زیر ، عطا ( 1895 - 1930 )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۰۶ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


وی یکی از سه شهید نخست است که به دنبال انقلاب براق ، توسط مقامات دولت قیمومیت انگلیس در زندان عکا اعدام شد .

عطاالزیر در سال 1895 در شهر خلیل دیده به جهان گشود و به طور سطحی با خواندن و نوشتن آشنا شد و گاهی اشعاری را از دیگران فرا می گرفت . دوره دبیرستان را تکمیل نکرد . در چند حرفه دستی به فعالیت پرداخت ، و به امر کشاورزی اشتغال ورزید . و از همان دوران کودکی به داشتن جرأت و قدرت بدنی مشهور شد . در تظاهراتی شهر الخلیل که در اعتراض به کوچ صهیونیان به فلسطین و بر ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی به ویژه در شهر خلیل بر پا گردید ، شرکت نمود .

در انقلاب 1929 که اهداف یهودیان آشکار شد و مدعی شدند که بیت المقدس وطن آنهاست و درگیریهای خونینی میان صهیونیستها و مسلمانان به وقوع پیوست ، عطاالزیر به همراه دیگر ساکنین خلیل با تمام قدرت به دفاع از شهروندان و میهن خود برخاست . در آن هنگام شهرهای فلسطین شاهد درگیری خونباری بین اعراب و صهیونیستها بود و در شهر خلیل 60 صهیونی کشته و متجاوز از 50 نفر مجروح شدند . مقامات قیمومیت انگلیسی تعداد کثیری از شهروندان عرب را دستگیر و 26 نفر از آنها را به اعدام محکوم نمودند . سپس حکم اعدام را در مورد 23 نفر به حبس ابد تغییر دادند و عطاالزیر ، محمد جمجوم و فؤاد حجازی را از دیگران جدا کرده و به زندان شهر عکا منتقل نمودند .

در روز سه شنبه 17/6/193 ( روزی که برای اجرای حکم اعدام تعیین گردید ) شهدا یک ساعت قبل از اجرای حکم با لباسهای قرمز رنگ اعدام از ملاقات کنندگانشان استقبال نمودند . سپس عطازیر تقاضا کرد تا طبق عادت اهالی خلیل در عروسیها و شادیها ، دستهایش را با آن رنگین سازد . دوست و همکار او محمد جمجوم نیز درخواست کرد تا قبل او به دار آویخته شود و سرانجام به آرزوی خود نایل گردید . هنگامی که جلادش او را به روی چهارپایه مخصوص اعدام هدایت می نمود از وی درخواست کرد بندهایش را بگشاید زیرا که ترسی از مرگ نداشت ، ولی جلاد درخواست او را رد نمود ، در آن حال عطازیر به زور بازوان خود بندها را از هم گسست و در حالی که سر خود را بالا گرفته و لبخندی بر لب داشت به طرف چوبه دار حرکت نمود . و در حالی که بیشتر از 35 سال سن نداشت حکم اعدام او اجرا شد و به شهادت رسید .

ابراهیم طوقان شاعر فلسطین این موضع دلیرانه " در ساعت سه " را با سرودن ابیاتی از زبان حال لحظه اعدام اورنگ جاودانه بخشید .

من لحظه مرد صبور بردبار هستم من لحظه طپش قبل بزرگ هستم سمبل مقاومت و پایداری تا انتها در بحرانی ترین مسائل و گرفتاریها قهرمان من در ملاقات با مرگ مقاوم تر از صلابت تخته سنگهاست

مشتاقانه در انتظار مرگ است و من از مردن در حال شادی تعجب می کنم و در روز قیامت با دستانی رنگین با خدای خود ملاقات می کند

من به دشمنان کشور در مورد شرارت روز هشدار دادم

قسم به روح تو ای عطا بهشت سلطان قدرتمند و توانا

شیربچگان تو با چشمانی اشکبار بر شیر گریه می کنند .

ابراهیم طوقان اشعار فوق را پس از شهادت این شهیدان با شور و حماسه در دانشکده النجاح نابلس می خواند و با کلمات آتشین خود حماسه را در وجود مردم برانگیخت و اشک را از چشمان آنان جاری ساخت . صدای گریه همه حضار درآمد . سپس همگی شعار الله اکبر الله اکبر سر دادند و مجد و جاودانگی را برای شهیدان خود خواستار شدند .

مآخذ :

  1. نویهض ، عجاج : رجال من فلسطین ، بیروت 1981 .
  2. ابوفارس ، محمد عبدالقادر : شهداء فلسطین ، دارالفرقان للنشر و التوزیع ، اردن - عمان 1990 .
  3. بویصیر ، صالح مسعود : جهاد شعب فلسطین خلال نصف قرن ، قاهره 1970 .
  4. سفری ، عیسی : فلسطین العربیة بین الانتداب و الصهیونیة ، یافا ، 1937 .
  5. یاسین ، عبدالقادر : کفاح الشعب الفلسطین قبل العام 1948 ، بیروت 1981 .