الجزایر و مسأله فلسطین
الجزایر از اولین کشورهای عربی بود که پیش از جنگ ژوئن 1967 از جنبش مقاومت فلسطین " فتح " پشتیبانی کرد . موضع رسمی الجزایر نسبت به مسأله فلسطین همانند موضع خود جنبش مقاومت بود . این کشور تا پیش از شروع فرایند صلح خاورمیانه ، قطعنامه شماره ی 242 شورای امنیت را مردود می شمرد و گهگاهی نیز از شعله ور شدن یک " جنگ مردمی " بر ضد اسرائیل حمایت می کرد .
جنبش " فتح " برای اولین بار در سال 1964 ، با الجزایر تماس برقرار کرد و توانست پشتیبانی بن بلا و محمد خیضر ( یکی از مقامات برجسته الجزایری که در سال 1967 در خارج از الجزایر ترور شد ) را به دست آورد . مقامات الجزایر به فتح اجازه دادند یک پایگاه آموزش نظامی و یک دفتر ؛ به طور محرمانه در این کشور تأسیس کند . مدیریت این دفتر را ابوجهاد به معاونت یکی از دوستان یاسر عرفات و ابوعلی ایاد ، یکی از فرماندهان برجسته فلسطینی که در سال 1971 در اردن ترور شد ، بر عهده داشتند . الجزایر تا چندین سال به برکت مبارزات طولانی اش در راه استقلال از محبوبیت ویژه ای در بین چپ گرایان فلسطینی و از جمله جنبش مقاومت برخوردار بود . بدین لحاظ " فتح " صریحاً اظهار می داشت که انقلاب فلسطین به تجربه ی الجزایر نزدیکتر از تجربه ی ویتنام است . فتح همچنین بر تشابه خود با جبهه ی ملی آزادی بخش الجزایر ، که در آن زمان تنها چارچوب برای مبارزه بر ضد صهیونیستم به شمار می رفت تأکید می کرد .
با وجود این ، بعضی موضع گیریهای سیاسی الجزایر نسبت به اسرائیل و مسائل خاورمیانه موجب نگرانی و دلسردی برخی محافل فلسطینی از مسئولان الجزایر شد . اما این کشور با اقدام قاطعانه خود بر ضد اردن در هنگام جنگ بین ارتش اردن و فلسطینیها ، از انتقادات جنبش مقاومت فلسطین نسبت به خود تا حد زیادی کاست و اولین کشور عربی بود که به عنوان اعتراض به درگیریهای اردن ، روابط خود را با این کشور قطع کرد . الجزایر هیچ گاه در هیچ موقعیتی ، علناً به جنبش مقاومت حمله نکرد و همواره در اختلافات گروههای فلسطینی با کشورها عربی ، به ویژه سوریه ، اردون و لبنان ، نقش میانجی داشت . مثلاً در سال 1971 ، هنگامی که سوریه سلاحهای مقاومت را که از چین برای فتح ارسال شده بود ، در بندر لازقیه ، مصادره کرد الجزایر در اختلافات جنبش مقاومت با سوریه میانجی گیری کرد .
در اوایل دهه ی هفتاد ، به موجب برخوردهایی که بین الجزایر و جنبش فتح به وجود آمد ، فتح با گروههای مخالف دولت الجزایر همکاری کرد . این همکاری تنها در سطح اروپا و کشورهایی که در آن از نیروهای کار الجزایر استفاده می شد ، جریان داشت . محمد بوضیاء که در 28 ژوئن 1973 توسط اسراییلیها کشته شد ، یکی از اعضای فتح و دشمن بارز بومدین بود .
برخی سازمانهای فلسطینی به ویژه جبهه ی خلق برای آزادی فلسطین و جبهه ی دموکراتیک خلق ، با الجزایر روابط متفاوتی داشتند . زیرا معتقد بودند هواری بومدین ، امتیازات اقتصادی و سیاسی مهمی به اسرائیل داده است . عبدالعزیز بوتفلیقه ، وزیر امور خارجه ی وقت الجزایر به طور آشکار خواستار انجام مذاکرات مستقیم بین اسرائیل و جنبش مقاومت شد . او در مذاکرات مستقیم بین اسرائیل و جنبش مقاومت شد . او در مذاکرات خود با مقامات رسمی فرانسه در پاریس در ژوئیه 1973 ، اظهار داشت : " دولت متبوع وی لازم می بیند که فلسطینیها موافقت خود را با گفت و گوهای صلح اعلام کنند به شرط آنکه اسراییلیها هم نیست خود را مبنی بر " نابودی امپریالیسم " اعلام نمایند . " با آنکه بوتفلیقه ابراز داشت که مقاومت فلسطین به الجزایر اعتماد کامل دارد ، ولی سخنان او در محافل فلسطینی مورد استقبال قرار نگرفت . اما موضع ثاتبی که مومدین در جنگ اکتبر 1973 و پس از آن در حمایت از فلسطینیها آغاز نمود روابط آنها بهبود یافت .
رییس جمهور وقت الجزایر در کنفرانس رهبران عرب که پس از جنگ در الجزایر برگزار شد سردمدارا این نظریه بود که سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده فلسطینیها به رسمیت شناخته شود . از این زمان به بعد مقاومت فلسطین که نمی خواست با الجزایر درگیر شود با این کشور کنار آمد و هر دو طرف کوشیدند تا اختلافات خود را محرمانه و دوستانه حل کنند .
پس از حل اختلافات بین الجزایر و مقاومت فلسطین در فوریه 1974 ، بومدین با دکتر جرج حبش رهبر جبهه ی خلق برای آزادی فلسطین ملاقات کرد به این امید که او را به پذیرفتن طرح تأسیس یک کشور فلسطینی قانع کند . در اوایل نوامبر 1974 نیز یک هیأت دولتی الجزایر به نمایندگی از وزارت دفاع و جبهه ی ملی آزادی بخش وارد بیروت شد تا با سازمانهای مقاومت ، شیوه ها و چگونگی اجرای تصمیمات الجزایر را مبنی بر تقویت سیاسی ، نظامی و مادی مقاومت فلسطین بررسی کند . این هیأت با یاسر عرفات رهبر فتح و نایف حواتمه رهبر جبهه دموکراتیک خلق و زهیر محسن رهبر وقت سازمان صاعقة ملافات کرد . در جریان درگیری بین فلسطینیها و لبنانیها که از سال 1976 شروع شد سفیر الجزایر در بیروت به منظور میانجی گری بین گروههای مختلف مقاومت فلسطین و نیز بین مقاومت و دولت لبنان کوششهایی انجام داد . وی همچنان نقش تعیین کننده ای در حل بحران و اختلافات داخلی فلسطینیها ایفا کرد و عناصر ناراضی را که بر ضد رهبری " فتح " قیام کرده بودند به ا لجزایر فرستاد .
پشتیبانی الجزایر از مقاومت فلسطین طی دهه ی هفتاد مسائل زیر را در بر میگرفت :
- قطع رابه با رژیم اردن در تمام زمینه ها .
- به شمار آوردن رژیم اردن ، به عنوان دشمن مبارزات مردم فلسطین و آرمانهای ملت عرب .
- تأکید بر این اصل که مقاومت فلسطین تنها نماینده قانونی ملت فلسطین است .
- پشتیبانی از مقاومت فلسطین در زمینه های نظامی ، مادی و دیپلماتیک .
- اعتقاد به این اصل که تنها راه حل واقعی مشکل فلسطین ، ادامه ی مبارزه ی مسلحانه در همه جبهه ها و نپذیرفتن راه حلهای مسالمت آمیز می باشد .
با شروع دهه ی 80 مواضع سیاسی الجزایر نسبت به مسأله فلسطین در چارچوب اتحادیه عرب نمودار شد و حمایتهای آن از فلسطینیها و مقاومت فلسطین رنگ و بوی سیاسی گرفت و اصالت خود را به عنوان یک هدف استراتژیک در سیاست خارجی الجزایر از دست داد و جنبه ی فرعی به خودگرفت . لذا هر سال از مواضع آرمان گرایی اولیه خود درخصوص مسأله ی فلسطین دور شد و به جای حمایت همه جانبه از فلسطینیها در مبارزه با رژیم صهیونیستی همراه با دیگر رژیمهای عربی زمزمه های ضرورت شرکت فلسطینیها در فرایند صلح خاورمیانه - که طبیعتاً شناسایی اسرائیل را به دنبال داشت - را مطرح کرد به ویژه پس از شروع انتفاضه فلسطین که شعاع و دامنه ی آن به الجزایر نیز گسترش یافت و آرمان خواهی و اسلام گرایی فلسطینیها ، جامعه الجزایر را تحت تاثیر قرار داد و آن را متحول و موجب گرایش جدید مردم این کشور به سوی اسلام شد . بدین لحاظ رژیم الجزایر مجبور شد به منظور کنترل اوضاع داخلی کشور ، حداقل از اصول اولیه رهبران انقلاب الجزایر مبنی بر حمایت از مقاومت فلسطین چشم پوشی کند و همساز و همراه با دیگر رژیمهای عربی بر ضرورت شرکت فلسطینیها در مذاکرات صلح با اسرائیل تأکید ورزد .
مآخذ :
- ریس ، ریاض نجیب : راه دشوار مقاومت فلسطین ، حمید فرزانه ، انتشارات اسلامی ، شهریور 1357 .
گزارشهای خبری خبرگزاری وفا ، ارگان سازمان آزادی بخش فلسطین ، دهه ی 1980 .