جمجوم ، محمد خلیل ( 1902 - 1930 ) :

از دانشنامه فلسطین


وی یکی از سه شهید نخستین است که در سال 1930 و پس از انقلاب براق ( نک - : انقلاب 1929 ) توسط مقامات اشغالگر انگلیسی اعدام شدند . او در شهر الخلیل دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی خود را در آن شهر به پایان رسانید .

او در بین مردم به مقاومت و پایداری در برابر صهیونیست‌ها شهرت یافت و رهبری تظاهراتی را که در مناطق مختلف شهر الخلیل در اعتراض به خرید سرزمین‌های عرب و یا اشغال آن بر پا می‌گردید ، بر عهده داشت .

پس از اینکه انقلاب یراق ( 1929 ) تعداد بسیاری از شهرها و روستا‌ها و در راس آنها یافا ، حیفا ، صفد و بیت‌المقدس را در بر گرفت ، راهی جز برخورد خونین میان اعراب ساکن شهر الخلیل و صهیونیست‌ها وجود نداشت .

جنگ در شهر به اوج خود رسید . در خلال درگیری‌های آن شهر ، حدود شصت صهیونیست به هلاکت رسیدند و بیش از 50 تن دیگر زخمی شدند . نیرو‌های انگلیسی تعدادی از اعراب و در راس آنها محمد خلیل جمجوم ، عطاالزیر و فوادحجازی را دستگیر و احکام اعدام 26 تن دیگر را صادر نمودند . سپس احکام اعدام 23 تن از آنها به حبس ابد تغییر داده ولی احکام صادره در مورد سه قهرمان نامبرده تغییر نیافت و بلاخره روز سه‌شنبه مورخ 17/6/1930 به عنوان موعد اجرای احکام در زندان عکا تعیین گردید . انگلیسی‌ها به درخواستهایی مبنی بر تخفیف احکام اعدام این سه تن به حبس ابد پاسخی ندادند .

پس از اینکه دژخیم ، موعد به اجرا درآمدن حکم اعدام را به آنان ابلاغ نمود ، محمد جمجوم و دو یار او شروع به خواندن سرود ( یا ظلام الجن خیم ) نمودند . سپس در حال‌که لباس‌های قرمز رنگ مخصوص زندانیان محکوم به اعدام را بر تن داشتند یک ساعت قبل از اجرای حکم اعدام ، از ملاقات‌کنندگانشان استقبال نموده و آنها را مورد تشویق و تحریک قرار دادند . محمد جمجوم و عطا الزیر گفتند : خداوند را سپاس می‌گوئیم که از کسانی هستیم که قربانی شدن در راه وطن برایشان اهمیتی ندارد نه از کسانی که میهن از خدمات و تلاش‌هایشان بهره‌مند نمی‌شود . آنگاه مقداری حنا خواستند تا طبق عادت ساکنان الخلیل در عروسیها ، دستهایشان را با آن رنگین نمایند .

در ساعت ( 9 ) روز سه‌شنبه 17/6/1930 شهید محم جمجوم را به دار آویختند ، با وجود اینکه قرار بود او آخرین نفری باشد که حکم اعدام در موردش اجرا می‌‌گردید ، ولی در ردیف دوم قرار گرفت ، به این ترتیب که زنجیر خود را گسست و از رفیق عطا‌الزیر ، پیشی جست و با به اجرا درآمدن حکم اعدام ، به هدف خود نائل گردید .

ابراهیم طوفان در قصیدهٔ خود تحت عنوان " سه‌شنبه سرخ " در توصیف " ساعت دوم " ساعت اعدام او ، ابیات زیر را سروده است :

  • من وقت و ساعت مردی هستم که همیشه در حال آماده‌باش است .
  • من زمان دلاوری و رشادتم
  • من زمان مرگ شرافتمندی هستم که اعجوبه‌هایی را خلق می‌کند .
  • قهرمانم زنجیرهایش را از هم می‌گسلد تا سمبل و سرمشق شکسته شدن دیگر زنجیرها باشد .

با قبل از خودم به رقابت برخاستم تا به افتخار زندگی جاوید نایل آیم .

وعده‌ها هرگز او را فریب نمی‌دهد ، پیمانها هرگز او را از هدف خود باز نمی‌دارد .

سوگند به روح " محمد " که مرگ را همچون گلهای خوشبو و زیبا استشمام می‌کند .

سوگند به مادرت که هنگام مرگت سرود سر می‌دهد .

عزاداری برای فرزندش را

هرکس که به کشورش به میهنش خدمت کند برتر از پاداش شهید نصیبش نمی‌شود .

مآخذ :

  1. بویصر ، صالح ‌مسعود : جهاد شعب فلسطین خلال نصف قرن ، قاهره 1970
  2. السفری ، عیسی : فلسطین العربیه بین الانتداب و الصهیونیة ، یافا 1937 .