جزیره شدوان ( حمله اسرائیل به - 1970 )

از دانشنامه فلسطین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۲ توسط Wikiadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


در 7 ژانویه 1970 اسرائیل عملیات تجاوزکارانه و بازدارنده خود را به منظور مقابله با جنگ فرسایشی مصر افزایش داد . این عمل از راه بمباران هوایی به وسیله هواپیماهای آمریکایی " فانتوم " در عمق خاک مصر به اجرا درآمد . نخستین محموله های این هواپیماها از ماه سپتامبر 1969 به اسرائیل رسید و در جهت اجرای پیمان فروش 50 فروند هواپیمای فانتوم بود که آمریکا روز 28 دسامبر 1968 رسما اعلام نموده بود . این هواپیماها روز هفتم ژانویه ، پادگانهای " دهشور " ، " انشاص " و " تل کبیر " و در روز 13 ژانویه انبارهای ذخیره قطعات یدکی نیروی هوایی مصر در " خالکه " را بمباران کردند و در 18 ژانویه به پادگانهای " وادی حوف " و " هاکستیب " حمله بردند و در همان هنگام بر شدت تراکم بمباران هوایی کانال افزودند .

فرماندهی اسرائیل می دید که با عملیات بمباران دوربرد ، امکان دارد که بدون مخاطره به بسیاری از اهداف حتی بیش از حد لزوم ، دست یابد . عملیات مذکور نیازی به جنگ فراگیر و احتیاجی به عبور از کانال سوئز نداشت . این عملیات گسترده و عمیق نمودن عملیات موجود ، بدون تصرف مناطق و بدون نابود شدن چشمگیر نیروها ، میسر بود . به علاوه این امر امکان می داد که مواضع نظامی ، هدف بمباران قرار گیرد و با دقت از بمباران شهرهای مصر امتناع شود . هدف سیاسی از آن بمباران در عمق خاک مصر " متزلزل کردن حکومت ناصر " بود . ملت مصر معروف به خونسردی و آرامش اعصاب است ، اما چیزی که در آن تردیدی وجود ندارد این است که تحمل ملت و ارتش ، حد و اندازه ای دارد . لذا باید ضربه هایی وارد شود که اولاً و پیش از هر چیز ، نظام حکومت مورد اصابت قرار گیرد و دستگاهی توخالی معرفی گردد . سپس با نابودی اراده و نیروی سیاسی مصر و متوقف شدن آن در ادامه جنگ فرسایشی ، اراده اش درهم شکسته شود .

اسرائیل ، پیش از توسعه دامنه عملیات انتقامجویانه ، بیش از پیش آزادی عمل به دست آورد و با مانورهای خارجی و اقداماتی که در خارج انجام داد ، افکار عمومی را به سوی خود جلب کرد . این مطلب در گفته های نویسندگان کتاب " ایجاد و گسترش نیروی هوایی اسرائیل " نمایان است :

" ایالات متحده آمریکا می دید که ناصر فرمانگذار مصر از نو بیدار شده و بار دیگر برای تثبیت انقلابی ، علی رغم ضربه هایی که اسرائیل به او وارد کرده است ، قدرت و نیروی فوق العاده نشان می دهد... و می خواست ببیند که آیا عبدالناصر مجددا ضربه پذیر می گردد ؟ ناظران اسرائیلی گفتند ، اشارات آمریکا و بیانات شان در این خصوص تا حد زیادی صریح و بی پرده است . یکی از رؤای وزارت امور خارجه آمریکا دریک شب نشینی کوکتل در واشنگتن به یکی از دوستانش گفت که ایالات متحده با فعالیتهای اسرائیل بر ضد لبنانیها و اردنیها مخالفت می کند اما درباره بمبارانهای مواضع مصر مطلقا چیزی نگفته است . "

در این چارچوب کلی سیاسی ، عملیات بمباران هوایی اسرائیل در عمق مصر از آغاز سال 1970 توسعه یافت و در همان چارچوب ، نقشه عملیات جزیره شدوان همچون گامی بود که مکمل عملیات نیروی هوایی اسرائیل باشد . اسرائیل این عملیات را برنامه ریزی کرد تا ثابت کند که نه تنها نیروهای هوایی ، بلکه نیروهای زمینی اش نیز قدرت حمله به مصر را دارند . جزیره ای را برای اجرای عملیات برگزید که 13 کیلومتر طول و 5/2 کیلومتر عرض آن است و 325 کیلومتر با شهر سوئز و 35 کیلومتر به سوی شمال شرقی از " غردقه " و 30 کیلومتر به سوی جنوب غربی از شرم الشیخ فاصله دارد .

موقعیت دورافتاده جزیره و ناتوانی نیروی پشتیبانی و دفاعی ، آن را هدفی نمونه برای استراتژی نظامی اسرائیل در جنگ فرسایشی قرار می داد ، جنگی که ژنرال حاییم بارلیو در مصاحبه خود با رادیوی ارتش اسرائیل پس از پایان این عملیات ، در پاسخ پرسشی مبنی بر اینکه آیا نسبت به عملیات گذشته در این عملیات مطلب جدیدی نیز وجود دارد یا نه ، گفت :

" هدف جدید است ، روش عملیات نیز جدید است ، اما به صورت مبداء و مبنا هیچ چیز محسوب نمی شود . زیرا از نقاط ضعف استفاده می کنیم و با تمام روشها و وسایل آسانی که در دسترس داریم و مصریان نمی توانند پاسخ آن را بدهند ، ضربه را وارد می آوریم " .

در جزیره یک نیروی دفاعی کوچک متشکل از یک گروهان با یکصد سرباز و افسر از واحدهای " صاعقه " یک ایستگاه رادار دریایی را که در قسمت جنوبی جزیره مستقر شده بود ، نگهبانی می کرد . در آن جا یک چراغ دریایی برای راهنمایی کشتیهای در حرکت به سوی سوئز وجود داشت . صبح روز 22 ژانویه 1970 حمله تهاجمی اسرائیل با بمباران شدید هوایی در منطقه جنوبی جزیره آغاز گردید . در همان وقت دیگر هواپیماهای اسرائیلی مشغول بمباران هدفهای دیگر در عمق خاک مصر نزدیک " حلوان " و همچنین نزدیک پادگان " هاکستیب " بودند : این پادگان به " می " مصر جدید در شهر قاهره مشرف بود .

حدود ساعت 9 صبح در حالی که هواپیماها به بمباران مواضع مصر در جنوب جزیره و اطراف چراغ دریایی و ایستگاه رادار ادامه می دادند ، هلیکوپترها بر روی یک منطقه سنگی بلند در وسط جزیره فرود آمده ، به سرعت نیرویی از چتربازان اسرائیلی را تخلیه کردند . این نیروی مهاجم به دومجموعه تقسیم گردید و هر یک در منطقه ای بلند در دو طرف دره بزرگ و عمیقی که وسط جزیره است پیاده شدند . هر دو نیرو بربالای صخره های سختی که آنان را احاطه کرده بودرا به سوی جنوب ادامه دادند . در 700 متری محل فرود هلیکوپترها بر روی یک تپه کوچک ، یک مرکز دیده بانی و مراقبت مصری و پشت آن در یک بلندی ، موضعی دیگر برای دفاع از رادار وجود داشت همچنین مرکز دیگری در جنوب غربی جزیره مستقر بود .

موضع اصلی دفاع ، پیرامون چراغ دریایی متمرکز بود . به محض فرود چتربازان از هلیکوپتر ، درگیری و جنگ بین آنان و افراد موضع دیده بانی درگرفت و آتش مسلسل بین طرفین مبادله شد . فرمانده نیروی مهاجم ، پس از شروع درگیری ، به شیوه روشهای جنگ روانی دست زد تا بر روحیه سربازان مواضع مصری تأثیر گذارد . یکی از افراد نیرو با استفاده از بلندگوی دستی که بر دوش حمل می شود ، سربازان مصری را به زبان عربی مخاطب قرار داد و گفت : " گوش فرا دهید ، گوش فرا دهید ای سربازان کماندوی مصری ! امروز ارتش اسرائیل به اینجا نیامده است تا شما را به قتل برساند . شما را از راه هوا و دریا و زمین محاصره کرده ایم ، هرکس زندگی را دوست می دارد و آن را ارزش می نهد ، بیرون آید و سلاح خود را بر زمین انداخته ، دستهایش را بالا برد . شما را بدون هیچ وسیله نظامی اینجا رها کرده اند . نیروی هوایی بدون هیچ زحمت و مانع در مدت یکساعت به شما حمله کرد... نیروی هوایی مصر کجاست ؟ هر اندازه در این کار تردید داشته باشید ، به همان نسبت برای شما گران تمام خواهد شد . "

نویسنده نظامی اسرائیل در روزنامه بمحانی نوشت که پاسخ این ندا ، شلیک سریع یک گلوله از موضع دیده بانی به سوی آنان بود . و پاسخ اسرائیلی در بلندگو چنین بود :

" خوب است ، خوب است ، در اینجا بعضی از مردان هم وجود دارند... آشنایی با آنان باعث افتخار است . "

پس از یک جنگ شدید بالاخره چتربازان توانستند وارد موضع دیده بانی شوند . یک سرباز زخمی اسیر گردید و یک کشته برجای ماند . باقی نیرو به طرف موضع اصلی و تپه های نزدیک عقب نشینی کردند و از پشت صخره ها به گلوله باران گیج کننده به سوی نیروی مهاجم اسرائیلی پرداختند . سپس گروهی از چتربازان در جزیره به طرف موضع غربی رفتند و با یک میدان مین برخورد کردند که تعدادی از افراد کشته و زخمی شدند . لذا فرمانده گروه دستور عقب نشینی و تغییر مسیر در پیشروی را صادر کرد . در همان هنگام ، گروهی از چتربازان به موضع ایستگاه رادار حمله کردند که جنگی شدید درگرفت و نیرو ، مورد حمله افراد یک کمینگاه کوچک واقع شد . یک سرباز مصری کمین کرده بود که نیروی مهاجم از برابرشبگذرد تا به رویشان آتش بگشاید . وی تعدادی از افراد اسرائیلی را کشت ( اسرائیلیان گفتند یک سرباز کشته شد ) . در اینجا نیز پاسخ ، چندین گلوله مسلسل بود . پس از جنگی شدید ، موضع سقوط کرد ، و بعضی از زخمیان که آنجا بودند اسیر شدند . سپس نیرو به مواضع اصلی در پیرامون چراغ دریایی رسید . سرباز اسیر مصری را به آنجا فرستادند تا نیروی مستقر در آن جا را قانع و راضی به تسلیم کند ، اما افسر مزبور پس از اندک مدتی بازگشت و گفت کسی در آن جا نیست . فرمانده نیرو به گفته های او شک کرد و با احتیاط کامل همراه افراد خود ضمن تیراندازی ، به سوی ساختمان پیشروی کرد . در یکی از اتاقها دو افسر مصری خوابیده بودند و سومی که زخمی بود به روی نخستین چترباز که وارد اتاق شد آتش گشود و او را کشت . اسرائیلیها گفته اند که افسر زخمی را اسیر کرده و با هلیکوپتر منتقل کردند تا تحت درمان قرار گیرد . سپس نیرو فرصت یافت تا موضع را در قسمت جنوب غربی از مینهای کار گذاشته شده پاکسازی کند . باتوجه به ترس از خسارتهای سنگین حاصل از تحصن نیروهای مدافع در پشت میدانهای مین و مخالفت آنان با تسیلم شدن ، فرمانده نیروی اسرائیلی از نیروی هوایی خواست که موضع را بار دیگر بمباران کنند که چنین کردند . هواپیماهای اسرائیلی چندین بار با شدت هرچه تمامتر ، به وسیله بمب و موشک منطقه را بمباران کردند . سپس عمل را متوقف نمودند و فرمانده نیروی مهاجم با بلندگو از مدافعان خواست تا تسلیم شوند اما آنان تقاضای او را قبول نکردند . لذا چتربازان به موضع حمله بردند و با مسلسلها و خمپاره انداز و بازوکا به طور پیوسته و یکنواخت آتش گشودند ، در همان حال نیروی دیگری با حمایت آتش ، دست به محاصره محل زد . خبرنگار نظامی اسرائیل این جنگ را چنین توصیف کرده است :

جنگ ، مدتی طولانی ادامه داشت چرا که مصریان با سرسختی دفاع می کردند . ناگهان در یکی از سنگرها یک سرباز مصری ایستاد و چندین گلوله سربی به طرف نیروی مهاجم شلیک کرد و سرباز دیگر مصری دو نارنجک دستی پرتاب نمود . سربازان مصری کشته و زخمی شدند و موضع به تصرف درآمد . "

پس از آن عملیات ، پاکسازی غارهای جزیره شروع شد و با سربازان دیگر مصری درگیریهای تن به تن متفاوتی به وجود آمد . در ساعت سه بعدازظهر ، پس از جنگها و درگیریهایی که حدود 6 ساعت به طول انجامید ، آرامش بر جزیره مستولی گردید . سرنشینان دو قایق توربید مصری درحین درگیری و جنگ کوشیدند تا خود را از پایگاهشان در غردقه به جزیره برسانند ، اما هواپیماهای اسرائیلی یکی از آنها را غرق کرد و دیگری را نیز مورد اصابت قرار داد . منابع اسرائیلی گفتند که بهسوی یک قایق معمولی که شبانه به جزیره نزدیک شده بود ، آتش گشودند و آن را غرق کردند و یک جنگنده بمب افکن مصری از نوع " یوشین 28 " شبانه حمله ور گردید و چندین بمب پرتاب کرد که در نتیجه آن ، فقط یک سرباز اسرائیلی زخم سطحی برداشت .

نیروی مهاجم اسرائیلی عصر روز بعد از شروع حمله تقریبا پس از گدشت 32 ساعت با 62 اسیر همراه کشته ها و زخمیان سوار بر هلیکوپتر جزیره را ترک کرد . بنا به ادعای منابع اسرائیلی فقط سه سرباز کشته ( که روزنامه های اسرائیلی روز 23 کانون الثانی ( ژانویه ) عکسهای آنان را چاپ کرده بودند ) و شش تن زخمی شدند ! این نیروها پس از آنکه همه سازمانهای نظامی موجود در جزیره به استثنای چراغ دریایی را نابود کردند ، همه سلاحهای موجود در جزیره را همراه رادار دریایی با خود بردند . در مورد خسارتهای مصریان با تخمین اسرائیلیها اختلافهایی وجود دارد . روزنامه جروزالم پست روز بعد از عملیات ، شمار کشتگان را 19 تن و مجله نظامی " بمحانی " در شماره روز 27 ژانویه این تعداد را حدود 70اعلام کرد ، در حالی که حاییم بارلیو رئیس ستاد ارتش اسرائیل در یک سخنرانی رادیویی گفت که 32 سرباز در جزیره و در حدود 40 دریانورد در قایقهای توربید کشته شدند .

روزنامه مصری الاهرام روز پس از جنگ ، اعلامیه نظامی مصر مبنی بر کشته و زخمی شدن حدود 30 سرباز اسرائیلی و سرنگونی یک جنگنده میراژ دشمن ، همچنین یک جنگنده " اسکای هوک " و غرق یک قایق توربید مصری را منتشر کرد .

بارلیو در سخنرانی رادیویی خود که قبلاً به آن اشاره شد ، چنین گفت :

" در این جزیره کوشیدیم آنان را قانع کرده و به تسلیم واداریم ، اما مصریان حتی تا مرحله آخر جنگ حاضر به تسلیم نشدند و به این علت زندگی 30 سرباز کماندو و دریانورد را که آنجا بودند فدا کردند... در چارچوب پیشگیری و واهمه از جنگ ، این عملیات در واقع ضربه ای جدی به شمار می آید . اما گمان نمی کنم در وضع کانال هیچ گونه تأثیری داشته باشد . این ضربه و ضرباتی همچون آن در چارچوب جنگ ما با مصریان در تصرفات مصری دارای مکان و ابعاد مؤر خود می باشد ، خواه در زمینه تاکتیک روزانه ، یا در زمینه استراتژی قرار گیرد . "

با عملیات شدوان ، عملیات نیروهای هوایی و هوانیروز اسرائیل در جنگ فرسایشی در جبهه مصر ، جبهه ای که برای جنگها و کشمکشهای مسلحانه با دشمن اسرائیلی ( از سال 1948 ) شکل جبهه اصلی و دائمی را یافته بود به پایان رسید . با پیروزی و موفقیت عملیات شدوان ، تسلط کامل نیروی هواییبر آسمان ایجاد شد ، امری که نیروی پایداری مدافعان را در نتیجه بمباران شدید و سنگین هوایی تضعیف کرد و عدم وجود وسایل و تجهیزات لازم برای دفاع هوایی محلی ، موجب آزادی عمل هلیکوپترها جهت فرود در جزیره و پیاده کردن نیروی مهاجم گردید ، همچنین پشتیبانی مستقیم هوایی از نیروی مهاجم را به ویژه پس از شکست آن در پیشروی به سوی موضع جنوب غربی ، بر آنها آسان گرداند . مجموع این عوامل در رد حمله اسرائیلیان اثر منفی گذاشت زیرا نیروی هوایی تنها وسیله فعال و توانایی بود که می توانست این حمله را درهم بشکند به ویژه که نیروی مدافع در جزیره بی اندازه کوچک بود ، استحکامات در آنجا وجود نداشت و به طور مناسب و کافی به تجهیزات ضدهوایی و توپهای سنگین مجهز نبوده است . وجه تمایز نیروهای هوانیروز اسرائیل در مراحل جنگ فرسایشی که در سالهای ( 1968 - 1970 ) روی داد در این بود که همه از نوع حمله های کماندویی محدود و سریع شبانه بود که در بیشتر عملیات از یک نیروی کوچک استفاده شده است به استثنای عملیات شدوان ، که در موقعیت تسلط کامل نیروی هوایی اسرائیل ، دورافتادگی جزیره و محدود بودن نیروی محافظ آن ، به پایان رسید . هدفهایی که برای اجرای عملیات برگزیده می شد ، همیشه در اطراف جبهه اصلی ، یا در بیشتر اوقات بسیار از آن دور بوده است . پشتیبانی فعالانه نیروی هوایی ، شرط اصلی برای عملیات بود که در آن واحدهای هوانیروز آغازگر حمله می شد ( همان طور در عملیات شدوان اتفاق افتاد ) . این عملیات ، قدرت تهدیدکننده نیروهای اسرائیلی را در نفوذ به اعماق نسبتا دور ( حدود 350 یا 400 کیلومتر ) و دست زدن به اعمال ایذایی که در نهایت تأثیر بسیار بد روانی به جای می گذارد ، ظاهر ساخت . این چنین بود چارچوب کلی اداره این عملیات لیکن در هر حال در متوقف ساختن جنگ فرسایشی ، چه از لحاظ نظامی و چه از نظر معنوی اثر تعیین کننده ای نداشت .

مآخذ :

  1. عزمی ، محمود : القوات الاسرائیلیة المحمولة جوا ، مجله دراسات الفلسطینیة ، شماره 96 ، منظمة التحریر الفلسطینیة ، مرکز الابحاث بیروت ، 1973 .