبعید ( راندن ) و خواه به غرامت ( جزای مالی ) و خواه به حبس . طبق فرمان پادشاه ایران تمامی فرمانداران شهرها و ایالات بین راه ، هدایا و کمکهای خود را به عزرا ( عزیز ) تقدیم داشتند و از هرگونه همکاری همکاری و یاری معنوی او را برخوردار ساختند .

در سال بیستم پادشاهی اردشیر ، کاهن دیگری به نام " نحمیا " " Nahmia " پسر " حکلیا " " Hakalia " که او نیز از دانشمندان به نام و ملازم دربار اردشیر بود از پادشاه خواهش کرد تا اجازه دهد به اورشلیم رود و به تعمیر قبور اجدادش بپردازد ( 444 ق . م ) او با عده ای از اسرای یهود به فرمان اردشیر به اورشلیم رفت و در آنجا با اینکه با مخالفتهای شدید مخالفان روبه رو گردید به تعمیر و مرمت دیوارها و حصارهای سوخته اورشلیم پرداخت . شرح خواهش نحمیا و مهربانی اردشیر و فرمان او به والیان و حاکمان و نیز چگونگی ساختن بنا و تعمیر حصارها در کتاب نحمیا به تفصیل آمده است .

نحمیا مدت دوازده سال یعنی تا سال سی و دوم سلطنت اردشیر ، والی اورشلیم بود . او در این مدت ضمن ایجاد نظم و ترتیب ، با دشمنان و مخالفان نیز مبارزه کرد . و نه دروازه حصار برای اورشلیم ساخت و قفل و بست محکم و درهای بزرگ برای آنها برپا نمود که این دروازه ها عبارت بودند از :

دروازه گوسفند ، دروازه ماهی ، دروازه کهنه ، دروازه وادی ، دروازه چشمه ، دروازه الیاشب ، دروازه آب ، دروازه شرقی و دروازه منقاد .

دروازه های معروف دیگر حصار اورشلیم عبارت بودند از دروازه سجن ( زندان ) ، دروازه خاکروبه و دروازه بسیار معروف دمشق .

شهر اورشلیم در عصر سلطنت اردشیر دوم و با همت دو دانشمند یادشده یعنی عزیز و نحمیا ، به ترقیات و عمران و آبادیهای فراوان دست یافت . علاوه بر این با همت این دو مرد کوششهایی در جهت ترویج ادبیات و آداب و سنن و سخنان موسی به عمل آمد . در زمان اردشیر دوم و به فرمان او ، عزرای کاتب ، به جمع آوری تورات پرداخت و برای اولین بار سخنان موسی و دیگر پیامبران بنی اسرائیل را در کتابی به نام تورات تنظیم و تدوین نمود .

آرامش و آسایشی که در این دوره برای اورشلیم فراهم گردید در عصر هیچ پادشاهی فراهم نشده بود . و به واسطه این آرامش و آسایش ، بزرگان بنی اسرائیل توانستند کتاب مقدس خود را جمع آوری و مدون سازند با اینکه در این زمان مخالفان عزیر و نحمیا به اعتراضها و تعرضهایی دست زدند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند . ناگفته نماند در عصر نحمیا ، تعصبات نژادی و مقدس شمردن ذریت یهود به اوج خود رسیدبه حدی که اگر ، مردی از بنی اسرائیل با زنی غیر از آن قوم و یا بالعکس زنی از آنها با مردی بیگانه ازدواج می کرد ، به شدت مجازات می گردید .

مأخذ :

  1. حمیدی ، سیدجعفر : تاریخ اورشلیم ( بیت المقدس ) ، انتشارات امیر کبیر ، 1364 .