پایداری عرب ( جبهه - ): تفاوت بین نسخهها
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۱
در پی انجام دیدار انورسادات رئیس جمهور ( معدوم ) مصر از قدس اشغالی در 19 نوامبر 1977 به دعوت مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل و ایراد سخنرانی وی در کنیست ، اکثردولتها و ملتهای عربی متفقا صدای اعتراض خود را علیه این دیدار و هدفهای آن بلند کردند .
الف - نخستین کنفرانس سران ( طرابلس 1977 ) : دولت لیبی رؤای کشورهای عربی که مخالفت خود را علیه طرح و شیوه و سیاست رئیس جمهور مصر اعلام کرده بودند ، برای تشکیل کنفرانسی جهت بررسی این پدیده شوم در روند مبارزات عربی علیه صهیونیسم و اسرائیل و اتخاذ تدابیری در جهت حفظ مصالح امت عربی و حقوق ملت عرب فلسطین دعوتی به عمل آورد و به این ترتیب رؤای جمهور الجزایر ، سوریه ، لیبی ، یمن جنوبی ، سازمان آزادی بخش فلسطین و نماینده رئیس جمهور عراق اجلاسی در طرابلس تشکیل دادند .
کنفرانس سران کار خود را در روز دسامبر 1977 آغاز کرد و در روز پنجم همان ماه خاتمه داد و بیانیه ای موسوم به " بیانیه طرابلس " را با امضای رؤای جمهور شرکت کننده در کنفرانس به جز نماینده عراق که معتقد بود بیانیه ، اهداف مورد نظر را محقق نساخته ، انتشار داد .
این کنفرانس ، دیدار رئیس جمهور مصر از بیت المقدس اشغالی ، نتایج ناشی از آن در آینده ، اثرات احتمالی سیاست دولت مصر بر درگیری اعراب و صهیونیستها و مسأله فلسطین و سرزمینهای اشغالی عربی را مد نظر قرار داده و دیدار مزبور را گام جدید و خطرناکی در جهت اجرای طرحهای صهیونیستی - امپریالیستی علیه مصالح امت عربی که در بندهای زیر خلاصه می شود ، تلقی نمود :
- از بین بردن زمینه صلح عادلانه ای که حقوق ملی امت عربی ، آزادی سرزمینهای اشغالی و در رأس آنها بیت المقدس و تأمین حقوق ملی و ثابت ملت فلسطین را تضمین نماید .
- هموارساختن میدان برای نیروهای ضد امت عربی و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا ، برای ایجاد اختلال در موازنه بین المللی به نفع نیروهای صهیونیستی و امپریالیستی .
- ایجاد هم پیمانی بین رژیم مصر و دشمن صهیونیستی به منظور ساقط کردن مسأله فلسطین ، جداسازی امت عربی و ضربه زدن به مصالح قومی آنها .
کنفرانس در قطعنامه خود دیدار رئیس جمهور مصر با رژیم صهیونیستی را به دلیل اینکه خیانت بزرگی به قربانیان جنگ ، مبارزه ملت عرب و نیروهای مسلح آن در مصر و اصول و معتقدات امت عربی به حساب می آید ، محکوم نمود و ملت عرب مصر و نیروهای ملی و ترقیخواه مخالف سیاستهای سازشکارانه رژیم مصر ، ملت عرب مقاوم فلسطینی سرزمینهای اشغالی و تمامی هیأتها و ارگانهای مردمی مخالف اشغالگری نیروهای صهیونیستی و مخالف با دیدار سادات از فلسطین اشغالی را مورد تمجید قرار داد .
در این کنفرانس تصمیمات مهمی بشرح زیر اتخاذ گردید :
- تلاش برای از بین بردن نتایج دیدار و مذاکرات رئیس جمهور مصر با رهبران رژیم صهیونیستی .
) تعلیق روابط سیاسی و دیپلماتیک با دولت مصر ، متوقف نمودن همکاری با این کشور در سطح عربی و بین المللی ، و اجرای قوانین ، احکام و تصمیمات تحریم عربی در مورد افراد ، شرکتها و مؤسات مصری که با دشمن صهیونیستی همکاری می کنند .
- عدم شرکت در جلسات اتحادیه کشورهای عربی و سازمانهای آنها که در مصر تشکیل گردد و همچنین بررسی مسأله انتقال مقر اتحادیه و سازمانهای تابعه آن به یک کشور عربی دیگر و بالاخره بررسی مسأله عضویت دولت مصر در این اتحادیه .
- دعوت از امت عربی در سطح دولتی و مردمی برای عرضه کمکهای اقتصادی ، پولی ، سیاسی و نظامی به کشور عربی سوریه ، رکن اصلی جبهه پایداری در برابر دشمن صهیونیستی و همچنین اعطای کمکهائی به سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نماینده ملت فلسطین .
" جبهه پایداری عرب " به دنبال توافق بین سوریه و سازمان آزادی بخش فلسطین در مورد تشکیل جبهه متحدی بین خودشان برای مقابله با دشمن صهیونیستی و دفع توطئه های چندجانبه امپریالیسم و خنثی نمودن تلاشهای سازشکارانه ، در کنفرانس طرابلس به وجود آمد . الجزایر ، لیبی و یمن جنوبی تصمیم گرفتند به این جبهه ملحق شوند و زمینه را برای پیوستن دیگر کشورهای عربی به آن فراهم سازند . علاوه بر این اعضای جبهه یکصدا اعلام نمودند که تجاوز به خاک هر کشور عضو ، به منزله تجاوز به حریم دیگر کشورهای عضو می باشد .
از مهم ترین نتایج حاصله در حین تشکیل کنفرانس طرابلس ، توافق تمامی گروههای مقاومت فلسطینی اعم از گروههائی که در مؤسات سازمان آزادی بخش فلسطین عضویت دارند یا خیر ، در مورد جدول کاری یگانه بود که روز 4 دسامبر 1977 در طرابلس انتشار یافت . بندهای مندرج در این جدول بشرح زیر می باشد :
- ارایه تقاضا برای ایجاد یک جبهه مقاومت و پایداری مخالف با هرگونه راه حلهای سازشکارانه امپریالیستی و صهیونیستی و عوامل عربی آنها .
- تأکید بر مخالفت با قطعنامه 242 ( 1967 ) و 338 ( 1973 ) و مخالفت با تمامی کنفرانسهای بین المللی - از جمله کنفرانس ژنو - که براساس این دو قطعنامه برگزار شده است .
- تلاش برای استرداد حقوق حقه ملت عرب فلسطین در بازگشت ( به فلسطین ) و تعیین سرنوشت در چهارچوب یک دولت ملی مستقل فلسطینی بعد از آزادسازی آن بدون آنکه هیچ گونه مصالحه ، به رسمیت شناختن ، و مذاکره با رژیمصهیونیستی به عنوان هدف مرحله ای انقلاب فلسطین انجام گیرد .
- پیاده کردن سیاست " مبارزه سیاسی علیه رژیم سادات " . با وجود هشدارهای مکرر کنفرانس به رئیس جمهور مصر و با وجود موضع مخالف ملت فلسطین در داخل و خارج فلسطین و تظاهراتی که اقشار مختلف کشورهای عربی در حمایت از جبهه پایداری و در اعتراض به سیاستهای سازشکارانه برپا نمودند ، دولت مصر ضمن ادامه سیاست خود ، با نمایندگان ( اسرائیل ) در مصر و بیت المقدس اشغالی ، جلسات سیاسی و نظامی تشکیل داد . در آن موقع محرز گردید که رئیس جمهور مصر برای ایجاد زیربناهای صلح فردی بین اسرائیل و مصر ، به ضرر حقوق ملت عرب در سرزمینهای اشغالی عربی ، فلسطینی و به ضرر حقوق ملی و ثابت مردم فلسطین ، با ایالات متحده و اسرائیل همکاری می کرد و برای جلب حمایت برخی از دولتها نسبت به خط مشی سیاسی خود به تلاشهائی دست می زد .
ب - دومین کنفرانس سران ( الجزایر 1978 ) : در چنین شرایطی رؤای عضو جبهه پایداری ، ضرورت تشکیل جلسه ای را برای بررسی این عوامل و شرایط احساس نموده و در صدد اتخاذ تدابیری برای برخورد با این شرایط و مقابله با توطئه ای که ابعاد وسیعتری پیدا می کرد برآمده و در کنفرانس جدیدی در شهر الجزایر در فاصله بین 2 الی 4 فوریه 1978 حضور یافتند .
اعضای کنفرانس متفقا نظر دادند که مصر به صورت یکی از مهره ها و عوامل امپریالیزم آمریکا و هم پیمانان آن درآمده و مستکبرین قصد دارند از وجود این کشور برای متوقف ساختن تحرک امت عربی به سوی استقلال ، پیشرفت و یکپارچگی و نیز برای شانه خالی کردن از استرداد حقوق ملی مردم فلسطین ، بهره برداری نمایند . اعضای کنفرانس همچنین دریافتند که مصر در چهارچوب طرح اسرائیلی و آمریکائی فعالیت می کند که هدف آن ، زمینه سازی مصالحه با دشمن ، به رسمیت شناختن موجودیت آن ، ایجاد روابط و مناسباتی در زمینه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و بازگشائی مرزها برای زمینه سازی تسلط نیروهای صهیونیستی بر سرزمین عربی و منابع و امکانات آن ، همچنین کمک به توسعه طلبی های اسرائیل و نگهداری سرزمینها توسط این رژیم به بهانه تحقق امنیت واهی و فراهم ساختن زمینه ای برای اجرای هدفهای اصلی صهیونیسم و امپریالیسم در نابودی حقوق ملت فلسطین و تحمیل قوانین و طرحهای مغایر با آرمان ملی است .
اعضای کنفرانس همچنین خاطرنشان ساختند که صهیونیسم و امپریالیزم قصد دارند ضمن استفاده از موقعیت رژیم مصر ، برای ایفای نقشی مخالف آرمان ملتهای آفریقایی و عربی ، این کشور و برخی از کشورهای عربی را از چهاچوب جنبش عدمتعهد خارج ساخته و در جرگه بلوک امپریالیستی درآورند . آنها همچنین در صددند از طریق مصر ، ضربه شدیدی به وحدت و همبستگی عربی و امکانات آنها که علیه دشمن صهیونیستی و برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی و بازپس گرفتن حقوق ملت فلسطین به کار گرفته می شود ، وارد سازند ، و با ایجاد شکاف عمیقی بین کشورهای عربی ، طرحهای خود را بدون مقاومت گسترده کشورهای عربی به اجرا در آورند .
کنفرانس ضمن بیان این حقایق و درج آن در قطعنامه خود و تأکید بر پایبندی خویش به بیانیه طرابلس و قطعنامه های نخستین کنفرانس سران ، به هر جناح عربی خواه دولتی یا غیر دولتی ، در مورد نقض قطعنامه های کنفرانس سران عربی الجزایر و رباط و ادعای نمایندگی فلسطینیها تحت هر گونه عنوان و از سوی هر جناح ، هشدار داد . چرا که سازمان آزادی بخش فلسطین تنها نماینده قانونی ملت فلسطین می باشد .
کنفرانس ضمن رد هرگونه موافقنامه مغایر با مصالح عالی امت عربی و محکوم نمودن هرگونه توافقی که برخلاف جهت خواسته های ملت فلسطین و حقوق بر حق این مردم باشد ، توضیح داد که رئیس جمهور مصر صلاحیت و مشروعیت نمایندگی و یا مذاکره در مورد مسأله ملت فلسطین که سازمان آزادی بخش فلسطین نماینده اش به حساب می آید . و یا مشروعیت بحث و گفت وگو در مورد سرزمینهای اشغالی عربی سوریه را دارا نمی باشد . از طرفی در اختلاف موجود ، تمامی امت عربی ذیربط می باشد و رئیس جمهور مصر نمی تواند به طور فردی سرنوشت این درگیری را تعیین نماید ، چرا که صلح ، بایستی صلحی عربی باشد .
کنفرانس ضمن تکرار دعوت خود از کشورهای عربی برای حمایت از سوریه و سازمان آزادی بخش فلسطین و پشتیبانی از آنها به طرق مختلف ، از این کشورها خواست نیروها و امکانات خویش را بسیج نموده و برای ایجاد توازن استراتژیکی بین سوریه و دشمن صهیونیستی ، تلاشهائی مبذول دارند .
هنوز چند هفته ای از تشکیل دومین کنفرانس جبهه پایداری سپری نشده بود که اسرائیل در روز 15 مارس 1978 حمله وسیعی را به طرف جنوب لبنان آغاز کرد و با استفاده از ضعف همبستگی اعراب و خروج مصر از صحنه درگیری اعراب و اسرائیل ، این سرزمین را به اشغال خود درآورد و هدفش از این اقدام تجاوزکارانه ، تصفیه فلسطینیها در جنوب لبنان و از بین بردن اساس سازمان آزادی بخش فلسطین یا حداقل ، نقش نظامی آن بود ( نک - : تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان 1978 )
ولی جنبش مقاومت مسلحانه فلسطینی طی مشارکت در نبردهای متعدد و اثبات کارائی رزمی قابل توجه خود ، دوشادوش نیروهای ملی لبنان و با فداکاریهائی که از خود نشان داد ، توانست از تحقق اهداف دشمن جلوگیری نماید .
ج - وزرای خارجه و دفاع ( دمشق 1978 ) : به منظور حمایت از مبارزه جنبش مقاومت فلسطین و مقابله با نتایج تجاوز و اشغال سرزمینهای عربی توسط نیروهای صهیونیستی ، وزرای خارجه و دفاع طی روزهای 19 و 20 مارس 1978 جلسه ای با طرفهای جبهه پایداری تشکیل دادند . آنها در این جلسه اقدامات عملی دفع تجاوز را در زمینه های سیاسی و نظامی مشخص نمودند . در مورد کمکهای فوری به سازمان آزادی بخش فلسطین نیز به توافق رسیدند . گزارش تهیه شده توسط کمیته نظامی منشعب از کنفرانس را مورد تأئید قرار داده و در صدد برآمدند برای به اجرا درآمدن مفاد گزارش ، آن را در اختیار دولتهای ذیربط قرار دهند . ضمنا آنچه را که وزیر امور خارجه سوریه در کنفرانس اعلام نمود ، مورد تأئید قرار دادند . وی در این کنفرانس اظهار داشت : " دولت سوریه از اعراب می خواهد به مسؤولیتهای خود در قبال کشور سوریه واقف باشند و سوریه ، از اتخاذ مواضع آنها تا زمانی که این موضع گیریها به اهداف امت ما و حرکت مبارزاتی آنها خدمت نماید ، استقبال می کند " .
رئیس جمهور مصر در ادامه سیاست خود ، دو سند رسمی را که هدف از تهیه آن ها ساقط کردن مسأله فلسطین می باشد در تاریخ 18/9/1978 در کمپ دیوید ایالات متحده آمریکا با نخست وزیر اسرائیل و با نظارت رئیس جمهور آمریکا امضا کرد ( نک - : کمپ دیوید ) و این تحول جدید ، موجب تشکیل سومین دوره کنفرانس سران کشورهای عضو جبهه پایداری گردید .
د : سومین کنفرانس سران ( دمشق 1978 ) : رؤای کشورهای عضو جبهه در فاصله بین 20 تا 23/9/1978 در دمشق تشکیل جلسه دارده و به نتایج زیر که در قطعنامه درج شد ، نایل گردیدند .
- سیاست سادات رئیس جمهور مصر و نتایج کمپ دیوید در امتداد توطئه آمریکایی - اسرائیلی برضد امت عربی مسأله فلسطین و حقوق ملت آن است .
- نتایح حاصله از کمپ دیوید همانا زیر پا گذاشتن منشور اتحادیه کشورهای عربی و پیمان دفاع مشترک و مصوبات کنفرانسهای سران عربی و تلاشی خطیر برای ساقط کردن مسأله فلسطین و به هدر دادن دستاوردهای سیاسی بود که ملت فلسطین با مبارزات و از خود گذشتگیها و با خون شهیدانش به دست آورده بود .
- انورسادات با خارج کردن مصر از صحنه درگیری اعراب و اسرائیل و بی توجهی نسبت به مفهوم جهانی صلح عادلانه در منطقه بر اساس عقب نشینی کامل نیروهایصهیونیستی از تمامی سرزمینهای اشغالی فلسطینی و عربی و به رسمیت نشناختن حقوق ملی و ثابت مردم فلسطین ، خصوصاحق این ملت در بازگشت ، تعیین سرنوشت و تشکیل یک دولت مستقل در خاک سرزمین ملی اش به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین تنها نماینده قانونی ، ضربه تازه ای به همبستگی و وحدت عربی وارد ساخت .
- موافقتنامه هائی که در کمپ دیوید امضا گردید ، بخشی از عملیات گسترده سلطه جوئی امپریالیزم آمریکا و صهیونیسم در مصر ، سرزمین های عربی و قاره آفریقا و استفاده از رژیم مصر به عنوان حربه ای برای سرکوب جنبشهای رهائی بخش ملی است .
- موافقتنامه های کمپ دیوید گویای موافقت انور سادات با طرح صهیونیستی است که هدفش ادامه اشغال خاک سرزمین فلسطین و باقی گذاردن کرانه غربی و غزه به عنوان مستعمره تحت سلطه نیروهای اشغالگر صهیونیستی و الحاق بیت المقدس به سرزمینهای اشغالی به عنوان پایتختی برای اسرائیل می باشد .
- آنچه مورد توافق انورسادات و دشمن صهیونیستی قرار گرفت ، از نقطه نظر امت عربی امری باطل و غیر قانونی است .
کنفرانس برای حمایت از جبهه در مقابله با توطئه های دشمنان ، تصمیمات و تدابیری به این شرح اتخاذ نمود :
- محکوم ساختن قراردادهای کمپ دیوید و نتایج حاصله از آن و جلوگیری از به اجرا در آمدن مفاد آن و ادامه مبارزه به طرق گوناگون علیه دشمن صهیونیستی و امپریالیسم .
- تعیین استراتژی مرحله آینده مطابق اصول زیر :
حمایت از سازمان آزادی بخش فلسطین ، بسیج نیروها و امکانات امت عربی ، ایجاد وحدت و همبستگی عربی بر اساس مبارزه با دشمن صهیونیستی و نتایج کمپ دیوید ، دعوت از کشورهای عربی برای عهده دار شدن مسؤولیتهای قومی ، اتخاذ مواضع قاطع در قبال نتایج کمپ دیوید ، پیوستن به صفوف جبهه پایداری و متوجه ساختن افکار عمومی جهان به خطرات قرار دادهای کمپ دیوید علیه امنیت و صلح منطقه و جهان .
- قطع روابط سیاسی و اقتصادی مؤسات و شرکتها با رژیم مصر و اجرای تصمیمات تحریم عربی در مورد افرادی که با دشمن وارد همکاری شوند .
- اتخاذ تدابیری برای حمایت از نیروهای جبهه پایداری به ویژه سوریه که رکن اصلی آن به حساب می آید . همچنین تلاش در جهت فراهم ساختن زمینه هائی برای بازگردانیدن توازن استراتژیکی به منطقه بعد از خروج رژیم مصر از صحنه درگیری علیه دشمن صهیونیستی .
- محکوم ساختن سیاست امپریالیستی ایالات متحده آمریکا و همپیمانان آن یعنی دشمن صهیونیستی و رژیم سادات ، و محکوم ساختن ادامه سیاست تجاوزکارانه آمریکاعلیه حقوق و آرمانهای امت عربی ، مسأله ای که آمریکا را به صورت دشمن برای اعراب در آورده و نمی توان آن را به عنوان واسطه ای در تلاشهای صلح منطقه عربی به حساب آورد .
- انجام فعالیتهائی در جهت انتقال مقر اتحادیه کشورهای عربی و سازمانهای مختلف آن از مصر به یک محل دیگر .
- حمایت از مبارزه ملت مصر و مقاومت نیروهای ملی و مترقی این کشور در برابر توطئه های رژیم مصر علیه مصالح سرنوشت ساز عربی .
- تشکیل یک کمیته نظامی متشکل از رؤای ستاد کشورهای عضو جبهه به عنوان راهی برای تشکیل رهبری نظامی ، برنامه ریزی برای مقابله با دشمن و تعیین مراحل برخورد و طرح این مسأله در کنفرانس آتی سران جبهه برای کسب موافقت .
- حمایت مالی و نظامی از سازمان آزادی بخش فلسطین و فعالیتهای چریکی .
از مهم ترین نتایج حاصله از کنفرانس دمشق ، صدور بیانیه ای از سوی رؤا متضمن اصول جبهه مقاومت و پایداری و هدفها و تشکیلات آن می باشد . مهم ترین مواردی که در بیانیه مذکور آمده بشرح زیر می باشد :
- جبهه مقاومت و پایداری بایستی مشخصات زیر را دارا باشد :
- پایگاه مبارزه ملی برای بسیج توده های امت عربی و بهره گیری از امکانات آنها برای تحقق هدفهای عالی .
- پشتیبانی امت عربی در مبارزاتش علیه صهیونیسم و امپریالیزم و پایداری تا رهائی .
- نیروی عربی مشوقی باشد برای تمامی نیروهای عربی که مایلند به مسؤولیتهای قومی شان عمل کنند .
- جبهه به تحقق هدفهای اصلی قومی زیر پایبند می باشد .
- تلاش برای ایجاد وحدت و همبستگی عربی و حمایت از مبارزاتی که رنگ واحد دارد .
- به حساب آوردن مسأله فلسطین به عنوان مسأله اصلی اعراب . براین اساس هیچ کشور عربی حق شانه خالی کردن از این تعهد و یا دست زدن به اقدامی مغایر با مسأله فلسطین و مسایل حقوقی و تاریخی ملت عرب فلسطین را ندارد .
- آزادسازی کامل سرزمینهای اشغالی فلسطینی و عربی .
- پایبندی به استرداد حقوق ملی و ثابت مردم فلسطین از جمله بازگشت ، تعیین سرنوشت ، تشکیل دولت ملی و مستقل فلسطینی و عدم سهل انگاری و یا سازش در مورد مسأله فلسطین .
- حمایت از مبارزه مردم فلسطین به رهبری سازمان آزادی بخش ، تنها نماینده قانونی ملت فلسطین .
- بسیج نیروهای نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی عربی و بهره برداری از آنها در مبارزه علیه دشمن اصلی یعنی رژیم صهیونیستی ، امپریالیسم و استعمار .
- جبهه برای تحقق هدفهای خود عهده دار انجام وظایف زیر می باشد :
- پی ریزی طرح فعالیت سیاسی در زمینه های عربی و بین المللی به شکلی که موجب تقویت موضع قومی کشورهای عربی گردد . هدفهای اصلی جبهه را برآورده سازد و خط بطلانی بر سیاستهای سازشکارانه ترسیم نماید .
- تصدیق و تأئید مسائلی در رابطه با صلح و جنگ و برنامه ریزی و رهبری امور دفاعی و تصویب طرحهائی مربوط به این مسأله .
- تصمیم گیری در خصوص تأمین کمکهای مالی ، اقتصادی و نظامی در مقابله با دشمن .
- دفاع از کشور مورد تعرض به شیوه های مختلف از جمله نیروی مسلح . به اعتبار اینکه تجاوز به یک کشور عضو جبهه ، تجاوز به حریم تمامی کشورهای عضو می باشد .
- جبهه از ارگانها و مؤسسات زیر تشکیل می یابد :
- فرماندهی عالی : متشکل از رؤای کشورهای عضو جبهه : آنها هر شش ماه یک بار چنانچه ضرورت ایجاب نماید ، تشکیل جلسه می دهند .
- کمیته سیاسی : متشکل از وزرای خارجه عضو جبهه .
مأموریت آنها پی گیری اجرای تصمیم فرماندهی عالی و ارایه پیشنهاداتی در زمینه طرحهای فعالیت سیاسی می باشد . آنها هر سه ماه یک بار و یا در مواقع ضروری ، گردهم جمع می شوند .
- کمیته تبلیغاتی متشکل از وزرای اطلاعات عضو جبهه بوده و وظایف آنان ارایه پیشنهاداتی در خصوص طرحهای تبلیغاتی و پیگیری اجرای تصمیمات مربوط به امر تبلیغات می باشد . این عده هر شش ماه یک بار و یا در مواقع ضروری جلساتی تشکیل می دهند .
- فرماندهی نظامی با تصمیم از سوی فرماندهی عالی تشکیل می گردد . صلاحیتها ، اختیارات ، وظایف و چگونگی ارتباط نیروی مسلح کشورهای عضو جبهه با این فرماندهی مشخص می گردد .
- هر کشور عربی برای عضویت در جبهه بایستی به اصول و هدفهای آن پایبند باشد .
ه - - چهارمین کنفرانس سران ( طرابلس 1980 ) : رؤای عضو جبهه ، چهارمین کنفرانس سران را از تاریخ 12 الی 15 آوریل 1980 در طرابلس ( لیبی ) تشکیل داد و در پایان ، تصمیماتی را که در کنفرانسهای سابق در مورد مسأله فلسطین و کشمکش اعراب و اسرائیل اتخاذ شده بود ، مورد تأکید قرار دادند . سران کنفرانس چون احساس کردند که جبهه به صورتهسته مواضع مقاوم عربی در قبال شیوه های سازشکارانه در آمده ، خواهان گسترش آن و بسیج روزافزون امکانات اعضای جبهه شدند تا تلاشهایشان در مقابله با توطئه ها نتیجه مثبت به دنبال داشته باشد . ضمنا خواهان همبستگی روزافزون اعراب در مقابله با طرحهای کمپ دیوید و خنثی نمودن این طرحها شدند .
کنفرانس تصمیمات مهمی بشرح زیر اتخاذ نمود :
- تشکیل مؤسات جبهه ، مندرج در بیانیه دمشق و آغاز فعالیت آن .
- تأکید بر حق فعالیت انقلاب فلسطین در تمامی جبهه های عربی و دعوت از اردن برای فراهم ساختن زمینه ای برای انقلاب فلسطین جهت ایفای نقش از طریق جبهه اردن .
- رویاروئی با هرگونه تلاشی که هدف آن خیانت و خدشه دار ساختن موضع گیری اعراب باشد و رد هرگونه مصالحه در مورد مسأله فلسطین براساس قطعنامه 242 شورای امنیت یا هرگونه اصلاحیه ای که از قطعنامه مزبور سرچشمه گیرد .
کنفرانس همچنین تصمیمی اتخاذ کرد مبنی بر تشکیل یک نیروی نظامی و امنیتی مشترک برای جبهه ای که فرماندهی آن به عهده یک افسر سوری خواهد بود و افسران ستاد دیگر شاخه های جبهه با وی همکاری خواهند کرد .
مأخذ :
- الموسوعة الفلسطینیة : الجبهة القومیة للصمود و التصدی ، المجلد الثانی ، 1984 .