جوانان عرب فلسطینی ( کنفرانس - )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۳ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


جنبش سازمان یافته‌ای است که توسط جوانان عرب فلسطین پایه گذاری شد و اولین اقدام برنامه ریزی شده بود که جوانان همدوش با رهبران فلسطینی با روشهای نوین علمی ، اجتماعی و اقتصادی و با تکیه به گرایش قومی در حرکت مبارزاتی ملی فلسطین صورت می‌دادند . جنبش در آغاز هم طراز جنبش ملی بود و اعضایش دارای گرایشات و تمایلات ملی متفاوت بودند . جنبش با گذشت زمانی شکل حزبی با ویژگی خاص پیدا کرد .

فکر تشکیل کنفرانس جوانان از احساس جوانان فلسطینی که به ضرورت ایفای نقش در میادین مبارزه برای خدمت به مسأله شان از طریق وحدت صفوف می‌اندیشیدند ، نشأت گرفت . کنفرانس مردمی که به تاریخ 20/9/1931 در نابلس تشکیل گردید ( نک - : نابلس ، کنفرانس 1931 ) ضمن تصمیماتی که اتخاذ نمود ، بر آن شد تا از جوانان فلسطین به این قبیل کنفرانسها دعوت نماید . جوانان به این دعوت پاسخ مثبت دادند و در روز بعد جلسه‌ای در کمیته‌ی اجرایی بیت‌المقدس با حضور تنی چند از جوانان برپا گردید . آنها در مورد تشکیل " یک کمیته‌ی مقدماتی " برای برگزاری کنفرانس جوانان در یافا به توافق رسیدند . در تاریخ 11/11/1931 کمیته‌ی مقدماتی کنفرانس جوانان یک جلسه عمومی در تالار جمعیت اسلامی - مسیحی یافا تشکیل داد و در این جلسه راسم الخالدی به عنوان رئیس دفتر کمیته‌ی مقدماتی و محمد علی دروازه به عنوان منشی انتخاب شد و قرار شد که اولین کنفرانس جلسات خود را روز 4/1/1932 در یافا تشکیل دهد .

کنفرانس در همان روز در مرکز جمعیت اسلامی - مسیحی یافا با حضور گروه کثیری از جوانان دارای گرایشات و تمایلات متفاوت ، از نقاط مختلف فلسطین برگزار گردید و راسم الخالدی به عنوان رئیس کنفرانس برگزیده شد . این کنفرانس به کمیته‌های متعدد از قبیل کمتیه‌ی سیاسی ، کمیته‌ی تشویق صنایع ملی ، کمیته‌ی صندوق امت ، کمیته‌ی آموزشی قومی ، کمیته‌ی قانون اساسی ، کمیته‌ی زندانیان ، کمیته‌ی کشاورزان و کمیته‌ی پیشنهادات تقسیم گردید و این کمتیه‌ها تمامی مسائلی را که در تخصص آنان بود و همچنین مسائل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و علمی کشور را مورد بحث و بررسی قرار دادند . در خلال بحث و گفت وگوها به امر ورزش و پیشاهنگی اولویت داده شد . کنفرانس " یک منشور قومی " برای جوانان فلسطین اتخاذ نمود که در بندهای زیر خلاصه می‌شود .

  1. کشورهای عربی ، متحد و یکپارچه هستند و هیچ گونه طرح و برنامه‌ای دایر بر تجزیه‌ی آن مورد قبول و تأیید امت عربی نخواهد بود .
  2. تلاشهای تمامی کشورهای عربی در یک هرف خلاصه می‌شود و آن نیل به استقلال تام و مقابله با هرگونه نظریه دایر بر منحصر نمودن فعالیت برای سیاست منطقه‌ای و محلی می‌باشد .
  3. نظر به اینکه استعمار با تمامی اشکال و قالبهایش با کرامت و حیثیت امت عربی و آرمان بزرگ آن منافات دارد ، امت عربی با تمامی نیرو و توان با آن مقابله خواهد کرد .
  4. تمامی سرزمینهای فلسطین سرزمین‌های عربی مقدس می‌باشد . به همین لحاظ اگر کمی تلاش کند ، یا اجازه بدهد و یا کمکی به فروش تمامی و یا قسمتی از این سرزمنها بنمایند ، خیانت بزرگی مرتکب شده است .

کفرانس مذکور کمیته‌ی اجرایی را با 38 عضو که در واقع مدافعان مسأله‌ی فلسطین می‌باشند ، انتخاب نمود . کمیته‌ی اجرای به ریاست راسم الخالدی دفتری را برای اداره‌ی کارهایش در نظر گرفت . ولی هیأت دفتر استعفا داد و کمیته‌ی اجرایی در تاریخ 5/9/1932 دفتر جدیدی را به ریاست یعقوب الغصین انتخاب نمود .

عقیده‌ی دفتر کنفرانس جوانان بر این بود که بایستی شعبی برای آنان در نقاط مختلف فلسطین به وجود آید و این شعب در جهت اجرای تصمیمات آن فعالیت کرده و نقش یک رابط را بین جوانان ایفا نمایند . بر اساس این پیشنهاد شعب متعددی در رمله ، لد ، غزه ، مجدل ، بئرسبع ، بیت لحم ، طولکرم ، حیفا ، عکا ، صفد ، طبریه ، ناصره ، یافا و دیرگ شهرها و روستاها ایجاد گردید . کنفرانس سعی کرد جوانان را برای خدمت به مسأله‌ی فلسطین در تمامی زمینه‌ها بسیج نماید و بر پایه‌ی همین تلاش ، جنبش پیشاهنگی ملی را تنظیم نمود .

کنفرانس جوانان در بسیاری از مواقع با محکوم ساختن سیاست قیمومیت بریتانیا ، موضع هیأت‌های ملی را تقویت نمود . کمیته‌ی اجرایی کنفرانس جوانان در تاریخ 4/10/1932 ضمن ارائه‌ی یادداشت اعتراض آمیز به نماینده‌ی سامی بریتانیا به خاطر نادیده گرفتن حاکمیت فلسطین و انتقاد از سیاست آموزشی حکومت ، گشایش مدارس کافی را برای جذب افرادی که به سن تحصیل رسیده اند خواستار شد . در تاریخ 28/10/1932 یادداشت دیگری به نماینده‌ی سامی پیرامون قانون مطبوعاتی که مقامات قیمومتی قصد به اجرا درآوردنش را داشتند و می‌خواستند از این طریق صدای طبوعات ملی را در گلو خفه کنند تسلیم نمود . کمیته از امت خواست با به راه انداختن تظاهرات در سالگرد اعلام پیمان بالفور ، خشم و تنفر خود را نسبت به این پیمان و مجریان آن ابراز دارند .

با تلاش‌های کنفرانس جوانان و بنا به تصمیم کمیته‌ی اجرایی کنفرانس ، تدابیری برای محافظت از مرزها و سواحل و مبارزه با قاچاق مهاجران یهودی که به داخل کشور سرازیر می‌شدند ، اتخاذ گردید . مقامات قیمومیت سعی کردند موانعی در راه این گونه تلاشها ایجاد نمایند که در نتیجه ، درگیریهایی بین

کمیته‌های حفاظت و ساکنان شهرکهای یهودی نشین صورت گرفت . بریتانیا در این درگیریها از صهیونیست‌ها حمایت نمود . ولی با وجود این ، کارهای محافظت و مبارزه با قاچاق مهاجران همچنان سیر طبیعی خود را ادامه داد . گروه کثیری از جوانان داوطلب به کمیته‌های حافظ مرزها و سواحل ملحق شدند ، و در آن موقع نماینده‌ی سامی دستوری مبنی بر جلوگیری از این محافظت و مقابله با آن صادر نمود .

کنفرانس جوانان ، در رهبری و ارشاد جنبش ملی ایفای نقش نمود . کمتیه‌ای اجرایی عربی جلسه‌ای ترتیب داد و بنا به پیشنهاد دفتر کنفرانس جوانان تصمیم گرفت دعوتی برای برپایی تظاهرات عمومی در شهرهای فلسطین به عمل آورد و برایش مهم نبود که حکومت اجازه‌ی برپایی چنین تظاهراتی را بدهد یا نه . اولین تظاهرات در تاریخ 13/10/1933 در بیت‌المقدس و دومی به تاریخ 27/10/1933 در حیفا برپا گردید . تظاهرکنندگان با نیروهای امنیتی بریتانیا که قصد جلوگیری از برپایی تظاهرات را داشتند ، برخوردهایی پیدا کردند . این برخوردهای خونبار به کشته و مجروح شدن عده‌ای منتهی گردید و به دنبال برپایی تظاهرات ، عده‌ای از اعضای کمیته‌ی اجرایی عربی و اعضای کنفرانس جوانان دستگیر شدند .

کنفرانس جوانان در تاریخ 10/5/1935 دومین دوره‌ی اجلاس خود را بنا به دعوت کمیته‌ی اجرایی در حیفا و با حضور بیش از هزار تن از جونان نقاط مختلف فلسطین به ریاست یعقوب الغصین تشکیل داد . در این جلسه بحثهایی مطرح گردید و پیشنهاداتی ارائه شد . کنفرانس در پایان مقرراتی را برای جو سیاسی عمومی به تصویب رساندی . از جمله ، وحدت تلاشهای امت در مبازره با خطرات احتمالی ، تقویت روح ملی و بینش قومی ، انجام فعالیت‌های تبلیغاتی در داخل و خارج و تحکیم روابط بین کشورهای عربی برادر . در مقررات مسائل ملی ، ضمن توجه به مهاجرت صهیونیستها ، فروش زمینها و طرف مصون نگهداشتن آنها ، به امر تعلیمات اولویت خاصی داده شد و مقرر گردید که تغییراتی در برنامه‌های آموزشی صورت بگیرد ، مدیریت معارف به اعراب واگذار کردد ، مدارس کافی احداث شود و هیأت‌هایی علمی به خاج از کشور اعزام گردند . مقررات همچنین به موضوع بهداشت و مسائل کراگران اشاره نمود و کنفرانس ، اول ژوئیه‌ی هرسال را به عنوان عید ملی که طی آن وجوهاتی برای طرحهای قومی جمع آوری و صندوقی به نام " صندوق جوانان " تشکیل خواهد شد ، تعیین نمود .

آن روزها شاهد تعداد احزاب فلسطینی و پایان کار کمیته‌ی اجرایی هفتمین کنفرانس عربی فلسطینی بود . کنفرانس جوانان سعی داشت خود را به شکل یک تشکیلات حزبی درآورد و بالاخره در ردیف پنج حزبی قرار گرفت که فعالیتهایشان را در داخل تشکیلات ویژه‌ی خود دنبال می‌کردند . کنفرانس جوانان خواهان تحقق وحدت ملی و تشکیل جبهه‌ای متشکل از تمامی احزاب بود . به همین لحاظ رؤسای احزاب به دعوت آن پاسخ مثبت داده و اولین جلسه‌ی خود را در دفتر کنفرانس جوانان در یافا تشکیل دادند .

هنگامی که کمیسیون عالی عربی فلسطین در آوریل 1936 تشکیل گردید ، یعقوب الغصین به نمایندگی از طرف کنفرانس جوانان در این کمیسیون که سکان هدایت کشور را در دست گرفت ، حضور یافت و دیگر اعضای کنفرانس نیز طبق معمول به فعالیت‌های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی شان در چهار چوب کمیت‌های ملی که در آن زمان از تمامی نیروهای ملی تشکیل شده بود ، پرداختند . هنگامی که قیمومیت بریتانیا کمیسیون عالی عربی را منحل نمود و تصمیم گرفت اعضای آن را به جزایر سیشل تبعید نماید ، یعقوب الغصین رئیس کنفرانس جوانان نیز به همراه دیگر افراد به آن جزیره تبعید شد .

بعد از جنگ جهانی دوم ، حمال الحسینی رئیس حزب عربی در سال 1945 مجدداً کمیسیون عالی عربی را تشکیل داد و لی کنفرانس جوانان و دیگر احزاب فلسطینی به روش تشکیل مجدد کمیسیون عالی عربی اعتراض نمودند . چندی بعد حزب عربی آن را به تنهایی تشکیل داد و احزاب دیگر از جمله کنفرانس جوانان ، جبهه‌ی عالی عرب را در سال 1946 تشکیل دادند . سپس تلاشهایی برای ایجاد وحدت کلمه و یکپارچه نمودن کوششها مبذول گردید و کشورهای عربی در این تلاش‌ها شرکت نمودند .

مآخذ :

  1. سفری ، عیسی : فلسطین بین الانتداب و الصهیونیة ، یافا 1937 .
  2. محمود خله ، کامل : فلسطین و الانتداب البریطانی 1922 - 1939 ، بیروت 1974 .
  3. کیالی ، عبدالوهاب ( جمع و تصنیف ) : وثائق المقاومة الفلسطین العربیة ضد الاحتلال البریطانی و الصهیونی 1918 - 1939 ، بیروت 1968 .
  4. دروزه ، محمد عز ، : القضیة الفلسطینیة فی مختلف مراحلها ، صیدا بیروت 1959 - جریدة الجامعة العربیة .